بر همین است گروهی از شیعیان این کشور در اقدامی خودجوش و داوطلبانه و با هدف جلوگیری از ساخت این سریال توهین آمیز، یک رفراندوم یا رأی گیری مجازی را راه اندازی کرده اند. در این رأی گیری شما کاربر عزیز نیز می توانید با وارد شدن به آدرس اینترنتی http://poll.pollcode.com/UGP و انتخاب گزینه YES، به توقف ساخت این سریال رأی بدهید.
گفتنی است این سریال که به سفارش شبکه MBC وابسته به عربستان سعودی ساخته شده، قرار است در ماه رمضان آینده اکران شود. متأسفانه چهره مبارک امام حسن و حسین (ع) به نمایش در می آید.
گفته می شود در این سریال توهین آمیز سعی شده علاوه بر اینکه چهره معاویه و اشتباهات او تبرئه شود، وی را چهره ای در سطح ائمه شیعه (ع) نشان دهند و قرار است در این سریال صلح امام حسن (ع) پر رنگ تر نشان داده شود تا نتیجه سریال این باشد که ائمه شیعه با خلفای بنی امیه مشکلی نداشتند.
قابل ذکر است تا بدین لحظه جزئیات بیشتری از این سریال و دست اندرکاران و تهیه کنندگان آن به دست ما نرسیده است.
چه می گویید؟ من از روز اول گرداننده لانه فساد نبودم و برای خودم غرور و شخصیتی داشتم. الان هم خوب می دانم که سرنوشت دختر نوجوانم را خراب کرده ام و نباید او را شریک کارهای کثیف خودم می کردم اما لعنت بر موادمخدر که غیرتم را سوزاند و مرا به این روز فلاکت بار نشاند.
زن 34 ساله با چشمانی گریان در دایره اجتماعی کلانتری 37 مشهد افزود: مدتی در یک خانه فساد بودم اما از چندی قبل به همراه دخترم، ساختمانی اجاره کردیم و ...!
اجازه بدهید بگویم که چه شد به این حال و روز گرفتار شدم و امروز آن قدر عذاب وجدان و احساس گناه و معصیت دارم که از چهره خودم نیز نفرت پیدا کرده ام و دوست ندارم صورتم را در آینه نگاه کنم.
زن جوان با صدایی بغض گرفته ادامه داد: ?? سال قبل با مردی ازدواج کردم که بی مسئولیت، مغرور و خودخواه بود. از همان روز اول خونسردی و برخوردهای او آزارم می داد و کمی نگران شده بودم اما فکر نمی کردم که مجید غیرتش را پای بساط رفیق بازی هایش ببازد و آلوده موادمخدر بشود.
به هر بدبختی که بود چند سال زیر یک سقف با هم زندگی کردیم ولی شوهرم این اواخر به کریستال معتاد شد و مرا با زور و تهدید وادار به کارهای غیراخلاقی کرد. برای مجید مهم نبود که به چه قیمتی خرجی مواد مخدرش را تامین می کند و تا به خودم آمدم متوجه شدم در لجنزار فساد غوطه ور شده ام.
مدتی گذشت و من که از این شرایط خسته شده بودم طلاقم را گرفتم و سرپرستی تنها دخترمان را عهده دار شدم.من سعی داشتم زندگی جدیدی بسازم و بچه ام را آبرومندانه بزرگ کنم اما ...!
در این لحظه بغض دلتنگی های زن جوان ترکید و هق هق گریه های او در فضای اتاق مشاوره کلانتری پیچید. او پس از مکث کوتاهی در حالی که صدایش می لرزید، گفت: اگر شرم و حیا در وجود آدم بمیرد دیگر نمی تواند خودش را کنترل کند. شوهرم گوهر عفتم را فدای ندانم کاری های خودش کرد و من که در شرایط جدید زندگی ام با مشکلات اقتصادی رو به رو شدم، دوباره تن به فساد اخلاقی دادم. ولی این بار نه تنها خودم معتاد شدم بلکه سرنوشت دختر بیچاره ام را نیز سوزاندم و خراب کردم.
از کرده خود پشیمان هستم ولی می خواهم عاجزانه از تمام پدران و مادرانی که داستان تلخ زندگی مرا می خوانند خواهش کنم در زمان ازدواج فرزندان تان دستپاچه نشوید و تحقیقات درست و حسابی انجام بدهید. همچنین به همه جوان ها می گویم مراقب حد و مرزهای شرم و حیا باشید و این گوهر با ارزش را در عمق وجود خود حفظ کنید تا مسیر خوشبختی را بیابید.
(از راست) حسین پرسان، مدیر کل روابط عمومی وزارت نفت، احمد قلعه بانی مدیر عامل شرکت ملی نفت، رستم قاسمی فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا و پیروز موسوی رئیس منطقه ویژه اقتصادی پارس جنوبی در نشست بازدید اخیر محمد علی آبادی سرپرست وزارت نفت از عسلویه.
حجتالاسلام محمدجعفر منتظری عصر شنبه در نشست خبری در پاسخ به این پرسش که آخرین وضعیت پرونده حمید بقایی در دیوان عدالت در چه مرحلهای قرار دارد گفت: این پرونده در یک مرحله تجدید نظر شد ولی به علت یک اشتباه حقوقی دوباره مورد بررسی قرار گرفت که ممکن است یا تبرئه شود و یا حکم قطعی اجرا شود. متاسفانه برخی از مقامات عالی اجرایی کشور گفتند قوه قضائیه پرونده را سیاسی کرده که باید در پاسخ بگویم پناه میبریم به خدا که چنین تصوری از دستگاه قضا دارید ولی بدانید که ما از هیچ چیز نمیترسیم.
وی افزود: حتی یکی از معاونین رئیس جمهور هم اطلاعات کاملی از روند پرونده را به من داد و وقتی گفتههایش تمام شد به او گفتم نیمی از گفتههایت صحیح و نیمی دیگر غلط است و چون اطلاعات شما از پرونده ناقص است یک طرفه به قاضی میروید.
رئیس دیوان عدالت اداری در پاسخ به این سئوال که چه زمانی حکم پرونده قطعی میشود، گفت: تا آخر دولت آقای احمدی نژاد این پرونده هم مختومه میشود.
حجتالاسلام منتظری در ادامه تشریح پروندههای وارده به دیوان عدالت گفت: در میان این پروندهها بیمه خیلی مشکل دارد.
افزایش شکایت از دولت/ تشکیل 90 هزار پرونده در سال گذشته
رئیس دیوان عدالت اداری در ادامه با اعلام آمار 90 هزار پرونده ورودی در دیوان عدالت اداری طی سال گذشته ، گفت: آمارها نشان می دهد که شکایت مردم از دستگاههای اجرایی رو به افزایش است.
وی با بیان اینکه در سه ماهه نخست سال جاری 9 هزار شکایت از دستگاههای اجرایی به دیوان عدالت اعلام شده است افزود: در سال گذشته 90 هزار شکایت از دستگاههای اجرایی ثبت شده که نیمی از شکایات قابل طرح نبوده و پذیرفته نیست.
وی در پاسخ به پرسش خبرنگار مهر مبنی بر اینکه آیا اطاله دادرسی در دیوان عدالت کاهش یافته است گفت: در سال گذشته تمامی پرونده های سال 87 مختومه شد و امسال نیز بیشتر پرونده های سال 88 مختومه شده و تنها تعداد اندکی پرونده وجود دارد که زمانشان به یک یا دو سال می رسد.
رئیس دیوان عدالت اداری با بیان اینکه منشاء اطاله دادرسی در دیوان کم کاری دستگاههای اجرایی است، افزود: رسیدگی به پرونده ها یک سری فرایندهایی دارد که در برخی از آنها کار کارشناسی مقدم است که در این موارد متاسفانه برخی دستگاههای اجرایی از ارائه اطلاعات و یا همکاری خودداری می کنند.
حجت الاسلام منتظری به اصل حقوق شهروندی اشاره کرد و گفت: از خبرنگاران و رسانه ها می خواهم واقعیتهای جامعه را به صورت صحیح به مردم منتقل کنند تا مردم به حقوق خود آشنا شوند زیرا اطلاعات عمومی حقوقی مردم پایین است و باید بستری فراهم شود تا مردم بتوانند با سهولت و آسانی به محاکم قضائی دسترسی داشته باشند.
رئیس دیوان عدالت اداری تصریح کرد: در بسیاری از موارد حکم صادر می شود ولی در اجرا با مشکل مواجه ایم زیرا چون دستگاههای اجرایی حق و حقوق را سر وقت نداده اند این حقوق تجمیع شده و وقتی حکم به پرداخت صادر می شود می گویند تامین اعتبار مالی نداریم آن وقت رو می آورند به توزیع برگه های سهام که آن هم مشکلاتی دارد.
بعد از گذشت یک ماه از فاجعه تجاوز گروهی به زنان در خمینی شهر اصفهان، پلیس هنوز روایتهای جدیدی از ابعاد مختلف این رویداد را منتشر می کند. در واپسین اطلاع رسانی پلیس، اعلام شده آخرین متهمی که بازداشت شد، در یک طویله مخفی شده بود.
در حادثه تجاوز گروهی خمینی شهر، 12 نفر از جوانان این شهرستان که گفته می شود حداکثر 25 سال سن داشتند، با حمله به باغی که در آن تعدادی خانواده، مشغول شادمانی بودند، دست و پای مردان را بستند و پس از انتقال زنان به باغ دیگری به آنها تجاوز کردند. انصاری، رئیس کل دادگستری اصفهان پس از یک ماه اعلام کرد 5 زوج جوان و دو خواهر و برادر قربانیان این جنایت بودند. گفته می شود 9 نفر از جنایتکاران دستگیر شدند.
اکنون فرمانده پلیس مبارکه، یکی از شهرستانهای اصفهان درباره دستگیری آخرین متهمی که در اختیار پلیس قرار گرفته، می گوید: "این متهم سه روز در یکی از دامداری های مبارکه پناهنده شده بود و رفتار مشکوک صاحب دامداری، باعث برانگیخته شدن حس کنجکاوی یکی از مخبرین محلی در منطقه شد و او به پلیس خبر داد."
حمید امیر خانی توضیح داد: "با اعلام این خبر به پلیس آگاهی مبارکه و با حضور 20مامور، عملیات محاصره این دامداری در بامداد آغاز شد و هر دو فرد (متجاوز و پناه دهنده) دستگیر و به پلیس خمینی شهر منتقل شدند.
رشد 113 درصدی تجاوز به عنف
رئیس پلیس اصفهان نیز از رشد 113 درصدی تجاوز به عنف خبر داده بود. به گفته حسن کرمی، حوادثی مانند فاجعه خمینی شهر، رویدادی طبیعی است و در شهرهای دیگر نیز اتفاق می افتد. این آمار وی به شدت مورد انتقاد مسئولان دولتی قرار گرفت. از جمله معاون سیاسی و امنیتی استانداری اصفهان در نشست خبری خود با رسانه ها، از این آمار انتقاد کرد و گفت: "ضریب احساس امنیت استان اصفهان در کل کشور رتبه سوم را به خود اختصاص داده است. ما بزرگ کردن این حادثه ها را کار درستی نمی دانیم. رسانه ها نباید بیش از اندازه این مساله را در بوق و کرنا می کردند. مرتکبین این جنایت با دیدن جو رسانه ای این حادثه هوشیار و آگاه شده و متاسفانه برخلاف طراحی های امنیتی پلیس عمل کردند."
محمد مهدی اسماعیلی درباره نحوه اطلاع رسانی دولت در مورد فاجعه خمینی شهر توضیح داد: " این اتفاق ناگوار بود اما به دلیل امنیتی بودنش مایل به این نبودیم که خود در ابتدا وارد میدان شده و بحث رسانه ای آن را آغاز نماییم." هر چند کرمی، رئیس پلیس اصفهان، این چنین به ضعف اطلاع رسانی در خصوص این حادثه اقرار کرده بود: "اگر پلیس در این زمینه شفاف عمل کرده بود، حرف و حدیث ها آنقدر زیاد و متفاوت نبود."
دو تن از قربانیان اقلیتهای مذهبی بودند
پلیس به نکته مهم دیگری نیز در پرونده این حادثه اشاره کرده، دو تن از قربانیان این حادثه، جزء اقلیتهای مذهبی بوده اند. فرمانده انتظامی پلیس اصفهان گفته: خانواده 13 نفره قربانی که دو نفر آنها از اقلیت های مذهبی بودند، رفتارهایی را مرتکب شده بودند که باعث جلب توجه پیرمرد باغبان همسایه شده بود.
به گفته کرمی، این پیرمرد باغبان با مشاهده اوضاع مهمانی این جمع در باغ، با دوستان جوان خود تماس گرفته و آنان را مطلع و پس از آن 12نفر به باغ پیرمرد آمده و از دیوار این باغ به داخل محل میهمانی وارد می شوند و فاجعه این گونه شکل می گیرد.
پنجم اردیبهشت امسال زنی به نام "م.ق" با طرح شکایتی در دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان کاشمر از حادثه هولناکی خبر داده که در آن به حمله 50 مرد به وی در روستای قوژد اشاره شده است. حادثه ساعت 20 روز دوم اردیبهشت ماه امسال در یک زمین کشاورزی و با تهدید چاقو و کتک کاری رخ داده و سپس عوامل آن اقدام به ربودن زن و فرار از منطقه کرده اند.
براساس اظهارات مردم روستا، نیروهای بسیجی پس از حضور در منطقه اقدام به شناسایی این افراد و دستگیری تعدادی از آنها کرده و موضوع را پیگیری می کنند اما پس از چند روز یکی از این نیروهای بسیجی به نام سید مصطفی قرشی یزدی به علت پیگیری ماجرا و دستگیری برخی از متجاوزین، به دستور مقام قضایی شهرستان کاشمر و بازپرس علی اصغر مرادزاده دستگیر شده و ضمن صدور قرار زندان مقرر شد وی به زندان منتقل شود که با حضور مدیر اطلاعات سپاه کاشمر قرار زندان به قرار کفالت تبدیل و وی با قرار وثیقه آزاد می شود.
سید مصطفی قرشی یزدی ضابط ویژه قضایی سپاه کاشمر در این باره گفت: بنده به عنوان ضابط ویژه قضایی پس از مطلع شدن از این فاجعه از طریق مردم منطقه، موضوع را به مدیریت اطلاعات سپاه ناحیه کاشمر رساندم و برابر دستور وی به همراه برخی دیگر از نیروهای بسیج عازم منطقه شدیم. زمانی که به روستا رسیدم با پلیس 110 تماس گرفته و با آنها به سمت محل حادثه رفتیم که مردم روستا گزارش دادند که اراذل و اوباش زن مورد نظر را با خود به محل دیگری برده اند. مراتب را به دادستان کاشمر رساندم که وی دستور داد اقدامی لازم نیست و در صورتی که این زن در روزهای آینده شکایت کرد موضوع را پیگیری می کنیم. به همین دلیل پلیس 110 محل فاجعه را ترک کرد ولی ما بی تفاوت از کنار آن رد نشدیم و پس از شناسایی راننده خودرویی که این زن را از محل جنایت برده بود، با آنها صحبت کردیم که حاضر به همکاری شدند و در نهایت این زن را در بیمارستان پیدا کردیم.
این نیروی بسیجی با بیان اینکه با تلاش ما این زن توانست مراتب شکایت را همان شب به نیروی انتظامی برساند، گفت: این زن عنوان کرد که از همه افراد شکایت دارم و خواهان مجازات آنها هستم.
قرشی افزود: در اول وقت اداری رئیس کلانتری گزارش افسر بیمارستان را به همراه گزارش افسر کشیک کلانتری مبنی بر اینکه در ساعت 2 بامداد بنده به همراه سه نفر دیگر به کلانتری رفته و اعلام شکایت کردیم به دادستان ارسال می کند. به همین علت بنده تاکنون چند بار به کلانتری و دادسرا احضار و مورد بازجویی قرار گرفته ام و حتی به بنده دستبند زده شد. این در حالی است که بنده 13 سال ضابط فعال، دو سال ضابط ویژه قضایی و سه سال مدیر امر به معروف و نهی از منکر حوزه نبی اکرم سپاه ناحیه کاشمر، فرمانده پایگاه مقاومت بسیج حضرت آیت الله خامنه ای هستم و طبق وظیفه شرعی و دینی خود این امر فحشا که یک فاجعه است را پیگیری کرده ام.
آیتالله محمدعلی موحدی کرمانی در یکی از خاطراتشان تعریف کردهاند: آقای خامنهای فولکسی داشتند، سوار شدیم و ایشان رانندگی میکردند. یادم هست که فولکس ایشان سر و صدا و تق و توق زیادی میکرد. مرحوم ربّانی املشی به شوخی گفت: «ما خجالت میکشیم سوار این ماشین شویم. هر کس صدای این ماشین را بشنود، میگوید اینها کی هستند؟!» همگی خندیدیم.
ما معمولاً تابستانها به مشهد میرفتیم. تابستان سال 1355 بود یا 1356. در مشهد به مرحوم ربّانی املشی برخوردم که از دوستان قدیمی و صمیمیام بود. پرسید: «کی آمدید؟» جواب دادم: «همین تازگیها آمدهام.» گفت: «پس به دیدنت میآییم.» گفتم تشریف بیاورید. نشانی منزل را گرفت و گفت: «با آقای خامنهای میآییم.» آن موقع آیتالله خامنهای در مشهد بودند. با هم قرار گذاشتیم. پیش از ظهر بود که آقایان تشریف آوردند. یک ساعتی با هم نشستیم. در بین صحبتها این مسئله مطرح شد که چه خوب است تشکلی بهوجود آوریم. این فکر در جمعمان مورد پسند واقع شد. جمع اصل قضیه را پذیرفت.
تشکل نیاز به جذب افرادی دارد که در واقع این افراد مؤسس آن میشوند. صحبت شد که آیتالله دکتر بهشتی هم مشهد هستند و بهتر است با ایشان هم صحبت کنیم تا اگر اصل قضیه را پذیرفتند، ایشان هم به جمع ما بیاید. همان موقع راه افتادیم. دوستان منزل آقای بهشتی را بلد بودند. آقای خامنهای فولکسی داشتند، سوار شدیم و ایشان رانندگی میکردند. یادم هست که فولکس ایشان سر و صدا و تق و توق زیادی میکرد. مرحوم ربّانی املشی به شوخی گفت: «ما خجالت میکشیم سوار این ماشین شویم. هر کس صدای این ماشین را بشنود، میگوید اینها کی هستند؟!» همگی خندیدیم.
در راه هنوز به منزل آقای بهشتی نرسیده بودیم که دیدیم دکتر باهنر میخواست از یک طرف خیابان به آن طرف برود. به ایشان رسیدیم. به نظر میرسید صبحانهای تهیه کرده بود. گفتیم ما در فکر چنین تشکلی هستیم، شما هم با ما بیا. ایشان هم گفت: «چشم!» ایشان هم آمد و چهار نفر شدیم. به ایشان گفتیم که میخواهیم به منزل آیتالله بهشتی برویم. شهید بهشتی دم در آمد. گفتیم که میخواهیم قدری راجع به موضوعی صحبت کنیم.
ایشان عذر خواستند و گفتند که نمیشود، چون آن موقع جلسه یا مهمان داشتند. برای جلسهی بعد قرار گذاشتیم. خاطرم نیست که روز بعد بود یا عصر همان روز. در جلسهی با شهید بهشتی ایشان پذیرفتند که ایجاد این تشکل کار خوبی است. به این ترتیب پنج نفر شدیم. گفتیم حالا بنشینیم ببینیم چه کسانی میتوانند در این کار با ما همفکر باشند تا آنها را جمع کنیم. شروع به شناسایی افراد در تهران و قم و مشهد کردیم تا با آنها صحبت کنیم.
در قم آیتالله مشکینی، آیتالله مؤمن و آیتالله طاهری خرمآبادی. یادم نمیآید در قم غیر از اینها شخص دیگری را پیدا کرده باشیم. در تهران آیتالله مهدویکنی و چند نفر دیگر. آقایان هاشمی و منتظری هم مورد نظرمان بودند که آن موقع این دو نفر در زندان بودند. البته برخی مثلاً در روحانیت مبارز بودند که بعدها ملحق شدند، ولی تا آنجا که یادم میآید، در این مرحلهی تشکل حزب نبودند. در مشهد هم آقای طبسی و شهید هاشمینژاد بودند. با اینها صحبت و مذاکره شد و در جریان قرار گرفتند و قرار شد اعضای اصلی و مؤسس باشند. پیش از اتمام سفر مشهد، تصمیم گرفته شد که در تهران هم جلسهای تشکیل بدهیم.
ما برای تنظیم اساسنامهی حزب، جلسات سرّی متعددی داشتیم. پس از پیروزی انقلاب مسئله آشکار شد و حزب جمهوری اسلامی اعلام موجودیت کرد. به دنبال آن جلسات هم تشکیل میشد. در جلسهای که همهی اعضا دعوت شده بودند تا شورای مرکزی و شورای داوری و شورای افتاء** را انتخاب کنند، یادم میآید مرحوم حاج احمدآقا هم شرکت کردند. اول شورای مرکزی تعیین شدند و بعد، اعضای شورای داوری و شورای افتاء نیز مشخص شدند.
نشستن در این جلسه حرام است!
یکی از اعضای وقت شورای مرکزی جامعهی روحانیت، به دلایلی کدورتی از حزب داشت؛ در شورای مرکزی جامعهی روحانیت و در غیاب شهید بهشتی تعبیر بدی دربارهی حزب و در مورد شهید بهشتی به کار برده بود؛ کلمهای که شاید قدری موهن بود. تلقیاش این بود که شهید بهشتی نقش اصلیای را در این تحزب دارد. آن موقع شهید بهشتی دبیرکل حزب بود. آن شخص در واقع شبه عقدهای از حزب داشت و از این رو تعبیر موهنی در مورد ایشان کرد. خوب یادم هست به محض اینکه این تعبیر را به کار برد، آقا بهقدری ناراحت شدند که گفتند: «نشستن در جلسهای که به آقای بهشتی توهین میشود، حرام است» و بلند شدند. شما از همین مورد میتوانید به رابطهی آقا و دکتر بهشتی پی ببرید.
آقا فوقالعاده به شهید بهشتی علاقمند بودند. وقتی میخواستیم خبر شهادت آیتالله بهشتی را به آقا بدهیم، واقعاً نمیدانستیم چگونه بگوییم. آن موقع آقا بر اثر سوء قصدی که به ایشان شده بود، مجروح بودند. وقتی این خبر را شنیدند، بسیار برایشان ناگوار بود.
حجت الاسلام علی بناییگفت: مردم و نخبگان کشور به عملکردهای دولت در سالیان اخیر انتقاد جدی دارند و با این اوصاف مشخص خواهد بود که در انتخابات این جریان چه رایی خواهد داشت.
مشکل بیکاری و معیشت مردم و نیز اجرای ناقص برنامه ها و قوانین مواردی است که مردم بر روی آنها حساس هستند و اگر در سال اول عملکرد دولت مشخص نبود، در آستانه انتخابات و پس از گذشت 7 سال، عملکرد دولت کاملا مشخص است. هر کسی می تواند کارنامه خود را ارائه دهد و مردم می توانند با آگاهی و بصیرت انتخاب خود را انجام دهند.
نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی افزود: پروژه انتقال آب سرشاخه های دز به قم، یک پروژه 10ساله است. فقهای شورای نگهبان ساکن قم در ده سال قبل از رهبری خواستند که فکری به حال آب قم کنند. فاز اول این پروژه اجرا شده است و یک سوم آب مورد نظر به قم رسیده است. گرمای هوا در این فصل از سال باعث شده است که مصرف آب بالا برود و در این شرایط این میزان آب نیاز قم را برطرف نمی کند و باید از چاههای آب نیز برداشت شود. مردم قم این پروژه را هدیه ای از طرف رهبری می دانند و تمام وزرای گذشته نیرو نیز اذعان دارند که رهبری به شخصه پیگیر این موضوع بوده اند.
وی در مورد نامه رئیس جمهور به مجلس و معرفی وزیر ورزش گفت: باید بین توهم و واقعیت فرق گذاشت. آن چیزی که فرد در واقعیت می بیند چیزی سوای آن است که در خواب می بیند. مجلس در راس امور است؛ چه برخی بخواهند و چه نخواهند. بر اساس اصو ل قانون اساسی و فرمایشات امام و رهبری، مجلس در تمام احوال در راس امور است. حال ممکن است برخی آرزوی این را داشته باشند که مجلس زیر دست قرار گیرد، اما این توهمات واقعیت را تغییر نخواهد داد. برخی دوست دارند که مجلس در راس امور نباشد تا بتوانند آنگونه که دوست دارند عمل کنند. ظرفیت مجلس برای مقابله با جریان انحرافی بسیار بالاست و اگر به کار افتد اثرات آن را خواهیم دید ولی مجلس با تدبیر عمل می کند و منفعلانه برخورد نکرده است. دلیل نگرانی و ناراحتی برخی آقایان عملگرا بودن مجلس هشتم است. اگر مجلس منفعلانه عمل می کرد اینها از جنازه مجلس عبور کرده بودند و مجلس رو به قبله بود. مجلس مانند سدی ایستاده و مقاوم است و با جریان مخالف قانون مقابله خواهد کرد.
بنایی تاکید کرد: در مورد نامه ای که آقای احمدی نژاد به مجلس فرستاد، باید گفت که اگر فردی درس خوانده باشد و تا اندازه ای با قانون اساسی آشنایی داشته باشد می توانند قضاوت کند. این زیبنده رئیس جمهور نیست که بخواهد قوه دیگری را مورد خطاب قرار دهد. مجلس نیز نامه را خواند تا مردم هوشیار باشند و بدانند که ادبیات رئیس جمهور چه تغییری کرده است. تغییر گفتمان رئیس جمهور کاملا محسوس است و واکنش مجلس به جا بود.
این نماینده اصولگرای مجلس هشتم تصریح کرد: بحث عملکرد دولت با بحث آقای مشایی جداست و باید بین عملکرد دولت خدمتگذار و جریان انحرافی تفاوت قایل باشیم اما به خاطر چکهای سفیدی که آقای احمدی نژاد برای آقای مشایی خرج کرده است، این دو یک روح در دو بدن هستند و نمی توان تفاوتی بین اینهاقائل شد. در عین حال بدنه کارشناسی دولت با این جریان همسو نیست.