سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش، بنیاد هر خیر و نادانی، ریشه هر شرّی است . [امام علی علیه السلام]
بشنو این نی چون حکایت می کند
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» امامت بر قلة معنویّت1

 

 

وَ إذِ ابْتَلی إبْراهیِمَ رَبُّهُ بِکَلِمات فَأتمَّهُنَّ قالَ إنّی جاعِلُکَ لِلنّاس إماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتیِ قَال لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمیِنَ؛1

بیاد آور آن هنگامی را که خدای ابراهیم او را با وسایل گوناگونی مورد آزمایش قرار داد و او به خوبی از عهدة آزمایش برآمد. خدا به او فرمود: من تو را امام مردم قرار دادم. [ابراهیم(ع)] عرض کرد: از ذرّیّة من نیز! خدا فرمود: عهد و پیمان من به ستمکاران نمی رسد.

 

مقام امامت رفیع ترین مقام معنوی

این آیة شریفه از جمله آیاتی است که در مسئلة «امامت» مورد استدلال قرار گرفته؛ هم از جهت اثبات لزوم امام در میان بشر و هم از جهت اثبات عصمت برای امام؛ و نشان می دهد عالی ترین و رفیع ترین مقام از مقامات معنوی که نصیب برخی از اولیای خدا می شود، مقام امامت است که پس از طیّ مراحل متعدّد از مقامات معنوی، شایستگی نیل به آن مقام را پیدا می کند و هادی الی الله می شوند.

 

اقسام هدایت

هدایت دو قسم است:

1. ارائة الطّریق؛ یعنی: راهنمایی کردن و راه را نشان دادن. 2. ایصال به مطلوب؛ یعنی: به مقصد رساندن. راه نشان دادن، غیر از به مقصد رساندن است! از باب مثال شما در خیابان در اتومبیل خود نشسته اید. کسی می آید و از شما آدرس منزلی را می پرسد. شما راهنمایی می کنید و می گویید: تا انتهای این خیابان برو. بعد دست راست اولین کوچه و سومین خانه است. این ارائة الطریق و راهنمایی کردن است. اما اگر او را در ماشین خود نشاندید و بردید و به مقصد رساندید؛ این «ایصال به مطلوب» است. مقام نبوت مقام ارائة الطریق است که با ابلاغ احکام آسمانی دین، راه حرکت به سوی خدا را نشان بندگان خدا می دهد اما مقام امامت مقام ایصال به مطلوب است که جان و روح انسان را در مسیر اعتقادات حقّه و اخلاق فاضله و اعمال صالحه با اشراق شمس ولایت خویش حرکت می دهد و او را به مقصد اعلای معرفة الله و محبّة الله و لقاء الله می رساند آن گونه که آفتاب با اشراق اشعّة خود بذر را حرکت می دهد و آن را درختی بارور می سازد.

 

رسول اکرم(ص) واجد سه مقام نبوّت، رسالت و امامت

از میان اولیای خدا(ع) بعضی به مقام نبوت می رسند و از میان انبیا برخی به مقام رسالت نائل می شوند و از میان رسولان نیز افراد معدودی حائز مقام امامت می گردند، البتّه اقلیّتی هم دارای هر سه مقام از نبوت و رسالت و امامت می باشند چنان که حضرت رسول الله اعظم(ص) واجد تمام مقامات، آن هم در رتبة اعلا و ارفع آنها بوده اند، چون همة انبیا و رسل(ع) در یک رتبه نیستند و فاصل و افضل دارند. این گفتار خداست که می فرماید:

... و لقد فضّلنا بعض النبییّن علی بعض...؛2

... ما بعضی از پیامبران را بر بعضی تفضیل داده ایم...

امامان(ع) پس از پیامبر اکرم(ص) اگرچه دارای نبوت و شریعت جدید نمی باشند، اما مقام امامتشان که حرکت دادن روح و جان بشر و رساندن آن به مقصد اعلا می باشد تا روز قیامت ثابت و باقی است و در عین حال که تمام مقامات معنوی جمیع انبیاء و رسل(ع) را دارند؛ ولی چون بعداز نبوت ختمیّه، نبیّ و شریعتی نباید باشد آن مقرّبان درگاه خدا، پیامبر و مبعوث برای تأسیس شریعت نمی باشند و مع الوصف از جهت وصایتشان برای پیامبر خاتم(ص) افضل از همة انبیا و رسل(ع) می باشند. حال آیة شریفه نشان می دهد که مقام امامت، مقام ارفع و اعلایی است که ولی خدا پس از طی مراحلی به آنجا می رسد.

در هرحالی مورد امتحان خداییم

ربّ ابراهیم، ابراهیم را در معرض ابتلا قرار داد؛

یعنی: خدای ابراهیم(ع) از آن نظر که ربّ است و می خواهد تدبیر و تکمیل کند و از نقص به کمال برساند متصدّی تکمیل ابراهیم شد. ابتلا یعنی: آزمایش و امتحان. قبلاً بیان شده که امتحان الهی از سنخ امتحانات ما نیست! امتحان خدا یعنی موجودی را در آغوش حوادث و وقایع گوناگون قرار می دهد تا استعدادهایی که در کمون ذات آن موجود هست بارز شود و از قوّه به فعلیّت برسد. مثل اینکه باغبان بذر را تحت عواملی از تابش آفتاب و بارش باران و وزش بادها قرار می دهد تا رشد و نموّ کرده و تبدیل به درخت یا بوتة گلی گردد این سنت همیشگی و همگانی پروردگار عالمیان است و هیچ موجودی از این سنّت الهی مستثنی نمی باشد. دربارة انسان فرموده است:

إنّا خلقنا الإنسان من نطفة أمشاج نبتلیه فجعلناه سمیعا بصیراً؛3

ما انسان را از نطفة مختلط [سرشار از استعدادهای فراوان] آفریدیم که او را در معرض ابتلا و آزمایش قرار دهیم و سرانجام او را شنوا و بینا گردانیدیم.

در آیة دیگر خطاب به تمام انسان ها می فرماید:

و لنبلونّکم بشیءٍ من الخوف و الجوع و نقص من الأموال و الأنفس و الثّمرات...؛4

به طور قطع و مسلّم ما شما را با [پیش آوردن صحنه های گوناگون از] ترس و گرسنگی و فقر و بیماری، از دست دادن اموال و عزیزان و ... می آزماییم...

ما هم اکنون در هر حال و هرکاری که هستیم مبتلا می باشیم! یعنی: مورد امتحان خدا قرار گرفته ایم با افکار و اخلاق و اعمال و حرکات و سکناتمان در حال پس دادن امتحان هستیم. فکری که می کنیم، سخنی که می گوییم و چشمی که به جایی می افکنیم در حال حرکت و سیر امتحانی خدا می باشیم:

إذ یتلقّی المتلقّیان عن الیمین و عن الشّمال قعید ما یلفظ من قول إلا لدیه رقیب عتید؛5

دو گیرندة حرف و عمل از سمت راست و چپ نشسته اند و کوچک ترین کلمه ای از زبانی صادر نمی شود مگر اینکه نگهبان آمادة ضبط آن را می گیرد در محفظة جان نگه می دارد و آن را طریق امتحان انسان قرار می دهد.

 

سنگینی ابتلای اولیای خدا

آری؛ همة ما در همه حال در مسیر امتحانی خاص حرکت می کنیم و مبتلا به ابتلای خدا می باشیم. جوانان مبتلا به شهوتند! ثروتمندان مبتلا به ثروت! قدرتمندان مبتلا به قدرت! دانشمندان مبتلا به علم و دانش و همچنین اصناف و گروه های دیگر از انسان ها همه مبتلا به ابتلای مناسب با شرایط ویژة خود می باشند در این میان انبیاء و اولیای مقرّب در پیشگاه خدا صحنه های ابتلای سنگین تری دارند.

و إذ ابتلی إبراهیم ربّه بکلمات فأتمّهّن؛

خدای ابراهیم او را با کلماتی مبتلایش ساخت و او آنها را به اتمام رسانید و از صحنة امتحان و آزمایش خدا با مقبولیّت کامل بیرون آمد. مفسّران می فرمایند: مقصود از (کلمات) که ابراهیم(ع) به وسیلة آنها مبتلا و آزمایش شد همان وقایع طاقت فرسایی بود که در زندگی آن حضرت پیش آمد و او را در آغوش خود فشرد و به نهایت درجة پختگیش رسانید.

 

سه صحنة دشوار امتحانی برای حضرت ابراهیم(ع)

حضرت ابراهیم(ع) در سه صحنة بسیار دشوار امتحانی قرار گرفت ابتدا در سنین اول جوانی (ظاهراً بیش از شانزده سال از سنش نگذشته بود) در حالی که یک تن تنها در مقابل دنیایی از کفر و شرک و الحاد ایستاده و آن ها را دعوت به توحید می کرد، آنچنان از خود مقاومت نشان داد که به فرمودة قرآن، جمعیت کافر و ملحد در میان خود فریاد کشیدند:

... حرّقوه و انصروا آلهتکم إن کنتم فاعلین؛

... او را بسوزانید و خدایان خود را یاری کنید، اگر کاری از شما ساخته است.

او را در میان خرمنی از آتش سوزان افکندند و در ازای این از خودگذشتگی از جانب خدا به آتش فرمان رسید:

... یا نار کونی برداً و سلاماً علی إبراهیم؛6

... ای آتش! بر ابراهیم سرد و سالم باش.

امتحان دیگرش این که در سنّ کهولت و پیری از جانب خدایش مأمور شد که باید همسرت (هاجر) را با کودک نوزادت [اسماعیل(ع)] ببری در میان بیابان خشک و سوزان حجاز بگذاری و برگردی!! حال آن زن بینوا هرچه التماس می کند: آخر من یک زن تنها با یک کودک شیرخوار در این بیابان بی آب و آبادانی چه کنم؟! او می گوید: این مأموریّتی است که من دارم و باید انجام بدهم! آیا این کار انصافاً کار دشواری نیست؟ اگر بگوییم از نظر مردان غیور از رفتن در میان آتش هم دشوارتر است، اغراق نگفته ایم.

اما سومین صحنة امتحانیش از هر دو صحنة پیشین نیز دشوارتر و طاقت فرساتر شد و آن اینکه باید با دست خودت سر نوجوان سیزده سالة دلبندت را ببری!! آه چه دستور هول انگیزی و چه کار مردافکنی و چه بار کمرشکنی! ابراهیم(ع) این بارهای سنگین را به دوش گرفت و سالم به مقصد رسانید که خدایش می فرماید:

ابراهیم آنها را به نحو تمام و کمال انجام داد؛ آنگاه خداوند منّان در مقام تقدیر و تجلیل از این فداکاری ها عالی ترین مدال افتخار را به سینة این بندة مسلم و مخلص خود نصب کرد و فرمود [ای ابراهیم] اینک من تو را امام برای مردم قرار دادم که اداره و رهبری جامعة بشر را از تمام ابعاد و جهات از ظاهری و باطنی، مادّی و معنوی، جسمی و روحی، دنیوی و اخروی، تکویناً و تشریعاً نیازمندی های آنها را برطرف سازی و هادی به تمام معنای کلمه برای آدمیان باشی. چنانکه فرموده است:

و جعلناهم أئمّة یهدون بأمرنا و أوحینا إلیهم فعل الخیرات...؛7

ما آنها را امامان مردم قرار دادیم که به امر و فرمان ما هدایت می کنند، انجام کارهای نیک را به آنها وحی کردیم...

همان امری که خودش اثرگذاری آن را بیان کرده و فرموده:

إنّما أمره إذا أراد شیئا أن یقول له کن فیکون؛8

امر و فرمان او این است که هرچه را اراده کند به او می گوید: موجود شو، آن هم موجود می شود.

امکان استفادة این معنا از این جمله هست که به طور وحی تکوینی ساختمان وجود امامان(ع) را منبع و چشمة جوشان تمام افکار و اخلاق و اعمال نیک قرار دادیم و لذا تنها آنها هستند که می توانند جامعة بشر را در تمام گذرگاه ها هدایت کنند.

 

امامت حضرت ابراهیم(ع) پس از کسب مقامات معنوی

این روایت از حضرت امام صادق(ع) منقول است:

«خداوند ابراهیم را پیش از اینکه پیامبرش قرار دهد، عبد و بندة خود قرار داد و پیش از اینکه او را رسول خود سازد نبّی و پیامبرش گردانید و پیش از اینکه او را به عنوان خلیل خود برگزیند؛ به عنوان رسول خویش انتخاب کرد و پیش از اینکه او را امام قرار دهد، خلیل خود قرار داد و پس از اینکه تمام این مقامات عالیه را در وجود او جمع کرد، آنگاه به او فرمود: اینک من تو را امام مردم قرار دادم و این مقام آنچنان در نظر ابراهیم بزرگ و با عظمت جلوه کرد که عرضه داشت: خدایا! از ذرّیّه و دودمان من نیز امامانی انتخاب کن. خدا فرمود: عهد و پیمان من به ستمکاران نمی رسد.»9

 

تفاوت لطیف عبد با عابد

از جمله نکات شایان دقّت در این روایت این است که، امام(ع) اوّلین پلّه برای ارتقای به مقامات عالیه را عبودیّت نشان داده که خداوند پیش از اینکه ابراهیم(ع) را به مقامات بلند نبوّت و رسالت و ... ارتقاء دهد او را به عبد بودن و بندة واقعی بودن پذیرفته است. به این لطیفه هم باید توجّه داشت که عبد با عابد فرق دارد. عبادت با عبودیت متفاوت است. عابد کسی است که دارای عبادت از نماز و روزه و ... است اما عبد آن کسی است که به مرحلة تسلیم محض بودن در مقابل فرمان مولایش رسیده و جز اطاعت از فرمان او به چیزی نمی اندیشد و جز رضا و خشنودی او چیز نمی طلبد و این معنای عبودیت و بنده بودن است که از عهدة همه کس برنمی آید!

بنده آن باشد نه قهر آرد نه خشم

هرچه گویندش بکن، گوید به چشم

مردمی که اهل نماز و روزه و حجّ و خمس و زکاتند اما وقتی صحنة گناهی از حرام کاری و حرام خواری پیش آید؛ دست از فرمان خدا برمی دارند و اتباع از شیطان و هوای نفس خود می کنند! اینان عابدند و اهل عبادت، اما عبد نیستند و واجد مقام بندگی و عبودیت نمی باشند. عبد الله و بندة خدا بودن و عبودیت داشتن؛ شرف و کرامتی است که نصیب هرکسی نمی شود. عبودیت زمینه ساز رسالت است که در تشهد نماز می گوییم:

أشهد انّ محمّداً عبده و رسوله؛

گواهی می دهم که محمّد، عبد و فرستادة اوست.

یعنی ابتدا به عبودیّت محمد(ص) و سپس به رسالت آن حضرت شهادت می دهیم. عبودیت، سکّوی پرواز به آسمان و اولین قدم برای رفتن به معراج است، که خدا فرموده:

سبحان الّذی أسری بعبده لیلاً من المسجد الحرام إلی المسجد الأقصی...؛10

منزه آن خدایی که عبدش را شبانه برای سیر و سفر به آسمان از مسجدالحرام حرکت داد...

اینجا نفرموده: (أسری بنبیّه)؛ یا (برسوله)؛ یعنی از آن جهت که نبیّ و رسولش بوده به آسمان نبرده است بلکه فرموده: أسری بعبده؛ از آن جهت که بنده و عبدش بوده، آسمانیش کرده است. چون بنده بوده، رسولش کرده و چون بنده بوده به معراجش برده است. آنچه که واقعاً کمال است و بسیار پربها، عبد بودن و عبودیت داشتن است نه تنها عابد بودن و عبادت فراوان انجام دادن. چه بسا آدمی که یک سال و چند سال در بستر بیماری و در حال اغما افتاده و قادر به حرکت و انجام عبادت نیست امّا چون عبد است و دارای عبودیت، هر نفسش تسبیح و هر ناله اش تحمید است و در همان حال اغما، نامة عملش پر از عبادات فراوان است. اما آن یکی عابد است و نماز و روزه و ذکر و دعای بسیار دارد ولی وقتی سر دو راهی بین خدا و هوی? قرار می گیرد، هوی? را بر خدا ترجیح می دهد و در نتیجه نامة عملش را خالی از آن همه عبادات می بیند.

 

لزوم مقام عصمت امام(ع)

باری، پس از اینکه از آیة مورد بحث، عظمت و رفعت مقام امام استفاده شد، از جملة آخر لزوم مقام عصمت برای امام نیز استفاده می شود که امام باید معصوم از هرگونه خطا و عصیان باشد زیرا وقتی ابراهیم(ع) مقام امامت در نظرش بزرگ آمد از خدا تقاضا کرد که امامت را در ذرّیّه و نسل وی تداوم بخشد. خداوند در جواب آن تقاضا نه اثبات کلی کرد و نه نفی کلّی. بلکه فرمود: امامت که عهد و پیمان من است تناسب با ظالمان از ذرّیّه ات ندارد. یعنی تنها آن گروه از ذرّیّه ات شایستگی برای امامت دارند که دامنشان منزّه و مطهّر از آلودگی ظلم باشد و عنوان ظلم به هیچ نحوی از انحاء انطباق با آنها نداشته باشد و از طرفی هم فرموده است:

...من یتعدّ حدود الله فقد ظلم نفسه...؛11

...هرکس تعدّی از حدود خدا بنماید به خود ظلم کرده...

و ظالم به حساب آمده است و ظالم، حقّ تصدّی امامت که عهد خداوند است ندارد! آدم کم خرد را نشاید که امام انسان پرهیزکار باشد. در اثر یک لحظه ارتکاب گناه در تمام مدت عمر، عنوان ظالم بر او منطبق می گردد و از صلاحیّت تصدّی امامت خارج می شود و لذا به مفاد آیة شریفه، تنها کسی اهلیّت امامت دارد که در تمام مدّت عمرش مبرّی و معصوم از هرگونه ظلم و ارتکاب خطا و گناه باشد.

اینجا تذکّراً عرض می شود: اما اکنون در شرایطی قرار گرفته ایم که اصول اعتقادی ما (به ویژه اصل امامت) از طرف دشمنان حقّ از طرق گوناگون مورد هجوم قرار گرفته و با القاء شبهات و تشکیکات ایجاد تزلزل در اذهان بسیاری از افراد ناپخته و خام می نمایند! در چنین شرایطی ما وظیفه داریم ابتدا با تفکّر و تحقیق و مطالعة کتاب هایی که در زمینة اعتقادات نوشته شده و استمداد از افکار عالمان بصیر و امین، پایة اعتقادات خود را محکم کنیم و سپس در صورت توانایی، به تحکیم اصول اعتقادی دیگران نیز بپردازیم. بعضی از جوان های پاک و متدیّن گاهی می گویند: ما وقتی با فلان آدم بحث دینی می کنیم، از ما نمی پذیرد، چه کنیم؟ عرض می شود: ما موظّف نیستیم که عقیدة خود را به کسی بقبولانیم بلکه موظّفیم پس از اینکه عقیدة خود را برای خودمان روشن و متقن ساختیم، برای طرف بحث خود بیان کنیم اگر دیدیم او از در لجاج و عناد وارد می شود و اصلاً نمی خواهد بپذیرد در این صورت وظیفه داریم او را به حال خود رها کنیم تا بحثمان سر از جدال و مراء (ستیز) در نیاورد که این خود از رذایل است! خدا به رسولش(ص) فرموده است:

... قل الله ثمّ ذرهم فی خوضهم یلعبون؛12

... بگو: الله و سپس رهاشان کن تا در باطل گرایی خود بازی کنند.

...و إن تولّوا فإنّما علیک البلاغ...

...اگر از تو روبرگرداندند تو وظیفه ات تنها ابلاغ و رساندن است...

که انجام داده ای و پذیرفتن یا نپذیرفتن آنان مربوط به تو نمی باشد! البته اگر دیدید طرف بحث شما واقعاً می خواهد تحقیق کند و بفهمد ولی شما توانایی رفع شبهه اش را ندارید در این صورت با کمال شهامت بگویید: من بیش از این نمی دانم، شما به شخص عالم تر از من مراجعه کنید و فلان کتاب را مطالعه نمایید.

 

بیان اجمالی اصول اعتقادی

حال به این روایت که اصول اعتقادی ما را به طور اجمال بیان می فرماید توجّه فرمایید:

حضرت امام صادق(ع) از آباء کرامش نقل فرموده که: رسول خدا(ص) فرمود: جبرئیل از خداوند بلند مرتبه برای من حدیث کرد که او فرمود: کسی که اقرار کند که خدایی جز من نیست و محمد(ص) بندة من و رسول من است و علیّ بن ابیطالب(ع) خلیفة من و امامان از فرزندان او حجّت های من هستند؛ او را به رحمت خودم داخل بهشت می کنم و به عفو خودم از آتش نجات می دهم و کسی که شهادت ندهد که جز من خدایی نیست یا شهادت به این بدهد ولی شهادت ندهد که محمد بندة من و رسول من است یا به این شهادت بدهد ولی شهادت ندهد که علی بن ابیطالب خلیفة من است یا به این نیز شهادت بدهد ولی شهادت ندهد که امامان از فرزندان او حجّت های من هستند در این صورت نعمتم را منکر شده و عظمتم را کوچک شمرده و نسبت به آیات من و کتاب ها و رسولان من کفر ورزیده است...

 

معرّفی امامان دوازده گانه از زبان رسول اکرم(ص)

[در این بین] جابربن عبدالله انصاری [از اصحاب رسول خدا(ص)] از جا برخاست و گفت: ای رسول خدا! بفرمایید امامان از فرزندان علی بن ابیطالب کیانند؟!

از جمله روایاتی که رسول خدا(ص) همة امامان دوازده گانه را مشخّصاً معرّفی فرموده اند این روایت است که فرمود:

اسامی امامان را یکی پس از دیگری ذکر فرمود تا به امام محمد بن علی باقر(ع) رسید. اینجا فرمود: ای جابر! تو زنده می مانی و او را درک می کنی. وقتی او را درک کردی از من به او سلام برسان. آنگاه اسامی دیگر امامان را ذکر کرد تا به حضرت مهدی(عج) رسید و فرمود: او کسی است که زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد آن گونه که از ظلم و ستم پر شده است.

در ادامة سخن فرمود:

اینان ای جابر! خلفا، اوصیا، فرزندان و خاندان منند. کسی که آنها را اطاعت کند، مرا اطاعت کرده و کسی که آنها را نافرمانی کند، مرا نافرمانی کرده و کسی که آنها یا یکی از آنها را منکر شود، مرا منکر شده است! به سبب آنهاست که خدا آسمان را از اینکه سقوط بر زمین کند نگه می دارد و به سبب آنهاست که خدا زمین را از اینکه اهلش را به اضطراب بیفکند حفظ می کند.14

 

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( دوشنبه 93/12/11 :: ساعت 12:37 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

عزاداری از سنت های پیامبر اکرم (ص) است
سعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلام
سبک زندگی قرآنی امام حسین (علیه السلام)
یاران امام حسین (ع) الگوی یاران امام مهدی (عج)
آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟
ارزش اشک و عزا بر مصائب اهل بیت علیهم السلام
پیوستگان و رهاکنندگان امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام در آیینه زیارت
پیروان مسیح بر قوم یهود تا روز قیامت برترند!
نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین «علیه السلام»
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 107
>> بازدید دیروز: 237
>> مجموع بازدیدها: 1330111
» درباره من

بشنو این نی چون حکایت می کند

» فهرست موضوعی یادداشت ها
دینی و مذهبی[871] . عشق[360] . آشنایی با عرفا[116] . جدایی از فرهنگ[114] . موسیقی[66] . داستانک[2] . موعود . واژگان کلیدی: بیت المال . صحابی . عدالت . جزیه . جنایات جنگ . حقوق بشردوستانه . حکومت . خراج . علی علیه‏السلام . لبنان . مالیات . مصرف . مقاله . منّ و فداء . ادیان . اسرای جنگی . اعلان جنگ . انصاری . ایران . تقریب مذاهب . جابر .
» آرشیو مطالب
نوشته های شهریور85
نوشته های مهر 85
نوشته زمستان85
نوشته های بهار 86
نوشته های تابستان 86
نوشته های پاییز 86
نوشته های زمستان 86
نوشته های بهار87
نوشته های تابستان 87
نوشته های پاییز 87
نوشته های زمستان87
نوشته های بهار88
نوشته های پاییز88
متفرقه
نوشته های بهار89
نوشته های تابستان 89
مرداد 1389
نوشته های شهریور 89
نوشته های مهر 89
آبان 89
آذر 89
نوشته های دی 89
نوشته های بهمن 89
نوشته های اسفند 89
نوشته های اردیبهشت 90
نوشته های خرداد90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد90
نوشته های شهریور90
نوشته های مهر 90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد 90
نوشته های مهر 90
نوشته های آبان 90
نوشته های آذر 90
نوشته های دی 90
نوشته های بهمن 90
نوشته های اسفند90
نوشته های فروردین 91
نوشته های اردیبهشت91
نوشته های خرداد91
نوشته های تیرماه 91
نوشته های مرداد ماه 91
نوشته های شهریور ماه91
نوشته های مهر91
نوشته های آبان 91
نوشته های آذرماه91
نوشته های دی ماه 91
نوشته های بهمن ماه91
نوشته های بهار92
نوشته های تیر92
نوشته های مرداد92
نوشته های شهریور92
نوشته های مهر92
نوشته های آبان92
نوشته های آذر92
نوشته های دی ماه92
نوشته های بهمن ماه92
نوشته های فروردین ماه 93
نوشته های اردیبهشت ماه 93
نوشته های خردادماه 93
نوشته های تیر ماه 93
نوشته های مرداد ماه 93
نوشته های شهریورماه93
نوشته های مهرماه 93
نوشته های آبان ماه 93
نوشته های آذرماه 93
نوشته های دیماه 93
نوشته های بهمن ماه 93
نوشته های اسفند ماه 93
نوشته های فروردین ماه 94
نوشته های اردیبهشت ماه94
نوشته های خرداد ماه 94
نوشته های تیرماه 94
نوشته های مرداد ماه 94
نوشته های شهریورماه94
نوشته های مهرماه94
نوشته های آبان ماه94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
پیام شهید -وبگاه شهید سید علی سعادت میرقدیم
دانشجو
(( همیشه با تو ))
همراه با چهارده معصوم (علیهم السلام )ویاران-پارسی بلاگ
بر بلندای کوه بیل
گل رازقی
نقاشخونه
قعله
hamidsportcars
ir-software
آشفته حال
بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن
سرباز ولایت
مهندس محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
بهارانه
*تنهایی من*
بلوچستان
تیشرت و شلوارک لاغری
اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی
کشکول
قدم بر چشم
سه ثانیه سکوت
نگارستان خیال
گنجدونی
بهارانه
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
نگاهی نو به مشاوره
طب سنتی@
سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام
اکبر پایندان
Mystery
ermia............
پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ...
اسیرعشق
چشمـــه ســـار رحمــت
||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *||
کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب
جلال حاتمی - حسابداری و حسابرسی
بهانه
صراط مستقیم
تــپــش ِ یکــ رویا
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
سلحشوران
گیاه پزشکی 92
مقبلی جیرفتی
تنهایی افتاب
طراوت باران
تنهایی......!!!!!!
تنهای93
سارا احمدی
فروشگاه جهیزیه و لوازم آشپزخانه فدک1
.: شهر عشق :.
تا شقایق هست زندگی اجبار است .
ماتاآخرایستاده ایم
هدهد
گیسو کمند
.-~·*’?¨¯`·¸ دوازده امام طزرجان¸·`¯¨?’*·~-.
صحبت دل ودیده
دانلود فایل های فارسی
محقق دانشگاه
ارمغان تنهایی
* مالک *
******ali pishtaz******
فرشته پاک دل
شهیدباکری میاندوآب
محمدمبین احسانی نیا
کوثر ولایت
سرزمین رویا
دل نوشته
فرمانده آسمانی من
ایران
یاس دانلود
من.تو.خدا
محمدرضا جعفربگلو
سه قدم مانده به....
راز نوشته بی نشانه
یامهدی
#*ReZa GhOcCh AnN eJhAd*#(گوچـی جـــون )
امام خمینی(ره)وجوان امروز
فیلم و مردم
پیکو پیکس | منبع عکس
پلاک صفر
قـــ❤ــلـــــب هـــــای آبـــــی انــ❤ـــاری
اسیرعشق
دل پرخاطره
* عاشقانه ای برای تو *
farajbabaii
ارواحنا فداک یا زینب
مشکات نور الله
دار funny....
mystery
انجام پروژه های دانشجویی برای دانشجویان کنترل
گل یا پوچ؟2
پسران علوی - دختران فاطمی
تلخی روزگار....
اصلاحات
گل خشک
نت سرای الماس
دنیا
دل پر خاطره
عمو همه چی دان
هرکس منتظر است...
سلام محب برمحبان حسین (ع)
ادامس خسته من elahe
دهکده کوچک ما
love
تقدیم به کسی که باور نکرد دوستش دارم
گروه اینترنتی جرقه داتکو
مدوزیبایی
من،منم.من مثل هیچکس نیستم
Tarranome Ziba
پاتوق دختر و پسرای ایرونی
اسرا
راه زنده،راه عشق
وبلاگ رسمی محسن نصیری(هامون)(شاعر و نویسنده)
وب سایت شخصی یاسین گمرکی
حسام الدین شفیعیان
عکسهای سریال افسانه دونگ یی
ܓ✿ دنـیــــاﮮ مـــــــن
Hunter
حسام الدین شفیعیان
دهکده علم و فناوری
اسیرعشق
دختر باحال
*دلم برای چمران تنگ شده.*
♥تاریکی♡
به یادتم
باز باران با محرم
تنهایی ..............
دوستانه
هرچه می خواهد دل تنگم میذارم
زندگی
نیلوفر مرداب
فقط طنزوخنده
تینا!!!!
شیاطین سرخ
my love#me
سرزمین خنگا
احکام تقلید
•.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.•
فوتسال بخش جنت (جنت شهر )
حقیقت صراط
...دیگه حسی نمونده
زیر اسمان غربت
شهید علی محسنی وطن
سکوت(فریاد)
عاشقانه ها
خودمو خدا تنها
دانستنی های جالب
ermia............
حجاب ایرانی
عرفان وادب
دل خسته
عاشقانه های من ومحمد
هر چه میخواهد دله تنگت بگو . . .
sharareh atashin
mehrabani
khoshbakhti
______>>>>_____همیشگی هااا____»»»»»_____>>>>
دخترونه
قلبی خسته ازتپیدن
عشـ۩ـق یـ۩ـعنی یـ۩ـه پــ۩ـلاک......
تینا
مذهب عشق
مناجات با عشق
داستان زندگی من
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
عاشق فوتبال
کشکول
حاج آقا مسئلةٌ
صدا آشنا
کد بانوی ایرانی
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
« یا مهدی ادرکنی »
وبلاگ تخصصی کامپیوتر - شبکه - نرم افزار
::::: نـو ر و ز :::::
توکای شهر خاموش

.: اخـبـار فـنـاوری .:
Biology Home
شــــــــــــــهــــدای هــــــــــــــســـتــه ایـــــــــــــ
مثبت گرا
تک آندروید
امروز
دانستنی / سرگرمی / دانلود
°°FoReVEr••
مطلع الفجر
سنگر بندگی
تعصبی ام به نام علی .ع.
تنهایی.......
دلـــــــشــــــــکســـــته
عاشقانه
nilo
هر چی هر چی
vida
دلمه پیچ, دستگاه دلمه پیچ Dolmer
هسته گیر آلبالو
آرایشگری و زیبایی و بهداشت پوست
عکس های جالب و متحرک
مرکز استثنایی متوسطه حرفه ای تلاشگران بیرجند
دیجی بازار
نمونه سوالات متوسطه و پیش دانشگاهی و کارشناسی ارشد
bakhtiyari20
زنگ تفریح
گلچین اینترنتی
روستای اصفهانکلاته
پایه عکاسی مونوپاد و ریموت شاتر بلوتوث
سرور
عاطفانه
کنج دل🩶
سلام
بخور زار
اشک شور
منتظران

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان





































































































» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب