انسان از دوستش و یا با کسى که مدتى مانوس بود، خداحافظى مىکند. آنکه اصلا نمىداند چه وقت ماه مبارک رمضان آمد و چه وقتسپرى شد، چرا آمد و چرا سپرى شد، او وداعى ندارد. اما امام سجاد(ع) آخر ماه مبارک رمضان که شد، در حد ضجه این دعا را مىخواند.
ماه مبارک رمضان یک حقیقت و باطنى دارد که این حقیقت در قیامت ظهور مىکند. ماه مبارک رمضان را امام سجاد(ع) عید اولیاء الله مىداند. در صحیفه سجادیه دعایى است به نام دعاى وداع ماه مبارک رمضان. این وداع براى کسى است که با ماه مبارک رمضان مانوس بوده و ماه مبارک رمضان دوست او مىباشد والا آنکه با این ماه نبوده وداعى ندارد. انسان از دوستش و یا با کسى که مدتى مانوس بود، خداحافظى مىکند. آنکه اصلا نمىداند چه وقت ماه مبارک رمضان آمد و چه وقتسپرى شد، چرا آمد و چرا سپرى شد، او وداعى ندارد. اما امام سجاد(ع) آخر ماه مبارک رمضان که شد، در حد یک ضجه این دعا را مىخواند. در مقدمه این دعا، حضرت سجاد(ع) کلیات نعمتهاى الهى را مىشمارد و اینکه بخششهاى خداى سبحان ابتدایى است، نه از روى استحقاق.
رمضان بهترین بخشش خداوند
بعد از آن مقدمه مىفرماید: یکى از بهترین بخششهاى خداوند سبحان، ماه مبارک رمضان و روزه در این ماه است: "و انت جعلت من صفایا تلک الوظائف و خصائص تلک الفروض شهر رمضان... و قد اقام فینا هذا الشهر مقام حمد و صحبنا صحبة مبرور". (1)
خدایا، نعمتهاى فراوانى به ما دادى؛ یکى از آن برجستهترین نعمتها ماه مبارک رمضان است و یکى از بهترین فضیلتها روزه این ماه است که نصیب ما کردى. و هیچ زمانى به عظمت زمان ماه مبارک رمضان نیست، گذشته از آنکه شب قدر را در آن قرار دادى، این ماه را ظرف نزول قرآن کریم قرار دادى که این فیض در این ماه نازل شده است، اگر کسى با قرآن باشد همراه قرآن بالا مىرود، و این را بر ملت مسلمان منت نهادى، زیرا دیگر ملل در ماه مبارک رمضان روزه نمىگرفتند و این نعمت را مخصوص مسلمین کردى. و این ماه مبارک در بین ما اقامت داشت و جاى حمد و ثنا بود؛ زیرا به همراه خودش رحمت آورد و رفیق بسیار خوبى براى ما بود. ما در صحبتبا او به فضایل و نعمتهایى رسیدیم. دوستى بود که به همراهش رحمت و مغفرت و برکت آورد. اینکه رسول خدا - علیه آلاف التحیة و الثناء - در خطبه شعبانیه فرمود: "قد اقبل الیکم شهر الله بالبرکة و الرحمة و المغفرة"؛ این ماه، برکت و رحمت و مغفرت آورد؛ کسى که رفیق این ماه بود، برکت و رحمت و مغفرت این ماه را هم دریافت مىکند.
رمضان ماه منفعت
"و اربحنا افضل ارباح العالمین"؛"ماه رمضان" برترین سودهاى جهانیان را به ما ارزانى داشت که هیچ تاجرى در هیچ گوشه دنیا نبرده است. هیچ کسى در سراسر عالم به اندازه ما از این ماه مبارک رمضان استفاده نکرد. اگر انسان یک مسافرى است که سفر ابد در پیش دارد، رهتوشه آن سفر ابد را باید همین چند روز تهیه کند و اگر درهاى آسمان به چهره مؤمن باز مىشود و اگر مؤمن مىتواند با وارستگى به باطن عالم راه پیدا کند و اگر بهترین فرصت ماه مبارک رمضان است؛ پس بهترین سود را ماه مبارک رمضان و اهلش دارند.
ماه حسابرسى
از "ابن طاووس" نقل شده است که فرمود: عدهاى اول سالشان اول فروردین است. یک نوجوان اول سال او اول فروردین است که تلاش مىکند لباس نو در بر کند؛ درختها اول سالشان فروردین است که لباسهاى نو و تازه در بر مىکنند؛ اول سال یک کشاورز اول پاییز است که درآمد مزرعه را حساب مىکند؛ یک تاجرى که کارگاه تولیدى دارد، اول سال را در فرصت دیگرى تعیین مىکند؛ اما آنها که اهل سیر و سلوکاند، اول سالشان ماه مبارک رمضان است؛حسابها را از ماه مبارک تا ماه مبارک بررسى مىکنند که ماه مبارک رمضان گذشته، چه درجهاى داشته و امسال چه درجهاى دارند؟ چقدر مطلب فهمیده و چقدر مسایل براى آنها حل شده است؟ چقدر در برابر گناه قدرت تمکین داشته و چقدر در برابر دشمن، قدرت تصمیم دارند؟ ماه مبارک رمضان براى سالکان الى الله، ماه محاسبه است؛ لذا امام سجاد(ع) فرمود: هیچ کس در سراسر جهان به اندازه ما در این ماه استفاده نکرد.
هجران جانکاه
"ثم قد فارقنا عند تمام وقته و انقطاع مدته و وفاء عدده و نحن مودعوه"؛ این ماه بعد از آنکه پایانش فرا رسید، از ما مفارقت و هجرت کرد و ما را تنها گذاشت و ما الان این ماه را وداع مىکنیم.
"وداع من عز فراقه علینا و غمنا"، (2)
چه وداعى؟ وداع تشریفاتى؟ نه، وداع با یک دوست عزیزى که مفارقتش براى ما توانفرساست. آنکه اهل معنا بود خیرش در این ماه بیشتر شد؛ آنکه گرفتار گناه بود گناهش در این ماه کمتر شد. فرمود: ما کسى را وداع مىکنیم که رفتنش براى ما عظیم و سخت است و ما را غمگین کرد؛ این ماهى بود که شب و روزش رحمتبود.
بزرگان فقه ما همچون "مرحوم صاحب جواهر" و "سید محمد کاظم" صاحب "عروة الوثقى" و دیگران (رضوان الله علیهم) در کتابهایشان هست که در فضیلت روزه گرفتن، همین بس که انسان از نظر ترک بسیارى از کارها شبیه فرشته مىشود. همین که انسان از شکم رها شد، یک مقدار به فرشته شدن نزدیک مىشود. گفتهاند شش روز اوایل ماه شوال را به عنوان بدرقه، روزه بگیرید. بعد از عید فطر، که عید فطر روزهاش حرام است، زیرا اگر کسى دوست عزیزى را بخواهد بدرقه کند، چند قدم به همراه او مىرود؛ معناى وداع کردن، به دنبال او چند قدم رفتن است.
"و اوحشنا انصرافه عنا" و از اینکه منصرف شد و از ما فاصله گرفت، ما را به وحشت انداخت. ما یک دوست رئوف و مهربان و پربرکتى را از دست مىدهیم، لذا ما به وحشت افتادیم؛ آخر ماه مبارک رمضان که مىشد احساس غربت مىکردند. سلام بر تو اى عید اولیاء خدا.
"و لزمنا له الذمام المحفوظ و الحرمة المرعیة و الحق المقضى"؛ ما باید حقى که او به عهده ما دارد رعایت کنیم؛
حرمتى که در پیش ما دارد باید ارج بنهیم؛ باید به تعهدى که بین ما و اوست وفا کنیم.
سلام بر تو اى عید اولیاء خدا
"فنحن قائلون السلام علیک یا شهر الله الاکبر و یا عید اولیائه"، آن گاه چون این دوست عزیز از ما مفارقت مىکند، ما در آخر ماه مبارک این چنین مىگوییم: سلام بر تو اى بزرگترین ماه که به خدا انتساب دارى و سلام بر تو اى عید اولیاء الهى. این سلام تودیع است، چون تنها ماهى که اسمش در قرآن کریم است ماه مبارک رمضان است: عارفان هر دمى دو عید کنند عنکبوتان مگس قدید (3) کنند (4)
کار عنکبوت آن است که بتند و با این تارها مگس صید کند و قرمه درست کند. کار عنکبوت آن است که مگس را ذخیره کند، قدید کرده و قرمه درست کند و کارش غیر از ذخیره کردن چیز دیگرى نیست، اما عارف در هر دم و هر نفس دو عید دارد که سعدى گفت: هر نفسى که فرو مىرود ممد حیات است و چون برمىآید مفرح ذات؛ پس در هر نفسى دو نعمت موجود است و بر هر نعمتى شکرى واجب؛ لذا عارف در هر دم دو عید دارد.
على اى حال، بهترین دمى که انسان دارد در ماه مبارک رمضان است که "انفاسکم فیه تسبیح"؛ نفس کشیدن در این ماه "سبوح قدوس" گفتن است؛ لذا امام سجاد(ع) مىفرماید: سلام بر تو اى عید اولیاى الهى. اینکه مىبینیم در آخر ماه مبارک رمضان عید فطر مىگیرند، چون جایزههاى یک ماه را به ما مىدهند؛ در حقیقت محصول ماه مبارک رمضان است. این ضیافة الله، آن لقاء الله را در بر دارد و عظمت از آن ماه شوال نیست، بلکه عظمت از آن ماه مبارک رمضان است که نتیجه یک ماهه را در روز عید مىدهند.
روز عید است و من مانده در این تدبیرم که دهم حاصل سى روزه و ساغر گیرم
"السلام علیک یا اکرم مصحوب من الاوقات و یا خیر شهر فى الایام و الساعات". (5) امام سجاد چندین بار به این ماه سلام مىکند. ماه اگر یک زمانى گذرا بود و باطن و سر و حقیقت و روح و جانى نداشت، این ولى الله که به او سلام نمىگفت. آیا اینها معاذ الله نظیر اشعار خیالى شعراست که بر خطابههاى خیالى حمل شود که مثلا به کوه و یا آثار مخروبه خطاب مىکنند، یا نه این ماه یک حقیقتى دارد.
مىگوید: ما خیلى دوست داشته و داریم، اما هیچ دوستى به عظمت این ماه نبود. یک ماهى که نه هیچ روزى مثل روزهاى او بود و نه هیچ شبى مثل شبهاى او.
ماه چه و چگونه خواستن از خداوند
"السلام علیک من شهر قربت فیه الامال و نشرت فیه الاعمال"؛ سلام بر ماه آرزوهاى مشروع و اعمال مرفوع سلام ما بر تو اى ماهى که آرزوها در این ماه نزدیک شد و ما فهمیدیم که چه بخواهیم، لذا آرزوهاى طولانى نمىطلبیم. و از طول امل آزاد شدیم و بر آمدن آرزوهاى مشروع ما نزدیک شد. در همین دعاى سحر ماه مبارک رمضان، امام سجاد(ع) به ما آموخت که به خدا عرض کنیم: خدایا، آنها که تو را نمىشناسند و عبادت نمىکنند، آنها را روزى مىدهى و این همه مار و عقربها را خدا تامین مىکند، پس حیف است که انسان تمام حاجتها را در محور ماده و مادیات خلاصه کند. آنها که اصلا خدا را نمىشناسند و عبادت نمىکنند، نظیر این همه کفار و منافقین، خداوند آنها را در عالم تامین مىکند، پس آیا صحیح است انسان تلاش و کوشش خود را بر این صرف بکند که از خدا طبیعت و دنیا بطلبد؟
امام مىفرماید: سلام بر این ماه که فهمیدیم در این ماه از خدا چه بخواهیم. آرزوهاى طولانى نداشته باشیم، بلکه چیزى بخواهیم که براى ما بماند.
وقتى این آیه نازل شد: "و کاین من دابة لا تحمل رزقها الله یرزقها"، (6) مهاجرین از مکه به مدینه هجرت کردند.
چون اینها وقتى مىخواستند از مکه به مدینه هجرت کنند، کسى به آنها اجازه نمىداد تا اموالشان را هم منتقل کنند یا بفروشند و مىگفتند: اگر خواستید از مکه به مدینه بروید باید با دستخالى بروید. وقتى این آیه نازل شد که هیچ جنبدهاى، چه اهل پسانداز باشد یا نباشد، نیست که از جایى به جایى حرکتبکند، مگر اینکه خدا روزى او را مىدهد؛ معنایش این است که همه در عالم روزى خدا را مىخورند.
جنبدهها دو قسمتاند: بعضى اهل پسانداز و ذخیرهاند مثل موش و مورچهها؛ بعضى آزادانه زندگى مىکنند، مثل کبوترها، گنجشکها، بلبلها که اینها اهل ذخیره و پسانداز نیستند. در این آیه فرمود: هم آن موش و مورچه را که اهل پساندازند خدا روزى مىدهد، هم کبوتر و بلبل و گنجشک را که اهل ذخیره نیستند؛ اینطور نیست که فقط موشها را خدا تامین کند و بلبلها را تامین نکند، وقتى این آیه نازل شد، مسلمین از مکه به مدینه هجرت کردند. گفتند ما روزىمان را که از جایى به جایى حمل نمىکنیم، بالاخره خداى مکه خداى مدینه هم هست. اگر ما را در مکه اداره مىکند در مدینه هم اداره مىکند. با دستخالى آمدند و در مسجدهاى مدینه ماندند و مهاجر نامیده شدند؛ خدا آنها را تامین کرد.
این چنین نیست که اگر انسان روح بلند نداشته باشد، به او خوش بگذرد و یا اگر روح بلند و عظیم داشت در جهان تلخکام باشد. انسان اگر ذهن و جانش را به چیز درستى مشغول نکند، او آدم را به چیز نادرستى مشغول مىکند؛ تا آدم این نفس و ذهن و مرکز اندیشه را مشغول نکند او آدم را مشغول مىکند؛ فرمود: ما در این ماه فهمیدیم از خدا چه بخواهیم، اعمالمان باز و آرزوهایمان بسته شد. جلو آرزوهایمان را گرفتیم و دستبه کار شدیم.