ابوالفتوح رازى در توضیح عمل صالح به آیات و روایاتى که در ذیل میآید استناد کرده است «1»، از بعضى از صحابه روایت کردهاند که مراد از عمل صالح عملى است که براساس نیت پاک و خالص براى خدا انجام گیرد، آن که عملى که از روى نفاق و براى خدا انجام پذیرد صالح نیست.
از مولاى متقیان امیرمؤمنان روایت شده که مراد از عمل صالح نمازهاى واجب پنچ گانه است چنان که در قرآن مجید آمده:
وَ أَقامُوا الصَّلاةَ إِنَّا لا نُضِیعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِینَ: «2»
و آنان که نماز را اقامه کردهاند داراى پاداشاند زیرا ما پاداش اصلاحگران را ضایع و تباه نمیکنیم.
عبدالله بن عباس گفته عمل صالح آن است که فقط بین خدا و عبد باشد به صورتى که ریا درآن راه نداشته باشد.
معاذبن جبل گفته عمل صالح آن است که چهار حقیقت آن را فراگرفته باشد: معرفت، نیت، صبر، اخلاص.
بیتردید عمل صالح از مصادیق این حقایق نقل شده است، که صحابه در طول معاشرت با پیامبر، در مناسبتهاى مختلف از رسول خدا شنیده اند.
آرى اگر عمل براساس وحى، و فرهنگ پاک پیامبر و اهل بیت صورت گیرد، وبر نیت پاک و خالص استوار گردد، و انجام دهندهاش مؤمن به خدا و قیامت و فرشتگان و قرآن وپیامبر و امامان باشد، در روز محشر به صورت بهشت عنبرسرشت رخ مینماید و صاحب عمل براى ابد درآن جایگاه ملکوتى و منزل عرشى خواهد بود، واگر براى خودنمائى و تظاهر و ریا صورت گیرد هیمه و هیزم جهنم و آتش دوزخ خواهد شد، به خواست حق در ضمن آیات مربوط به اخلاص در رابطه با اخلاص بحث مفصل و مشروحى خواهد آمد.
شنیدم که نابالغى رزوه داشت
به صد محنت آورد روزى به چاشت پدر دیده بوسید و مادرسرش جفشاندند بادام وزر برسرش چو بروى گزر کرد یک نیمه روز ججفتاد اندر او زآتش معده سوز جبه دل گفته اگر لقمه چندى خورم ججچه داند پدر غیب یا مادرم چو روى پسر درپدر بود و قوم نهان خورد و پیدا به سربود صوم جج که داند چو در بند حق نیستى جاگر بیوضو در نماز ایستى پس این پیرازآن طفل نادان تر است ججکه از بهر مردم به طاعت دراست کلید در دوزخ است آن نماز که در چشم مردم گزارى دراز اگر جز به حق میرود جاده است در آتش فشانند سجاده است ج فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ (4) الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ (5) الَّذِینَ هُمْ یُراؤُنَ ... «3»
پس واى [یا چاهى در دوزخ] بر نمازگزاران باد، آنان که از نمازشان غافل و نسبت به آن سهل انگارند، همانان که همواره در عبادتشان ریا میکنند و نماز را براى جلب نظر دیگران به جاى میآورند.
نتیجه این که تنها عمل و کار و کوشش و جهادى که در دنیا و آخرت مورد پذیرش حق واقع میشود و ثمره و محصول میدهد عمل صالح است.
ثمره اخلاص درعمل
جابرجعفى که از چهرههاى برجسته شیعه و از راویان ثقه و مورد اعتماد معصوم و فقیهان مکتب اهل بیت و داراى منزلتى عظیم و مرتبتى بزرگ است از پیامبراسلام روایت میکند که آن حضرت فرمود: در روزگار گذشته سه نفر باهم از شهر بیرون شده به سیاحت و گردش رفتند. وارد غارى گشته و در آنجا مشغول عبادت شدند که ناگهان سنگى بزرگ از بالاى کوه غلطید و راه بیرون شدن از غار را بست.
به یکدیگر گفتند: هیچ برنامهاى ما را از این گرفتارى نجات نمیدهد مگر این که از در صدق و راستى با خدا درآئیم و هرکه هرعملى را براساس اخلاص براى خدا انجام داده بگوید و از حضرت او درخواست نماید تا از این گرفتارى نجاتمان دهد.
یکى گفت خدایا تو آگاهى که من به زنى دل بسته و عاشق و دل داده او بودم و در راه جذب وى ثروت فراوانى هزینه کردم یا دلش را به دست آورده، و با مراد خویش یک دلش نمودم، چون زمینه کام گرفتن از او فراهم شد یاد تو کردم و به حضرت تو و این که ناظر و حاضر من هستى توجه نمودم و از او دست برداشته او را رها ساختم، اکنون این سنگ را به پاداش آن کارى که خالصانه براى تو ترک کردم از سر راه ما بردار! بخشى از سنگ به طرفى رفت به صورتى که شکاف غار آشکار شد.
دیگرى گفت: خدایا تو عالم و دانائى که من چند کارگر را جهت زراعت اجیر کردم که پس از پایان کار به هریک نصف درهم مزد دهم، چون کار تمام شد و هریک مزدشان را دریافت داشتند و رفتند یکى از آنان گفت: من به اندازه دونفر زحمت کشیدم هرگز به نصف درهم راضى نخواهم شد، باید مزدم را یک درهم کامل بدهى، این بگفت و نصف درهم را از من اخذ نکرده رفت، من آن نصف درهمى که از او نزدم باقى مانده بود در کار زراعت انداختم و مدتها بهره بردارى کردم تا سرمایه قابل توجهى شد! روزى صاحب نصف درهم آمد و از من مالش را خواست نمود، هجده هزار برابر به او دادم، خدایا اگر میدانى این کار را فقط براى خوشنودى و رضاى تو و برپایه اخلاص انجام دادم این سنگ را از سر راه ما بردار، در آن هنگام سنگ تکانى خورد که توانستند یکدیگر را مشاهده کنند.
آخرین نفر گفت: پروردگارا تو میدانى که پدر و مادر پیروکهنسال داشتم و همواره آنان را مورد احترام قرار میدادم شبى ظرفى شیر براى هردو آوردم، وقتى وارد خانه شدم دیدم هر دوخواب اند، ترسیدم اگر ظرف را زمین بگذارم بریزد، و اگر از خواب راحت بیدارشان کنم ناراحت شوند و راضى نباشند، خدایا تو آگاهى که آنقدر ایستادم تا بیدار شده و آن شیر را آشامیدند، اگر این عمل را براى رضاى تو و با تکیه بر اخلاص انجام دادم این سنگ را از سر راه ما بردار تا از گرفتارى نجات یابیم، سنگ به صورتى کنار رفت که راه بیرون آمدن از غار براى آنان باز شد «4»، سپس پیامبر فرمود:
«من صدق الله نجى:»
هرکه با خدا از در راستى و درستى درآید نجات مییابد.
اخلاص زمینه قبول عمل
روضات الجنات خوانسارى که در چند مجلد در شرح زندگى بزرگان و علما و دانشمندان و حکما و فلاسفه و اهل عرفان تدوین یافته از خاتون آبادى مؤلف کتاب حدایق المقربین نقل میکند که: چند تن از علماى بزرگ شیعه چون حمدانى قزوینى و عبدالجباربن عبدالله مقرى و حسب بن بابویه در شهر بغداد درباره کتاب نهایه شیخ طوسى و تربیب و ابواب و فصولش سخنانى به میان آوردند و هریک به بیانى برشیخ بزرگوار اعتراض وارد ساختند و بالاتفاق رأى دادند که خالى از عیب نیست.
همه باهم براى زیارت مرقدمطهر امیرالمؤمنین على (ع) عازم نجف نجف شدند درحالى که این جریان در زمان حیات شیخ بود.
با یکدیگر قرار گذاردند سه روز روزه بگیرند و غسل کنند و در زیارت شب جمعه از مولا بخواهند که مسئله کتاب نهایه را براى آنان روشن کند.
اعمال لازم را انجام دادند، شب معین حضرت را درعالم رؤیا دیدند که فرمود: در فقه اهل بیت کتابى که شایسته اعتماد باشد و به مسائلش بتوان رجوع کرد مانند نهایه شیخ همان کتابى که دربارهاش اختلاف دارید تألیف نشده، و علّت این ارزش آن است که شیخ آن را براى رضاى خدا و با اخلاص نوشته، درباره موضوعات کتاب شک نکنید، به مسائلش عمل نمائید و برابر آن فتوا دهید، نهایه شیخ به واسطه ترتیب و تفصیلى که دارد شما را از سایر کتابها بینیاز میدارد.
همین که از خواب برخاستند هریک گفتند: درباره نهایه خوابى دیده ایم، قرار براین شد که هرکدام به طور جداگانه خواب خود را مشروحاً بنویسند آنگاه با یکدیگر مطابقت دهند تا روشن شود در خوابها اختلافى وجود دارد یا نه، پس از نوشتن و مطابقه کردن معلوم شد کمترین اختلافى در خوابهاى دیده شده نیست، همه براى عرض تبریک و تهنیت خدمت شیخ رسیدند، همین که چشم شیخ طوسى به آنان افتاد فرمود: آنچه را من درباره نهایه گفتم نپذیرفتید تا از زبان امیرالمؤمنین (ع) در خواب شنیدید. «5»
ازواج مطهره
لغت زوج شامل مرد و زن است، در بهشت براى اهل ایمان که داراى عمل صالحاند همسرانى پاکیزه است براى مردان همسرانى طیب و پاک و براى زنان نیز همسرانى مطهّر و پاکیزه، پاک و پاکیزه از نظر جسم و روح و جان و بدن، پاک و پاکیزه از نظر اخلاق و رفتار و منش و کردار، پاک و پاکیزه ازنظر گناه و معصیت.
از پیامبراسلام (علیهما السلام) روایت شده است که این همسران با صدائى خوش و آوائى دلنشین میگویند:
«نحن خیرات الحسان خلقنا لازواج کرام، نحن الخالدات فلانموت ابدا، ونحن الناعمات فلابنؤس ابدا و نحن الراضیات فلانسخط ابداً:» «6»
ما همسران با خیرو جمال و زیباچهره گانیم که براى شوهرانى کریم آفریده شده ایم، پایندگانیم و هرگز نمیمیریم، به نعمت پرورش یافتگانیم که به سختى و رنج نرسیم، و خوشنودانیم که خشمگین نگردیم.
در بهشت براى اهل بهشت دغدغه از دست رفتن بهشت و نعمتهایش وجود ندارد، و به این خاطر اهل بهشت نسبت به دوام و ثبات نعمتها قلبى مطمئن و دلى آرام دارند، و براى آنان یقینى است که فضاى بهشت و ویژگى نعمتهایش با فضاى دنیا و عناصرش تفاوت دارد، نعمت دنیا همراه زوال و فناست و نعمت بهشت بافتش بافت دوام و بقاست، و براین اساس است که توجه به خلود بهشت و نعمتهایش وَ هُمْ فِیها خالِدُونَ براى آنان زمینه آرامش و آسایش فکر است.
در روایتى است که اهل بهشت را ندا دهند:
«تصحون فلاتمرضون ابداً، تشبعون فلاتجوعون ابداً، تشبون فلاتهرمون ابدا، وتحیون فلاتموتون ابدا:» «7»
تندرست باشید که هرگز بیمار نشوید، سیرباشید که هرگز رنج گرسنگى نچشید، جوان باشید که هرگز مبتلا به درد پیرى نشوید، زنده باشید که هرگز به کام مرگ در نیفتید.
مفسر بزرگ شیعه ابوالفتوح رازى در ذیل این آیه میگوید:
حضرت حق جل جلاله انواع منافع و لذات را در این آیه در سه بخش بیان فرموده و جامع و کامل اعلام نموده است:
از باغها و بستانها و رودها اسم برده تا لذت منظر را بنمایاند، و به رزق بهشتى اشاره کرده تا زمینه لذت خوراکیها را نشان دهد، و ازواج مطهره فرموده تا کمال لذت جنسى را بیان نماید و خالدون را ذکر کرده تا ذائقه انسان مؤمن به خوف انقطاع از بهشت مکدر نگردد، این حقایق در همین دنیا براى اهل قرآن، آنان که به آن یقین دارند و آیاتش را با قلب و جان تصدیق کردهاند قابل لمس و مورد درک است، چنان که از حضرت باقرالعلوم امام پنجم (ع) روایت شده است:
«مامنکم من احد الا وقدعاین الجنة ومافیها وعاین النار وما فیها ان کنتم تصدقون بالکتاب:» «8»
هرکس از شما بهشت و آنچه را که درآن است، و دوزخ و آنچه را درآن است آشکارا دیده است، اگر قرآن را تصدیق کرده باشید.
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- تفسیرابوالفتوح، ج 1، ص 108.
(2)- اعراف، آیه 170.
(3)- ماعون، آیات 6- 4.
(4)- بحار،
(5)- روضات الجنات، شرح حال شیخ طوسى، ج ص.
(6)- ابوالفتوح، ج 1، ص 110.
(7)- ابوالفتوح، ج 1، ص 111.
(8)- کافى، ج 2، ص 457؛ مرآة العقول، ج 2، ص 426