سفارش تبلیغ
صبا ویژن
توانگرى و درویشى آنگاه آشکار شود که در قیامت عرضه بر کردگار شود . [نهج البلاغه]
بشنو این نی چون حکایت می کند
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» شعر

از تو ، کلاه افتد. همین! ازمن سرافتد . بر زمین...


ارزان هدر کردی مرا ، حیفم نبود؟ ای نازنین...


از ریشه برکندی مرا.الخیرُنا فی ما وَقـَع:


من خون ِ دل خوردم ولی...هذا طعامُ العاشقین...


با "ای ِ ذنبٍ" می‏کُشی...ما را. چه مومن می‏کُشی...


با تازیانه‏ت می‏زنی...آواز ِ بی"حبل‏المتین"...


ای هِی‏هِی‏ستان ِ غزل!  آتش ندارد . دود ِ من؟


دارم نیستان ِ غزل...دزدانه ...بنشین... در کمین...


وقتی تو می‏بندی دری ... ما را چه سود از دیگری؟


بگشا گره . آرام و گرم از ابر و باران ِ جبین...


حرفی بزن . حتی اگر ... آزرده‏خاطر بودنت


کاری بخواه ! از من اگر...افتادن از دیوار ِ چین...


از چشم ِ تو افتاده‏ام...اما هنوز ...آزاده‏ام...


آیا؟... چه بدخواهان ِ من گفتند و رنجیدی؟... چنین؟...


نفرین بر آن نامردمان! با هر چه بی‏اندیشگی...


ای معرفت! کی مرده‏ای ، در زندگان ِ بعد ازاین؟...


من ماندم و درماندگی ! ساکن در این آوارگی...


هستم . نمی داند کسی ... از گوشه‏ی ِ چشمت... ببین ...


باید تو بگریزانیم ، از هیچ‏بازار ِ جهان


یکباره سازی کار من...یا همچنان یا همچنین.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( جمعه 86/4/1 :: ساعت 2:0 صبح )
»» فمینیسم و آموزش زنان

 

 

 

در این مقاله ، سعی ما براین است که آموزش و تحصیل زنان را ، از منظر فمینیسم مورد بررسی قراربدهیم .

آنچه مسلم است ، همه جریانهای فمینیستی از آموزش و تحصیل زنان دفاع می کنند . ولی نوع برخورد جریان ها با این مسئله و نوع برنامه ها ، دفاعیات و راهکارهای پیشنهادی ایشان در این رابطه متفاوت است .

تاریخ فمینیست شاهد بروز نوسانات خاصی در جریانات دفاع از زن ، در رابطه با آموزش و تحصیل زنان است که مانند موج در سالهای خاصی برخاسته و دوباره فروکش کرده و چندین سال بعد با سرعت دیگر و در جهت دیگری به حرکت در آمده است . در « کتاب حقانیت حقوق زن که در سال ( 1972) انتشار یافت ، اصلی ترین علت فروتری زنان ، محرومیت زنان از آموزش و تحصیل معرفی شده است . این کتاب نابرابری های میان مردان و زنان را نتیجه تفاوت طبیعی نمی داند، بلکه نتیجه محرومیت زنان از آموزش و تحصیل قلمداد می کند.ولی موج فمینیسم . که از اوایل و نیمه دهه 1960 مطرح شد ، برای دفاع از تحصیل و آموزش زنان ، نظریه هایی در رابطه با بازسازی مفاهیم ارائه می دهد و علت محرومیت زنان از آموزش و تحصیل را این می داند که دانش موجود ، از دید مردان به جهان نگریسته است . »

مسلماً نوع جبهه گیری هر یک از گرایش های پنجگانه ( فمینیست های لیبرال ـ مارکسیسم ـ رادیکال ـ سوسیال و فمینیست های جدید ) در برابر امر آموزش و تحصیل زنان از آبشخور نظرات و آراء کلی و جهان بینی فلسفی این گرایش ها ، تغذیه می شود .

فمینیستهای لیبرال

یکی از آرمان های فمینیست های لیبرال معاصر ، تحقق نوعی جامعه دو جنسی است که ویژگی های مردانه و زنانه را با اختلافات اغراق آمیز روان شناختی نشان نمی دهند . قهراً اگر این گروه از فمینیست ها بخواهند با این آرمان ، به دفاع از آموزش و تحصیل زنان بپردازند ، اهداف آموزشی یکسانی را برای دفاع از آموزش زنان ، از طرح مسئله امکانات آموزشی برابر ، جانبداری خواهند کرد زیرا ایشان معتقدند : « نقش های جنسیتی ، محصول روابط اجتماعی در طول تاریخ است ، نه ودیعه های طبیعی » . بنابراین با طرح رشته ها و برنامه های واحد درسی و طرح الگوی تربیتی واحد برای دختران و پسران و حذف مطالبی که در کتب درسی ، معنای نقش های جنسیتی را القاء می کند ، سعی می کنند زنان و مردان را در آموزش به یک الگو نزدیک نموده و جایگاه آموزش زنان را با مردان برابر نمایند . البته بیتمن معتقد است که این نوع تفکر ، برخی پیامدهای منفی آشکار برای حقوق زنان را بدنبال می آورد .

 

 

فمینیست های مارکسیسم

این دسته از فمینیست ها به نظرات اقتصادی خود بهای زیادی داده و همه چیز را از منظر فلسفه مارکسیستی می بینند ، قهراً وقتی به مسئله آموزش و تحصیل زنان می رسند ، این مسئله را نیز در آن جریان کلی تفسیر می کنند ، یعنی اصول مبارزه برای دفاع از آموزش و تحصیل زنان را ، تابعی از مبارزه طبقاتی می پندارند . بنابراین گوشخراش ترین فریاد مارکسیستهای فمینیسم ، برای دفاع از حقوق زن ، این است که آنها را از محیط خانه به کار عمومی جامعه منتقل کند تا با سرمایه داری و نظام بورژوایی بجنگند و برای آموزش زنان نیز برنامه هایی در این راستا ارائه می دهد . مسلماً لازمه کار عمومی برای تولیدات کلان ، این است که آموزش عمومی یکسان برای زن و مرد با هدف تولید بیشتر و بهتر طراحی شود . در برنامه مارکسیستی برای هدف تولید واقتصاد بهتر ، از همه مسائل جزئی ، از جمله ویژگی های زنان ، صرف نظر می کند .

فمینیست های رادیکال

« فمینیست های افراطی رادیکال ، که در اواخر دهه شصت بوجود آمدند بیش از هر چیز در این پدیده بر احساسات و روابط شخصی تکیه دارند . » فمینیست های رادیکال که نگرشی بسیار افراطی درباره فرهنگ مردسالاری دارند ، موتور حرکت تاریخ را در « دیالکتیک جنسیت » می بینند . ( یعنی در تلاش مردان برای تسلط بر زنان ) .

از دیدگاه افراطی این فمینیست ها و چنین سطح تقابلی بین دو جنس مرد و زن می توان نتیجه گرفت که ریشه فرودستی زنان از نگاه آنها ، نه تنها در مرحله وضع قوانین ، بلکه در همه جوانب ، ناشی از خوی سلطه جویی مردان می باشد . پس این گروه باید برای برنامه ها آموزش و تحصیل زنان اهدافی خاص قائل شوند . اهدافی که بیش از هر چیز مبارزه جنس زن با جنس مرد را تقویت نموده و برای زنان در دانش و آموزش و حتی استفاده از واژه های مؤنث در کتب درسی ، برنامه ای طراحی نمایند که آموزش زنان را در تقابل با آموزش مردان قرار داده و قدرت مبارزه با مردان را در زنان زیاد کنند .

اما « جریان سوسیال فمینیست هم که پس از دهه هفتادم شکل گرفت ، متأثر از فمینیست رادیکال است » و این جریان همانقدر که نظام سرمایه داری را در تبعیض جایگاه آموزشی زن و مرد مؤثر می داند ، به همان اندازه معتقد است نظام جنسیتی و خود طبیعت مردسالاری مردان نیز در این امر مقصرند . اما بر خلاف این چهار گروه از فمینیست های فرامدرن که دارای دیدگاههای پست مدرنیزم می باشند . و معتقدند که زنان برای رهایی و برای بدست آوردن حق مساوی با مردان از جمله تساوی حقوق در جایگاه و شئون آموزشی باید بر فرامدرن بدین اعتقاد هستند که ، باید تعریفی جدید از « مردان » و « زنان » در همه کتب آموزشی ارائه کرد . البته این گروه بر خلاف فمینیست های رادیکال ، معتقدند ، که زن به همسر ، فرزند و خانواده نیازمند است . بنابراین از نظر ایشان در اهداف و جایگاه  آموزشی زنان باید نهاد خانواده را در نظر داشت . « حذف نمادهای جنسی از کتب درسی از جمله مواردی است که فمینیست های جدید و گروههای دیگر بر آن اصرار می ورزند و در سالهای اخیر بعضی از نشریات داخلی ، بلندگوی نظریات فمینیست های جدید بودند . »

 

 

فمینیست های اسلامی

عمر فمینیست های اسلامی در ایران شاید به کمتر از دو دهه برسد . در خور توجه است که دستاوردهای فکری بعضی از روشنفکران دینی که بی حد و مرز و بدون اذن شریعت ، مرزهای نسبیت و تغییر در احکام را گسترده اند ، دست آویز فمینیست های اسلامی شده است .

هر چند که فقهاء و مجتهدین تحت ضوابطی که شریعت ارائه می دهد ، می توانند بعضی از قوانین در باب مسائل زنان و از جمله امر تحصیل و آموزش زنان را بنا بر عناوین ثانویه ، مصالح عامه و حکومتی تغییر داده و طبق مقتضیات زمان و مکان تفسیر کنند . ولی طرح نسبی گرایی فرهنگی بدون ضوابط شرع و اذن شارع به اشکال دیگری منجر به اسارت زن ، خواهد شد .

البته باید توجه داشت ، هر کس که با دید اسلامی ، از حق مسلم آموزش زن و مطالبات شرعی وی در زمینه تحصیل دفاع می کند ، به عنوان فمینیست اسلامی متهم نشود .

نمونه هایی از دفاع نادرست و ضعیف فمینیست ها از آموزش و تحصیل زنان

دفاعیات فمینیست ها از آموزش و تحصیل زنان ، متعالی و مستحکم نیست ، چرا که اصل جهان بینی و فلسفه ایشان ضعیف است . وقتی دفاعیات فمینیست ها از آموزش و تحصیل زنان را با دفاعیات اسلام از این ارزش مقایسه کنیم ، بلندی نگاه اسلام و کوتاهی منظر فمینیست ها در این باره مشخص می شود . به عنوان مثال ؛ فمینیستی مثل « لوس ایریگارای » با سوء ظن به زبان فلسفه بسیار می نگرد و معتقد است اگر زنان در عرصه دانش فلسفه ، نبوغ و درخشندگی خاصی از خود بجای نگذاشتند ، فقط به این جهت بوده که فیلسوفان ، زبان فلسفه را مردانه کرده اند . این فمینیست برای دفاع از زنان در داشتن فلسفه ، مبارزه با زبان فلسفه را پیشنهاد می کند .

در همین راستا و برای رسیدن به هدف فوق الذکر « ایریگارای » که یکی از فمینیست هاست پیشنهاد می دهد که باید با تأمل دوباره ای به سنت الهیات پرداخت . وی معتقد است : « باید برداشت مثبتی از مفهوم الهی ( نامتناهی ) بیابد تا مناسب زنان باشد ، چون خدای مسیحیت به عنوان نمونه ، امر تخیلی مردانه ، تجربه زنان را به عنوان منبع استناد حذف می کند . وی لازم می بیند که چهره ای بیابد که نمونه امر تخیلی زنانه باشد ، خدای زن ، خدایی است که بتواند به چند گانگی . تفاوت ، سیالیت ، موزونی و « شکوه بدن » به عبارت دیگر ، به آن چیزهایی که در محدوده تجربه دینی مردسالارانه نمی توانند تصویری زنده داشته باشند ، شکل دهد . »

از طرف دیگر بعضی از مدافعان دفاع از حقوق زن ، به علت عدم آگاهی از مبانی و نظرات بلند ادیان الهی تحریف نشده در خصوص ترویج علم و دانش برای زنان ، در بعضی از مناطق ، عوامل فرهنگی نظیر ادیان را مسبب عقب ماندن زنان در امر آموزش می دانند و برای پیشرفت آموزش و تحصیل زنان راه حل مبارزه با افکار دینی را پیشنهاد می دهند .

فمینیست های غیر متدین ، درباره تأثیر اسلام در آموزش و تحصیل زنان ، نظر گاهی بسیار غیر منصفانه دارند ، ایشان عملکردهای ناروای بعضی از مسلمانان در محروم  نمودن زنان و دختران از تحصیل را از نظرات متعالی اسلام در دفاع از آموزش و تحصیل زنان جدا نمی کنند از این رو بسیار ناجوانمردانه به منظور دفاع از حق آموزش و تحصیل زن ، به پیکره دین و دیانت حمله می کنند .

بعضی از فمینیست ها مسائلی نظیر حجاب و انفکاک زن و مرد را ، از موانع تحصیل و آموزش زنان قلمداد می نمایند ، در حالی که حجاب و انفکاک ، خود از عواملی است که با ایجاد سلامت ذهن و روح افراد ، بستر آموزش و تحصیل بیشتر و مناسب تر را فراهم می کند .

 

 

فمینیسم و آموزش دانش های زنانه برای زنان

برخی از فمینیستها معتقدند باید دانش جدیدی تولید کرد که از دیدگاه زنانه به روابط اجتماعی زنان و جایگاه زنان بپردازد .

« دوریتی اسمیت که یکی از جامعه شناسان بزرگ فمینیسم است ، این دانش را جامعه شناسی برای زنان نامیده است ». از نظر ایشان ایجاد رشته مطالعات و ارائه واحدهای درسی مشتمل بر چنین دانشی به دانشگاهها و مؤسسات آموزشی و آگاهی زنان به این دانش ، سبب می شود که ایشان جایگاه خویش را بهتر باز شناسند . البته علاوه بر علوم اجتماعی فمینیستی ، « ادبیات زنان ، هنر زنان ، تاریخ زنان و زیست شناسی زنان نیز از نظر ایشان اهمیت دارد ». از نظر این فمینیست ها ، تحقیق و پژوهش فمینیستی » باید خود را مکلف ببیند که از بینش اثبات گرای جامعه شناسی به عنوان یک یک علم دوری گزیند و نشان دهد که تحقیق و پژوهش باید متضمن تعهد به آزادسازی زنان باشد ».

فمینیست ها برای آن که مسائل زنان در تحقیقات و محتویات آموزش گنجانده شود ، به گسترش راهبردهای تحقیق می پردازند. هم اکنون اصلی ترین فعالیت فمینیست ها، به خصوص فمینیستهای رادیکال در زمینه تحصیل و آموزش زنان ،‌ « ارائه دانش از دید زنان است .

 

زیربنای فلسفی افکار فمینیستی

فمینیسم ، محصول عصر روشنگری در اروپا است و اومانیسم از بنیادی ترین مبانی فکری بسیاری از فمینیست ها محسوب می شود . در عصر روشنگری اروپا ، جریان های فکری به وجود آمد که اندک اندک صبغه اجتماعی و سیاسی به خود گرفت و بیشتر این جریان ها در صدد تخریب تفکر دینی بوده و آن را نوعی تاریک گرایی قلمداد می کردند . اومانیسم یا مکتب اصالت بشر و انسان محوری که در قرون اخیر و عصر روشنگری به عنوان جوهره تفکر غرب در آمده است به صورت جدی مقابل نظریه خدامحوری در عالم قرار گرفت با توجه به این دیدگاه به تمام نظریات دینی که به عنوان نظرات خداوند متعال قلمداد می شود ، در تقابل با فهم انسانی قرار گرفته ، پس بنابراین باید از معرکه خارج شود . در چهارصد سال اخیر طغیان و سرکشی در مقابل الهیات از این نوع تفکر می جوشد و سپس در مجاری گوناگونی جاری می شود . اومانیسم را می توان از مبانی نظری سکولاریسم محسوب کرد و همه نقدها و اشکالاتی که به سکولاریسم وارد است برل اومانیسم نیز وارد نمود .

فلسفه پوزیتویسم که همه واقعیتهای عالم را مادی و محسوس می پندارند و با اعتقاد به نوعی اصالت تجربه افراطی ، اخلاق و دین را زا صحنه حکمرانی در عرصه نظریات خارج می نماید ، از دیگر مبانی نظری است که شالوده فکری مستقیم یا غیر مستقیم بعضی از فمینیست ها می باشد . در اومانیسم و پوزیتیویسم به صورت های مختلف ، رابطه مخلوقیت ، خالقیت و همچنین حقوقی که باید از مصدر خالقیت برای انسان وضع شود ، آگاهانه مورد انکار قرار گیرد .

عقل مداری افراطی و اصالت شناخت های عقلی در مقابل وحی نیز از دیگر مبانی فاسدی است که آبشخور نظریات فمینیسم ها گردیده است . « راسیونالیسم » که تکیه فراوانی بر عقلانیت دارد ، باز هم مهلکه و سقوط گاه دیگری برای بشر امروز است . زیرا با جدا کردن انسان از وحی که متعالی ترین ، دقیق ترین و مطمئن ترین سرچشمه معارف و شناختهای بشری است ؛ بشریت را رو به سوی انحطاط می برد و دچار بحران هایی می نماید که هم اکنون غرب در آنها دست و پا می زند .

فلسفه های لیبرالیسم ، مارکسیسم و سوسیالیسم و نظریات پست مدرنیزم و حتی گاهی مکاتب پلورالیسم و اگزیستانسیالیسم نیز پشتوانه های فلسفی نزدیکتری برای نظریات فمینیستی محسوب می شوند . مسلم است که اعتقاد به اصل وجود واقعیت ، معرفت ، شناخت و اصل وجود خطا و همچنین راهی که بتوان با آن صواب را از خطا تشخیص داد ، از پیش فرض های بیشتر فلسفه هایی است که در جلوه های رویین فرهنگ و تمدن به نظریه پردازی و دفاع مستحکم از آن مشغولند .

به طور کلی می توان با وجه اشتراکی که در پیش فرضهای انواع جریانهای فمینیستی وجود دارد ، این گونه نتیجه گرفت که بیشتر آن ها مولود خلف « فلسفه اومانیسم » می باشند ، زیرا با وجود اختلاف نظرهای فراوانی که در نظریات فمینیستی وجود دارد ، یک بنیاد فلسفی مشترک را می توان در همه آن ها یافت و آن این است که : دست آوردها و رهیافت های فکر بشر را باید به عنوان معیار حقیقت و میزان صواب ، برای قانون گزاری در مسائل اجتماعی محسوب کرد .

تقریباً اکثر نظریات فمینیستی فرزندان ناشایسته این گونه طرز تلقی از معیار حقیقت هستند . چه بسا بتوان گفت که بعضی از معادلات جوهری فکر ایشان این است که : واقعیت عالم غیب غیر قابل اثبات است و اگر قابل اثبات باشد ، هیچ ربطی به مسئله قانون گزاری و حقوق و تکالیف فردی و اجتماعی بشر ندارد و اگر هم ربطی هم داشته باشد راهی برای ابلاغ وجود داشته باشد راهی برای معرفت ما نسبت به آن وجود ندارد و اگر هم راهی برای معرفت ما نسبت به آن وجود داشته باشد ، ممکن است معرفت ما از خطا مصون نباشد و اگر معرفت ما هم از خطا مصون باشد ، در هر حال نظریه صحیح ، نظریه ای است که با انسان محوری ، عقل محوری و تجربه گرایی سازگار باشد و اگر عقل و تجربه نتواند آن را تأیید کند ، نباید به عنوان یک نظر دینی قابل استناد باشد . همه این خاستگاهها فلسفی در فلسفه جهان بینی مستحکم اسلام مورد نقد و ابطال قرار می گیرد و مسلم است که با فروپاشی ارکان فلسفی نظریات فمینیستی ، روبناهای این افکار هم از بین خواهد رفت.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( سه شنبه 86/3/29 :: ساعت 1:38 عصر )
»» " حجاب حق زنان، حدّ مردان

 

 

1.مقدمه

2.پس زمینه اندیشه های جهانی در مورد حجاب

3. ا ندیشه های قدرتمند قرن 20

4. پیش زمینه اندیشه ها در ایران

5.زنان در آستانه ورود به انقلاب                                                

6.حضور و حجاب زن و نحوه برخورد با آن

7. حجاب، یک فریضه عبادی-عرفانی-حماسی

8.ضرورت طرح حجاب ازمنظر اسلام

9.وضعیت حجاب در دنیای کنونی

 

1- مقدمه:

اصولا مکاتب بدون شعائر در جوامع حضور ندارند و شعائر نیز بدون مکاتب نمی توانند موجودیت مستقلی داشته باشند.  شعائر، به منزله شاخ و برگی هستند که ریشه در مکاتب دارند و به میزان بهره مندی مکاتب از حقیقت ،آنها نیزاز حقیقت برخوردارند  و پیروانشان در وهله اول « توفیق در اعتقاد » و در وهله دوم « تکلیف در اجرا» را می یابند .

 ما در این فرصت فراهم آمده بنا بر ضرورتهایی که در متن بحث به آن خواهیم پرداخت به یکی از شعائر مکتب اسلام ، از میان مجموعه شعائری همچون نماز – روزه – حج – حجاب و خمس و .... خواهیم پرداخت ، ابتدا به این پرسش می پردازیم که در بین شعائر و رفتارهای دینی بر شمرده ، کدام شعار است که می تواند به صورت فوری و فراگیر ، نه تنها انتخاب یک فرد را، بلکه سمت و سوی خاص یک نظام فرهنگی – سیاسی را در جامعه نشان دهد ؟ تصور کنید مثلاًٌ جهانگردی ، به کشور ما بیاید ، آیا در بدو ورود این نماز و روزه و خمس و زکات است که می تواند نوع نظام فرهنگی – سیاسی حاکم را نشان دهد،یا حجاب زنان ؟ پس زنان با نوع حضور و حجابشان هم مَنش حکومت را نشان می دهند و هم کٌنش اعتقادی و التزامی شهروندان را . در واقع نوع پوشش، وحضور اجتماعی زنان به هر تازه واردی یک شناخت اجمالی می دهد که البّته این شناخت اجمالی با ورود به لایه های فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی کشور می تواند تصدیق یا تکذیب شود .حال که نوع پوشش زنان به یک مورد جامعه شناختی تبدیل شده است لازم می نماید که تأمل و دقت بیشتری بر آن داشته باشیم .

 

2- پس زمینه اندیشه های جهانی در مورد حجاب :

 حجاب از جمله شعائر اسلامی است که در طی سالها، بیشترین حرف و سخن را به دنبال داشته است . با این حال تأمل درمورد حجاب ، نمی تواند بدون طرح یک " پس زمینه در جهان" و" پیش زمینه در ایران "کاری منصفانه و همه جانبه باشد لذا در پرداختن به این دو بخش باید بگوییم که :" پس زمینه جهانی "، ساختن یک فضای موثر و برنامه ریزی شده برای جدایی انداختن میان زن و حجاب بوده است .

 فضایی که با فریب ، عفاف را یک ریاضتِ بی جهت و غیر عاقلانه نشان داد و حجاب را یک رعایت با زحمت و غیر عادلانه معرفی کرد. فضایی که بی حجابی را نوعی آزادی درونی و بیرونی بر شمرد تا از گذر آن مردان از تمتع آزادانه و از قدرت انتخاب بیشتر برخوردارباشند و زنان نیز اسیر پاسخگویی به آنان باشند . بنابراین در" پس زمینه  جهانی" ، عصری را در برابر خود می بینیم که وارث یک قرن یورش به نهادها و نمادهای دینی است.

 یک قرن غارت با عصای آبرومندانه علم ، به منظور فرود آوردن و به زیر کشاندن آموزه ها و گزاره های دینی نه از اِریکه حقیقت و حقانیت، بلکه از اِریکه هنجارها و ارزشهای ذهن و تاریخ و جامعه بشری صورت گرفته است .این موضوع ، یعنی توان علم در فرو کشاندن حاکمان ذهنی و تاریخی بشر که با بالا بردن استیلای علمی بر طبیعت همراه بود، به خدمت « انانیت بشر » در آمد، و عصری را پدید آورد که در بخشی، وارث الحاد گذشته بود و در بخش دیگر، می توانست والد الحاد آینده باشد.  لذا قرن بیستم، هم محل ظهور الحادهای پیشین است و هم خالق الحادهای پسین .  وارث الحاد قرن نوزدهم ،  الحاد سرمایه داری است و الحاد قرن هجدهم ،  الحاد آکادمی است . در کل قصد بر این است که :اولاً جهان را بدون خدا تبیین کنند و دوماً بدون خدا در جهان با رفاه و سعادت زندگی کنند . البته قرن بیستم با اِلحاد دیگری که خاص این قرن است یعنی «اِلحاد سیاسی» روبروست که در پی حکومت و اداره حیات جمعی انسانها است . این حجم از تاریکیهای هولناک است که بشر را از عصر نوگرایی و مدرنیسم به سوی عصر فرانوگرایی و پست مدرنیسم روانه می کند و عصر دیگری را بوجود می آورد که به لزوم غفلت از خدا  راضی نمی شود و در پی لزوم غیبت خدا است. این عصر نه با مشخصه سر پیچی از خدا ،که با سرکوبی خدا به پیش می تازد !!

 حاصل این تهاجم تاریک ، پیدایش اندیشه های قدرتمنــد  در غرب و شرق عالم است . نظامات ملحد این عصر ، در پی گسترش گستاخانه جدایی ایمان از عقل ، اخلاق از علم ، دین از سیاست ، تعالی از هنر ،مسئولیت از آزادی، و در نهایت انسانیت از انسان هستند . در این دنیای پست که آرمانش « اومانیسم » است ، همانطور که روز به روز بر شکوه بشری افزوده می گردد شِکوه انسانی نیز فزونی می یابد. در این عصر هر چقدر دستهای کار کردن و پاهای راه رفتن تواناتر می شود به عوض چشمهای دیدن ، لوچ تر و احول تر می گردد ، دائماً « وهم » فربه و « فهم » لاغر می شود . این طوفان تباه کننده ، که حامل مرگ ایمانها و ارزشهای راستین است ، به نیرنگ ، خود را نسیم روحبخش می نمایاند و در درون همه چیز می خزد و پای می گیرد . ورودش به عرصه فرهنگ ، اباحه گری ، به عرصه اقتصاد ، سرمایه داری ، به عرصه اجتماع ، لذت گرایی و به عرصه سیاست ، دین زدایی را در پی دارد .

 

3- اندیشه های قدرتمند قرن 20:

از پیامد های چنین طرز تفکری این است که در این چرخه آزاد ، انسان همه چیز را می تواند در صحنه " فکر و نظر " انتخاب کند ، حتی مذهب را و  در صحنه" رفتار و عمل" ، همه چیز را می تواند انتخاب کند  الا مذهب را  . این ستم هنجار شده که علم با همه دانندگی، و اقتصاد با همه دارندگی اش به حمایت از آن برخاسته ، در هر دوره دارای قربانیان بی شماری بوده است و  مثل همه نظامهای باطل که وقتی به زنها می رسند ، بیشترین ستم را به آنها روا می دارند در این ستم مدرن نیز زنان بیشترین آسیب و آفت را می بینند. وقتی برای رونق اقتصادی کار ارزان و کم توقّع می خواهند زن را با نام " آزادی" از خانه به خیابانها می کشانند.  برای تأمین دیدگاه های هدونیستی ولذت گرا ، زن، همه جاذبه های لازم را دارد . پس باز او را با نام « آزادی از پوشش » به کوی و برزن می کشانند و این سرنوشت غم انگیز زن امروز در غرب است.

 

4- پیش زمینه اندیشه ها در ایران :

 اما پیش زمینه این تراژدی در ایران ، اگر چه ظهور رگه های نخستین اش به دوره قاجار و اولین سفر ناصرالدین شاه بر می گردد، اما گسترش همه جانبه و جاسازی کردن آن در لایه های مختلف فرهنگی – اجتماعی – سیاسی به دوره پهلوی می رسد . به قول مخبرالسلطنه- رئیس الوزرای رضا شاه –غرب، با لابراتورهایش که مظهر سخت کوشی و نظم و پژوهش است، به ایران وارد نمی شود بلکه با بلوارهایش که مظهر برهنگی و خوش باشی و کافه نشینی است وارد می شود و ماندگارمیکردد.این نکته را نیز جلال آل احمد به درستی در کتاب غرب زدگی اشاره می کند که :

 « از واجبات غرب زدگی یا مستلزمات آن ، آزادی دادن به زنان است . ظاهراً لابد احساس کرده بودیم که به قدرت کار این پنجاه درصد نیروی انسانی مملکت نیازمندیم که گفتیم آب و جارو کنند و راه بندانها را بردارند تا قافله نسوان برسد !!اما چه جور اینکار را کردیم ؟... به زن تنها اجازه تظاهر در اجتماع را دادیم فقط تظاهر ، یعنی خود نمایی ، یعنی زن را که حافظ سنّت  خانواده و نسل و خون است را به ولنگاری کشیده ایم ، به کوچه آورده ایم و به خود نمایی و بی بند و باری واداشته ایم سر و رو را صفا بدهد و هر روز ریخت یک مد تازه را به خود ببندد و ول بگردد ... ما در کار آزادی صوری زنان ، سالهای سال پس از این هیچ هدفی جز افزودن به خیل مصرف کنندگان پودر و ماتیک – محصول صنایع غرب – نداریم و این  صورت دیگری از غرب زدگی است ...  »

اگر چه موضوع زن در دوره ستمشاهی پهلوی یک قطعه از کل پازل فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی آن نظام را نشان می دهد که چگونه رژیم نسبت به غرب در بعد فرهنگی مجذوب ، در بعد اقتصادی مرعوب و در بعد سیاسی مأمورگردید، و در هر عرصه نوکری را با نام نوگرایی ، به اتمام رسانید ، نحوه حضور و پوشش زن سریعتر از هر موضوع دیگر می توانست اشکال ظاهری را نسبت به جامعه ایده آل غربی نشان دهد. پس مهمترین مخاطبان جامعه زنان بودند و لذا بیشترین سرمایه گذاری را نیز روی زنان انجام دادند. در واقع به زن توجّه کردند ، اما از همان توجهی که صیاد در همه فراخنای شکار، نسبت به صیدش دارد !

 

5- زنان در آستانه ورود به انقلاب :

 با این وصف زنان فهیم جامعه ما ، با ورود آگاهانه خود به عرصه انقلاب و قرار گرفتن در صف مبارزه ای، به وسعت یک ملت ، همه نقشه های شیطان را نقش بر آب کردند و سرباز فداکار عرصه های جدید « تحّول و تحمّل » شدند . رشد چشمگیر زنان که حتی در برابر دیدگان معاندین  و مخالفین انقلاب هم قابل انکار نیست ، خود گواه حضورمثبت زنان در مشارکتهای سیاسی و مشاغل اجتماعی و عرصه های علمی و به ویژه در سنگرهای پایداری و ایثار است.

 به این ترتیب همه جا مشحون از حضور سرافرازانه زنان شد، اما نقاط چالش در موضوع حجاب و نحوه حضور به این نکته بر می گردد که پس از انقلاب اسلامی ، عده ای با ایمان و بدون آگاهی ، عده ای با آگاهی و بدون ایمان و عده ای نیز با ایمان و آگاهی ، بسته به آنکه در کجای حلقه های تصمیم گیری باشند ، شروع به کار نمودند .

1- عده ای آگاه بی دین ، میدانستند راه را چگونه بروند که نه ردّی از جرم بماند و نه از اهدافشان دور بمانند و چون می دانستند بد دفاع کردن هزاران بار مؤثرتر از خوب کوبیدن است با تقلب در اندیشه و عمل ، دست به کار شدند . ظهور وبروز آن در مدرسه و دانشگاه و خیابان و اداره به رفتارهایی انجامید که با اسلام مطابقت نداشت پس نتیجه اش هم نمی توانست افزایش مسلمانی باشد.

 2- عده ای دیگر ایمان بدون آگاهی داشتند ، صادق جاهل بودند ، نسبت به ارزشها صادق بودند و نسبت به روشها جاهل . و چون به گفته امام جعفر صادق (ع) ، یکسان است نتیجه کاری که به جاهل و یا به خائن سپرده می شود ، لذا هر دو گروه اگر چه انگیزه هاشان متفاوت بود ولی انگیخته هاشان یکی شد !

3-  آن عده ی دیگر که با ایمان آگاه بودند از هر دو طرف ، تحت فشار بودند . آنها می دانستند که قلبها ایمان پذیرند نه فرمان پذیر، یعنی جسم تابع فرمان می شود ، قلب تابع ایمان . پس باید با دادن آگاهی و فرصت به مخاطب و بکارگیری شیوه مناسب برای مفاهمه فکری و مراوده قلبی، در پی تربیت و هدایت بود ، واِلا با فرمان و بخشنامه، فقط می توان به یک سلسله هم شکلی های ظاهری دست یافت بدون آنکه شاکله شخصیتی و فهم قلبی و ایمانی در آنها ایجاد شده باشد. در واقع اعمال روشهای غیر منطقی، طرح منطقی ِ آراء اسلام را که قدرت ایجاد انقلاب درونی در انسانها و اصلاح بیرونی در اجتماع  دارد را مهجور می کند.

 اما حلقه غم انگیز این ماجرا وقتی رو می شود که ببینیم همانهایی که مهره ها و مدلهای اصلی این رَویه های نابخردانه بودند بی آنکه ذره ای از سنگینی آثار عملکرد گذشته را بر دوش داشته باشند ، شاد و چالاک از آن طرف جوی به اینطرف پریدند و به سرعت سراغ تریبونهای گفتگو رفتند ، برای جوانها سخن سرایی نمودند و برای آزادیهای بر باد رفته شان دل سوزاندند . آن روز که مدیر بودند نردبان معنویت جوانان نشدند بلکه امروز که منتقد شدند، جوانان نردبان موقعیت ایشان شدند  . هیچکس هم در این آشفته بازار نبود که برخیزد و برود منصفانه و محققانه از متن جراید ها و روزنامه ها ، مصاحبه ها و گزارشها و گفته ها ، شیوه های اعمال مدیریتی شان را بیرون بکشد که چگونه دیروز ، جوانان را از دینداری جدا کردند و امروز هم با زبان و شیوه ای دیگر دین گریزی را رواج میدهند.

 

6- حضوروحجاب زن و نحوه برخورد با آن :

 در این چرخه ، ماجرای حضور و حجاب زن و نحوه برخورد با آن از همه غیر قابل تحمل تر است ، زیرا نه به کام تشنگان پاسخ چرایی حجاب، سبوی آگاهی و معرفت رساندند و نه به جویندگان پاسخ ِ چگونگی حجاب ،پاسخ دقیقی ارائه دادند. طیفی از پوشش مقبول تا مطلوب را ارائه دادندو در واقع سَرخود، مدرسه ایی را ساختند که هر کس نمره ممتاز را نمی گرفت مردود می شد ، آنها کمتر از بیست را بر نتابیدند و حالا باید ما در دریای صفر، مبهوت و مغروق گردیم .

 

7-  حجاب، یک فریضه عبادی-عرفانی-حماسی :

حجاب نماز نبود که در روز چند نوبت اقامه شود و تمام گردد . روزه نبود که در سال یکماه فریضه گردد . خمس نبود که چون تسویه شود دیگر وظیفه ایی به بار نیاورد . حجاب، یک فریضه ی" عبادی- عرفانی – حماسی" بوده و هست .

 "عبادتی" است در تمام لحظات . زن محجبه در حال عبادت و فرمانبرداری خداوند است و همین مسئله می تواند برای او کافی باشد.

داشتن حجاب برای زن محجبه حالت "عرفانی" دارد که با عشق در آمیخته است و همین امر، اجرای آن را آسان و آثار آن را ماندنی می کند .

از طرف دیگر جنبه" حماسی" دارد ، یعنی پرچم حق سالاری و عدالت خواهی است . زن با حجاب خود فرصت مرد سالاری و حاکم شدن تمنیات را نمی دهد . حجاب، لباس مشارکت و حضور اجتماعی است چرا که اگر زن در فضای خانه خود ، بدون هیچ  ارتباطی  با محیط اطراف خود زندگی میکرد و تنها با محارم خود در ارتباط بود ، خود به خود حجاب معنی و ضرورت نمی یافت .

 

8 –ضرورت طرح  حجاب از جانب مکتب اسلام :

طرح مؤکدانه حجاب از طرف مکتب مترقی اسلام، بیانگر آن است که حضو زن را پذیرفته و برای سلامت حضور ، حجاب را مطرح می نماید پس مغز حجاب ، حضور مثبت و سازنده زن است و آنقدر این حضور ِ شایسته نزد خدای متعال پسندیده است که فریضه بی بدلیل نماز را برای زنان ، با لباس حضور اجتماعی قرین و همراه خواسته است . میتوان گفت: حجاب « حقّ زنان » است و « حدّ مردان ».

  زنان با حجاب به حق خود می رسند و مردان با حجاب حّد خود را می یابند . حجاب از فطری ترین قوانینی است که کاملاً بر تکوین و طبیعت زن و با تکامل و تعالی او توافق دارد . متأسفانه این امر ، در چرخه « بد دفاع کردن ِدوستان » و « خوب کوبیدن دشمنان » قرار گرفته است .

 این بی اعتنایی در محیطهای علمی که بیشترین مسئولیت را در تبیین و تحکیم حجاب دارند ، نشانگر آن است که برای تفهیم علمی و برای تمرین عملی، بخصوص برای دختران دانش آموز در محیط های تحصیل،نه تنها اقدامات در خوری انجام نشده است  برعکس کارهای صادره از کج فهمی و بد سلیقگی مسئولین،مثل نشان دادن عبور و مرورزنان مجرم و متهم با  چادر، و ابلاغ بخشنامه هایی جهت ظاهر شدن زنان با چادر آن هم از روی اجبار نه تربیت آنان ، بویژه در محیطهای علمی ، همچنان جاری و ساری است .

میتوان به این چرخه، این را هم اضافه کرد که عده ای هوشمندانه تفاوت و یا تضاد آنچه را که اعلام می کنیم با آنچه را که دنبال می کنیم می یابند و زبان به اعتراض می گشایند که: شما حفظ کرامت زن را که سخن درستی است ، به خوبی دنبال نمیکنید ، زیرا وقتی از حجاب و لزوم آن برای زن سخن میگویید، شأن زن را تا عرش بالا می برید و حریم و حرمتش را تعریف میکنید، اما وقتی همین زن با مشکل جّدی حقوقی و اجتماعی مواجه می شود و گذرش به قانون می افتد باید برای کمترین احقاق حق ، در دالان دادگاه وقانون ، نالان بماند ، زیان ببیند و زبان ببندد .

 اما  زنان فهیم و والای ما می دانندکه به دور از معایب و نواقص در عملکردها ، حجاب برای حفظ و رشد زن، «حق»  است و برای حفظ و رشد دیگران « تکلیف » ، پس نباید بگذارد به هیچ ترفندی این حق از او گرفته و یا با هیچ توطئه ای این تکلیف در اوسست گردد .  او بدرستی می داندکه دستاورد بی حجابی همچنانکه نتایج گسترده آن در غرب مشهود است، چیزی جز آسیب زدن به عفاف و طهارت فردی و اجتماعی نیست .

مدافعان فرهنگ بی حجابی خواهان آن هستند که زن با جنبه زنانه اش در اجتماع حضور یابد و جنبه انسانی زن در حضور اجتماعی مغفول و مهجور و بلکه منفور بماند . دستاورد مهم حجاب به تعبیر زیبای قرآن « اَن یعرفن فلا یؤذین » است . یعنی زن شناخته شود، تا هم فرصت شناخت خود را بیابد و هم جامعه او را با جنبه انسانی اش بشناسد و طلب کند .

 حجاب برای ناشناختگی و مغفول ماندن نیست ، بلکه زن در مکتب حجاب می آموزدکه با جنبه انسانی اش با جامعه در یک تعامل همه جانبه و سازنده و خردمندانه باشد . او می آموزد که جنبه زنانگی زن، برای محیط گرم و صمیمی خانه و تربیت و تولید نسل سازنده بماند و حاصل این شناخت وعمل « فلا یؤذین » است یعنی اذیت ندیدن و به رنج نیفتادن و احساس امنیت کردن  .

 

9- وضعیت حجاب دردوران فعلی :

اما مع الوصف باید دید که چرا با همه ضرورت و حرمتی که حجاب دارد و توافق فطری و باطنی که با روح زن و جامعه زنان دارد، وضعیت حجاب و عفاف و میزان وفاداری به آن به وضعیت امروز رسیده است ، وضعیتی که هیچ انسان مسلمان انقلابی مکتب امام  را قانع و راضی نمی کند . واقعاً سهم دشمن در وضعیت پیش آمده چقدر است و سهم ما چقدر ؟ دشمن که پیداست، باید دشمنی کند که می کند . دشمن از روزی که از اشغال مرزها نتیجه نگرفت، به اغفال مغزها طمع نمود ، از ارائه الگوهای متکثر و پر جاذبه برای نسل جوان گرفته تا تولید انبوه و توزیع سازمان یافته فرآورده های ضد فرهنگی . اما سهم ما چقدر است ؟

 در وضعیت پیش آمده صحبت از بد حجابی های ناآگاهانه و غیر معاندانه نیست، بلکه به طرز مرموزی "جنون عصیان" و" ابتذال"است که از حاشیه جامعه به سمت اشغال متن جامعه به پیش می تازد .امروز، نسل ِ  جوان ِ مسئول ِ آگاه ما که به خوبی جوهره ایمان و انقلاب را از پدران و مادرانشان که جوانان دیروز انقلاب اسلامی بودند به ارث برده اند، به طرح این پرسشهای اساسی کشیده می شوند که :

- آیا این هجوم، صبغه دیانت حکومت را کمرنگ نمی کند ؟

- آیا اراده مسئولان را در تطهیر جامعه از تباهی به زیر سئوال نمی برد ؟

- آیا انبوه این تیرگیهای ناخواسته و تحمیلی توهم توافق مسئولین را بر ادامه حیات این روند ، تشدید نمی کند ؟

- آیا رسانه ها به ویژه رادیو و تلویزیون و مطبوعات ، تمامیت رسالت و توانایی و خردشان در دفاع فرهنگی ، همین است که به تماشا گذاشته اند ؟

- آیا نیروهای امنیتی و انتظامی و مردمی که در برابر « جنگ تحمیلی » ایستادند، در برابر فســـاد و « ننگ تحمیلی » آرام می نشینند ؟

- آیا دانشگاههای ما رسالت علمی و ایمانی خود را در طرح پرسشهای عمیق و پاسخهای همه جانبه انجــــــــــام می دهند ؟

و دهها آیا و چرا و پرسش دیگر که همه را وا می گذاریم و سراغ امام علی (ع) را در نهج البلاغه می گیریم که فرمودند :

 

 « ادعاهایتان کوهها و صخره ها را می شکند اما عملهایتان دشمن را امیدوار می سازد »

 

 بی تردید یگانه راه نجات و بقا و بهروزی، راه عزتی است که امام حسین (ع) در اصلاح جامعه نشان داد. باید آهنگ یک بازگشت عمومی ، « توبوا الی الله جمیعاً »، به ارزشها و اصالتها در جامعه طنین انداز شود.

 باید برای نابودی قاطع و قهر آمیز فساد و فحشا و اعتیاد ، عزم و اراده ملی بکار گرفته شود تا اعتماد و اعتقاد آحاد ملت به خدمت صادقانه مسئولان دوباره باز گردد و زمینه هدایت اسلامی و عدالت اجتماعی محقق گردد .

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( سه شنبه 86/3/29 :: ساعت 1:37 عصر )
»» دختر تحصیل را مى خواهد چه کند؟!


طبق داده هاى یونیسف، 60 درصد از 110 میلیون کودک 6 تا 11 ساله محروم از مدرسه در جهان دختر هستند.

طبق آمار صندوق کودکان سازمان ملل (یونیسف) 65 میلیون دختر در سراسر جهان از آموزش و تحصیل محرومند که این موضوع خط فقر مفرط، مرگ در دوران کودکى، ایدز و همچنین خطر انتقال به نسل آینده را افزایش مى دهد؛ این در حالیست که اگر یک دختر بدون آگاهى بزرگ شود و اطلاعاتى از مهارت هاى زندگى نداشته باشد، خطرات بیشترى او را نسبت به همتاهاى تحصیلکرده اش تهدید مى کند و این دختر، ناقل این خطرات به نسل هاى آینده نیز خواهد بود.

«مریم شربتدار قدس» مدیر کل دفتر امور بانوان وزارت آموزش و پرورش با اشاره به زمینه هاى فرهنگى، اقتصادى و ضعف دولت ها در رساندن امکانات آموزشى به کودکان در محرومیت از تحصیل دختران مى گوید: به نظر مى رسد عمده دلیل محرومیت از تحصیل دختران مشکلات اقتصادى خانواده ها باشد، از این رو وزارت آموزش و پرورش در این زمینه طرح آموزش از راه دور را براى این کودکان در نظر گرفته تا شاید از نظر اقتصادى و فرهنگى برخى مشکلاتشان حل شود.

این اظهارات در حالیست که به گفته محققان بزرگترین مانع تحصیل دختران در کشورهاى مختلف شهریه هاى مدارس است. زمانى که خانواده مجبور به پرداخت شهریه براى آموزش فرزندانش باشد، ترجیح مى دهد که پسران خود را به مدرسه بفرستد و از تحصیل دختران صرف نظر کند؛ هر چند که فى نفسه نمى خواهد مانع رفتن دخترانش به مدرسه شود.

«پیرانى»، مشاور امور بانوان وزیر آموزش و پرورش در سیستان و بلوچستان با اشاره به فراهم بودن بازار کار در کشورهاى حوزه خلیج فارس بیان مى کند: گاهى اوقات پدر خانواده براى کار به این کشورها مى رود و خانواده وى در کشور رها مى شود؛ در نتیجه مشکلات فراوانى براى زنان به عنوان سرپرست خانواده و کودکان آنها ایجاد مى شود، بنابراین چندان رغبتى براى ادامه تحصیل به دلیل مشکلات ایجاد شده از خود نشان نمى دهند.

«شربتدار قدس» با بیان این که در برخى مناطق، دورى از تحصیل تنها دامنگیر دختران نبوده و حتى پسران نیز از تحصیل محروم هستند تصریح مى کند: زمانى که مسئله اقتصادى، در محرومیت از تحصیل مطرح مى شود پسران را هم درگیر مى کند، به گونه اى که خانواده ها ترجیح مى دهند پسرانشان به سمت مشاغلى مثل کشاورزى بروند و حتى در برخى استان ها با روى آوردن به سوى کارهاى خلاف تحصیل را رها مى کنند.

به گفته وى بُعد اقتصادى محرومیت از تحصیل در استان هاى محروم کشور بیشتر به چشم مى خورد که طبیعتاً ناشى از فرهنگ غلط و فقر فرهنگى موجود در این استان هاست که پدران آنها نیز با آن دست به گریبان بوده اند و آنها فکر مى کنند که تحصیل مانع از درآمدزایى آنها مى شود.

على رغم امکانات لازم براى پوشش تحصیلى دانش آموزان در برخى مناطق روستایى محروم، خانواده ها به دلیل فقر فرهنگى حاضر به ادامه تحصیل فرزندان خود نیستند.

مریم شربتدار قدس عمده دلایل فرهنگى محرومیت از تحصیل دختران را ازدواج در سنین پایین، وجود نگرش هایى مبنى بر این که «دختر آموزش را مى خواهد چه کند؟» مى داند و اظهار مى کند: محرومیت از تحصیل در استان هایى مانند سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبى، و استان هاى محروم بیشتر دیده مى شود.

«پیرانى» نیز تعصبات قومى، ضعف فرهنگى، ازدواج دختران در سنین پایین، پراکندگى روستاها و به حد نصاب نرسیدن دانش آموزان براى تشکیل کلاس، عدم آگاهى و فقر فرهنگى، کمبود و نبود مدارس راهنمایى دخترانه در محل، نبود نیروى متخصص زن در مدارس راهنمایى دخترانه، مخالفت والدین، آمار کم دانش آموزان و عدم امکان افتتاح آموزشگاه، نبود وسیله نقلیه و صعب العبور بودن جاده ها در مناطق روستایى، بُعد مسافت روستاها تا محل تحصیل را از دیگر عوامل محرومیت از تحصیل خواند.

وى با بیان این که در حال حاضر برخى از نگرش هاى خانواده ها درباره تحصیل فرزندان خود و به ویژه دخترانشان تغییر کرده مى گوید: در سال هاى گذشته ما با اجبار و خواهش و تمنا از خانواده ها مى خواستیم که دانش آموزان دختر خود را وارد مدرسه کنند، اما آنها به ویژه از مقطع ابتدایى به بعد تمایل چندانى براى ادامه تحصیل دخترانشان نداشتند.

مشاور وزیر آموزش و پرورش در سیستان و بلوچستان خاطر نشان مى کند: اگر در جایى مدارس دخترانه نبود خانواده ها مایل نبودند دختر خود را از منطقه اى به منطقه دیگر با این دلیل که ضرورتى براى ادامه تحصیل دختر وجود ندارد بفرستند، از سوى دیگر ازدواج زودرس نیز باعث محرومیت از تحصیل دختران مى شد.

«شربتدار قدس» مشاور وزیر آموزش و پرورش وجود تفکراتى مانند این که «دختر باید بیشتر در خانه بنشیند، چرا که با بیرون رفتن، چشم و گوشش باز مى شود» را از دیگر دلایل فرهنگى دخیل در محرومیت از تحصیل مى داند و به خبرگزارى دانشجویان ایران مى گوید: "زمانى که تحصیل براى پسران مطرح مى شود خانواده ها آن را راهى براى درآمدزایى مى دانند اما در قبال دختر بیان مى کنند که «آنها تحصیل را مى خواهند چه کنند، دختر ازدواج مى کند و کنج خانه مى نشیند»".

وى با اشاره به اجرایى شدن این باورهاى فرهنگى غلط در برخى از روستاهاى کشور تصریح مى کند: اجراى این باورها به محرومیت از تحصیل دختران دامن مى زند.

مشاور وزیر آموزش و پرورش ادامه مى دهد: متأسفانه ما در میان برخى از مسؤولین نیز با این امر اما با شکلى متفاوت روبرو هستیم؛ چرا که محرومیت از تحصیل براى دختران دیگر بسیار قدیمى شده و در حال حاضر صحبت از این است که آموزش و تحصیل براى همه باشد؛ اما خطر در جاى دیگرى احساس مى شود، مواردى دیده مى شود که القائاتى مبنى بر این که «چه کسى گفته زنان وارد جامعه شوند» دیده مى شود.

به گفته وى این دسته از افراد، تحصیل زنان را مى پذیرند و معتقدند که اگر مادر باسواد باشد در تربیت فرزندان هم مؤثر خواهد بود، اما تا همین مرحله قانع هستند؛ به عبارتى دیگر، آنها با تحصیل موافق ولى با مشارکت زنان مخالفند که این مسأله از همان فقر فرهنگى در میان برخى مسؤولین ناشى مى شود که به ما نشان مى دهد ما نباید به دنبال این مسأله تنها در دورافتاده ترین روستاها باشیم.

«قدس» با اشاره به ضرورت تغییر نگرش در برخى مسؤولین، به بحث افزایش حضور دختران در دانشگاهها اشاره مى کند و ادامه مى دهد: جنجالى که به دلیل ورود بیشتر دختران به دانشگاهها راه افتاد و طرح مسائلى از قبیل این که پسران دیگر با دختران تحصیلکرده ازدواج نمى کنند و آسمان و ریسمان هایى که در این زمینه بافته شد، ناشى از این باورهاست.

مدیر کل دفتر امور بانوان وزارت آموزش و پرورش خاطر نشان مى کند: حال اگرتعداد دختران در دانشگاهها بیشتر است، چرا ما نمى آییم ریشه یابى کنیم که پسران به چه دلیل کمتر سراغ تحصیل مى روند و ترجیح مى دهند تحصیل را رها کنند و وارد بازار کار شوند؛ از این رو برخى به جاى ریشه یابى این قضیه، سریع نگران شدند که چرا دختران بیشتر وارد دانشگاه شده اند.

به گفته وى ایجاد چنین مباحثى، خاص اقشار محروم نیست چرا که آنها را مى توان طى یک یا دو جلسه توجیه کرد و با اقدامات فرهنگى به تشریح لزوم تحصیل دختران پرداخت؛ چرا که اگر مشکلات اقتصادى آنها بر طرف شود سریع آن را مى پذیرند، اما نگرانى در جاى دیگر است.

«شربتدار قدس» معتقد است که وجود تفکراتى که موجب محرومیت از تحصیل دختران مى شود باعث انتقال همین شیوه تربیت و نگرش به نسل بعدى توسط همین دختران مى شود، این در حالیست که نمى توان منکر تأثیر آموزش و تحصیل حتى براى کسى که مى خواهد کنج خانه بنشیند، در تربیت نسل بعدى باشیم.

وى کمترین فایده تحصیل در میان دختران را عدم ممانعت از تحصیل فرزندان خود مى داند و اظهارمى کند: این در حالیست که اهمیت دانش تنها براى دختران نبوده و نمى توان آن را خاص آنها کرد، اما به دلیل این که محرومیت بیشتر در میان دختران در تاریخ قدیمى کشور دیده شده، تأکید بیشترى بر روى دختران مى شود در غیر این صورت کسب دانش براى همه لازم است.

در این زمینه «پیرانى» مشاور وزیر آموزش و پرورش در استان سیستان و بلوچستان بیان مى کند: آسیب هاى ناشى از محرومیت از تحصیل، در درازمدت خود را نشان مى دهد؛ به گونه اى که تحقیقات نیز نشان مى دهد از نظر روحى - روانى کودکانى که شرایط ادامه تحصیل برایشان فراهم نبوده اکثراً دچار افسردگى شده اند و از نظر روحى - روانى، موقعیت اجتماعى، شغلى و آسیب هایى آنها را تهدید مى کند.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( سه شنبه 86/3/29 :: ساعت 1:35 عصر )
»» چگونه مهارت‌های اجتماعی را در فرزندانمان تقویت کنیم؟

کودکان اجتماعی


اغلب والدین ترجیح می‌‌دهند فرزندانی تربیت کنند که به راحتی بتوانند با دیگران ارتباط بر قرار کرده  و دوستی‌های خوب و سالم داشته باشند. ولی متاسفانه نمی‌دانند از کجا شروع کنند و از چه روش‌هایی پیروی کنند. ما در این مقاله  سه روش به شما معرفی می‌کنیم که با پیروی از آن‌ها بتوانید مهارت‌های اجتماعی را در فرزندانتان تقویت کنید.

 

1- نقاط ضعف و قوت فرزندتان را شناسایی کنید.

 پیش از شروع هر کاری، رفتار فرزندتان را با دیگران زیرنظر بگیرید و نقاط ضعف و قوت او را ارزیابی کنید و ببینید آیا برای ارتباط برقرار کردن با دیگران تمایل دارد؟

 

آیا به کمک و همدردی با دوستان خود علاقه‌ای دارد؟ چه تعداد دوست دارد؟

 

علایم هشداردهنده‌ای که می‌توانید در فرزندتان مشاهده کنید، بدین صورت است: تعداد دوستانش کم باشد، نوبت را رعایت نکند، خود را دست کم بگیرد، اسباب‌بازی‌هایش را به دیگران ندهد، در موقع گفت‌وگو با دیگران یا خیلی به آن‌ها نزدیک شود یا خیلی دور بایستد و فاصله ی مناسب را رعایت نکند، زور بگوید و فقط بخواهد حرف خود را به کرسی بنشاند، با لحنی خشن و تند صبحت کند، مرتب ایراد بگیرد، صحبت دیگران را قطع کند و خود شروع به حرف زدن کند، با دوستان خود کنار نیاید، قدرت برقراری ارتباط چشمی را نداشته باشد و در نهایت پیش از اتمام کامل بازی، آن را ترک کند و سراغ کار دیگری برود.

 

2- چگونه دوست‌یابی را به فرزندتان آموزش دهید.

 والدین باید به فرزندان خود مهارت‌های اجتماعی را آموزش بدهند و این فرصت را برای آن‌ها فراهم کنند تا خود با سعی و خطا بتوانند با دیگران ارتباط برقرار کنند. بر طبق نظر روان‌شناسان، کودکان از همان سنین کودکی می‌توانند مهارت‌های اجتماعی را از والدین خود فرا بگیرند.

 

بهتر است والدین ابتدا روی نقاط ضعف کودکشان متمرکز شوند و یکی یکی روی آن‌ها کار کنند. پدر و مادر می‌توانند هر یک به تنهایی روی تک تک این مشکلات با فرزندشان کار کنند و خود الگوی مناسبی برای او باشند و به او توضیح دهند که در زندگی ، رفتار خوب و مناسب داشتن چقدر اهمیت دارد و سپس از او بخواهند به تدریج رفتار و منش خود را اصلاح کند و هر روز، اشتباهاتش از روز قبل کمتر شود. والدین نیز باید فرصت‌هایی را فراهم کنند تا او بتواند مهارت‌های جدیدی را که آموزش دیده ، تمرین کند. البته بهتر است در ابتدا با کودکانی برخورد کند که آن‌ها را نمی‌شناسد و یا حتی از او کوچک‌تر هستند. به این ترتیب شما می‌توانید تمام عکس‌العمل‌های او را به خوبی ارزیابی کنید و نتیجه کارتان را به وضوح ببینید.

 

والدین می‌توانند برای تقویت مهارت دوست‌یابی  در کودکان خود به آن‌ها آموزش دهند که چگونه سر صبحت را با دیگران باز کنند، اسباب‌بازی‌هایشان را به دوستان خود بدهند و با هم دوستانه بازی کنند. با این عمل آن‌ها به تدریج این توانایی را کسب می‌کنند تا در هر جایی که هستند دوستانی پیدا کنند که هم از لحاظ فکری و هم از لحاظ نوع علایق با آن‌ها نزدیک باشند. والدین باید فرزندان خود را تشویق کنند تا به دوستانشان جملات مثبت و تحسین‌آمیز بگویند. به عنوان مثال اگر کودکتان مشغول بازی است و دوستش نظر خوبی می‌دهد و یا کار خوبی انجام می‌دهد به او بگوید: «آفرین، عجب فکر خوبی» و یا «آفرین، خوب کار کردی.»

 

3- او را به داشتن رفتار خوب تشویق کنید.

 فرزندتان را تشویق کنید به دیگران احترام بگذارند و از عباراتی مانند «لطفاً» و «تشکر می‌کنم» بیشتر استفاده کند. رفتار خوب و مناسب داشتن باعث می‌شود فرزندتان با دیگران راحت‌تر ارتباط برقرار کند، دوستان بیشتری داشته باشد و حتی در مدرسه و سر کار نیز موفق‌تر ظاهر شود. مدیرانی که از بین تعداد زیادی داوطلب تنها قصد انتخاب چند نفر را داشته باشند، کسانی را برمی‌گزینند که روابط اجتماعی بهتر و مناسب‌تری داشته باشند.

 

شما خود سعی کنید با احترام گذاشتن، رفتار خوب داشتن و به کار بردن عباراتی مانند «لطفاً»، «ممنون» و «معذرت می‌‌خواهم»، بهترین الگو برای فرزندتان باشید. برای آن‌ها به طور واضح و شفاف توضیح دهید برخورد خوب داشتن و احترام گذاشتن به دیگران چقدر در زندگی آن‌ها اهمیت دارد. سعی کنید هر هفته یک رفتار خوب را به آن‌ها آموزش دهید و به تدریج رفتار نامناسب آن‌ها را تصحیح کنید.

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( سه شنبه 86/3/29 :: ساعت 1:33 عصر )
»» عشق مرهم است ، نه زمان

خیلی ها میگن : زمان ، درمان همه ی دردهاست. درسته . ولی درمان قطعی نیست. چه بسا خاطرات تلخی که سالها و سالها گوشه ی ذهنمون مونده و آزارمون داده. به نظر من فقط با وجود عشقه که میشه راحت و بزرگ ، گذشت و نموند.

 

....وسیع باش .....

آیا می‌دانید که راه رفتن کنار پدر در یک شب تابستانی در کودکی، شگفت‌انگیزترین چیز در بزرگسالی است.

 

یه روز تابستانی ، قدم زدن با پدر

زندگی مثل یک دستمال لوله‌ای است، هر چه به انتهایش نزدیک ‌تر می‌شویم سریع‌تر حرکت می‌کند.

 

پول شخصیت نمی‌آورد.

 

 اتفاقات کوچک روزانه است که زندگی را تماشایی می‌کند.

خداوند همه چیز را در یک روز نیافرید. پس چه چیز باعث شد که من بیندیشم می‌توانم همه چیز را در یک روز به دست بیاورم.

 

چشم‌پوشی از حقایق، آن‌ها را تغییر نمی‌دهد.

 

این عشق است که زخم‌ها را شفا می‌دهد نه زمان.

 

وقتی با کسی رو به رو می‌شویم انتظار لبخندی جدی از سوی ما را دارد.

 

هیچ‌کس در نظر ما کامل نیست تا زمانی که عاشق شویم.

 

زندگی دشوار است، اما ما از آن سخت‌تریم.

 

فرصت‌ها هیچ‌گاه از بین نمی‌روند. بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ی ما را تصاحب خواهد کرد.

 

آرزویم این است که قبل از مرگ مادرم ، یک بار به او بگویم : دوستش دارم.
مادر ! دوستت دارم

لبخند ارزان‌ترین راهی است که می‌شود با آن، نگاه را وسعت داد.

 

نمی‌توانم احساسم را انتخاب کنم، اما می‌توانم نحوه ی برخورد با آن را انتخاب کنم.

 

همه می‌خواهند روی قله کوه زندگی کنند، اما تمام شادی‌ها و پیشرفت‌ها وقتی رخ می‌دهد که در حال بالا رفتن از کوه هستید.

 

بهترین موقعیت برای نصیحت در دو زمان  است: وقتی که از شما خواسته می‌شود و زمانی که درس زندگی دادن فرا می‌رسد.

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( سه شنبه 86/3/29 :: ساعت 1:32 عصر )
»» علی(ع) ، تنهاست بی فاطمه(س)


علی(ع)،تنهاست بی فاطمه (س)

اتاق خاموش است. صدایی به گوش نمی رسد. او بی حرکت خوابیده است . رو به سوی کعبه . او دختر نبی الله است . ام ابیهاست . بانوی بانوان جهان . نازپروده پدر . لطیفه ی مدینه .

او سیده ی اهل بهشت است . صاحب باغ فدک . زخم خورده زخمهای کهنه ی کینه . تنها یاور ولی خدا . بی یارترین یار رسول .

زبان اسماء بند آمده است. می خواهد صدایش کند . می ترسد. سر به دیوار خانه نهاده است. تنها نگاهش می کند و آرام می گرید.

ولی باید او را بخواند . این خواسته ی خود اوست. سالها در این خانه جز امر او کاری نکرده است. صدایش می زند:

- بانوی من!

 جواب نمی دهد.

قرار از دل اسماء فرو ریخت. بی حرکت بر جا ماند . قدرت دوباره سخن گفتنش نیست ،ولی باید صدایش کند :

- فاطمه ! دختر رسول الله !  ...

باز هم جوابی نمی دهد. صدای اسماء می لرزد .مثل دست و پای لرزان زینب، اشک چشمهای حسن (ع)، تکان لرزان لبهای حسین(ع).

اتاق خاموش است. صدائی به گوش نمی رسد. او بی حرکت خوابیده است . رو به سوی کعبه .

اسماء به طرف او رفت. پارچه سفید را کنار زد و جز هاله ی نیلوفری صورت زهرا (س)و لبخند نشسته روی لبانش ، چیزی ندید.

علی(ع)،تنهاست بی فاطمه (س)

 

امشب ، اولین شب است بی حضور گرم تو. شب تاریک است. و سرد.

یتیمانت از بس گریه کرده اند خوابشان برده است. ولی من چگونه چشم بر چشم گذارم با این همه درد تنهائی ؟

 هنوز کسی رفتنت را نمی داند، این گفته خود تو بود که خواستی شبانه دفنت کنیم. فردا دیگر صدای گریه ات مزاحم همسایه ها نخواهد شد.

به یاد داری که چه بی شرمانه می گفتند :" به فاطمه بگو یا شب گریه کند ، یا روز  از دست گریه های بی امانش به ستوه آمده ایم " !

کاش فقط یک بار دلیل گریه هایت را می پرسیدند.

فاطمه جان ! مطمئن باش که دیگر نه تو مزاحم آنهائی و نه آنها مزاحم تو . خوشا به حالت که آسوده شدی از دست این مردمان بی وفا . فردا تو نزد پدرت هستی ، در بهترین نقطه ی بهشت. پیامبر که رفت، تو تنها یاور روزهای تنهایی ام بودی . ولی به یقین بهشت ، با تمام بهشت بودنش برای رسول ، گوارا نبود بی حضور تو . تو بهشت رسولی خانم خانه ام ! .

 تو  ام ابیها بودی و چگونه می توانستی تحمل کنی این روزگار عجیب را ، بی حضور پدر . باید می رفتی .

حالا ،  من مانده ام و  تنهائی  . با تمام این وحشت زدگان غرق در مرداب زندگی ، که چه عالمگیراست سیاهی روحشان . مثل امشب ، تاریک و خاموش .

همه خوابیده اند و اگر می دانستند که از این پس از چه نعمتی محرومند ، به یقین نه چشمهایشان اذن ورود به خواب می داد ، نه تاب و قرار بر دلهایشان می نشست.

علی تنهاست . تنها تر از همیشه. و او چه خواهد کرد بی فاطمه ، جز پناه بردن به چاههای صبورمدینه !

علی(ع)،تنهاست بی فاطمه (س)

 

یا فاطمه ! می خواهم با تو سخن بگویم ولی نمی دانم که رویم را به کدام سو بگردانم تا تو آنجا باشی. به بقیع ، به کنار قبر پیامبر و یا به خانه ات.

و این همه سال سرگردانی ما و این همه گمنامی تو ، دلیلی است بر عظمتت . ای سیده ی زنان عالم . تو آن قدر بزرگی که همه کس با چشم های خودبین و دنیابین نتواند ببیند،حتی محل دفن تو را .

و این همه عصمت و حجاب و عفت در که جمع خواهد شد ، جز دختر حبیب الله ، همسر ولی الله و مادر ثارالله !!!

یا فاطمه ! امروز سالها از رفتنت گذشته است . چیزی قریب به هزار و چهار صد سال . ولی ما حکایت تو را شنیده ام و حکایت نامردان روزگارت را که قدر امانت ندانستند و پیمان شکستند و چه بد عهدانی بودند آنانکه حرمت نگذاشتند ، حریم خانه رسول را.

و مگر اینان سخن پیامبر را نشنیده بودند که : " فاطمه پاره تن من است هر که او را بیازارد ، مرا آزرده و هر که او را خشنود کند مرا خشنود کرده است . "

یا فاطمه ! قرار روزگار اینگونه برایمان خواسته است که نه از جاهلان قبل از بعثت باشیم ، نه اولین مسلمانان تاریخ ، نه الله اکبر گویان فتح مکه و نه پیمان شکنان بعد از پیغمبر. ما تابعین توئیم . تابع رسول و اهل بیت.و به یقین نه قصد عهدشکنی داریم و نه قصد آزرده کردن دل رسول. و خوب می دانیم آزردن دل فاطمه ، آزردن دل پیامبر است .

یا فاطمه ! امروز روز پر گرفتن توست. به ما نیز پرواز را بیاموز که از  هر سکون ، خسته ایم.

آمین...



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( سه شنبه 86/3/29 :: ساعت 1:30 عصر )
»» توصیه به حضرت مریم برای نماز

سوره آل عمران ، آیه :43

یا مریم اقنتی لربک واسجدی وارکعی مع الراکعین

ای مریم ، از پروردگارت اطاعت کن و سجده کن و با نمازگزاران نماز بخوان



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( سه شنبه 86/3/29 :: ساعت 1:27 عصر )
»» نماز از روی کسالت

سوره نساء ، آیه :142

ان المنافقین یخادعون الله وهو خادعهم واذا قاموا الی  الصلاه

قاموا کسالی یراؤون الناس ولا یذکرون الله الا قلیلا

منافقان خدا را فریب می دهند ، و حال آنکه خدا آنها را فریب می دهد و

چون به نماز برخیزند با اکراه و کاهلی برخیزند و برای خودنمایی  نماز

کنند و در نماز جز اندکی خدای را یاد نکنند



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( سه شنبه 86/3/29 :: ساعت 1:26 عصر )
»» ثابت بودن وقت نماز

سوره نساء ، آیه :103

فاذا قضیتم الصلاه فاذکروا الله قیاما وقعودا وعلی جنوبکم فاذا

اطماننتم فاقیموا الصلاه ان الصلاه کانت علی المؤمنین کتابا موقوتا

و چون نماز را به پایان بردید خدا را ایستاده یا نشسته و یا به پهلو

خوابیده یاد کنید چون از دشمن ایمن گشتید نماز را تمام ادا کنید که

نماز بر مؤمنان در وقتهای معین واجب گشته است



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( سه شنبه 86/3/29 :: ساعت 1:25 عصر )
   1   2   3   4   5   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

عزاداری از سنت های پیامبر اکرم (ص) است
سعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلام
سبک زندگی قرآنی امام حسین (علیه السلام)
یاران امام حسین (ع) الگوی یاران امام مهدی (عج)
آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟
ارزش اشک و عزا بر مصائب اهل بیت علیهم السلام
پیوستگان و رهاکنندگان امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام در آیینه زیارت
پیروان مسیح بر قوم یهود تا روز قیامت برترند!
نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین «علیه السلام»
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 78
>> بازدید دیروز: 75
>> مجموع بازدیدها: 1324582
» درباره من

بشنو این نی چون حکایت می کند

» فهرست موضوعی یادداشت ها
دینی و مذهبی[871] . عشق[360] . آشنایی با عرفا[116] . جدایی از فرهنگ[114] . موسیقی[66] . داستانک[2] . موعود . واژگان کلیدی: بیت المال . صحابی . عدالت . جزیه . جنایات جنگ . حقوق بشردوستانه . حکومت . خراج . علی علیه‏السلام . لبنان . مالیات . مصرف . مقاله . منّ و فداء . ادیان . اسرای جنگی . اعلان جنگ . انصاری . ایران . تقریب مذاهب . جابر .
» آرشیو مطالب
نوشته های شهریور85
نوشته های مهر 85
نوشته زمستان85
نوشته های بهار 86
نوشته های تابستان 86
نوشته های پاییز 86
نوشته های زمستان 86
نوشته های بهار87
نوشته های تابستان 87
نوشته های پاییز 87
نوشته های زمستان87
نوشته های بهار88
نوشته های پاییز88
متفرقه
نوشته های بهار89
نوشته های تابستان 89
مرداد 1389
نوشته های شهریور 89
نوشته های مهر 89
آبان 89
آذر 89
نوشته های دی 89
نوشته های بهمن 89
نوشته های اسفند 89
نوشته های اردیبهشت 90
نوشته های خرداد90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد90
نوشته های شهریور90
نوشته های مهر 90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد 90
نوشته های مهر 90
نوشته های آبان 90
نوشته های آذر 90
نوشته های دی 90
نوشته های بهمن 90
نوشته های اسفند90
نوشته های فروردین 91
نوشته های اردیبهشت91
نوشته های خرداد91
نوشته های تیرماه 91
نوشته های مرداد ماه 91
نوشته های شهریور ماه91
نوشته های مهر91
نوشته های آبان 91
نوشته های آذرماه91
نوشته های دی ماه 91
نوشته های بهمن ماه91
نوشته های بهار92
نوشته های تیر92
نوشته های مرداد92
نوشته های شهریور92
نوشته های مهر92
نوشته های آبان92
نوشته های آذر92
نوشته های دی ماه92
نوشته های بهمن ماه92
نوشته های فروردین ماه 93
نوشته های اردیبهشت ماه 93
نوشته های خردادماه 93
نوشته های تیر ماه 93
نوشته های مرداد ماه 93
نوشته های شهریورماه93
نوشته های مهرماه 93
نوشته های آبان ماه 93
نوشته های آذرماه 93
نوشته های دیماه 93
نوشته های بهمن ماه 93
نوشته های اسفند ماه 93
نوشته های فروردین ماه 94
نوشته های اردیبهشت ماه94
نوشته های خرداد ماه 94
نوشته های تیرماه 94
نوشته های مرداد ماه 94
نوشته های شهریورماه94
نوشته های مهرماه94
نوشته های آبان ماه94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
پیام شهید -وبگاه شهید سید علی سعادت میرقدیم
دانشجو
(( همیشه با تو ))
همراه با چهارده معصوم (علیهم السلام )ویاران-پارسی بلاگ
بر بلندای کوه بیل
گل رازقی
نقاشخونه
قعله
hamidsportcars
ir-software
آشفته حال
بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن
سرباز ولایت
مهندس محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
بهارانه
*تنهایی من*
بلوچستان
تیشرت و شلوارک لاغری
اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی
کشکول
قدم بر چشم
سه ثانیه سکوت
نگارستان خیال
گنجدونی
بهارانه
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
نگاهی نو به مشاوره
طب سنتی@
سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام
اکبر پایندان
Mystery
ermia............
پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ...
اسیرعشق
چشمـــه ســـار رحمــت
||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *||
کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب
جلال حاتمی - حسابداری و حسابرسی
بهانه
صراط مستقیم
تــپــش ِ یکــ رویا
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
سلحشوران
گیاه پزشکی 92
مقبلی جیرفتی
تنهایی افتاب
طراوت باران
تنهایی......!!!!!!
تنهای93
سارا احمدی
فروشگاه جهیزیه و لوازم آشپزخانه فدک1
.: شهر عشق :.
تا شقایق هست زندگی اجبار است .
ماتاآخرایستاده ایم
هدهد
گیسو کمند
.-~·*’?¨¯`·¸ دوازده امام طزرجان¸·`¯¨?’*·~-.
صحبت دل ودیده
دانلود فایل های فارسی
محقق دانشگاه
ارمغان تنهایی
* مالک *
******ali pishtaz******
فرشته پاک دل
شهیدباکری میاندوآب
محمدمبین احسانی نیا
کوثر ولایت
سرزمین رویا
دل نوشته
فرمانده آسمانی من
ایران
یاس دانلود
من.تو.خدا
محمدرضا جعفربگلو
سه قدم مانده به....
راز نوشته بی نشانه
یامهدی
#*ReZa GhOcCh AnN eJhAd*#(گوچـی جـــون )
امام خمینی(ره)وجوان امروز
فیلم و مردم
پیکو پیکس | منبع عکس
پلاک صفر
قـــ❤ــلـــــب هـــــای آبـــــی انــ❤ـــاری
اسیرعشق
دل پرخاطره
* عاشقانه ای برای تو *
farajbabaii
ارواحنا فداک یا زینب
مشکات نور الله
دار funny....
mystery
انجام پروژه های دانشجویی برای دانشجویان کنترل
گل یا پوچ؟2
پسران علوی - دختران فاطمی
تلخی روزگار....
اصلاحات
گل خشک
نت سرای الماس
دنیا
دل پر خاطره
عمو همه چی دان
هرکس منتظر است...
سلام محب برمحبان حسین (ع)
ادامس خسته من elahe
دهکده کوچک ما
love
تقدیم به کسی که باور نکرد دوستش دارم
گروه اینترنتی جرقه داتکو
مدوزیبایی
من،منم.من مثل هیچکس نیستم
Tarranome Ziba
پاتوق دختر و پسرای ایرونی
اسرا
راه زنده،راه عشق
وبلاگ رسمی محسن نصیری(هامون)(شاعر و نویسنده)
وب سایت شخصی یاسین گمرکی
حسام الدین شفیعیان
عکسهای سریال افسانه دونگ یی
ܓ✿ دنـیــــاﮮ مـــــــن
Hunter
حسام الدین شفیعیان
دهکده علم و فناوری
اسیرعشق
دختر باحال
*دلم برای چمران تنگ شده.*
♥تاریکی♡
به یادتم
باز باران با محرم
تنهایی ..............
دوستانه
هرچه می خواهد دل تنگم میذارم
زندگی
نیلوفر مرداب
فقط طنزوخنده
تینا!!!!
شیاطین سرخ
my love#me
سرزمین خنگا
احکام تقلید
•.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.•
فوتسال بخش جنت (جنت شهر )
حقیقت صراط
...دیگه حسی نمونده
زیر اسمان غربت
شهید علی محسنی وطن
سکوت(فریاد)
عاشقانه ها
خودمو خدا تنها
دانستنی های جالب
ermia............
حجاب ایرانی
عرفان وادب
دل خسته
عاشقانه های من ومحمد
هر چه میخواهد دله تنگت بگو . . .
sharareh atashin
mehrabani
khoshbakhti
______>>>>_____همیشگی هااا____»»»»»_____>>>>
دخترونه
قلبی خسته ازتپیدن
عشـ۩ـق یـ۩ـعنی یـ۩ـه پــ۩ـلاک......
تینا
مذهب عشق
مناجات با عشق
داستان زندگی من
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
عاشق فوتبال
کشکول
حاج آقا مسئلةٌ
صدا آشنا
کد بانوی ایرانی
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
« یا مهدی ادرکنی »
وبلاگ تخصصی کامپیوتر - شبکه - نرم افزار
::::: نـو ر و ز :::::
توکای شهر خاموش

.: اخـبـار فـنـاوری .:
Biology Home
شــــــــــــــهــــدای هــــــــــــــســـتــه ایـــــــــــــ
مثبت گرا
تک آندروید
امروز
دانستنی / سرگرمی / دانلود
°°FoReVEr••
مطلع الفجر
سنگر بندگی
تعصبی ام به نام علی .ع.
تنهایی.......
دلـــــــشــــــــکســـــته
عاشقانه
nilo
هر چی هر چی
vida
دلمه پیچ, دستگاه دلمه پیچ Dolmer
هسته گیر آلبالو
آرایشگری و زیبایی و بهداشت پوست
عکس های جالب و متحرک
مرکز استثنایی متوسطه حرفه ای تلاشگران بیرجند
دیجی بازار
نمونه سوالات متوسطه و پیش دانشگاهی و کارشناسی ارشد
bakhtiyari20
زنگ تفریح
گلچین اینترنتی
روستای اصفهانکلاته
پایه عکاسی مونوپاد و ریموت شاتر بلوتوث
سرور
عاطفانه

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان


























































































» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب