سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ کمیل پسر زیاد گفت : امیر المؤمنین على بن ابى طالب ( ع ) دست مرا گرفت و به بیابان برد ، چون به صحرا رسید آهى دراز کشید و گفت : ] اى کمیل این دلها آوند هاست ، و بهترین آنها نگاهدارنده‏ترین آنهاست . پس آنچه تو را مى‏گویم از من به خاطر دار : مردم سه دسته‏اند : دانایى که شناساى خداست ، آموزنده‏اى که در راه رستگارى کوشاست ، و فرومایگانى رونده به چپ و راست که درهم آمیزند ، و پى هر بانگى را گیرند و با هر باد به سویى خیزند . نه از روشنى دانش فروغى یافتند و نه به سوى پناهگاهى استوار شتافتند . کمیل دانش به از مال است که دانش تو را پاسبان است و تو مال را نگهبان . مال با هزینه کردن کم آید ، و دانش با پراکنده شدن بیفزاید ، و پرورده مال با رفتن مال با تو نپاید . اى کمیل پسر زیاد شناخت دانش ، دین است که بدان گردن باید نهاد . آدمى در زندگى به دانش طاعت پروردگار آموزد و براى پس از مرگ نام نیک اندوزد ، و دانش فرمانگذارست و مال فرمانبردار . کمیل گنجوران مالها مرده‏اند گرچه زنده‏اند ، و دانشمندان چندانکه روزگار پاید ، پاینده‏اند . تن‏هاشان ناپدیدار است و نشانه‏هاشان در دلها آشکار . بدان که در اینجا [ و به سینه خود اشارت فرمود ] دانشى است انباشته ، اگر فراگیرانى براى آن مى‏یافتم . آرى یافتم آن را که تیز دریافت بود ، لیکن امین نمى‏نمود ، با دین دنیا مى‏اندوخت و به نعمت خدا بر بندگانش برترى مى‏جست ، و به حجّت علم بر دوستان خدا بزرگى مى‏فروخت . یا کسى که پیروان خداوندان دانش است ، اما در شناختن نکته‏هاى باریک آن او را نه بینش است . چون نخستین شبهت در دل وى راه یابد درماند و راه زدودن آن را یافتن نتواند . بدان که براى فرا گرفتن دانشى چنان نه این در خور است و نه آن . یا کسى که سخت در پى لذت است و رام شهوت راندن یا شیفته فراهم آوردن است و مالى را بر مال نهادن . هیچ یک از اینان اندک پاسدارى دین را نتواند و بیشتر به چارپاى چرنده ماند . مرگ دانش این است و مردن خداوندان آن چنین . بلى زمین تهى نماند از کسى که حجّت بر پاى خداست ، یا پدیدار و شناخته است و یا ترسان و پنهان از دیده‏هاست . تا حجّت خدا باطل نشود و نشانه‏هایش از میان نرود ، و اینان چندند ، و کجا جاى دارند ؟ به خدا سوگند اندک به شمارند ، و نزد خدا بزرگمقدار . خدا حجتها و نشانه‏هاى خود را به آنان نگاه مى‏دارد ، تا به همانندهاى خویشش بسپارند و در دلهاى خویشش بکارند . دانش ، نور حقیقت بینى را بر آنان تافته و آنان روح یقین را دریافته و آنچه را ناز پروردگان دشوار دیده‏اند آسان پذیرفته‏اند . و بدانچه نادانان از آن رمیده‏اند خو گرفته . و همنشین دنیایند با تن‏ها ، و جانهاشان آویزان است در ملأ اعلى . اینان خدا را در زمین او جانشینانند و مردم را به دین او مى‏خوانند . وه که چه آرزومند دیدار آنانم ؟ کمیل اگر خواهى بازگرد . [نهج البلاغه]
بشنو این نی چون حکایت می کند
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» کند و کاوی در ابعاد عشق1

 

 

 یکی از واژه هایی که از دیرباز با آدمی مأنوس بوده و قدمتی به بلندای حیات بشری داشته است واژه «عشق» می باشد؛ اما باید توجه داشت انسان به دلیل محتوا و مفاد این کلمه دل انگیز، با آن همدم گشته و تا حدّ پرستش پیش رفته است. علی رغم کنکاش در باره این حقیقت نشاط آور، هنوز بسیاری از ابعاد پیچیده و تو در توی آن برای قشر چشمگیری از جامعه مبهم مانده و گاه به بی راهه رفته و از ماهیت اصلی و اصیل خویش دور گشته است. تلاش نگارنده سطور بر آن است تا پاره ای از این ابعاد را با استمداد از آیات، روایات و سخنان حکماء عشق بازخوانی کند و در این راه لغزان تنها امیدش همراهی خوانندگان تا پایان نوشتار حاضر است.

 

1ـ معنای عشق

 

«عشق» از نظر واژه شناسی به معنای میل مفرط است. این کلمه مشتق از «عَشَقَه» بوده و «عشقه» گیاهی است که هر گاه به دور درخت می پیچد آب آن را می خورد؛ در نتیجه درخت زرد شده، کم کم می خشکد.(1) اما در اصطلاح «عشق» عبارت است از «محبت شدید و قوی» و به عبارت دیگر، عشق مرتبه عالی و اعلای محبت است.(2)

ولی حقیقت آن است که تعریف حقیقی این واژه ممکن نیست؛ به گفته حکیم عشق محی الدین ابن عربی: «هر کس عشق را تعریف کند، آن را نشناخته و کسی که از جام آن جرعه ای نچشیده باشد آن را نشناخته و کسی که گوید من از آن جام سیراب شدم، آن را نشناخته، که عشق شرابی است که کسی را سیراب نکند.»(3)

شاید به همین دلیل است که نخستین عارفان، واژه عشق را به کار نمی بردند؛ زیرا از عشق زمینی و جسمانی هراس داشتند و از این رو؛ بیشتر از محبت یاد می کردند.(4) و عطار چه زیبا سروده است:

پرسی تو ز من که عاشقی چیست؟

روزی که چو من شوی، بدانی

 

2ـ عشق و معرفت

 

از آنجا که عشق، محبت شدید و قوی است و محبت فرع «معرفت» است، عشق نیز بدون معرفت، عشق نخواهد بود. واقعیت آن است که شناخت هر چیزی، ریشه میل یا تنفر انسان نسبت به آن چیز است. اگر آدمی چیزی را برای خویش سودمند بداند، نسبت به آن محبت پیدا و برای جلبش تلاش می کند. صدرالمتألهین می گوید: «عشق در شی ء بدون حیات و شعور، صرفا یک نوع تسمیه و نام گذاری است.»(5)

از این رو، بر اساس تقسیم قوای ادراکی انسان به حسی، خیالی و عقلی، می توان با تسامح گفت که سه عشق حسی، خیالی و عقلی وجود دارد: عشق حسی بر معرفت حسی بنا شده است و تنها قوای حسی (بینایی، شنوایی، چشایی، لمسایی و بویایی) از آن مبتهج می گردد. عشق خیالی، عشقی است که از قوه خیال آدمی نشأت می گیرد و تنها این قوه را تسکین می دهد. اما عشق عقلی، عشقی است که از عقل سرچشمه می گیرد و بر اساس یافته های عقل، معشوق و راه وصال به او را می شناسد؛ هر چند با شدت یافتن عشق، آدمی عقل خویش را نیز پشت سر می گذارد؛ ولی برای بار یافتن به آن مرحله نیز باید از مدخل عقل عبور کرد.

باید توجه داشت از آنجا که قوه خیال از قوه حس در ادراک امور قوی تر است، عشق خیالی از عشق حسی قوی تر است و به دلیل آنکه درک عقلی قوی تر از خیال و حس است، عشق عقلی به مراتب قوی تر و کامل تر از عشق حسی و خیالی است.(6)

معرفت عشق زا و عشق معرفت افزاست. پس از انعقاد عشق در جان انسان، در هر مرتبه ای از ظهور، عاشق را در مراحل معرفت و مدارج کمال پیشتر می برد، در نتیجه ادراک آدمی قوی و نافذتر می گردد و عشق را به چشم دقیقه یاب و بصیرتی پرده شکاف می نگرد و چیزهایی خواهد دید که از پیش ندیده بود.

 

3ـ مبدأ عشق

 

اساس آفرینش جهان، عشق حضرت حق به جمال و جلوه خویش است؛ زیرا طبق آنچه که حکماء در باب اسباب عشق مطرح نموده اند، حبّ ذات یکی از مهمترین اسباب عشق است. خداوند متعال نیز به عنوان برترین موجود، به دلیل عشق به ذات و جلوه جمالش، جهان را پدید آورد: «کنت کنزا مخفیا فأحببت ان اعرف فخلقت الخلق لکی اعرف؛ گنج پنهانی بودم که دوست داشتم شناخته شوم، پس آفریدگان را آفریدم تا شناخته شوم.»(7)

گنج مخفی بُد ز پریّ چاک کرد

خاک را روشن تر از افلاک کرد

بر این اساس، نخستین کسی که عشق ورزید، خدای سبحان بود(8) و از آنجا که مبدأ عالم اوست، مبدأ عشق نیز اوست. در واقع، عشق مانند وجود، از ذات حق به عالم سرایت کرده است و قاطعانه می توان گفت: عشق انسان زاییده عشق خداست.

توبه کردم و عشق همچون اژدها

توبه وصف خلق و آن وصف خدا

عشق ز اوصاف خدای بی نیاز

عاشقی بر غیر او باشد مجاز(9)

خداوند متعال مبتنی بر همین عشق به خویش است که مخلوقاتش را نیز دوست می دارد.(10) سخن عین القضاة همدانی در این باب خواندنی است: «دریغا به جان مصطفی، ای شنونده این کلمات! که خلق پنداشته اند که انعام و محبت او با خلق از برای خلق است. نه از برای خلق نیست، بلکه از برای خود می کند که عاشق، چون عطایی دهد به معشوق و با وی لطفی کند، آن لطف نه با معشوق می کند که آن با عشق خود می کند. دریغا از دست این کلمه! تو پنداری که محبت خدا با مصطفی، از برای مصطفی است؟ این محبت او از بهر خود است.»(11)

ناگفته نماند که مفاد عشق خدا، مفادی کاملاً متمایز با عشق انسان است که فرصت طرح و تفصیل آن نیست.(12)

 

4ـ اسباب عشق

 

برای عشق اسباب گوناگونی مطرح کرده اند که از همه مهمتر دو سبب است که هر دو ریشه در فطرت هستی دارد:

 

1 ـ 4ـ کمال جویی

 

همه هستی میل به کمال دارد. کمال طلبی آمیخته با «حبّ بقا»ست که هر دو تبلور «حبّ ذاتند». همه موجودات در پی آنند که چیزهایی را به دست آورند و بهره وجودی اشان را بیشتر کنند. هر موجودی، در پی کمال متناسب با خود است. دانه گندمی که روی زمین قرار گرفته و با شرایط مساعدی شکافته شده، به تدریج می روید، متوجه آخرین مرحله بوته گندم است که رشد خود را تکمیل کند؛ سنبل داده و دانه های زیادی بار آورد. هسته میوه ای که در درون خاک پنهان شده و سپس پوست خود را شکافته و نوک سبزی بیرون می دهد از همان مراحل آغازین، قصد رسیدن به درجه کمال و برومندی خود را دارد که درختی پر از میوه خواهد شد.

انسان نیز می خواهد سعه وجودی بیشتری بیابد و علم، قدرت، اراده و حیاتش نامحدود و مطلق باشد، به صورتی که به گفته حضرت امام خمینی، اگر قدرت مطلق جهان باشد و عالم را در اختیار داشته باشد و به او بگویند که جهان دیگری هم هست، فطرتا مایل است آن جهان را در اختیار داشته باشد. یا مثلاً هر اندازه دانشمند باشد و گفته شود علوم دیگری هم هست، فطرتا مایل است آن علوم را هم بیاموزد.(13)

تمامی این نمونه ها حکایتگر این حقیقت است که دستگاه آفرینش با تربیت تکوینی خود کمال خواه و کمال جو است و به همین سبب است که با وجود تمام سختیها، موانع و مشکلات، عاشق کمال است و برای رسیدن به آن، از هیچ کوشش و تلاشی فروگذار نمی کند. به بیان دیگر، این فطرت کمال خواهی است که موجودات را عاشق ساخته است.(14) از این رو، محرک همه موجودات عشق است.

آتش عشق است کاندر نی فتاد

جوشش عشق است کاندر می فتاد(15)

 

2ـ4ـ جمال خواهی

 

جمال عبارت است از حضور کمال لایق و ممکن یک «چیز» نزد انسان. بنابراین، اولاً، کمال هر چیز به قابلیت کمال پذیری آن چیز بستگی دارد؛ از این رو، باید ملاحظه کرد آیا مثلاً فلان چیز اصلاً قابلیت پذیرش این کمالات را دارد یا خیر؟ ثانیا، اگر تمام کمالات لایق یک چیز نزد انسان باشد، آن چیز در غایت جمال و زیبایی است و اگر فقط برخی از آن کمالات حاضر باشد، چیز به اندازه آن کمالات متصف به حسن و جمال می شود. مثلاً اگر خطی تمام کمالات لایق خود را ـ که عبارت است از متوازی، متناسب و منتظم بودن ـ دارا بود آن خط در اوج زیبایی است و هر چه این کمالات را کمتر داشت، از زیبایی کمتری برخوردار خواهد بود. وجود همین جمال خواهی در انسان است که موجب پیدایش شاخه های گوناگون هنر و فرهنگ در تمدن بشری شده است و اسلام نیز آن را پذیرفته و حتی بخشی از اعجاز قرآن کریم بر اساس هنر و زیبایی پی ریزی شده است؛ به گونه ای که قرآن کریم خود یک اعجاز هنری است.

باید توجه داشت که زیبایی و جمال منحصر به محسوسات نیست؛ بلکه در غیر محسوسات نیز وجود دارد؛ زیرا زیبایی را به علم، اخلاق و دیگر حقایق غیر حسی نیز نسبت می دهیم، در حالی که هیچ یک از این موارد با حواس پنج گانه ظاهری درک نمی شود، بلکه با بصیرت باطن و چشم دل که همان نور عقل است، درک می گردند.

به هر روی، جمال و زیبایی عامل مهمی در تحقق عشق است، آن هم جمال غیر محسوس. سرّ اینکه برخی کسانی را دوست دارند که در زیبایی ظاهری آنها تردید است و چه بسا در چشم دیگران چهره ای کریه دارند، این است که عاشق در معشوق جمالی را می بیند که دیگران نمی بینند:

گفت لیلی را خلیفه: کان تویی

کز تو مجنون شد پریشان و غوی

از دگر خوبان تو افزون نیستی؟!

گفت: خامش چون تو مجنون نیستی(16)

 

5ـ سریان عشق

 

به دلیل آنکه همه هستی دارای حیات و شعور بوده و کمال جو هستند، عشق در تمام عالم هستی سریان دارد؛ هر چند از جهت شدت و ضعف گوناگون باشند ولی بر اساس ارتباط عشق با معرفت و با اسبابی چون کمال جویی و جمال خواهی، عشق در همه عالم و در میان همه موجودات جریان دارد.(17)

این عشق است که در نی آتش می افکند و می را به جوشش وا می دارد. مظاهر خلقت و بدایع طبیعت همه مسخر عشق اند. کشش و جذب اجزای هم جنس به یکدیگر و پیوند و ترکیب اضداد نیز از جلوه های عشق است. جاذبه ای که «جزء» را به سوی «کل» می راند و میان اشیاء و پدیده ها، تناسب، سنخیت و انضمام می آفریند همه از عشق است:

عشق جوشد بحر را مانند دیگ

عشق ساید کوه را مانند ریگ

عشق بشکافد فلک را صد شکاف

عشق لرزاند زمین را از گزاف(18)

اما، داستان عشق انسان، داستان دیگری است؛ زیرا، اولاً به دلیل وجود حیات و شعور برتر در انسان، عشق در او از شدت و حدّت بیشتری برخوردار است و ثانیا به دلیل لطافت و وسعت ادراکش، معشوقهای او بیشتر است و نه تنها از درختان خرم و کوهساران عالم و طراوت بهار و سرخی شفق و تابش ماه و دیگر جلوه های عالم وجود لذت می برد بلکه به کمالات و جمالهایی برتر از عالم مادی نیز عشق می ورزد. ثالثا علی رغم ژرفا و گستردگی ادراکش، داعیه های خیالی و وهمی او همواره با عقلش درگیرند و مزاحمانی از قوای شهویه و غضبیه بر سر راهش قرار دارد که عشق حقیقی را با عشقهای مجازی و کاذب درگیر می سازد.

به دلیل همین سه نکته ظریف و عمیق، باید دستی از غیب برون آید و عشق انسان را هدایت کند و راه وصول عشق را به او بنمایاند. فرستادن پیامبران و فرو فرستادن کتابهای آسمانی برای همین جهت است تا عشق حقیقی و راستین را از عشق مجازی و دروغین باز شناساند و آدمی را در عشق و عاشقی اش مدد رساند.(19) کلام پیامبران بوی گلی است که انسان را به سمت گلستان می برد:

این سخنهایی که از عقل کل است

بوی گلزار و سرو و سنبل است

بوی گل دیدی که آنجا گل نبود

جوش مل دیدی که آنجا مل نبود(20)

 

6ـ مبانی عشق

 

عشقی که دین برای انسان ترسیم می کند ـ و ما در عناوین بعدی به تشریح آن می پردازیم ـ متأثر از دیدگاه خاصی به خداوند، عالم هستی و انسان و نسبت این سه با یکدیگر است. به بیان دیگر، عشقی که رسول خاتم(ص) نویدبخش آن است بر مبانی خداشناسی، انسان شناسی و هستی شناسی خاصی است، از این رو، نگاهی اجمالی به این مبانی، برای تفسیر و تفهیم صحیح عشق حقیقی ضروری می باشد.

 

1ـ6ـ خداشناسی:

 

از منظر آموزه های قرآنی، خداوند آفریننده آسمانها و زمین و خالق همه چیز است.(21) بهترین وصف از آن اوست.(22) دانا، توانا، زنده، پاینده، بی نیاز، یکتا، یگانه، پاک از هر عیب و ... می باشد.(23) هر که بهره ای از کمال دارد، از خدا وام گرفته است.(24) خداوند الهام کننده دوستی و محبت در میان مؤمنان بوده(25) و مهر و محبت خویش را به دل دوستداران خویش می افکند و عشق را میان انسانها حاکم می سازد:(26)

هر چه اندیشی پذیرای فناست

آنکه در اندیشه ناید آن خداست(27)

 

2ـ6ـ انسان شناسی:

 

از ددگاه قرآن، انسان موجودی است برگزیده خداوند، خلیفه و جانشین او در زمین(28)، ترکیبی از جسم و روح(29)، دارای فطرتی خداآشنا(30)، آزاد، مستقل، امانت دار خدا و مسؤول خویشتن و جهان(31)، وجودش از ضعف و ناتوانی آغاز می شود و به قوت و کمال سیر می کند، اما جز در بارگاه الهی و جز با یاد او آرام نمی گیرد.(32) خداوند متعال بینشها و گرایشهایی را در آدمی نهاده است که اولاً اکتسابی نیست، ثانیا در عموم افراد وجود دارد، هر چند ممکن است دارای شدت و ضعف باشد.(33) کمال جویی و جمال خواهی از جمله گرایشهای فطری اند که خداوند آنها را در روح آدمی قرار داده است.(34) از منظر آیات قرآن، آدمی می تواند با کنار زدن حجابهای ظلمانی از روح خویش و با استمداد از وحی و عقل که راه و مسیر و چگونگی سیر را به او نشان می دهد، بینشها و گرایشهای فطری خویش را شکوفا سازد و به موطن اصلی خود ـ که همان لقای حضرت حق است ـ بازگشته و به مقام شایسته خویش نایل گردد:(35)

تاج «کرّمناست» بر فرق سرت

طوق «اعطیناک» آویز برت

جوهر است انسان و چرخ او را عَرَض

جمله فرع و پایه اند او غرض(36)

 

3ـ6ـ هستی شناسی:

 

از دیدگاه قرآن، همه عالم هستی آیات و نشانه های خداوند است. حضرت حق، گاه همه آنچه را که در زمین و آسمان و در نظر کلی تر جهان هستی است نشانه می داند(37)؛ و گاه به برخی از موجودات عالم هستی به طور خاص اشاره کرده و آنها را آیت خود تلقی فرموده است.(38)

من به هر که می گذرم ذکر دوست می شنوم

من به هر چه می نگرم روی دوست می بینم

از منظر آیات قرآن، کل جهان هستی و موجودات آن مسخّر انسان است تا آدمی را برای رسیدن به مقصود نهایی خویش مدد رساند.(39)به هر روی، عالم هستی ظهور اوست:

در بیان ناید جمال حال او

هر دو عالم چیست؟ عکس خال او(40)

 

7ـ عشق حقیقی

 

با توجه به مبانی پیش گفته از منظر اسلام، به دلیل آنکه خداوند کامل محض و محض کمال، جمیل مطلق و مطلق جمال و دارای بالاترین، برترین و بهترین وصفهاست، مبدأ عشق، اولین عاشق و الهام بخش عشق است، و از آنجا که همه هستی نمود، آیت و مظهر اویند، از او سرچشمه گرفته و به سوی اویند، و از آن رو که آدمی کمال جو و جمال خواه بوده و ظهور و جلوه تام و کامل صفات حضرت حق است؛ عشق حقیقی عبارت است از «قرار گرفتن موجودی کمال جو [انسان] در جاذبه کمال مطلق [خداوند متعال [پروردگاری بی نیاز، یگانه، دانای اسرار، توانا، قاهر و معشوقی که همه رو به سوی او دارند و او را می طلبند.»(41)

مانند تو من یار وفادار ندیدم

خوش تر ز غم عشق تو غمخوار ندیدم

جز خال خیال رخ زیبای تو در دل

در آینه حسن تو زنگار ندیدم

دل بندگی دوست به شاهی نفروشد

یک مشتری عشق به بازار ندیدم

با بندگی حضرت معشوق الهی

در دل هوس شاهی این دار ندیدم(42)

این عشق که از آن به محبت سوم، عشق اکبر، محبت اول نیز یاد می شود(43)، عشق به معشوق حقیقی و اصلی و منحصر به فردی است که با عشق به خود، جهان را آفرید و عشق را در تمام هستی و از جمله در فطرت آدمی جای داد.

عشق حقیقی و راستین، تنها به کمال محض و جمیل مطلق توجه دارد، تنها او را می خواهد و می جوید. این عشق، التیام بخش، رام کننده، صبرآور، انس برانگیز، رضایت بخش، نیروزا، طلب آور، درهم شکننده خودپرستی، سرورانگیز، نشاط آور، پایا و پویاست. این، عشقی است که وصالش، مقتل عاشق است نه مسلخ وی؛ یعنی هنگام وصال، عاشق قامت برکشیده، قیامت به پا می کند و عشقش زنده تر و فعالتر می گردد، نه آنکه سرد و خاموش شود.

از همین رو، قرآن کریم تنها محبوب حقیقی و اصلی را خداوند متعال دانسته،(44) و در روایات، بر محبت خداوند سبحان تأکید فراوان شده است.(45) به اعتقاد درس آموزان مکتب عشق، عشق حقیقی از اول در فطرت آدمی وجود داشته است و انسان می تواند با برطرف کردن آلودگیها، گناهان و تعلقات غیر خدایی، به این واقعیت نایل گشته و این عشق را در فطرت خویش به عیان در یابد:(46)

ملامتم به خرابی مکن که مرشد عشق

حوالتم به خرابات کرد روز نخست(47)

بر این اساس، می توان گفت عشق حقیقی انسان زاییده عشق خداست و سبب تفاوت درجه اش با عشق خدا، کدورت جسم انسان است. در صورت از میان برخاستن این کدورت ـ که لازمه اش فنای بنده در حق است ـ محبت نیز به طهارت و صفای اصلی اش برمی گردد. این همان عشقی است که از خدا آغاز می شود و به انسان می رسد و او را به خدا می رساند یعنی عشق حقیقی و عرفانی.

 

8ـ نشانه های عشق حقیقی

 

از مجموع آیات و روایات و سخن عارفان واصل، می توان نشانه هایی برای عشق حقیقی شمارش کرد، دانستن این علایم آدمی را قادر می سازد تا عشق خویش را ارزیابی کرده و دریابد تا چه اندازه در جاذبه این عشق قرار دارد؟ گفتنی اینکه از آنجا که عشق حقیقی دو طرفه است، چنان که قرآن نیز بدان تصریح کرده است(48)، یعنی در قبال عشق انسان به خداوند، خداوند متعال نیز به انسانی که عشق حقیقی و راستین دارد، عشق می ورزد، نگارنده نشانه های عشق حقیقی را در دو قسمت عشق انسان به خدا و عشق خداوند به انسان شمارش می کند.

 

1ـ8ـ نشانه های عشق انسان به خدا

 

1ـ1ـ8ـ ترجیح دادن خداوند بر همه محبوبهای دیگر(49):

عاشقان را شادمانی و غم اوست

دستمزد و اجرت خدمت هم اوست

غیر معشوق ار تماشایی بود

عشق نبود هرزه سودایی بود

عشق آن شعله ست کاو چون برفروخت

هر چه جز معشوق باقی جمله سوخت

تیغ «لا» در قتل غیر حق براند

در نگر زان پس که بعد «لا» چه ماند

ماند «الا اللّه » باقی جمله رفت

شاد باش ای عشق شرکت سوز زفت(50)

2ـ1ـ8ـ در باطن و ظاهر مطیع و موافق اوامر و نواهی او بودن(51).

3ـ1ـ8ـ ترجیح دادن لقای خدا را بر بقای خود(52):

عاشقم من کشته قربان لا

جان من نوبتگه طبل بلا

من چو اسماعیلیانم بی حذر

بل چون اسماعیل آزادم ز سر

فارغم از طمطراق و از ریا

«قل تعالوا» گفت جانم را بیا(53)

4ـ1ـ8ـ حقیر شمردن هر چیز در برابر عشق به خداوند؛(54) حتی عقل:

عقل را قربان کن اندر عشق دوست

عقلها باری از آن سویت کاوست(55)

5ـ1ـ8ـ مستغرق ذکر و یاد خدا بودن در همه اوقات(56):

6ـ1ـ8ـ تنها از او خشنود بوده و در قرب او آسایش و آرامش دارد(57):

7ـ1ـ8ـ به کلام محبوب یعنی قرآن عشق ورزد(58).

8ـ1ـ8ـ با مال و جان در راه او مجاهده کردن(59):

تا خیال دوست در اسرار ماست

چاکری و جان سپاری کار ماست

هر کجا شمع بلا افروختند

صد هزاران جان عاشق سوختند

عاشقانی کز درون خانه اند

شمع روی یار را پروانه اند(60)

9ـ1ـ8ـ حریص بودن بر خلوت و مناجات با او(61).

10ـ1ـ8ـ همه بندگان مطیع وی را به خاطر او دوست بدارد و همه کافران و گناهکاران را به خاطر او دشمن بدارد(62).

و ...

 

2ـ8ـ نشانه های عشق حضرت حق به انسان

1ـ2ـ8ـ توفیق طاعت یافتن(63)؛
2ـ2ـ8ـ دوست داشتن خداوند(64)؛
3ـ2ـ8ـ مخفی کردن معایب انسان(65)؛
4ـ2ـ8ـ محبوب ساختن امانتداری(66)؛
5ـ2ـ8ـ الهام صدق و راستی(67)؛
6ـ2ـ8ـ خطور دادن علم و دانش(68)؛
7ـ2ـ8ـ مزین ساختن به حلم و آرامش(69)؛
8ـ2ـ8ـ مبغوض ساختن دنیا در قلب آدمی(70)؛
9ـ2ـ8ـ عطا کردن به قدر نیاز(71)؛
10ـ2ـ8ـ نیکی گردانیدن اخلاق او و اعطای قلب سلیم(72)؛
و ...

عاشق ترین عاشقان عشق حقیقی رسول اکرم(ص) بود و به همین دلیل در میان پیامبران از جایگاه ویژه ای برخوردار است:(73)

با «محمد» بود عشق پاک جفت

بهر عشق او را خدا «لولاک» گفت

منتهی در عشق چون او بود فرد

پس مر او را ز انبیا تخصیص کرد

گر نبودی بهر عشق پاک را

کی وجودی دادمی افلاک را(74)

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( سه شنبه 94/2/22 :: ساعت 8:12 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

عزاداری از سنت های پیامبر اکرم (ص) است
سعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلام
سبک زندگی قرآنی امام حسین (علیه السلام)
یاران امام حسین (ع) الگوی یاران امام مهدی (عج)
آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟
ارزش اشک و عزا بر مصائب اهل بیت علیهم السلام
پیوستگان و رهاکنندگان امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام در آیینه زیارت
پیروان مسیح بر قوم یهود تا روز قیامت برترند!
نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین «علیه السلام»
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 180
>> بازدید دیروز: 117
>> مجموع بازدیدها: 1326892
» درباره من

بشنو این نی چون حکایت می کند

» فهرست موضوعی یادداشت ها
دینی و مذهبی[871] . عشق[360] . آشنایی با عرفا[116] . جدایی از فرهنگ[114] . موسیقی[66] . داستانک[2] . موعود . واژگان کلیدی: بیت المال . صحابی . عدالت . جزیه . جنایات جنگ . حقوق بشردوستانه . حکومت . خراج . علی علیه‏السلام . لبنان . مالیات . مصرف . مقاله . منّ و فداء . ادیان . اسرای جنگی . اعلان جنگ . انصاری . ایران . تقریب مذاهب . جابر .
» آرشیو مطالب
نوشته های شهریور85
نوشته های مهر 85
نوشته زمستان85
نوشته های بهار 86
نوشته های تابستان 86
نوشته های پاییز 86
نوشته های زمستان 86
نوشته های بهار87
نوشته های تابستان 87
نوشته های پاییز 87
نوشته های زمستان87
نوشته های بهار88
نوشته های پاییز88
متفرقه
نوشته های بهار89
نوشته های تابستان 89
مرداد 1389
نوشته های شهریور 89
نوشته های مهر 89
آبان 89
آذر 89
نوشته های دی 89
نوشته های بهمن 89
نوشته های اسفند 89
نوشته های اردیبهشت 90
نوشته های خرداد90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد90
نوشته های شهریور90
نوشته های مهر 90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد 90
نوشته های مهر 90
نوشته های آبان 90
نوشته های آذر 90
نوشته های دی 90
نوشته های بهمن 90
نوشته های اسفند90
نوشته های فروردین 91
نوشته های اردیبهشت91
نوشته های خرداد91
نوشته های تیرماه 91
نوشته های مرداد ماه 91
نوشته های شهریور ماه91
نوشته های مهر91
نوشته های آبان 91
نوشته های آذرماه91
نوشته های دی ماه 91
نوشته های بهمن ماه91
نوشته های بهار92
نوشته های تیر92
نوشته های مرداد92
نوشته های شهریور92
نوشته های مهر92
نوشته های آبان92
نوشته های آذر92
نوشته های دی ماه92
نوشته های بهمن ماه92
نوشته های فروردین ماه 93
نوشته های اردیبهشت ماه 93
نوشته های خردادماه 93
نوشته های تیر ماه 93
نوشته های مرداد ماه 93
نوشته های شهریورماه93
نوشته های مهرماه 93
نوشته های آبان ماه 93
نوشته های آذرماه 93
نوشته های دیماه 93
نوشته های بهمن ماه 93
نوشته های اسفند ماه 93
نوشته های فروردین ماه 94
نوشته های اردیبهشت ماه94
نوشته های خرداد ماه 94
نوشته های تیرماه 94
نوشته های مرداد ماه 94
نوشته های شهریورماه94
نوشته های مهرماه94
نوشته های آبان ماه94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
پیام شهید -وبگاه شهید سید علی سعادت میرقدیم
دانشجو
(( همیشه با تو ))
همراه با چهارده معصوم (علیهم السلام )ویاران-پارسی بلاگ
بر بلندای کوه بیل
گل رازقی
نقاشخونه
قعله
hamidsportcars
ir-software
آشفته حال
بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن
سرباز ولایت
مهندس محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
بهارانه
*تنهایی من*
بلوچستان
تیشرت و شلوارک لاغری
اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی
کشکول
قدم بر چشم
سه ثانیه سکوت
نگارستان خیال
گنجدونی
بهارانه
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
نگاهی نو به مشاوره
طب سنتی@
سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام
اکبر پایندان
Mystery
ermia............
پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ...
اسیرعشق
چشمـــه ســـار رحمــت
||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *||
کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب
جلال حاتمی - حسابداری و حسابرسی
بهانه
صراط مستقیم
تــپــش ِ یکــ رویا
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
سلحشوران
گیاه پزشکی 92
مقبلی جیرفتی
تنهایی افتاب
طراوت باران
تنهایی......!!!!!!
تنهای93
سارا احمدی
فروشگاه جهیزیه و لوازم آشپزخانه فدک1
.: شهر عشق :.
تا شقایق هست زندگی اجبار است .
ماتاآخرایستاده ایم
هدهد
گیسو کمند
.-~·*’?¨¯`·¸ دوازده امام طزرجان¸·`¯¨?’*·~-.
صحبت دل ودیده
دانلود فایل های فارسی
محقق دانشگاه
ارمغان تنهایی
* مالک *
******ali pishtaz******
فرشته پاک دل
شهیدباکری میاندوآب
محمدمبین احسانی نیا
کوثر ولایت
سرزمین رویا
دل نوشته
فرمانده آسمانی من
ایران
یاس دانلود
من.تو.خدا
محمدرضا جعفربگلو
سه قدم مانده به....
راز نوشته بی نشانه
یامهدی
#*ReZa GhOcCh AnN eJhAd*#(گوچـی جـــون )
امام خمینی(ره)وجوان امروز
فیلم و مردم
پیکو پیکس | منبع عکس
پلاک صفر
قـــ❤ــلـــــب هـــــای آبـــــی انــ❤ـــاری
اسیرعشق
دل پرخاطره
* عاشقانه ای برای تو *
farajbabaii
ارواحنا فداک یا زینب
مشکات نور الله
دار funny....
mystery
انجام پروژه های دانشجویی برای دانشجویان کنترل
گل یا پوچ؟2
پسران علوی - دختران فاطمی
تلخی روزگار....
اصلاحات
گل خشک
نت سرای الماس
دنیا
دل پر خاطره
عمو همه چی دان
هرکس منتظر است...
سلام محب برمحبان حسین (ع)
ادامس خسته من elahe
دهکده کوچک ما
love
تقدیم به کسی که باور نکرد دوستش دارم
گروه اینترنتی جرقه داتکو
مدوزیبایی
من،منم.من مثل هیچکس نیستم
Tarranome Ziba
پاتوق دختر و پسرای ایرونی
اسرا
راه زنده،راه عشق
وبلاگ رسمی محسن نصیری(هامون)(شاعر و نویسنده)
وب سایت شخصی یاسین گمرکی
حسام الدین شفیعیان
عکسهای سریال افسانه دونگ یی
ܓ✿ دنـیــــاﮮ مـــــــن
Hunter
حسام الدین شفیعیان
دهکده علم و فناوری
اسیرعشق
دختر باحال
*دلم برای چمران تنگ شده.*
♥تاریکی♡
به یادتم
باز باران با محرم
تنهایی ..............
دوستانه
هرچه می خواهد دل تنگم میذارم
زندگی
نیلوفر مرداب
فقط طنزوخنده
تینا!!!!
شیاطین سرخ
my love#me
سرزمین خنگا
احکام تقلید
•.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.•
فوتسال بخش جنت (جنت شهر )
حقیقت صراط
...دیگه حسی نمونده
زیر اسمان غربت
شهید علی محسنی وطن
سکوت(فریاد)
عاشقانه ها
خودمو خدا تنها
دانستنی های جالب
ermia............
حجاب ایرانی
عرفان وادب
دل خسته
عاشقانه های من ومحمد
هر چه میخواهد دله تنگت بگو . . .
sharareh atashin
mehrabani
khoshbakhti
______>>>>_____همیشگی هااا____»»»»»_____>>>>
دخترونه
قلبی خسته ازتپیدن
عشـ۩ـق یـ۩ـعنی یـ۩ـه پــ۩ـلاک......
تینا
مذهب عشق
مناجات با عشق
داستان زندگی من
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
عاشق فوتبال
کشکول
حاج آقا مسئلةٌ
صدا آشنا
کد بانوی ایرانی
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
« یا مهدی ادرکنی »
وبلاگ تخصصی کامپیوتر - شبکه - نرم افزار
::::: نـو ر و ز :::::
توکای شهر خاموش

.: اخـبـار فـنـاوری .:
Biology Home
شــــــــــــــهــــدای هــــــــــــــســـتــه ایـــــــــــــ
مثبت گرا
تک آندروید
امروز
دانستنی / سرگرمی / دانلود
°°FoReVEr••
مطلع الفجر
سنگر بندگی
تعصبی ام به نام علی .ع.
تنهایی.......
دلـــــــشــــــــکســـــته
عاشقانه
nilo
هر چی هر چی
vida
دلمه پیچ, دستگاه دلمه پیچ Dolmer
هسته گیر آلبالو
آرایشگری و زیبایی و بهداشت پوست
عکس های جالب و متحرک
مرکز استثنایی متوسطه حرفه ای تلاشگران بیرجند
دیجی بازار
نمونه سوالات متوسطه و پیش دانشگاهی و کارشناسی ارشد
bakhtiyari20
زنگ تفریح
گلچین اینترنتی
روستای اصفهانکلاته
پایه عکاسی مونوپاد و ریموت شاتر بلوتوث
سرور
عاطفانه

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان


























































































» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب