چه می دانم ، شاید این فرشته هایی که این شبه آدم ها را درست می کنند واقعا
غرض خاصی هم نداشته باشند، واقعا با همکار و همقطار سابقشان شیطان همدست و
همداستان نباشند، ولی لااقل این هست که اگر هم توطئه ای در کار نباشد، اینها
کنتراتی کار می کنند، تقلبی کار می کنند، نمی دانم، شاید زورکی و اجباری کار
می کنند، یا خدا روز مزدشان نکرده، کار مزدی کار می کنند، یعنی مثلا هر راس
آدم که بسازند، مثلا یک قران پولش را می گیرند، یک قران؟! چه خبر است؟ چهار
پول ، نیم عباسی، یک غاز، این است که تمام هم و غمشان زیاد درست کردن است،
بالا بردن سطح تولید است! حالا هرجور شد، هرچه از آب درآمد! رقابتی که در کار
نیست، عرضه و تقاضا و انتخابی که در این بازار نیست، وانگهی مگر مایه ی اصلیش
چیست؟ خود خداوند بارها در تورات و قرآن فرموده گل، خاک ، لایه ی ته نشسین شده
، لجن بد بو و گند، خب مگر از گل و لای لجن می خواهی چه از آب در آید؟...
من از روی همین آدم هایی که درست می کنند و هر روز خر در خروار هی می دهند
بیرون فهمیدم که آنها کار مزدی اند ، تقلب می کنند، حتی توی همین لجن و گل و
لای هم آشغال می زنند، از مایه ی روح و احساس و عقل و زیبایی و آن بارقه ی
قدسی اهورایی می دزدند، کش می روند و ریشه و پی و چربی و روده و شکمبه پر شده
و استخوان و پوست و پشم و قازوراتش را زیاد تر می کنند...
بقدری آنجا سرشان شلوغ و حواسشان پرت است و از روی بی اعتنایی و سهل انگاری و
دست پاچگی کار می کنند که گاهی اصلا اسباب و لوازم آدمها را عوضی می بندند،
مثلا زبانی را که برای یک آدم حسابی ساخته اند و مال یک شخص شرافتمند وخوش سخن
و پاکدامن و مهربان بوده است، می گذارند توی دهن یک دزد قلتاق پاچه ورمال! چشم
و لب و ماسک صورت را که برای یک تیپ معصوم دوست داشتنی پر محبت و صمیمی و
فداکار ساخته بوده اند ، می کشند به کله یک رند هفت خط بدکاره ی رذل! کله ای
را با سر تراشیده و پیشانی مهر شده و ریش توپی دقیقا خط کشی شده و لبهای غنچه
کوچک و باریک فرورفته در ریش و شارب ساخته اند برای ذکر و ورد و صلوات و تلاوت
و پیشانی پینه بسته ریخته شده برای سحده های طولانی مادام العمری و نافله ها و
نماز های صد رکعتی در دلهای تاریک شبها و دمهای نیم روشن سحرها، اما از
دستپاچگی گذاشته اند رو گردن شارلاتانهای مارگیر روباه صفت ، زالو عمل بوقلمون
رنگ، جیب بر ، چشم بند بی رحمی که وقتی در دوره ی امام یا پیغمبری به بازار
تاریخ می رسند، می شوند یهودا، بلعم باعورا و سامری و مسیلمه کذاب و شمر ذی
الجوشن و قاتل امام و پیغمبر...”