سلامت جسم
مسئله دانشاندوزى و کسب عشق و تنفّر و تهذیب نفس و اجراى فرامین الهى که در بخشهاى قبل توضیح داده شد، نیاز شدید به سلامت جسم و بهداشت بدن دارد.
کسى که گرفتار ناتوانى جسم است، و دچار مرض، چگونه دانش بیاموزد و با چه حالى دنبال تحصیل علم رود؟ و با چه نشاطى بشناخت زیبائىها و نازیبائیها براى شعله ور ساختن عشق و برافروختن تنفر اقدام کند. آن زمان که انسان دچار کسالت و مرض است، یا گرفتار علل تنبلى و کسالت چهسان میتواند به تهذیب نفس برخاسته و براى آراستن خویش بفضائل و زدودن رذائل فعالیت نماید، بدن علیل کجا میتواند واجبات و احکام، و فرامین ریشهدار الهى را در تمام جوانب حیات مخصوصا در میدان مبارزه با دشمنان پیاده کند؟
اینجاست که نقش سلامت جسم براى فراهم آوردن انواع کمالات روحى و فکرى معلوم میگردد، از قول حکیمان نقل میکنند که گفتهاند العقل السّلیم فى الجسم السّلیم: عقل سالم در جسم سالم است.
اسلام براى تأمین سلامت جسم چه در قرآن، چه در روایات قواعد بسیار مهمى دارد، که در جسم سالم است.
اسلام براى تأمین سلامت جسم چه در قرآن، چه در روایات قواعد بسیار مهمى دارد، که در کتابهاى فقهى از جمله در باب طهارت و اطعمه و اشربه و صید ذباحه بازگو شده، و میتوان ادعا کرد این سه باب مهم فقهى بیش از چند هزار قانون و قاعده مهم و اساسى دارد.
میگویند امیرى بخاطر عشق به پیامبر طبیبى بمدینه فرستاد، و فرمان داد که در آن شهر از مردم مریض عیادت کن، طبیب مدتى در مدینه بسر برد، در آن مدت بیمارى باو مراجعه نکرد، به پیامبر شکایت برد، حضرت فرمود: من بمردم گفتهام قبل از گرسنه شدن چیزى نخورند، و قبل از سیر شدن دست از غذا بردارند، بهمین جهت مردم کمتر گرفتار درد و رنجند، طبیب عرضه داشت اصل طب و بهداشت را باینان تعلیم کردهاى و اگر مردم باین دستور عمل کنند از آلام جسمى دور خواهند بود.
نبى بزرگ میفرمود المعدة رأس کلّ داء: شکم سر تمام امراض است، آرى پرخورى، نخوردن، بد خوردن، غذاى ناباب و غیر بهداشتى تناول کردن علت ناراحتىهاى فراوان است، این واقعیتى است که جهان امروز پس از سالیان دراز بآن پى برده و بهمین خاطر در تمام ممالک ادارهاى عریض و طویل با بودجههائى گزاف تحت عنوان نظارت و کنترل بر مواد غذائى بوجود آمده، ولى بخاطر بىایمانى بسیارى از مردم این اداره در بسیارى از کشورها معجزهاى نشان نداده، زیرا ظاهر فروشگاههاى مواد غذائى بسیار زیبا و چشمگیر، اما باطنش همچون گور کافر پر از عذاب خداست. آیه شریفه 31 سوره الاعراف کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ.
گرچه مفهوم فوقالعاده گستردهاى دارد و مصداق اتمش زرداران و زورداران و مفتخواران و غارتگران و چپاولگران بینالمللى و عمال کثیف آنان هستند، ولى از مصداق معمولى آن که پرخوران هستند و آنان که رعایت آداب خوردن و آشامیدن ندارند نیز نباید غفلت داشت که اکثر مردم را شامل شده و آنان را بخاطر ضربه زدن بسلامت جسم از حوزه محبت الهى دور میکند.
قرآن مجید اعمال و مواد ضامن سلامت جسم را بر انسان حلال دانسته و بهیچکس حق ممنوع کردن مواد لازم براى بدن را نداده، و نیز مواد زیانآور را از قبیل خون، میته، گوشت خوک، حلال گوشتى که در چهارچوب قانون کشته نشده، حرام گوشتانى که در قانون برشمرده شراب بهر نوعى که تهیه شود حرام و ممنوع کرده و کسى حق حلال کردن خباثت و ارجاس را بر خود ندارد.
امام ششم مطابق روایتى که در وسائل نقل شده میفرماید:
خداوندى که پدیدآرنده جسم و جان است بمقتضاى حکمتش آنچه براى بدن سلامتآور بوده حلال کرده، و هرچه براى این کارگاه پر از اسرار زیان داشته ممنوع و حرام اعلام نموده است.
اسلام با توجه باینکه امراض جسمى، آثار زیانبارى براى روح و عقل دارد، مردم را بحفظ سلامت جسم دعوت نموده، و توجه باینموضوع را از اهم واجبات دینى شمرده است.
اسلام براى تأمین سلامت جسم در مسئله نور، هوا، خانه، لباس و رنگ و دوخت آن، کفش، وقت خواب، مقدار کار، استحمام، وسائل شخصى و عمومى، بهداشت محیط، مسئله اموات، دهان و دندان و ..... قواعد پرارزشى دارد که مراجعه بکتاب وسائل شما را با آن قواعد آشنا میسازد، و نیز در این زمینه کتابهاى مهم فقهى از قبیل شرایع، شرح لمعه، طهارت شیخ، طهارت حاج آقا رضا، جواهر، مستمسک العروه، فروع کافى شما را با قواعد بهداشت در اسلام روبرو خواهد کرد.
و نیز میتوان به کتابهاى فارسى در این زمینه از قبیل طب و بهداشت در اسلام، فلسفه و احکام، طب النبى و طب الصادق و طب الرضا، و بهداشت و ازدواج در اسلام و مطهرات در اسلام مراجعه کنید. در اینجا تذکر یک نکته فوقالعاده ضرورى بنظر میرسد، و آن اینکه در شرع و در تحقیقات علمى و برنامههاى تجربى ثابت شده، که آنچه بر بدن میگذرد در جهان عقل و روحتأثیر مستقیم دارد، و هرچه بر روح و عقل بر بدن اثر میگذارد، خوشحالى، اندوه، ترس، اندیشه، خودخورى، شجاعت، محبت، احساسات همه از عوارض نفسند، ولى نفس پس از برخورد بیکى از این عوارض اثرش را بر بدن ظاهر میکند، کسى که دچار ترس میشود، قلبش به طپش میافتد، زبانش لکنت پیدا میکند، رنگش میپرد زانویش سست میگردد، بیخوابى گریبانش را میگیرد، کنترل اعصاب از دستش میرود، از آن طرف هنگام عارضه سرماخوردگى، حصبه، وبا، سل، سرطان که همه مربوط ببدن است بر روح و روان اثر میگذارند، آدم مریض کمحوصله میشود، اندوه او را احاطه میکند؛ اراده و تصمیم و عزمش بهم میخورد، عصبانیت باو دست میدهد و .... روى این حساب غذاهائى که در دسترس است، هریک پس از هضم شدن علاوه بر تأمین نیاز جسم بر روان هم اثر میگذارد.
قسمتى از داروهاى روانشناسان براى معالجه مریض روانى غذا و میوه است، براى ایجاد رقت قلب، تحریک عواطف، شعلهور ساختن احساسات از انواع میوهجات و مواد غذائى استفاده مینمایند در این زمینه اگر بخواهید بدریافت عالیترین مسائل در همه زوایاى موضوع نائل آئید بکتاب اولین دانشگاه و آخرین پیامبر رجوع کنید.
اسلام نسبت باینموضوع عقیده گستردهترى دارد، و سخنانى ماوراى آنچه دانشمندان ثابت کردهاند، آئین الهى میگوید مواد غذائى نهتنها در ظاهر روان و نفس و مشاعر و احساسات و غرائز اثر میگذارد بلکه در نیت و حال و معنویت و روحانیت و ملکوت وجود هم اثر دارد، چنانچه مواد غذائى از راه حلال و کسب صحیح و نیروى بازو و قوت زانو و عرق جبین بدست آید، تاثیرى الهى و اثرى نورانى در جان میگذارد، ولى اگر همان مواد از طریق نامشروع و حرام بچنگ افتد اثر نامطلوب در وجود انسان باقى خواهد گذاشت.
در کتب مهم روایتى آمده که مردم حرامخور از شنیدن پند و موعظه و نصیحت روى گردانند، و وعظ نسبت بآنان همچون میخ آهنین بر سنگ است.
و نیز آمده که مردم حرامخور، از عبادت روىگردانند، و سستى و کسالت و تنبلى بر آنان حاکم است، مینویسند شخصى در برنامه بندگى کسل بود، علت و سببش را در یک لقمه حرام یافت، پس از آن که بجبران آن برخاست سستى در بندگى از وجودش رخت بربست و همراه با نشاط و خوشحالى شد.
نوشتهاند: امام سجاد بحضرت حسین علیه السلام عرضه داشت مگر این مردم را موعظه نکردید؟ امام فرمود چرا همه ما بموعظه آنان اقدام کردیم اما کسى گوش نداد عرضه داشت چرا؟
فرمود براى آنکه شکمهاى آنان از حرام پر شده بود.
یکى از شرایط توبه و بازگشت بحق بنا بقول على علیه السلام در نهج البلاغه و تح العقول، آب کردن گوشتهائى است که بهنگام گناه یا از حرامخورى بر بدن انسان روئیده.
ملتى که از خوردن ربا، مال غصبى، دزدى، تقلب، کمفروشى، زور، خوددارى نداشته باشند، بانواع معاصى و گناهان گرفتار خواهند بود.
روى این حساب اسلام علاوه بر کتاب طهارت و خوردن و آشامیدن کتاب مهمى تحت عنوان حلال و حرام دارد، که آن کتاب مجموعهایست از آیات قرآن و روایات وارده از نبى اکرم و ائمه طاهرین علیهم السلام. امّا آیات: «یا أَیُّهَا الرُّسُلُ کُلُوا مِنَ الطَّیِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً» «23» هان اى پیامبران از غذاهاى پاکیزه تناول کنید، آنگاه باجراى فرمان خداوند برخیزید، بدون تردید هدف از طیب بودن غذا فقط بهداشت ظاهر آن نیست، بلکه پاک بودن و حلال بودن غذا مطرح است، و این معنا در تمام آیات مربوط به غذا جاریست.
وَ لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ وَ تُدْلُوا بِها إِلَى الْحُکَّامِ لِتَأْکُلُوا فَرِیقاً مِنْ أَمْوالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ: «24»
مال یک دیگر را بحرام مخورید، زمینه خوردن مال مردم را براى فرمانروایان متجاوز و ستمگر فاهم نیاورید، آنان به پشتیبانى شما مال مردم را بزور و ستم گرفته و بحرام و گناه میخورند:
إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامى ظُلْماً إِنَّما یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَیَصْلَوْنَ سَعِیراً: «25»
آنان که بناروا مال یتیمان را میخورند فقط آتش میخورند، اینان بزودى در آتش غضب الهى جاى خواهند گرفت.
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِیَ مِنَ الرِّبا إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ ... .. فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ... .. وَ إِنْ تُبْتُمْ فَلَکُمْ رُؤُسُ أَمْوالِکُمْ ... .. وَ مَنْ عادَ فَأُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ: «26»
شما اى گروه مؤمن در راه الهى خودنگهدار باشید و از گناه بپرهیزید، از ربا چشم پوشیده و اینگونه مال حرام را رها کنید زیرا ایمان اقتضا دارد که از چنین برنامه خطرناکى چشم بپوشید چنانچه روى هب ربا آوردید اعلان جنگ با اللّه و رسولش دهید، توبه این گناه باینست که اصل مال و سرمایه خویش را برداشته و مازاد آن را بصاحبان مال برگردانید، چنانچه باین عمل کثیف ادامه دهید براى همیشه اهل جهنم خواهید بود.
در این آیات بخصوص در آیه حرمت مال یتیم دقت کنید، آنجا که میگوید مال یتیمخور آتش میخورد، تا معلوم گردد که مال حرام بهر کیفیتى که باشد در برنامههاى معنوى انسان تأثیر سوء میگذارد.
روایات:
قال رسول اللّه، من سعى على عیاله من حلّه فهو کالمجاهد فى سبیل اللّه و من طلب الدّنیا حلالا فى عفاف کان فى درجة الشهداء: «27»
آنکس که بخاطر زن و فرزند در راه بدست آوردن حلال بکوشد، همانند جنگجوى در راه خداست، و بدست آوردن مال دنیا از راه مشروع و حفظ عفت نفس بهرهاش همچون بهره شهید از شهادت است.
قال رسول اللّه من اکل الحلال اربعین یوما نوّر اللّه قلبه و اجرى ینابیع الحکمة من قلبه على لسانه: «28»
آنکس که چهل روز از مال حلال و خالص بخورد، خداوند دلش را نورانى کرده، و چشمههاى حکمت از درونش بر زبانش جارى گرداند.
روى انّ سعدا سأل رسول اللّه ان یجعله مجاب الدّعوة فقال له: اطب طعمتک تستجب دعوتک «29»
سعد از رسول خدا خواست که از خداوند بخواهید مرا مستجاب الدعوة کند، پیامبر فرمود غذایت را حلال کن دعایت مستجاب میشود.
قال رسول اللّه کلّ لحم نبت من حرام فالنّار اولى به «30»: هر گوشتى در بدن از حرام بروید آتش جهنم از هر چیزى برایش بهتر است.
قال رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله. من اصاب مالا من مأثم فوصل به رحما او تصدّق به او انفقه فى سبیل اللّه جمع اللّه له ذلک جمیعا ثمّ قذفه فى النّار: «31»
آنکس که از راه حرام و از طریق گناه به ثروتى برسد، آنرا بخویشان فقیر بدهد، یا در مجراى صدقه بگذارد، یا خلأى را در اسلام پر کند، خداوند مجموع این اعمال را جمع کره و با صاحبش بآتش جهنم پرتاب میکند.
قال رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله: درهم من ربا اشدّ من ثلاثین زنیة فى الاسلام: «32»
پیامبر بزرگ فرمود: در اسلام گناه یک درهم ربا از سى زنا سنگینتر است.
خالد بن نجیح میگوید: امام صادق علیه السلام فرمود: هریک از دوستانتان را که دیدید از قول من سلام برسانید و بآنان بگوئید: امام ششم فرزند حضرت باقر گفت: تقوا و پرهیزکارى پیشه کنید، و از آنچه نزد خداست بخواهید، بخدا قسم آنچه را بشما میگویم اول خود عمل میکنم، فعالیت و کوشش مثبت داشته باشید، و پس از نماز صبح بطلب روزى برخیزید، و تنها در بدست آوردن حلال آن بکوشید زیرا خداوند روزى حلال مقرر رده و در سایه کوشش بدون فاصله بشما میرسد، بدون تردید بهنگام فعالیت براى مال حلال از کمک الهى برخوردار خواهید شد. «33»
قال الصادق علیه السلام: کسب الحرام یبین فى الذرّیة. «34»
امام ششم فرمود: آثار مال حرام در نسل انسان آشکار میشود.
مگر نه اینست که در دانش تجربى ثابت شده، آثار جسمى و صفات بوسیله ژن به نسل آینده منتقل میشود، آیا این روایت نمیخواهد همین مسئله را بگوید؟ راستى اسلام در تمام برنامههایش معجزه و خارقالعادها ست.
بنابراین همانطور که مشروبات الکلى، اعتیادات خطرناک، گناهان صغیره و کبیره، گوشت حیوانات حرام گوشت از قبیل خوک، غذاى غیر بهداشتى در بدن و فکر اثر میگذارد، غذاى دست آمده از راه نامشروع هم آثارش در ایمان، عواطف، وجدان و فطرت آدمى و بخصوص در مسئله بندگى نسبت بخدا آشکار میگردد.
رویهم رفته نقش سلامت جسم از هر جهت چه در قسمت بهداشت ظاهرى غذا چه در جهت حلال بودن آن در فراهم آوردن فضائلى که در بخش هاى قبل توضیح داده شد عمدهترین نقش است، و بهداشت و سلامت جسم براى ایجاد نیروى «خودنگهدارى و خویشتندارى» و تقوا از علل مهمّ است، و تا انسان از سلامت جسم و غذاى حلال برخوردار نباشد، نمیتواند بمبارزه با دشمنان درونى و برونى برخیزد.
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- علم اخلاق ص 15
(2)- علم اخلاق ص 22
(3)- آل عمران 159
(4)- البقره 129 آل عمران 164 جمعه 2
(5)- سفینة البحار ج 1 ص 411
(6)- محجة البیضاء ج 3 ص 284
(7)- محجة البیضاء ج 3 ص 284
(8) سفینة البحار ج 1 ص 410- 411
(9) سفینة البحار ج 1 ص 410- 411
(10) سفینة البحار ج 1 ص 410- 411
(11) سفینة البحار ج 1 ص 410- 411
(12) سفینة البحار ج 1 ص 410- 411
(13) سفینة البحار ج 1 ص 410- 411
(14)- التوبه 105
(15)- المؤمنون 51
(16)- سبا 11
(17)- النساء 57
(18)- المائده 9
(19)- سفینة البحار ج 2 ص 279
(20)- اصول کافى ج 2 ص 59
(21)- اصول کافى ج 2 ص 59
(23)- المؤمنون 51
(24)- المؤمنون 51
(25)- بقره 188- 275- 279
(26)- بقره 188- 275- 279
(27)- محجة البیضاء ج 3 ص 203- 204
(28) محجة البیضاء ج 3 ص 204- 206
(29) محجة البیضاء ج 3 ص 204- 206
(30) محجة البیضاء ج 3 ص 204- 206
(31) محجة البیضاء ج 3 ص 204- 206
(32) محجة البیضاء ج 3 ص 204- 206
(33) محجة البیضاء ج 3 ص 204- 206
(34) محجة البیضاء ج 3 ص 204- 206
ادامه دارد . . .