سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از دست شدن دوستان ، غربت است . [نهج البلاغه]
بشنو این نی چون حکایت می کند
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» تحلیلی از شخصیت و قیام امام حسین (ع) (3)

 

 
 

اعتراض امام حسین (علیه السّلام) به معاویه

1. اعتراضِ حضوری امام

تاریخ گزارش کرده است که معاویه برای انجام حج به حجاز سفر نمود. در جلسه ای که امام (علیه السّلام) و دیگر مخالفانِ جانشینی یزید حضور داشتند، معاویه سخن از شخصیّت یزید و معرفی او به میان آورد. در این هنگام امام حسین (علیه السّلام)برخاستند و بعد از حمد و ثنای الهی و درود بر پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هر چه درباره ی معرفی یزید سخن می گویی که گویا مردم از حال او با خبر نیستند و گویا از فردی سخن می گویی که هیچ کس او را ندیده و خبری از او ندارد، و حال آنکه یزید کسی است که با اعمال خود، شخصیّتش را به جامعه معرفی کرده است. امام حسین (علیه السّلام) در ادامه سخن، مفاسد و جرایمی را که یزید به صورت آشکار مرتکب شده بود و بین مردم معروف بود، یادآور شدند و خطاب به معاویه فرمودند: دست از این کارها
بردار و از هدفی که داری صرف نظر کن؛ چرا که تو پاسخِ همین اعمالی که تا به حال مرتکب شده ای، نمی توانی بدهی. تو تمام ظلم ها و جورها را انجام داده ای و دیگر بین تو و مرگ فاصله ای جز چشم برهم زدنی باقی نمانده و به زودی در روز مشاهده اعمال - که گریزی از آن نیست - پرونده خود را خواهی دید... . (1)
طبرانی در این باره می نویسد: حسین بن علی (علیه السّلام) به معاویه فرمودند به خدا سوگند! من از یزید به خلافت سزاوارتر هستم، هم از جهت پدر و مادر و جدّ و هم خودم از او بهترم. معاویه گفت: از جهت مادر تو از او برتری، ولی ازجهت پدر، پدر او در جنگ بر پدر تو پیروز شد، یزید نیز از تو بهتر است (!). (2)

2. اعتراضِ کتبی امام

معاویه نامه ای برای حضرت امام حسین (علیه السّلام) فرستاد و در آن نامه نوشته بود: خبرهایی به من رسیده که فعالیت هایی داری و کارهایی انجام می دهی، شما اهل این کارها نیستی و نباید این اعمال را انجام دهی... حضرت در پاسخ نامه بخشی ازجنایت های معاویه را به او یادآور شدند و در پایان او را نصیحت می کنند و می فرمایند: بدان ای معاویه! همانا برای خداوند متعال دیوانی است که گناهان
بزرگ و کوچک را در آن ثبت می کند. بدان! مردم را با ظن و گمان و بدون علّت، به قتل رساندی و فرزندت را که شراب می خورد و با سگ بازی می کند به امارت برگزیدی، که در واقع دین خود را هلاک کردی و مردم را بدبخت نمودی. (3)
در متن سؤال از اخبار الطوال این جمله نقل شده است: امام اولین کسی بود که معاویه را در آغوش می گرفت، در حالی که ما به چنین سخنانی در آن کتاب برخورد نکردیم، بله در آن کتاب روایاتی است که عین آن را در این جا می آوریم تا هم علت انعقاد قرارداد صلح و رعایت آن از طرف امام حسن (علیه السّلام) و امام حسین (علیه السّلام) و هم خواست توده ها را دریابیم. حجر بن عدی از امام حسن (علیه السّلام) خواست که قیام نماید و قرارداد صلح را زیر پا بگذارد، اما در جوابش فرمود: من دیدم میل و رغبت بیشتر مردم بر صلح است و جنگ را خوش نمی دارند و دوست نمی دارم آنان را به کاری که ناخوش دارند مجبور کنم و برای این صلح کردم که شیعیان مخصوص ما از کشته شدن محفوظ بمانند و مصلحت دیدم این جنگ ها را به هنگام دیگری موکول کنم و خداوند متعال را هر روز شأنی است. حجر از نزد امام حسن (علیه السّلام) بیرون رفت و به خدمت امام حسین (علیه السّلام) رسید و خواسته اش را مطرح کرد، امام حسین (علیه السّلام) فرمود: ما بیعت کرده و پیمان بسته ایم و راهی برای شکستن بیعت ما نیست. (4).
امام حسین(علیه السّلام)در قضیه ی دیگری فرمود: تا هنگامی که معاویه زنده است باید هر یک از شما خانه نشینی را انتخاب کند. آیا این دلیل بر دوستی است یا این که
شرایط برای قیام آماده نیست. اگر امام حسن (علیه السّلام) و امام حسین (علیه السّلام) روابط دوستانه ای با معاویه داشتند؛ چرا معاویه برای قتل دوستش دسیسه می کند (5)، چرا وقتی خبر شهادت امام حسن (علیه السّلام) را می شنود اظهار خوشحالی می نماید (6) و چرا مروان اقرار می نماید که به آن امام (علیه السّلام) ظلم کرده است. (7)
در متن سؤال، دریافت امکانات مالی از سوی امام، دلیل وجود رابطه دوستانه بین امام و معاویه گرفته شده است؛ با فرض پذیرش آنچه در اخبار الطوال آمده است، می دانیم که در قرارداد صلح آمده بود: امام حسن (علیه السّلام) همه ساله خراج اهواز و امام حسین (علیه السّلام) دو میلیون درهم را دریافت کنند، اما باید توجه داشت که استفاده از امکانات مالی برای پیشبرد اهداف اسلامی، حق امام حسن (علیه السّلام) و امام حسین (علیه السّلام) بود، و اگر در شرایطی امام نتواند از تمام امکانات انسانی و مالی استفاده نماید به قدر امکان و قدرت، واجب است که آن را برای خود تحصیل نماید. بر این اساس؛ در قرارداد صلح هم گنجانده شده بود که خون شیعیان امام از طرف معاویه ریخته نشود و هم مبلغ فوق به امام حسن (علیه السّلام) و حسین (علیه السّلام) پرداخت گردد.
وانگهی باید دید که آیا دریافت عطایا از زورمداران اشکال دارد یا نه؟ از امام باقر (علیه السّلام) راجع به دریافت عطایا، از روزمداران ستمگر سؤال شد، امام فرمود: امام حسن (علیه السّلام) و امام حسین (علیه السّلام) عطایای زورمدارانی همچون معاویه را می پذیرفتند؛ زیرا حق آنان بود و آنچه در اختیار زورمداران ستمگر است برخود آنان حرام است. (8)
سید مرتضی (رحمه الله) می گوید: گرفتن جوائز از شخص ستمکاری که غالب شده نه تنها برای امام جایز بلکه واجب بود؛ زیرا هر مالی که در دست این شخص است، بر امام و عموم مسلمین واجب است به هر نحوی که ممکن باشد آن را از دست وی بگیرند، خواه به طور رضا و رغبت و خواه به نحو اکراه، آن گاه آن را در راهی که صلاح است مصرف کنند. از آن جا که امام حسن این قدرت را نداشت کلیه آن اموالی را که از خدا در دست معاویه بود بگیرد، لذا آنچه که به عنوان جائزه به آن حضرت داد واجب بود بگیرد و آن را در بین افراد مستحق تقسیم نماید؛ زیرا در آن حال تصرف کردن در آن مال به عنوان امام بودن جز برای آن حضرت نبود. (9)
به هر حال، از نگاه شبعه، حکومت بر مردم و تصرف در اموال عمومی، باید با اذن از سوی خداوند باشد و امام معصوم یا مأذون از طرف امام، از چنین اذنی برخوردار هستند، اما این مشروعیت همیشه ملازم با مبسوط الید بودن و مقبولیت عمومی نیست. در زمان معاویه نیز اگر چه امام حسن (علیه السّلام) و امام حسین (علیه السّلام) امام بر حق بودند، ولی شرایط برای حکمرانی آنان فراهم نبود و به ناچار صلح نامه ای امضا گردید. بدیهی است که در این شرایط اگر این امکان برای آنان وجود داشت تا بخشی از اموال را در اختیار خود گیرند، بر آنان واجب بود که به این کار اقدام نمایند؛ زیرا تنها آنان مجاز بودند که بر مردم حکومت کنند. (10) بر این اساس؛ هم در قرارداد صلح، بندی گنجانده شد که معاویه موظف گردید سالانه مبلغی را به آن دو امام بپردازد و هم در مواردی از سوی امام حسین (علیه السّلام) اموال حکومتی مصادره گردید.
ابن ابی الحدید می گوید: امام حسین (علیه السّلام) در اموالی که از یمن برای معاویه برده می شد تصرف کرده و آن را در میان نیازمندان بنی هاشم و دیگران تقسیم فرمود (11) و سپس به معاویه نوشت: از حسین بن علی به معاویه، گذر کاروانی بر ما افتاد که اموال و پوشاک و عنبر و عطرهایی را برای تو می آورد تا آنها را در خزائن دمشق بسپاری و پس از نوشیدن خود، آنها را به فرزندان پدرت بخورانی، من به آن نیاز داشتم و آن را تصرف نمودم. (12) همچنین آمده است: امام حسین (علیه السّلام) آن زمان که از مکه به سوی کوفه حرکت کردند بعد از درگیری با نیروهای عمرو بن سعید حاکم مکه، در منزلگاه تنعیم به کاروانی برخورد نمود که کالاهای قیمتی برای یزید می برد، آن حضرت آن اموال را مصادره کرد (13) و به افراد کاروان هم فرمود: هر کس بخواهد با ما به عراق بیاید، کرایه کاملش را خواهیم داد و با او رفتاری نیکو خواهیم داشت و هر کس هم بخواهد جدا شود، کرایه اش را تا اینجا می پردازیم، برخی جدا شدند، بعضی هم همراه امام آمدند. (14)
در متن ارائه شده در سؤال آمده است، امام گفته بود تا معاویه زنده است... و در پرتو این موضع گیری بوده که آن حضرت از کمک های معاویه برخوردار بوده، در حالی که بیان گردید دریافت دو میلیون درهم سالانه در متن قرارداد صلح آمده بود، پس این یک نتیجه گیری غلط و تعصب ورزیِ آشکار است.
روایاتی را هم که از خاندان علی (علیه السّلام) نقل کرده اید، بر فرض صحت و صرف نظر از قدحی که به مستندات آن وارد است، نمی تواند سرزنشی بر آن دو امام باشد و امام را مسئول کارهای آنان دانست. ضمن این که باید به این نکته نیز توجه داده شود که معاویه برای اولاد علی (علیه السّلام) شرایط سختی را ایجاد کرده بود و همین امر باعث می شد که آنان گه گاهی برای دریافت حق خود به نزد معاویه بروند و معاویه هم تلاش داشت از این موقعیت ها به نفع خود استفاده نماید، اما به هدف خود نایل نمی شد؛ مثلاً عقیل برای اینکه هم به حق خود برسد و هم به ظاهر به خواسته ی معاویه جامع عمل بپوشاند و در عین حال لعن علی (علیه السّلام) نکند، توریه نمود و این گونه گفت: معاویه به من فرمان داد تا علی را لعنت کنم که بر او لعنت باد و این یعنی بر معاویه لعنت باد، ضمیر (او) از نظر عقیل به معاویه بر می گردد، ولی در عین حال می تواند آن را انکار کند که من که نگفتم بر معاویه لعنت باد. به عبارت دیگر؛ اگر قصد عقیل لعنت حضرت علی (علیه السّلام) بود چرا آن گونه سخن گفت و مستقیماً به این امر نپرداخت.
تاریخ گزارش کرده است که صعصعه بن صوحان در اجابت خواسته ی معاویه برای لعن علی (علیه السّلام) از این عبارت استفاده نمود و جالب است که بدانیم معاویه نیز از این گفته صعصعه، همانی را فهمید که ما بیان کرده ایم. (15)
در متن کتاب « اسلام شناسی » از ثروت و اراضی و املاک و بخشش های امام حسین (علیه السّلام) سخن گفته شد، بر فرض صحت مگرداشتن ثروت و بخشش کردن آن اشکال دارد؟! آنچه از ایراد برخوردار است آن است که انسان از بیت المال مسلمانان در جهت منافع شخصی استفاده کند و این همان است که عثمان و معاویه و... در دوران حکومت شان انجام می دادند. شاهد ما این گفتار حضرت علی (علیه السّلام) است که درباره ی دوران عثمان می فرمایند: بنی امیه همچون شتر گرسنه ای که به جان علف بهاری می افتد به جان بیت المال افتادند. (16)
در جریان کربلا از کجا به این نتیجه رسیده اید که امام قصد بیعت داشت؟! آیا ابن زیاد خواسته ای غیر از بیعت امام با یزید داشته است؟! امری که معاویه نتوانست سید الشهدا (علیهم السّلام) را مجبور به آن کند. مناسب است به این نکته دقت شود که معاویه توانست با ترور (17) یا دادن حق السکوت (18)، مخالفان ولایت عهدی یزید را از میدان خارج سازد، اما شخصیّت امام حسین (علیه السّلام) یک شخصیت معمولی نبود. آن حضرت از جایگاه اجتماعی والایی برخوردار بود. علاوه بر این که طبق یکی از بندهای صلح نامه میان امام حسن (علیه السّلام) و معاویه، نباید هیچ گونه آسیبی از جانب معاویه به امام حسن (علیه السّلام) و سیدالشهدا (علیهم السّلام) می رسید. (19) همه این عوامل باعث گشت که معاویه نتواند با روش های یاد شده به حذف امام بپردازد. یزید نیز اگرچه تلاش کرد که از امام بیعت بگیرد، اما در این امر به خواسته خود نرسید.
وی نخست در نامه ای به ولید، والی مدینه این گونه نوشت: از عموم مردم برای من بیعت بگیر به ویژه از عبدالله بن زبیر و حسین بن علی. ولید امام (علیه السّلام)
را به نزد خود خواند و برای یزید، تقاضای بیعت کرد. حضرت درخواست کرد که نظرش را بعداً اعلام کند. (20)
امام در جواب مروان که آن حضرت را به بیعت با یزید توصیه کرد، فرمود: آن گاه که جامعه و مردم دچار زمامدار و رهبری مانند یزید گردند، دیگر باید فاتحه اسلام و مسلمانی را خواند و با آن وداع کرد. (21)
آن حضرت در برابر خیرخواهی و چاره اندیشی محمّد حنفیه فرمود: اگر در دنیا هیچ منزل و مأوایی نداشته باشم باز با یزید بیعت نمی کنم. (22) یا در صبح روز عاشورا می فرمایند: شگفتا! زنازاده فرزند زنازاده مرا بین یکی از دو چیز مجبور کرده است، بین مرگ و ذلّت (تسلیم) و هیهات که ما ذلّت و خواری با بپذیریم. (23)
آیا این حسین نیست که در روز عاشورا فریاد می آورد که:

الموت اولی من رکوب العار *** و العار اولی من دخول النار (24)

و نیز در قربانگاه عشق در برابر تقاضای دشمن، حسرت را بر دل آنان نهاد و خروشید که: هان! بهوش باشید! به خدای سوگند هرگز به خواسته ظالمانه آنها پاسخ مثبت نخواهم داد تا در حالی پروردگارم را دیدار کنم که به خون خویشتن در راه او و نجات و آزادی بندگانش از بند بیداد، رنگین شده باشم. (25)
البته می گویند: وقتی در بین راه خبر شهادت جناب مسلم (علیه السّلام) را به سید الشهدا (علیهم السّلام) رسید، حضرت تصمیم گرفت از همان جا برگردند، ولی برادران مسلم از برگشتن او جلوگیری کردند. (26) در حالی که احمد بن داوود دینوری (متوفی 282ق)، طبری، ذهبی، شیخ مفید (رحمه الله) و دیگران (27) درباره این جریان چنین می نگارند: امام حسین (علیه السّلام) به برادران حضرت مسلم (علیه السّلام) فرمود: مسلم به شهادت رسیده است، نظر شما چیست؟ آنها گفتند: سوگند به خدا! ما هرگز بر نمی گردیم تا اینکه یا انتقام او را بگیریم و یا طعم شهادت را بچشیم. امام (علیه السّلام) فرمود: دیگر خیری در زندگی دنیا بعد از شهادت آنها وجود ندارد. (28) با این حال آیا می توان به گزارشی که از سوی مورّخان نیز رد شده است، اعتمادی کرد؟!
دست برد در حقایق این حادثه ی تاریخی کار را به جایی رساند که برخی این گونه روایت جعل کرده و گفته اند: حسین بن علی در شب عاشورا از آمدن خود به کربلا پشیمان گردید و آماده شد که به شام برود و با یزید بیعت کند و یا به شکلی با او به تفاهم برسد! (29) این همان حرفی است که در متن سؤال به طبری نسبت داده شده است، در حالی که این مورّخ نامی اهل سنّت چنین سخنی را رد می کند و به سند خود از عقبه بن سمعان روایت می نماید که او گفته است: من از آغاز حرکت امام حسین (علیه السّلام) با او همراه بودم، هیچ گاه از او جدا نشدم، در هر شرایطی چه در سخنرانی های آن حضرت با مردم مدینه و یا مکّه، چه در راه ها و چه در عراق و چه نزد لشکریان، در همه جا با ایشان بودم تا روزی که او را به شهادت رساندند. سوگند به خدا! هرگز این گونه نبود که مردم گمان دارند و به هم می گویند که او می خواست دستش را برای بیعت در دست یزید بن معاویه قرار دهد... (30).
گفته شده است که امام آغازگر جنگ نبوده است یا از یزید به زشتی یاد نکرده است و... و اما آیا اینها را باید به عنوان نقصی بر امام تلقی کرد یا به حساب اخلاق و ادب امام گذاشت؟!

سیاست دوم: انکار جنایت یزید و استناد آن به دیگران

این سیاست را می توان این گونه توضیح داد که حتی اگر یزید و معاویه فضایلی نیز نداشته باشند، دامن آنان به کشتن فرزند فاطمه (سلام الله علیها) آلوده نیست. یزید قاتل امام حسین (علیه السّلام) نیست و حتی اثبات آمریت یزید در فاجعه کربلا مورد تردید است (قاتل و آمر نبودن یزید)، بلکه عبیدالله، شمر و ابن سعد، یا مردم کوفه که از شیعیان بودند به کشتن امام اقدام کردند و مقصر این حادثه هستند.
ابوحامد غزالی (450-505ق) می گوید: آیا لعن یزید به دلیل آن که او در قتل حسین نقش مباشرت یا آمریت داشته جایز است؟ پاسخ من این است که این امر هرگز ثابت نشده و از این جهت تا هنگامی که به اثبات نرسیده، نمی توان گفت که او حسین را به قتل رساند و یا بدان دستور داد، چه رسد که او را لعن کنیم؛ زیرا متهم نمودن مسلمان (بدون تحقیق) به گناه کبیره جایز نیست. (31)
ابوبکر ابن العربی مالکی (468-543ق) نیز درباره ی دانش و زهد یزید و تبرئه او از قتل امام حسین (علیه السّلام) قلم زده ست. (32)
ابن تیمیه (661-728ق) مسلمانان را به سه دسته تقسیم می کند و اهل سنت را طرفدار نظریه ی معتدل - که در برابر افراط و تفریط است - قلمداد می نماید و سپس نظریه عدم لعن یزید را نظریه اکثریت اهل سنت و نزدیک به دین و عقل می پندارد و آنگاه به گونه غیر مستقیم نظریه غزالی را تأئید می کند و می نویسد: در دوران خلافت عثمان بود که یزید به دنیا آمد و او پس از پدرش معاویه سلطنت را تصاحب کرد. در زمان خلافت وی حسین به قتل رسید و ماجرای حره (قتل عام مدینه) در زمان وی به وقوع پیوست... کسی در میان این خلفا کافر نبود... هر کسی بگوید یزید کافر بود و حسین را جهت تشفی قلبی و انتقام خون اقاربش (کفار) به قتل رساند، آن شخص کاذب و افتراگر است. (33)
ابن کثیر نیز که از شاگردان ابن تیمیه و جزو متعصب ترین و جهت دارترین مورخانی است که به تأئید سلفی گری پرداخته، در کتاب « البدایة و النهایة » از بررسی گزارش های تاریخی درباره مفاسد یزید شانه خالی کرد و با کلامی از روی تعصب می گوید: همانا ابن عساکر، احادیثی را در مذمت یزید آورده که بدون استثنا، همه جعلی است و روایات صحیحی در میان آن ها پیدا نمی شود. (34)
متنی که در سؤال ارائه شده تلاشی است مذبوحانه برای آن که این فاجعه به یزید مستند نگردد و مقصر اصلی این حادثه ابن زیاد، عمر سعد و شمر جلوه داده شود که آنان بی اجازه یزید به چنین کاری اقدام کردند و یزید رضایتی به آنچه آنان انجام داده بودند، نداشته است.
از سویی دیگر برخی از وهابی ها و بازی خورده های استعمار (35) نیز با استناد به کتب شیعه ادعا کردند که یزید نقشی در شهادت امام حسین (علیه السّلام) نداشت و مسئولیت کشتن آن حضرت متوجه شیعیان کوفه بوده است. اینان برای اثبات مدعای خود به سخنان زیر استناد کرده اند:
1. پس از امام حسن، امام حسین با بیست هزار نفر از اهل عراق بیعت کرد و آنان نسبت به آن حضرت عهدشکنی نمودند، در حالی که بیعت امام حسین بر گردن ایشان بود بر آن حضرت خروج کردند و او را کشتند. (36)
2. امام به شیعیان خود خطاب کرد و فرمود: وای بر شما! چرا آن گاه که شمشیرها در نیام بود و دل ها آرام و فکرها خام ما را رها نکردید، لکن مانند مگس سوی فتنه پریدند و مانند پروانه در هم افتادید پس هلاک باد شما را ای بندگان کنیز و بازماندگان احزاب و ترک کنندگان کتاب و تحریف کنندگان... آری به خدا سوگند بیوفایی و پیمان شکنی عادت دیرینه شما است، ریشه شما با غدر به هم پیوسته و آمیخته است و شاخ های شما بر آن پروریده، شما پلیدترین میوه اید گلوگیر در کام صاحب، و گوارا برای غاصب. (37)
3. امام این گونه شیعیانش را نفرین می کند: خداوندا این گروه را پس از خوشی از همدیگر پراکنده کن، و آنان را دسته های مختلفی قرار ده که همواره با هم در جنگ و ستیز باشند، حکام آنها را از آنها راضی قرار مده، پروردگارا این جماعت ما را دعوت کردند تا از ما یاری کنند، بعد از این بر ما حمله آوردند و سرانجام ما را کشتند. (38)
4. امام شیعیانش را ندا داد: ای شبث بن ربعی، و ای حجار بن ابجر، و ای قیس بن اشعث، و ای یزید بن حارث، آیا شما به من ننوشتید: که میوه ها رسیده و باغ ها سرسبز شده و تو بر لشکری آماده ی یاریت وارد خواهی شد؟ (39)
5. حر بن یزید بعد از توبه رو به کرد و گفت: ای مردم کوفه مادران به عزای شما بنشینند و اشک بریزند، شما این بنده صالح را دعوت کردید و او هم دعوت شما را پذیرفت و به طرف شما آمد، اکنون قصد دارید وی را تسلیم دشمن کنید شما ادعا می کردید تا جان در بدن دارید با دشمنان او جنگ کنید، اینک از ادعای خود دست برداشتید و تصمیم گرفته اید وی را بکشید. (40)
6. امام زین العابدین (علیه السّلام) در کوفه آن گاه که گریه ی مردم را دید، چنین فرمود: این جماعت برای ما گریان و نالان اند، پس ما را چه کسی غیر از ایشان به قتل رسانید. (41)
در متن مطرح شده در سؤال نیز سعی گردید با استفاده از این سیاست نشان داده شود که یزید نیز رضایت و علاقه ی چندانی به کشتن امام حسین (علیه السّلام) نداشته است، اما جواب همه ی این سخنان آن است که:

1. عاملان جنایت کربلا از نگاه اهل سنت (لعن و تکفیر یزید به دلیل استناد حادثه ی کربلا به وی)

اکثر علمای اهل سنت بر این باورند که جنایت حادثه کربلا به یزید مستند است، از این رو او را سزاوار لعن می دانند. سخنانی که در زیر می آید بهترین شاهد و گواه بر مدعای ماست و این که نظریه لعن یزید و تکفیر وی بیش از آن که به اندیشه ای مقطعی، فرقه ای یا سیاسی باشد، یک اصل اعتقادی و کلامی است:
معاویه فرزند یزید بعد از مرگ پدر با عدم پذیرش مقام خلافت، در سخنرانی عمومی گفت: « پدرم یزید مقام خلافت را تصاحب کرد، در حالی که شایسته ی آن نبود و در این موضوع با فرزند دختر پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به منازعه برخاست، یزید عترت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را به قتل رساند، شرب خمر را مباح کرد و کعبه را تخریب نمود، او اهل جهنم است. (42)
عمربن عبدالعزیز نیز یزید را شایسته عنوان امیرالمؤمنین نمی دانست و در برابر اطلاق این عنوان بر یزید واکنش شدیدی نشان داده است. (43) آیا این کار عمربن عبدالعزیز می تواند دلیلی غیر از استناد قتل امام حسین (علیه السّلام) به یزید و فسادهای دیگری که او انجام داده است، داشته باشد.
حسن بصری (21-110ق) درباره ی معاویه می گوید: معاویه مرتکب چهار جنایت شد که اگر به جای وی کسی دیگر بود و یکی از آنها را انجام می داد، برای همیشه منفور و جنایت کار تلقی می گردید. نخست آن که خلافت را بدون تشکیل شورای مسلمانان و نظر آنان به دست گرفت. دوم، زیاد بن ابیه را برادر خود خواند. سوم، حجر بن عدی و یارانش را به قتل رساند. چهارم، فردی چون یزید را ولی عهد خویش قرار داد و زمام امور مسلمانان را بدو سپرد. وی همچنین فساد و جنایت یزید را قابل تردید ندانسته و قاتل امام حسین (علیه السّلام) و کسانی را که بدان دستور داده یا رضایت داشته اند، لعن می کند. (44)
احمد بن حنبل هم لعن یزید را جایز می داند و می گوید: چگونه آن را لعن نکنم، در حالی که خداوند او را در کتابش لعن کرده است؛ زیرا در قرآن آمده که فساد در ارض، قطع رحم و آزار و اذیت خدا و رسولش موجب لعن خدا می گردد و چه فسادی عظیم تر از کاری که یزید انجام داد و چه اذیتی شدیدتر از آنچه که یزید مرتکب شده است. (45)
ابی عثمان عمرو بن جاحظ (150-255ق) می نویسد: منکرات و قبایحی که یزید بن معاویه با شهادت حسین بن علی مرتکب گردید وحشت آور بود. او دختران رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را اسیر نمود و دندان های حسین را با چوب زد و اهل مدینه را به شدت وحشت زده کرد. خانه خدا را تخریب نمود... همه این امور بر قساوت قلب، شدت عناد و ناصبیت یزید گواهی می دهد و این که او در واقع از ایمان خارج شده بود، پس او فاسق و ملعون بود و هر کسی از لعن و شتم معلون خودداری ورزد خود ملعون است. (46)
طبری (م 310ق) در تاریخ خود، از معتضد عبّاسی، بخش نامه ای را به شرح ذیل روایت می کند:... معاویه بندگان خدا را به سوی فرزندش فرا خواند؛ فرزندی متکبّر و شراب خوار که با شرارت و غفلت و بی حالی همراه است و از بهترینِ مسلمانان به واسطه ی زور، وعده و وعید، ترساندن، تهدید و تبعید برای او بیعت گرفت و حال آن که خود او به سفاهت (نادانی و بی خردی) و پستی و خباثت فرزندش آگاهی داشت و شراب خواری، گناه و کفر او را با چشم خود دیده بود... زمانی که یزید به قدرت رسید و همه چیز برای او مهیّا شد و از فرمان خدا و رسول او سرپیچی نمود، به خون خواهی مشرکان و قدرت نمایی در نزد مسلمانان پرداخت و حادثه ای را برای اهل مکّه به وجود آورد که زشت تر و فاحش تر از آن در اسلام رخ نداده بود...، و در حالی که کفرش آشکار و شرک او ظاهر بود گفت: ای کاش بزرگان (کشته شده در جنگ بدر) از طائفه ما بودند و بی تابی خزرج را از شمشیر زدن ما مشاهده می کردند. (یزید) همان کسی است که از دین روی برگردانده و سخن او، کلام کسی است که نه به خدا، نه به دین و قرآن و رسول خدا بازگشتی ندارد. او به خدا و هر آن چه از جانب اوست، ایمان ندارد. او با بی رحمی حرمت شکست و بزرگ ترین نابودی را به بار آورد. خون فرزندِ علی و فاطمه یعنی حسین را ریخت؛ حسینی که نزد رسول خدا منزلتی فراوان و از جهت دین داری و فضیلت جایگاهی والا داشت و رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) گواهی داد که او و برادرش سیّد و سرور جوانان بهشت اند. تمام این اعمال از بی پروایی بر خدا، کفر به دین و دشمنی با فرستاده او و اهل بیت رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) و اهانت به حریم الهی، صورت گرفت. آنها چنان با اهل بیت جنگیدند و آنها را از میان برداشتند که گویی با کافرانی از دیار دیلم و ترک مبارزه می کنند و در این حال، از عذاب الهی نترسیدند. معتضد عباسی در پایان این بخش نامه، آنان را مورد نفرین قرار می دهد. (47)
ابوالقاسم سلیمان طبرانی (260-360ق) کتابی در « مقتل امام حسین » نوشته و در آن کتاب ارتکاب جنایت از سوی یزید را نقل کرده و گفته است: رأس مبارک
امام اولین سری بوده است که در تاریخ اسلام حمل گردیده است. (48)
ابوالفرج اصفهانی (284-356ق) در کتاب « مقاتل الطالبیین » پس از نقل حادثه ی کربلا یزید را به صراحت لعن می کند. (49)
قاضی ابویعلی حنبلی (380-458ق) کتابی درباره ی کسانی که مستحق لعن هستند، تألیف کرده و در آن یزید را مستحق لعن دانسته و مخالفان لعن او را جاهل یا منافق شمرده است. (50)
اجهوری از استادش گزارش می کند: اهل سنت، همگان به کفر حجاج بن یوسف حکم کرده اند، در حالی که بی تردید جنایت های حجاج هرگز به پایه ی یزید نمی رسید و او خیلی کمتر از یزید ستم نموده است. (51)
ابن حزم اندلسی یزید را یاغی می شمارد (52) و سیوطی نیز کنار گذاشتن امام حسن (علیه السّلام) را پایان خلافت اسلامی می شمارد و معتقد است که بعد از آن سلطنت اموی آغاز گردیده است. (53)
سبط ابن جوزی (م 654ق) می نویسد: ستم ها و فجایعی که از جانب یزید سر زد به اندازه ای بود که از شدت و کثرت آن گوش ها کر می گردید. یزید دست به خذلان سر امام زد و دندان هایش را با نی مورد ضرب قرار داده و آل پیامبر را به صورت اسیر بر شتران بی جهاز سوار نمود و حتی تصمیم گرفت فاطمه بنت حسین را به مردی ببخشد که خواستارش بود و ابیات ابن زبعری (لیت اشیاخی ببدر شهدوا) را به زبان آورد. وی در ادامه اضافه می کند: علمای اهل سنت به لعن کسانی حکم نموده اند که حتی یک دهم جنایت یزید را مرتکب نشده بودند! از همین رو لعن و طعن یزید نباید جای هیچ تردید و اختلاف باشد. (54)
تفتازانی (722-792ق) در « شرح عقائد نسفیه » می گوید: همه بر جواز لعن بر قاتلان امام حسین (علیه السّلام) و امر کنندگان و رضایت دهندگان به این امر، اتفاق دارند. حق این است که یزید به قتل امام رضایت داشت و از این امر خوشحال گردید و به اهل بیت پیامبر (علیهم السّلام) اهانت نمود و این تواتر معنوی دارد. از این رو ما در مسئولیت یزید در حادثه کربلا، بلکه در کفرش تردید روا نمی داریم. خداوند یزید و اعوان وانصارش را لعنت فرماید. (55)
شمس الدین ذهبی (م 747ق) صاحب « سیر اعلام النبلاء » درباره ی یزید این گونه اظهار نظر می کند: یزید ناصبی سنگ دل، کینه توز و سبک سر بود. شراب می نوشید و منکرات را مرتکب می شد. دولت خود را با قتل حسین شهید آغاز نمود و با وقعه حرّه به پایان برد. مردم مسلمان از او نفرت داشتند و عمرش برکت نداشت. (56)
ابن صباغ مالکی (784-855ق) در کتاب خود با عنوان « الفصول المهمة فی معرفة الائمة »، ضمن ذکر صفات و ارزش های متعالی امام حسین (علیه السّلام)، شهادت آن حضرت را گزارش کرده و به طور مکرر دشمنانش را لعن می کند و با استناد به کارنامه ی یزید، او را کافر می خواند. (57)
عبدالرحمن جامی (817-889ق) در باره ی موضع گیری معاویه در برابر حضرت علی (علیه السّلام) می گوید:

حق در آن جا به دست حیدر بود *** جنگ با او خطا و منکر بود

او اگر چه لعن اهل قبله را به سختی می پذیرد، (58) اما درباره ی یزید توقف نکرده و نه تنها در حضور دیگران او را لعن می کند، بلکه منکر آن را نیز لعنت می کند. (59)
آلوسی (1217-1270ق) می گوید: نباید در لعن یزید توقّف کرد؛ چرا که او دارای صفات ناپسند بوده و در طول دوران تکلیف مرتکب گناهان بزرگی شد... بلای بزرگی که بر اهل بیت آوردند و راضی به قتل حسین - سلام و صلوات خداوند بر خود او و جدّش باد - شدند و به یکدیگر بشارت دادند و اهل بیت او را مورد اهانت قرار دادند، همه ی اینها مسائلی است که به تواتر معنوی به ما رسیده است. (60)
شبراوی می گوید: هیچ انسان عاقلی تردید روا نمی دارد که یزید قاتل امام حسین (علیه السّلام) است؛ زیرا او بود که عبیدالله را به این کار امر و تشویق کرده است. (61)
عبدالله بن عباس نیز در نامه ای به یزید، صراحتاً او را قاتل امام حسین (علیه السّلام) و جوانان بنی عبدالمطلب دانسته و با عبارت های زیر او را توبیخ می کند: مپندار که من کشتن حسین (علیه السّلام) و جوانان بنی عبدالمطلب را از سوی تو، فراموش کرده ام! (62)
از آنچه گفته شد به دست می آید که اولاً: اکثریت اهل سنت جنایت کربلا را چون شیعیان متوجه یزید و عمّالش دانسته و شدت آن را به قدری تلقی نموده اند که نابخشودنی است و از نظر کلامی طرفدار نظریه لعن یزید و همکارانش، بوده اند. ثانیاً: این اندیشه یک اندیشه مقطعی و فرقه ای نبود و کسانی که این نظریه را پذیرفته اند به منطقه، عصر، زبان، تخصص و مذهب خاصی محدود نمی شوند. (63)



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( دوشنبه 94/8/4 :: ساعت 10:52 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

عزاداری از سنت های پیامبر اکرم (ص) است
سعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلام
سبک زندگی قرآنی امام حسین (علیه السلام)
یاران امام حسین (ع) الگوی یاران امام مهدی (عج)
آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟
ارزش اشک و عزا بر مصائب اهل بیت علیهم السلام
پیوستگان و رهاکنندگان امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام در آیینه زیارت
پیروان مسیح بر قوم یهود تا روز قیامت برترند!
نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین «علیه السلام»
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 283
>> بازدید دیروز: 221
>> مجموع بازدیدها: 1327417
» درباره من

بشنو این نی چون حکایت می کند

» فهرست موضوعی یادداشت ها
دینی و مذهبی[871] . عشق[360] . آشنایی با عرفا[116] . جدایی از فرهنگ[114] . موسیقی[66] . داستانک[2] . موعود . واژگان کلیدی: بیت المال . صحابی . عدالت . جزیه . جنایات جنگ . حقوق بشردوستانه . حکومت . خراج . علی علیه‏السلام . لبنان . مالیات . مصرف . مقاله . منّ و فداء . ادیان . اسرای جنگی . اعلان جنگ . انصاری . ایران . تقریب مذاهب . جابر .
» آرشیو مطالب
نوشته های شهریور85
نوشته های مهر 85
نوشته زمستان85
نوشته های بهار 86
نوشته های تابستان 86
نوشته های پاییز 86
نوشته های زمستان 86
نوشته های بهار87
نوشته های تابستان 87
نوشته های پاییز 87
نوشته های زمستان87
نوشته های بهار88
نوشته های پاییز88
متفرقه
نوشته های بهار89
نوشته های تابستان 89
مرداد 1389
نوشته های شهریور 89
نوشته های مهر 89
آبان 89
آذر 89
نوشته های دی 89
نوشته های بهمن 89
نوشته های اسفند 89
نوشته های اردیبهشت 90
نوشته های خرداد90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد90
نوشته های شهریور90
نوشته های مهر 90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد 90
نوشته های مهر 90
نوشته های آبان 90
نوشته های آذر 90
نوشته های دی 90
نوشته های بهمن 90
نوشته های اسفند90
نوشته های فروردین 91
نوشته های اردیبهشت91
نوشته های خرداد91
نوشته های تیرماه 91
نوشته های مرداد ماه 91
نوشته های شهریور ماه91
نوشته های مهر91
نوشته های آبان 91
نوشته های آذرماه91
نوشته های دی ماه 91
نوشته های بهمن ماه91
نوشته های بهار92
نوشته های تیر92
نوشته های مرداد92
نوشته های شهریور92
نوشته های مهر92
نوشته های آبان92
نوشته های آذر92
نوشته های دی ماه92
نوشته های بهمن ماه92
نوشته های فروردین ماه 93
نوشته های اردیبهشت ماه 93
نوشته های خردادماه 93
نوشته های تیر ماه 93
نوشته های مرداد ماه 93
نوشته های شهریورماه93
نوشته های مهرماه 93
نوشته های آبان ماه 93
نوشته های آذرماه 93
نوشته های دیماه 93
نوشته های بهمن ماه 93
نوشته های اسفند ماه 93
نوشته های فروردین ماه 94
نوشته های اردیبهشت ماه94
نوشته های خرداد ماه 94
نوشته های تیرماه 94
نوشته های مرداد ماه 94
نوشته های شهریورماه94
نوشته های مهرماه94
نوشته های آبان ماه94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
پیام شهید -وبگاه شهید سید علی سعادت میرقدیم
دانشجو
(( همیشه با تو ))
همراه با چهارده معصوم (علیهم السلام )ویاران-پارسی بلاگ
بر بلندای کوه بیل
گل رازقی
نقاشخونه
قعله
hamidsportcars
ir-software
آشفته حال
بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن
سرباز ولایت
مهندس محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
بهارانه
*تنهایی من*
بلوچستان
تیشرت و شلوارک لاغری
اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی
کشکول
قدم بر چشم
سه ثانیه سکوت
نگارستان خیال
گنجدونی
بهارانه
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
نگاهی نو به مشاوره
طب سنتی@
سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام
اکبر پایندان
Mystery
ermia............
پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ...
اسیرعشق
چشمـــه ســـار رحمــت
||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *||
کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب
جلال حاتمی - حسابداری و حسابرسی
بهانه
صراط مستقیم
تــپــش ِ یکــ رویا
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
سلحشوران
گیاه پزشکی 92
مقبلی جیرفتی
تنهایی افتاب
طراوت باران
تنهایی......!!!!!!
تنهای93
سارا احمدی
فروشگاه جهیزیه و لوازم آشپزخانه فدک1
.: شهر عشق :.
تا شقایق هست زندگی اجبار است .
ماتاآخرایستاده ایم
هدهد
گیسو کمند
.-~·*’?¨¯`·¸ دوازده امام طزرجان¸·`¯¨?’*·~-.
صحبت دل ودیده
دانلود فایل های فارسی
محقق دانشگاه
ارمغان تنهایی
* مالک *
******ali pishtaz******
فرشته پاک دل
شهیدباکری میاندوآب
محمدمبین احسانی نیا
کوثر ولایت
سرزمین رویا
دل نوشته
فرمانده آسمانی من
ایران
یاس دانلود
من.تو.خدا
محمدرضا جعفربگلو
سه قدم مانده به....
راز نوشته بی نشانه
یامهدی
#*ReZa GhOcCh AnN eJhAd*#(گوچـی جـــون )
امام خمینی(ره)وجوان امروز
فیلم و مردم
پیکو پیکس | منبع عکس
پلاک صفر
قـــ❤ــلـــــب هـــــای آبـــــی انــ❤ـــاری
اسیرعشق
دل پرخاطره
* عاشقانه ای برای تو *
farajbabaii
ارواحنا فداک یا زینب
مشکات نور الله
دار funny....
mystery
انجام پروژه های دانشجویی برای دانشجویان کنترل
گل یا پوچ؟2
پسران علوی - دختران فاطمی
تلخی روزگار....
اصلاحات
گل خشک
نت سرای الماس
دنیا
دل پر خاطره
عمو همه چی دان
هرکس منتظر است...
سلام محب برمحبان حسین (ع)
ادامس خسته من elahe
دهکده کوچک ما
love
تقدیم به کسی که باور نکرد دوستش دارم
گروه اینترنتی جرقه داتکو
مدوزیبایی
من،منم.من مثل هیچکس نیستم
Tarranome Ziba
پاتوق دختر و پسرای ایرونی
اسرا
راه زنده،راه عشق
وبلاگ رسمی محسن نصیری(هامون)(شاعر و نویسنده)
وب سایت شخصی یاسین گمرکی
حسام الدین شفیعیان
عکسهای سریال افسانه دونگ یی
ܓ✿ دنـیــــاﮮ مـــــــن
Hunter
حسام الدین شفیعیان
دهکده علم و فناوری
اسیرعشق
دختر باحال
*دلم برای چمران تنگ شده.*
♥تاریکی♡
به یادتم
باز باران با محرم
تنهایی ..............
دوستانه
هرچه می خواهد دل تنگم میذارم
زندگی
نیلوفر مرداب
فقط طنزوخنده
تینا!!!!
شیاطین سرخ
my love#me
سرزمین خنگا
احکام تقلید
•.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.•
فوتسال بخش جنت (جنت شهر )
حقیقت صراط
...دیگه حسی نمونده
زیر اسمان غربت
شهید علی محسنی وطن
سکوت(فریاد)
عاشقانه ها
خودمو خدا تنها
دانستنی های جالب
ermia............
حجاب ایرانی
عرفان وادب
دل خسته
عاشقانه های من ومحمد
هر چه میخواهد دله تنگت بگو . . .
sharareh atashin
mehrabani
khoshbakhti
______>>>>_____همیشگی هااا____»»»»»_____>>>>
دخترونه
قلبی خسته ازتپیدن
عشـ۩ـق یـ۩ـعنی یـ۩ـه پــ۩ـلاک......
تینا
مذهب عشق
مناجات با عشق
داستان زندگی من
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
عاشق فوتبال
کشکول
حاج آقا مسئلةٌ
صدا آشنا
کد بانوی ایرانی
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
« یا مهدی ادرکنی »
وبلاگ تخصصی کامپیوتر - شبکه - نرم افزار
::::: نـو ر و ز :::::
توکای شهر خاموش

.: اخـبـار فـنـاوری .:
Biology Home
شــــــــــــــهــــدای هــــــــــــــســـتــه ایـــــــــــــ
مثبت گرا
تک آندروید
امروز
دانستنی / سرگرمی / دانلود
°°FoReVEr••
مطلع الفجر
سنگر بندگی
تعصبی ام به نام علی .ع.
تنهایی.......
دلـــــــشــــــــکســـــته
عاشقانه
nilo
هر چی هر چی
vida
دلمه پیچ, دستگاه دلمه پیچ Dolmer
هسته گیر آلبالو
آرایشگری و زیبایی و بهداشت پوست
عکس های جالب و متحرک
مرکز استثنایی متوسطه حرفه ای تلاشگران بیرجند
دیجی بازار
نمونه سوالات متوسطه و پیش دانشگاهی و کارشناسی ارشد
bakhtiyari20
زنگ تفریح
گلچین اینترنتی
روستای اصفهانکلاته
پایه عکاسی مونوپاد و ریموت شاتر بلوتوث
سرور
عاطفانه

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان


























































































» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب