سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شخص دیندار، ... حسادت را رها کرده است .در نتیجه، دوستی پدیدار شده است . [امام صادق علیه السلام]
بشنو این نی چون حکایت می کند
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» نقش بنی امیه در پیدایش نهضت امام حسین علیه السلام1

 

 

 

پیش گفتار: پیشینه موضوع

نهضت شکوهمند امام حسین (ع) به مانند نهضت های هم گونه خود، بر دو محور اصلی، یعنی زمینه ها و انگیزه ها حرکت می کند. هدف اصلی در این نوشتار، بررسی محور نخست است. بررسی زمینه ها، که بیش تر آن ها را اهرم های فشار از سوی بنی امیه شکل می دهد، بازگشت به زمان های پیش از نهضت را بایسته می کند; زیرا این زمینه ها ریشه در حاکمیت سیاسی بنی امیه دارد که به دوران خلفا، امام امیرالمؤمنین (ع)، و امام مجتبی (ع) و نیز دوران امام حسین (ع) با معاویه بر می گردد.

آن چه شواهد قطعی تاریخی گواهی می دهد، این است که از زمان رسول الله (ص) و پس از رحلت ایشان یک تشکل هم سو و یک جریان بزرگ اجتماعی با موقعیت والا، همراه عترت رسول الله (ص) پدیدار شد، به گونه ای که این جریان بزرگ، در اندیشه و رفتار، از هر نظر، شایستگی رهبری جامعه را فراهم آورد و به همین علت نیز مورد چالش گری مخالفان فرصت طلب، از جمله بنی امیه قرار گرفت. برای بررسی و تحلیل موضوع این نوشتار، ناگزیر از تبیین - گرچه فشرده - موقعیت اجتماعی این تشکل و نیز جریان مهم اجتماعی چالش گر آن هستیم تا فضای مناسب برای طرح حاکمیت بنی امیه و سپس پیامدهای این حاکمیت فراهم شود. بر این اساس، نوشتار در سه بخش محوری: تبیین جریان مهم اجتماعی، تشکل هم سوی اهل بیت (ع) و حاکمیت سیاسی بنی امیه و پیامدهای این حاکمیت، تنظیم می شود. با تحلیل این سه محور، نقش فشارهای بنی امیه در ابعاد یاد شده در عنوان مقاله، آشکار خواهد شد.

الف. تشکل هم سو با اهل بیت (ع)

علی رغم دیدگاه های متفاوت به لحاظ اهتمام قرآن و رسول الله (ص) به امر رهبری، موضوع رهبری در فرصت های مناسب، که اوج آن را در گردهم آیی بزرگ ولایت غدیر می توان مشاهده کرد، مطرح بود. موضوع رهبری، که سمت و سوی آن را رسول الله (ص) به دستور وحی ترسیم کرد، یک جریان بزرگ اجتماعی را پدیدار ساخت و طیف عظیمی از اندیشه ها را به سوی خویش معطوف ساخت، به گونه ای که پس از رحلت آن حضرت، اندیشه های این جریان، به سوی اهل بیت گسیل شد. همواره فراز و نشیب های سخت را پیمود و در برهه های مناسب، فرصت هایی برای شکوفایی به دست آورد. گرچه این جریان، بلافاصله پس از رحلت پیامبر، در اثر فریب کاری دچار آسیب شد، اما هیچ گاه متوقف نشد و همواره صحابه بزرگ رسول الله (ص) را به همراه داشت.

بر این اساس، آن چه در روایت نقل شده است که پس از رسول الله (ص) مردم مرتد شدند، مگر چند نفر (ارتد الناس بعد النبی الا ثلاثة نفر، المقداد بن الاسود و ابوذر الغفاری و سلمان الفارسی). (1) اگر به معنای ارتداد از رهبری و امامت باشد، قابل بررسی و نقد خواهد بود که شرح آن در جای خویش آمده است. (2)

شواهد تاریخی، که به برخی از آن ها اشاره خواهد شد، گواه صادقی است بر این که این تشکل هم سو، مقاوم و سترگ، از اهداف اهل بیت حمایت کرده و یک قدرت بزرگ اجتماعی را شکل می داده است که در معادلات سیاسی، نقش محوری ایفا می کرده است. در غیر این صورت، هیچ گاه منطقی به نظر نمی رسد که مخالفان، از جمله بنی امیه، این اندازه به مبارزه علیه این جریان برخیزند و هر چه در توان دارند، به کار گیرند تا توانمندی و گسترش آن را مهار کنند.

مرکز ثقل این تشکل را مدینة الرسول (ص) و سپس کوفه، عاصمه امیرالمؤمنین (ع) تشکیل می داد که با حمایت های گسترده خود، حکومت علوی را استقرار بخشید و در کم تر از پنج سال، الگوی حکومت داری دینی را از خود به یادگار نهاد. امام (ع) با حمایت همین تشکل هم سو توانست فتنه هایی را، مانند فتنه ناکثین، قاسطین و مارقین، مهار کند.

این جریان، پس از شهادت امام علی (ع) به صورت گسترده، به سوی امام مجتبی (ع) روی آورد که بیعت و پیمان آن با امام (ع) سردمدار بنی امیه معاویه را به وحشت افکند و توان رویارویی با امام مجتبی (ع) را از آنان گرفت. در آغازین روز بیعت با امام حسن (ع) حدود پنجاه هزار نفر، در جبهه جنگ حاضر شدند. (3)

معاویه در هراس از همین جریان، اعتراف کرد که جنگ با این جبهه، ممکن نیست; زیرا دست کم به تعداد نیروهای خودشان از ما کشته خواهند گرفت. (4)

هنگامی که زیاد بن عبید (معروف به زیاد بن سمیه)، استاندار امام علی (ع) و امام حسن مجتبی (ع) در فارس، از سوی معاویه تطمیع و تهدید شد، در پاسخ او نوشت: «فرزند هند جگرخوار و پناهگاه منافقان و سردمدار احزاب مخالف اسلام، مرا تهدید می کند، در حالی که من همراه جریانی هستم که پسرعموی رسول الله (ص) (عبدالله بن عباس) و حسن بن علی، سرداران آن هستند و نود هزار شمشیر زن به همراه دارند.»(5)

نیز هنگامی که مغیره، استاندار کوفه، در حضور انبوه مردم، ضمن ایراد سخن، به عترت آل رسول (ص) توهین می کند، حجر بن عدی، یار وفادار امام علی (ع) بر وی می شورد و فریاد برمی آورد و جلسه را ترک می کند که به همراه وی بیش تر جمعیت حاضر، مجلس را ترک می کنند. (6)

زیاد بن ابیه، استاندار دیگر کوفه، که با ارعاب و سرکوب بر کوفه حاکم شده بود، در باره این جریان ابراز می دارد که بدن های شما با ما ولی اندیشه هایتان با حجر و علی است (ابدانکم معی و اهوائکم مع حجر و علی) .(7)

هنگامی که عده ای از یاران حضرت علی (ع) به همراه جاریة بن قدامه، نزد معاویه می روند، معاویه رو به جاریه کرده، می گوید: «تو آتش را به سود علی مشتعل ساخته ای » . جاریه در پاسخ وی می گوید: «معاویه! نام و یاد علی را این زمان واگذار، که ما هیچ گاه به وی خیانت نکرده و هیچ گاه پیمان وفاداری خویش را با وی نخواهیم گسست » . آن گاه پس از زبان درازی معاویه، ابن قدامه معاویه را تهدید کرده، می گوید:

«همان شمشیرهایی که با آن ها در صفین از تو استقبال کردیم، اینک همراه ما است.» (8)

حضور همین تشکل همراه اهل بیت بود که حرکت بزرگی را پس از شهادت امام مجتبی (ع) پدیدار ساخت و نگاه های سراسر حجاز و عراق، به سوی امام حسین (ع) افکنده شد که به تعبیر تاریخ، عراق به حرکت در آمد. (قد تحرکت الشیعة بالعراق)، (9) همانان که هزاران نامه برای امام حسین (ع) نگاشتند و از ایشان خواستند که رهبری جامعه را بر عهده گیرد و همان هایی که بیش از هیجده هزار نفرشان با نماینده امام (ع) مسلم بن عقیل بیعت کردند. (10)

این جریان بزرگ اجتماعی، تا آن اندازه شکوفا بود که حتی مخالفان اهل بیت نیز به آن معترف بودند و با وجود فرزانگان اهل بیت، هیچ گونه موقعیتی برای خود نمی دیدند; چنان که عبدالله بن زبیر بر این حقیقت واقف بود که با وجود حسین بن علی (ع)، هیچ گونه امیدی برای بیعت مردم حجاز با او وجود ندارد (قد عرف ابن زبیر ان اهل الحجاز لا یبایعونه مادام الحسین فی البلد) . (11)

هنگامی که ابن مرجانه به دستور یزید، آن فاجعه انسانی را در کربلا پدید آورد، مجلس جشنی بر پا کرد و اسرای اهل بیت را به کوفه آورد. در کوفه، در مجلس بزم، طبل پیروزی نواخت و با ایجاد رعب و وحشت، از فضایل نداشته بنی امیه سخن راند و بر اهل بیت، جرات جسارت پیدا کرد و گفت: «سپاس خدا را که حق را آشکار و یزید و حزبش را پیروزی عطا کرد و دشمن دروغ گو و پیروانش را از پای در آورد!» . در این هنگام، عبدالله بن عفیف ازدی، از یاران اهل بیت، با همه رعب و وحشتی که بر مجلس حاکم بود، از جای برخاست و رو به ابن زیاد گفت:

«دروغ گو تو و پدرت و آن کسی است، که تو را بر این سمت گماشته است. فرزند مرجانه! فرزند رسول الله را به قتل می رسانی، آن گاه بر منبر و جایگاه راست گویان قرار می گیری و این گونه سخن می گویی؟» .

ابن زیاد از سخن وی برآشفت و خواست وی را همان جا به شهادت برساند که هفتصد نفر شمشیر به دست حاضر، از ابن عفیف حمایت کرده و ابن زیاد را از تصمیمش پیشمان ساختند، گرچه ابن زیاد به سربازان ویژه، دستور می دهد که شبانه با تزویر، وی را ربوده و در خارج شهر به شهادت برسانند. (12)

این ها نمونه هایی از ده ها گواه صادق بر گسترش و توانمندی این جریان اجتماعی است که از زمان رسول الله (ص) شکل گرفت و همواره راه پرفراز و نشیب را پیمود. گرچه باید اعتراف کرد که در اثر سهل انگاری در برخی موارد و نیز فریب مخالفان، در برخی موارد دیگر، انسجام این تشکل، آسیب های جدی دید، اما هیچ گاه این حرکت، متوقف و یا به خاموشی نگرایید، بلکه همواره اندیشه و رفتارش از خاستگاه وحی و عترت رسول الله (ص) سویه می گرفت و شمشیرهایش نیز همواره در دفاع از آرمان های اهل بیت به کار گرفته می شد; زیرا شمشیر هیچ گاه از آرمان جدا نمی شود.

این که گاهی نقل می شود که اندیشه ها از رفتار و شمشیر جدا شده است، مانند این که از فرزدق نقل شده است که در پاسخ امام حسین (ع) در باره اوضاع عراق گفت: «قلب های مردم با تو ولی شمشیرهایشان با بنی امیه است » (13) سخنی قابل نقد است; زیرا شمشیر همواره در اختیار اندیشه است و اگر بیش تر مردم عراق اندیشه و قلبشان با اهل بیت است، شمشیر و رفتار آنان نیز مدافعان اندیشه و آرمان خواهد بود. بر اساس همین حقیقت، امام حسین (ع) دعوت مردم عراق را پذیرفت و به سوی آنان حرکت کرد. و نمی توان گفت که جامعه شناسی امثال فرزدق، از امام حسین (ع) بهتر بوده و حضرت شناخت درستی از جامعه ای که نهضت خود را در آن آغاز کرد، نداشته است.

البته این سخن، بدان معنا نیست که در عراق هیچ شمشیری علیه امام حسین (ع) نبود; زیرا شکل گیری یک جریان اجتماعی، که حتی بخش بزرگی از جامعه را فرا گیرد، لزوما به این معنا نخواهد بود که جریان مخالف با آن، در همان جامعه شکل نگیرد، بلکه در درون یک جامعه، همواره جریان های متضاد شکل می گیرند. آن چه در عراق وجود داشت، به علت سابقه حکومت داری امیرالمؤمنین (ع) و شکوفا شدن اندیشه های تابناک ایشان در عراق، به ویژه در کوفه، شکل گیری یک تشکل بزرگ اجتماعی همراه و یاور اهل بیت بود که لایه های عمیق آن، در عراق و حجاز و لایه های دیگر آن، در سرتاسر کشور اسلامی به چشم می خورد.

گرچه جریان های متضاد نیز وجود داشتند و در فرصت هایی که فراهم می شد، ابراز وجود می کردند، ولی شمشیرهایی که در عراق، به روی امام حسین (ع) کشیده شد، شمشیرهای تشکل هم سو نبود، بلکه شمشیرهای جریان های متضاد بود که عبیدالله بن زیاد با زور و تزویر، آنان را علیه امام حسین (ع) و اهل بیت ساماندهی کرد.

سخنان فرزدق نیز می تواند ناظر به همین جریان ها باشد، نه شیعیان و هواداران اهل بیت. البته شرح ماجرای سقوط کوفه، تحقیق بیش تری را می طلبد که در جای خود انجام گرفته است. در هر صورت، جریان بزرگ تشکل هم سوی اهل بیت را نمی توان نادیده انگاشت، گرچه جریان های متضاد نیز وجود داشته باشند.

جریان های متضاد

شکل گیری جریان توانمند و حق محور، در یک جامعه، لزوما بدین معنا نیست که جریان های مخالف، در همان جامعه شکل نگیرد، بلکه در جامعه همواره جریان های متضاد و چالش گر حق و باطل در حرکتند و این واقعیت، یک سنت تغییرناپذیر اجتماعی است که قرآن بر آن تایید می کند.

قرآن در باره قوم بنی اسرائیل، دو جریان متضاد را، که از متن یک جامعه خیزش کرده، معرفی می نماید. یک جریان، که از متن جامعه بنی اسرائیل برخاسته، از رهبری به حق حضرت موسی حمایت می کند. و به علت روش حق مدارش به بار نشسته و پیروزی و سرافرازی نصیبش می شود; یعنی همان تشکلی که در راه اندیشه و آرمان های بر حق حضرت موسی پایداری کرد و بر خدای سبحان تکیه زد:

«قالوا علی الله توکلنا ربنا لا تجعلنا فتنة للقوم الظالمین.» (14)

قوم موسی گفتند: «اعتماد ما بر خدا است، پروردگارا! ما را مورد آزمون گروه ستم پیشه قرار مده.»

خدای سبحان نیز در اثر پایداری آنان این تشکل را به هدف خود رساند و آنان را از خطرها رهانید:

«و جاوزنا بنی اسرائیل البحر.» (15) بنی اسرائیل (قوم موسی) را از دریا (به صورت اعجاز) عبور دادیم.

این تشکل را زندگی امن همراه با روزی های فراوان نصیب کرد:

«و لقد بوانا بنی اسرائیل مبوا صدق و رزقناهم من الطیبات.» (16)

در نهایت، این تشکل حق گرا به علت پایداری در راه حق، به پیروزی می رسد:

«و تمت کلمة ربک الحسنی علی بنی اسرائیل بما صبروا.» (17) وعده نیک خدا در باره بنی اسرائیل (قوم موسی) به علت پایداری آنان در راه حق، تحقق یافت.»

در برابر این جریان اجتماعی، جریان مخالفی، که آن هم از متن همان جامعه برخاسته بود، وجود داشت که کورکورانه از اوهام تفرعن پیروی و از منویات شوم آنان حمایت می کرد:

«فاتبعوا امر فرعون و ما امر فرعون برشید.» (18) قوم فرعون از دستور فرعون پیروی کردند و دستور فرعون، رهنمون به حق نیست و بالندگی ندارد.

این روش باطل گرا سرنوشتی شوم را، که ذلت و گرفتاری است، پیش رو دارد که رسوایی دنیا و خزی آخرت را نصیب آنان می کند:

«فقلنا لهم کونوا قردة خاسئین.» (19) آنان را بوزینه های پست قرار دادیم.

و سر انجام، اینان به علت طغیان در برابر حق، در گرداب گناه خویش، در کام امواج غرق شدند:

«فاغرقنا آل فرعون.» (20) پس آل فرعون را غرق کردیم.

آل فرعون از همان قوم بنی اسرائیل نشات گرفته بودند و سرنوشت شوم آنان نیز به علت عملکرد و رفتار حق ستیز آنان بود:

«ذلک بما عصوا و کانوا یعتدون.» (21) این سرنوشت، به علت عصیان و رفتار تجاوزگری آنان است.

همان طور که ملاحظه می کنید، دو جریان متضاد، از درون یک جامعه خیزش گرفته، دو روش متفاوت و دو سرنوشت را نیز در پی دارند; زیرا سنت های الهی جابه جایی و دگرگونی نمی پذیرند. هر روش، سرنوشت همان روش را در پی خواهد داشت:

«فلن تجد لسنة الله تبدیلا و لن تجد لسنة الله تحویلا.» (22)

این حقیقت، در زمان رسول الله (ص) و نیز پس از رحلت ایشان در طول دوران زندگی اهل بیت شکل گرفت و همراه با آن، جریان های مخالف تشکل هم سو و همراه اهل بیت نیز پای گرفتند که سنگ زیرین این جریان را، که با محوریت بنی امیه می چرخید، می توان در دوران جاهلیت جست وجو کرد. رویش این جریان مخالف، گرچه به زمان عثمان، در مدینه بازگشت دارد، اما محور آن را توانمندی بنی امیه در شام شکل می دهد و لایه های عمیق این جریان، در شام است، گرچه لایه های نازک آن، در سراسر کشور اسلامی به چشم می خورد. این جریان، در برابر امام علی (ع) و تشکل همراهش و نیز امام حسن مجتبی (ع) با طیف بزرگی که از دعوت کنندگان از امام حسین (ع) حمایت می کرد، قد برافراشته بود و در صحنه های اجتماعی نقش ایفا می کرد و باعث گردش و مداوله نهاد سیاسی می شد. این جریان چالش گر، از آرمان های شوم بنی امیه هواداری می کرد و همواره به ندای آنان پاسخ می داد و بر تشکل هم سوی اهل بیت آسیب می رساند.

با این بیان رویکرد، نکوهش های عترت و آل رسول (ص) نیز از مردم عراق و کوفه، در برخی موارد آشکار می گردد; زیرا برخی نکوهش ها متوجه جریان های متضاد است، گرچه برخی شکوه ها نیز می تواند متوجه سستی و سهل انگاری جریان همراه هل بیت باشد.

در هر صورت، با تحلیل کوتاه از محور نخست نوشتار، به محورهای دیگر، یعنی حاکمیت بنی امیه و پیامد این حاکمیت، که پیوند عمیقی با عنوان نوشتار دارد، می پردازیم; زیرا با تبیین حاکمیت و گستره پیدایش حکومت بنی امیه و پیامدهای آن، نقش فشارهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بنی امیه، در آغاز نهضت نیز آشکار خواهد شد; زیرا این فشارها، گرچه از زمان عثمان آغاز شد، اما همواره بر تراکم آن ها افزوده شد تا سبب شد نهضتی شکوهمند علیه آن ها گردد. تبیین این محورها تفسیر این سخن کوتاه و شیوای امیرالمؤمنین (ع) خواهد بود در باره حاکمیت حزب عثمانیه:

«فیتخذوا مال الله دولا و عباد الله خولا و الصالحین حربا و الفاسقین حزبا.» (23) بنی امیه مال خدا (اموال عمومی) را در بین خویش دست به دست کردند، و بندگان خدا را برده خویش ساختند و با افراد شایسته به ستیز برخاستند و افراد تبهکار را پیرامون خویش گرد آوردند.

ب. حاکمیت حزب عثمانیه

پیشینیه حکومت بنی امیه یا حزب عثمانیه را از زمان عثمان، خلیفه سوم می توان جست وجو کرد. از هنگام خلافت وی تغییرات چشم گیری در نظام مدیریت امت اسلامی پدیدار شد. وی از معیارهای دینی و سنت رسول الله (ص) و حتی از روش های دو خلیفه پیش از خود، آشکارا عدول کرد. سیاست قوم گرایی و تبعیض در مدیریت وی آشکار شد، به گونه ای که حاکمیت قوم خود (بنی امیه) را پایه ریزی کرد. در دوران حکومت داری عثمان، بیش تر مسؤولان سیاسی و استانداران، از بنی امیه و سرسپردگان سینه چاک آنان برگزیده شدند و مسؤولیت های کلیدی، در مسیر اهداف آنان واگذار شد.

در زمان عثمان معادلات سیاسی و به دنبال آن، معادلات اجتماعی و اقتصادی، به گونه ای دگرگون شد که عدول از معیارها در جهت حاکمیت بخشیدن به قوم بنی امیه، آشکارا صورت می گرفت و این سخن عمر در باره عثمان، کاملا درست است که اگر عثمان امور را در اختیار گیرد، بنی امیه را برگرده مردم سوار خواهد کرد. (24) معیار عزل و نصب و توزیع نیروی انسانی، قوم گرایی بود که انتخاب استانداران، نمونه بارز آن است. استانداران عثمان، همگی از این قماش بودند. ولید بن عقبه، برادر ناتنی وی با فسق آشکارش و علی رغم مخالفت های همه اندیشمندان، استاندار کوفه شد. عبدالله بن عامر کریز (استاندار بصره)، معاویة بن ابوسفیان (استاندار خودمختار شام)، یعلی بن منیه (استاندار یمن)، جریر بن عبدالله (استاندار همدان)، عبدالله بن سعد بن ابی سرح (استاندار مصر) و مروان حکم، داماد وی، مشاور و در حقیقت، وزیر دربار وی، نمونه هایی از این دست هستند.

حاکمیت حزب عثمانیه، از طریق استانداری معاویه در شام و سپس حاکمیت وی بعد از داوری دومة الجندل، در زمان امیرالمؤمنین (ع) و به ویژه پس از مصالحه با امام حسن مجتبی (ع) تداوم یافت. پس از مصالحه ساباط وی اختیاردار همه کشور بزرگ اسلامی شد و سیره ای به مراتب تاسف بارتر از سیره عثمان در پیش گرفت و دامنه های حکومت بنی امیه را به حجاز، آن گاه عراق گسترش داد، به گونه ای که همه مسؤولیت های سیاسی، قضایی، اجتماعی، اقتصادی و دینی در اختیار بنی امیه قرار گرفت و حاکمیت این قوم، به طور فراگیر تثبیت شد.

برخی از مسؤولان در زمان معاویه، عبارت بودند از: سعید بن عثمان، استاندار کوفه در سال 56 و استاندار خراسان در سال 57، عبدالله بن ام الحکم، خواهرزاده معاویه، استاندار کوفه در سال 58، که مردم وی را نپذیرفتند. آن گاه به مصر اعزام شد، که مردم مصر نیز وی را نپذیرفتند. (25) ولید بن عتبة بن ابی سفیان، استاندار مدینه، که در زمان یزید نیز استاندار مدینه بود. مروان حکم، داماد عثمان و نیز سعید بن العاص، استاندار مدینه. عبدالله بن عامر، پسردایی عثمان، استاندار بصره و سیستان. (26) عمرو عاص، وزیر مشاور و استاندار مصر. عبدالله بن عمرو عاص، استاندار مصر. (27) زیاد بن ابیه، سرسپرده و جلاد معاویه، استاندار بصره و سپس کوفه و نیز خراسان. چهار نفر از فرزندان همین زیاد، یعنی عبدالرحمن بن زیاد، ربیع بن زیاد، عباد بن زیاد، و عبیدالله بن زیاد، استانداران خراسان، سیستان، کوفه و خراسان. (28) عبیدالله بن خالد و نیز ضحاک بن قیس و نعمان بن بشیر، استانداران کوفه. (29) مسلم بن مخلد، استاندار مصر و آفریقا. (30) بسر بن ارطاة، استاندار بصره. (31)

دیگر مسؤولان قضایی و شؤون دینی که شرح آن خواهد آمد نیز در اختیار همین طیف از بنی امیه و یا هواداران سرسپرده آنان قرار داشت.

حاکمیت سیاسی بنی امیه، هرم محوری توانمندی اجتماعی آنان بود که فرصت را در دیگر عرصه ها برای دست یابی به اهداف آنان فراهم ساخت. این توانمندی سیاسی، باعث پدیدار شدن یک جریان بزرگ اجتماعی چالش گر، در برابر اهداف الهی عترت آل رسول (ص) پدیدار ساخت. حزب عثمانیه با این توانمندی، موفق به دست یازیدن به برخی اهداف خویش شد که چنگ اندازی به اهرم های قدرت سیاسی، راه را برای رسیدن به اهداف بزرگ آن هموار ساخت. حزب عثمانیه، که پیشینه آن را در جاهلیت می توان جست وجو کرد و تداوم آن، حزب ابوسفیان است، همواره در آرزوی در آغوش گرفتن حکومت سیاسی بود که با انقلاب اسلامی رسول خدا (ص) از اختیار آنان خارج شده بود و ابوسفیان، خود به این حقیقت اعتراف کرد. وی هنگام خلافت عثمان بر مزار حمزه سیدالشهدا حاضر شد و پای خویش را بر مزار شریف او کوبید و گفت: «حمزه! آن چیزی که ما با شما در ستیز برای آن بودیم، اینک به چنگ ما افتاده است » . (32) و نیز این گونه رهنمون داد که حکومت، همانند توپ باید در دستان بنی امیه دست به دست شود، بهشت و جهنمی در کار نیست:

«تلقوها یا بنی عبدشمس تلقف الکرة فوالله ما من جنة و لا نار» (33)

در زمان خلافت عثمان، ابوسفیان هنگامی که برای گفتن تبریک، بر وی وارد شد، گفت:

«بعد از قوم تیم و عدی حکومت به دست تو افتاده است. آن را همانند توپ، در بین بنی امیه گردش ده و محورهای آن را بنی امیه قرار ده، که این پادشاهی است: «ادرها کالکرة و اجعل اوتادها بنی امیة فانما هو الملک » . (34)

این در حالی بود که همین ابوسفیان هنگامی که ابوبکر خلیفه شد، برای برانگیختن آشوب داخلی به امام علی (ع) پیشنهاد پشتیبانی داد که اگر مایل باشی، برای حمایت از تو مدینه را پر از سواره و پیاده نظام خواهم کرد. امام علی (ع) که از هدف شوم وی باخبر بود، پاسخ داد: «تو همواره در دشمنی با اسلام بودی » . (35)

معاویه سردمدار دیگر حزب عثمانیه نیز آشکارا اعتراف کرد که من برای نماز و روزه با مخالفان خود در ستیز نیستم، من برای به چنگ آوردن حکومت می جنگم:

«انی والله ما قاتلتکم لتصلوا و لا تصوموا و لتحجوا و لتزکوا انکم لتفعلون ذلک انما قاتلتکم لاتامرکم » . (36)

و این گونه حاکمیت حزب عثمانیه، از زمان عثمان آغاز شد و به استقرار حاکمیت بنی امیه انجامید.

خاستگاه حزب عثمانیه

البته این نکته نیز نباید از نظر دور باشد که شکل گیری این حزب، تنها به زمان عثمان بازگشت ندارد، بلکه پیشینه آن، به زمان جاهلیت، زمان حاکمیت ابوسفیان بر قریش باز می گردد. این حزب خطمشی خود را که حاکمیت قوم گرایی علی الاطلاق می باشد و انواع ناهنجاری های اجتماعی را در پی داشت، از احزاب چالش گر زمان ابوسفیان دریافت می کرد. انگیزه های جاهلی و برتری طلبی و نابرابری های آن زمان، در ذهن سران قوم بنی امیه رسوب داشت تا این که از زمان خلافت عثمان به بعد، فرصت میدان داری یافت. ابوسفیان سردمدار احزاب مخالف رسول الله (ص) بود و در بسیاری از جنگ ها علیه مسلمانان نقش داشت. در سه جنگ بزرگ بدر، احد و احزاب، جبهه مقابل رسول الله (ص) را ابوسفیان شکل می داد. در جنگ خندق، همه احزاب مخالف رسول الله (ص) به رهبری ابوسفیان در نبرد شرکت کردند و این جنگ به همین علت، جنگ احزاب نامیده شد. که قرآن از آن این گونه یاد می کند:

«و لما رای المؤمنون الاحزاب قالوا هذا ما وعدنا الله و رسوله.» (37) مؤمنان هنگامی که احزاب (نیروی مقابل) را مشاهده کردند، گفتند: این همان نویدهای خدا یو پیامبرش است.

به همین علت، از بنی امیه به عنوان تداوم و بقایای حزب جاهلیت و حزب ابوسفیان یاد می شود; زیرا خاستگاه این قومیت، ازگشت به آن دوران دارد.

امیرالمؤمنین (ع) در هنگام بسیج نیرو به جبهه نبرد با معاویه، با همین عنوان از وی یاد می کند:

«سیروا الی اعداء الله، سیروا الی اعداء السنن و القرآن، سیروا الی بقیة الاحزاب و قتلة المهاجرین و الانصار.»(38) به سوی دشمنان خدا و دشمنان رسول الله و قرآن بسیج شوید. به سوی بقایا و اعقاب احزاب جاهلی و قاتلان مهاجران و انصار حرکت کنید.

اعقاب ابوسفیان تا آن جا با این عنوان معروف بودند که امثال زیاد بن ابیه نیز برای نکوهش آنان از همین عنوان استفاده می کند: «العجب من ابن آکلة الاکباد و کهف النفاق و رئیس الاحزاب » . (39)

روش این حزب نیز همان روش عهد جاهلیت بود; یعنی با همه فضایل در ستیز بود که متاسفانه پس از رحلت رسول الله (ص) فرصت میدان داری را به دست آورد و بدین سان، حاکمیت خویش را بر امت اسلامی استقرار بخشید. این حاکمیت، پیامدهای عبرت آمیز را برای هر زمان دیگری به یادگار نهاد که در بخش بعدی به پیامدهای این حاکمیت می پردازیم.

پیامدهای حاکمیت حزب عثمانیه

الف. فرهنگی

توانمندی سیاسی بنی امیه فرصت فرهنگ سازی و سوق اندیشه های عمومی جامعه، به سمت و سوی اهداف خویش را فراهم آورد. حزب عثمانیه با در اختیار گرفتن سکوهای تبلیغاتی و جایگاه های انحصاری، فرهنگ سازی خویش را در دو محور متمرکز کرد. محور نخست، فضاسازی فرهنگی در جهت طرح شایستگی ها و فضایل دروغین بنی امیه و محور دوم، تهاجم گسترده فرهنگی علیه رقیب های خود، به ویژه اهل بیت رسول الله (ص) . تاثیرگذاری این تهاجم، گرچه از زمان خلیفه سوم بود، اما در زمان معاویه، به ویژه مدت هم زمانی با امامت امام حسن (ع) و امام حسین (ع) به اوج رسید. بر این اساس، این موضوع را در دو بخش می توان بررسی کرد:

1. در محور نخست، آنان تا توانستند در باره فضایل بنی امیه فرهنگ سازی کرده و حتی احادیث جعلی فراوانی را از زبان رسول الله (ص) و صحابه بزرگ ایشان در شان آنان ساخته و منتشر کردند. قلم به دستان و سخن گویان مزدور، مانند کعب الاحبار، در باره فضیلت پیاز عکه گرفته تا سران بنی امیه، حدیث جعل و منتشر ساختند، احادیثی مانند: «اشد امتی حیاء عثمان بن عفان » ، «عثمان بن عفان احیا امتی و اکرمها» ، «الحیاء من الایمان و احیا امتی عثمان » و «لکل نبی رفیق فی الجنة و رفیقی فیها عثمان بن عفان » . (40) و مانند: «معاویة احکم امتی و اجودها» و «معاویه احلم امتی و اجودها» . (41)

با این که رسول الله (ص) در باره معاویه فرمود: «به دین من از دنیا نخواهد رفت » ، این گونه سخن ستایش از معاویه به زبان حضرت آویخته می شود. در فضیلت بنی امیه آن مقدار حدیث جعل شد و بر گوش مردم شام نواخته شد که بنی امیه را نزدیک ترین خویشان رسول الله (ص) معرفی کردند و آیات و روایاتی را که در شان ذوالقربی و رهبری آنان مطرح است، بر بنی امیه تطبیق کردند. عبدالله بن علی بزرگانی از شام را نزد ابی العباس سفاح فرستاد و در نزد وی سوگند یاد کردند که خویشانی غیر از بنی امیه برای رسول الله (ص) نمی شناسند تا خلافت را از وی به ارث ببرند. این ترفند، با این هدف بود که خلافت و حکومت خویش را با عنوان وارث رسول الله (ص) مطرح سازند.

این اندازه جعل و فرهنگ سازی ها مراکز فرهنگی و شاعران را به تعجب می آورد که ابراهیم بن المهاجر در همین زمینه می سراید:

ایها الناس اسمعوا اخبرکم

عجبا زاد علی کل العجب

عجبا من عبد شمس، انهم

فتحوا للناس ابواب الکذب

ورثوا احمد فی ما زعموا

دون عباس بن عبدالمطلب

کذبوا و الله ما نعلمه

یحوز المیراث الا من قرب (42)

ای مردم! توجه کنید تا سخنی بس شگفت انگیز با شما در میان گذارم. شگفت از فرزندان عبد شمس که درهای دروغ را بر مردم گشودند، که مدعی هستند آنان با وجود فرزندان عباس بن عبدالمطلب، از رسول الله ارث می برند. سوگند به خدا که دروغ می گویند زیرا ارث بر اساس خویشاوندی است.

این نمونه ها به خوبی آشکار می سازد که فشارهای بنی امیه، در زمان امام حسین (ع) که هم زمان با دوران معاویه بود، تا چه اندازه متراکم شده بود.

بنی امیه خود را وارث رسول الله (ص) و ولی امر مسلمانان معرفی کردند و حتی خود را ولی دم عثمان مطرح کرده و پیراهن عثمان را علم ساختند تا در برابر رقیبان خود به ستیز برخیزند. آنان در جعل مطالبی در باره خون خواهی عثمان، این گونه شایعه کردند که اگر امت برای خون خواهی به پانخیزد، باید منتظر بلای آسمانی باشد: «لو لم یطلب الناس بدم عثمان لرموا بالحجارة من السماء» . (43)

این فرهنگ و روش، اگر فرصت تداوم می یافت، همه جامعه اسلامی را فرا می گرفت و اگر همه مردم در فرهنگ و اندیشه، همانند شامیان می شدند، چه چیزی از قرآن و عترت باقی می ماند؟

2. محور دوم فرهنگ سازی آنان، تهاجم فرهنگی علیه اهل بیت و عترت رسول الله (ص) بود. حزب عثمانیه، مردم را از نقل احادیث فراوان رسول الله (ص) در شان اهل بیت منع کردند و معاویه صریحا دستور داد که کسی نباید فضایل و احادیث رسول الله (ص) را در باره منقبت امام علی (ع) نقل کند. (44)

آنان یاران و دوستداران اهل بیت را به دار کشیدند و زبان بریدند و دهان میثم تمار را بر بالای دار دوختند تا فضیلت حضرت علی (ع) را بر زبان نیاورند.

از سوی دیگر، تهاجم تبلیغاتی برای مخدوش جلوه دادن چهره تابناک عترت پیامبر (ص) به اوج خود رسید. از چهره شاخصی مانند امام علی (ع)، چهره ای می سازد که مردم شام وی را مسلمان نمی شناختند. آنان هنگامی که می شنوند که امام علی (ع) در مسجد مضروب شده است، تعجب می کنند که وی چرا به مسجد آمده است. هزاران سخن گوی جیره خوار، بر فراز هفتاد هزار منبر، حضرت علی (ع) را سب و نفرین می کردند. خطیبان نمازهای جمعه و جماعات، خطبه بدون لعن بر امیرالمؤمنین علی (ع) را باطل می دانستند. در اجتماعات نهادینه دینی، مانند نماز جمعه، نماز عید قربان و نماز عید فطر، علی (ع)، این چهره درخشان و شفاف، مورد لعن قرار می گیرد. حضرت فاطمه (س) را مردم شام، دختر رسول الله (ص) از عایشه و خواهر معاویه می پندارند! (45)

این ها برخی از پیامدهای تهاجم تبلیغی بنی امیه است که از چهره های تابناکی مانند امام علی و حضرت فاطمه، این گونه چهره ای می سازد، معاویه را نزدیک ترین خویشاوند رسول الله (ص) مطرح می کند. که همه شؤون رسول الله (ص) از جمله رهبری، به وی منتقل شده است. این موارد، گواه صادقی بر این حقیقت است که همواره بر تراکم این فشارها در عهد بنی امیه افزوده شده است تا این که در زمان معاویه به اوج خود می رسد.

اگر این تهاجم ها تداوم می یافت و چند قرن در میان امت اسلام، چهره اهل بیت این گونه معرفی می شد، چه پیامدهایی را به دنبال داشت؟ آیا از عترت و قرآن چیزی باقی می ماند؟

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( دوشنبه 94/8/4 :: ساعت 10:35 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

عزاداری از سنت های پیامبر اکرم (ص) است
سعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلام
سبک زندگی قرآنی امام حسین (علیه السلام)
یاران امام حسین (ع) الگوی یاران امام مهدی (عج)
آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟
ارزش اشک و عزا بر مصائب اهل بیت علیهم السلام
پیوستگان و رهاکنندگان امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام در آیینه زیارت
پیروان مسیح بر قوم یهود تا روز قیامت برترند!
نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین «علیه السلام»
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 59
>> بازدید دیروز: 233
>> مجموع بازدیدها: 1331183
» درباره من

بشنو این نی چون حکایت می کند

» فهرست موضوعی یادداشت ها
دینی و مذهبی[871] . عشق[360] . آشنایی با عرفا[116] . جدایی از فرهنگ[114] . موسیقی[66] . داستانک[2] . موعود . واژگان کلیدی: بیت المال . صحابی . عدالت . جزیه . جنایات جنگ . حقوق بشردوستانه . حکومت . خراج . علی علیه‏السلام . لبنان . مالیات . مصرف . مقاله . منّ و فداء . ادیان . اسرای جنگی . اعلان جنگ . انصاری . ایران . تقریب مذاهب . جابر .
» آرشیو مطالب
نوشته های شهریور85
نوشته های مهر 85
نوشته زمستان85
نوشته های بهار 86
نوشته های تابستان 86
نوشته های پاییز 86
نوشته های زمستان 86
نوشته های بهار87
نوشته های تابستان 87
نوشته های پاییز 87
نوشته های زمستان87
نوشته های بهار88
نوشته های پاییز88
متفرقه
نوشته های بهار89
نوشته های تابستان 89
مرداد 1389
نوشته های شهریور 89
نوشته های مهر 89
آبان 89
آذر 89
نوشته های دی 89
نوشته های بهمن 89
نوشته های اسفند 89
نوشته های اردیبهشت 90
نوشته های خرداد90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد90
نوشته های شهریور90
نوشته های مهر 90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد 90
نوشته های مهر 90
نوشته های آبان 90
نوشته های آذر 90
نوشته های دی 90
نوشته های بهمن 90
نوشته های اسفند90
نوشته های فروردین 91
نوشته های اردیبهشت91
نوشته های خرداد91
نوشته های تیرماه 91
نوشته های مرداد ماه 91
نوشته های شهریور ماه91
نوشته های مهر91
نوشته های آبان 91
نوشته های آذرماه91
نوشته های دی ماه 91
نوشته های بهمن ماه91
نوشته های بهار92
نوشته های تیر92
نوشته های مرداد92
نوشته های شهریور92
نوشته های مهر92
نوشته های آبان92
نوشته های آذر92
نوشته های دی ماه92
نوشته های بهمن ماه92
نوشته های فروردین ماه 93
نوشته های اردیبهشت ماه 93
نوشته های خردادماه 93
نوشته های تیر ماه 93
نوشته های مرداد ماه 93
نوشته های شهریورماه93
نوشته های مهرماه 93
نوشته های آبان ماه 93
نوشته های آذرماه 93
نوشته های دیماه 93
نوشته های بهمن ماه 93
نوشته های اسفند ماه 93
نوشته های فروردین ماه 94
نوشته های اردیبهشت ماه94
نوشته های خرداد ماه 94
نوشته های تیرماه 94
نوشته های مرداد ماه 94
نوشته های شهریورماه94
نوشته های مهرماه94
نوشته های آبان ماه94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
پیام شهید -وبگاه شهید سید علی سعادت میرقدیم
دانشجو
(( همیشه با تو ))
همراه با چهارده معصوم (علیهم السلام )ویاران-پارسی بلاگ
بر بلندای کوه بیل
گل رازقی
نقاشخونه
قعله
hamidsportcars
ir-software
آشفته حال
بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن
سرباز ولایت
مهندس محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
بهارانه
*تنهایی من*
بلوچستان
تیشرت و شلوارک لاغری
اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی
کشکول
قدم بر چشم
سه ثانیه سکوت
نگارستان خیال
گنجدونی
بهارانه
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
نگاهی نو به مشاوره
طب سنتی@
سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام
اکبر پایندان
Mystery
ermia............
پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ...
اسیرعشق
چشمـــه ســـار رحمــت
||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *||
کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب
جلال حاتمی - حسابداری و حسابرسی
بهانه
صراط مستقیم
تــپــش ِ یکــ رویا
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
سلحشوران
گیاه پزشکی 92
مقبلی جیرفتی
تنهایی افتاب
طراوت باران
تنهایی......!!!!!!
تنهای93
سارا احمدی
فروشگاه جهیزیه و لوازم آشپزخانه فدک1
.: شهر عشق :.
تا شقایق هست زندگی اجبار است .
ماتاآخرایستاده ایم
هدهد
گیسو کمند
.-~·*’?¨¯`·¸ دوازده امام طزرجان¸·`¯¨?’*·~-.
صحبت دل ودیده
دانلود فایل های فارسی
محقق دانشگاه
ارمغان تنهایی
* مالک *
******ali pishtaz******
فرشته پاک دل
شهیدباکری میاندوآب
محمدمبین احسانی نیا
کوثر ولایت
سرزمین رویا
دل نوشته
فرمانده آسمانی من
ایران
یاس دانلود
من.تو.خدا
محمدرضا جعفربگلو
سه قدم مانده به....
راز نوشته بی نشانه
یامهدی
#*ReZa GhOcCh AnN eJhAd*#(گوچـی جـــون )
امام خمینی(ره)وجوان امروز
فیلم و مردم
پیکو پیکس | منبع عکس
پلاک صفر
قـــ❤ــلـــــب هـــــای آبـــــی انــ❤ـــاری
اسیرعشق
دل پرخاطره
* عاشقانه ای برای تو *
farajbabaii
ارواحنا فداک یا زینب
مشکات نور الله
دار funny....
mystery
انجام پروژه های دانشجویی برای دانشجویان کنترل
گل یا پوچ؟2
پسران علوی - دختران فاطمی
تلخی روزگار....
اصلاحات
گل خشک
نت سرای الماس
دنیا
دل پر خاطره
عمو همه چی دان
هرکس منتظر است...
سلام محب برمحبان حسین (ع)
ادامس خسته من elahe
دهکده کوچک ما
love
تقدیم به کسی که باور نکرد دوستش دارم
گروه اینترنتی جرقه داتکو
مدوزیبایی
من،منم.من مثل هیچکس نیستم
Tarranome Ziba
پاتوق دختر و پسرای ایرونی
اسرا
راه زنده،راه عشق
وبلاگ رسمی محسن نصیری(هامون)(شاعر و نویسنده)
وب سایت شخصی یاسین گمرکی
حسام الدین شفیعیان
عکسهای سریال افسانه دونگ یی
ܓ✿ دنـیــــاﮮ مـــــــن
Hunter
حسام الدین شفیعیان
دهکده علم و فناوری
اسیرعشق
دختر باحال
*دلم برای چمران تنگ شده.*
♥تاریکی♡
به یادتم
باز باران با محرم
تنهایی ..............
دوستانه
هرچه می خواهد دل تنگم میذارم
زندگی
نیلوفر مرداب
فقط طنزوخنده
تینا!!!!
شیاطین سرخ
my love#me
سرزمین خنگا
احکام تقلید
•.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.•
فوتسال بخش جنت (جنت شهر )
حقیقت صراط
...دیگه حسی نمونده
زیر اسمان غربت
شهید علی محسنی وطن
سکوت(فریاد)
عاشقانه ها
خودمو خدا تنها
دانستنی های جالب
ermia............
حجاب ایرانی
عرفان وادب
دل خسته
عاشقانه های من ومحمد
هر چه میخواهد دله تنگت بگو . . .
sharareh atashin
mehrabani
khoshbakhti
______>>>>_____همیشگی هااا____»»»»»_____>>>>
دخترونه
قلبی خسته ازتپیدن
عشـ۩ـق یـ۩ـعنی یـ۩ـه پــ۩ـلاک......
تینا
مذهب عشق
مناجات با عشق
داستان زندگی من
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
عاشق فوتبال
کشکول
حاج آقا مسئلةٌ
صدا آشنا
کد بانوی ایرانی
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
« یا مهدی ادرکنی »
وبلاگ تخصصی کامپیوتر - شبکه - نرم افزار
::::: نـو ر و ز :::::
توکای شهر خاموش

.: اخـبـار فـنـاوری .:
Biology Home
شــــــــــــــهــــدای هــــــــــــــســـتــه ایـــــــــــــ
مثبت گرا
تک آندروید
امروز
دانستنی / سرگرمی / دانلود
°°FoReVEr••
مطلع الفجر
سنگر بندگی
تعصبی ام به نام علی .ع.
تنهایی.......
دلـــــــشــــــــکســـــته
عاشقانه
nilo
هر چی هر چی
vida
دلمه پیچ, دستگاه دلمه پیچ Dolmer
هسته گیر آلبالو
آرایشگری و زیبایی و بهداشت پوست
عکس های جالب و متحرک
مرکز استثنایی متوسطه حرفه ای تلاشگران بیرجند
دیجی بازار
نمونه سوالات متوسطه و پیش دانشگاهی و کارشناسی ارشد
bakhtiyari20
زنگ تفریح
گلچین اینترنتی
روستای اصفهانکلاته
پایه عکاسی مونوپاد و ریموت شاتر بلوتوث
سرور
عاطفانه
کنج دل🩶
سلام
بخور زار
اشک شور
منتظران

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان





































































































» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب