مولا علی علیه السلام در خطبه معروف شقشقیه در رابطه با خلافت غاصبانه عمر میفرمایند:
با آنکه ابوبکر در زندگیش بارها میخواست جامهی خلافت از تن درآورد، چگونه آن را پس از مرگش بر اندام دیگری افکند!
این دو زورمندانه خلافت را چون دو پستان شتر میان خویش بخش کردند!
این گونه بود که ابوبکر خلافت را در جایگه بس ناهنجاری قرار داد، که زخمش بس ستبر و برخوردش بس سنگین و ناگوار و لغزش و ریزش در آن و پوزش از آنها بسیار بود، زمامدارش چون سوار شتری بدخو بود که اگر مهارش را کشد بینیش بچاکد و اگر رهایش گذارد بتازد و تباه شود!
به خدا سوگند که مردم دچار کژخویی و واژگونی و دگرگونی و کژ روی شدند!
بر این روزگار بس بلند و رنج و شکنج بس سخت، پایداری کردم! تا که عمر درگذشت، خلافت را در گروهی نهاد و وانمود کرد که من هم یکی از آنانم! پناه بر خدا از این شورا!
همچنین امیرالمومنین علیه السلام در بخش پایانى خطبه ى دوّم نهج البلاغه راجع به ابوبکر , عمر و عثمان مى فرماید:
زرعوا الفجور، وسقوه بالغرور، وحصدوا الثبور
تخم گناه کاشتند، و با آب تکبّر و غرور آبیارى اش کردند، و عذاب و هلاکت درو کردند.
و نیز در صحیح مسلم آمده است که خود عمر در جمع تعداد زیادى از صحابه خطاب به امیرالمومنین علیه السلام وعبّاس عموى پیامبر گفت : شما دونفر ، ابوبکر و مرا دروغگو و گنهکار ونیرنگ باز مى دانید.