سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شنیدم مردی از امام صادق علیه السلام می پرسید :«کسی می گوید که دوستت دارم . من از کجا بدانم که [واقعا] دوستم دارد ؟». [صالح بن حکم]
بشنو این نی چون حکایت می کند
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» غفلت، ریشه امراض روحى‏

چون انسان در وادى معرفت قدم بزند، یعنى معلّم زندگى خویش را انبیا و امامان و عالم واجد شرایط قرار دهد و آن معرفت را به عمل تبدیل کند، دست توفیق دستش را گرفته از دام هوا و هوس رهاییش دهد و نفس، او را در برابر حق تسلیم نموده از دام هر نوع غرور آزادش نماید، در این وقت است که از معامله آخرت به دنیا که بدترین و خسارت بارترین معامله است دورى جسته و به فرموده حضرت صادق علیه السلام در ابتداى روایت باب غرور افضل را به ادنى معامله نمى‏کند.

امام صادق علیه السلام در دنباله روایت مى‏فرماید:

در نفس، خودبین مباش و بر خویش به دیده عجب نظر مکن، چه بسا که به مال و ثروت و صحت و سلامتت مغرور شوى و از یاد مرگ و انتقال از این عالم به عالم دیگر غافل گردى که این غفلت ریشه بسیارى از امراض روحى و علّت بسیارى از گناهان و معاصى است.

و چه بسا که بر اثر بى‏خبرى از خویش و اعجاب، نسبت به نفس و طول عمر و داشتن اولاد و یار و رفیق مغرور گشته و تصور کنى نجات و لذت و راحتى در داشتن اولاد و یار است، در حالى که این طور نیست چه بسیار مردمى که بر اثر اولاد و رفیق اهل جهنم شدند!

و بسا باشد که فریفته به حال و مال و آرزو گردى و به خاطر رسیدن به پاره‏اى از آمال و آرزوهایت گمان کنى به مقصود رسیده و سلوکت سلوک صادقانه بوده، در حالى که هر حالى و هر مالى و هر آرزویى آراسته به حقیقت نیست، مگر آن که‏ هماهنگ با واقعیت‏هاى الهى باشد.

و چه بسا فریفته شوى به آنچه دیگران به تو گمان دارند که تو خوف الهى دارى و اظهار ندامت و پشیمانى مى‏کنى، در حالى که حضرت حق در دل تو خلاف آن بیند و ملاحظه کند آنچه از تو بروز مى‏کند از صمیم قلب نیست، آه که این غرور چه غرور خطرناکى است!!

و چه بسا که خود را به زور و جبر و از روى بى‏میلى به عبادت وادار کنى، در حالى که حضرت حق از تو عبادت با شوق و خالصانه خواسته و تو به آن عبادت زورى مغرور شوى و تصور کنى در درگاه حضرت دوست کارى کرده‏اى، راستى این غرور چه نفعى به حال تو دارد، آیا از این حال غیر خسارت در دنیا و آخرت چیز دیگرى نصیب تو خواهد شد!

و چه بسیار که به دانش و نسب خود افتخار کنى و از عیوبى که در دریاى وجودت موج مى‏زند و خدا بر آن آگاه است غافل باشى و خلاصه تصور کنى خیلى شایسته‏اى در حالیکه حق مى‏داند خیلى بد و آلوده‏اى!!

و چه بسا باشد در حال دعا باشى و به خیال خود خدا را مى‏خوانى در حالى که منظورت غیر است و به این دعاى دور از حقیقت مغرور شوى و تصور کنى اهل دعایى در حالى که اهل ریایى!!

که با دل آلوده و قلب تاریک و خدعه و نیرنگ آن هم در حریم حرم دوست کسى به جایى نرسد، بلکه به هلاکت و بدبختى خود کمک مى‏کند.

حاصل آن که چنان که کوفته‏هاى مزمن بى‏قلع ماه به اصلاح نمى‏آید، امراض روحانى هم بى‏رادع قوى از نفس سلب نمى‏شود، چنان که این ضعیف، از مؤمنى شنیدم که مى‏گفت:

از من در اوایل سنّ خلاف شرعى واقع شد و از آن عمل توبه کردم و بعد از چند شب به خواب دیدم که کسى نامه عمل را به من مى‏نمایاند و آن عمل در آنجا نوشته است؛ من به خود گفتم: سبحان اللّه من از آن عمل توبه کردم چرا در اینجا باشد؟

آن شخص گفت: اگر تو این نوشته را مى‏توانى محو کرد به حیثیّتى که اثر از او نباشد، توبه تو قبول است، وگرنه، نه و این کنایه از گریه و استغاثه است چنان که مذکور شد.

و چه بسا باشد که تو نصیحت کنى مردم را و به اعتقاد خود کار خوب مى‏کردى و در باطن غرض تو جلب قلوب ایشان باشد نه تخویف‏ «1» الهى!!

 

غفلت عالم‏

محققان گفته‏اند:

اگر واعظ از متابعت اقوال و افعال انبیا محروم باشد و مقصود او از وعظ، طلب شهرت و اظهار فضل خود باشد سخن او در صورت و معنى مؤثر نیاید، بلکه باطن مستمع را از کدورت غفلت او آفت‏هاى عظیم رسد!

عزیزا! علماى حقیقى و مشایخ معنوى چون قدم مبارک بر منبر وعظ نهند، جبّه‏ «2» و دستار عرض ندهند و هر طاعت که اداى آن بر خلق مستحب است بر خود سنّت دانند، چنان که در شأن اهل کتاب آمده:

[أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ‏] «3».

آیا مردم را به نیکى فرمان مى‏دهید و خود را [در ارتباط با نیکى‏] فراموش مى‏کنید؟

و این امت نیز در این معنا داخلند، بعضى به صورت علما به زرق و ریا آستین افشان و دامن کشان بر سر چوپ پاره برآیند و براى جرّ منفعت از طریق تلبیس‏ «4»، خود را مضحکه ابلیس سازند و بعضى در لباس فقر به جهل و تقلید سجاده بر دوش و از غایت غفلت بى‏عقل و هوش.

عزیز من! کاملى باید که ناقصان را وعظ گوید، بیدارى باید که خفتگان را برانگیزد، ندانسته‏اى که نابینا، راهبرى را نشاید و از بیماران طبیبى نیاید!

الهى! ما را از مهالک حفظ کن، باطن و ظاهر ما را به نور رحمت و عنایتت صفا ده، ما را پایى براى حرکت نیست، اگر دست ما را نگیرى، در چاه بدبختى افتیم و درِ نجات به روى ما بسته خواهد شد.

الهى باز من را ده پر راز

 

که بنمایم به سمت دوست پرواز

مرا ده طعمه از تیهوى تقدیر

 

میفکن رشته‏ام بر دست کمپیر «5»

که برّد چنگل و منقارم این زن‏

 

چو عصفورم بریزد مشت ارزن‏

اگر از ارزنش جویم کرانه‏

 

زند بر فرق و گوید حیف دانه‏

دگر ره رحمت آرد بر من آن زال‏

 

دهد تتماج‏ «6» و گوید حال کن حال‏

چو نبود باز را تتماج در خور

 

زند مشتى چنان کم بشکند پر

زبار دل پر آمال مشکن‏

 

زشاهین حقیقت بال مشکن‏

مکن بیگانه از خود آشنا را

 

خدا را آشنایى کن خدا را

به عیسى روح قدسى هم عنان ساز

 

رفیق مهدى صاحب زمان ساز «7»

     

 

فریاد از دست مغرورانى که دزد راه انسانیّتند، آه از دست کسانى که در راه نیستند و براى آنان نسبت به حقایق عرفانى نیست، هدفى جز شهرت و شکم براى آنان وجود ندارد، با این همه حال به لباس دانایى و از همه بدتر معلّمى جلوه کرده و با مشتى ادعاى دور از حقیقت، به دعوت انسان‏ها برمى‏خیزند و در راه ساده‏دلان دام گسترده، آنان را فریب مى‏دهند، تا به وسیله آنان به نان و نوایى برسند و در جهت شکم و شهوت و تخیّلات شیطانى دلى از عزا درآورند، اینان دین خدا و آیات قرآن و روایات و اخبار را ملعبه دست قرار داده و انسان و انسانیت را با تمام وجود به مسخره گرفته‏اند.

جاهلند و مى‏گویند عالمیم، اسیرند و مى‏گویند آزادیم، آلوده‏اند و مى‏گویند وارسته‏ایم، بدبختند و مى‏گویند خوشبختیم، محتاج به معلمند و مى‏گویند استادیم، نیازمند به موعظه‏اند و مى‏گویند، واعظیم، اهل ضلالتند و مى‏گویند داراى هدایتیم، بساطى از خدعه و مکر و غلّ و غش پهن کرده و به صید آدمیان پرداخته و پس از صید عباد حق بیش از پیش دچار غرور شده و چند اسبه به سوى گمراهى و گمراه کردن مى‏تازند.

 

کلام امیرالمؤمنین علیه السلام درباره عالمان غافل‏

حضرت على علیه السلام- آن کانون معرفت و قلّه مرتفع عشق و حقیقت ایمان- درباره این نابکاران پست مى‏فرماید:

وَآخَرُ قَدْ تَسَمّى‏ عالِماً وَلَیْسَ بِهِ، فَاقْتَبَسَ جَهائِلَ مِنْ جُهّالٍ وَاضالیلَ مِنْ ضُلّالٍ، وَنَصَبَ لِلنّاسِ اشْراکاً مِنْ حَبائِلِ غُروُرٍ وَقَوْلِ زُورٍ.. «8».

انسان دیگرى نیز وجود دارد که نام عالم به خود گرفته و او عالم نیست این نابخرد، جهالت هایى را از نادانان و گمراهى‏هایى را از گمراهان کسب کرده، و دام‏هایى از طناب‏هاى فریبنده و گفتار بى‏اساس پیش پاى مردم گسترده است.

علامه جعفرى در شرح جمله بالا و چند جمله بعد از آن مى‏گوید:

کوشش‏ها کرده و تقلّاها به راه انداخته و شب و روزها را براى اثبات این که او مى‏داند و عالم است و باید از او فرا گرفت سپرى کرده است؛ زیرا آن نابخرد هدف حیات خود را در «به‏به» و «احسنت» و شنیدن صداى پاى پیروان در پشت سرش و حیران ماندن و به شگفتى درآمدن مردم درباره عظمت او دریافته است!!

اصطلاحاتى چند از آن کتاب و الفاظى خوشایند از این رساله، اداى قیافه و حرکات چشم و دیگر نمودهاى عارف مآبانه از اساتیدى چند به دست آورده، نه تنها علوم اوّلین و آخرین و معرفت هستى را در انحصار خود مى‏بیند، بلکه اگر از طعنه آگاهان و هشیاران نترسد، نخست خود را شاگرد خدا در ایجاد هستى معرّفى مى‏کند و تدریجاً اگر روزگار امان بدهد و مراقبان معرفت بگذارند دعواى من خدایم را هم راه خواهد انداخت!!

این شکارچى‏ها گاهى مهارت زیادى به دست مى‏آورند، به طورى که براى تحمیل خواسته‏هاى خود چنان چهره جالبى از علم و معرفت نشان مى‏دهند که ساده لوحان به مجرّد مشاهده آن چهره، دامن از دست مى‏دهند و تخدیر مى‏شوند و خود را به کلّى مى‏بازند، در این هنگام که دکّان آن دکّاندار نابکار رونق مطلوب را به دست آورده است تدریجاً و با گذشت زمان ساده‏لوحان فراوانى را در دام خود مى‏بیند، خودش هم به یقین باور مى‏کند که آرى، اگر من در این دنیا خلق نشده بودم حکمت اعلاى هستى محقّق نمى‏گشت!! راستى، خداوند متعال همه‏ بیماران را لباس عافیت بپوشاند؛ آمین یا ربّ العالمین.

قَدْ حَمَلَ الْکِتابَ عَلى‏ آرائِهِ، وَعَطَفَ الْحَقَّ عَلى‏ أهْوائِهِ، یُؤمِنُ النّاسَ مِنَ الْعَظائِمِ، وَیُهَوِّنُ کَبیرَ الْجَرائِمِ‏ «9».

کتاب الهى را بر نظریات باطل خود حمل و تأویل نموده و حق را بر هواهاى خویش برمى‏گرداند و مردم را از حوادث و یا خطاهاى بزرگ آسوده‏خاطر مى‏نماید و گناهان بزرگ را براى آنان ناچیز جلوه مى‏دهد.

اگر آن منحرف از مسیر حق به محدودیت علم و اندیشه خود اعتراف نماید، حتماً دامى که پیش پاى مردم گسترده است، جالب بودن و فریبندگى خود را از دست خواهد داد، پس چه باید کرد؟ خیلى روشن است که چه باید کرد، باید نخست عقل و وجدان خود را از کار انداخت و نگذاشت که آن دو وسیله آگاهى و عمل که مستند به حکمت هدایت انسان‏هاست، وارد میدان کار شوند و سپس قرآن و سنّت و هر منبع الهى دیگر را مانند موم به هر شکلى که هوا و هوسش مى‏خواهد در آورد و خود را به معارف قرآن، دانا معرّفى نماید و بدین طریق همگان را نیازمند درگاه خود بسازد!!

البته بیان امیرالمؤمنین علیه السلام در این مورد با گروهى از صیادان جوامع است که دام‏هاى مخصوص براى صید کردن ساده‏لوحان تهیّه مى‏نمایند.

گروه‏هاى بسیار فراوانى وجود دارند که امتیازها و تکیه‏گاه‏هاى دیگرى را که مردم آن‏ها را پذیرفته‏اند به صورت تورهاى متنوع درمى‏آورند و براى وصول به مقاصد حیوانى خود آن‏ها را پیش پاى ساده لوحان مى‏گسترانند: علم، فلسفه، هنر، سیاستمدارى، قضا، حتى منش عرفان به خود بستن همه و همه این‏ها با کمیّت‏ها و کیفیّت‏هاى گوناگون در شرایط مختلف، وسایلى براى شکار بینوایان بى‏اطلاع بوده است این نابخردان نمى‏دانند که:

[وَ لَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْواءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِیهِنَ‏] «10».

اگر حق از هواها و تمایلات آنان پیروى مى‏کرد، آسمان‏ها و زمین و هر چه که در آن‏ها وجود دارد فاسد مى‏گشت و از هم مى‏پاشید.

یُؤمِنُ النّاسَ مِنَ الْعَظائِمِ، وَیُهَوِّن کَبیرَ الْجَرائِمِ‏ «11».

مردم را از حوادث یا خطاهاى بزرگ ایمن نموده و گناهان بزرگ را بر آنان ناچیز جلوه مى‏دهند.

اینان همواره مردم را از بُعْد امیال آنان به خود جلب مى‏نمایند، میل و رغبت مردم بر این است که در این دنیا زندگى خوشایند و مقرون به لذت داشته باشند و هرگز در حوادث بزرگ از پاى در نیایند و گناهانى را که مرتکب مى‏شوند، بهر طریقى که ممکن است تفسیر و توجیهش کنند و اهمیّت آن‏ها را نادیده بگیرند و در آن هنگام که توانستند از عهده تفسیر و توجیه آن‏ها برآیند به یاد رحمت و عنایت ربانى بیفتند، البته روحیه خوش بینى و مخصوصاً امید به الطاف و عنایات الهى بسیار مطلوب است و آیات و روایات وارده درباره هر دو موضوع فراوان است و نیازى به ذکر و تفصیل آن‏ها در این مبحث نیست، ولى آنچه که مهم است این است که رحمت و لطف خداوندى براى بازسازى خرابى‏هایى است که آدمى در شخصیت خود به وجود آورده است.

اگر گناهانى کبیره را مرتکب شود و یا گناهانى را اگر چه کوچک باشند، با بى‏اعتنایى به خدایى که معصیت او را انجام مى‏دهد، مرتکب شود، مصالحى در ساختمان شخصیت آدمى نمى‏ماند تا قابل بازسازى بوده باشد، مانند شرک و تجرّى به مقام شامخ ربوبى و قتل نفس بى‏علت و غیر ذلک، وانگهى آیات و روایات بسیار فراوانى وجود دارند که نتایج اعمال زشت و گناهان را مانند معلول‏هایى که دنبال علل خود به طور ضرورى به وجود مى‏آیند گوشزد مى‏کنند مانند:

[فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ* وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ‏] «11».

پس هرکس هم‏وزن ذره‏اى نیکى کند، آن نیکى را ببیند.* و هرکس هم‏وزن ذره‏اى بدى کند، آن بدى را ببیند.

با نظر به مجموع منابع اسلامى، آنچه که به عنوان اصل اساسى مى‏تواند، پذیرفته شود این است که:

رحمت و الطاف خفیّه و جلّیه پروردگارى، همه هستى را که انسان هم جزیى از آن است فرا گرفته است.

[وَ رَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْ‏ءٍ] «12».

و رحمتم همه چیز را فرا گرفته است.

از طرف دیگر ضرورت نگهدارى حقیقى، از موجودیّت است که بتواند استعداد پذیرش آن رحمت واسعه را داشته باشد، بنابراین مربیان و معلمان جامعه بایستى هر دو عنصر اصل مزبور را براى مردم بیان کنند نه فقط یک عنصر آن را که یا خلاف آن گروه از آیات و روایات باشد که مفاد آن‏ها عمومیّت رحمت و لطف و عنایت پروردگارى است و یا مخالف آن گروه از آیات و روایات باشد که مفاد آن‏ها ضرورت‏ بروز نتایج اعمال است، این همان اصل معروف به «اصل خوف و رجا» است.

یَقُولُ: اقِفُ عِنْدَ الشُّبُهاتِ، وَفیها وَقَعَ؛ وَیَقُولُ: اعْتَزِلُ الْبِدَعَ، وَبَیْنَهَا اضْطَجَعَ‏ «13».

ادعا مى‏کند که در شبهات توقف مى‏کنم در حالى که در همان شبهات غوطه مى‏خورد و مى‏گوید از بدعت‏گذارى‏ها کناره‏گیرى مى‏کنم در صورتى که در میان بدعت‏ها مى‏آرامد.

صیّادان نابکار انسان‏ها، ادعایى دارند که مخصوص تهذّب یافتگان و کمال‏جویان مى‏باشد، آنان خود را از ورود جسورانه به موارد شبهه تبرئه مى‏نمایند، تا خود را حتى از گروه کسانى که به جهت ورود در شبهات مورد عتاب قرار خواهند گرفت خارج معرّفى کنند!

و نمى‏خواهند بدانند که جرأت و بى‏پروایى آنان به ارتکاب اعمال زشت که بدتر از ورود در شبهات است، براى آنان حیا و امتناع از ورود در شبهات باقى نمى‏گذارد، لذا با چنین ادعایى که ما هرگز مرتکب شبهات هم نمى‏شویم منصرف ساختن ذهن مردم از توجه به گناهان صریحى است که آنان مرتکب مى‏گردند.

آنان داخل کردن آنچه را که از دین نیست در دین و خارج کردن آنچه را که از دین است «بدعت» منکر مى‏شوند و خود را از این وقاحت تبرئه مى‏نمایند، در صورتى که دین به معناى حقیقى آن از دیدگاه آن دور است و آنچه که براى آنان اصالت و اهمیت دارد دکّان خودفروشى و دامى است که در پیش پاى مردم مى‏گسترانند، لذا توجّه و اهمیتى به آن نمى‏دهند که کدامین عقیده یا حکم داخل در دین است و کدامین عقیده و حکم خارج از آن مى‏باشد.

امیرالمؤمنین علیه السلام مى‏فرماید:

فَالصُّورَةُ صَورَةُ إنْسانٍ، وَالْقَلْبُ قَلْبُ حَیَوانٍ، لایَعْرِفُ بابَ الْهُدى‏ فَیَتَّبِعَهُ وَلا بابَ الْعَمى‏ فَیَصُدَّ عَنْهُ، وَذلِکَ مَیِّتُ الْأحْیاءِ «14».

صورتش صورت انسان و قلبش قلب حیوان است، او نه درِ هدایت را مى‏شناسد تا از آن پیروى کند و نه درِ ضلالت و نابینایى را تشخیص مى‏دهد که از ورود به آن امتناع بورزد و اوست مرده‏اى در میان زندگان!!

تشابه در نمود و صورت همواره سدّ راه آن جویندگان حقیقت بوده است که در آغاز مراحل بوده و هنوز نتوانسته‏اند صورت را از معنى و ظاهر را از باطن تفکیک نمایند و به همین جهت فریب صورت‏هاى آراسته دیوسیرتان را خورده و سعى و کوششان به نتیجه‏اى نرسیده است.

حیوانات انسان نما گاهى از انسان‏هاى حقیقى هم آراسته‏تر و وارسته‏تر مى‏نمایند و دایه‏هایى مهربان‏تر از مادر و کاسه‏هایى داغ‏تر از آش و کاتولیک هایى کاتولیک‏تر از پاپ و مسلمانانى مسلمان‏تر از على ابن ابى طالب مى‏نمایند.

در این موارد خدا به داد حقیقت جویان ساده لوح برسد که هنوز توانایى تفکیک صورت از معنى را ندارند.

مولوى مى‏گوید:

جمله عالم زین سبب گمراه شد

 

کم کسى زابدال حق آگاه شد

همسرى با انبیا برداشتند

 

اولیا را هم چو خود پنداشتند

     

گفته اینک ما بشر ایشان بشر

 

ما و ایشان بسته خوابیم و خور

این ندانستند ایشان از عمى‏

 

هست فرقى در میان بى‏منتهى‏

هر دو گون زنبور خوردند از محل‏

 

لیک شد زان نیش و زین دیگر عسل‏

هر دو گون آهو گیا خوردند و آب‏

 

زین یکى سرگین شد و زان مشک ناب‏

صد هزاران این چنین اشباه بین‏

 

فرقشان هفتاد ساله راه بین‏

این خورد گردد پلیدى زوجدا

 

وان خورد گردد همه نور خدا

این خورد زاید همه بخل و حسد

 

وان خورد گردد همه نور خدا

این زمین پاک و آن شور است و بد

 

این فرشته پاک و آن دیو است و دد

     

 

آسیبى که از حیوانات انسان‏نما بر ارزش‏هاى والاى انسانى وارد شده و اوراق تاریخ را سیاه کرده و حقوق انسان‏ها را ضایع نموده و باطل‏ها را با ظواهرى آراسته به خورد مردم صاف دل و ساده لوح داده است، خیلى بیش از آسیبى است که از حیوانات حیوان‏نما براى بشریّت وارد آمده است.

هیچ تعبیرى درباره آن صیّادان مناسب‏تر از این تعبیر «مردگانى در میان زندگان» پیدا نمى‏شود، امّا با قرینه دیگر جملات امیرالمؤمنین علیه السلام باید گفت: نه مردگان‏ بى‏طرف و پوسیده، بلکه مردگان موذى و مضرّ که بوى عفونى لاشه پلید آنان به جهت مردن، عقل و وجدان در درونشان، مشام انسان‏هاى گلشن جو را مى‏آزارد.

وقتى که خرد و وجدان در درون یک انسان نابود شد، عاملى براى تشخیص حق و باطل و هدایت و ضلالت در وجود او نیست که بتواند با بینایى و روشن‏بینى در این دنیا حرکت کند، از اینجاست که باید گفت: نمایش حیات، یا حیات نمایشى غیر از حیات حقیقى است؛ زیرا رکن اساسى حیات حقیقى یا حیات معقول، خرد و وجدان آدمى است و با رفتن آن دو حیات حقیقى و حیات معقول وجود ندارد «15».

دائم در حال دعا باشید که خداوند عزیز ما را یک آن به خود وامگذارد و دست گدایى و نیازمندى ما را از دامن رحمت و لطفش جدا نکند که اگر به این بلا دچار شویم، مخرّب وجود و شخصیّت الهى خود گشته و سدّ راه عباد خدا خواهیم شد و این همه محصول تلخ غرور و عجب و خودبینى است، اگر دائم در حال خدابینى و خداگویى باشیم از شرّ این صفت شیطانى در امان خواهیم بود.

 

 

 

پی نوشت ها:

 

 

______________________________

 

(1)- تخویف: ترساندن.

(2)- جبّه: نوعى پیراهن.

(3)- بقره (2): 44.

(4)- تلبیس: فریب دادن.

(5)- کمپیر: پیره زال.

(6)- تتماج: نوعى آش که از آرد مى‏ساختند.

(7)- صفا اصفهانى.

(8)- نهج البلاغة: خطبه 86؛ بحار الأنوار: 2/ 56، باب 11، حدیث 36.

(9)- نهج البلاغة: خطبه 86؛ بحار الأنوار: 2/ 56، باب 11، حدیث 36.

(9)- مؤمنون (23): 71.

(10)- نهج البلاغة: خطبه 86.

(11)- زلزال (99): 7- 8.

(12)- اعراف (7): 156.

(13)- نهج البلاغة: خطبه 86.

(14)- نهج البلاغة: خطبه 86.

(15)- ترجمه و تفسیر نهج البلاغة: 14/ 114.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( شنبه 93/6/29 :: ساعت 7:57 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

عزاداری از سنت های پیامبر اکرم (ص) است
سعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلام
سبک زندگی قرآنی امام حسین (علیه السلام)
یاران امام حسین (ع) الگوی یاران امام مهدی (عج)
آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟
ارزش اشک و عزا بر مصائب اهل بیت علیهم السلام
پیوستگان و رهاکنندگان امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام در آیینه زیارت
پیروان مسیح بر قوم یهود تا روز قیامت برترند!
نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین «علیه السلام»
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 39
>> بازدید دیروز: 469
>> مجموع بازدیدها: 1328522
» درباره من

بشنو این نی چون حکایت می کند

» فهرست موضوعی یادداشت ها
دینی و مذهبی[871] . عشق[360] . آشنایی با عرفا[116] . جدایی از فرهنگ[114] . موسیقی[66] . داستانک[2] . موعود . واژگان کلیدی: بیت المال . صحابی . عدالت . جزیه . جنایات جنگ . حقوق بشردوستانه . حکومت . خراج . علی علیه‏السلام . لبنان . مالیات . مصرف . مقاله . منّ و فداء . ادیان . اسرای جنگی . اعلان جنگ . انصاری . ایران . تقریب مذاهب . جابر .
» آرشیو مطالب
نوشته های شهریور85
نوشته های مهر 85
نوشته زمستان85
نوشته های بهار 86
نوشته های تابستان 86
نوشته های پاییز 86
نوشته های زمستان 86
نوشته های بهار87
نوشته های تابستان 87
نوشته های پاییز 87
نوشته های زمستان87
نوشته های بهار88
نوشته های پاییز88
متفرقه
نوشته های بهار89
نوشته های تابستان 89
مرداد 1389
نوشته های شهریور 89
نوشته های مهر 89
آبان 89
آذر 89
نوشته های دی 89
نوشته های بهمن 89
نوشته های اسفند 89
نوشته های اردیبهشت 90
نوشته های خرداد90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد90
نوشته های شهریور90
نوشته های مهر 90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد 90
نوشته های مهر 90
نوشته های آبان 90
نوشته های آذر 90
نوشته های دی 90
نوشته های بهمن 90
نوشته های اسفند90
نوشته های فروردین 91
نوشته های اردیبهشت91
نوشته های خرداد91
نوشته های تیرماه 91
نوشته های مرداد ماه 91
نوشته های شهریور ماه91
نوشته های مهر91
نوشته های آبان 91
نوشته های آذرماه91
نوشته های دی ماه 91
نوشته های بهمن ماه91
نوشته های بهار92
نوشته های تیر92
نوشته های مرداد92
نوشته های شهریور92
نوشته های مهر92
نوشته های آبان92
نوشته های آذر92
نوشته های دی ماه92
نوشته های بهمن ماه92
نوشته های فروردین ماه 93
نوشته های اردیبهشت ماه 93
نوشته های خردادماه 93
نوشته های تیر ماه 93
نوشته های مرداد ماه 93
نوشته های شهریورماه93
نوشته های مهرماه 93
نوشته های آبان ماه 93
نوشته های آذرماه 93
نوشته های دیماه 93
نوشته های بهمن ماه 93
نوشته های اسفند ماه 93
نوشته های فروردین ماه 94
نوشته های اردیبهشت ماه94
نوشته های خرداد ماه 94
نوشته های تیرماه 94
نوشته های مرداد ماه 94
نوشته های شهریورماه94
نوشته های مهرماه94
نوشته های آبان ماه94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
پیام شهید -وبگاه شهید سید علی سعادت میرقدیم
دانشجو
(( همیشه با تو ))
همراه با چهارده معصوم (علیهم السلام )ویاران-پارسی بلاگ
بر بلندای کوه بیل
گل رازقی
نقاشخونه
قعله
hamidsportcars
ir-software
آشفته حال
بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن
سرباز ولایت
مهندس محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
بهارانه
*تنهایی من*
بلوچستان
تیشرت و شلوارک لاغری
اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی
کشکول
قدم بر چشم
سه ثانیه سکوت
نگارستان خیال
گنجدونی
بهارانه
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
نگاهی نو به مشاوره
طب سنتی@
سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام
اکبر پایندان
Mystery
ermia............
پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ...
اسیرعشق
چشمـــه ســـار رحمــت
||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *||
کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب
جلال حاتمی - حسابداری و حسابرسی
بهانه
صراط مستقیم
تــپــش ِ یکــ رویا
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
سلحشوران
گیاه پزشکی 92
مقبلی جیرفتی
تنهایی افتاب
طراوت باران
تنهایی......!!!!!!
تنهای93
سارا احمدی
فروشگاه جهیزیه و لوازم آشپزخانه فدک1
.: شهر عشق :.
تا شقایق هست زندگی اجبار است .
ماتاآخرایستاده ایم
هدهد
گیسو کمند
.-~·*’?¨¯`·¸ دوازده امام طزرجان¸·`¯¨?’*·~-.
صحبت دل ودیده
دانلود فایل های فارسی
محقق دانشگاه
ارمغان تنهایی
* مالک *
******ali pishtaz******
فرشته پاک دل
شهیدباکری میاندوآب
محمدمبین احسانی نیا
کوثر ولایت
سرزمین رویا
دل نوشته
فرمانده آسمانی من
ایران
یاس دانلود
من.تو.خدا
محمدرضا جعفربگلو
سه قدم مانده به....
راز نوشته بی نشانه
یامهدی
#*ReZa GhOcCh AnN eJhAd*#(گوچـی جـــون )
امام خمینی(ره)وجوان امروز
فیلم و مردم
پیکو پیکس | منبع عکس
پلاک صفر
قـــ❤ــلـــــب هـــــای آبـــــی انــ❤ـــاری
اسیرعشق
دل پرخاطره
* عاشقانه ای برای تو *
farajbabaii
ارواحنا فداک یا زینب
مشکات نور الله
دار funny....
mystery
انجام پروژه های دانشجویی برای دانشجویان کنترل
گل یا پوچ؟2
پسران علوی - دختران فاطمی
تلخی روزگار....
اصلاحات
گل خشک
نت سرای الماس
دنیا
دل پر خاطره
عمو همه چی دان
هرکس منتظر است...
سلام محب برمحبان حسین (ع)
ادامس خسته من elahe
دهکده کوچک ما
love
تقدیم به کسی که باور نکرد دوستش دارم
گروه اینترنتی جرقه داتکو
مدوزیبایی
من،منم.من مثل هیچکس نیستم
Tarranome Ziba
پاتوق دختر و پسرای ایرونی
اسرا
راه زنده،راه عشق
وبلاگ رسمی محسن نصیری(هامون)(شاعر و نویسنده)
وب سایت شخصی یاسین گمرکی
حسام الدین شفیعیان
عکسهای سریال افسانه دونگ یی
ܓ✿ دنـیــــاﮮ مـــــــن
Hunter
حسام الدین شفیعیان
دهکده علم و فناوری
اسیرعشق
دختر باحال
*دلم برای چمران تنگ شده.*
♥تاریکی♡
به یادتم
باز باران با محرم
تنهایی ..............
دوستانه
هرچه می خواهد دل تنگم میذارم
زندگی
نیلوفر مرداب
فقط طنزوخنده
تینا!!!!
شیاطین سرخ
my love#me
سرزمین خنگا
احکام تقلید
•.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.•
فوتسال بخش جنت (جنت شهر )
حقیقت صراط
...دیگه حسی نمونده
زیر اسمان غربت
شهید علی محسنی وطن
سکوت(فریاد)
عاشقانه ها
خودمو خدا تنها
دانستنی های جالب
ermia............
حجاب ایرانی
عرفان وادب
دل خسته
عاشقانه های من ومحمد
هر چه میخواهد دله تنگت بگو . . .
sharareh atashin
mehrabani
khoshbakhti
______>>>>_____همیشگی هااا____»»»»»_____>>>>
دخترونه
قلبی خسته ازتپیدن
عشـ۩ـق یـ۩ـعنی یـ۩ـه پــ۩ـلاک......
تینا
مذهب عشق
مناجات با عشق
داستان زندگی من
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
عاشق فوتبال
کشکول
حاج آقا مسئلةٌ
صدا آشنا
کد بانوی ایرانی
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
« یا مهدی ادرکنی »
وبلاگ تخصصی کامپیوتر - شبکه - نرم افزار
::::: نـو ر و ز :::::
توکای شهر خاموش

.: اخـبـار فـنـاوری .:
Biology Home
شــــــــــــــهــــدای هــــــــــــــســـتــه ایـــــــــــــ
مثبت گرا
تک آندروید
امروز
دانستنی / سرگرمی / دانلود
°°FoReVEr••
مطلع الفجر
سنگر بندگی
تعصبی ام به نام علی .ع.
تنهایی.......
دلـــــــشــــــــکســـــته
عاشقانه
nilo
هر چی هر چی
vida
دلمه پیچ, دستگاه دلمه پیچ Dolmer
هسته گیر آلبالو
آرایشگری و زیبایی و بهداشت پوست
عکس های جالب و متحرک
مرکز استثنایی متوسطه حرفه ای تلاشگران بیرجند
دیجی بازار
نمونه سوالات متوسطه و پیش دانشگاهی و کارشناسی ارشد
bakhtiyari20
زنگ تفریح
گلچین اینترنتی
روستای اصفهانکلاته
پایه عکاسی مونوپاد و ریموت شاتر بلوتوث
سرور
عاطفانه

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان


























































































» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب