سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر اندازه دانش انسان افزون گردد، توجّه وی نسبت به نفس خود، بیشترگردد و در ریاضت و اصلاح آن، کوشش بیشتری مبذول کند . [امام علی علیه السلام]
بشنو این نی چون حکایت می کند
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» نقش بنی امیه در پیدایش نهضت امام حسین علیه السلام2

 

ب. اقتصادی: «فیتخذوا مال الله دولا»

ساماندهی اقتصادی از ویژگی های استقرار حکومت دینی است که عدالت اجتماعی را در ابعاد گوناگون تحقق می بخشد. نهاد سیاسی، هر چه از معیارهای دینی عدول کند، به همان اندازه به ناهنجاری های اقتصادی روی آورده و باعث نابرابری های اقتصادی می گردد. در زمان بنی امیه، به علت حاکمیت قوم برتری طلب آنان، نابرابری عمیق در فرآیند ساختار اقتصادی جامعه پدیدار شد، به گونه ای که اقلیت حاکم و فرصت طلب، سرمایه های کلانی از اموال عمومی و حیف و میل انباشتند و بیش تر افراد جامعه، به ویژه مخالفان بنی امیه و بالاخص عترت پیامبر (ص) و هواداران آنان، در تنگناهای شدید محرومیت قرار گرفتند.

از آغازین روز حکومت عثمانی و با مسلط شدن بنی امیه بر گرده مردم، گسیل سرمایه ها به سود اشخاص توانمند سیاسی شروع شد و تا انقراض بنی امیه ادامه یافت. آنان نه تنها نقدینه های بیت المال و ثروت های عمومی را، که در آن زمان، به صورت شمش های طلا و نقره بود، به جیب های خود سرازیر کردند، بلکه اموال و مستقلات انفال را به گونه ای مدیریت کردند که به سود آنان ضبط و ثبت شود. این تبعیض ناروا، به اندازه ای سرمایه نزد آنان انباشت که افراد به راحتی می توانستند هزینه های جنگ های مهم را متحمل شوند. بنی امیه به بیان امیرالمؤمنین (ع) همانند شتر گرسنه ای که به علف بهاری روی آورد، به بیت المال تهاجم کردند: «یخضمون مال الله خضمة الابل نبتة الربیع » . (46)

عثمان در این راه، آن گونه آشکارا موضع گرفت که اظهار داشت: اگر کلیدهای بهشت در اختیار من بود، در اختیار بنی امیه قرار می دادم:

«اما و الله لو قدرت علی مفاتیح الجنة لسلمتها الی بنی امیة » . (47)

جالب این است که این روش را نه تنها نکوهیده نمی دانست، بلکه به آن افتخار هم می کرد. هنگامی که زیاد بن عبید از حیف و میل های عثمان برآشفت و به گریه افتاد، عثمان گفت: گریه چرا؟ عمر خویشان خود را از بیت المال برای رضای خدا محروم می کرد و من برای رضای خدا خویشانم را برمی گزینم. «انا اعطی اهلی و قرابتی ابتغاء وجه الله » . (48)

بررسی برخی آمار و ارقام ها روش ناعادلانه بنی امیه را به خوبی آشکار می سازد. عثمان به چهار نفر از قریش، که آنان را به دامادی خویش برگزید، سه هزار دینار بخشید. هنگامی که آفریقا فتح شد، یک پنجم غنایم این فتح را به دامادش مروان بخشید. هم چنین به حکم بن عالم (پدر مروان) سیصد هزار درهم از صدقات بخشید. وقتی عبدالله بن اسید، در مدینه به حضور عثمان رسید، به وی سیصد هزار درهم و به هر یک از همراهان وی صد هزار درهم اعطا کرد که عبدالله بن ارقم، صندوق دار بیت المال از پرداخت آن ها امتناع ورزیده و کلیدهای خزانه را در مسجد، نزد عثمان آورد و بر منبر آویخت و گفت: یک غلام (حلقه به گوش) می خواهد تا این مبلغ ها را بی چون و چرا بپردازد. عثمان کلیدها را گرفت و در اختیار غلامی به نام «نائل » قرار داد. عبدالله نیز به خانه خویش برگشت.

وی آن گاه اموالی را نزد عبدالله بن ارقم فرستاد که وی از دریافت آن ها خودداری کرده و گفت: این اموال اگر از بیت المال باشد، سهم من از بیت المال این مقدار نیست و اگر از اموال شخصی خلیفه باشد، مرا نیازی به این گونه اموال نیست. (49)

وی فدک را که بخشیده رسول الله (ص) به حضرت فاطمه (س) بود، در اختیار مروان، داماد خویش قرار داد و بخشی از زمین بازار مدینه را به حرث بن حکم، برادر مروان واگذار کرد. عثمان قرقگاه و مراتع مدینه را در اختیار بنی امیه قرار داده بود تا دام هایی که از بیت المال به چنگ آورده بودند، در آن مراتع بچرند و به دام های دیگران اجازه ورود به آن مراتع را نمی داد. عثمان پس از فتح مغرب، همه غنایم آن را در اختیار عبدالله بن ابی سرح قرار داد و برای دیگران سهمی منظور نکرد. وی به ابوسفیان دویست هزار درهم و به مروان نیز در نوبت دیگر، صد هزار درهم بخشید که عبدالله بن ارقم، صندوق دار وی برآشفت و گریست. عثمان گفت: از این که صله رحم به جا آوردم، گریه می کنی؟ عبدالله گفت: برای این گریه می کنم که انگار این اموال را جایگزین اموالی می کنی که در زمان رسول الله (ص) انفاق کردی، که اگر آن زمان بود، صد درهم این اموال هم برای مروان زیاد بود. (50)

وی به طلحه دویست هزار دینار، به زبیر حدود شصت میلیون درهم و به زید بن ثابت در یک مرحله، صد هزار دینار بخشید. زید بن ثابت به قدری طلا و نقره انباشته بود که پس از مرگ وی شمش ها را با تبر می شکستند و تقسیم می کردند. (51) یعلی بن منبه به اندازه ای ثروت اندوخته بود که پس از عثمان، هنگامی که به مکه گریخت و با ناکثین هم پیمان شد، بخش بزرگی از هزینه جنگ جمل را متحمل شد. نیز عبدالله بن عامر (پسردایی عثمان) استاندار عثمان در بصره، آن مقدار ثروت اندوخت که وقتی با ناکثین در مکه هم پیمان شد، بخش دیگری از هزینه جنگ علیه حضرت علی (ع) را متقبل شد و شتر سرخ موی «عسگر» را در اختیار عایشه قرار داد. (52)

عمروعاص در هنگام مرگ 325000 دینار، هزار درهم، دو هزار درهم گندم، ده هزار درهم رضیعه و ... از خود بر جای نهاد. (53) و خود عثمان هنگام مرگ، پنجاه هزار دینار، دو میلیون درهم و هکتارها زمین و رمه های شتر بر جای نهاد. (54) زیاد، استاندار معاویه در کوفه و بصره، دست عمال خود را در حیف و میل باز گذاشت و آنان نیز هزاران درهم را بردند و در یک قلم، 25000 درهم نصیب وی شد. (55) عبدالرحمن بن زیاد در مدت کوتاه استانداری خراسان، آن اندازه مال انباشت که اگر هر روز هزار درهم هزینه می کرد، برای صد سالش کفایت می کرد. (56) شخص معاویه آن گونه ثروت اندوخت که سرمایه کلان باارزشی را به خود و هوادارانش اختصاص داد. (57)

این ها بخشی از ده ها موارد آمار و ارقام حیف و میل اموال عمومی، در زمان حکومت بنی امیه است. آنان با این سرمایه ها کاخ هایی متعدد در مدینه و بصره و شام بر پا کردند (58) و زندگی ساده و زاهدانه، جای خود را به اسراف، اشراف گری و تباهی سپرد. این در شرایطی بود که عموم جامعه، به ویژه بنی هاشم و شیعیان امام علی (ع) از حق زندگی برخوردار نبودند، جان و مالشان در امنیت نبود. در زیر هر سرپناهی و در کنار هر حجر و مدری که شیعیان علی (ع) را می یافتند، آنان را به شهادت می رساندند و اموالشان را به غارت می بردند.

ج. اجتماعی: «و عباد الله خولا»

حاکمیت سیاسی بنی امیه، که تهاجم فرهنگی و نابرابری اقتصادی را در پی داشت، باعث نابه سامانی های فراوان اجتماعی گردید، به گونه ای که نهادهای اجتماعی جامعه، با فرهنگ و انگیزه های هدفمند، نهادینه شدند و در اختیار دستگاه حاکم و نیروهای توانمند آنان قرار گرفتند. این روش، باعث دو قطبی شدن جامعه، یعنی اقلیت حاکم متمول، از یک سو و بیش تر افراد محروم و تحت فشار جامعه، از سوی دیگر شد. در چنین فضایی تا چه اندازه، ناهنجاری و نابه سامانی اجتماعی پدیدار می شود و چه فشارهایی در ابعاد گوناگون اجتماعی، بر توده مردم روا می گردد.

از هنگام استقرار حکومت بنی امیه، نهادهای اطلاع رسانی و تبلیغی، قضایی، قانون گذاری و تصمیم گیری و نهادهای دینی، مانند امامت جمعه و جماعات و نیز برگزاری مراسم پرشکوه نماز عید قربان و عید فطر و برگزاری کنگره عظیم حج و ... در اختیار بنی امیه قرار گرفت. افرادی مانند کعب الاحبار و ابوهریره تا توانستند از زبان رسول الله (ص) حدیث جعل کردند. سرسپردگان حکومتی و نظامی و قضایی بنی امیه، کشتن امام حسین (ع) را به عنوان آشوب گر و خروج کننده بر ولی امر و حتی خارج شده از دایره دین، لازم می دانند. (59) افرادی مانند هشام بن هبیره، و فضالة بن عبید انصاری و عمیرة بن یثربی عهده دار داوری مسلمانان شدند. (60) عصبیت جاهلی در زمان بنی مروان تا آن جا پیش رفت که امور قضایی، به غیرعرب (غیرعرب بنی امیه) واگذار نمی شد: «و لا یصلح القضاء الا لعربی » . (61) مدیریت امور مساجد و دیگر اماکن مذهبی و عمومی و مدیریت امامت جماعات و جمعه در سراسر کشور، در اختیار بنی امیه قرار گرفت. هزاران سخن گوی خودفروخته، بر بالای ده ها هزار منبر، آن گونه که بنی امیه می خواستند، سخن بر زبان جاری ساختند. همه این امور، در اختیار بنی امیه بود، به گونه ای که در باره کوفه گفته شد که امامت کوفه نباید از عرب خارج شود: «لا یؤم الکوفة الا عربی » . (62)

کنگره بزرگ حج، سال های متمادی به دست امیر الحاج هایی مانند معاویه، مروان حکم، سعید بن عاص، عنسبة بن ابوسفیان، عتبة بن ابوسفیان، ولید بن عتبة بن ابی سفیان، مغیرة بن شعبه و عثمان بن محمد بن ابی سفیان بر پا شد. (63) و امیران بی کفایت حج نیز تا می توانستند از این کنگره بزرگ، در جهت تثبیت حاکمیت بنی امیه تلاش می کردند و از این مراسم با شکوه، که از هر نقطه کشور اسلامی نماینده دارد و بزرگ ترین و گسترده ترین سایت تبلیغاتی محسوب می شد، بهترین بهره را می بردند.

در عصر بنی امیه، به ویژه پس از سلطه بر حجاز و عراق و مصالحه با امام حسن (ع) میدان جولان برای بنی امیه بی رقیب ماند و آنان عمال جیره خوار خود را بر مردم مسلط ساختند و دستور قتل و غارت و تخریب خانه های مخالفان، به ویژه شیعیان حضرت علی (ع) و تشکل هم سو را صادر کردند. بنی امیه دست عمال و حاکمان خویش را در انجام دادن هر جنایتی باز نهادند. آنان نیز آن اندازه کشتند که از کشته ها پشته ها ساختند و با ایجاد رعب و وحشت، صدای هر مخالفی را خفه ساختند و هر کسی که حتی متهم به شیعه می شد، از دم شمشیر می گذشت. آنان یاران امام علی (ع) را تبعید و شکنجه و شهید کردند. میثم تمار بر بالای دار، دهانش دوخته شد تا فضیلت حضرت علی (ع) را بازگو نکند. شیعیان را بر شاخه درخت آویختند و بر چشمان آنان میل گداخته کشیدند. امام حسین (ع) در نامه خویش به معاویه، جنایات معاویه را این گونه برمی شمارد:

«ثم سلطته علی العراقین فقطع ایدی المسلمین و سمل اعینهم و صلبهم علی جزوع النخل...» . (64) تو زیاد را بر کوفه و بصره مسلط کردی و وی نیز دستان مسلمانان را برید و بر چشمان آنان میل گداخته کشید و زنان را بر دار آویخت. تو دستور دادی که شیعیان علی را هر جا یافت، بکشد و مثله کند.

بسر بن ارطاة مامور بود که هر کسی که متهم به شیعه حضرت علی (ع) و متهم به شرکت در قتل عثمان باشد، به قتل برساند. (65)

زیاد بن ابیه نیز همین مسؤولیت را به گونه ای شدیدتر بر عهده داشت که هر جا شیعه ای را می یابد، به قتل برساند. (66) هنگام سخنرانی زیاد در کوفه، مردم وی را سنگ باران کردند. زیاد دستور داد جمعیت را محاصره کرده و شخصا در کنار در خروجی، مردم را بازجویی کرد و سرانجام، دست های هشتاد نفر از آنان را برید. (67) زیاد شش ماه در کوفه و شش ماه در بصره اقامت می گزید و سپس سمرة بن جندب را جانشین خود در بصره قرار داد و به کوفه آمد. هنگام بازگشت از کوفه، سمره هشت هزار نفر را به قتل رسانده بود که 47 نفر آنان جامع قرآن بودند. (68)

زیاد با ایجاد رعب و وحشت، به زعم خود، چنان امنیتی را مستقر ساخته بود که اگر مالی از کسی می افتاد، کسی جرات برداشتن آن را نداشت و مردم لازم نمی دیدند در خانه خود را در شب ببندند. آن گونه وحشتی حاکم بود که حتی کسی جرات سرقت و امثال آن را نداشت. (69) البته امنیت ملی مطلوب است; اما نه در سایه چنین مقدار خشونت و وحشتی.

در زمان بنی امیه، یاران و صحابه بزرگ رسول الله (ص) مورد شکنجه و آزار قرار گرفتند. در زمان عثمان، عمار یاسر آن گونه مورد ضرب و شتم دستگاه حاکم قرار گرفت که بقیه عمر خویش را مانند یک جانباز سپری کرد. (70)

عبدالله بن مسعود، قاری معروف قرآن، به گونه ای مورد ضرب چکمه پوشان حکومت قرار گرفت که دنده هایش شکست. (71)

ابوذر غفاری، یار دیرین رسول الله (ص) که حضرت در حق وی فرمود: «آسمان بر راست گوتر از ابوذر سایه نیفکنده است » ، در اثر اعتراض به بی عدالتی های عثمان، از مدینه به بیابان ربذه تبعید شد و در همان جا غریبانه جان سپرد. (72)

عثمان در نامه ای محرمانه، حکم تبعید فرزانگانی چون مالک اشتر، صعصعة بن صوحان، زید بن صوحان، کمیل بن زیاد، جندب، حارث بن عبدالله، ثابت بن قیس و عمرو بن حمق را صادر و آنان را از عراق به شام تبعید کرد. (73)

در زمان بنی امیه، به ویژه معاویه، ده ها نفر از یاران بزرگ حضرت علی (ع) و هواداران اهل بیت، مانند رشید و عمرو بن حمق به طرز فجیعی به قتل رسیدند که در یک نمونه، حجر بن عدی با پنج تن از همراهانش، از کوفه، دست بسته به سوی شام منتقل می شوند و در بین راه، در «مرج عذرا» در شصت کیلومتری شام، با دست بسته مظلومانه به شهادت می رسند. (74)

در زمان بنی امیه، به ویژه پس از مصالحه با امام مجتبی (ع) شیعیان از همه حقوق مدنی و اجتماعی محروم بودند و حتی به جرم شیعه بودن، از فهرست سهمیه بیت المال حذف شدند. محرومیت تا بدان حد رسید که سخن امام مجتبی در حق آنان مصداق یافت که حضرت مردم را به پایداری در برابر سلطه بنی امیه فرا می خواند و به عواقب شوم سلطه بنی امیه هشدار می داد و می فرمود:

«اگر رهبری حق را یاری نرسانید، دچار سلطه بنی امیه خواهید شد و سلطه آنان بر دین من (حسن بن علی) خطری ندارد; اما آینده شما را می بینم که آن گونه حقوق اولیه شما به غارت رفته و آن گونه مورد ستم بنی امیه قرار می گیرید که برای نیازهای اولیه، که حق شما است و برای نان شب خود، به در خانه بنی امیه می روید و از آنان تقاضای آب و نانی را که حق خود شما بوده، می کنید و آنان این حقوق را نیز از شما دریغ می کنند» . (75)

این عاقبت و سرنوشت اجتماعی مردم، در زمان بنی امیه بود.

معاویه در کنار هزاران کوخ، با بیگاری گرفتن از مردم، کاخ سبزی ساخت، برای خویش نگهبانی قرار داد، خود را از مردم محجوب ساخت، بر تخت نشست و خود را اولین پادشاه معرفی کرد. (76)

در عصر اموی ها به ویژه معاویه، مسلمانان غیرعرب آن گونه تحقیر شدند که باید بار عرب ها را همانند برده به منزل می رساندند. اگر غیرعرب سواره بود، باید پیاده می شد و مرکب خویش را در اختیار عرب قرار می داد و این اندازه ارزش برای آنان قائل نبودند که دختران آنان را از پدر یا مادران، خواستگاری کنند، بلکه از رئیس قبیله خواستگاری می کردند. (77)

در آن دوران، مردم حق انتخاب سرنوشت خویش را نداشتند و آزادی اجتماعی رخت بربسته بود. معاویه همان گونه که خود را با زور تبلیغ و سر نیزه بر مردم تحمیل کرد و مردم عراق را به زور وادار به بیعت ساخت، به زور سر نیزه، برای جانشین خود، یزید نیز بیعت گرفت و رسما زمامداری دینی را به پادشاهی تبدیل کرد.

این ها نموداری از اوضاع اجتماعی در زمان بنی امیه است. این شواهد گواهی می دهند که چگونه نهادهای اجتماعی، با سمت و سوی اهداف بنی امیه استقرار یافته و چگونه بیش تر مردم، زیر ستم قرار گرفته و از حقوق اولیه اقتصادی و اجتماعی خویش محروم شده اند. این نمودارها به خوبی نابه سامانی های اجتماعی را آشکار می سازد و حاکمیت خشونت و رعب و وحشت را نشان می دهد و به خوبی بیان می کند که در زمان بنی امیه، آزادی اجتماعی برای مردم، واژه ای بیگانه بوده و مردم از ابتدایی ترین حق خود، مانند نان شب محروم بودند چه رسد به بزرگ ترین حقوق اجتماعی، مانند انتخاب سرنوشت و انتخاب مدیریت سیاسی. همه این ها مشخص می سازد که چگونه امنیت جای خود را به خشونت و عدالت اجتماعی جای خود را به نابرابری بی حد و بالندگی فرهنگی جای خود را به فرهنگ جاهلی عصبیت داده بود، صمیمیت، مهربانی، برادری و مسالمت بی رنگ شده و قساوت و قتل و غارت رواج یافته بود، بردگی به شکل دیگرش شکل گرفته و آزادی اجتماعی فراموش شده بود.

در زمان بنی امیه، نهاد سیاسی دینی، که به شکل امامت، در باور شیعه و به شکل خلافت، در باور دیگران شکل گرفته بود، به پادشاهی و اشرافیت و موروثی بودن تغییر می یابد. خلفای پیشین حتی از اطلاق عنوان پادشاهی به آنان پرهیز داشتند و تلاش بر زهد و دوری از زخارف دنیایی داشتند; اما در زمان بنی امیه رسما نهاد سیاسی جامعه به سوی پادشاهی موروثی گرایش یافت و روی آوردن به اشرافی گری و اسراف و حیف و میل رواج یافت.

آیا این مقدار دگرگونی در ماهیت نهادهای اجتماعی و این اندازه فاصله گرفتن از معیارهای دینی، برای مردم و رهبری دل باخته دین، هم چون امام حسین (ع) قابل تحمل بود. آیا این ناهنجاری های اجتماعی، مسؤولیت و تعهد الهی را ایجاد نمی کند که در برابر ستم گری ستم پیشه، قد افراشته و چهره نفاق آنان را رسوا ساخته و آنان را از تداوم این حرکت مانع شوند؟

د. دین زدایی: «و دین الله دغلا»

عملکرد بنی امیه و اعتراف های خود آنان و نیز گفتار رسول الله (ص) و دیگر معصومین (ع) درباره آنان، گواه صادقی است بر یک موضوع مهم دیگر، یعنی دین زدایی بنی امیه. دین زدایی آنان خطر بزرگی بود که بیش تر فشارها را بر جامعه دینی وارد ساخت.

آن چه از رفتارها و گفتارها و نیز روایات به دست می آید، این است که بنی امیه دین را بازیچه اهداف سیاسی خود قرار داده بودند و اظهار تدین آنان نیز با اهداف سیاسی بوده است تا با پوشش دینی، حاکمیت خویش را مستقر سازند. در محور نخست، این نکته مهم درخور تامل است که عناد و دشمنی معاویه و اعقاب وی با عترت رسول الله (ص) بر دین باوری آنان خدشه جدی وارد می سازد و آنان را در صف کفار قرار می دهد; زیرا که رسول الله (ص) در باره عترت فرمود: «جنگ و صلح با آنان جنگ و صلح با من است » . (78)نیز درباره ایشان فرمود: «سب و نفرین علی، سب و نفرین من است که مصادف با سب خدا است » . (79)بنابر این، نفرین حضرت علی (ع) سر از کفر در می آورد و بنی امیه از زمان معاویه به بعد، بدون تردید با عترت پیامبر (ص) دشمنی می کردند و خود و کارگزارانشان امام علی (ع) و اولاد ایشان را مورد سب و نفرین قرار می دادند.

از اعتراف های برخی سران حزب امویه، این نکته به خوبی آشکار است که آنان به اکراه در صف مسلمانان ایستادند. دین باوری در عمق جان آنان نفوذ نکرد. چگونه شخصی می تواند ادعای مسلمانی کند و آن گاه صریحا اظهار دارد که «برای حکومت کردن در ستیز بودیم و بهشت و جهنمی در کار نیست » یا بگوید: «حکومت که به دست بنی امیه افتاد، باید همانند توپ در بین آنان دست به دست شود» . (80) مگر این ها سخنان ابوسفیان مدعی اسلام نیست؟ و مگر شخص معاویه اعتراف نکرد که «ما برای نماز و روزه و حج و زکات، با هر کسی نمی جنگیم. من برای به چنگ آوردن حکومت در ستیز هستم » . (81) مگر معاویه هنگام شنیدن صدای مؤذن، که بر رسالت رسول الله (ص) شهادت می داد، اظهار نکرد که «من باید این نام را از زبان ها بزدایم » ؟ (82) چگونه شخصی مدعی اسلام است و آن گاه وحی و رسالت را انکار می کند و در مجلس جشن، این گونه نهان خویش را آشکار کند که بنی هاشم حکومت را بازیچه قرار داده اند و گرنه، وحی و رسالتی در کار نیست؟ مگر یزید این سخنان را در مجلس شام به زبان نیاورد:

لعبت هاشم بالملک فلا خبر جاء و لا وحی نزل. (83)

این اعتراف ها درون و چهره رنگ آمیزی شده بنی امیه را رسوا می سازد که آنان بر همان باورهای جاهلی خود ماندگار بوده اند و اظهار تدین آنان، با اهداف سیاسی و دنیایی بوده است.

گفتار رسول الله (ص) در باره بنی امیه نیز گواه روشنی بر این مدعا است که بسیاری از سران بنی امیه، از ایمان بهره ای نبرده بودند. از رسول الله (ص) در باره بنی امیه، به ویژه معاویه، سخن فراوان نقل شده است. حتی حکم قتل معاویه، پیشاپیش از سوی حضرت صادر شده بود. برخی از این روایات، عبارتند از:

اذا بلغ ولد العاص (الحکم) ثلاثین رجلا اتخذوا مال الله دولا و دین الله دغلا و عباد الله خولا. (84) هنگامی که فرزندان عاص (در برخی آثار حکم به جای عاص حکم آمده است که عاص پدر حکم است) به سی نفر برسند، اموال عمومی را بین خویش دست به دست چرخانده و مردم را برده خویش ساخته و دین خدا را دستاویز فریب قرار دهند. هنگامی که معاویه را بر فراز منبر مشاهده کردید که خطبه می خواند، وی را به قتل برسانید. (85)

و نیز آن حضرت فرمود:

معاویه به دین من از دنیا نخواهد رفت. (86)

امیرالمؤمنین (ع) در موارد بسیار، با تحلیل هایی گویا و رسا از باورها و فرهنگ و رفتار بنی امیه، به ویژه معاویه، باطن آنان را به خوبی آشکار می سازد که چگونه دین را بازیچه سیاست قرار داده اند. بنی امیه دین را وارونه تفسیر و آن را تحریف کردند. آنان حرام خدا را حلال و حلال خدا را حرام معرفی کردند:

انا آمنا و کفرتم و الیوم انا استقمنا و فتنتم و ما اسلم مسلمکم الاکرها. دیروز ما مسلمان بودیم و شما کافر، امروز ما بر ایمان خویش استواریم و شما فتنه کرده، دست خوش آزمونید. مسلمان شما با اکراه در صف مسلمانان ایستاد.

و نیز آن حضرت، هنگام بسیج نیرو به جبهه جنگ با معاویه، وی را دشمن خدا و پناهگاه منافقان و پیرو احزاب مخالف اسلام معرفی می کند:

سیروا الی اعداء الله و کهف المنافقین و بقیة الاحزاب. (87)

امام (ع) از دین آنان به عنوان دین واژگون یاد می کند:

ایها الناس سیاتی علیکم زمان یکفا فیه الاسلام کما یکفا الاناء بما فیه. (88) زمانی بر شما خواهد آمد که همان گونه که ظرف را واژگون کرده و از درون تهی می سازند، اسلام را واژگون و از درون تهی و بی محتوا جلوه می دهند.

این حقیقت، در گفتار حضرت هم آمده است که ایشان اسلام آنان را همانند پوستین واژگون معرفی می کند:

لبس الاسلام لبس الفرو مقلوبا. (89)

امام (ع) از بنی امیه به عنوان کسانی که حرام خدا را حلال می کنند، یاد می کند:

و لا یزالون حتی لا یدعوا لله محرما الا استحلوه. (90) همواره در این خیال هستند هیچ حرامی را نگذارند جز آن که آن را حلال شمارند.

بر همین اساس است که حضرت صریحا در باره خطر بنی امیه هشدار داد و فرمود:

الا و ان اخوف الفتن عندی علیکم فتنة بنی امیة. (91) بدترین خطر بر امت اسلامی خطر بنی امیه است.

زیرا فتنه بنی امیه، افزون بر این که به عزت و عظمت امت اسلامی آسیب می رساند، خطری برای دین مردم است و آن را تحریف و واژگون می کند.

و به همین علت است امام حسین (ع) بزرگ ترین خطر برای جامعه مسلمانان را حاکمیت معاویه معرفی می کند و مقابله و جهاد علیه این فتنه را بزرگ ترین فضیلت می شمرد:

فلا اعلم فتنة علی الامة اعظم من ولایتک علیها و لا اعلم نظرا لنفسی دینی افضل من جهادک. (92) من آزمون و خطری را بزرگ تر از خطر رهبری تو (معاویه) بر امت اسلامی نمی شناسم و وظیفه ای بافضیلت تر از ستیز با تو سراغ ندارم.

در تحلیلی دیگر، آن حضرت، در باره انگیزه قیام خویش در برابر بنی امیه می فرماید:

الا و ان هولاء قد لزموا الشیطان و ترکوا طاعة الرحمن و اظهروا الفساد و عطلوا الحدود و استاثروا بالفی ء و احلوا حرام الله و حرموا حلاله. (93) آگاه باشید که اینان (بنی امیه) همواره همراه شیطان هستند و فرمان خدا را نهاده اند و فساد را آشکار ساخته اند و حدود الهی را تعطیل کرده و اموال عمومی را به خود اختصاص داده اند و حرام خدا را حلال و حلال خدا را حرام ساخته اند.

در گفتاری دیگر، امام حسین (ع) در باره خطر بنی امیه می فرماید:

علی الاسلام السلام اذ قد بلیت الامة براع مثل یزید. (94) اگر رهبری مانند یزید، رهبری امت اسلام را بر عهده گیرد، باید از اسلام ناامید شد.

با توجه به بررسی های یاد شده، خطرهایی که از سوی حاکمیت حزب عثمانیه، کیان امت اسلامی را تهدید می کرده است، به خوبی آشکار است. امام (ع) در گفتاری، از خطرهای در کمین امت اسلامی سخن می گوید و فتنه هایی را که در راه سعادت امت اسلامی قرار دارد، گوشزد می کند که اساسی ترین آن ها حاکمیت بنی امیه است. می توان گفت که محورهای اصلی خطرهای پیش بینی شده در گفتار امام (ع) همین هایی است که در این نوشتار بررسی شد; یعنی تهاجم فرهنگی، نابه سامانی های اقتصادی، که جامعه را به سوی دو قطب سوق می دهد و تضعیف نهادهای مدنی و اجتماعی، که ایجاد انواع ناهنجاری های اجتماعی، پیامد آن خواهد بود و امت را از هویت ملی و دینی خویش بیگانه ساخته و آزادگی و استقلال آن را تهدید می کند نیز خطر بزرگ دین زدایی، که همه هستی جامعه را به تباهی می کشاند، مهم ترین عوامل قیام حسین بن علی (ع) را شکل می دهد.

گرچه همه محورها مورد توجه آن امام همام بوده و ناهنجاری در ابعاد یاد شده، سبب اقدام اصلاح گری حضرت بوده است که خود به این نکته تصریح می کند که «انما خرجت لطلب النجاح و اصلاح فی امة جدی » ، (95) اما به علت ارزش والای دین، محور اصلی را خطر دین زدایی تشکیل می دهد; زیرا عزیزترین و والاترین ارزش برای جامعه انسانی، دین است که حتی انسان جان خویش را فدا می سازد تا دین را حفظ کند; چنان که در گفتار عترت پیامبر (ص) که کوثر وحیانی است، از حضرت علی (ع) این گونه رهنمود آمده است.

اذا حضرت بلیة فاجعلوا اموالکم دون انفسکم و اذا نزلت نازلة فاجعلوا انفسکم دون دینکم و اعلموا ان الهالک من هلک دینه. (96) هنگامی که خطری جان و آبروی شما را تهدید کرد، اموال خویش را سپر جان قرار دهید و هنگامی که خطری دین شما را تهدید کرد، جان خود را سپر دین خود قرار دهید و بدانید که تباهی از آن کسی است که دینش تباه شده باشد.

با حاکمیت بنی امیه، این گوهر نفیس (دین) به خطر تحریف گرفتار آمده، آن هم نه به شکل دین زدایی لائیک امروزی که دین را از عرصه سیاست دور می سازد، بلکه تحریفی که موجب واژگون شدن دین شود و دین را از درون تهی ساخته و چیزی بی محتوا از آن برجا گذارد. دین واژگون و بی محتوا نه تنها انسان و جامعه را نمی سازد و نه تنها باعث بالندگی و رشد نمی شود، بلکه همانند مواد مخدر، باعث رکود و ایستادگی جامعه می گردد و دستاویز اهداف شوم مستکبران قرار می گیرد.

نهضت باشکوه حسینی (ع) برای حفظ چنین ارزش پایداری شکل گرفت و آن حضرت، جان خود و یارانش را در راه چنین آرمان والایی نثار کرد. او جان داد تا دین پایدار باشد.

فشارهای حاکمیت بنی امیه، در ابعاد گوناگون فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و دینی باعث شد که چنین حرکت پرشوری پدیدار شود که البته این نوع فشارها در جامعه، واکنش های طبیعی را در پی داشت; زیرا جامعه ممکن است تا حدی فشارهای اجتماعی و اقتصادی را تحمل کند; اما سرانجام، در برابر اهرم های قدرت، برخواهد ساخت.

آن چه نهضت حسینی (ع) را از دیگر نهضت ها ممتاز می سازد، محور پایانی، یعنی مقابله با خطر دین زدایی است. محورهای دیگر، گرچه زمینه ساز قیام بودند، اما آن چه انگیزه محوری قیام امام حسین (ع) را شکل می داد، موضوع دین زدایی بود. امام (ع) برای پایداری دین، این نهضت را برپا ساخت و به همین علت، نهضت حسینی الگوی جوامع متفاوت، به ویژه جامعه اسلامی در هر زمان است که راه مقابله با خطرها را می آموزد. نهضت حسینی، رشد و بالندگی و پویندگی جامعه را علیه ستم و ناهنجاری ها به ویژه علیه ستم پیشگان دین ستیز، در هر زمان پیام رسانی می کند. درود خداوند سبحان بر روان پاک سالار شهیدان، حسین (ع) و یاران باوفا و راه پایدارشان باد.

منابع و ماخذ

1. الاختصاص، محمد بن نعمان الملقب بالمفید، انتشارات اسلامی.

2. امام علی (ع) و جمهوریت، حبیب الله احمدی، انتشارات فاطیما.

3. انساب الاشراف، احمد بن یحیی بلاذری، دار الفکر لبنانی.

4. تاریخ الامم و الملوک، محمد بن جریر طبری، مؤسسه اعلمی

5. الارشاد، محمد بن نعمان الملقب بالمفید، مؤسسه آل البیت.

6. الکامل فی التاریخ، عزالدین ابوالحسن علی بن ابی کرم المعروف بابن اثیر، دار الاحیاء التراث العربی.

7. نهج البلاغه، ترجمه جعفر شهیدی، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.

8. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، دار الاحیاء التراث العربی.

9. شرح نهج البلاغه، ابن میثم بحرانی، دار الاحیاء التراث العربی.

10. بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، دار الاحیاء التراث العربی.

11. الاستیعاب، یوسف بن عبدالله معروف به قرطبی، دار الکتب العلمیه.

12. مقاتل الطالبیین، ابوالفرج اصفهانی، منشورات رضی.

13. وقعة صفین، نصر بن مزاحم منقری، انتشارات مرعشیه.

14. تاریخ یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، مؤسسه اعلمی.

15. الغدیر، عبدالحسین امینی، دار الکتب العربی.

16. مروج الذهب، حسین بن علی المسعودی، دار الهجرة.

17. الجمل، محمد بن نعمان المفید، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی.

18. ضحی الاسلام، احمد امین، دار الکتب العربی.

19. الفتوح، احمد بن اعثم الکوفی، دار الکتب العلمیه.

20. علل الشرایع، محمد بن بابویه الصدوق، مؤسسه اعلمی.

21. وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، دار الاحیاء التراث العربی.

22. کنز العمال، متقی هندی، مؤسسه الرساله.

23. المستدرک، حاکم نیشابوری، دار المعرفة بیروت.

24. تاریخ الخلفاء، عبدالرحمن سیوطی، دار الجیل.

پی نوشت ها:

1) اختصاص، ص 6.

2) امام علی (ع) و جمهوریت، ص 106.

3) انساب الاشراف، ج 3، ص 293; بحارالانوار، ج 44، ص 57.

4) تاریخ طبری، ج 4، ص 409.

5) همان، ص 414.

6) همان، ص 479.

7) همان، ص 482.

8) انساب الاشراف، ج 5، ص 68.

9) ارشاد، ج 2، ص 32.

10) همان، ص 41.

11) همان، ص 36.

12) همان، ص 117.

13) کامل ابن اثیر، ج 2، ص 547.

14) یونس، آیه 85.

15) همان، آیه 90.

16) همان، آیه 92.

17) اعراف، آیه 137.

18) هود، آیه 97.

19) بقره، آیه 65.

20) همان، آیه 50.

21) همان، آیه 61.

22) فاطر، آیه 43.

23) نهج البلاغه، نامه 62، ص 347.

24) انساب الاشراف، ج 6، ص 121 و 139.

25) تاریخ طبری، ج 4، ص 521 و 523.

26) همان، ص 523، 511 و 414.

27) همان، ص 422 و 459.

28) همان، ص 505، 528، 529، 462 و 513.

29) همان، ص 517 و 521; انساب الاشراف، ج 5، ص 22.

30) طبری، ج 4، ص 467.

31) همان، ص 411.

32) شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 3، ص 444.

33) بحارالانوار، ج 33، ص 208; استیعاب، ج 4، ص 241.

34) استیعاب، ج 4، ص 241.

35) همان.

36) شرح نهج البلاغه ابی الحدید، ذیل وصیت نامه امام حسن (ع) ; مقاتل الطالبین، ص 77.

37) احزاب، آیه 22.

38) وقعه صفین، ص 94.

39) تاریخ طبری، ج 4، ص 414; تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 126.

40) الغدیر، ج 9، ص 291، 292 و 295.

41) همان، ج 10، ص 89.

42) مروج الذهب، ج 3، ص 33.

43) الغدیر، ج 9، ص 362.

44) شرح نهج البلاغه، ابی الحدید، ج 12، ص 219; ج 11، ص 45.

45) الغدیر، ج 10، ص 266; ج 2، ص 102; مروج الذهب، ج 3، ص 33.

46) نهج البلاغه، خ 3، ص 10.

47) الجمل، ص 184.

48) شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 1، ص 175.

49) همان.

50) شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 1، ص 67.

51) الغدیر، ج 8، ص 286; مروج الذهب، ج 2، ص 333.

52) تاریخ طبری، ج 4، ص 174.

53) مروج الذهب، ج 3، ص 23.

54) همان، ج 2، ص 333.

55) تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 145.

56) همان، ص 148.

57) همان، ص 145.

58) مروج الذهب، ج 2، ص 333.

59) تاریخ طبری، ج 4، ص 533، 538 و 541.

60) همان.

61) ضحی الاسلام، ج 1، ص 24.

62) همان.

63) تاریخ طبری، ج 4، ص 518، 528، 515، 460446، 414، 422 و 461; تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 151.

64) انساب الاشراف، ج 5، ص 129.

65) تاریخ طبری، ج 4، ص 418.

66) مروج الذهب، ج 3، ص 26.

67) تاریخ طبری، ج 4، ص 463.

68) همان، ص 464.

69) همان، ص 454.

70) الغدیر، ج 9، ص 113.

71) شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 1، ص 67.

72) تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 69.

73) فتوح، ج 2، ص 384.

74) تاریخ طبری، ج 4، ص 498; تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 141.

75) علل الشرایع، ج 1، ص 259.

76) تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 142.

77) ضحی الاسلام، ج 1، ص 25.

78) الغدیر، ج 10، ص 278.

79) همان، ص 279; تاریخ الخلفاء، ص 250 (به نقل از حاکم و احمد) .

80) استیعاب، ج 4، ص 241.

81) مقاتل الطالبیین، ص 77.

82) مروج الذهب، ج 3، ص 454.

83) الغدیر، ج 2، ص 260.

84) کنز العمال، ج 11، ص 117; مستدرک، ج 4، ص 480; انساب الاشراف، ج 5، ص 64.

85) وقعة صفین، ص 216.

86) انساب الاشراف، ج 5، ص 134.

87) وقعة صفین، ص 94.

88) نهج البلاغه، خ 3، ص 95.

89) همان، خ 108، ص 102.

90) همان، خ 98، ص 90.

91) همان، خ 93، ص 86.

92) انساب الاشراف، ج 5، ص 129.

93) تاریخ طبری، ج 4، ص 605.

94) فتوح، ج 5، ص 17; بحارالانوار، ج 44، ص 326.

95) فتوح، ج 5، ص 23.

96) وسائل الشیعه، ج 11، ص 451



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( دوشنبه 94/8/4 :: ساعت 10:36 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

عزاداری از سنت های پیامبر اکرم (ص) است
سعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلام
سبک زندگی قرآنی امام حسین (علیه السلام)
یاران امام حسین (ع) الگوی یاران امام مهدی (عج)
آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟
ارزش اشک و عزا بر مصائب اهل بیت علیهم السلام
پیوستگان و رهاکنندگان امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام در آیینه زیارت
پیروان مسیح بر قوم یهود تا روز قیامت برترند!
نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین «علیه السلام»
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 53
>> بازدید دیروز: 233
>> مجموع بازدیدها: 1331177
» درباره من

بشنو این نی چون حکایت می کند

» فهرست موضوعی یادداشت ها
دینی و مذهبی[871] . عشق[360] . آشنایی با عرفا[116] . جدایی از فرهنگ[114] . موسیقی[66] . داستانک[2] . موعود . واژگان کلیدی: بیت المال . صحابی . عدالت . جزیه . جنایات جنگ . حقوق بشردوستانه . حکومت . خراج . علی علیه‏السلام . لبنان . مالیات . مصرف . مقاله . منّ و فداء . ادیان . اسرای جنگی . اعلان جنگ . انصاری . ایران . تقریب مذاهب . جابر .
» آرشیو مطالب
نوشته های شهریور85
نوشته های مهر 85
نوشته زمستان85
نوشته های بهار 86
نوشته های تابستان 86
نوشته های پاییز 86
نوشته های زمستان 86
نوشته های بهار87
نوشته های تابستان 87
نوشته های پاییز 87
نوشته های زمستان87
نوشته های بهار88
نوشته های پاییز88
متفرقه
نوشته های بهار89
نوشته های تابستان 89
مرداد 1389
نوشته های شهریور 89
نوشته های مهر 89
آبان 89
آذر 89
نوشته های دی 89
نوشته های بهمن 89
نوشته های اسفند 89
نوشته های اردیبهشت 90
نوشته های خرداد90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد90
نوشته های شهریور90
نوشته های مهر 90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد 90
نوشته های مهر 90
نوشته های آبان 90
نوشته های آذر 90
نوشته های دی 90
نوشته های بهمن 90
نوشته های اسفند90
نوشته های فروردین 91
نوشته های اردیبهشت91
نوشته های خرداد91
نوشته های تیرماه 91
نوشته های مرداد ماه 91
نوشته های شهریور ماه91
نوشته های مهر91
نوشته های آبان 91
نوشته های آذرماه91
نوشته های دی ماه 91
نوشته های بهمن ماه91
نوشته های بهار92
نوشته های تیر92
نوشته های مرداد92
نوشته های شهریور92
نوشته های مهر92
نوشته های آبان92
نوشته های آذر92
نوشته های دی ماه92
نوشته های بهمن ماه92
نوشته های فروردین ماه 93
نوشته های اردیبهشت ماه 93
نوشته های خردادماه 93
نوشته های تیر ماه 93
نوشته های مرداد ماه 93
نوشته های شهریورماه93
نوشته های مهرماه 93
نوشته های آبان ماه 93
نوشته های آذرماه 93
نوشته های دیماه 93
نوشته های بهمن ماه 93
نوشته های اسفند ماه 93
نوشته های فروردین ماه 94
نوشته های اردیبهشت ماه94
نوشته های خرداد ماه 94
نوشته های تیرماه 94
نوشته های مرداد ماه 94
نوشته های شهریورماه94
نوشته های مهرماه94
نوشته های آبان ماه94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
پیام شهید -وبگاه شهید سید علی سعادت میرقدیم
دانشجو
(( همیشه با تو ))
همراه با چهارده معصوم (علیهم السلام )ویاران-پارسی بلاگ
بر بلندای کوه بیل
گل رازقی
نقاشخونه
قعله
hamidsportcars
ir-software
آشفته حال
بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن
سرباز ولایت
مهندس محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
بهارانه
*تنهایی من*
بلوچستان
تیشرت و شلوارک لاغری
اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی
کشکول
قدم بر چشم
سه ثانیه سکوت
نگارستان خیال
گنجدونی
بهارانه
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
نگاهی نو به مشاوره
طب سنتی@
سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام
اکبر پایندان
Mystery
ermia............
پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ...
اسیرعشق
چشمـــه ســـار رحمــت
||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *||
کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب
جلال حاتمی - حسابداری و حسابرسی
بهانه
صراط مستقیم
تــپــش ِ یکــ رویا
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
سلحشوران
گیاه پزشکی 92
مقبلی جیرفتی
تنهایی افتاب
طراوت باران
تنهایی......!!!!!!
تنهای93
سارا احمدی
فروشگاه جهیزیه و لوازم آشپزخانه فدک1
.: شهر عشق :.
تا شقایق هست زندگی اجبار است .
ماتاآخرایستاده ایم
هدهد
گیسو کمند
.-~·*’?¨¯`·¸ دوازده امام طزرجان¸·`¯¨?’*·~-.
صحبت دل ودیده
دانلود فایل های فارسی
محقق دانشگاه
ارمغان تنهایی
* مالک *
******ali pishtaz******
فرشته پاک دل
شهیدباکری میاندوآب
محمدمبین احسانی نیا
کوثر ولایت
سرزمین رویا
دل نوشته
فرمانده آسمانی من
ایران
یاس دانلود
من.تو.خدا
محمدرضا جعفربگلو
سه قدم مانده به....
راز نوشته بی نشانه
یامهدی
#*ReZa GhOcCh AnN eJhAd*#(گوچـی جـــون )
امام خمینی(ره)وجوان امروز
فیلم و مردم
پیکو پیکس | منبع عکس
پلاک صفر
قـــ❤ــلـــــب هـــــای آبـــــی انــ❤ـــاری
اسیرعشق
دل پرخاطره
* عاشقانه ای برای تو *
farajbabaii
ارواحنا فداک یا زینب
مشکات نور الله
دار funny....
mystery
انجام پروژه های دانشجویی برای دانشجویان کنترل
گل یا پوچ؟2
پسران علوی - دختران فاطمی
تلخی روزگار....
اصلاحات
گل خشک
نت سرای الماس
دنیا
دل پر خاطره
عمو همه چی دان
هرکس منتظر است...
سلام محب برمحبان حسین (ع)
ادامس خسته من elahe
دهکده کوچک ما
love
تقدیم به کسی که باور نکرد دوستش دارم
گروه اینترنتی جرقه داتکو
مدوزیبایی
من،منم.من مثل هیچکس نیستم
Tarranome Ziba
پاتوق دختر و پسرای ایرونی
اسرا
راه زنده،راه عشق
وبلاگ رسمی محسن نصیری(هامون)(شاعر و نویسنده)
وب سایت شخصی یاسین گمرکی
حسام الدین شفیعیان
عکسهای سریال افسانه دونگ یی
ܓ✿ دنـیــــاﮮ مـــــــن
Hunter
حسام الدین شفیعیان
دهکده علم و فناوری
اسیرعشق
دختر باحال
*دلم برای چمران تنگ شده.*
♥تاریکی♡
به یادتم
باز باران با محرم
تنهایی ..............
دوستانه
هرچه می خواهد دل تنگم میذارم
زندگی
نیلوفر مرداب
فقط طنزوخنده
تینا!!!!
شیاطین سرخ
my love#me
سرزمین خنگا
احکام تقلید
•.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.•
فوتسال بخش جنت (جنت شهر )
حقیقت صراط
...دیگه حسی نمونده
زیر اسمان غربت
شهید علی محسنی وطن
سکوت(فریاد)
عاشقانه ها
خودمو خدا تنها
دانستنی های جالب
ermia............
حجاب ایرانی
عرفان وادب
دل خسته
عاشقانه های من ومحمد
هر چه میخواهد دله تنگت بگو . . .
sharareh atashin
mehrabani
khoshbakhti
______>>>>_____همیشگی هااا____»»»»»_____>>>>
دخترونه
قلبی خسته ازتپیدن
عشـ۩ـق یـ۩ـعنی یـ۩ـه پــ۩ـلاک......
تینا
مذهب عشق
مناجات با عشق
داستان زندگی من
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
عاشق فوتبال
کشکول
حاج آقا مسئلةٌ
صدا آشنا
کد بانوی ایرانی
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
« یا مهدی ادرکنی »
وبلاگ تخصصی کامپیوتر - شبکه - نرم افزار
::::: نـو ر و ز :::::
توکای شهر خاموش

.: اخـبـار فـنـاوری .:
Biology Home
شــــــــــــــهــــدای هــــــــــــــســـتــه ایـــــــــــــ
مثبت گرا
تک آندروید
امروز
دانستنی / سرگرمی / دانلود
°°FoReVEr••
مطلع الفجر
سنگر بندگی
تعصبی ام به نام علی .ع.
تنهایی.......
دلـــــــشــــــــکســـــته
عاشقانه
nilo
هر چی هر چی
vida
دلمه پیچ, دستگاه دلمه پیچ Dolmer
هسته گیر آلبالو
آرایشگری و زیبایی و بهداشت پوست
عکس های جالب و متحرک
مرکز استثنایی متوسطه حرفه ای تلاشگران بیرجند
دیجی بازار
نمونه سوالات متوسطه و پیش دانشگاهی و کارشناسی ارشد
bakhtiyari20
زنگ تفریح
گلچین اینترنتی
روستای اصفهانکلاته
پایه عکاسی مونوپاد و ریموت شاتر بلوتوث
سرور
عاطفانه
کنج دل🩶
سلام
بخور زار
اشک شور
منتظران

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان





































































































» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب