سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یا دانشمند باش یا دانشجو یا شنونده و یا دوستدار و پنجمی مباش که هلاک می گردی . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
بشنو این نی چون حکایت می کند
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» خوف

عقیده بیداران راه و عاشقان اللّه بر این است که خوف بر سه نوع است:

1- خوف طبیعى.

2- خوف مذموم.

3- خوف ممدوح.

 

خوف طبیعى‏ 

خوف طبیعى هم چون حالات واقعى دیگر، از خطوط اصلى نفس است و این حالت براى حفظ جان از حوادثى چون بیمارى، تصادف، دور شدن از منطقه خطر، چگونگى مواجهه با حیوانات درنده، زلزله، رعد و برق، سیل، بادهاى خطرناک، به کار گرفته مى‏شود.

اگر این حالت عالى نفسانى، به انسان عنایت نمى‏شد و آدمى در برابر آن‏گونه حوادث و پیش‏آمدها بر خود نمى‏هراسید، در مقام حفظ نفس برنمى‏آمد و در این صورت از هیچ حادثه‏اى در امان نمى‏ماند و حیات انسان در کره خاک در معرض نابودى قرار مى‏گرفت.

انسانى که از وقوع بیمارى مى‏ترسد، یا به هنگام بیمارى از تلف شدنش وحشت‏ دارد، از پیش آمدن مرض پیشگیرى کرده، یا به هنگام درد و رنج به علاج برمى‏خیزد و این ترس باعث مى‏گردد، انسان اصول بهداشت را در همه زمینه‏ها مراعات نماید.

کسى که وقوع زلزله، باد، سیل، یا حمله حیوانات را به خود و برنامه‏هاى زندگیش پیش‏بینى مى‏نماید، حالت ترسش با او کمک مى‏دهد، تا براى جلوگیرى از هر نوع خطر احتمالى به مبارزه برخیزد. هیچ انسانى را در زمینه چنین خوفى نباید سرزنش کرد؛ زیرا این خوف یکى از بهترین ابزار مبارزه با حوادث است.

 

خوف مذموم‏

خوف مذموم خوفى است که ارتباطى با مسائل خطرآفرین و نیز ربطى به مسائل عالى الهى از قبیل ترس از عذاب فردا، یا ترس از مقام و هیبت حق ندارد، بلکه علّت آن تصوّرات باطل و وهم وخیالات فاسده نسبت به پاره‏اى از امور است که انسان با اندکى تأمّل نسبت به آن امور که زاییده خیالات و اوهام است، حس مى‏کند که خوفش امرى بیهوده و حالتى غیر منطقى است.

معلّم بزرگ اخلاق، مرحوم ملّا مهدى نراقى، خوف مذموم را مفصّل شرح داده که خلاصه‏اى از آن را در این ورق پاره مى‏خوانید.

1- ترس از برنامه‏اى که وقوعش حتمى است و انسان به هیچ عنوان قدرت جلوگیرى از آن را ندارد، مانند اجل طبیعى که براى انسان‏ها و پدر و مادر و خویشان و هم‏نوعانش و فرزندان و رفیقان و دوستانش حتمى است، انسانى که از هم‏اکنون براى چنان واقعه اجتناب‏ناپذیرى در ترس فرو مى‏رود، از این ترس چه نفعى عاید او مى‏گردد، یا چه ضررى از او دور مى‏شود.

این خوف، چگونه مى‏تواند، او را براى جلوگیرى از وقوع حادثه‏اى که حتمى‏ است کمک کند، براى انسان، از این‏گونه خوف جز رنج و مشقت براى بدن و عذاب براى روح و اضطراب در فکر و اندیشه حاصلى نیست و باید گفت: براى این ترس در وجود انسان، علّتى به جز غفلت و جهل وجود ندارد.

2- ترس از برنامه‏هایى که وقوع و عدم وقوعش مساوى الطرفین است، مثل این که نهالى را بکارد و در ترس فرو رود که این نهال ثمر مى‏دهد یا نه.

راستى ترس در این زمینه و امثال آن چه معنا دارد؟ در این مرحله انسان وظیفه دارد تخم را بنشاند و قواعد کشاورزى را در جنب آن رعایت نماید، اگر به محصول نشست، از عنایت و فضل اوست، اگر بدون ثمر ماند، باید به جستجوى علّتش برآمد و مانع به ثمر نشستن نهال را از راه نهال دور کرد، علاوه بر این باید دانست که موجودات این جهان مادى، در معرض حادثه‏اند و گاهى حادثه متوجه زراعت و محصول انسان مى‏شود و این حادثه خود بابى از ابواب ابتلا از طرف حق براى رشد بندگان است، در اینجا به جاى ترس باید خوشحال بود که خداوند بزرگ انسان را جهت آزمایش انتخاب کرده است و گاهى هم حادثه جریمه‏اى است براى جرم‏هایى که از انسان سرزده، عاقل کسى است که از حادثه پند گرفته و خود را در میدان رشد و کمال و جبران نواقص قرار بدهد. پس ترس در این‏گونه امور، کارى است بیهوده و زیان آن فقط متوجه اعصاب خود انسان است.

3- ترس از امورى که بدون برهان عقلى و دلیل منطقى، از زمان‏هاى قدیم زمینه‏ساز وحشت شده، مثل ترسیدن از جنازه میت، یا جنّ، یا تنها بودن به وقت شب در خانه، سبب این ترس مغلوبیّت عقل در برابر قوّه وهم است و راه علاج این ترس، تمرین و ریاضت است.

4- ترس از فرا رسیدن مرگ که این ترس داراى عللى است که با شناخت آن علل و علاجش، انسان از مسئله وحشت از مرگ نجات یافته و نسبت به سفر آخرت حالت شوق پیدا خواهد کرد.

 

علل ترس از مرگ‏

اما علل ترس از مرگ:

اوّل: وحشت از این که با رسیدن مرگ، همه چیز به پایان مى‏رسد، البتّه این وحشت مخصوص مادیگران، دنیاپرستان، غرق شدگان در شکم و شهوت است، آنان که با تمام وجود به این دنیاى محدود دل بسته‏اند و غیر آن چیزى نمى‏شناسند و به غیر آن محبّت ندارند و هرچه را مى‏خواهند براى امروز مى‏خواهند، اینان از مرگ سخت در وحشت‏اند؛ زیرا مرگ به خیال فاسدشان، افتادن در چاه نیستى است و تصوّر مى‏کنند موت پایان همه پیوندها و علت گسسته شدن همه روابط و درهم ریختن خطوط انس است!!

ولى علاج این ترس و درمان این خوف امر مشکلى نیست، اینان باید اندکى در قرآن و فرهنگ انبیا و حیات اولیا فکر کرده، تا از مجموع این واقعیت‏ها براى آنان روشن شود که بدون شک پس از این جهان، عالمى دیگر به نام عالم آخرت وجود دارد و خط عدل که بر تمام اجزاى خلقت گسترده شده، اقتضا دارد که آن جهان وقوعش حتمى باشد و اگر چنین نبود، خداى بزرگ در قرآن و صد وبیست وچهار هزار پیامبر صادق القول و دوازده امام بر وقوع عالم بعد اصرار نمى‏ورزیدند، اینان باید فکر کنند که معاد و برنامه‏هاى پس از مرگ، یکى از مهم‏ترین پایه‏هاى دین و از تجلّیات عدل الهى در میدان آفرینش است.

اعتقاد به جهان بعد، از مؤثّرترین عوامل، در اصلاح اخلاق و عمل است و گمان نمى‏رود کسى که مؤمن به عالم بعد است و از ایمان خود در راه تهذیب و تزکیه نفسش بهره برده از مرگ بترسد و از در رسیدن موت به خود وحشت راه بدهد.

بنابراین ترس از مرگ به عنوان پایان همه چیز، علتى جز بى‏خبرى از حقایق‏ ندارد و این ترسى است، فوق العاده مذموم و ناروا که آیات کتاب و سنّت آن را مردود دانسته‏اند.

دوّم: ترس از این که به هنگام انتقال از این جهان، دچار الم و دردى شود که در دنیا بى‏نمونه بوده، این ترس هم بیهوده و بى‏جاست؛ زیرا از امروز براى رنج فردا، ترسیدن صحیح نیست، با توجه به این که درد از عوارض جسم است، چه انسان بترسد، چه نترسد، بدن در معرض درد و الم است، علّت درد مرض باشد، یا علت رنج خروج جان از بدن، علاوه براین، اگر انسان آراسته به حقایق ایمان و عمل صالح باشد، بهترین ساعت او هنگام خروج از این جهان و ورود به آن جهان است، مگر لذّت برخورد با الطاف دوست و شوق لقاى حضرت جانان، زمینه‏اى براى احساس درد باقى مى‏گذارد.

انسان مؤمن به وقت مرگ مخاطب به خطاب:

[یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ* ارْجِعِی إِلى‏ رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً* فَادْخُلِی فِی عِبادِی* وَ ادْخُلِی جَنَّتِی‏] «1»؛

به سوى پروردگارت در حالى که از او خشنودى و او هم از تو خشنود است، باز گرد.* پس در میان بندگانم درآى* و در بهشتم وارد شو.

مى‏شوى مگر براى او دردى باقى مى‏ماند؟

این درد عین لذّت و سرور است، در این زمینه هیچ‏گاه به خود ترس راه مدهید؛ زیرا عاشق حق، فقط به فکر حق است و تحمّل آن مقدار درد به هنگام پرواز به سوى محبوب بسیار آسان است و براى مؤمن از این‏گونه دردها جاى هیچ‏گونه نگرانى نیست.

از درد منالید که مردان ره دوست‏

 

با درد بسازند و نخواهند دوا را «2»

     

سوم: وحشت از این که مرگ سبب نقصان و علت بطلان خط حرکت به سوى کمال است.

اینگونه ترس هم ناشى از جهل به حقیقت موت و واقعیت وجودى انسان است، کسى که به شناخت حقیقت موت و شناخت واقعیت انسان، آراسته شده، مى‏داند که مرگ متمّم انسان و مکمّل آثار مثبت اوست، تا جایى که عدّه‏اى از عاشقان دوست، در تعریف انسان موت را جزو حدّ منطقى انسان گرفته و گفته‏اند:

«الانسان حىّ ناطق مائت» «3» و حدّ شى‏ء از علل کمال انسان است نه نقص و پستى، مگر در زیارت سرور آزادگان و سالار شهیدان نمى‏خوانید:

أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ وَآتَیْتَ الزَّکاةَ وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَأَطَعْتَ اللّهَ حَتّى أَتاکَ الیَقینَ‏ «4».

گواهى مى‏دهم که تو بپاداشتى نماز را و زکات دادى و امر به معروف کردى و نهى از منکر نمودى و خدا را اطاعت کردى تااین که مرگ تو را در رسید.

مگر نداى عاشقانه امام عارفان را از زاویه محراب عبادت، به هنگام فرا رسیدن مرگ نشنیدى که با تمام شوق گفت:

فُزت وربّ الکعبة «5»

. مگر نمى‏دانى حضرت على‏اکبر در برابر شنیدن خبر شهادتش از پدر مهربانش عرضه داشت: ما را باکى از موت نیست‏ «6»؟

مگر انبیا و اولیا و ائمه علیهم السلام بزرگ مشتاق رسیدن به لقاى حق نبودند؟

مگر نشنیدى گفته‏اند: هرکس مُرد تمام شد؟

راهرو راه دوست نه این که مرگ را علت نقصان نمى‏داند، بلکه آن را علت کمال دانسته و عاشق رسیدن به آن است.

براى پاکان و نیکان، صالحان و عاشقان رسیدن مرگ نوبت خروج از دار ظلمت و جدایى از شرور و ورود به عالم نور و پیوستن به نتیجه نیکى‏ها و درستى‏هاست.

هنگام مرگ وقت قرار گرفتن در ارواح طیّبه و پیوند خوردن با عقول قدسیه و نفوس طاهره است.

کدام عاقل این زندگى چند روزه را در برابر آن حیات عالى معامله مى‏کند، کدام خردمند این چند روزه پر از درد و رنج، آغشته به آسیب و مشقّت، داراى نقصان و عیب را با آن حیات جاودانى و کمال انسانى عوض مى‏کند؟!

چه رنج‏ها که باید در این ظلمت خانه کشید، تا نور لطف حق را در همه برنامه‏هاى حیات حفظ کرد، چه دردها باید تحمّل کرد تا ضربه خطرات شخصیّت انسان را نابود نکند، چه مواظبت‏ها باید داشت، تا آدمى از خط بندگى حق به میدان بردگى شیطان نیفتد؟ و همه این بلاها با رسیدن مرگ تمام شده و با پایان گرفتن این سیر و سلوک با همه زحمت و رنجى که داشت، انسان به اللّه مى‏رسد و در حقیقت باید گفت: مرگ نقطه وصل و زمان به پایان رسیدن فراق است.

هان اى عزیزم! از خواب غفلت برخیز و از مستى طبیعت به درآى و به تقویت شوق خود نسبت به واقعیّت‏ها که در ذاتت مایه دارد اقدام کن، تا عاشق عالم حقیقى و مقرّ اصلى گردى.

از این پوست بى‏ارزش هیولایى بدرآى و روان پر از زشت را از غبار کدورت‏هاى مادى بشوى و نفس خدایى‏ات را از آلودگى‏هاى خاک و غرور دنیایى پاک کن.

این قفس خاک تن را بشکن و با بال همت به سوى عالم رحمت به حرکت آى، از پستى جهل آزاد شو و به اوج عزّت و معرفت سفر کن، از تنگناى زندان ناسوتى بیرون آى و به فضاى قدس لایتناهى قدم نه، واى چه شد که عهدت را فراموش کردى و پیمانت را با حضرت ربّ شکستى و به همنشینى با آنچه که آن را بقا و دوامى نیست راضى شدى؟!

با خضر دانش یار شوى اى موسى دل‏

 

شاید کزین صحرا کنى طىّ منازل‏

در چاه تن تا کى برآ اى یوسف جان‏

 

مصر تجرّد را تویى سلطان عادل‏

از شهر تن جانا بباید رخت بستن‏

 

زادى طلب تا فرصتى دارى به منزل‏

جز طاعت و خدمت نباشد زاد این راه‏

 

بر دین و دانش کوش و منشین هیچ غافل‏

لذات جسمانى فانى دانه توست‏

 

زو روز رو جاهست دام اى مرغ عاقل‏

جز ذکر اللّه است هر ذکرى زشیطان‏

 

جز عشق حق هر سود و سودایى است باطل‏

با عشق آن یکتاى بى‏همتا الهى‏

 

همت طلب ازهر دو عالم مهر بگسل‏ «7»

     

 

چهارم: ترس از این که پس از مرگ اولاد و عیالش ضایع شده و دچار گرفتارى ومشقت گردند.

این‏گونه ترس بدون شک از وساوس شیطانى و از امواج هواجس نفسانى است.

 

راستى مگر منشأ عزّت و کمال غیر و علّت عظمت و شخصیّت دیگران ما هستیم، مگر انسان در ایجاد قدرت و قوّت و مروّت و مکنت و عزّت و ذلّت دیگران علّت تامه است؟

منشأ این ترس جهل به قضا و قدر الهى و جهل به لطف و عنایت و مرحمت خداوند به بندگان است.

خداى بزرگ نسبت به همه شؤون موجودات و به خصوص انسان خداى کریمى است که فیض اقدس و لطف مقدسش، اقتضا کرده که هر ذرّه‏اى از ذرّات عالم را به کمال لایق او برساند و او را به هدفى که به خاطر آن او را آفریده برساند و در این زمینه کلیه موجودات عالم و به خصوص بنى‏آدم را غرق در قوانین لازم اعم از تکوین و تشریع نموده و هریک را به تناسب اتصالشان به آن قوانین براى رسیدن به کمال مطلوب کمک مى‏دهد و احدى قدرت بر تغییر و تبدیل سنّت‏هاى حتمیّه الهى ندارد.

چه بسیار مردمى که براى تربیت فرزندان خود رنج فراوان بردند، امّا آنان بسوء اختیار خود پذیراى سعادت نشدند، چه بسیار ثروتمندانى که براى راحت اهل و عیال خود پس از خود ثروت بیکران نهادند، ولى آن ثروت در مدّت کوتاهى از دست بازماندگان رفت و همه را گداى راه‏نشین کرد!!

چه بسا فرزندانى که از سایه لطف پدر و مادر محروم شدند و کم‏ترین مالى هم براى آنان نماند، در عین حال به خاطر حس اختیار و به کار بردن اندیشه و اتصال به مقرّرات پاک الهى، از نظر تربیت به بهترین مدارج آدمیّت رسیده و در سایه سعى و کوشش خود ثروتى به دست آورده، آن را با خداى مهربان معامله کردند.

چه بسا یتیمانى که ترقّى مادى و معنوى آنان، با کودکانى که در دامن محبّت پدران و مادران و در کنار ثروت زیاد بزرگ شدند، قابل مقایسه نیست.

تاریخ بشر نشانگر این معناست که انتقال مال و قدرت به فرزندان و اطمینان به این که بعد از انسان اهل و عیالش با ثروت و قدرت باقى‏مانده راحتند امرى است بیهوده و چه بهتر این که انسان اولاد و عیالش را به ربّ الارباب واگذارد و با فراهم آوردن زمینه تربیت آنان را به خدا بسپارد که خداى مهربان بهترین وکیل و برترین نگهدارنده است، چه ثروت‏ها که از پدران باقى ماند و علّت سیه‏روزى فرزندان شد، چه قدرت‏ها که به نسل بعد منتقل شد و علّت ذلّت نسل گردید!!

 

حکمتهایى از نهج البلاغه‏

در پایان این قسمت لازم است به گوشه‏اى از حکمت‏هاى سر حلقه عاشقان و مولاى عارفان على علیه السلام که در این زمینه آمده اشاره شود، تا این ترس مذموم معالجه شده و انسان از قید آن آزاد گردد.

حکمت 344: قالَ علیه السلام لِبَعْضِ أَصْحابِهِ: لا تَجْعَلَنّ أَکْثَرَ شُغْلِکَ بِأَهْلِکَ وَوَلَدِکَ، فَإِنْ یَکُنْ أَهْلُکَ وَوَلَدُکَ أَوْلِیاءَ اللّهِ فَإِنَّ اللّهَ لا یُضیعُ أَوْلِیائَهُ وَإِنْ یَکُونُوا أَعْداءَ اللّهَ فَما هَمُّکَ وَشُغْلُکَ بِأَعْداءِ اللّهِ؟!

امام علیه السلام به دسته‏اى از یارانش فرمود: بیش‏ترین همت و کوشش خود را براى زن و فرزند قرار ندهید، اگر آنان از دوستان حقّند که خداوند دوستانش را ضایع نمى‏کند و اگر از دشمنان پروردگارند براى چه همت و کار خود را صرف دشمنان خدا مى‏کنید؟!

این کوشش و فعالیت روى چه معیارى است، مگر نه این که تقویت دشمنان خدا باعث کیفرى سخت براى انسان است.

حکمت 408: قالَ علیه السلام لابْنِهِ الْحَسَن: یا بُنَىَّ لا تَخْلِفَنَّ وَراءَکَ شَیْئاً مِنَ الدُّنْیا فَإِنَّکَ‏ تُخْلِفُهُ لأَحَدِ رَجُلَیْنِ: إِمّا رَجُلٌ عَمِلَ فیهِ بِطاعَةِ اللّهِ فَسَعَدَ بِما شَقِیْتَ بِهِ وَإِمّا رَجُلٌ عَمِلَ فیهِ بِمَعْصِیَةِ اللّهِ فَتَشْقى‏ بِما جَمَعْتَ لَهُ فَکُنْتَ عَوْناً لَهُ عَلى‏ مَعْصِیَتِهِ وَلَیْسَ أَحَدُ هذَیْنِ حَقیقاً أَنْ تُؤْثِرَهُ عَلى‏ نَفْسِکَ.

امام به فرزندش حضرت مجتبى فرمود: چیزى از مال دنیا براى بعد از خود مگذار؛ زیرا آنچه پس از تو مى‏ماند نصیب یکى از دو نفر است: یا وارثى است که ثروت ارث برده را در راه خدا به کار مى‏برد، در این صورت او به وسیله چیزى که تو بدان بدبخت شده‏اى خوشبخت شده و یا وارثى است که با مال تو به میدان معصیت دویده و دچار هواى نفس گشته و به سیه‏روزى مبتلا شده است، در این صورت تو با گذاردن مال براى او به شقاوت و بدبختى‏اش کمک کردى!! این را بدان که هیچ‏یک از این دو وارث، سزاوار این نیستند که آنان را بر خود مقدّم بدارى.

چه بهتر که وارث به خدا سپرده شود و خود انسان از مالى که به دست آورده براى آباد کردن قیامتش بهره بگیرد.

حکمت 421: قالَ علیه السلام: إِنَّ أَعْظَمَ الْحَسَراتِ یَوْمَ القِیامَةِ حَسْرَةُ رَجُلٍ کَسَبَ مالًا فى غَیْرِ طاعَةِ اللّهِ فَوَرَثَهُ رَجُلٌ فَأَنْفَقَهُ فى طاعَةِ اللّهِ سُبْحانَهُ فَدَخَلَ بِهِ الْجَنَّةَ وَدَخَلَ الأَوَّلُ بِهِ النّار.

بزرگ‏ترین اندوه‏ها در قیامت، اندوه مردى است که از راه حرام کسب دارایى کرده و آن را مردى به ارث برد که در طاعت و بندگى خدا خرج کند، اندوه براى این که به خاطر کسب حرام باید به عذاب رود و حسرت براى این که مى‏بیند وارثش براى انفاق مال در راه خدا به بهشت مى‏رود!!

راستى عجب است، آنجا که وارث انسان از مال حلال آدمى ارث ببرد انسان‏ مسئول پس دادن حساب آن است و آنجا که وارث از مال حرام ارث ببرد، و با معیارهاى الهى آن را پاک کرده، در راه خدا خرج کند، انسان باید در قیامت به جهنم رفته و شاهد بهشت رفتن وارث خود باشد.

بنابراین ترس براى اهل و عیال براى بعد از خود ترس بى‏جایى است و این ترس با ارث گذاشتن و انتقال قدرت به زن و فرزند، نباید معالجه شود و اصولًا انسان نباید چنین ترسى به خود راه بدهد، بلکه کسى باید براى بعد از خود، بر اهل و عیالش بترسد که آنان را با دست خود از مدار بندگى حق خارج کرده و از آراسته شدن به تربیت الهى محروم کرده است!!

روى هم رفته، این چند نوع ترس و هر آنچه مشابه آن است، از نظر بیداران راه مذموم است و ریشه و علّت آن تنها جهل به واقعیّت‏ها و دور ماندن از حقایق است.

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( دوشنبه 90/12/1 :: ساعت 2:6 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

عزاداری از سنت های پیامبر اکرم (ص) است
سعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلام
سبک زندگی قرآنی امام حسین (علیه السلام)
یاران امام حسین (ع) الگوی یاران امام مهدی (عج)
آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟
ارزش اشک و عزا بر مصائب اهل بیت علیهم السلام
پیوستگان و رهاکنندگان امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام در آیینه زیارت
پیروان مسیح بر قوم یهود تا روز قیامت برترند!
نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین «علیه السلام»
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 171
>> بازدید دیروز: 221
>> مجموع بازدیدها: 1327305
» درباره من

بشنو این نی چون حکایت می کند

» فهرست موضوعی یادداشت ها
دینی و مذهبی[871] . عشق[360] . آشنایی با عرفا[116] . جدایی از فرهنگ[114] . موسیقی[66] . داستانک[2] . موعود . واژگان کلیدی: بیت المال . صحابی . عدالت . جزیه . جنایات جنگ . حقوق بشردوستانه . حکومت . خراج . علی علیه‏السلام . لبنان . مالیات . مصرف . مقاله . منّ و فداء . ادیان . اسرای جنگی . اعلان جنگ . انصاری . ایران . تقریب مذاهب . جابر .
» آرشیو مطالب
نوشته های شهریور85
نوشته های مهر 85
نوشته زمستان85
نوشته های بهار 86
نوشته های تابستان 86
نوشته های پاییز 86
نوشته های زمستان 86
نوشته های بهار87
نوشته های تابستان 87
نوشته های پاییز 87
نوشته های زمستان87
نوشته های بهار88
نوشته های پاییز88
متفرقه
نوشته های بهار89
نوشته های تابستان 89
مرداد 1389
نوشته های شهریور 89
نوشته های مهر 89
آبان 89
آذر 89
نوشته های دی 89
نوشته های بهمن 89
نوشته های اسفند 89
نوشته های اردیبهشت 90
نوشته های خرداد90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد90
نوشته های شهریور90
نوشته های مهر 90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد 90
نوشته های مهر 90
نوشته های آبان 90
نوشته های آذر 90
نوشته های دی 90
نوشته های بهمن 90
نوشته های اسفند90
نوشته های فروردین 91
نوشته های اردیبهشت91
نوشته های خرداد91
نوشته های تیرماه 91
نوشته های مرداد ماه 91
نوشته های شهریور ماه91
نوشته های مهر91
نوشته های آبان 91
نوشته های آذرماه91
نوشته های دی ماه 91
نوشته های بهمن ماه91
نوشته های بهار92
نوشته های تیر92
نوشته های مرداد92
نوشته های شهریور92
نوشته های مهر92
نوشته های آبان92
نوشته های آذر92
نوشته های دی ماه92
نوشته های بهمن ماه92
نوشته های فروردین ماه 93
نوشته های اردیبهشت ماه 93
نوشته های خردادماه 93
نوشته های تیر ماه 93
نوشته های مرداد ماه 93
نوشته های شهریورماه93
نوشته های مهرماه 93
نوشته های آبان ماه 93
نوشته های آذرماه 93
نوشته های دیماه 93
نوشته های بهمن ماه 93
نوشته های اسفند ماه 93
نوشته های فروردین ماه 94
نوشته های اردیبهشت ماه94
نوشته های خرداد ماه 94
نوشته های تیرماه 94
نوشته های مرداد ماه 94
نوشته های شهریورماه94
نوشته های مهرماه94
نوشته های آبان ماه94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
پیام شهید -وبگاه شهید سید علی سعادت میرقدیم
دانشجو
(( همیشه با تو ))
همراه با چهارده معصوم (علیهم السلام )ویاران-پارسی بلاگ
بر بلندای کوه بیل
گل رازقی
نقاشخونه
قعله
hamidsportcars
ir-software
آشفته حال
بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن
سرباز ولایت
مهندس محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
بهارانه
*تنهایی من*
بلوچستان
تیشرت و شلوارک لاغری
اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی
کشکول
قدم بر چشم
سه ثانیه سکوت
نگارستان خیال
گنجدونی
بهارانه
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
نگاهی نو به مشاوره
طب سنتی@
سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام
اکبر پایندان
Mystery
ermia............
پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ...
اسیرعشق
چشمـــه ســـار رحمــت
||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *||
کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب
جلال حاتمی - حسابداری و حسابرسی
بهانه
صراط مستقیم
تــپــش ِ یکــ رویا
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
سلحشوران
گیاه پزشکی 92
مقبلی جیرفتی
تنهایی افتاب
طراوت باران
تنهایی......!!!!!!
تنهای93
سارا احمدی
فروشگاه جهیزیه و لوازم آشپزخانه فدک1
.: شهر عشق :.
تا شقایق هست زندگی اجبار است .
ماتاآخرایستاده ایم
هدهد
گیسو کمند
.-~·*’?¨¯`·¸ دوازده امام طزرجان¸·`¯¨?’*·~-.
صحبت دل ودیده
دانلود فایل های فارسی
محقق دانشگاه
ارمغان تنهایی
* مالک *
******ali pishtaz******
فرشته پاک دل
شهیدباکری میاندوآب
محمدمبین احسانی نیا
کوثر ولایت
سرزمین رویا
دل نوشته
فرمانده آسمانی من
ایران
یاس دانلود
من.تو.خدا
محمدرضا جعفربگلو
سه قدم مانده به....
راز نوشته بی نشانه
یامهدی
#*ReZa GhOcCh AnN eJhAd*#(گوچـی جـــون )
امام خمینی(ره)وجوان امروز
فیلم و مردم
پیکو پیکس | منبع عکس
پلاک صفر
قـــ❤ــلـــــب هـــــای آبـــــی انــ❤ـــاری
اسیرعشق
دل پرخاطره
* عاشقانه ای برای تو *
farajbabaii
ارواحنا فداک یا زینب
مشکات نور الله
دار funny....
mystery
انجام پروژه های دانشجویی برای دانشجویان کنترل
گل یا پوچ؟2
پسران علوی - دختران فاطمی
تلخی روزگار....
اصلاحات
گل خشک
نت سرای الماس
دنیا
دل پر خاطره
عمو همه چی دان
هرکس منتظر است...
سلام محب برمحبان حسین (ع)
ادامس خسته من elahe
دهکده کوچک ما
love
تقدیم به کسی که باور نکرد دوستش دارم
گروه اینترنتی جرقه داتکو
مدوزیبایی
من،منم.من مثل هیچکس نیستم
Tarranome Ziba
پاتوق دختر و پسرای ایرونی
اسرا
راه زنده،راه عشق
وبلاگ رسمی محسن نصیری(هامون)(شاعر و نویسنده)
وب سایت شخصی یاسین گمرکی
حسام الدین شفیعیان
عکسهای سریال افسانه دونگ یی
ܓ✿ دنـیــــاﮮ مـــــــن
Hunter
حسام الدین شفیعیان
دهکده علم و فناوری
اسیرعشق
دختر باحال
*دلم برای چمران تنگ شده.*
♥تاریکی♡
به یادتم
باز باران با محرم
تنهایی ..............
دوستانه
هرچه می خواهد دل تنگم میذارم
زندگی
نیلوفر مرداب
فقط طنزوخنده
تینا!!!!
شیاطین سرخ
my love#me
سرزمین خنگا
احکام تقلید
•.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.•
فوتسال بخش جنت (جنت شهر )
حقیقت صراط
...دیگه حسی نمونده
زیر اسمان غربت
شهید علی محسنی وطن
سکوت(فریاد)
عاشقانه ها
خودمو خدا تنها
دانستنی های جالب
ermia............
حجاب ایرانی
عرفان وادب
دل خسته
عاشقانه های من ومحمد
هر چه میخواهد دله تنگت بگو . . .
sharareh atashin
mehrabani
khoshbakhti
______>>>>_____همیشگی هااا____»»»»»_____>>>>
دخترونه
قلبی خسته ازتپیدن
عشـ۩ـق یـ۩ـعنی یـ۩ـه پــ۩ـلاک......
تینا
مذهب عشق
مناجات با عشق
داستان زندگی من
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
عاشق فوتبال
کشکول
حاج آقا مسئلةٌ
صدا آشنا
کد بانوی ایرانی
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
« یا مهدی ادرکنی »
وبلاگ تخصصی کامپیوتر - شبکه - نرم افزار
::::: نـو ر و ز :::::
توکای شهر خاموش

.: اخـبـار فـنـاوری .:
Biology Home
شــــــــــــــهــــدای هــــــــــــــســـتــه ایـــــــــــــ
مثبت گرا
تک آندروید
امروز
دانستنی / سرگرمی / دانلود
°°FoReVEr••
مطلع الفجر
سنگر بندگی
تعصبی ام به نام علی .ع.
تنهایی.......
دلـــــــشــــــــکســـــته
عاشقانه
nilo
هر چی هر چی
vida
دلمه پیچ, دستگاه دلمه پیچ Dolmer
هسته گیر آلبالو
آرایشگری و زیبایی و بهداشت پوست
عکس های جالب و متحرک
مرکز استثنایی متوسطه حرفه ای تلاشگران بیرجند
دیجی بازار
نمونه سوالات متوسطه و پیش دانشگاهی و کارشناسی ارشد
bakhtiyari20
زنگ تفریح
گلچین اینترنتی
روستای اصفهانکلاته
پایه عکاسی مونوپاد و ریموت شاتر بلوتوث
سرور
عاطفانه

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان


























































































» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب