سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شایسته است که دانش انسان بر گفتارش افزون و خردش بر زبانش چیره باشد . [امام علی علیه السلام]
بشنو این نی چون حکایت می کند
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» اینم یه داستان خوب برا بچه های خوب1

یکی از روزهای سال اول دبیرستان بود. من از مدرسه به خانه بر می گشتم که یکی از بچه های

 

کلاس را دیدم. اسمش محسن بود و انگار همه‌ی کتابهایش را با خود به خانه می برد.

 

با خودم گفتم: "کی این همه کتاب رو آخر هفته به خانه می بره. حتما ً این
 پسر خیلی بی حالی است!"
 
من برای آخر هفته A­ام برنامه‌ ریزی کرده بودم. (مسابقه‌ی فوتبال با بچه
 
ها، مهمانی خانه‌ی یکی از همکلاسی ها) بنابراین شانه هایم را بالا
 
انداختم و به راهم ادامه دادم.‌
همینطور که می رفتم،‌ تعدادی از بچه ها رو دیدم که به طرف او دویدند و
 
او را به زمین انداختند. کتابهاش پخش شد و خودش هم روی خاکها افتاد.
 
عینکش افتاد و من دیدم چند متر اونطرفتر، ‌روی چمنها پرت شد. سرش را
 
که بالا آورد، در چشماش یه غم خیلی بزرگ دیدم. بی اختیار قلبم به
 
طرفش کشیده شد و بطرفش دویدم. در حالیکه به دنبال عینکش می
 
 
گشت، ‌یه قطره درشت اشک در چشمهاش دیدم.
 
همینطور که عینکش را به دستش می‌دادم، گفتم: " این بچه ها یه مشت
 آشغالن!"
او به من نگاهی کرد و گفت: " هی ، متشکرم!" و لبخند بزرگی صورتش را
 
 پوشاند. از آن لبخندهایی که سرشار از سپاسگزاری قلبی بود.
 
من کمکش کردم که بلند شود و ازش پرسیدم کجا زندگی می کنه؟ معلوم
 
 شد که او هم نزدیک خانه‌ی ما زندگی می کند. ازش پرسیدم پس چطور
 
من تو را ندیده بودم؟
 
او گفت که قبلا به یک مدرسه‌ی خصوصی می رفته و این برای من خیلی
 
جالب بود. پیش از این با چنین کسی آشنا نشده بودم. ما تا خانه پیاده قدم
 
 زدیم و من بعضی از کتابهایش را برایش آوردم.
 
او واقعا پسر جالبی از آب درآمد. من ازش پرسیدم آیا دوست دارد با من و
 
دوستانم فوتبال بازی کند؟ و او جواب مثبت داد.
 
ما تمام اخر هفته را با هم گذراندیم و هر چه بیشتر محسن را می
 
شناختم، بیشتر از او خوشم می‌آمد. دوستانم هم چنین احساسی
 
داشتند.
صبح دوشنبه رسید و من دوباره محسن را با حجم انبوهی از کتابها دیدم.
به او گفتم:" پسر تو واقعا بعد از مدت کوتاهی عضلات قوی پیدا می
کنی،‌با این همه کتابی که با خودت این طرف و آن طرف می بری!" محسن
 
 خندید و نصف کتابها را در دستان من گذاشت.
 
در چهار سال بعد، من و محسن بهترین دوستان هم بودیم. وقتی به سال
 آخر دبیرستان رسیدیم، هر دو به فکر دانشکده افتادیم. محسن تصمیم
داشت به جورج تاون برود و من به دوک.
 
من می دانستم که همیشه دوستان خوبی باقی خواهیم ماند. مهم
 
نیست کیلومترها فاصله بین ما باشد.
 


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( دوشنبه 86/12/20 :: ساعت 10:42 صبح )
»» چند......

یک نصیحت انگلیسی : با تمام فقر هرگز محبت را گدایی نکن و با تمام ثروت هرگز عشق را خریداری نکن ... مسلما آنچه که بدست می آید .. عشق و محبت نخواهد بود

 فرمان دادم بدنم را بدون تابوت و مومیایی به خاک سپارند تا اجزاء بدنم ذرات خاک ایران را تشکیل دهد. "کوروش کبیر"

من پذیرفتم شکست خویش را...پندهای عقل دوراندیش را...من پذیرفتم که عشق اقسانه است...این دله درد آشنا دیوانه است.. میروم از رفتنه من شاد باش...از عذاب دیدنم آزاد باش...گرچه تو تنهاتر از من میروی...آرزو دارم تو هم عاشق شوی...آرزو دارم بفهمی درد را...سختیه برخوردهای سرد را



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 86/12/11 :: ساعت 7:50 صبح )
»» اهداف والاى ازدواج در اسلام2

در مسئله ازدواج والاترین هدف را منظور داشته باشید

هدف انسان از ازدواج باید هدفى معنوى و مقدس و پاک باشد، ازدواج باید براى اطاعت از دستور حق، و پیروى از روش انبیاء، و براى تأمین سعادت همسر، و تربیت الهى و ملکوتى فرزندان صورت بگیرد.

زن و مرد در مسئله ازدواج باید خود را آماده ورود در یک عبادت بزرگ کنند.

زن و مرد باید در ازدواج خوشنودى حق را منظور نظر بدارند، و بدانند که هر دوى آنان از طریق صلب و رحم امانتدار حضرت حقند.

باید بدانند که فرزند آنان که امانت حق است در مّدتى کوتاه مهمان صلب پدر، و بین شش تا نه ماه مهمان رحم مادر است، و در این دو مدت با گیرندگى  دقیقى که حضرت حق به وى عنایت فرموده از تمام وجود پدر و مادر تمام حالات و مشخصات را بدون اختیار به خود منتقل مى نماید.

نقل مى کنند رسول حق به زنان باردار اجازه مى دادند گاهى به تماشاى جبهه حق علیه باطل بیایند، تا مناظر زیباى جهاد و شمشیر زدن در راه حق ر اببینند، و به شعارهاى الهى و ملکوتى رزمندگان گوش جان بسپارند، تا از طریق دیده و شنیده خود فرزند در رحم را تغذیه کنند، براى اینکه طفل، در رحم مادر موجودى ورزیده شود، و شجاع و باهمت و همراه با آواى ملکوتى رشد کند.

مگر نشنیده اید قبل از تکّون وجود فاطمه در صلب رسول حق، از جانب خداوند به پیامبر دستور چهل روز روزه داده شد، و افطار شب آخر از غذاى بهشتى تناول فرمود، آنگاه نطفه آن دختر والا به رحم مادر منتقل شد!!

واسطه بین شما و ازدواج چشم نباشد، دلال ازدواج شهوت نباشد، هدف از ازدواج رسیدن به مال و ثروت و مقام و جاه از جانب خانواده طرف مقابل نباشد، رسیدن به چهره زیبا و ظاهر فریبنده هدف این برنامه نباشد، که این امور تاکنون نشان داده عاقبت خوشى نداشته، و ثمره و میوه آن اندک بوده است.

بیائید خدا و معنویت و عبادت، و کوشش براى رعایت حق همسر، و تربیت اولاد صالح و خلاصه جلب رضاى حق را در مسئله ازدواج هدف قرار بدهید، تا ثمره این ازدواج منافع ابدى و دائمى باشد.

لذت و تمتع و شهوت حلال را تابع این اهداف والا و آسمانى قرار دهید، تا لذت و تمتع کامل گردد و از همان لذت و شهوت هم اجر اخروى نصیب خود کنید.

ازدواج اگر الهى باشد راه به طلاق پیدا نمى کند، پیوند الهى و ملکوتى دائمى و همیشگى است.

آنکه براى خدا ازدواج مى کند، حق همسر را با تمام وجود رعایت مى نماید، و کمترین آزارى از ناحیه او به همسر وارد نمى شود.

حفظ آبروى همسر در برابر فرزندان و بستگان واجب شرعى است، و تحقیر زن از جانب شوهر و شوهر از جانب زن حرام الهى است.

مردان و زنان مسلمان باید ازدواج امیرالمؤمنین و حضرت زهرا(علیهما السلام) را اسوه و سرمشق خود قرار دهند، آن ازدواج والائى که براى خدا صورت گرفت، و اهداف الهى و عرشى در آن منظور شد، و ثمره آن فرزندانى پاک، الهى، و ملکوتى شد.

روایات شیعه آیات زیر را به این ازدواج پاک تأویل کرده اند:

مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لا یَبْغِیانِ، یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ.(11)

دو دریا را به هم درآمیخت و میان آن دو دریا فاصله اى است که تجاوز به حدود یکدیگر نمى کنند، از آن دو دریا لؤلؤ و مرجان بیرون مى آید.

منظور از دو دریا، وجود امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا است، که دو دریاى معرفت، بینش، حلم، صبر، ایمان و بصیرت اند، و مقصود از برزخ و فاصله رسول باکرامت اسلام، و معناى لؤلؤ و مرجان حضرت حسن و حسین(علیهما السلام) است.[12]

نظام خانواده باید یک نظام صد در صد اسلامى و الهى باشد، تا رحمت و لطف حضرت حق را به سوى خود جلب و جذب کند.

اگر در ازدواج از سنن ناپسند، و عادات غیرالهى، و شرایط شیطانى و خلاصه از فرهنگ جاهلى فرهنگى که میراندن آن را رسول خدا در یک فرمان قاطع  دستور داده(اَمِتْ أَمْرَ الْجاهِلِیِّةِ إِلاّ ما سَنَّهُ الاِْسْلامُ.[13])پرهیز نشود، زشتى ها چهره نشان مى دهند، ومیوه این درخت آلوده تلخ خواهدشد.

 

نظام خانواده در مغرب زمین

نظام خانواده در اروپا و آمریکا نظامى غلط است، بى پایه و بدون محتواست.

تقلید از نظام خانوادگى مغرب زمین تقلیدى نابجا، و هموار کردن راه حیات براى افتادن در چاه بدبختى است.

آنان از ازدواج هدفـى مقدس و پاک ندارند، واسطه ازدواج زن و مرد آنجـا فقـط و فقط شهوت و ارضاء غریزه است، آنجا زن و مرد شایسته و صالح بسیار کم است، به همین خاطر فساد و افساد از سر و روى اروپا و آمریکا مانند باران مى ریزد.

مردان در مغرب زمین به طور اکثر، و زنان بطور اغلب پس از گذراندن دوران فساد، و رفاقت هاى نامشروع با یکدیگر ازدواج مى کنند، و ثمره خود را پس از ولادت به شیرخوارگاه سپرده، و سپس بدون اینکه مهر پدرى و محبت مادرى را چشیده باشد، و منبعى از عواطف و احساسات پاک گشته او را تحویل مى گیرند، و سر هر سفره فسادى مى نشانند، آنگاه وى را به مدرسه مى سپارند تا آهنگى از تربیت ظاهر را طى کند، و به اصطلاحاتى چند آشنا گردد، آنگاه در سن هیجده سالگى وى را از خود مى رانند و به امید محیط و جامعه رهایش مى نمایند!

آنان اگر اخلاق به فرزندان خانه و مدرسه بیاموزند، اخلاق ژنتلمنى است، اخلاق اقتصادى و جلب مادّیت است، به ریشه هاى باطن و حقایق درون توجه ندارند، و از تربیت انسان قابل قبول عاجزند.

مگر نمى بینید وقتى تشکیل جامعه و دولت مى دهند، جامعه منبع فساد و دولت منبع استعمار و استثمار مستضعفان روى زمین است.

جنایاتى که فارغ التحصیلان خانه و مدرسه و دانشگاه هاى مغرب زمین کرده اند تا قیامت قابل جبران نیست.

اگر اوقاتى باوقار و آرام و متین باشند، و خود را مؤدب و آراسته نشان دهند، به خاطر این است که طعمه نیافته، و لقمه چرب و لذیذ ندیده اند، داستان آنان شبیه به این داستان است که مردى به دوستش گفت گربه اى را به مبادى آداب آراسته ام، و آن حیوان را تربیت کرده تا جائى که بر سر سفره اى که انواع غذاها قرار دارد شمعى به دست او مى دهم تا مهمانان در پرتو آن شمع از آن سفره بهره مند شوند، رفیقش گفت به این ویژگى و به این آراستگى گربه نمى توان اطمینان کرد، مرا دعوت کن تا بر سر آن سفره این مسئله را به تو ثابت کنم، از وى دعوت کرد، گربه را بر سر سفره دید که چشم طمع و پاى حمله از غذاهاى سفره بریده، و شمعى براى روشنائى اطاق و دید مهمانان به سفره بدست دارد، در گرمى اوضاع موشى را از جیب خود درآورد و به وسط سفره گذاشت، موش مى خواست فرار کند، گربه شمع رابه یک طرف انداخت و همچون شیر ژیان به وسط سفره پرید، نظام سفره را براى گرفتن موش به هم زد، و اوقات خوش صاحبخانه و مهمانان را تلخ نمود!

آرى تربیت اروپا و مغرب زمین تربیت گربه اى است، تا غذاى خاص خود را به خیال خود نبیند، آرام و مؤدب هستند، چون چشمشان به طلا و نفت و سایر معادن ملل ضعیف بیفتد، براى بلعیدن حق دیگران، چراغ تربیت را به زمین انداخته و همچون حیوان درنده اى، به تمام حیثیات مادى و معنوى ملل ضعیف حمله مى کنند، و براى امور مادى از میان جوى خون بى گناهان عبور مى کنند.

کثرت فساد و افساد، غلبه شهوات حرام، اخلاق زشت، قتل و غارت، فحشا و منکرات، در ملل مغرب زمین محصول خرابى نظام خانه و خانواده است.

اگر بیوت اروپا و آمریکا بیوت بارفعت، و بیوت غرق ذکر حق، و بیوت تسبیح حضرت معبود بود، محصولات آن بیوت انسانهائى والا و باکرامت و رشید و باعاطفه و متخلّق به اخلاق حق بود، ولى چون بیوت مغرب زمین از حق و حقیقت دور است، ثمرات آن تلخ و بدبو و بدمزه است، و چنین نظام ازهم پاشیده اى قابل سرمشق قرار دادن نیست، کسانى که از آنان پیروى مى کنند بدتر از آنان خواهند شد.

1-     نور/36.

2-     ازدواج در اسلام/26.

3-     بحار، ج 100، ص 220 ـ 221.

4-     همان .

5-     ازدواج در اسلام، ص 27.

6-     همان.

7-     نساء/28.

8-     بحار، ج 101، ص 72.

9-     بحار، ج 101، ص 73.

10- بحار، ج 5، ص 157.

11- الرحمان/ 19.

12- نور الثقلین، ج 5، ص 191، حدیث 19.

13- بحار، ج 77، ص 128، روایت 32، باب 6.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( چهارشنبه 86/12/8 :: ساعت 3:17 عصر )
»» اهداف والاى ازدواج در اسلام1

خانه پاک

پاک و پاکیزه ماندن یک جوان ازدواج نکرده از فساد و افساد، امری غیر ممکن به نظر مى رسد.

در چند ملیون مرد و زن، یافتن جوانى پاک، و انسانى باعفت و خوددار از گناه، بشرطى که ازدواج نکرده باشند، مسئله اى مشکل به نظر مى آید.

اگر جوانى را در پاکى و پاکیزگى ظاهر و باطن یافتیم، در حالى که ازدواج نکرده باشد، باید بگوئیم او از اولیاء الهى است که همتی یوسف گونه دارد .

 

مرد بدون همسر، و زن بدون شوهر، در صورتى که غرائز و شهوات آنان زنده است، و فشار غریزه و شهوت بر آنان سنگین است، جداى از فساد هر چند اندک، و بریده از مشکلات گوناگون روحى و خانوادگى و اجتماعى نیستند.

ازدواج، این حقیقت الهى و طبیعى، آسان کننده پاره اى از مشکلات و عاملى براى تداوم پاکى جوانان، و حفظ عفت و تقواى آنان است.

بناى یک خانه در جامعه در صورتى با سلامت و آرامش قرین مى شود، که مرد و زنى با تحقق دادن ازدواج و رعایت حقوق یکدیگر در آن زندگى کنند.

خانه مسلمان در هر سرزمینى که هست باید پرتوى از وحى، و جلوه اى از یاد خدا، و محصولى از رفعت و بلندى و عظمت، و میوه اى از تسبیح حق در شب و روز باشد.

فى بُیُوت اَذِنَ الله اَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ، یُسَبِّحُ لَهُ فیها بِالْغُدُوِّ وَ الاْصالِ.[1]

در خانه هائى که خداوند اذن داده، که بزرگ داشته شوند، و نام او در آنها یاد شود، و او را در آن خانه ها بامدادان و شبانگاهان به پاکى ستایند.

چنین خانه اى با چنان اوصافى خانه مؤمن است، که طاعت و عبادت حق در آن رونق دارد، و امر الهى ازدواج در آن صورت گرفته، و مرد و زن آن خانه به تمام حقوق الهى و انسانى پاى بند هستند.

آرى قرآن مجید به ازدواج امر مى کند، تا مشکلات مرد و زن با تحقّق این سنت تخفیف یابد، و دامن هر دو که دامن رحمت و تربیت است از آسودگى و فساد سالم بماند، و مرد و زن با تشکیل زندگى، و همسوئى با یکدیگر خانه را محل ذکر خدا، و تسبیح حضرت حق کنند.

اهداف والاى ازدواج در اسلام

در جوّ چنین خانه اى مرد و زن بنده واقعى حق، و فرزندانشان میوه و ثمره فضیلت، و اعمال و رفتار و اخلاق و کردارشان جلوه اى از آداب الهى و سنن و روش انبیاء گرام حق است.

زن مؤمنه هنگامى که با مرد مؤمن ازدواج مى کند، و هر دوى آنها خود را موظّف به رعایت مسائل الهى مى دانند، به عنوان دو یار مددکار، دو رفیق شفیق، دو دوست همدم، دو همراه و همراز و دو منبع ایمان، و دو استوانه عشق و محبت، فضاى زندگى را از ورود مشکلات حفظ مى کنند، و چون مشکلى پیش آید، به آسانى و سادگى آن را حلّ و فصل مى نمایند، و با اسلحه صبر و حلم، و بردبارى و حوصله به علاج درد برمى خیزند

بدترین مردم

تنهائى و تنها زیستن، عزلت و کناره گیرى از یار گرفتن موجب بسیارى از مشکلات، و باعث افسردگى و دل مردگى، و علت هیجانات روحى و عصبى، و مورث انواع بیماریهاى روانى و بدنى است.

تنهائى انسان را در دریائى از خیالات، اوهام، افکار غیرمنطقى، و بیماریهاى اخلاقى و روانى فرو مى برد، و امواجى از مشکلات گوناگون را براى انسان به ارمغان مى آورد.

قالَ النَّبِىُّ(صلى الله علیه وآله وسلم): أَکْثَرُ أَهْلِ النّارِ الْعُزّابُ.[2]

رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: اکثر اهل آتش در قیامت آنانى هستند که از ازدواج و تشکیل خانواده امتناع کردند.

و نیز آن حضرت فرمود:

شِرارُ مَوْتاکُمُ الْعُزّابُ.[3]

بدترین اموات شما عزب ها هستند.

و در کلامى عرشى و بیانى ملکوتى فرمود:

خِیارُ أُمَّتِىَ الْمُتَأَهِّلُونَ وَ شِرارُ أُمَّتِىَ الْعُزّابُ.[4]

بهترین امّت من زن داران و بدترین آنان عزبها هستند.

و نیز آن حضرت فرمود:

لَوْ خَرَجَ الْعُزّابُ مِنْ مَوْتاکُمْ إِلِى الدُّنْیا لَتَزَوَّجُوا.[5]

اگر آنان که عزب مردند به دنیا برگردند، حتماً ازدواج خواهند کرد.

و در حدیثى فرمود: خداوند مردى که از زن گرفتن خوددارى کند لعنت نموده.[6]

تعبیر رسول باکرامت اسلام از آنان که از ازدواج امتناع مى کنند به اهل آتش، فرومایگان، برادران شیطان، اشرار، و لعنت شدگان، به خاطر این است که روى گردانان از ازدواج به ناچار در فساد و افساد، و شیطنت، و گناه و معصیت، خواهند افتاد، و براى جامعه و خانواده ایجاد مزاحمت نموده، و باعث مشکلات فراوانى در تمام زوایاى زندگى خواهند شد.

با توجه به آیات و روایات، و تجربه حیات، ازدواج انسان را کرامت و شرافت مى دهد، از علل استحقاق عذاب الهى مى رهاند، از پستى و فرومایگى حفظ مى کند، از افتادن در بند شیطان مصون مى دارد، و از اینکه آدمى منبع شرّ و فساد شود، و مورد لعنت حق قرار گیرد در امان مى دارد، و این همه موجب راحتى و استراحت، آرامش و امنیت، پاکى و تقوا، و آسان شدن موارد زندگى و سبک شدن بار حیات مى گردد، به همین خاطر در قرآن مجید بدینگونه به علّت تشریع ازدواج اشاره فرمود:

یُریدُ الله اَنْ یُخَفِّفَ عَنْکُمْ.[7]

خداوند اراده فرموده برنامه زندگى را براى شما سهل و آسان نماید.

 

شکوفائى استعداد

دختر و پسر هنگامى که بر اساس فطرت و طبیعت، و به پیروى از دستور حق و روش انبیاء الهى ازدواج کردند، و از پرتگاه عذاب الهى، و شرارت باطن، و بند خطرناک شیطان، و دچار شدن به لعنت خدا، که همه و همه از اوصاف مرد و زن عزب است نجات پیدا کردند، و در سایه ازدواج به آرامش فکرى، و امنیت باطنى دست یافتند، و بر مشکلات ناشى از عزب بودن فائق آمدند، و از درد سر تنها زیستن شفا گرفتند، و به محیطى الهى و ملکوتى رسـیدند، و زمینه تفکر صـحیح و آینده نگرى براى آنان فراهم شد، و طغیان شهوات و غرائز فرو نشست، بدون تردید راه براى شکوفائى استعدادهاى نهفته در باطن باز مى شود، و بر درخت زندگى محصولات و ثمرات و نتائج عالى مى نشیند.

بسیارى از رجال دانش، و مردان بزرگ، و دانشـمندان و علماى اسلامى پس از ازدواج راه صد ساله را یک شبه طى کردند، و در سایه ازدواج که موجب آرامش و امنیّت خاطر آنان گردید به مقامات بلند و بزرگى از علم و دانش رسیدند، و در علم و تقوا، پاکى و کرامت و خدمت و عبادت زبانزد خاص و عام شدند.

در کتاب زندگانى آیت اللّه بروجردى در صفحه 95 مى خوانیم: در سال 1314 که بیست و دو بهار عمر را پشت سر مى گذاشت، پدرش نامه اى به وى نوشت، و او را به بروجرد احضار کرد، او گمان مى کرد پدرش مى خواهد او را براى ادامه تحصیل به نجف اشرف که بزرگترین حوزه علمیه شیعه بود بفرستد، ولى پس از ورود و دیدار پدر و بستگان، مشاهده مى کند که به عکس انتظار وى، مقدمات ازدواج و تأهلش را فراهم کرده اند.

از این پیش آمد اندوهگین مى شود، و چون پدرش متوجه مى گردد و علت اندوه و تأثّر او را مى پرسد مى گوید: من با خاطر آسوده و جدیت بسیار سرگرم کسب علم بودم، ولى اکنون بیم آن دارم که تأهل میان من و مقصودم حائل گردد، و مرا از تعقیب مقصود و نیل به هدف باز دارد.

پدر به وى مى گوید: فرزند این را بدان که اگر به دستور پدرت رفتار کنى امید است که خداوند به تو توفیق دهد تا بتوانى به ترقّیات مهمّى که در نظر دارى نائل شوى، احتمال این را هم بده که اگر ترتیب اثر به این آرزوى پدر ندهى، با همه جدیّتى که در تحصیل دارى بجائى نرسى!!

گفته پدر تأثیر به سزایى در وى مى بخشد و او را از هر گونه تردید بیرون مى آورد و سرانجام پس از ازدواج و اندکى توقف مجدداً به اصفهان برگشته پنج سال دیگر به تحصیل و تدریس علوم فنون مختلفه اهتمام مىورزد.

همسر وفادار و هم کفو او در اصفهان آنچنان وسائل راحت و آرامش و امنیت آن مرد بزرگ را فراهم مى آورد، و به عنوان یارى مهربان، معاونى شفیق، خدمتگزارى متین، دلسوزى مهربان، زمینه انواع ترقیات شوهر گرانمایه اش را تحقق مى دهد، که در آن پنج سالى که در اصفهان با آن زن باکرامت مى زیست از علوم و فنون متداول بهره ها گرفت، و چنان با نشاط و پشتکار مشغول تحصیل بوده که بعضى شبها تا سپیده دم سرگرم مطالعه بوده است، بطورى که خود آن بزرگ مرد بارها مى فرمود، در مواقع بیکارى به حفظ قرآن مجید همت مى گماشت و در نتیجه توانست در عرض مدتى که در اصفهان بود از اوّل تا آخر سوره برائت راحفظ کند، و تا آخر عمر نیز آن را از حفظ داشت و پیوسته به حفظ و قرائت و مداومت آن اهتمام مى ورزید!

مرحوم علامه طباطبائى صاحب تفسیر قّیم المیزان، قسمتى از کمالات و ترقیات علمى و معنوى خود را مرهون همسر باکرامت خویش مى دانستند.

آرى ازدواج علت آرامش و امنیت، و زمینه تحقّق کمالات، و شکوفائى استعدادهاست.

 

کوشش براى خانه و خانواده عبادت است

ازدواج و همسردارى و توجه به امور فرزندان علاوه بر آثار مثبت دنیایى، ثمرات عجیب معنوى براى انسان دارد.

کار و کوشش مادى در جهت تأمین زن و فرزند، در فرهنگ پاک اسلام عبادتى بزرگ و مساوى با جهاد در راه خدا شمرده شده، تا جائى که از معصوم روایت شده:

َالْکادُّ عَلى عِیالِهِ مِنْ حِلّ کَالْمُجاهِدِ فى سَبیلِ اللّهِ.[8]

آنکه براى تأمین خانواده اش زحمت مى کشد، تا از حلال خدا نفقه آنان را فراهم کند، مانند مجاهد در راه خداست.

از آنجا که رعایت حق زن و فرزند، و توجه به امور معنوى آنان و رعایت حق شوهر از جانب زن، و حق فرزند از طرف مادر کارى دشوار و سنگین است، و در حقیقت اجراى دستور حضرت حق است، همانند کوشش براى تأمین امور مادى آنان عبادت، و موجب  اجر و ثواب اخروى است.

پرورش نسل صالح، و تحویل دادن فرزندان شایسته و نیکوکار، امرى مهم و باعث جلب رضایت حضرت حق است.

خانه و اهل خانه را از فساد و افساد دور داشتن، و فراهم کردن زمینه رشد و تربیت و تکامل زن و فرزند از اهمّ امور، و از بهترین نوع عبادت و بندگى خداست.

امام چهارم(علیه السلام) در گفتار حکیمانه اى فرموده اند، هر کس نسبت به زن و فرزند سفره مادى و معنوى را کامل و تمام بیندازد، به خوشنودى حق از دیگران نزدیکتر است.[9]

در هر صورت جامعه میوه و ثمره خانه است، و وکیل و وزیر و رئیس جمهور و کارگزاران یک ملت ریشه در خانه و خانواده دارند، و منبع اصلى تربیت و شکل گیرى آنان خانه و کارگردانان خانه هستند، خانه به مانند یک زمین است، اگر زمین جداى از حق و حقیقت باشد کویرى نمک زار است که سنبل و گل نخواهد داد، و اگر زمین متصل به حق و حقیقت باشد، توقع سنبل و گل از آن توقعى معقول و منطقى است.

سعادت و شقاوت انسان در درجه اول از پدر و مادر به انسان منتقل مى شود، اگر پدر و مادر در تحقق سعادت فرزند بکوشند دست به عبادتى بزرگ زده و از منافع ابدى ازدواج بهره گرفته اند، و اگر عامل شقاوت شوند از شجره طیّبه ازدواج منفعت نبرده بلکه با دست خود سفره خسارت خویش را پهن کرده اند.

به همین خاطر در روایات عالى اسلامى از رسول حق نقل شده:

الشَّقِىُّ مَنْ شَقِىَ فى بَطْنِ أُمِّهِ، وَالسَّعیدُ مَنْ سَعِدَ فى بَطْنِ أُمِّهِ.[10]

ریشه شقاوت هرکس شقى است در سرزمین وجود مادر، و سعادت سعید از باطن مادر است.

و به قول شاعر بزرگ کلیم کاشانى: (از کوزه همان برون تراود که در اوست)

تا در کوزه وجود فرزند، پدر و مادر چه ریخته باشند و مغز و اعصاب و مشاعر و قلب فرزند را با چه مسائلى شکل داده، و به سوى چه برنامه هائى سوق داده باشند.

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( چهارشنبه 86/12/8 :: ساعت 3:16 عصر )
»» اشعار شیخ بهاء الدین عاملی در بارة ابتهال به خدا

ای‌ مرکزِ دائرة‌ امکان ‌ وی‌ زُبدة‌ عالم‌ کون‌ و مکان‌

تو شاهِ جواهرِ ناسوتی ‌ خورشیدِ مظاهرِ لاهوتی‌

تا کی‌ ز علائق‌ جسمانی‌ در چاه‌ طبیعت‌ خود مانی‌

تا چند به‌ تربیتِ بدنی‌ قانع‌ به‌ خزف‌ ز دُرِ عَدَنی‌

صد مُلک‌ ز بهر تو چشم‌ به‌ راه‌ ای‌ یوسف‌ مصر بر آ از چاه‌

تا والی‌ مصر وجود شوی ‌ سلطان‌ سریر شهود شوی‌

در روز ألَست‌ «بَلَی‌» گفتی ‌ و امروز به‌ بسترِ «لا» خفتی‌

تا کی‌ ز معارف‌ عقلی‌ دور به‌ زخارف‌ عالمِ حسّ مغرور

از موطن‌ اصلی‌ نیاری‌ یاد پیوسته‌ به‌ لهو و لعب‌ دلشاد

نه‌ اشک‌ روان‌ نه‌ رخ‌ زردی ‌ الله‌ الله‌ تو چه‌ بی‌دردی‌

یکدم‌ به‌ خودآ و ببین‌ چه‌کسی‌؟ به‌چه‌بسته‌ دل‌و به‌ که‌هم‌نفسی‌؟

زین‌ خواب‌ گران‌ بردار سری ‌ می‌پرس‌ ز عالمِ دل‌ خبری‌

زین‌ رنج‌ عظیم‌ خلاصی‌ جوی‌ دستی‌ به‌ دعا بردار و بگوی‌

یاربّ یاربّ به‌ کریمیِ تو به‌ صفات‌ و کمالِ رحیمیِ تو

یا ربّ به‌ نبیّ و وصیّ و بتول‌ یا ربّ یا ربّ به‌ دو سبطِ رسول‌

یا ربّ با عبادت‌ زین‌ العباد به‌ زهادت‌ باقرِ علم‌ رَشاد

یا ربّ یا ربّ به‌ حقّ صادق‌ به‌ حقّ موسی‌ به‌ حقّ ناطق‌

یا ربّ یاربّ با رضا شَهِ دین‌ آن‌ ثامن‌ و ضامن‌ اهل‌ یقین‌

یا ربّ به‌ تقیّ و مقاماتش‌ یا ربّ به‌ نقیّ و کراماتش‌

یا ربّ به‌ حسن‌ شهِ بحر و برّ به‌ هدایتِ مهدی‌ دین‌ پرور

کین‌ بندة‌ مجرمِ عاصی‌ را وین‌ غرقة‌ بحرِ معاصی‌ را

از قید علائق‌ جسمانی‌ وز بند وساوس‌ شیطانی‌

لطفی‌ بنما و خلاصش‌ کن‌ وز اهل‌ کرامت‌ خاصش‌ کن‌

یا ربّ یاربّ که‌ بهائی‌ را آن‌ بیهده‌ گَرد هوائی‌ را

که‌به‌لهوولعب‌شده‌عمرش‌صرف ‌ ناخوانده‌ ز لوح‌ وفا یک‌ حرف‌

زین‌ غم‌ بِرهان‌ که‌ گرفتار است در دست‌ هوی‌ و هوس‌ زار است‌

در شغل‌ زخارف‌ دنیی ‌ دون‌ مانده‌ به‌ هزار أملِ مفتون

رحمی‌ بنما به‌ دلِ زارش ‌ بگشا ز کرم‌ گره‌ از کارش‌

از پیش‌ مران‌ ز رهِ احسان‌ به‌ سعادت‌ ساحتِ قُرب‌ رسان‌

وارسته‌ ز دنیی‌ دونش‌ کن‌ سرحلقة‌ اهل‌ جنونش‌ کن‌



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( سه شنبه 86/11/30 :: ساعت 7:40 صبح )
»» چند مطلب......

عجیب است ! اشتیاق ما به بعضی از لذتها بخشی از رنج ماست ، و عشق والاترین این رنجهای شیرین است
رازها را نمیتوان گشود، رازها را باید زیست، و عشق یک راز است ...?
هرگاه توانستی خودیت را کنار بگذاری آنگاه هیچ چیز برای گفتن نخواهی داشت، و این یعنی به سکوت رسیدن، به معرفت خاموش!!!?
ممنون. توی اداره نمتونم مسنجر استفاده کنم. از سایت میبو میگیرم.
هر دلی از سوز ما آگاه نیست!!!1
یک انسان تنها زمانی می تواند خود را در دستان کسی بگذارد که نتیجه این تسلیم آزادی مطلق او باشد.جبران خلیل
هر دلی از سوز ما آگاه نیست!!!1
من موفق نیستم، بلکه آنان که از من عقب تراند ناموفق اند!1
با دیگران زیبا سخن بگویید تا پاسخ زیبا بشنوید-حضرت علی (ع)
بزرگترین معجزه هستی آن است که تو هستی، من هستم ،...!
هر انسانی نماینده عظمتی است و آن عظمت، ملکوت خداوند است در درون او

-جبران خلیل جبران



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 86/11/27 :: ساعت 1:26 عصر )
»» ویرانه

ویرانه نه آن است که جمشید بنا کرد 
ویرانه نه آن است که فرهاد فرو ریخت
 ویرانه دل ماست که با هر نگه تو
 صد بار بنا گشت و دگر بار فرو ریخت!



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 86/11/27 :: ساعت 12:15 عصر )
»» نکته ها....

چندی پیش مطلبی رو در وب سایت یقین در مورد تاثیر دعا و کلمات و موسیقی بر آب می خوندم. این موضوع باور کردنش برای من مشکل نبود. دوست داشتم بیشتر در موردش بدونم ولی منبعی نیافتم. چند هفته پیش در برنامه کوله پشتی از شبکه 3، آقای فرهنگ در مورد این موضوع صحبتی فرمودند و مثالی زدند. گفتند که شما اگه روی یه گلدون بنویسین «پژمردگی»، اون گل حتما پس از مدتی پژمرده میشه و بالعکس اگه بنویسین «شادابی»، سرحال و شاداب میشه.

من توی آپارتمانم یه گلدون یاس دارم که حدود 2-3 سال بود که گل نمی داد و فقط قد میکشید چون هنوز هم فرصت نکردم گلدونش رو بزرگتر و خاکش رو عوض کنم. از طرفی دلم داشت میترکید از اینکه چند سالیه بوی یاس توی خونم نیست. برای همین تصمیم گرفتم که این آزمایش رو امتحان کنم (با اعتقادی که بهش داشتم). یه ماژیک برداشتم و روی گلدون نوشتم «میخوام بوی عطرت خونه رو پر کنه».

کمتر از یک ماه گذشته بود.من به شهرستان مسافرت کردم و بعد از یک هفته برگشتم.گل یاسم غنچه کرده بود و بعد از چند روز بوی یاس رو توی خونه­ام حس کردم.

اینگونه بود که من بار دیگه تجربه کردم نظم در هستی  و عظمت خداوند رو، و اینکه در این دنیا هیچ چیز بیهوده آفریده نشده و حتما حکمتی در اون نهفته هست. در درون هر آفریده­ای حکمت و عظمتی است و آن حکمت و عظمت، همان شکوه و زیبایی خدای مقتدر است!



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 86/11/27 :: ساعت 12:13 عصر )
»» گندم نمای جو فروش......

روی گندمگون نمود و جان ما یک جو فروخت
از چه شد یار اینچنین گندم نمای جو فروش
 
شعر از شیخ کمال خجندی


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 86/11/27 :: ساعت 12:12 عصر )
»» کروکور

بنام خداوند بخشنده و مهربان *نزدیک باشدکه برق روشنی چشمهایشان ببرد هر گاه روشنی بینند در آن قدم بردارند و چون تاریک شود (حیرت زده ) بایستند و اگر خدا خواستی گوش آنها را (به بانگ رعد ) کر و چشم آنها را ( به تابش) کور می ساخت که خداوند بر همه چیز قادر است بقره /20
 


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 86/11/27 :: ساعت 12:11 عصر )
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

عزاداری از سنت های پیامبر اکرم (ص) است
سعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلام
سبک زندگی قرآنی امام حسین (علیه السلام)
یاران امام حسین (ع) الگوی یاران امام مهدی (عج)
آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟
ارزش اشک و عزا بر مصائب اهل بیت علیهم السلام
پیوستگان و رهاکنندگان امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام در آیینه زیارت
پیروان مسیح بر قوم یهود تا روز قیامت برترند!
نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین «علیه السلام»
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 19
>> بازدید دیروز: 196
>> مجموع بازدیدها: 1325092
» درباره من

بشنو این نی چون حکایت می کند

» فهرست موضوعی یادداشت ها
دینی و مذهبی[871] . عشق[360] . آشنایی با عرفا[116] . جدایی از فرهنگ[114] . موسیقی[66] . داستانک[2] . موعود . واژگان کلیدی: بیت المال . صحابی . عدالت . جزیه . جنایات جنگ . حقوق بشردوستانه . حکومت . خراج . علی علیه‏السلام . لبنان . مالیات . مصرف . مقاله . منّ و فداء . ادیان . اسرای جنگی . اعلان جنگ . انصاری . ایران . تقریب مذاهب . جابر .
» آرشیو مطالب
نوشته های شهریور85
نوشته های مهر 85
نوشته زمستان85
نوشته های بهار 86
نوشته های تابستان 86
نوشته های پاییز 86
نوشته های زمستان 86
نوشته های بهار87
نوشته های تابستان 87
نوشته های پاییز 87
نوشته های زمستان87
نوشته های بهار88
نوشته های پاییز88
متفرقه
نوشته های بهار89
نوشته های تابستان 89
مرداد 1389
نوشته های شهریور 89
نوشته های مهر 89
آبان 89
آذر 89
نوشته های دی 89
نوشته های بهمن 89
نوشته های اسفند 89
نوشته های اردیبهشت 90
نوشته های خرداد90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد90
نوشته های شهریور90
نوشته های مهر 90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد 90
نوشته های مهر 90
نوشته های آبان 90
نوشته های آذر 90
نوشته های دی 90
نوشته های بهمن 90
نوشته های اسفند90
نوشته های فروردین 91
نوشته های اردیبهشت91
نوشته های خرداد91
نوشته های تیرماه 91
نوشته های مرداد ماه 91
نوشته های شهریور ماه91
نوشته های مهر91
نوشته های آبان 91
نوشته های آذرماه91
نوشته های دی ماه 91
نوشته های بهمن ماه91
نوشته های بهار92
نوشته های تیر92
نوشته های مرداد92
نوشته های شهریور92
نوشته های مهر92
نوشته های آبان92
نوشته های آذر92
نوشته های دی ماه92
نوشته های بهمن ماه92
نوشته های فروردین ماه 93
نوشته های اردیبهشت ماه 93
نوشته های خردادماه 93
نوشته های تیر ماه 93
نوشته های مرداد ماه 93
نوشته های شهریورماه93
نوشته های مهرماه 93
نوشته های آبان ماه 93
نوشته های آذرماه 93
نوشته های دیماه 93
نوشته های بهمن ماه 93
نوشته های اسفند ماه 93
نوشته های فروردین ماه 94
نوشته های اردیبهشت ماه94
نوشته های خرداد ماه 94
نوشته های تیرماه 94
نوشته های مرداد ماه 94
نوشته های شهریورماه94
نوشته های مهرماه94
نوشته های آبان ماه94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
پیام شهید -وبگاه شهید سید علی سعادت میرقدیم
دانشجو
(( همیشه با تو ))
همراه با چهارده معصوم (علیهم السلام )ویاران-پارسی بلاگ
بر بلندای کوه بیل
گل رازقی
نقاشخونه
قعله
hamidsportcars
ir-software
آشفته حال
بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن
سرباز ولایت
مهندس محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
بهارانه
*تنهایی من*
بلوچستان
تیشرت و شلوارک لاغری
اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی
کشکول
قدم بر چشم
سه ثانیه سکوت
نگارستان خیال
گنجدونی
بهارانه
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
نگاهی نو به مشاوره
طب سنتی@
سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام
اکبر پایندان
Mystery
ermia............
پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ...
اسیرعشق
چشمـــه ســـار رحمــت
||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *||
کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب
جلال حاتمی - حسابداری و حسابرسی
بهانه
صراط مستقیم
تــپــش ِ یکــ رویا
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
سلحشوران
گیاه پزشکی 92
مقبلی جیرفتی
تنهایی افتاب
طراوت باران
تنهایی......!!!!!!
تنهای93
سارا احمدی
فروشگاه جهیزیه و لوازم آشپزخانه فدک1
.: شهر عشق :.
تا شقایق هست زندگی اجبار است .
ماتاآخرایستاده ایم
هدهد
گیسو کمند
.-~·*’?¨¯`·¸ دوازده امام طزرجان¸·`¯¨?’*·~-.
صحبت دل ودیده
دانلود فایل های فارسی
محقق دانشگاه
ارمغان تنهایی
* مالک *
******ali pishtaz******
فرشته پاک دل
شهیدباکری میاندوآب
محمدمبین احسانی نیا
کوثر ولایت
سرزمین رویا
دل نوشته
فرمانده آسمانی من
ایران
یاس دانلود
من.تو.خدا
محمدرضا جعفربگلو
سه قدم مانده به....
راز نوشته بی نشانه
یامهدی
#*ReZa GhOcCh AnN eJhAd*#(گوچـی جـــون )
امام خمینی(ره)وجوان امروز
فیلم و مردم
پیکو پیکس | منبع عکس
پلاک صفر
قـــ❤ــلـــــب هـــــای آبـــــی انــ❤ـــاری
اسیرعشق
دل پرخاطره
* عاشقانه ای برای تو *
farajbabaii
ارواحنا فداک یا زینب
مشکات نور الله
دار funny....
mystery
انجام پروژه های دانشجویی برای دانشجویان کنترل
گل یا پوچ؟2
پسران علوی - دختران فاطمی
تلخی روزگار....
اصلاحات
گل خشک
نت سرای الماس
دنیا
دل پر خاطره
عمو همه چی دان
هرکس منتظر است...
سلام محب برمحبان حسین (ع)
ادامس خسته من elahe
دهکده کوچک ما
love
تقدیم به کسی که باور نکرد دوستش دارم
گروه اینترنتی جرقه داتکو
مدوزیبایی
من،منم.من مثل هیچکس نیستم
Tarranome Ziba
پاتوق دختر و پسرای ایرونی
اسرا
راه زنده،راه عشق
وبلاگ رسمی محسن نصیری(هامون)(شاعر و نویسنده)
وب سایت شخصی یاسین گمرکی
حسام الدین شفیعیان
عکسهای سریال افسانه دونگ یی
ܓ✿ دنـیــــاﮮ مـــــــن
Hunter
حسام الدین شفیعیان
دهکده علم و فناوری
اسیرعشق
دختر باحال
*دلم برای چمران تنگ شده.*
♥تاریکی♡
به یادتم
باز باران با محرم
تنهایی ..............
دوستانه
هرچه می خواهد دل تنگم میذارم
زندگی
نیلوفر مرداب
فقط طنزوخنده
تینا!!!!
شیاطین سرخ
my love#me
سرزمین خنگا
احکام تقلید
•.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.•
فوتسال بخش جنت (جنت شهر )
حقیقت صراط
...دیگه حسی نمونده
زیر اسمان غربت
شهید علی محسنی وطن
سکوت(فریاد)
عاشقانه ها
خودمو خدا تنها
دانستنی های جالب
ermia............
حجاب ایرانی
عرفان وادب
دل خسته
عاشقانه های من ومحمد
هر چه میخواهد دله تنگت بگو . . .
sharareh atashin
mehrabani
khoshbakhti
______>>>>_____همیشگی هااا____»»»»»_____>>>>
دخترونه
قلبی خسته ازتپیدن
عشـ۩ـق یـ۩ـعنی یـ۩ـه پــ۩ـلاک......
تینا
مذهب عشق
مناجات با عشق
داستان زندگی من
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
عاشق فوتبال
کشکول
حاج آقا مسئلةٌ
صدا آشنا
کد بانوی ایرانی
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
« یا مهدی ادرکنی »
وبلاگ تخصصی کامپیوتر - شبکه - نرم افزار
::::: نـو ر و ز :::::
توکای شهر خاموش

.: اخـبـار فـنـاوری .:
Biology Home
شــــــــــــــهــــدای هــــــــــــــســـتــه ایـــــــــــــ
مثبت گرا
تک آندروید
امروز
دانستنی / سرگرمی / دانلود
°°FoReVEr••
مطلع الفجر
سنگر بندگی
تعصبی ام به نام علی .ع.
تنهایی.......
دلـــــــشــــــــکســـــته
عاشقانه
nilo
هر چی هر چی
vida
دلمه پیچ, دستگاه دلمه پیچ Dolmer
هسته گیر آلبالو
آرایشگری و زیبایی و بهداشت پوست
عکس های جالب و متحرک
مرکز استثنایی متوسطه حرفه ای تلاشگران بیرجند
دیجی بازار
نمونه سوالات متوسطه و پیش دانشگاهی و کارشناسی ارشد
bakhtiyari20
زنگ تفریح
گلچین اینترنتی
روستای اصفهانکلاته
پایه عکاسی مونوپاد و ریموت شاتر بلوتوث
سرور
عاطفانه

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان


























































































» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب