سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر که بگوید من دانشمندم، نادان است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
بشنو این نی چون حکایت می کند
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» عزت و افتخار حسینی در مبارزه با انحرافات و بدعت‏ها1

 


اشاره

در پاسخ به این پرسش(1) که آیا امام حسین علیه‌السلام در برابر اعمال و رفتار معاویه سکوت اختیار کردند یا به مبارزه سیاسی پرداختند و اگر سکوت نکردند، چه مواضع و سیاست‌هایی اتخاذ نمودند، باید گفت: گرچه قیام و حرکت نظامی از جانب امام حسین علیه‌السلام علیه معاویه مقدور و سودمند نبود، امّا این امر بدان معنا نبود که هیچ حرکت، مبارزه و اقدامی از سوی آن حضرت در برابر معاویه صورت نگیرد و آن بزرگوار همانند بسیاری از مسلمانان، که سکوت و حتی تأیید و همراهی با حکومت معاویه را بر اعتراض به وی ترجیح دادند، به گوشه خانه پناه برده و سرنوشت جامعه اسلامی، به ویژه جامعه شیعه را به حال خود رها کنند؛ چرا که آن حضرت همچون جدّ بزرگوارش رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله صیانت و پاسداری از مبانی و ارزش‌های اصیل دین و مبارزه با بدعت‌ها، فسادها و انحراف‌ها را، وظیفه و رسالت الهی خویش می‌دانستند و در راه تحقق این هدف از هیچ کوششی فروگذاری نمی‌کردند. بنابراین، آن حضرت در شرایط مناسب و مقتضی با موضع‌گیری‌های خویش، جامعه اسلامی را به پیروی از چنین سیره و روشی در مبارزات سیاسی علیه معاویه و کارگزارنش فرا می‌خواندند.در منابع و مآخذ تاریخی و حدیثی، اخبار و گزارش‌های فراوانی در این‌باره ثبت شده است که به مهم‌ترین آن‌ها در قالب محورهای ذیل اشاره می‌گردد:


1ـ مخالفت با ولیعهدی یزید

با آن‌که بر اساس یکی از بندهای پیمان نامه صلح امام حسن علیه‌السلام با معاویه، هیچ گونه حقی در انتخاب جانشین برای معاویه وجود نداشت، امّا او هیچ وقت به آن بند مثل سایر بندهای دیگر عهدنامه(2) عمل نکرد و چنان‌که خود در جمع کوفیان اظهار داشت، همه آن‌ها را زیر پا گذاشت.(3)
معاویه در راستای موروثی کردن حکومتش با پیشنهاد و مساعدت بعضی از کارگزاران در ده سال آخر زمامداری‌اش، تلاش‌ها و اقدامات زیادی را به منظور طرح و تثبیت جانشینی پسرش یزید از خود نشان داد. چنان‌که به بعضی از مناطق حوزه اسلامی مسافرت کرد و از نزدیک با ترفندها و شگردهای ویژه، مسأله جانشینی یزید را مطرح کرده و با تهدید یا تطمیع مردم برای یزید بیعت گرفت. او در سفری که به مدینه داشت، علاوه بر گرفتن بیعت از مردم این شهر، دنبال آن بود که از شخصیت‌های با نفوذ و بزرگ این شهر نیز، که در رأس آنان امام حسین علیه‌السلام قرار داشت، بیعت بگیرد. از این‌رو، پس از ورود به این شهر، با حسین بن علی علیه‌السلام وعبداللّه‌ بن عباس و بعضی از بزرگان دیگر دیدار کرده، پس از طرح موضوع، تلاش کرد تا موافقت آنان را در این باره جلب کند. امام حسین علیه‌السلام در پاسخ به درخواست معاویه با ذکر مقدمه‌ای چنین فرمود:
«آنچه درباره یزید گفتی که خود به حدّ کمال رسیده و می‌تواند امت محمّد را اداره کند، دریافتم. می‌خواهی با این سخنان مردم را درباره او به اشتباه اندازی. گویا می‌خواهی درباره شخصی ناشناخته سخن‌گویی و یا غایبی را بستایی و از کسی که مردم درباره او چیزی نمی‌دانند، سخن گویی. در صورتی که، یزید خود شخصیّت و باطنش را آشکار ساخته است. اگر می‌خواهی از مهارت و توانایی یزید آگاه شوی، از او درباره سگ‌های شکاری و کبوتران پیش پرواز به هنگام تاختن و مسابقه دادن بپرس و در مورد کنیزان آوازه‌خوان و نوازنده سؤال کن تا تو را به خوبی آگاهی داده و یاری کند. دست از این تلاش‌ها بردار. چه سودی برایت دارد که خدا را با گناهان این مردم به بیش‌تر از آنچه خود مرتکب شده‌ای، ملاقات کنی؟!
به خدا سوگند! تو پیوسته باطل و ستم و بیدادگری را اختیار نموده‌ای تا آنجا که جام تبهکاریت لبریز شده و اکنون بین تو و مرگ جز یک چشم بر هم زدن فاصله نیست. پس از آن در روز رستاخیز بر عمل ماندگار خود درآیی و آن روز هرگز گریزگاهی نخواهی داشت. این تو بودی که امر مهم خلافت را که، از نیای مان به ارث رسیده بود، از ما بازداشتی با این‌که به خدا سوگند ما از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله از جهت نَسَبی ارث می‌بریم و تو آن را (به عنوان حجت خلافت یزید!) نزد ما آورده‌ای...»(4)
معاویه وقتی چنین موضع‌گیری صریحی را از امام حسین علیه‌السلام درباره ولیعهدی یزید دید و شنید، حقوق و مستمری همه بنی‌هاشم را از بیت المال قطع کرده، پرداخت سهم آنان را مشروط به بیعت آن حضرت کرد تا به این وسیله حسین بن علی علیه‌السلام از سوی بنی‌هاشم تحت فشار قرار گرفته و راضی به بیعت گردد! امّا او با این شیوه نتوانست از امام حسین علیه‌السلام بیعت بگیرد و با درخواست و تهدید عبداللّه‌ بن عباس مجبور به پرداخت سهمیه بنی‌هاشم گردید؛ این در حالی بود که امام حسین علیه‌السلام از دریافت سهم خویش خودداری کرد.(5)


2ـ نامه کوبنده و افشاگرانه به معاویه

پس از شهادت حجربن عدی، مروان بن حکم، که در این زمان از سوی معاویه حاکم مدینه بود، طی نامه‌ای به معاویه نوشت: «گروهی از شخصیت‌ها و بزرگان عراق و حجاز نزد حسین علیه‌السلام رفت و آمد می‌کنند، اطمینان ندارم که حسین قیام نکند. من در این باره طبق تحقیقاتی که کرده‌ام اعلام می‌کنم که او فعلاً قصد قیام ندارد، امّا اطمینان ندارم که در آینده نیز چنین قصدی نداشته باشد. اینک نظر خود را در این باره بنویس.»(6)
معاویه پس از دریافت گزارش مروان، علاوه بر پاسخ نامه وی، در نامه‌ای جداگانه به امام حسین علیه‌السلام نوشت:
«از طرف تو اموری رسیده است که هرگز گمان نمی‌کردم به آن امور گرایش داشته باشی. شایسته‌ترین مردم در وفاداری به آنچه بیعت کرده است، کسی همانند توست در بزرگی و شرافت و منزلت. حال در امر خلافت منازعه نکن. از خدا بترس واین امت را در فتنه مینداز و متوجه خود و دین خود و امت محمّد باش.» این آیه قرآن هم خاتمه نامه معاویه بود: «و لا یستخفّنّک الذین لا یوقنون:»(روم:6)؛ مبادا آنان که به پایه یقین نرسیده‌اند تو را بی‌ثبات و سبکسر گردانند.(7)
امام حسین علیه‌السلام در جواب نامه معاویه، پاسخی نوشت که طلایه انقلاب و قیام عاشورا است؛ پاسخی که در هر کلمه آن عزّت و افتخار حسینی موج می‌زند؛ نامه‌ای که به تعبیر شیخ عبداللّه‌ علایلی بر تاریخ سایه افکنده و رو در روی سلطه و ستم معاویه قرار گرفته است.(8)
حضرت در ابتدای نامه ضمن ردّ و تکذیب اخبار و گزارش‌های عمّال معاویه درباره قیام خویش علیه معاویه، چنین نوشتند:
«من قصد جنگ و اختلاف ندارم؛ اما از جنگ نکردن با تو و حزب تو، که از قاسطین هستند، به خدا پناه می‌برم. افراد ستمکاری که اطراف تو را گرفته‌اند داخل در حزب ستمگران و یاران شیطان هستند. آیا تو قاتل حُجر و یاران او، که اهل زهد و عبادت بودند و برای از میان بردن بدعت و امر به معروف و نهی از منکر قیام کردند، نیستی؟! تو از روی ظلم و تجاوزگری پس از آن‌که با آنان پیمان‌های محکم و میثاق‌های مؤکّد بستی، پیمانت را شکستی و آنان را کشتی و با این کار، بر خدا گستاخی نموده، پیمان او را سبک شمردی. آیا تو کشنده عَمْرِوبن حَمِق که از بسیاری عبادت، چهره و بدنش لاغر و فرسوده شده بود، نیستی که پس از دادن امان و بستن پیمان (پیمانی که اگر به آهوان بیابان می‌دادی، از قله‌های کوه‌ها پایین می‌آمدند) او را کشتی؟! آیا تو ادعا نکردی که زیاد فرزند ابوسفیان است، در حالی که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرموده است: «فرزند به شوهر ملحق می‌گردد و زناکار باید سنگسار گردد»(9)؟! سپس او را بر مردم مسلط کردی؟ او بر مسلمانان سخت گرفته، دست و پای آنان را قطع کرد و بر شاخه‌های نخل به‌دار آویخت. ای معاویه! گویی از این امت نیستی و آن‌ها هم از تو نیستند...
و گفتی که من مردم را در فتنه نیندازم؛ به خدا سوگند! من فتنه‌ای برای مردم بزرگ‌تر از حکومت تو نمی‌بینم. و گفتی که درباره خودم و دینم و امت محمّد بیندیشم؛ به خدا قسم! من کاری برتر از جهاد با تو نمی‌بینم که اگر با تو بجنگم به خدا تقرّب جسته‌ام و اگر از نبرد با تو باز ایستم از خدا طلب آمرزش می‌کنم و از خدا می‌خواهم مرا به آنچه موجب رضا و خشنودی اوست، ارشاد و هدایت کند. و گفتی که به من نیرنگ خواهی زد. ای معاویه! هر نیرنگی که می‌خواهی به من بزن، به جان خودم سوگند از دیرباز نیرنگ‌بازان با شایسته کاران چنین کرده‌اند و من امید آن دارم که زیان آن به خودت برسد و عملت را تباه گرداند؛ پس هر کاری که می‌توانی بکن.
ای معاویه! از خدا بترس و بدان که خداوند کتاب و پرونده‌ای دارد که هر عمل بزرگ و کوچکی را در آن ثبت می‌کند و بدان که خداوند جنایات تو را که به صِرف ظنّ و گمان مردم را می‌کشی و به محض اتهام، آنان را به بند می‌کشی و گرفتار می‌سازی و فرزند شرابخوار و سگ‌بازت را زمامدار مسلمانان کرده‌ای، هرگز فراموش نخواهد کرد. تو با این کارها، خود را به هلاکت افکندی، دین خود را تباه ساختی و حقوق مردم را پایمال کردی، والسلام.»(10)
حضرت در این نامه اگر چه به صراحت با معاویه اعلام جهاد نفرمود، امّا فرمود: برای عدم مجاهده و قیام در پیشگاه خدا عذری ندارد. این نامه دارای سه جهت‌گیری اصلی است:
الف. با نظریه سلطنت معاویه، که اطاعت محض از سلطان را القا می‌کرد، مخالفت نمود؛
ب. معاویه به عنوان قاتل انسان‌های با ایمان و مخلص همچون حجربن عدی و عمروبن حَمِق معرفی گردید؛
ج. ضرورت جهاد با معاویه و توجه به این نکته که معاویه «دین» را نابود کرده است.
نکته اصلی این نامه، همین جهت‌گیری سوّم است. معاویه به امام حسین علیه‌السلام می‌گوید: به فکر دین و امت محمّد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله باش و فتنه‌گری مکن، امام حسین علیه‌السلام در جواب معاویه می‌فرماید: حکومت تو که دین را نابود کرده است، بزرگ‌ترین فتنه برای مردم است.وقتی معاویه نامه امام حسین علیه‌السلام را خواند، در سینه‌اش شعله حقد و کینه زبانه کشید. یزید و عبداللّه‌ بن عمروعاص به معاویه توصیه کردند که جوابی به نامه امام حسین علیه‌السلام بدهد که در آن تحقیر و توهین نسبت به آن حضرت و پدرش درج شود. معاویه در جواب پیشنهاد آنان گفت:
«... به خدا سوگند هیچ گونه عیبی در حسین سراغ ندارم. به نظرم رسید نامه تهدیدآمیزی به او بنویسم، سپس (به مصلحت) دیدم که این کار را نیز نکنم و او را به ستیزه جویی نکشانم.»(11)


برخورد امام حسین علیه‌السلام با هدایای معاویه

آنچه نوشته شد، اخبار و گزارش‌های موثق در این باره بود که نشانگر عمق مخالفت امام حسین علیه‌السلام با معاویه و نمایانگر عمق خصومت تیرگی روابط بین آن دو است. امّا بعضی از گزارش‌ها حاکی از آن است که رفتار معاویه نسبت به امام حسین علیه‌السلام و نیز امام حسن علیه‌السلام نیکو و شایسته بوده است و معاویه آنان را از هدایا و جوایز خویش بهره‌مند می‌ساخته است. چنان‌که ابومنصور طبرسی در این باره می‌نگارد:
«معاویه برای امام حسین علیه‌السلام چیزی که ناراحتش کند، ننوشت و آنچه را به او می‌داد، قطع نکرد. او در هر سال، علاوه بر کالاها و هدایای گوناگون، یک میلیون درهم برای او می‌فرستاد!»(12)
ابوحنیفه دینوری پا را از این فراتر گذاشته و در این باره می‌نویسد:
«گویند: در مدت زندگی معاویه هیچ گونه بدی یا کار ناپسندی از او نسبت به حسن علیه‌السلام و حسین علیه‌السلام سر نزد، و او هیچ چیز از اموری را که شرط کرده بود، از آنان دریغ نداشت و در نیکی کردن به آنان، تغییر روش نداد.»(13)
همچنین در خصوص ارسال عطایا و جوایز از جانب معاویه و قبول آن‌ها از سوی امام حسن علیه‌السلام و امام حسین علیه‌السلام گزارش‌هایی به مضامین زیر نقل شده است:
1. امام حسن علیه‌السلام و امام حسین علیه‌السلام جوایز و عطایای معاویه را قبول می‌کردند.(14)
2. امام حسن علیه‌السلام و امام حسین علیه‌السلام در دیداری با معاویه، دویست هزار درهم از وی دریافت کردند!(15)
3. معاویه اوّل ماه، یک میلیون درهم برای امام حسن علیه‌السلام و نهصد هزار درهم برای امام حسین علیه‌السلام فرستاد!(16)
چنین گزارش‌هایی را به سادگی نمی‌توان پذیرفت. امّا درباره هدایا و وجوه نقدی باید گفت: اگر چه بعید به نظر نمی‌رسد که اعطا و ارسال آن‌ها توسط معاویه به این انگیزه بوده که او می‌خواسته با این کار از حجم اقدامات و اعتراضات آن دو بزرگوار علیه خویش بکاهد و در صورت امکان، آنان را تا حدّ زیادی همراه و موافق سیاست‌ها و شیوه حکومت‌داری‌اش کند، امّا این‌که امام حسن علیه‌السلام و امام حسین علیه‌السلام آن هدایا و پول‌ها را پذیرفته و دریافت کرده باشند، محل تأمل و جای تحقیق و بررسی دارد؛ چرا که اوّلاً، گزارش‌های یاد شده با اخبار و گزارش‌های دیگری مبنی بر عدم پذیرش هدایا و جوایز معاویه، معارض است؛ چنان‌که از امام موسی بن جعفر علیه‌السلام نقل شده که فرمودند: «امام حسن علیه‌السلام و امام حسین علیه‌السلام جوایز معاویه را نمی‌پذیرفتند.»(17) همچنین در جریان مسافرت معاویه به مدینه جهت بیعت گرفتن برای یزید از بزرگان و شخصیت‌های سرشناس این شهر از جمله امام حسین علیه‌السلام ، زمانی که معاویه مجبور به پرداخت مستمری به تعویق افتاده بنی‌هاشم شد، امام حسین علیه‌السلام از دریافت سهم خویش استنکاف کرد.(18)
ثانیا، بر فرض صحت سند و قبول چنین گزارش‌هایی، پذیرش چنین هدایا و جوایزی از سوی آن بزرگواران، قابل قبول و موجّه بوده است. چنان‌که در روایتی از امام باقر علیه‌السلام درباره دریافت عطایا و جوایز حاکمان ستمگر سؤال شد، حضرت جواز قبول چنین هدایایی را مستند به صدور چنین کاری از امام حسن علیه‌السلام و امام حسین علیه‌السلام کردند و فرمودند: «[مانعی نیست چرا که] حسن و حسین علیهماالسلام عطایای زورمندانی همچون معاویه را می‌پذیرفتند؛ زیرا آنان شایستگی و حق آنچه را که از معاویه دریافت می‌کردند، داشتند.»(19)
ثالثا: اگر (فرضا) امام حسن علیه‌السلام و امام حسین علیه‌السلام عطایا و جوایز یاد شده را دریافت می‌کردند، آن‌ها را برای خود و خانواده‌شان هزینه نمی‌کردند و به مصرف نیازمندان و فقرای بنی‌هاشم و دیگر افراد مستمند و یتیم جامعه اسلامی می‌رساندند. چنان‌که مرحوم مجلسی در این‌باره چنین روایت کند: «حسن و حسین علیهماالسلام این اموال (عطایا و جوایز) را از معاویه می‌گرفتند و حتی به اندازه آنچه مگس در دهان خود می‌گیرد، برخود و خاندان خود هزینه نمی‌کردند.»(20)
از این‌رو، ارسال یک میلیون درهم از جانب معاویه برای امام حسن علیه‌السلام ـ چنان‌که اخبار «دلائل الامامة» و «احتجاج» از آن حکایت می‌کرد و پذیرش آن از ناحیه امام حسن علیه‌السلام از این باب بوده است، بدین معنی که معاویه مطابق یکی از مواد معاهده صلح بین او و امام حسن علیه‌السلام موظف بود که یک میلیون درهم از محل خراج «دارابجرد»(21) (دارابگرد) برای تقسیم بین بازماندگان شهدای جمل و صفین به امام حسن علیه‌السلام پرداخت کند(22) ـ و پذیرش آن از سوی آن حضرت نیز طبعا بدون اشکال و کاملاً مشروع بوده است؛ زیرا آن را برای مصرف یاد شده می‌گرفته‌اند.
اما این‌که رفتار معاویه با امام حسن علیه‌السلام و امام حسین علیه‌السلام نیکو بوده است، نه تنها شاهدی بر این ادعا وجود ندارد، بلکه تاریخ گواه است که معاویه از هر فرصتی که به دست می‌آورد، برای خدشه‌دار کردن چهره امام علی علیه‌السلام و اهل بیت علیهم‌السلام و در نهایت حذف آنان، استفاده می‌کرد. او نه تنها با علی علیه‌السلام و خاندانش سر ناسازگاری و مخالفت داشت، بلکه با شیعیان او نیز به جرم پیروی و ابراز عشق و ارادت به خاندان علوی رفتار وحشتناک و هولناکی داشت.(23) نمونه بارز آن، قتل بی‌رحمانه حُجر بن عدی کندی، یکی از اصحاب بزرگ علی علیه‌السلام و از یاران مخلص او، بود که منابع تاریخی به تفصیل از آن سخن گفته‌اند.(24) از این‌رو، چگونه می‌تواند رفتار معاویه با امام حسن علیه‌السلام نیکو باشد، در حالی‌که او آن حضرت را با دسیسه مسموم کرد(25) و به شهادت رساند و حاکم او، مروان بن حکم، از دفن جنازه مطهر آن بزرگوار در کنار مرقد جدّ بزرگوارش جلوگیری کرد.(26) چنان‌که عدم پای‌بندی پسر ابوسفیان به مواد پیمان نامه صلح و زیر پا قرار دادن آن، دلیل روشنی بر کذب و نادرستی گفتار «دینوری» می‌باشد.
با شیوه‌ای که معاویه در امر حکومت داری در پیش گرفته بود، نمی‌توانست رفتار شایسته و پسندیده‌ای نیز نسبت به امام حسین علیه‌السلام داشته باشد. او در نامه‌ای که گذشت، به امام حسین علیه‌السلام می‌نویسد: «با تو از درِ مکر وارد خواهم شد.» به گمان قوی مراد وی از روش مکارانه، روش رایج وی دربرخورد با مخالفان یعنی ترور و مسمومیت با زَهر است. چنان‌که پیش از این، از همین شیوه برای از میان برداشتن مخالفانی همچون مالک اشتر، امام حسن علیه‌السلام ، سعد بن ابی وقاص(27) و عبدالرحمن بن خالد بن ولید(28)، بهره جست.


3ـ تبیین جایگاه و منزلت اهل بیت علیهم‌السلام

اگر چه معاهده صلح با معاویه یکی از عوامل مهم بازدارنده قیام و نهضت مسلحانه اباعبداللّه‌ علیه‌السلام بود، امّا این امر و امثال آن، آن حضرت را از بیان حق و تبیین مقام و منزلت خویش و اهل بیت علیهم‌السلام باز نمی‌داشت؛ از این‌رو، در هر شرایط مناسبی، به امر به معروف و نهی از منکر پرداخته، فضایل و مناقب خاندان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله را یادآور می‌شد و از آنان به عنوان محور حق دفاع می‌کرد.
دو نمونه ذیل، شاهد این مطلب است:
موسی بن عقبه می‌گوید: «به معاویه گفتند: مردم چشم‌شان را به حسین علیه‌السلام دوخته‌اند. کاش به او فرمان می‌دادی تابه منبر برود و سخنی گوید؛ چرا که در او ناتوانی یا لکنت زبان است.
معاویه گفت: ما نیز چنین پنداری درباره حسن داشتیم ولی او پیوسته در چشم مردم بزرگ می‌شد و ما رسوا می‌شدیم.
این گذشت تا روزی معاویه به حسین علیه‌السلام گفت: ای اباعبداللّه‌! ای کاش منبر می‌رفتی و سخنی می‌گفتی! حسین بر منبر رفته حمد و ثنای خدا فرمود و بر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله درود فرستاد. ناگاه شنید کسی می‌گوید: این شخص کیست که سخن می‌گوید.
امام حسین علیه‌السلام ضمن معرفی خویش و اهل بیت علیهم‌السلام به عنوان یکی از دو چیز گران‌بها، که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله آن را در میان امتش به یادگار گذاشته است و آنان مرجع تفسیر و تاویل قرآن هستند؛ با استدلال به آیاتی چند از قرآن کریم، اطاعت از اهل بیت علیهم‌السلام را همانند اطاعت از خدا و رسول وی واجب شمرده و مردم را از گوش فرا دادن به ندا و وسوسه‌های شیطان برحذر داشت.
معاویه تا چنین بیاناتی را از آن بزرگوار شنید دیگر نتوانست تحمل کند؛ از این‌رو گفت: "ای اباعبداللّه‌! بس است؛ مقصود خود را رساندی."(29)
زمانی دیگر در مجلس معاویه چنین فرمود:
«من فرزند کسی هستم که در پاکی همانند آب آسمان است و در زمین ریشه دارد. من فرزند کسی هستم که در اصل و تبار فاخر، شرافت والا و نیک‌نامی دیرین خانوادگی بر همه اهل دنیا سروری و آقایی دارد. من فرزند کسی هستم که خشنودی او، خشنودی خدای رحمان و خشم او خشم خدای رحمان است.» سپس معاویه را مخاطب قرار داده فرمود: «آیا پدر تو همچون پدر من است؟ آیا پیشینه تو همانند پیشینه من است؟ اگر بگویی نه؛ شکست خورده‌ای، و اگر بگویی، آری؛ دروغ گفته‌ای.»
معاویه گفت: سخن تو درست نیست. امام حسین علیه‌السلام فرمود: «حق روشن و آشکار است و راه (تشخیص و شناخت) آن کژی ندارد و خردمندان آن را می‌شناسند.»(30)
در شرایطی که حذف مقام و منزلت اهل بیت علیهم‌السلام در دستور کار اصلی معاویه و کارگزارانش قرار گرفته بود و آنان با تمام وجود تلاش می‌کردند که این عمل را به صورت یک فرهنگ در جامعه اسلامی ترویج کرده و جا بیندازند، بیانات این پیشوای جامعه‌اسلامی، بیانگرعزّت‌وافتخارحسینی واز ارزش‌واعتبارخاص خودبرخورداراست.


4ـ سخنرانی تاریخی و افشاگرانه امام علیه‌السلام در کنگره بزرگ حج

در سال 59 (یا 58) هجری، یعنی یک (یا دو سال) پیش از مرگ معاویه، در زمانی که فشار و خفقان حاکم بر شیعیان از سوی معاویه بیداد می‌کرد، امام حسین علیه‌السلام به زیارت خانه خدا مشرف شدند. در این سفر عبداللّه‌ بن جعفر و عبداللّه‌ بن عباس آن بزرگوار را همراهی می‌کردند. امام حسین علیه‌السلام در مکه از صحابه و تابعین و فرزندانشان، که در جامعه اسلامی به پاکی و درستی شهرت داشتند و نیز از عموم مرد و زن بنی‌هاشم، دعوت کردند که در چادر او واقع در «منی» اجتماع کنند.
در میان جمعیت گرد آمده که افزون بر هزار نفر(31) بودند، دویست نفر از اصحاب پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله به چشم می‌خوردند. در این هنگام امام حسین علیه‌السلام به پا خاست و پس از حمد و ثنای الهی فرمود:
«امّا بعد، این شخص ستمگر (معاویه) درباره ما و شیعیان ما اعمالی را روا داشت که دیدید و دانستید و شاهد بودید. می‌خواهم مطلبی را از شما بپرسم. اگر راست گفتم مرا تصدیق کنید واگر دروغ گفتم مرا تکذیب کنید. سخن مرا بشنوید و گفتارم را بنویسید، سپس به شهرها و قبایل خود برگردید و هر کس را که به او ایمان واطمینان دارید به آنچه درباره ما و حق ما می‌دانید دعوت کنید، چون بیم دارم این امر(32) کهنه شود و حق از بین رفته، مغلوب گردد. خدا نور خود را به اتمام می‌رساند، اگر چه کافران راخوش نیاید.»
سپس حضرت آیاتی را که خدا در شأن علی علیه‌السلام و خاندان وی نازل کرده بود، قرائت فرموده و تفسیر نمود و نیز هر چه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله درباره پدر و برادر و مادر و خود و خاندانش فرموده بود نقل کرد، و در همه آن‌ها، اصحاب پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله می‌گفتند: آری به خدا این سخنان را شنیدیم و شهادت می‌دهیم، و تابعین می‌گفتند: به خدا سوگند! این سخنان را کسانی از صحابه که آنان را به راست‌گویی و امانت‌داری می‌شناسیم، برای ما نقل کردند. آن‌گاه حضرت فرمودند: «شما را به خدا سوگند می‌دهم که این سخنان را برای هر کس که به او و به دینش اطمینان دارید نقل کنید.»(33)
تعبیر اخیر امام علیه‌السلام به خوبی حاکی از سانسور و خفقان شدید حکومت معاویه و فشار او نسبت به پیروان علی علیه‌السلام و دشمنی دیرینه و سرسختانه معاویه با خاندان نبوّت است که امام علیه‌السلام توصیه می‌کند این گفتار را برای افراد مورد اعتماد نقل کنید.
در شرایطی که دشنام و توهین نسبت به علی علیه‌السلام و خاندان وی جریان اصلی تبلیغات حکومت معاویه است، امام حسین علیه‌السلام در مراسم حج به دو فریضه مهم و مقدس الهی؛ یعنی امر به معروف و نهی از منکر اقدام نموده و ضمن بیداری اذهان حاضران، سفارش می‌کند که دیگران را نیز با رعایت احتیاط بیدار کنند و خیانت‌های بنی‌امیه را به آنان گوشزد نمایند.
نکته حایز اهمیّت در این جریان آن است که امام علیه‌السلام با این تدبیر با توجه به امکانات و مقدورات آن روز، در میان حاضران موج و حرکتی ایجاد نمود؛ چرا که حاضران پیام امام علیه‌السلام را در بازگشت به سرزمین خویش به دیگران منتقل کردند و زمینه بیداری آنان را فراهم ساختند.

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( دوشنبه 94/7/27 :: ساعت 10:53 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

عزاداری از سنت های پیامبر اکرم (ص) است
سعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلام
سبک زندگی قرآنی امام حسین (علیه السلام)
یاران امام حسین (ع) الگوی یاران امام مهدی (عج)
آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟
ارزش اشک و عزا بر مصائب اهل بیت علیهم السلام
پیوستگان و رهاکنندگان امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام در آیینه زیارت
پیروان مسیح بر قوم یهود تا روز قیامت برترند!
نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین «علیه السلام»
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 59
>> بازدید دیروز: 233
>> مجموع بازدیدها: 1331183
» درباره من

بشنو این نی چون حکایت می کند

» فهرست موضوعی یادداشت ها
دینی و مذهبی[871] . عشق[360] . آشنایی با عرفا[116] . جدایی از فرهنگ[114] . موسیقی[66] . داستانک[2] . موعود . واژگان کلیدی: بیت المال . صحابی . عدالت . جزیه . جنایات جنگ . حقوق بشردوستانه . حکومت . خراج . علی علیه‏السلام . لبنان . مالیات . مصرف . مقاله . منّ و فداء . ادیان . اسرای جنگی . اعلان جنگ . انصاری . ایران . تقریب مذاهب . جابر .
» آرشیو مطالب
نوشته های شهریور85
نوشته های مهر 85
نوشته زمستان85
نوشته های بهار 86
نوشته های تابستان 86
نوشته های پاییز 86
نوشته های زمستان 86
نوشته های بهار87
نوشته های تابستان 87
نوشته های پاییز 87
نوشته های زمستان87
نوشته های بهار88
نوشته های پاییز88
متفرقه
نوشته های بهار89
نوشته های تابستان 89
مرداد 1389
نوشته های شهریور 89
نوشته های مهر 89
آبان 89
آذر 89
نوشته های دی 89
نوشته های بهمن 89
نوشته های اسفند 89
نوشته های اردیبهشت 90
نوشته های خرداد90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد90
نوشته های شهریور90
نوشته های مهر 90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد 90
نوشته های مهر 90
نوشته های آبان 90
نوشته های آذر 90
نوشته های دی 90
نوشته های بهمن 90
نوشته های اسفند90
نوشته های فروردین 91
نوشته های اردیبهشت91
نوشته های خرداد91
نوشته های تیرماه 91
نوشته های مرداد ماه 91
نوشته های شهریور ماه91
نوشته های مهر91
نوشته های آبان 91
نوشته های آذرماه91
نوشته های دی ماه 91
نوشته های بهمن ماه91
نوشته های بهار92
نوشته های تیر92
نوشته های مرداد92
نوشته های شهریور92
نوشته های مهر92
نوشته های آبان92
نوشته های آذر92
نوشته های دی ماه92
نوشته های بهمن ماه92
نوشته های فروردین ماه 93
نوشته های اردیبهشت ماه 93
نوشته های خردادماه 93
نوشته های تیر ماه 93
نوشته های مرداد ماه 93
نوشته های شهریورماه93
نوشته های مهرماه 93
نوشته های آبان ماه 93
نوشته های آذرماه 93
نوشته های دیماه 93
نوشته های بهمن ماه 93
نوشته های اسفند ماه 93
نوشته های فروردین ماه 94
نوشته های اردیبهشت ماه94
نوشته های خرداد ماه 94
نوشته های تیرماه 94
نوشته های مرداد ماه 94
نوشته های شهریورماه94
نوشته های مهرماه94
نوشته های آبان ماه94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
پیام شهید -وبگاه شهید سید علی سعادت میرقدیم
دانشجو
(( همیشه با تو ))
همراه با چهارده معصوم (علیهم السلام )ویاران-پارسی بلاگ
بر بلندای کوه بیل
گل رازقی
نقاشخونه
قعله
hamidsportcars
ir-software
آشفته حال
بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن
سرباز ولایت
مهندس محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
بهارانه
*تنهایی من*
بلوچستان
تیشرت و شلوارک لاغری
اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی
کشکول
قدم بر چشم
سه ثانیه سکوت
نگارستان خیال
گنجدونی
بهارانه
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
نگاهی نو به مشاوره
طب سنتی@
سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام
اکبر پایندان
Mystery
ermia............
پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ...
اسیرعشق
چشمـــه ســـار رحمــت
||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *||
کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب
جلال حاتمی - حسابداری و حسابرسی
بهانه
صراط مستقیم
تــپــش ِ یکــ رویا
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
سلحشوران
گیاه پزشکی 92
مقبلی جیرفتی
تنهایی افتاب
طراوت باران
تنهایی......!!!!!!
تنهای93
سارا احمدی
فروشگاه جهیزیه و لوازم آشپزخانه فدک1
.: شهر عشق :.
تا شقایق هست زندگی اجبار است .
ماتاآخرایستاده ایم
هدهد
گیسو کمند
.-~·*’?¨¯`·¸ دوازده امام طزرجان¸·`¯¨?’*·~-.
صحبت دل ودیده
دانلود فایل های فارسی
محقق دانشگاه
ارمغان تنهایی
* مالک *
******ali pishtaz******
فرشته پاک دل
شهیدباکری میاندوآب
محمدمبین احسانی نیا
کوثر ولایت
سرزمین رویا
دل نوشته
فرمانده آسمانی من
ایران
یاس دانلود
من.تو.خدا
محمدرضا جعفربگلو
سه قدم مانده به....
راز نوشته بی نشانه
یامهدی
#*ReZa GhOcCh AnN eJhAd*#(گوچـی جـــون )
امام خمینی(ره)وجوان امروز
فیلم و مردم
پیکو پیکس | منبع عکس
پلاک صفر
قـــ❤ــلـــــب هـــــای آبـــــی انــ❤ـــاری
اسیرعشق
دل پرخاطره
* عاشقانه ای برای تو *
farajbabaii
ارواحنا فداک یا زینب
مشکات نور الله
دار funny....
mystery
انجام پروژه های دانشجویی برای دانشجویان کنترل
گل یا پوچ؟2
پسران علوی - دختران فاطمی
تلخی روزگار....
اصلاحات
گل خشک
نت سرای الماس
دنیا
دل پر خاطره
عمو همه چی دان
هرکس منتظر است...
سلام محب برمحبان حسین (ع)
ادامس خسته من elahe
دهکده کوچک ما
love
تقدیم به کسی که باور نکرد دوستش دارم
گروه اینترنتی جرقه داتکو
مدوزیبایی
من،منم.من مثل هیچکس نیستم
Tarranome Ziba
پاتوق دختر و پسرای ایرونی
اسرا
راه زنده،راه عشق
وبلاگ رسمی محسن نصیری(هامون)(شاعر و نویسنده)
وب سایت شخصی یاسین گمرکی
حسام الدین شفیعیان
عکسهای سریال افسانه دونگ یی
ܓ✿ دنـیــــاﮮ مـــــــن
Hunter
حسام الدین شفیعیان
دهکده علم و فناوری
اسیرعشق
دختر باحال
*دلم برای چمران تنگ شده.*
♥تاریکی♡
به یادتم
باز باران با محرم
تنهایی ..............
دوستانه
هرچه می خواهد دل تنگم میذارم
زندگی
نیلوفر مرداب
فقط طنزوخنده
تینا!!!!
شیاطین سرخ
my love#me
سرزمین خنگا
احکام تقلید
•.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.•
فوتسال بخش جنت (جنت شهر )
حقیقت صراط
...دیگه حسی نمونده
زیر اسمان غربت
شهید علی محسنی وطن
سکوت(فریاد)
عاشقانه ها
خودمو خدا تنها
دانستنی های جالب
ermia............
حجاب ایرانی
عرفان وادب
دل خسته
عاشقانه های من ومحمد
هر چه میخواهد دله تنگت بگو . . .
sharareh atashin
mehrabani
khoshbakhti
______>>>>_____همیشگی هااا____»»»»»_____>>>>
دخترونه
قلبی خسته ازتپیدن
عشـ۩ـق یـ۩ـعنی یـ۩ـه پــ۩ـلاک......
تینا
مذهب عشق
مناجات با عشق
داستان زندگی من
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
عاشق فوتبال
کشکول
حاج آقا مسئلةٌ
صدا آشنا
کد بانوی ایرانی
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
« یا مهدی ادرکنی »
وبلاگ تخصصی کامپیوتر - شبکه - نرم افزار
::::: نـو ر و ز :::::
توکای شهر خاموش

.: اخـبـار فـنـاوری .:
Biology Home
شــــــــــــــهــــدای هــــــــــــــســـتــه ایـــــــــــــ
مثبت گرا
تک آندروید
امروز
دانستنی / سرگرمی / دانلود
°°FoReVEr••
مطلع الفجر
سنگر بندگی
تعصبی ام به نام علی .ع.
تنهایی.......
دلـــــــشــــــــکســـــته
عاشقانه
nilo
هر چی هر چی
vida
دلمه پیچ, دستگاه دلمه پیچ Dolmer
هسته گیر آلبالو
آرایشگری و زیبایی و بهداشت پوست
عکس های جالب و متحرک
مرکز استثنایی متوسطه حرفه ای تلاشگران بیرجند
دیجی بازار
نمونه سوالات متوسطه و پیش دانشگاهی و کارشناسی ارشد
bakhtiyari20
زنگ تفریح
گلچین اینترنتی
روستای اصفهانکلاته
پایه عکاسی مونوپاد و ریموت شاتر بلوتوث
سرور
عاطفانه
کنج دل🩶
سلام
بخور زار
اشک شور
منتظران

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان





































































































» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب