ضمیر «نا» در قلنا که فعل را به صورت متکلم مع الغیر آورده براى نشان دادن عظمت و بزرگى و کبریائى است.
گفتیم اى آدم تو و همسرت در این بهشت معین و خاص آسوده خاطر سکونت گیرید و آرامش یابید.
درباره این بهشت چنان که از تحقیق محققان در آیات و معارف و روایات استفاده میشود باید گفت منظور بهشت جاودان آخرتى نیست، زیرا هرکس به خاطر لیاقتش و عبادات و اعمال صالحش و خدمات و اخلاق حسنهاش در آن وارد شود و زمان ورود آن هم در قیامت کبرى است هرگز از آن خارج نمى شود، و بهشت آخرتى فضائى نیست که شیطان بتواند در آن وارد شود، و به وسوسه و فتنه انگیزى دست یازد، و زمینه عصیان و طغیان فراهم کند و انسانها را براى اندکى مال و زمین با تحریک حرص و آز و شهوتشان به جان هم اندازد.
و نیز مکانى آباد و سرسبز پر از گل و چمن و انواع درختان در روى زمین نبود، که بودن در چنین مکانى درجه و مرتبه و مقامى براى خلیفه الله نیست تا هبوطى در آن صورت گیرد، چه این که چنین مکانى و مکانهائى مانند آن در دنیا به طور اکثر بسترى براى شیاطین و شیطنتها و فساد و طغیان و گناه و معصیت است، و سببى براى تحریک رذائل نفسى و زمینهاى براى دور شدن هوس رانان و غافلان از خداست.
باید پذیرفت که مراد از بهشت در این آیه شریفه مکانى است که نه همه کمالات آخرت را داشت و نه همه اوصاف دنیا را، نه جائى بود آخرتى محض، و نه مکانى بود مادى خالص، بلکه فضائى میان دنیا و آخرت بود، و انواع نعمت هاى مادى که هم نشان از آخرت داشت و هم نشان از دنیا و انواع نعمت هاى معنوى در آن فراوان بود.
از آیات سوره مبارکه طه که به آدم خطاب شد:
إِنَّ لَکَ أَلَّا تَجُوعَ فِیها وَ لا تَعْرى، وَ أَنَّکَ لا تَظْمَؤُا فِیها وَ لا تَضْحى:
اى آدم یقیناً براى تو در این بهشت این چهار حقیقت هست که نه گرسنه میشوى و نه برهنه گردى، و نه در آن تشنگى یابى، و نه دچار آفتاب زدگى شوى.
استفاده میشود که این چهار خصلت از کمالات بهشت آخرتى است، زیرا باغ هاى دنیا هم گرسنگى دارد و هم برهنگى، هم تشنگى دارد هم آفتاب زدگى، که گرسنگى را با خوردن میوه و برهنگى را با پوشیدن لباس، و تشنگى را با آشامیدن آب و آفتاب زدگى را با سایه گرفتن جبران میکنند، بهشت آدم بهشتى بود که خوشى و لذت در آن دوام داشت و نعمت هایش مسبوق به گرسنگى و برهنگى و تشنگى و آفتاب زدگى نبود.
و از طرفى چون شیطان توانست در آن بهشت وارد شود، و قلب آدم و حوا را به وسوسه دچار نماید، و نهایتاً زمینه خروج آنان را فراهم کند باید گفت جنبه دنیائى این بهشت بود، در هر صورت این بهشت معهود بهشتى بود که از کمالات آخرت و اوصاف دنیا نشانهها داشت، و از آیه شریفه استفاده میشود که بناى زوجیت و زن و شوهرى، و مسکن مایه آرامش، و انواع نعمتها و استفاده از آنها، و دورى جستن از آنچه براى انسان و زندگیاش زیان بار است از لوازم و ضروریات حیات و زندگى است.