یک روز یه ایرانی برای تحصیل به کشور چین میره!و توی اونجا رشته ی اژدها کشی رو می خونه و بعد از گرفتن مدرک به کشورایران بر میگرده!وقتی میاد توی ایران میبینه برای این رشته ی که خونده بازار کار وجود
نداره!بعد از کلی مکافات ،دانشگاهی برای این رشته ایجاد می کنه و 100 نفربرای این رشته پذیرش می کنن و بهشون آموزش میده!این 100 نفر بعد از گرفتن مدرک لیسانس میرن توی جامعه و متوجه میشن کهبازار کاری برای این رشته وجود
نداره!این شخص بعد از کلی فکر کردن به این نتیجه میرسه که دوباره این 100نفررو پذیرش کنن و مدرک فوق لیسانس رو بهشون بدن!باز دوباره این 100 نفر بعداز گرفتن مدرک فوق لیسانس وارد جامعه شدن وباز هم بازار کاری نبود!مرد دوباره
به فکر فرو رفت!و بالاخره فکری به ذهنش رسید!و برای این 100 نفر بازار کارایجاد کرد!این 100 نفر به عنوان استاد برای تدریس رشته ی اژدها کشی در دانشگاه هااستخدام شدن!و این داستان همچنان ادامه دارد........نتیجه:حکایت دانشگاه های ایران همینه!(تا حالا این طوری بهش فکر کرده بودی؟)