? جایگزینی مالیات با زکات
برخی از دیدگاههای فقهی, در تحلیل مصارف زکات و تفسیر مفهوم فی سبیل الله منحصراً در مورد جهاد و خارج شمردن مواردی همچون بنای مسجد, مدرسه راه سازی, پل سازی و..., از این مفهوم اقتضاء می کند تا مالیاتهای جدیدی وضع شود که این گونه هزینه ها را نیز پوشش دهد. یعنی, بعضی از دیدگاههای فقهی مفهوم فی سبیل الله را شامل هر نوع طاعت و مصلحتی نمی دانند و زکات را به عنوان یک منبع از بودجه عمومی, صرفاً در مواردی محدود و منحصر به چند مورد خاص هزینه می کنند. از آنجا که نفقات ومخارج دولت بسیار گسترده تر و وسیعتر ازاین است, اقتضا می کند تا منابع تأمین درآمد جدیدی تحت عنوان مالیات وضع گردد. در واقع به دلیل اصل معروف:« مالا یتم الواجب الا به فهو واجب», این گونه مالیاتهای واجب جدید را به منظور سایر مخارج واجب دولت, توجیه می نمایند.
اما اگر مفهوم فی سبیل الله را تعمیم دهیم و شامل هر آنچه که در سبیل رضای خدا و در راستای اهداف کلی و مقدس حکومت اسلامی باشد و بدانیم, در این صورت مصارف زکات گسترده تر می شود و دلیل وجودی این نوع مالیاتها به جای زکات را ضعیف و کمرنگ می سازد, مثل تفصیلی که در فتاوای برخی از فقهای بزرگ معاصر همچون حضرت امام خمینی(ره) و آیت الله منتظری آمده است:
"فی سبیل الله یهنی کاری که مانند ساختن مسجد ومدرسه, منفعت عمومی دینی دارد یا مثل ساختن پل و اصلاح راه که نفعش به عموم مسلمانان می رسد و انچه که برای اسلام و مسلمین نفع داشته باشد, به هر نحو که باشد" (امام خمینی(ره), مسئله 1925؛ آیت الله العظمی منتظری, مسئله 1997).
همان طور که ملاحظه می شود, ااین تفسیر یک مفهوم و دایرة وسیعی از موضوع فی سبیل الله را ترسیم می کند که بتواند شامل هر موردی شود که برای جامعه اسلامی نفع داشته باشد, مثل دفاع, امنیت, قضاء, تعلیم, بهداشت, حمل ونقل, برق و نیرو, سد و معدن و کارهای عام المنفعه و... که بدین ترتیب مالیات (زکات) از جملة بودجه عمومی به شمار خواهدآمد.
بنابراین, معلوم می شود که زکات در یک برداشت صحیح و وسیع, قادر است نقش, آثار وتبعات اقتصادی و اجتماعی مالیاتهای رایج را ایفا و برآورده سازد, علاوه بر آنکه آثار معنوی و روانی مثبت, مطلوب و سازندة بسیاری به همراه خود دارد.
لیکن فرهنگ استعماری اقتصاد نظام سرمایه داری یا بی توجهی حکومتهای اسلامی نسبت به استفاده از قانون زکات, باعث شد تا قانون مالیات در نظام مالی حکومتهای اسلامی نیز نفوذ کند و دامنه آن آنقدر وسعت یابد که اساساً فکر نیاز به زکات و تعالیم بلند این باب, در اذهان و افکار جامعه پردازان اسلامی محو و مطرود ماند و به دلیل کفایت وانعطاف پذیری مالیاتها, باب بکلی مهمل وتعطیل شود, همان گونه که بانکداری ربوی, احکام حقوقی و مدنی و... نیز توانسته اند جایگزین احکام اصیل حلقه به گوش آنها در کشورهای اسلامی به حدی است که در نظر این گروه روشنفکر غرب زده, رجوع به احکام شرع, ارتجاع و تحجر خوانده می شود و بالعکس آنچه از دیار غرب می رسد, تقدم, تمدن, متقن و بی بدیل قلمداد می گردد.
اما در عین حال, باید گفت که زکات در جوامع اسلامی می تواند به عنوان یک فریضة مقدس دینی, اسلامی و عبادی که دارای منزلتی عالی بوده و ریشه در اعماق قلوب مسلمین داشته است, معرفی شود و با همین عنوان وموضوع؛ یعنی زکات, متداول گردد و به اجرا درآید. زکات یک نظام متقن و جامعی است که در آن همانند حج و سایر ارکان و دعایم دین اسلام, ابعاد متعدد مالی, اقتصادی, اجتماعی, سیاسی, اخلاقی و عبادی نهفته است, حال آنکه مالیات به عنوان یک جبر, اکراه تحکم و استبداد, فاقد هر گونه محتوای روحانی و باطنی می باشد. و براستی چه کسی می پذیرد با این همه جلال, جبروت, ظرافت و زیبای در زکات, ان را از نظر مصروف بدارد و خود را به وجود ناموفق مالیاتهای از هر دو سو زهر آگین خرسند و قانع سازد. امامگر می توان به رغم تحمیل طاقت فرسای مالیاتهای رنگین و سنگین که امروزه رایج شده و از جانب دولتها بر مردم تحمیل شده است, باز هم توقع استقبال از این رکن اصیل اسلام؛ یعنی زکات, را داشت و عسر و حرج برخاسته از فشارهای مالیاتی را با وضع جدید زکات مضاعف و مکرر ساخت و بر مردم تحمیل نمود. براستی کجا می توان مفهوم زمخت و خشن مالیات را با مفهوم دلنشین و جذاب زکات که قرین تزکیه مال و نفس و تطهیر قلب است و با الفاظ حکیمانه و تعابیر دقیق نبوی«توخذ من اغنیاء هم ترد علی فقراء هم...» مقایسه و برابری کرد, اگر نگوییم که رفتار مالیاتی امروزه حکومت ها خود دقیقاً یک نظام وارونه و بر سر ایستاده ای را ایجاد کرده است به طوریکه مالیتها غالباً از درآمد طبقات متوسط وضعیت که با عرق جبین در مزارع ومصانع و متاجر بدست آورده اند گرفته و بین صاحبان اموال و اغنیا واقویای جوامع توزیع می شود, یا صرف ریخت و پاشها و اسراف و تبذیرهای بیکران حریم دولتها می گردد.
کتابنامه:
آیت الله منتظری، رساله احکام، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1363
ابن هشام، سیره، جلد چهارم، بیروت، احیاء التراث العربی، بی تا
الحر العاملی، وسائل الشیعه، تهران، المکتبه الاسلامیه، 1403
امام خمینی(ره)، رساله احکام، تهران، انتشارات راه امام، بی تا
شیخ صدوق، معانی الاخبار، بیروت، دارالمعرفه، 1979
شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، قم، انتشارات جامعه مدرسین قم، 1363
شیخ طوسی، تهذیب، جلد چهارم، تهران، دارالکتب، 1364
علامه حلی، منتهی المطلب، بی جا، بی نا، بی تا
علامه مجلسی، بحار الانوار، جلد96، بیروت، موسسه الوفاء، 1403
التستری، شیخ محمد تقی، قاموس الرجال، تهران ، مرکز نشر کتاب، 1387
قرضاوی، یوسف، فقه الزکاة ، جلد اول، بیروت، موسسه الرسالة، 1413
کلینی، کتاب کافی، تهران دارالکتب، 1350
محمد بن سعید، طبقات الکبری، جلد اول، تهران، نشر نو، 1365
هیرید، علی، مسایل اقتصادی اسلام، بی جا، شرکت سهامی طبع کتاب، 1352
فصلنامة پژوهشی دانشگاه امام صادق(ع)- شماره 3 بهار 137