سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشی که بدان عمل نمی شود، مانند گنجی است که از آن خرج نمی شود . صاحبش در گردآوریش خود را به رنج می اندازد و به بهره اش نمی رسد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
بشنو این نی چون حکایت می کند
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» ماجراى فدک

فدک دهکده‏اى در شمال مدینه بود که تا آن شهر دو یا سه روز راه فاصله داشت.1 این دهکده در شرق خیبر و در حدود هشت فرسنگى‏2 آن واقع بود و ساکنانش همگى یهودى شمرده مى‏شدند. امروزه فاصله خیبر تا مدینه را حدود 120 یا 160 کیلومتر ذکر مى‏کنند بعد از فتح خیبر، خداوند رعب و ترسی از مسلمین در دل اهل فدک قرار داد. لذا نماینده‏ ای نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرستادند و از آن حضرت خواستند که با آنان بر نصف فدک مصالحه کند. حضرت هم پذیرفتند.

سوره حشر، آیه 6 و7: و ما افاءالله علی رسوله منهم فما او جفتم علیه من خلیل و لا رکاب ولکن الله یسلط رسله علی من یشاء والله علی کل شیء قدیر ما افاء الله علی رسوله من اهل القری فلله و للرسول و لذی القربی. .

خداوند در این دو آیه می‏فرماید: آنچه را که خداوند به پیامبرش رجوع داده (از غنائم جنگی و زمینها و. . .) و شما مسلمانان هیچ اسبی برای فتح آن نتاختید و هیچ شتری سوار نشدید؛ بلکه خداوند پیامبرش را بر آن مسلط فرمود که خداوند هم بر هر چیز قادر است.
همه این اموال مربوط است به خدا و رسولش و نزدیکان او. . . (یعنی بین تمام مسلمین تقسیم نمی‏شود؛ مانند غنائم جنگی دیگر. بلکه فقط در اختیار رسول خداست تا در بین فقرا و محتاجان تقسیم کند) این دو آیه صریح است در حکم اموالی مانند فدک که مسلمانان در آن حقی ندارند بلکه تماما در اختیار رسول خداست.
با شنیدن خبر پیروزى سپاه اسلام، فدکیان که خود را همدست خیبریان مى‏دیدند، به هراس افتادند؛ اما وقتى خبر برخورد بزرگوارانه پیامبر(ص) با خیبریان را شنیدند، شادمان شدند و از رسول خدا(ص) خواستند که با آنان همانند خیبریان رفتار کند. پیامبر خدا(ص) این درخواست را پذیرفت.

اعطاء فدک

حضرت امام رضا علیه السلام می‏فرماید: هنگامی که آیه آت ذالقربی حقه؛ حق نزدیکان خود را بده نازل شد،
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: فاطمه را به سوی من بخوانید. حضرت فاطمه (علیهاسلام) را خبر کردند
رسول خدا فرمود: ای فاطمه! فدک از جمله اموال و غنائمی است که برای فتح آن مسلمانان اسب و شتری نتاخته‏اند. « و هی لی خالصه دون المسلمین » و آن تنها در اختیار من است و مسلمانان در آن حقی ندارند. خداوند تبارک و تعالی به من امر فرمود که حق نزدیکانم را بدهم. من این فدک را به تو دادم. آن را تصرف کن برای خودت و فرزندانت.

ارزش اقتصادى فدک‏

 

درباره ارزش اقتصادى فدک بسیار سخن گفته‏اند. برخى از منابع شیعى درآمد سالیانه آن را بین بیست و چهار هزار تا هفتاد هزار دینار نوشته‏اند9 و برخى دیگر، نصف درآمد سالیانه آن را 24هزار دینار نگاشته‏اند. ابن ابى الحدید معتزلى‏از یکى از متکلمان امامى مذهب چنان نقل مى‏کند که ارزش درختان خرماى این ناحیه با ارزش درختان خرماى شهر کوفه در قرن هفتم برابر بود.

 

به نظر مى‏رسد مى‏توان تا حدودى ارزش واقعى اقتصادى آن را از یک گزارش تاریخى زمان خلافت عمربن خطاب دریافت. وقتى خلیفه دوم تصمیم گرفت فدکیان یهودى را از شبه جزیره عربستان اخراج کند، دستور داد نصف فدک را که سهم آنان بود، از نظر زمین و درختان و میوه‏ها قیمت گذارى کنند. کارشناسان ارزش آن را پنجاه هزار درهم تعیین کردند و عمر با پرداخت این مبلغ به یهودیان فدک، آن‏ها را از عربستان بیرون راند.

 

بنابراین، مى‏توان ارزش اقتصادى فدک در زمان رسول خدا(ص) و ابوبکر را چیزى نزدیک به این مقدار دانست.

 

اختلاف حضرت زهرا(س) با حکومت بر سر فدک چگونه بود؟

 

گزارش‏هاى منابع شیعى و سنى نشان مى‏دهد حضرت زهرا(س) و حکومت هر یک دو ادعا درباره فدک داشتند.

ادعاهاى حضرت زهرا(س)

چنان که نزد شیعیان مشهور است، حضرت زهرا(س) فدک را ملک خود مى‏دانست و براى اثبات مالکیت خود دو راه را به صورت طولى پیمود؛ یعنى وقتى از راه اول نتیجه نگرفت سراغ راه دوم رفت.این دو راه عبارت است از بخشش و ارث.

 

1. بخشش (نحله)

عمده منابع شیعى و نیز منابع متعدد اهل سنت این نکته را بیان مى‏کنند که نیمى از فدک در سال هفتم هجرى به ملکیّت شخص پیامبر اکرم(ص) درآمد و پیامبر(ص) - طبق آیه «و آتِ ذالقربى حقَّه؛ حق خویشان خود را بپرداز» - آن را به حضرت فاطمه زهرا(س) بخشید.

حضرت فاطمه(س) پس از پیامبر اکرم(ص) براى اثبات این ادعا حضرت على(ع) و امّ ایمن را گواه قرار داد. حکومت سخن حضرت زهرا(س) را نپذیرفت و بااین بهانه که اولاً حضرت على(ع) در این گواهى صاحب نفع است و ثانیاً - حتى اگر شهادت على(ع) پذیرفته شود - در اثبات امور مالى گواهى دو مرد یا یک مرد و دو زن لازم است، گواهى امام على(ع) و ام ایمن را رد کرد.

 

نقد رأى دستگاه خلافت

 

کردار حکومت از نظر قوانین و سنت اسلامى مردود است؛ زیرا:

1. در آن زمان فدک در دست حضرت فاطمه(س) بود. در آیین دادرسى پیامبر اکرم(ص) - البینة على المدعى و الیمین على من انکر- شاهد آوردن وظیفه مدعى و سوگند خوردن وظیفه منکر است. پس حضرت منکر به شمار مى‏آمد و باید سوگند مى‏خورد دیگرى در این ملک حقى ندارد.

 

2. با توجه به آیه تطهیر که مفسران شیعه و سنى شأن نزول آن را درباره اهل بیت پیامبر اکرم(ص) مى‏داننداهل بیت آن حضرت(ع) از هر گونه رجس و پلیدى دورند؛ و بدیهى است که مصداق این آیه نمى‏تواند ادعاى نادرست مطرح کند.

 

3. محدثان شیعه و سنى بر این نکته اتفاق دارند که پیامبر اکرم(ص) درباره حضرت فاطمه زهرا(س) فرمود: «ان الله یغضب لغضبها و یرضى لرضاها؛ خداوند براى خشم فاطمه خشمگین و براى خشنودى‏اش خشنود مى‏شود.» این جمله که حکومتگران نیز آن را شنیده بودند، نشان مى‏دهد فاطمه(س) در همه شؤون زندگانى‏اش جز در مسیر خداوند گام بر نمى‏دارد و بى‏تردید چنین فردى هرگز ادعاى دروغ بر زبان نمى‏راند.

 

4. شاهد ادعاهاى حضرت زهرا(س) شخصیتى مانند على(ع) است که با آیاتى چون «آیه ولایت»و آیه تطهیر تأیید گردیده و در آیه مباهله به منزله نفس پیامبر(ص) مطرح شده است.افزون بر این، با بیشترین تأییدات از سوى پیامبر(ص) روبه‏رو است. تنها حدیث «على مع الحق و الحق مع على یدور حیث مادار؛ على با حق است و حق با على است و حق بر محور على مى‏گردد.» براى اثبات درستى گفتار و کردارش کافى است.

 

این روایات در جامعه آن روز شایع بود و مسلماً حکومتگران با آن‏ها آشنا بودند. بى‏تردید رد کردن شهادت چنین گواهى نشان دهنده بى‏اعتنایى به آیات و روایات و یا دست‏کم نا آگاهى از آن‏ها است. راستى آیا رواست تصور کنیم شخصیتى که از آغاز اسلام همه هستى‏اش را خالصانه در طبق اخلاص گذاشته و به درگاه خداوند پیشکش کرده است، بخواهد به سود همسرش گواهى دهد؟

 

آیا مى‏توان کسى را که در طول زندگانى‏اش از دنیا به حداقل اکتفا و اموال خود را عمدتاً وقف کرده است، به دنیاطلبى و گواهى دروغین متهم کرد؟

 

5. در میان اصحاب پیامبر خدا(ص) به فردی به نام خزیمة بن ثابت برمى‏خوریم که به جهت شدت ایمانش پیامبر(ص) او را به لقب «ذوالشهادتین» مفتخر کرد و گواهى‏اش را با گواهى دو شاهد برابر شمرد.

 

اگر پیامبر(ص) شهادت چنین شخصى را در همه موارد با گواهى دو شاهد برابر دانست، چرا حاکم پس از او نمى‏تواند گواهى حضرت على(ع) را که به مراتب از «خزیمه» برتر است، با شهادت دو شاهد برابر بداند؟

 

6. به گواهى حکومتگران، پیامبر خدا(ص) «ام ایمن» را زن بهشتى معرفى کردواضح است چنین شخصیتى هیچ‏گاه گواهى دروغ نمى‏دهد.

 

در این جا از نظر تاریخى پرسشى اساسى رخ مى‏نماید: به راستى اگر پیامبر اکرم(ص) فدک را به حضرت فاطمه(س) بخشیده بود، چرا آن حضرت(س) نتوانست شاهدان بیشتر بیاورد، با آن که از نظر زمان حدود چهار سال (7-11هجری) فدک در اختیار وى قرار داشت؟

 

در پاسخ به این پرسش باید یاد آور شد:

 

1. گزارش‏هاى این واقعه نشان مى‏دهد این بخشش درون خانوادگى بوده و پیامبر(ص) صلاح ندید آن را آشکارا براى مردم اعلام کند. حضرت(ص) تنها افراد بسیار نزدیک را بر این امر گواه گرفت و حتى مصلحت ندید افرادى مانند عباس(عموى رسول خدا) و همسرانش را شاهد این بخشش قرار دهد.

 

مصالح این امر را مى‏توان امورى چون متهم شدن به ترجیح خانواده، حسادت‏هاى درون خانوادگى یا بالا رفتن سطح توقع بعضى از همسران دانست.

 

2. ممکن است جمعى از شاهدان، با توجه به حاکمیت وقت، از شهامت لازم براى گواهى دادن بى‏بهره بودند؛ چنان که اکثریت جامعه آن روز از ابراز نصّ غدیرخم خوددارى مى‏کردند.

 

3. گزارش‏هاى این واقعه نشان مى‏دهد حضرت فاطمه زهرا(س) در زمان حیات پدر بزرگوارش - با توجه به این که در آمد فدک بسیار فراتر از نیازهایش بود، نیاز جامعه مسلمان آن روز و عدم امکان حضور فعال حضرتش در تدبیر اقتصادى آن سامان - اختیار آن را کلاً به پدر واگذار کرد تا خود هر گونه صلاح مى‏داند مازاد درآمد آن را مصرف کند. با این واگذارى بسیارى چنان پنداشتند که تصرفات پیامبر(ص) در فدک تصرفاتى حاکمانه و به عنوان رهبر جامعه مسلمانان است، در حالى که در واقع آن حضرت (ص) همه این امور را به نحو وکالت تام الاختیار از جانب دختر گرانقدرش انجام مى‏داد.

 

2. ارث‏

 

پس از آن که حکومت شهادت گواهان حضرت(س) را نپذیرفت، حضرت زهرا(س) از راه دیگر وارد شد و از حکومت خواست میراث پدرش را که فدک نیز بخشى از آن است به او واگذار کند و در این مورد به نص آیه قرآن درباره ارث متمسک شد: «یوصیکم الله فى الولادکم للذکر مثل حظ الانثیین...؛خداوند به شمار درباره [ارث‏] فرزندانتان سفارش مى‏کند که سهم پسر دو برابر دختر است... .»

 

ظاهر این آیه عام است و انبیا و غیر انبیا را شامل مى‏شود. ابوبکر در برابر این آیه چنان استدلال کرد که انبیا از خود ارث باقى نمى‏گذارند. حضرت زهرا(س) فرمود: چگونه است که هر گاه تو درگذشتى فرزندانت از تو ارث مى‏برند؛ اما ما از رسول خدا(ص) ارث نمى‏بریم؟! 28 آن گاه به آیات دیگر قرآن که در موارد مختلف از ارث پیامبران گذشته سخن به میان آورده است، تمسک جست؛ مانند آیه ششم سوره مریم و آیه شانزدهم سوره نمل. در آیه ششم سوره مریم، حضرت زکریا بیان مى‏دارد که «خداوندا، من از خویشانم که پس از من وارثانم خواهند شد، بیمناکم... پس فرزندى به من عطا کن که از من و آل یعقوب ارث برد.»29 در آیه شانزدهم سوره نمل از ارث بردن سلیمان پیامبر، از پدرش داوود پیامبر سخن به میان آمده است.30سؤالى که در این جا به ذهن مى‏رسد، آن است که اگر حضرت زهرا(س) مى‏توانست فدک را از طریق ارث به دست بیاورد، باید مى‏دانست پیامبراکرم(ص) وارثان شرعى دیگرى به عنوان همسران دارد و فدک تنها از آن حضرت(س) نمى‏گشت. پس چرا از ابوبکر مى‏خواهد تمام فدک را از طریق ارث به او واگذار کند؟

 

در پاسخ باید گفت:

 

1. حضرت(س) تمام فدک را شرعاً از آن خود مى‏دانست و چون ادعاى بخشش او را نپذیرفتند، به ادعاى ارث متوسل شد.

 

2. اگر آن را از راه ارث به او مى‏دادند، در این هنگام طبق قانون ارث اسلام تنها 18 آن میان تمام همسران پیامبر(ص) تقسیم مى‏شد31 و 78 آن به حضرت(س) مى‏رسید. بنابراین، طبیعى مى‏نمود که حضرت(س) به جهت فراوانى سهمش ادعاى خود را در ظاهر به صورت کلى بیان دارد.

 

ب) ادعاهاى حکومت

 

حکومت در مقابل حضرت(س) عمدتاً دو ادعا مطرح کرد:

 

1. صدقه بودن فدک‏

معناى این عبارت آن است که پیامبر اکرم(ص) فدک را به کسى نبخشید و با آن به گونه صدقه جاریه برخورد کرد؛ یعنى رسول خدا(ص) از درآمد فدک زندگانى شخصى حضرت فاطمه زهرا(س) و دیگر بنى‏هاشم را تأمین مى‏کرد و مازاد آن را در راه خدا به مصرف مى‏رساند.

 

از آن جا که ابوبکر خود را جانشین مشروع پیامبر اکرم(ص) مى‏دانست، مى‏خواست با در اختیار گرفتن فدک، این مشروعیت ادعایى را براى همگان به اثبات برساند و چنان اعتقاد داشت که چشم پوشى از این زمین نوعى خلل در مشروعیت حکومتش پدید مى‏آورد.

 

این ادعا با چالش‏هاى زیر روبه‏رو است:

 

1. ظاهر آیه هفتم سوره حشر که قبلاً به آن اشاره شد، آن است که این سرزمین از سوى خداوند ملک پیامبر اکرم(ص) قرار گرفت.

 

2. روایات شیعه و سنى بر این نکته تصریح دارند که با نزول آیه «و آت ذالقربى حقه» پیامبر اکرم(ص) این زمین را به صورت بخشش به فاطمه زهرا(س) واگذار کرد. جالب آن است در آیه از حق ذالقربى (خویشان نزدیک) سخن به میان آمده و آن را حق ایشان دانسته است.

 

3. حتى اگر ظاهر رفتار پیامبر(ص) چیزى غیر از ملکیت و عدم بخشش را نشان دهد، وقتى شخصیتى مانند حضرت فاطمه(س) به همراه شاهدانى چون حضرت على(ع) و ام ایمن ادعاى بخشش مى‏کنند باید ادعاى آن‏ها بر ظاهر رفتار پیامبر مقدم شود.

 

4. حتى اگر بپذیریم این ملک در زمان پیامبر اکرم(ص) صدقه بود، لزوماً معناى آن این نیست که حکومت جانشین پیامبر اکرم(ص) سرپرست این صدقه خواهد بود؛ زیرا ممکن است آن را صدقه‏اى خانوادگى و در اصطلاح نوعى وقف خاص بدانیم که متولى آن افرادى از خود آن خاندانند.

 

چنان که طبق بعضى از گزارش‏هاى اهل سنت، عمر در زمان حکومت خود فدک را به حضرت على(ع) و عباس واگذار کرد تا خود در میان خود همانند پیامبر اکرم(ص) با این سرزمین رفتار کنند.

 

5. حتى اگر تصرفات پیامبر اکرم(ص) را تصرفاتى حاکمانه بدانیم و معتقد باشیم آن حضرت به عنوان حاکم مسلمانان سرپرستى این ملک را به عهده گرفت، باید توجه داشت در آن زمان مهم‏ترین چالش میان حکومت و اهل بیت(ع) مشروعیت حکومت بود که اهل بیت(ع) آن را طبق نصوص پیامبر اکرم(ص) نمى‏پذیرفتند. در این موقعیت، بدیهى بود زیر بار لوازم این مشروعیت نیز نروند و به عهده گرفتن سرپرستى فدک از سوى حکومت را نپذیرند.

 

2. حدیث نفى ارث پیامبران‏

 

منظور از این حدیث، روایتى است که ابوبکر آن را از پیامبر اکرم(ص) چنین نقل کرد: «انا معاشر الانبیاء لانورث ما ترکناه صدقة؛35 ما جماعت پیامبران از خود ارث باقى نمى‏گذاریم. هر چه از ما ماند، صدقه است».

 

درباره این حدیث باید یادآور شد:

 

1. تا آن زمان این حدیث را جز ابوبکر هیچ کس نشنیده بود. بسیارى از محدثان نیز بر این نکته اتفاق نظر دارند که راوى این حدیث تنها ابوبکر بود. البته بعدها پشتیبانانى چون مالک بن اوس یافت و در دهه‏هاى بعد عمر، زبیر، طلحه و عایشه نیز در شمار مؤیدان آن جاى گرفتند.

 

2. ابوبکر با نقل این حدیث ناقل سخن پیامبر اکرم(ص) بود و در طرف مقابل، حضرت فاطمه(س) و حضرت على(ع) و ام ایمن ناقل سخن و کردار پیامبر اکرم(ص) مبنى بر بخشش فدک بودند. بدیهى است با توجه به فزونى شمار ناقلان در این سمت و نیز شخصیت آن‏ها که بیش‏ترین تأییدات را از سوى پیامبر اکرم(ص) دارایند، باید قول آن‏ها بر قول ابوبکر مقدم شود.

 

3. این حدیث با آیات متعددى از قرآن که در آن میراث انبیا مطرح شده است، منافات دارد و بدیهى است نمى‏توان تنها با یک حدیث در مقابل این آیات صریح ایستادگى کرد.

 

4. اگر طبق این حدیث معتقد شویم پیامبر اکرم(ص) هیچ گونه مالى به ارث نگذاشت، چگونه است که طبق نقل اهل سنت بعضى از اموال آن حضرت(ص) مانند وسایل شخصى و نیز حجره‏هاى آن حضرت(ص) به ارث مى‏رسید؟

طرز واگذاری فدک

ممکن است رسول خدا ( ص) فدک را به یکی از دو صورت به فاطمه علیها السلام واگذار نموده باشد . صورت اول اینکه اراضی آنرا به عنوان ملک شخصی تملیک آن حضرت نموده باشد . وجه دوم اینکه آنرا بر بیت علی و زهرا ( س) که بیت ولایت و رهبری مسلمین بود وقف نمموده به عنوان یک صدقه دائمی در اختیارشان قرار داده باشد .
ظاهر اخبار احتمال اول را تأیید می کند لیکن احتمال دوم نیز بعید نیست و در بعضی احادیث منصوص است . از باب نمونه

ابان بن تغلب می گوید : به حضرت صادق (ع) عرض کردم : آیا رسول خدا (ص) فدک را به فاطمه علیها السلام بخشیده بود ؟ فرمود : پیغمبر فدک را وقف نموده بود سپس بر طبق این آیه آن را در اختیار فاطمه علیها السلام قرار داد . گفتم : رسول خدا فدک را به فاطمه علیها السلام داد ؟ فرمود : بلکه خدا آنرا به فاطمه علیها السلام عطا کرد . ( 1 )
ام سجاد( ع) می فرماید : اقطع رسول الله فاطمة ( س) فدک . ( 2 )
چنان که ملاحظه می فرمایید در یک حدیث امام صادق (ع) تصریح می کند که رسول خدا فدک را وقف نموده بود . در حدیث دیگر حضرت سجاد (ع) به عنوان اقطع تعبیر نمود و اقطاع عبارتست از واگذار کردن حق انتفاع از قطعه ای از زمین های حکومت شرعی را به شخص معینی . و در احتجاجی که حضرت زهرا (س) باابوبکر داشت به عنوان « صدقتنا فدک » تعبیر فرمود .
در یکی از احادیثی که قبلا" گذشت امام صادق فرمود : رسول خدا حسن و حسین و فاطمه علیها السلام را خواند و فدک را به آنان واگذار کرد .
از این قبیل احادیث استفاده می شود که رسول اکرم فدک را بر بیت فاطمه علیها السلام و علی که خانه ولایت و رهبری دینی بود وقف نمود و حق انتفاع از آنرا به آنان اختصاص داد.

از مطالعه زندگی رسول خدا آشکارا روشن می کند  که ایشان علاقه مند به مال و ثروت نبود و درجمع وذخیره اموال کوشش نمی کرد بلکه اموالش را در راه هدف یعنی ترویج خدا پرستی به مصرف می رساند . مگر همین پیغمبر نبود که اموال و ثروت بی حد و حصر خدیجه را در راه ترویج همین هدف مصرف می کرد و خودش و داماد و دخترش درکمال مضیقه و سختی زندگی می کردند و گاهی از شدت گرسنگی سنگ بر شکم مبارکش می بست ؟ پیغمبر (ص) از آن افرادی نبود که بخواهد از موقعیتش استفاده کند و برای فرزندش املاک و مستغلات تهیه کند مگر همین پیغمبر نبود که میل نداشت دختر عزیزش یک پرده پشمی بر در اتاقش بیاویزد و دستبند نقره به دست حسن و حسین علیهما السلام و گردن بندی به گردن خویش بیفکند ؟ پس این مطلب شایان توجه است که با آن همه سختگیری ها که نسبت به زندگی داخلی خودش و دخترش داشت به چه علت املاک و مزارع سنگین قیمت فدک را به فاطمه علیها السلام بخشید ؟ این کار غیر عادی آن حضرت نمی تواند بی جهت باشد در علت قضیه می توان گفت : پیغمبر اکرم از جانب خدا مامور بود که علی علیه السلام را به خلافت و جانشینی خودش تعیین کند و می دانست که مردم به آسانی زیر بار زمامداری او نمی روند و برای خلافتش کارشکنی خواهندکرد . می دانست که بسیاری از خانواده های عرب نسبت به حضرت علی عقده هائی دارند زیرا علی علیه السلام مرد شمشیر و عدالت است و کمتر خانواده ای است که یکنفر یا چند نفرشان در زمان کفر به دست آنجناب کشته نشده باشد . پیغمبر اسلام می دانست که برای خلافت و اداره ملت بودجه لازم است و با آن اوضاع و شرائط تهیه فوری بودجه کار دشواری است می دانست که حضرت علی اگر بتواند به فقرا و درماندگان کمک کند و نیازمندی های جامعه را برطرف سازد کدورت ها تا حدی برطرف ودلها به سویش متمایل خواهد شد .
از این رهگذر بود که فدک را به فاطمه علیها السلام بخشید و در واقع در اختیار خلیفه آینده اش قرار داد تا در آمد سرشارش را در بین فقرا و درماندگان تقسیم کند شاید کینه و کدورت های دیرینه خودشان را فراموش کنند و متوجه بیت حضرت علی گردند در اوضاع بحرانی آغاز خلافت از آن اموال استفاده کند و در راه پیشبرد هدف رسول خدا از آنها بهره برداری نماید . در واقع می توان گفت : فدک را تنها به حضرت فاطمه علیها السلام نبخشید بلکه به خانه ولایت تقدیم نمود تا بدانوسیله به بودجه اقتصادی خلافت کمک نموده باشد .
فدک در زمان حیات رسول خدا در اختیار فاطمه علیها السلام قرارگرفت به مقدارقوت لایموتی از آن بر می داشت و بقیه را در راه خدا صرف می کرد و در بین بیچارگان تقسیم می کرد .
هنگامی که ابوبکر حکومت را قبضه کرد و بر اریکه خلافت استقرار یافت تصمیم گرفت فدک را مصادره کند دستور داد عمال و کارکنان فاطمه علیها السلام را از فدک بیرون کردند و عمالی را در جایشان نصب نمود .


عوامل غصب فدک

دو موضوع را می توان از عوامل اصلی تصمیم ابوبکر شمرد :
موضوع اول : از مطالعه تاریخ این مطلب به خوبی روشن می شود که عایشه پیوسته ازدو موضوع رنج می برده است .
اول اینکه رسول خدا (ص) چون به خدیجه زیاد علاقمند بود و گاه و بیگاه او را به نیکی یاد می کرد حسد عایشه تحریک می شد حتی گاهی اعتراض می کرد و می گفت : خدیجه پیرزنی بیش نبود چرا این قدر او را تعریف می کنی ؟
پیغمبر (ص) جواب می داد : کجا مانند خدیجه پیدا می شود ؟ اولین زنی بود که به من ایمان آورد اموالش را در اختیارم قرار داد در تمام کارها یار و یاورم بود خدا نسل مرادر اولاد او قرار داد .
عایشه می گوید: بر هیچ زنی مانند خدیجه رشک نمی بردم با اینکه سه سال پیش از عروسی من مرده بود زیرا رسول خد ا خیلی از اوتعریف می کرد و خدا به رسولش دستور داده بود که به خدیجه بشارت دهد که در بهشت قصری برایش مهیا شده است بسا اوقات رسول اکرم گوسفندی را می کشت و گوشتش را برای دوستان سابق خدیجه می فرستاد .
حضرت صادق علیه السلام می فرماید روزی رسول خدا ( ص ) وارد منزل شد عایشه را دید که در مقابل حضرت زهرا ایستاده داده و قال می کند و می گوید ای دختر خدیجه تو گمان می کنی مادرت بهتر از من است ؟ چه فضیلتی بر من دارد ؟ او هم زنی مثل ما بود .
رسول خدا (ص) سخن عایشه را شنید .وقتی فاطمه علیها السلام چشمش به پدر افتاد شروع به گریه کرد. پیغمبر فرمود : فاطمه علیها السلام جان چر گریه می کنی ؟
عرض کرد : عایشه به مادرم توهین می کند .
رسول خدا خشمناک شد و فرمود : عایشه ساکت شود. خداوند متعال زن های با محبت و بچه دار رامبارک قرار داده است خدیجه برای من فرزندانی به نام طاهر ، قاسم ، و فاطمه علیها السلام و رقیه و ام کلثوم وزینب آورد ولی خدا ترا عقیم و نازا قرار داد .
دوم پیغمبر اکرم بیش از حد متعارف به فاطمه علیها السلام اظهار علاقه می نمود . همین اظهار محبت ها ، روح حسود عایشه را در عذاب قرار میداد زیرا طبیعی زن هاست که از فرزند هوو خوششان نمی آید به قدری ناراحت بود که گاهی به پیغمبر اعتراض می کرد و می گفت با اینکه فاطمه علیها السلام شوهر دار است هنوز او را می بوسی؟ پیغمبر (ع) خبر نداری والا این سخن را نمی گفتی هرچه بیشتر از فاطمه علیها السلام تعریف میکرد حسد عایشه بیشتر تحریک می شد و در مقام اعتراض بر می آمد .
روزی ابوبکر می خواست خدمت رسول خدا (ص) برسد صدای داد و فریاد عایشه را شنید که به رسول خدا می گفت به خدا قسم می دانم توعلی و فاطمه علیها السلام را بیشتر از من و پدرم دوست داری .
ابوبکر داخل شد و به عایشه گفت : چرا بلندتر از رسول خدا سخن می گویی .
علاوه بر این عایشه عقیم و بی فرزند بود و نسل پیغمبر (ص) از فاطمه علیها السلام بوجود آمد این موضوع نیز عایشه را رنج می داد بنا براین حسد و کدورت عایشه را باید یک امر طبیعی حساب کرد و بر طبق جریان عادی گاهی پیش پدرش ابوبکر می رفت و از فاطمه علیها السلام شکایت می ک رد لذا می توان حدس زد که ابوبکر هم قلبا از فاطمه علیها السلام مکدر بوده است و منتظر فرصت بودند تا آتش حسد و کینه خودشان را فرو نشاند و از فاطمه علیها السلام انتقام بگیرند .
وقتی پیغمبر (ص) وفات کرد فاطمه علیها السلام گریه می کرد و می فرمود آه چه روز بدی دارم !
ابوبکر می گفت آری روز بدی در پیش داری .
موضوع دوم : عمر و ابوبکر فکر می کردند که فضائل و کمالات ذاتی و مقام علم و دانش و فداکاری های علی علیه السلام قابل انکار نیست سفارشات پیغمبر هم نسبت به او در بین مردم شایع است . داماد و پسرعموی پیغمبر هم که هست با او همدست شوند وخطری برای خلافت بوجود آید . این نکته ایست که عمر به ابوبکر تذکر داد به ابوبکر گفت : مردم بندگان دنیا هستند و جز آن هدفی ندارند توخمس و غنائم را از علی علیه السلام بازگیر و فدک را از دستش بیرون بیاور وقتی پیروانش دست او را خالی دیدند رهایش می سازند و به جانب تو متمایل می گردند .
این دو عامل مهم و عوامل دیگری باعث شد که ابوبکر تصمیم گرفت فدک را مصادره کند و دستور داد عمال فاطمه علیها السلام را بیرون نمودند و آنرا در تصرف عمال خودش قرار داد .


عکس العمل زهرا (ع)

هنگامی که فاطمه علیها السلام اطلاع یافت عمالش را از فدک بیرون کرده اند اندوهناک شد و خودش را در قبال مشکل تازه ای دید . زیرا نقشه دستگاه خلافت بر علی و زهرا علیهما السلام پوشیده نبود و از انگیزه و علت اصلی آن اقدام بی اطلاع نبودند در اینجا فاطمه علیها السلام یکی از دوراه را می توانست انتخاب کند :
یکی اینکه در مقابل دستگاه خلافت ابوبکر سکوت کند و از حق مشروعش چشم پوشی نماید بگوید : ما که علاقه ای به مال دنیا نداریم بگذار فدک را هم ابوبکر غصب کند علاوه بر این می توانست برای خوش آمد خلیفه مقتدر اسلام پیغام دهد که شما صاحب اختیار ما بوده و هستید . فدک ناچیز را خدمت شما تقدیم می دارم .
راه دوم ، اینکه تا قدرت دارد از حق خودش دفاع کند .
البته انتخاب راه اول برای حضرت زهرا امکان نداشت زیرا از نقشه های پشت پرده دستگاه خلافت بی اطلاع نبود . می دانست می خواهند بوسیله فشار اقتصادی و قطع بودجه نفوذ خلیفه حقیقی اسلام یعنی علی بن ابی طالب علیه السلام را قطع کنند تا برای همیشه دستش ا زحکومت قطع شود و از هرگونه اقدامی علیه دستگاه خلافت مایوس گردد. می دانست می خواهند بوسیله غصب فدک در خانه علی علیه السلام را ببندند . حضرت فاطمه علیها السلام فکر کرد : اکنون مدرک خوبی به دستش افتاده می تواند بدون وسیله با خلافت انتخابی ابوبکر مبارزه کند او را رسوا و مفتضح سازد افکار عمومی را بیدارکند و از این فرصتها همیشه پیدا نمی شود .
حضرت فاطمه علیها السلام فکر کرد اگر من بخواهم زیربار ظلم و ستم ابوبکر بروم و از حقوق حقه خودم دفاع نکنم دستگاه حکومت ابوبکر به ظلم و ستم عادت می کند و بعد از این حقوق مردم را رعایت نخواهد کرد .
حضرت فاطمه علیها السلام فکر کرد : اگر از حق خودش دفاع نکند مردم خیال می کنند چشم پوشی از حق وزیر بارظلم و ستم رفتن کار پسندیده ای است .
حضرت فاطمه علیها السلام فکر کرد : اگر ابوبکر را رسوا نسازم عوامفریبی در بین خلفا رواج خواهد گرفت .
حضرت فاطمه علیها السلام فکر کرد من که دختر پیغمبرم اگر از حق مشروع خودم چشم پوشی کنم مسلمانان خیال می کنند زن از تمام حقوق اجتماعی محروم است و حق ندارد برای احقاق حق خودش مبارزه کند .
حضرت فاطمه علیها السلام فکر کرد : من تربیت یافته دامن وحی و خانه ولایتم نمونه زنان اسلام هستم مرا به عنوان یک بانوی تربیت شده اسلامی می شناسند اعمال و رفتارم را به عنوان اعمال و رفتار زیبنده یک بانوی اسلامی می دانند اگردر این مقام سستی کنم و از احقاق حق خودم اظهار عجز نمایم موقعیت و مقام واقعی در اسلام مجهول می ماند وزن را یک عضو بیکار و بی لیاقت می پندارند امثال و نظائر این افکار برجسته و عالی بود که به فاطمه علیها السلام اجازه نمی داد راه اول را انتخاب کند لذا تصمیم گرفت تا سرحد قدرت ا ز حقوق خودش دفاع کند .
البته این کار چندان سهل وآسان نبود زیرا مقابله یک زن در مقابل دستگاه خلافت بسی خطرناک بود آنهم برای فاطمه علیها السلام ای که درهمین روزها پهلویش شکسته و بازویش سیاه شده و سقط جنین کرده است هریک از این حوادث برای یک زن کافی بود که برای همیشه مرعوب ستمکاران باشد .
اما فاطمه علیها السلام ای که خوی فداکاری و شجاعت و بردباری و پایداری را از مادرش خدیجه و پدرش محمد( ص) به ارث برده و در مرکز مبارزات اسلامی تربیت شده و در خانه نیرومند ترین و فداکارترین افراد زندگی کرده و صدها مرتبه لباس های خون آلود شوهرش را شسته و جراحت های بدنش را پانسمان کرده از این حوادث جزئی نمی هراسد و مرعوب دستگاه خلافت واقع نمی شود .

واگذاری فدک به فاطمه علیها السلام (س)

مهم ترین موضوعی که بین زهرا و ابوبکر مورد نززاع واقع شد فدک بود . حضرت فاطمه ( س) مدعی بود رسول خدا در زمان حیاتش فدک را به وی بخشیده لیکن ابوبکر مدعی بود . نزاع مذکور در ابتدا یک مرافعه عادی ، بود لییکن بعدا" به صورت یکی از حوادث حساس تاریخ درآمد که آثار و نتائجش سالیان دراز دامنگیر جامعه مسلمین بوده و هست . برای اینکه حق روشن گردد باید چند مطلب بررسی شود .
مطلب اول : آیا پیغمبر اکرم شرعا" حق داشته مقداری از اراضی دولتی را به دخترش ببخشد یا نه ؟ ممکن است کسی بگوید : غنائم و اموال دولتی به عموم ملت تعلق دارد . زمین های دولتی باید به ملک دولت باقی بماند و عوائد آنها در اخداث امور خیریه عام المنفعه به مصرف برسد . بنابر این ، برای پیغمبری که از هر گونه خطا و لغزش مصونیت دارد ممکن نیست فدک را که یک ملک خالصه بوده به دخترش واگذار کند .
در پاسخ این مطلب می توان گفت : بحث انفال و اموال دولت اسلامی یک بحث دامنهدار و دشواری است که در این اوراق کوتاه نمی تواند به طور عمیق مورد بررسی قرار گیرد . لیکن به طور اختصار و نتیجه گیری می توان گفت که : گرچه فدک یکی از غنائم و اموال عمومی بود و به مقام نبوت و امامت یعنی حاکم شرعی اسلام تعلق داشت ، لیکن چنانکه قبلا" گفته شد بدون توسل به جنگ برای مسلمانان مفتوح شد و بر طبق نصوص اسلامی و سیره پیغمبر اکرم (ص) اینگونه اموال جزء اموال خالصه پیغمبر محسوب می شود . البته املاک خالصه ملک شخصی نیست و به مقام حاکم شرعی اسلام تعلق دارد ولی با سایر اموال عمومی فرق دارد . اختیار آنها در دست پیغمبر است اما در مورد مصرف محدودیتی ندارد و دارای اختیارات وسیع و دامنه داری است . مصرف آنها به صلاحدید و مصلحت اندیشی او واگذار شده است . حتی اگر مصالح عمومی اقتضا کرد می توان قطعه یا قطعاتی از آن را به شخص یا اشخاص معینی واگذار کند که از منافع آن بهره مند شوند . این قبیل تصرفات در اسلام بی سابقه نیست . رسول خدا (ص) قطعاتی از اراضی خالصه را به اشخاصی واگذار نموده که اصطلاحا" اقطاع نامیده می شود .
بلاذری می نویسد : رسول خدا قططعاتی از زمین های بنی نضیر را به « ابوبکر » و « عبدالرحمن بن عوف » و « ابو دجانه » و غیر اینها واگذار نمود .
باز هم ببلاذری می نویسد : رسول خدا یک قطعه از زمین های بنی نضیر را با درختان خرما به « زیبر بن عوام » واگذار کرد .
همو می نویسد : رسول خدا یک قطعه از زمین هاس بنی نضیر را با درختان خرما به « زبیر بن عوام » واگذار کرد . 
و می نویسد : رسول خدا چهار قطعه زمین به علی ابن ابی طالب (ع) واگذار کرد . 
پس نباید در این جهت تردید نمود که حاکم شرعی اسلام حق دارد مقداری از اراضی خالصه را به شخص معینی واگذار کند که از منافع آن استفاده نماید . پیغمبر اسلام نسبت به بعضی از افراد این عمل را انجام داده است . علی ابن ابی طالب (ع) و ابوبکر و عمر و عثمان نیز از این قبیل بخشش ها داشته اند که در اصطلاح اقطاع نامیده می شود .
بنابراین ، از لحاظ قوانین شرع مانع ندارد که رسول خدا اراضی فدک را به فاطمه زهرا ( س) واگذار نموده باشد لیکن اثبات آن محتاج به دلیل است

در شأن نزول سوره کوثر آمده است که مشرکان، پیامبر اسلام را به بی نسلی متهم کردند. قرآن با رد سخن آنها می گوید: «ما به تو کوثر دادیم.» از این تعبیر استفاده می شود که این خیر فراوان، همان فاطمه زهرا علیهاالسلام است که نسل رسول خدا صلی الله علیه و آله از راه همین دختر گرامی در جهان انتشار یافت. مفسران یادآور شده اند اینکه این سوره خبر می دهد پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله ، بی فرزند نخواهد بود و نسل و دودمان او فراوان خواهد شد، یکی از جنبه های اعجاز قرآن است.

                                                                    اللهم عجل لولیک الفرج



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( یکشنبه 89/6/14 :: ساعت 2:36 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

عزاداری از سنت های پیامبر اکرم (ص) است
سعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلام
سبک زندگی قرآنی امام حسین (علیه السلام)
یاران امام حسین (ع) الگوی یاران امام مهدی (عج)
آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟
ارزش اشک و عزا بر مصائب اهل بیت علیهم السلام
پیوستگان و رهاکنندگان امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام در آیینه زیارت
پیروان مسیح بر قوم یهود تا روز قیامت برترند!
نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین «علیه السلام»
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 455
>> بازدید دیروز: 351
>> مجموع بازدیدها: 1327940
» درباره من

بشنو این نی چون حکایت می کند

» فهرست موضوعی یادداشت ها
دینی و مذهبی[871] . عشق[360] . آشنایی با عرفا[116] . جدایی از فرهنگ[114] . موسیقی[66] . داستانک[2] . موعود . واژگان کلیدی: بیت المال . صحابی . عدالت . جزیه . جنایات جنگ . حقوق بشردوستانه . حکومت . خراج . علی علیه‏السلام . لبنان . مالیات . مصرف . مقاله . منّ و فداء . ادیان . اسرای جنگی . اعلان جنگ . انصاری . ایران . تقریب مذاهب . جابر .
» آرشیو مطالب
نوشته های شهریور85
نوشته های مهر 85
نوشته زمستان85
نوشته های بهار 86
نوشته های تابستان 86
نوشته های پاییز 86
نوشته های زمستان 86
نوشته های بهار87
نوشته های تابستان 87
نوشته های پاییز 87
نوشته های زمستان87
نوشته های بهار88
نوشته های پاییز88
متفرقه
نوشته های بهار89
نوشته های تابستان 89
مرداد 1389
نوشته های شهریور 89
نوشته های مهر 89
آبان 89
آذر 89
نوشته های دی 89
نوشته های بهمن 89
نوشته های اسفند 89
نوشته های اردیبهشت 90
نوشته های خرداد90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد90
نوشته های شهریور90
نوشته های مهر 90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد 90
نوشته های مهر 90
نوشته های آبان 90
نوشته های آذر 90
نوشته های دی 90
نوشته های بهمن 90
نوشته های اسفند90
نوشته های فروردین 91
نوشته های اردیبهشت91
نوشته های خرداد91
نوشته های تیرماه 91
نوشته های مرداد ماه 91
نوشته های شهریور ماه91
نوشته های مهر91
نوشته های آبان 91
نوشته های آذرماه91
نوشته های دی ماه 91
نوشته های بهمن ماه91
نوشته های بهار92
نوشته های تیر92
نوشته های مرداد92
نوشته های شهریور92
نوشته های مهر92
نوشته های آبان92
نوشته های آذر92
نوشته های دی ماه92
نوشته های بهمن ماه92
نوشته های فروردین ماه 93
نوشته های اردیبهشت ماه 93
نوشته های خردادماه 93
نوشته های تیر ماه 93
نوشته های مرداد ماه 93
نوشته های شهریورماه93
نوشته های مهرماه 93
نوشته های آبان ماه 93
نوشته های آذرماه 93
نوشته های دیماه 93
نوشته های بهمن ماه 93
نوشته های اسفند ماه 93
نوشته های فروردین ماه 94
نوشته های اردیبهشت ماه94
نوشته های خرداد ماه 94
نوشته های تیرماه 94
نوشته های مرداد ماه 94
نوشته های شهریورماه94
نوشته های مهرماه94
نوشته های آبان ماه94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
پیام شهید -وبگاه شهید سید علی سعادت میرقدیم
دانشجو
(( همیشه با تو ))
همراه با چهارده معصوم (علیهم السلام )ویاران-پارسی بلاگ
بر بلندای کوه بیل
گل رازقی
نقاشخونه
قعله
hamidsportcars
ir-software
آشفته حال
بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن
سرباز ولایت
مهندس محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
بهارانه
*تنهایی من*
بلوچستان
تیشرت و شلوارک لاغری
اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی
کشکول
قدم بر چشم
سه ثانیه سکوت
نگارستان خیال
گنجدونی
بهارانه
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
نگاهی نو به مشاوره
طب سنتی@
سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام
اکبر پایندان
Mystery
ermia............
پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ...
اسیرعشق
چشمـــه ســـار رحمــت
||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *||
کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب
جلال حاتمی - حسابداری و حسابرسی
بهانه
صراط مستقیم
تــپــش ِ یکــ رویا
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
سلحشوران
گیاه پزشکی 92
مقبلی جیرفتی
تنهایی افتاب
طراوت باران
تنهایی......!!!!!!
تنهای93
سارا احمدی
فروشگاه جهیزیه و لوازم آشپزخانه فدک1
.: شهر عشق :.
تا شقایق هست زندگی اجبار است .
ماتاآخرایستاده ایم
هدهد
گیسو کمند
.-~·*’?¨¯`·¸ دوازده امام طزرجان¸·`¯¨?’*·~-.
صحبت دل ودیده
دانلود فایل های فارسی
محقق دانشگاه
ارمغان تنهایی
* مالک *
******ali pishtaz******
فرشته پاک دل
شهیدباکری میاندوآب
محمدمبین احسانی نیا
کوثر ولایت
سرزمین رویا
دل نوشته
فرمانده آسمانی من
ایران
یاس دانلود
من.تو.خدا
محمدرضا جعفربگلو
سه قدم مانده به....
راز نوشته بی نشانه
یامهدی
#*ReZa GhOcCh AnN eJhAd*#(گوچـی جـــون )
امام خمینی(ره)وجوان امروز
فیلم و مردم
پیکو پیکس | منبع عکس
پلاک صفر
قـــ❤ــلـــــب هـــــای آبـــــی انــ❤ـــاری
اسیرعشق
دل پرخاطره
* عاشقانه ای برای تو *
farajbabaii
ارواحنا فداک یا زینب
مشکات نور الله
دار funny....
mystery
انجام پروژه های دانشجویی برای دانشجویان کنترل
گل یا پوچ؟2
پسران علوی - دختران فاطمی
تلخی روزگار....
اصلاحات
گل خشک
نت سرای الماس
دنیا
دل پر خاطره
عمو همه چی دان
هرکس منتظر است...
سلام محب برمحبان حسین (ع)
ادامس خسته من elahe
دهکده کوچک ما
love
تقدیم به کسی که باور نکرد دوستش دارم
گروه اینترنتی جرقه داتکو
مدوزیبایی
من،منم.من مثل هیچکس نیستم
Tarranome Ziba
پاتوق دختر و پسرای ایرونی
اسرا
راه زنده،راه عشق
وبلاگ رسمی محسن نصیری(هامون)(شاعر و نویسنده)
وب سایت شخصی یاسین گمرکی
حسام الدین شفیعیان
عکسهای سریال افسانه دونگ یی
ܓ✿ دنـیــــاﮮ مـــــــن
Hunter
حسام الدین شفیعیان
دهکده علم و فناوری
اسیرعشق
دختر باحال
*دلم برای چمران تنگ شده.*
♥تاریکی♡
به یادتم
باز باران با محرم
تنهایی ..............
دوستانه
هرچه می خواهد دل تنگم میذارم
زندگی
نیلوفر مرداب
فقط طنزوخنده
تینا!!!!
شیاطین سرخ
my love#me
سرزمین خنگا
احکام تقلید
•.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.•
فوتسال بخش جنت (جنت شهر )
حقیقت صراط
...دیگه حسی نمونده
زیر اسمان غربت
شهید علی محسنی وطن
سکوت(فریاد)
عاشقانه ها
خودمو خدا تنها
دانستنی های جالب
ermia............
حجاب ایرانی
عرفان وادب
دل خسته
عاشقانه های من ومحمد
هر چه میخواهد دله تنگت بگو . . .
sharareh atashin
mehrabani
khoshbakhti
______>>>>_____همیشگی هااا____»»»»»_____>>>>
دخترونه
قلبی خسته ازتپیدن
عشـ۩ـق یـ۩ـعنی یـ۩ـه پــ۩ـلاک......
تینا
مذهب عشق
مناجات با عشق
داستان زندگی من
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
عاشق فوتبال
کشکول
حاج آقا مسئلةٌ
صدا آشنا
کد بانوی ایرانی
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
« یا مهدی ادرکنی »
وبلاگ تخصصی کامپیوتر - شبکه - نرم افزار
::::: نـو ر و ز :::::
توکای شهر خاموش

.: اخـبـار فـنـاوری .:
Biology Home
شــــــــــــــهــــدای هــــــــــــــســـتــه ایـــــــــــــ
مثبت گرا
تک آندروید
امروز
دانستنی / سرگرمی / دانلود
°°FoReVEr••
مطلع الفجر
سنگر بندگی
تعصبی ام به نام علی .ع.
تنهایی.......
دلـــــــشــــــــکســـــته
عاشقانه
nilo
هر چی هر چی
vida
دلمه پیچ, دستگاه دلمه پیچ Dolmer
هسته گیر آلبالو
آرایشگری و زیبایی و بهداشت پوست
عکس های جالب و متحرک
مرکز استثنایی متوسطه حرفه ای تلاشگران بیرجند
دیجی بازار
نمونه سوالات متوسطه و پیش دانشگاهی و کارشناسی ارشد
bakhtiyari20
زنگ تفریح
گلچین اینترنتی
روستای اصفهانکلاته
پایه عکاسی مونوپاد و ریموت شاتر بلوتوث
سرور
عاطفانه

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان


























































































» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب