خبر فرآوری دلفینهای مرده در صنایع کنسروسازی اگرچه از سوی مسوولان هنوز تایید نشده اما شنیدن این خبر موجی از نگرانی را در جامعه ایجاد کرده است.
چند روز پیش «محمدرضا فاطمی»، مدیر گروه بیولوژی دریایی دانشگاه علوم و تحقیقات تهران از وقوع تخلفی زیست محیطی خبر داد.
وی گفت: سودجویان در سرخانه های برخی از بنادر کشور از جسد دلفینهای مرده ایرانی کنسرو ماهی تولید کرده اند.
از یک سو در صورت صحت این ماجرامرز تهدید سلامت تا نزدیکی هر یک از 70 میلیون نفر جمعیت ایران جلو میرود و از سوی دیگر در صورت غیر واقعی بودن خبر منتشر شده با جمع کثیری از تولیدکنندگان کنسرو ماهی مواجه خواهیم شد که سرمایهشان با انتشار یک شایعه نادرست در معرض نابودی قرار گرفتهاست.
اما اگر صحت این خبر تایید شود آنوقت سازمانهایی که هم اکنون حفظ سلامت مردم جامعه را به عنوان مسوولیتی خطیر بر دوش میکشند باید پاسخگو باشند.
به راستی چگونه میشود که به رغم نظارت و کنترلها چنین اتفاقی میافتد؟ آیا گستردگی صنایع غذایی به حدی است که امکان نظارت بر تمام آن وجود ندارد؟ آیا ناظران سهل انگاری میکنند؟ یا این که مسئولان آن طور که باید بر کار بازرسان خود نظارت ندارند؟ یعنی میتوان گفت که گاهی چنین اتفاقاتی طبیعی است و به دلیل حجم کار برخی موارد از چشم ناظران دور میماند؟ در این شرایط چه کسی مسئول خطرات احتمالی به وجود آمده در جامعه خواهد بود؟ و باید با خاطیان چگونه برخورد کرد؟
آیا عزل یک مسئول کفایت میکند؟ بی مسئولیتیها که شاید در بعضی مواقع به راحتی جان یک انسان را به خطر میاندازد تا چه اندازه قابل گذشت است؟
آبزیان مرده، منبع مسمومیت بوتولیسم
آنگونه که «آراسب دباغ مقدم»، معاون کمیته تخصصی بهداشت مواد غذایی سازمان نظام دامپزشکی به آن میگوید؛ فسادپذیری در آبزیان مرده آنقدر بالاست که میتواند خطرات زیادی را متوجه سلامت انسان کند.
او بدون آن که خبر انتشار یافته را تایید یا رد کند؛ میگوید: فرآوری حیوان مرده به دلیل دارا بودن بار میکروبی، عامل بیماریزایی خواهد بود.
دباغ مقدم ابتلا به بوتولیسم و مسمومیت غذایی را از جمله عوارض مصرف این مواد غذایی تهیه شده از آبزیان مرده دانسته و میگوید: فسادپذیری آبزیان پس از مرگ بلافاصله آغاز میشود و در صورتی که سریعا به یخچال و سردخانه انتقال داده نشوند؛ محلی برای رشد باکتری و میکروب ها در همان ساعات اولیه خواهد شد.
وی توضیح میدهد: اگرچه درباره صحت این خبر جای تردید وجود دارد اما اگر این اتفاق افتاده باشد «بو» و رنگ فرآورده تولید شده خود حکایت از ناسالم بودن آن خواهد داشت.
انجام این تخلف شدنی نیست
با اینحال «ولی مطلبی»، رئیس مرکز تحقیقات شیلات ایران با ذکر دلایلی این مساله را تکذیب میکند.
او می گوید: نظارتها به حدی است که انجام چنین تخلفاتی تقریبا غیر ممکن است و به طور قطع میتوان گفت بروز چنین اتفاقی واقعیت نخواهد داشت.
او میافزاید: مسوولان دامپزشکی از یک طرف مواد اولیه وارد شده به کارخانه را تحت بررسی دارند و از سوی دیگر مراحل فرآوری زیر نظر بازرسان وزارت بهداشت انجام میشود؛ بنابراین احتمال وجود ماهی مرده در صنایع به صفر میرسد.
مطلبی بر پیگیری خود به عنوان رئیس مرکز تحقیقات شیلات تاکید کرده و خاطرنشان میکند: با وجود آن که بعید میدانم این خبر واقعی باشد اما برای کسب اطمینان از مساله ای که سلامت افراد را تهدید میکند این ماجرا را پیگیری خواهم کرد.
وی همچنین افرادی که اخبار را بدون در نظر گرفتن عواقب آن منتشر میکنند مورد انتقاد قرار داده و اضافه میکند: این افراد باید پاسخگوی زیان های وارده به صنایع باشند. چرا که ایجاد این موج منفی در بازار باعث نگرانی مصرف کننده شده و در نتیجه مصرف این پروتئین سالم را کاهش میدهد.
اما وقتی صحت این موضوع از منظر علمی با یک کارشناس صنایع غذایی در میان گذاشته شد؛ او هم بر غیر واقعی بودن خبر تاکید کرد.
دکتر «احسانی» متذکرمیشود: از آنجا که ذائقه ها کوچکترین آشنایی با طعم گوشت دلفین ندارد لذا استفاده از این آبزی در کنسروها بعید به نظر میرسد.
وی عنوان میکند: موجودات دریایی وقتی میمیرند خیلی زود دچار انحطاط شده و بوی خرابی میدهند. بنابراین با توجه به آنکه امکان انتقال سریع این حیوانات پس از مرگ به کشتی سردخانه دار وجود ندارد احتمال فرآوری محصول فاسد با بوی فساد زیاد نیز قابل اجرا نخواهد بود.
احسانی تاکید میکند: بین انسان و آبزیان بیماری مشترک زیادی وجود ندارد اما آبزیان پس از مرگ محل مناسبی برای رشد میکروبها و باکتریها هستند. بنابراین استفاده از چنین ماده اولیهای در صنایع غذایی عامل بیماریهای زیادی در انسان از جمله مسمومیت غذایی میشود.
دلفینها چگونه میمیرند؟
«اسماعیل کهرم»، کارشناس محیط زیست نیز در توضیح چگونگی مرگ دلفینها، با تقسیم دلفینهای خلیج فارس به پنج گروه، میگوید: دلفین شبه قاتل، دلفین یونس، دلفین بینی بطری، دلفین گوژپشت و دلفین معمولی از دافینهای خلیج فارس محسوب می شوند که بیشتر به سه دلیل مرگ آنها اتفاق میافتد.
وی بیان میکند: عامل اول پیری است یعنی با به پایان رسیدن عمر دلفینها، این آبزیان نیز مانند هر جاندار دیگری میمیرند.
کهرم، عامل دوم را آلودگی های موجود در دریا می داند و ادامه میدهد: با توجه به آنکه آلودگی های نفتی در خلیج فارس 47 برابر میزان معمول در سایر دریاهاست؛ گاهی دیده شده که دلفینها در اثر این آلودگی از بین میروند.
او میگوید: به دلیل آلودگی، جسد این دلفینها حتی اگر دچار فساد پس از مرگ هم نشده باشند تهدید کننده سلامتی است و نمیتوان از آنها برای تهیه کنسرو استفاده کرد.
کهرم بابیان اینکه افتادن دلفین ها به تور صیادان سومین عامل مرگ آنها است؛ میگوید: ممکن است از این دلفینهای قربانی برای تهیه مواد غذایی استفاده شود.
وی می گوید: دلفین یک جانور پستاندار است که برای زنده ماندن باید از اکسیژن موجود درهوای بیرون آب استفاده کند؛ بنابراین هر از گاهی به سطح آب آمده و تنفس میکند اما با افتادن به تور صیادان این آبزی در زیر آب مانده و دچار خفگی میشود.
وی میافزاید: صیادانی هم که به جای آبزیان دیگر، دلفین شکار کرده اند ممکن است این حیوان را به عنوان یک منبع درآمد مورد استفاده قرار دهند.
خبری که دردسر آفرید
اما انتشار خبر تولید کنسرو با گوشت دلفینهای مرده، صنعت کنسرو کشور را که هماکنون با مشکلات و معضلات زیادی دست و پنجه نرم میکند؛ به طور شدیدی تحتتاثیر قرار داد.
بازخورد این خبر به گونهای بود که سندیکا و تعاونی صنایع کنسرو را به برگزاری جلسه فوقالعادهای واداشت.
اما به گفته «احمد آزاد مرد»، رییس هیاتمدیره سندیکا و تعاونی صنایع کنسرو در این جلسه تمام اعضا از بروز چنین تخلفی در واحدهای تولید کنسرو اظهار بیاطلاعی و تعجب کردهاند.
آزادمرد ضمن تکذیب تولید کنسرو ماهی از گوشت دلفینهای مرده در کارخانههای عضو این سندیکا و تعاونی، میگوید:«اگر در خبر منتشر شده نام کارخانه یا کارخانههای متخلف ذکر میشد، کل صنعت کنسرو از انتشار آن متضرر نمیشد و مردم نیز دیدگاه منفی نسبت به کل کنسروهای تن موجود در بازار پیدا نمیکردند.»
رییس هیاتمدیره سندیکا و تعاونی صنایع کنسرو اظهار میکند: «ما نمیگوییم که به هیچ وجه امکان تخلف در واحدهای تولید کنسرو وجود ندارد و ممکن است در کارخانههایی که عضو این سندیکا نیستند چنین تخلفی هم انجام شده باشد اما اگر با ارایه مستنداتی چون نام واحد یا واحدهای متخلف ذکر میشد، سندیکا و تعاونی کنسرو هم پیگیریهای لازم را در این زمینه انجام میداد.»
تهیه کنسرو از گوشت دلفین امکانات میخواهد
به گفته آزادمرد، تعداد دلفینهای مرده در آبهای جنوبی به اندازهای نیست که به تن ماهی تبدیل شود.
عیسی گلشاهی، مدیرکل دفتر بهبود کیفیت، فرآوری و توسعه بازار آبزیان سازمان شیلات هم کارخانههای تولید کنسرو کشورمان را فاقد تکنولوژی تبدیل گوشت دلفین به تن ماهی میداند و ضمن تکذیب تولید تن ماهی از گوشت دلفینهای مرده میگوید:«این کار در کارخانههایی که براساس تولید کنسرو از این پستاندار دریایی بنا و مجهز شده است، وجود دارد اما در کشور ما هیچیک از کارخانههای تولید تن ماهی بر این اساس بنا نشدهاند.»
وی در توضیح این موضوع اظهار میکند: «برای تولید کنسرو تن ماهی باید زمان پخت اولیه و درجه حرارت لازم برای استریل شدن قوطی کنسرو تنظیم شود و اگر این مدت زمان برای تمام ماهیها ثابت باشد، قوطی کنسرو به طور کامل استریلیزه نمیشود که این موضوع میتواند خطرات بسیار شدیدی را برای مصرفکنندگان داشته باشد.»
گلشاهی با اشاره به اینکه کارخانههای داخلی تولید کنسرو ماهی براساس ماهی تن بنا شده است، میگوید:«هیچ کارخانهای برای تولید چند قوطی کنسرو برند خود را به خطر نمیاندازد.»
به گفته مدیرکل دفتر بهبود کیفیت، فرآوری و توسعه بازار آبزیان سازمان شیلات،این سازمان فقط در حوزه صید ماهیها تا حمل آنها به ساحل دخالت دارد و نظارت بر مرحله ساحل تا کارخانه برعهده سازمان دامپزشکی و مرحله پس از تولید کنسرو برعهده وزارت بهداشت است».
من، با چشم خود دیدم
در عین حال محمدرضا فاطمی، مدیر گروه بیولوژی دریایی دانشگاه علوم و تحقیقات تهران با تاکید بر وجود تلفات احتمالی فردی و یا گلهای دلفینها در آبهای ایران، گفت: در سالهای گذشته این اتفاق افتاد و اداره شیلات ایران ناظرهایی برای کنترل سردخانه ها و بنادر گذاشت اما عدهای از صیادهای صنعتی که بیشترین دلفینها را در آبهای ایران تلف می کنند، گاهی جسد دلیفنهای مرده را به سردخانه های بنادر می دهند و حتی از گوشت فاسد آنها تن تولید می شود.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: در بنادر چابهار، بوشهر و بندرعباس گزارشهایی ارائه شده و نیز مستنداتی مبنی بر ارتکاب این تخلفات در دست است که البته تاکنون هیچ برخوردی با متخلفان صورت نگرفته است.
وی تاکید کرد: من به چشم خودم شاهد انتقال جسد دلیفن های مرده به سردخانه ای بودهام و البته مدارکی نیز در مورد این فاجعه محیط زیستی وجود دارد.
این متخصص محیط زیست دریایی تاکید کرد: در برخی موارد جسد دلفینهای تلف شده را آرام آرام به دریا میریزند و گاهی هم در سردخانه کشتیها نگهداری و به دور از چشم ناظران برای تولید کنسرو به سردخانه فروخته میشوند.
شب هنگام محمد باقر - طلبه جوان- در اتاق خود مشغول مطالعه بود که به ناگاه دختری وارد اتاق او شد. در را بست و با انگشت به طلبه بیچاره اشاره کرد که سکوت کند و هیچ نگوید. دختر پرسید: شام چه داری ؟؟ طلبه آنچه را که حاضر کرده بود آورد و سپس دختر که شاهزاده بود و به خاطر اختلاف با زنان حرمسرا خارج شده بود در گوشهای از اتاق خوابید.
صبح که دختر از خواب بیدار شد و از اتاق خارج شد ماموران،شاهزاده خانم را همراه طلبه جوان نزد شاه بردند. شاه عصبانی پرسید چرا شب به ما اطلاع ندادی و ....
محمد باقر گفت : شاهزاده تهدید کرد که اگر به کسی خبر دهم مرا به دست جلاد خواهد داد. شاه دستور داد که تحقیق شود که آیا این جوان خطائی کرده یا نه؟ و بعد از تحقیق از محمد باقر پرسید چطور توانستی در برابر نفست مقاومت نمائی؟ محمد باقر 10 انگشت خود را نشان داد و شاه دید که تمام
انگشتانش سوخته و ... علت را پرسید. طلبه گفت : چون او به خواب رفت نفس اماره مرا وسوسه می نمود. هر بار که نفسم وسوسه می کرد یکی از انگشتان را بر روی شعله سوزان شمع میگذاشتم تا طعم آتش جهنم را بچشم و بالاخره از سر شب تا صبح بدین وسیله با نفس مبارزه کردم و به فضل خدا ، شیطان نتوانست مرا از راه راست منحرف کند و ایمانم را بسوزاند.
شاه عباس از تقوا و پرهیز کاری او خوشش آمد و دستور داد همین شاهزاده را به عقد میر محمد باقر در آوردند و به او لقب میرداماد داد و امروزه تمام علم دوستان از وی به عظمت و نیکی یاد کرده و نام و یادش را گرامی می دارند. از مهمترین شاگردان وی می توان به ملا صدرا اشاره نمود.
نکته درسی:
اگر شب در حال درس یا مطالعه بودید حتما درب را باز بگذارید و در اتاقتان هم حتما شمع داشته باشید
چون برق با کسی شوخی ندارد
نکته اخلاقی: چرا یک طلبه نمی تواند در اتاقی که یک خانم هم حضور دارد مثل آدم کپه مرگش را بگذارد و بخوابد تا با 10 تا انگشت سوخته صبح نکند؟؟!؟!؟
نکته کنکوری: اگر پس از سوزاندن 10 تا انگشت هنوز صبح نشده بود، چه جای دیگری را باید می سوزاند؟؟؟!!!؟؟
اصولا افرادی وارد اورژانسهای بیمارستانی می شوند که تصادفی و مجروح و مصدوم هستند و یا اینکه وضعیت چندان مناسبی برای تحمل بیماری نداشته و می بایست هرچه سریعتر معاینه و پذیرش شوند. بروز چنین شرایطی باعث می شود که اورژانسهای بیمارستانی در اغلب ساعات شبانه روز پذیرای این دسته از مراجعان باشند. بنابراین، لازم است که بهترین تجهیزات و امکانات درمانی در این بخشهای بیمارستانی مستقر باشد تا کمترین مشکل متوجه بیماران شود.
اما باید گفت که اورژانسهای بیمارستانی در حال حاضر از وضعیت مطلوبی برخوردار نیستند به طوریکه بیشترین اعتراضات و گلایه های مردم و بیماران از بیمارستانها، مربوط به بخش اورژانس است.
البته این موضوع را وزیر بهداشت هم در بازدیدی که سال گذشته از یکی از اورژانسهای بیمارستانی در بخش دولتی داشت، تایید کرد و گفت که "بخش اورژانس برخی بیمارستانها به موقع به بیماران خدمات رسانی نمی کنند. گاهی اوقات یک فرد بیمار که به اورژانس بیمارستان مراجعه می کند بین یک تا یکساعت و نیم طول می کشد تا پذیرش شود."
طرح این گلایه و شکایت از سوی بالاترین مقام وزارتخانه ای که متولی نظارت بر اورژانسهای بیمارستانی است، می تواند این بیانگر این واقعیت باشد که وضعیت این بخش از بیمارستانها به مراتب اسفبارتر از اظهارات خانم وزیر است.
دکتر مرضیه وحید دستجردی سال گذشته در مراسم افتتاح ستاد پاسخگویی به شکایات مردمی از اورژانسها، با گفتن این جمله که "مردم هرجا ما را می بینند از اورژانسها شکایت دارند"، وضعیت نامطلوب اورژانسهای بیمارستانی را به تصویر کشید و گفت که بخشی از این شکایتها و نارضایتی ها ناشی از کمبود نیروی متخصص در اورژانسها است.
وزیر بهداشت با هشدار به بیمارستانها و دانشگاههای علوم پزشکی برای ساماندهی اورژانسهای بیمارستانی گفت: ما با هیچکس تعارف نداریم. باید در اسرع وقت به وضعیت مردم در اورژانسهای بیمارستانی رسیدگی شود.
اینگونه بود که سامانه رسیدگی به شکایات مردمی از اورژانسهای بیمارستانی، در یکی از روزهای پاییز سال گذشته با حضور وزیر بهداشت افتتاح شد و بدین ترتیب شماره های 66976666 و 66976969 در تهران برای ثبت و ضبط شکایتهای مردمی اعلام شد.
این در حالی است که دکتر غلامرضا معصومی، رئیس اورژانس کشور از آمار بالای شکایتها از اورژانس بیمارستانی خبر داده و عنوان داشته است که به تک تک شکایتها رسیدگی می شود و هیچ شکایتی نبوده است که مورد پیگیری قرار نگرفته باشد و گزارش مکتوب رسیدگی به شکایتهای واصله به سامانه رسیدگی به شکایتهای مردمی در پایان هر هفته به وزیر بهداشت ارائه می شود.
از سوی دیگر، دکتر نادر توکلی مسئول اورژانسهای بیمارستانی وزارت بهداشت از اورژانسها به عنوان بخشهای درآمد زای بیمارستان نام برده که نقش مهمی در اقتصاد درمان دارند. در صورتی که ارایه خدمات اورژانس در یک بیمارستان رضایت بیمار را جلب کند ضریب اشغال تختهای بستری افزایش می یابد که سعی داریم این مسئله را به عنوان یک فرهنگ در تیم درمان بیمارستانها نهادینه کنیم.
وزیر بهداشت نیز با تاکید بر استقرار متخصص طب اورژانس در اورژانسهای بیمارستانی، گفته است که اگر بیمارستانی در این بخش چنین متخصصی ندارد حداقل یک پزشک مقیم جراح باید داشته باشد تا به موقع به بیماران از جمله مصدومان ترافیکی خدمات رسانی شود.
دستجردی از برنامه این وزارتخانه برای پزشک مقیم متخصص طب اورژانس در بیمارستنها خبر داده و عنوان داشته است که نیاز کشور 70 هزار پزشک متخصص طب اورژانس است اما فقط 70 نفر در کشور در این رشته تخصص دارند.
بر اساس آمارهای وزارت بهداشت، سالانه حدود 25 تا 30 میلیون نفر به اورژانسهای بیمارستانی کشور مراجعه می کنند. این در حالی است که وزیر بهداشت سال گذشته یک مهلت 4 ماهه به بیمارستانها داده بود که نسبت به ارتقای بخشهای اورژانس اقدام کنند. اما آنچه مسلم است، تغییر محسوسی در اورژانسهای بیمارستانی به ویژه در شهرهای کوچک و دور افتاده رخ نداده است و این بخشها همچنان محل اعتراض و شکایات مردمی هستند. به طوریکه در ساعاتی از شبانه روز از وجود یک پزشک خالی می شوند و بیماران می بایست به انتظار آمدن پزشک لحظه شماری کنند. در حالی که وضعیت جسمی بیمار مراجعه کننده به اورژانس، هر لحظه بدتر می شود و تاخیر در پذیرش این قبیل افراد، می تواند منجر به مرگ آنها شود.