از صدر اسلام تا کنون مسلمانان در کنار هم بوده اند و عموم برخوردهای میان مسلمانان یعنی میان قشر عادی جامعه با یکدیگر مسالمت آمیز بوده است. بگذیریم از آنانی که بخاطر چند روزی حکمرانی بر مسلمانان، حاضر می شدند مردم بی گناه و هر آن کس که گمان می کردند خطری بر حکومت ظالمانه آنان است را بکشند. اگر کشتار و قتل عمومی در میان جامعه اسلامی وجود داشته علتش به قدرت رسیدن عده ای اندک بوده است و در ادامه رسیدن به قدرت، حفظ این جایگاه غاصبانه با تهدید و سرکوب مخالفان.
در این میان آنان که در مکتب اهل بیت علیهم السلام بزرگ شده اند، بیش از دیگر اقشار جامعه اسلامی آسیب دیده اند؛ زیرا غاصبان حکومت، اهل بیتی را که شایسته مقام رهبری جامعه اسلامی بوده اند، بزرگترین تهدید و سدّ راه خود برای رسیدن به اهداف دنیایی خود می دانستند. از این رو تمام تلاش خود را می کردند تا اطراف اهل بیت پیامبر علیهم السلام را خلوت کنند و حامیان ایشان را قلع و قمع نمایند. که در این امر توفیقات زیادی نیز در طول تاریخ اسلام نصیب اینان شده است.
دو صف در برابرِ مکتب حقّ
برخورد اهل بیت علیهم السلام با کسانی که امامت ایشان را قبول نداشتند به دو گونه بوده است؛ و ایشان منکرین امامت را به دو دسته تقسیم می کردند و با توجه به اینکه اینان در کدامین دسته باشند با آنان به دو شیوه برخورد می نمودند:
یکی کسانی که در صدد رسیدن به جایگاه خلافت و حکمرانی بر عموم مسلمانان بودند؛ کسانی که در دشمنی با اهل بیت علیهم السلام که آیینه تمام نمای اسلام ناب محمدی بودند شمشیر را از رو بسته بودند و نحوه برخورد ایشان با اهل بیت علیهم السلام در طول تاریخ گواه بر این حقیقت است.
و دسته دومی که اهل بیت علیهم السلام با آنان مواجه بودند و آنان را از گروه اول متمایز می دانستند عموم مسلمانانی بودند که تنها در عقیده با مکتب اهل بیت علیهم السلام آن هم در جهاتی اختلاف داشتند اما یا دوستدار اهل بیت پیامبر علیهم السلام بودند و یا بی طرف بودند و آزارشان به اهل بیت علیهم السلام نمی رسید.
اهل بیت علیهم السلام در مواجه با این دو دسته، دو شیوه داشتند و به شیعیان نیز در این زمینه توصیه هایی داشتند.
دسته اول که غاصبان حکومت بودند و دشمن آشکار ایشان، که در ظلم به اهل بیت علیهم السلام از هیچ حربه ای دریغ نمی ورزیدند، اهل بیت علیهم السلام در برابر این گروه کوتاه نیامده و افشاگری می نمودند؛ بنابر این وظیفه شیعیان در برابر این دسته نیز نباید سکوت باشد.
دسته دوم که عموم مسلمانانی هستند که مشغول زندگی عادی خود بودند، اهل بیت علیهم السلام برخوردی بسیار نرم و عطوفانه و رحیمانه ای داشتند و توصیه ایشان به پیروان راستین خویش نیز همین بود که با کسانی که با شما هم عقیده نیستند اما دشمن اهل بیت علیهم السلام نیز نیستند زندگی مسالمت آمیز و همراه عطوفت و مهربانی داشته باشید
اما دسته دوم که عموم مسلمانانی هستند که مشغول زندگی عادی خود بودند، اهل بیت علیهم السلام برخوردی بسیار نرم و عطوفانه و رحیمانه ای داشتند و توصیه ایشان به پیروان راستین خویش نیز همین بود که با کسانی که با شما هم عقیده نیستند اما دشمن اهل بیت علیهم السلام نیز نیستند زندگی مسالمت آمیز و همراه عطوفت و مهربانی داشته باشید، چنانچه آنان با اخلاق خوش شما به اهل بیت علیهم السلام علاقه مند شوند. همانگونه که حضرات معصومین علیهم السلام فرموده اند: « کونوا لنا زینا ».
سُلَیْمَانُ بْنُ مِهْرَانَ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیهماالسلام وَ عِنْدَهُ نَفَرٌ مِنَ الشِّیعَةِ فَسَمِعْتُهُ وَ هُوَ یَقُولُ مَعَاشِرَ الشِّیعَةِ کُونُوا لَنَا زَیْناً وَ لَا تَکُونُوا عَلَیْنَا شَیْناً قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً احْفَظُوا أَلْسِنَتَکُمْ وَ کُفُّوهَا عَنِ الْفُضُولِ وَ قَبِیحِ الْقَوْل.[1]
سلیمان بن مهران می گوید: خدمت امام صادق علیه السلام رسیدم در حالی که عده ای از شیعیان نزد ایشان حاضر بودند. پس شنیدم حضرت فرمود: ای گروه شیعه! زینت ما باشید و مایه سر افکندگی ما نباشید. با مردم به نیکی سخن بگویید؛ زبان هایتان را نگه دارید و از کارهای اضافی و کلام زشت خودداری نمایید.
مراوده ی برادرانه
امام حسن عسکری علیه السلام، از آنجا که اولا در زمانی زندگی می کردند که شیعه در اوج مظلومیت و غربت بود و حکومت نیز به دست دشمنان اهل بیت علیهم السلام و از طرفی غیر شیعه در تمامی بلاد اسلامی حضور داشت و مراوده میان شیعه و سنی بسیار بود از این رو حضرت در شیوه برخورد شیعیان با دیگر مسلمانان توصیه های ویژه ای داشته اند پیامی است که در ذیل آورده می شود:
وَ قَالَ علیه السلام لِشِیعَتِهِ أُوصِیکُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ الْوَرَعِ فِی دِینِکُمْ وَ الِاجْتِهَادِ لِلَّهِ وَ صِدْقِ الْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ...
صَلُّوا فِی عَشَائِرِهِمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ أَدُّوا حُقُوقَهُمْ؛ فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْکُمْ إِذَا وَرِعَ فِی دِینِهِ وَ صَدَقَ فِی حَدِیثِهِ وَ أَدَّى الْأَمَانَةَ وَ حَسَّنَ خُلُقَهُ مَعَ النَّاسِ قِیلَ هَذَا شِیعِیٌّ فَیَسُرُّنِی ذَلِکَ؛ اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا زَیْناً وَ لَا تَکُونُوا شَیْناً جُرُّوا إِلَیْنَا کُلَّ مَوَدَّةٍ...احْفَظُوا مَا وَصَّیْتُکُمْ بِهِ وَ أَسْتَوْدِعُکُمُ اللَّهَ وَ أَقْرَأُ عَلَیْکُمُ السَّلَامَ. [2]
امام حسن عسکرى علیه السّلام به شیعیانش فرمود: شما را سفارش مىکنم به: رعایت تقواى الهى، پیشه کردن پارسایى در دین خود، کوشش بسیار براى خدا، راستگویى، امانت پردازى به کسى که چیزى به شما سپرده، خواه نیکوکار باشد و خواه بدکار، انجام سجدههاى طولانى و خوش همسایگى که محمّد صلّى اللَّه علیه و آله بدین روش آمده؛ [باز هم سفارش مىکنم به اینکه:] در میان قبیله و عشیرههایشان نماز گزارید، در تشییع جنازههایشان حضور یابید، از بیمارانشان عیادت نمایید و حقوقشان را بپردازید؛ زیرا هر یک از شما که در دینش پارسا و در گفتارش راستگو باشد و امانت مردم را بپردازد و با آنان خوش اخلاقى نماید، در این صورت گویند: این یک شیعه است! من از شنیدن آن جمله شادمان مىشوم.
دسته اول که غاصبان حکومت بودند و دشمن آشکار ایشان، که در ظلم به اهل بیت علیهم السلام از هیچ حربه ای دریغ نمی ورزیدند، اهل بیت علیهم السلام در برابر این گروه کوتاه نیامده و افشاگری می نمودند؛ بنابر این وظیفه شیعیان در برابر این دسته نیز نباید سکوت باشد
از خدا پروا نمایید و زینت [و مایه سرافرازى ما] باشید نه مایه زشتى [و سرافکندگى]، همه دوستى را به سوى ما بکشانید و هر زشتى را از ما دور نمایید؛ زیرا هر خوبى که در حقّ ما گفته آید ما شایستگى آن را داریم و هر بدى که درباره ما بر زبان آید ما چنان نیستم... آنچه را به شما سفارش کردم در حفظ آن بکوشید، شما را به خدا مىسپارم و به شما درود مىگویم. [3]
در روایتی دیگر از ایشان آمده است: قال کامل ابن إبراهیم المدنیّ: ... یأمرنا نحن بم?اساة الإخوان.
کامل بن ابراهیم مدنى مىگوید: ... (امام حسن عسکرى علیه السلام) به ما امر مىکرد که با برادران مواسات داشته باشیم. [4]
همه در یک سنگر
با توجه به سفارش این امام همام و وجوب تبعیت از کلام معصوم، شیعیان باید در برخورد با دیگر مذاهب اسلامی حُسن معاشرت را داشته باشند و از هر آنچه باعث جدایی میان صفوف مسلمین در برابر دشمنان قسم خورده اسلام می شود بپرهیزند.
به امید آنکه با عمل نیک خویش، اهل بیت علیهم السلام را از خود خشنود سازیم.
پی نوشت:
1) شیخ صدوق، أمالی، (المجلس الثانی و الستون)، بیروت: نشر اعلمی، چاپ پنجم، 1400ق، ص 400
2) ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول عن آل الرسول صلى الله علیه و آله، 1جلد، جامعه مدرسین - قم، چاپ: دوم، 1404 / 1363ق، ص487-488
3) همان، ترجمه حسن زاده، قم: انتشارات آل على علیه السلام، چاپ: اول، 1382 ش، ص 891
4) اخوان حکیمی، الحیاة با ترجمه احمد آرام، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1380ش، ج5، ص171