در روایت است جوانى در آستانه مرگ قرار گرفت، در حالى که زبانش از گفتن «لااله الاالله» بسته شد، اطرافیانش نزد پیامبر آمدند و حضرت را از مشکلى که براى جوان پیش آمده بود خبر دادند، آن پیشواى رحمت کنار جوان آمد و شهادت به توحید را به او تلقین کرد، او دچار اضطراب مىشد، و از گفتن باز مىماند!
حضرت پرسید آیا نماز نخوانده، روزه نگرفته، زکات نپرداخته؟ گفتند: همه این امور را انجام داده است، فرمود آیا عاق پدر و مادر است؟ پاسخ دادند آرى! حضرت فرمود مادرش را بیاورید. مادرش که پیره زالى کور چشم بود آمد، حضرت فرمود: آیا از او گذشت نمىکنى؟ گفت: نه زیرا به من در حدى لطمه وارد نموده که چشمم از دست رفته!! حضرت فرمود: هیزم و آتش بیاورید، پیرزن گفت آتش براى چه مىخواهى؟ حضرت فرمود: مىخواهم او را در برابر تو به کیفر کارى با تو کرده بسوزانم!
پیرزن دو بار گفت: از او گذشتم، از او گذشتم، آیا من او را نه ماه در رحمم براى سوختن به آتش حمل کردم، آیا او را دو سال براى سوزانده شدن به آتش شیر دادم، یا رسول الله پس مهر مادرى کجاست؟
مادر با مهر اندکى که در دل نسبت به فرزند داشت، مهرى که جلوهاى ناچیز از مهر و رحمت حضرت رب است از جوانش گذشت و به همین سبب زبان فرزندش در آستانه ورود به جهان آخرت به گفتن «لااله الاالله» باز شد، مهر و رحمت بىنهایت حق که چشمه نامحدود همه مهرهاست کجا اجازه مىدهد مؤمنى که شصت سال یا هفتاد سال یا کمتر یا بیشتر خدا را بندگى کرده، و اگر مرتکب گناهى شده به آغوش توبه درآمده به آتش قیامت بسوزد و از پاداش اعمالش محروم شود؟!! «1» در این زمینه بیش از پیش به عمق گفتار حضرت رضا (ع) در ضمن دعایش به پیشگاه حق پىمىبریم:
«رحمن الدنیا و الآخرة و رحیم هما:» «2»
در اینجا مناسب است توجه همگان و به ویژه اهل خدا را به این نکته ظریف جلب کنم که چون بر اساس آیات قرآن مهر و رحمت حق بىنهایت و نسبت به کل شیئى فراگیر و نیز بر خشمش که در حقیقت عذاب اوست سبقت و پیشى دارد، باید به هنگام دعا از حضرتش مناسب با رحمتش از او درخواست حاجت کنند و در این زمینه به آیات و دعاهائى که از اهل بیت رسیده و در آنها به همه تعلیم دادهاند که از خدا چه بخواهید توجه و دقت کنند، زیرا از رحمت بىنهایت، اندک خواستن اسائه ادب به حضرت رحمن و رحیم است، و با ادب دعا تناسب ندارد.
براى نمونه به برخى عناوین خواستههائى که از پیشگاه رحمن و رحیم به وسیله عارفان عاشقش درخواست شده اشاره مىکنم.
پروردگارا ما را در زمره صالحان و شایستگان درآور، «3» پروردگارا از عالم بالا براى ما سفرهاى پر از نعمت نازل کن، «4» پروردگارا به ما خیر و خوبى دنیا و آخرت عنایت کن، «5» پروردگارا بر ما صبر و استقامت فرو ریز و قدمهایمان را در صراط مستقیمت و جهاد در راهت ثابت و استوار بدار، و بر کافران پیروز کن، «6» پروردگارا قلوب ما را پس از این که هدایتمان نمودى از انحراف و ضلالت، و میل به سوى باطل حفظ فرما، «7» پروردگارا گناهان ما را بیامرز، و زشتىهاى ما را بپوشان، و جان ما را در حالى که همراه با نیکان باشیم بگیر. «8» اعضا و جوارحم را براى به کار گرفتن در خدمتت نیروبخش، و دلم را براى عزیمت به سوى حضرتت قوى و محکم گردان، و کوشش در به دست آوردن خشیت از عظمتت را به من عطا فرما، و دوام در پیوستن به خدمتت را به من عنایت نما، تا با جسم و جان در میدانهاى پیشتازان به سویت به حرکت آیم، و در گروه شتابندگان به سویت بشتابم. و به سوى بارگاه قربت در زمره مشتاقان غرق شوق گردم، و همانند نزدیک شدن مخلصان به تو نزدیک شوم، چون ترس یقین کنندگان از تو بیم ورزم، و در جوار رحمتت با مؤمنان گردآیم. «9»
انوار معرفتت را براى ما کامل کن، و شیرینى عفو و گذشتت و لذت آمرزشت را به ما بچشان، و قلوب ما را روز لقاءت به وسیله تماشاى جلال و جمالت با دیده باطن شاد فرما، و عشق دنیا را چنانکه از دل شایستگان برگزیدهات و نیکان ویژه حرمیت بیرون بردى از دل ما بیرون بر، به مهربانیت اى مهربانترین مهربانان. «10» خدایا دورى گزیدن از خانه غرور را که خانه دنیاست روزى من کن و دل دادن به خانه جاودان را رزق من قرار ده، و پیش از فرا رسیدن مرگ استعداد براى آن را نصیب من فرما. «11» خدا فروتنى فروتنان واقعى را از تو درخواست دارم، و نیز اخلاص اهل یقین، و همراهى با نیکان، و شایستگى درک حقایق ایمانى، و بهره از هر نیکى و خوبى و سلامت از هر گناه، و مستوجب شدن به رحمتت و موجبات آمرزشت و رسیدن به بهشت و نجات از آتش را از تو خواهانم. «12» خدایا عقل کامل و مغز وزین و دل پاک و عمل بسیار و ادب شایان به من عنایت فرما. «13»
گوشهاى از روایات باب رحمت
پیامبر در روایاتى مىفرماید:
«ان الله تعالى خلق مأة رحمة فرحمة بین خلقه یتراحمون بها و ادخر لاولیائه تسعة و تسعین:» «14»
بىتردید خدا، صد رحمت به وجود آورد، یک رحمتش میان آفریدههاى اوست که به سبب آن به یکدیگر مهر مىورزند، و نود و نه رحمت را براى دوستان و اولیائش ذخیره کرد.
«ما خلق الله من شیئ الا و قد خلق له ما یغلبه و خلق رحمة تغلب غضبه:» «15»
خدا چیزى را نیافرید مگر این که در برابرش چیزى را آفرید که بر آن چیره باشد، و رحمتش را به وجود آورد که بر خشمش (که عذاب اوست) غلبه دارد.
«اطلبو الخیر دهرکم کله و تعرضوا لنفحات الله فان لله نفحات من رحمته یصیب بها من یشاء من عباده:» «16»
در همه روزگارتان خواهان خیر باشید، و خود را در معرض نسیمهاى الهى قرار دهید، براى خدا نسیمهائى از رحمتش مىباشد که به هر کس از بندگانش بخواهد مىرساند.
مردى به رسول خدا گفت:
«احب ان یرحمنى ربى قال: ارحم نفسک و ارحم خلق الله یرحمک الله:» «17»
دوست دارم خدا به من رحم کند، حضرت فرمود به خودت و به خلق خدا رحم کن تا خدا رحمتش را نصیب تو نماید.
حضرت سجاد فرمود:
«لا یهلک المؤمن بین ثلاث خصال: شهادة ان لا اله الا الله و شفاعة رسول الله و سعة رحمة الله عزوجل:» «18»
مؤمن میان سه خصلت دچار هلاکت نمىشود: شهادت به وحدانیت خدا، اتصال به شفاعت رسول حق، و رحمت فراگیر خداى عزوجل.
از رسول خدا روایت شده: چون گنهکاران مؤمن را به دوزخ برند، آتش بر آنان سرد شود تا هنگامى که بیرون آیند، آنگاه خطاب الله بر فرشتگان آید که ایشان را به فضل و رحمت من به بهشت برید که دریاى مرحمت و امتنان من بىکران، و فضل و احسانم بىپایان است.
و از اهل بیت روایت شده: چون روز قیامت رسد، حق تعالى همه اهل ایمان را یک جا گرد آورد و خطاب نماید من از حقوقى که بر عهده شما دارم گذشتم، شما هر حقى که در ذمه یکدیگر دارید بگذرید تا به بهشت درآئید.
و نیز از رسول رحمت روایت است، چون روز قیامت شود بندهاى از اهل ایمان را حاضر کنند، خطاب آید: نعمت مرا سر بار معصیت ساختى و چندان که نعمت را بر تو افزودم تو بیشتر عصیان ورزیدى، عبد از شرمسارى معصیت سر در پیش افکند، خطاب عزت رسد که: اى بنده من سر بردار، همان ساعت که معصیت کردى من تو را آمرزیدم و قلم عفو بر سر آن کشیدم!!
و بندهاى دیگر را نزدیک آرند، آن بیچاره به خاطر بسیارى معصیت سر به زیر افکند و از شرمسارى به گریه آید، خطاب الهى در رسد که: اى بنده من آن روز که گناه مىکردى و مىخندیدى تو را شرمسار نساختم، امروز که خجالت مىکشى و گناه نمىکنى و زارى مىنمائى چگونه تو را عذاب کنم، گناهت بخشیدم و رخصت دخول بهشت دادم!! «19» غرق گنه ناامید مشو زدربار ما
که عفو کردن بود در همه دم کار ما بنده شرمنده تو خالق بخشنده من بیا بهشتت دهم مرو تو در نار ما جدر دل شبخیز و ریز قطره اشکى جزچشم که دوست دارم کند گریه گنهکار ما توبه شکستى بیا هر آنچه هستى بیا جامیدوارى بجو زنام غفار ما جاهل دلى درباره رحمن رحیم گفته: رحمان است به روزى دادن جانداران و رحیم است به آمرزش سیئآت مؤمنان. در روزى و رزق اعتماد به رحمانى او کن نه بر کسب خود، ولى کسب را مگذار تا کاهل نشوى، و در آمرزش گناهان بر رحیمى او اعتماد ورز نه بر عمل خود، اما عمل را ترک مکن تا غافل نشوى.
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- تفسیر کبیر ج 1، ص 235.
(2)- نورالثقلین ج 1، ص 12، حدیث 55.
(3)- مائده 84.
(4)- مائده 114.
(5)- بقره 201.
(6)- بقره 250.
(7)- آل عمران 8.
(8)- آل عمران 193.
(9)- بخشى از دعاى کمیل.
(10)- بخشى از مناجات زاهدان مفاتیح الجنان ص 215.
(11)- از دعائى زین العابدینع مفاتیح، ص 389.
(12)- از دعاهاى امیرالمؤمنین، مفاتیح ص 392.
(13)- از دعاهاى زینالعابدین در زهنگام زیارت امیرالمؤمنین.
(14)- تفسیر معین ص 1.
(15)- تفسیر معین ص 1.
(16)- کنزالعمال حدیث 31325.
(17)- کنز العمال، حدیث 44154.
(18)- بحار، ج 78، ص 159.
(19)- تفسیر فاتحة الکتاب یکى از دانشمندان پس از عصر فیض کاشانى، ص 70.