یافتن علم و آگاهى به حقایق، جلوه توحید در قلب، قرار گرفتن در صراط مستقیم، طلوع اخلاق حسنه از افق وجود آدمى، ظهور اعمال صالحه از اعضا و جوارح و... همه و همه از آثار این دوستى با برکت و معاشرت باطنى است، در این زمینه اگر به روایتى بسیار مهم که «الإحتجاج» طبرسى آن را نقل کرده است توجه شود این حقیقت بیش از پیش روشن مىگردد که دوستى و معاشرت با اهل بیت علیهم السلام انسان را تبدیل به دریایى ژرف از فضایل و کرامات مىکند.
ابن کوّا درباره اصحاب رسول خدا صلى الله علیه و آله از امیرالمؤمنین على علیه السلام پرسید، حضرت فرمود: از کدام اصحاب رسول خدا صلى الله علیه و آله از من مىپرسى؟ گفت: از ابوذر غفارى مرا آگاه کن، حضرت فرمود: از پیامبر صلى الله علیه و آله شنیدم مىفرمود:
«ما أظَلَّتِ الخَضْرَاءُ وَلَا أقَلَّتِ الغَبرَاءُ ذُا لَهْجَةٍ أصْدَقَ مِنْ أبىذرّ».
آسمان سایه نینداخت و زمین حمل نکرد، انسانى را که صادقتر و راستگوتر از ابوذر باشد.
گفت: یا امیرالمؤمنین! مرا از سلمان فارسى خبر ده، حضرت فرمود:
به به سلمان از ما اهل بیت است و براى شما همانند لقمان حکیم است، سلمان دانش اول و آخر را مىدانست.
گفت: مرا از حذیفة بن الیمان آگاه کن، فرمود:
او مردى است که نامهاى منافقین را مىدانست، اگر از حدود الهى از او مىپرسیدند او را به آن حدود عارف و عالم مىیافتند.
گفت: مرا از عمار یاسر خبر ده، حضرت فرمود:
او مردى است که خدا گوشت و خونش را بر آتش حرام کرده است و آتش دوزخ را نرسد که به چیزى از گوشت و خون عمار برسد.
گفت: یا امیرالمؤمنین! مرا از خودت خبر ده، فرمود:
هرگاه درباره خودم نسبت به همه حقایق سؤال کنى پاسخ مىدهم و چون ساکت بمانى شروع به سخن مىکنم.
امام حسن عسگرى علیه السلام مىفرماید:
گروهى به دیدار حضرت رضا علیه السلام شتافتند و گفتند:
ما شیعه على هستیم، حضرت رضا مدتى آنان را از دیدار خود محروم کرد، سپس زمانى که اذن دیدار داد فرمود:
واى بر شما شیعه امیرالمؤمنین، حسن، حسین؛ سلمان، ابوذر، مقداد، عمار و محمد بن ابى بکر بودند که با چیزى از فرمانها و دستورات حضرت مخالفت نمىکردند.
پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله به امیرالمؤمنین على علیه السلام فرمود:
«إنَّ الجَنَّةَ تَشتَاقُ إلَیْکَ وَإلى عَمّارٍ وَسَلْمَانَ وَأبىذرٍّ وَالمِقدَاد».
بىتردید بهشت مشتاق تو و عمار و سلمان و ابوذر و مقداد است.
امام صادق علیه السلام از قول پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله نقل مىکند که حضرت فرمود:
خدا مرا به محبت چهار نفر فرمان داد، گفتند: یا رسول اللَّه! چه کسانى هستند؟ فرمود: على بن ابى طالب سپس سکوت کرد، آنگاه فرمود:
بىتردید خدا مرا به محبت چهار نفر دستور داد، گفتند: چه کسانى هستند؟ فرمود: على بن ابى طالب، سپس سکوت کرد، باز فرمود خدا مرا به محبت چهار نفر فرمان داد، گفتند: کیانند اى رسول خدا؟ فرمود: على بن ابى طالب، مقداد بن اسود، ابوذر غفارى و سلمان فارسى.
زُرارة بن اعین- که از چهرههاى برجسته علمى و اخلاقى است- از امام باقر علیه السلام روایت مىکند از پدرش، از جدش، از امیرالمؤمنین علیهم السلام که آن حضرت فرمود:
«ضَاقَتِ الْأَرْضُ بِسَبْعَةٍ بِهِمْ یُرْزَقُونَ وَبِهِمْ یُنْصَرُونَ وَبِهِمْ یُمْطَرُونَ مِنْهُم سَلمَانُ الفَارسِىُ وَالمِقدَادُ وَأبوذَرٍّ وَعَمّارٌ وَحُذَیفَةَ رَحْمَةُ اللَّه عَلَیهِم وَکَانَ عَلىٌّ عَلَیهِ السَّلام یَقُول: وَأَنَا إمَامُهُم وَهُمُ الَّذِینَ صَلَّوْا عَلى فَاطِمَةَ عَلَیْهَا السَّلامُ».
زمین نسبت به شخصیت و عظمت هفت نفر تنگ است که شما مردم را به وسیله آنان روزى مىدهند و مورد یارى قرار مىدهند و باران را بر شما فرو مىبارند، از آن هفت نفر سلمان فارسى و مقداد و ابوذر و عمار و حذیفه هستند که رحمت خدا بر همه آنان باد و على علیه السلام همواره مىفرمود: و من پیشواى آنان هستم و اینان کسانى هستند که بر فاطمه علیها سلام نماز گزاردند.
عشق خدا به انسان، برکاتى که وجود انسان براى دیگران دارد، معرفت دینى، اقتداى به امام هدایت و... از آثار پیوند قلبى با اهل بیت علیهم السلام و دوستى و محبت نسبت به آن بزرگواران و معاشرت و همزیستى باطنى با آن منابع کرامت و فضیلت است.