ای بندگان خدا، برادر باشید ! مسلمان، برادرمسلمان است، به او ستم نمی کند، او را وا نمی گذارد و او راتحقیر نمی کند . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
بشنو این نی چون حکایت می کند
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» کمالات على (علیه السلام) پاک مرد بزرگ2

عمده عاملى که راه انسان را به جانب آن جناب باز مى کند تزکیه نفس و تصفیه جان از برنامه هائى است که مورد پسند حضرت مولا نیست .
در مشارِ در شرح یکى از ابیات قصیده گوید :
بدان که نفس را به حسب سه حالت سه صفت است :
اول : اماریت بالسوء قال الله تعالى :
( إِنَّ النَّفْسَ لاََمَّارَةُ بِالسُّوءِ ) .
و این صفتش در حالى است که هنوز او را از پس پرده طبع به الوهیت الله تعالى که خالق و مبدء اوست و لابدى عود و رجوع به حکم :
( إِلَیْهِ مَرْجِعِکُمْ جَمِیعاً ) .
به او هیچ شعورى حاصل نشده است ، تا لاجرم مطمح نظرش به کلى طلب حظوظ و لذات حسى و وهمى و دنیوى است ، و همت و طلبش به کلى بر انهماک در آن نوع مقصور .
دوم : صفت لوامیت ، قال الله تعالى :
( وَلاَ أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ ) .
و این به حسب حاتى است که او را از پس حجب و پرده هاى طبیعت از لابدى عدد و حقیقت : منه بدأ و الیه یعود ، آگاهیئى که عبارت از آن اسلام است حاصل آید ، تا در اقوال و افعال و حرکات و سکنات ، و استیفاى حظوظ و لذات شرع را که ضابط آن آگاهى است ، قبله خود سازد و از مقتضاى او هیچ تجاوز ننماید .
اما اگر وقتى احکام حجب قوى و غالب شود ، و حکم آن آگاهى پوشیده گردد ، تا در مباشرت افعال و استیفاى لذات از آن ضابط که شرعست مجاوزت کند ، و صاحبش را بر ترک شهوات و ارتکاب لذات ملامت نماید ، و لکن باز چون به استحظار آن آگاهى اثرى از او سر برزند و به حکم شرع ، او اعنى نفس را در طلب آن شهوت و لذت بیرون از آن ضابط عصیان کنند و از استیفاى آنش منع کنند در حال به حکم و اثر آن آگاهى ، آن عصیان و منع را مطیع شود و بر آن مباشرت اولین ملامت آغازد ، و این صفت را به حسب لطافت و کثافت حجب و حکم مراتب اعنى ، اسلام و ایمان و احسان ، سه مرتبه است :
اولش که به حکم مرتبه اسلام است ، و این درجه اول از لوامیت در آن که به قوت و غلبه حجب از حد شرع مجاوزت نماید با اماریت بالسوء مشارکند ، اما در طاعت عند المنع متباینند ، چه نفس اماره هرگز یمنع ممتنع نشود و در طلب شهوت لجاج کند .
و دومش به حکم مرتبه ایمان آن است ، که لومش از طلب و ترک لذات به ملامت معاملات و خیرات و طاعات خالصاً لوجه المحبوب و سیر در احوال و اخلاِ و مقامات ترقى کند ، تا در حال اتیان هر طاعتى و معاملتى یا تخلق و تحقق به هر خلقى و مقامى ، یا بر عقب آن نظرش بر معاملتى یا خلقى یا مقامى اشرف و اعلا افتد ، و خود را بر قصور و حرمان از آن ملامت کند ، و به تحصیل آن مشغول گردد .
و سوم : مرتبه لوامیت به مقتضاى مقام احسان آن است که متعلق است به سفر السیر فى الله .
و اما صفت سوم نفس اطمینان است . قال الله تعالى :
( یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی ... ) .
و این صفت مترتب است بر حالتى که سالک تمام از صفات نفسانى و لذات و آمال و امانى اعراض کند و صاحبدل شود ، و سالک را رجوع و عود به مبدء بر این موقوف است قال الله تعالى :
( ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً ) .
و بدان که جناب او بر هر چیزى توانا است ، بخواهد نسبت به تو اجراى عدل مى کند ، و بخواهد ، نسبت به تو ارائه فضل مى فرماید .
براى ما که در مرحله پائینى از عقل و درایت و درک قرار داریم ، توجه به غظمت حضرت دوست ، از راه توجه و دقت در آثار او ، که در کتاب «آفاق و انفس» منعکس است میسر مى باشد .
ما را آن دل و آن چشم نیست که بتوانیم بدون واسطه به عظمت او بنگریم آن هم عظمتى که نهایت براى آن نیست .
و راستى دیده کم نور قلب ما ، کجا مى تواند بدون واسطه به جمال حضرت مولا بنگرد ؟! قرآن و روایات براى درک هیبت و جلال و عظمت حضرت حق ما را دعوت به تماشاى آثار مى کنند ، که آثار گوشه اى بسیار بسیار از عظمت حضرت عظیم است .
شاید با دیدن آثار بتوان همت را بالاتر برده ، و براى دیدن بزرگى آن بزرگ با چشم دل به کوشش برخیزیم .
که بلند همتى از صفات برجسته نفس ناطقه قدسیه است ، مرحوم الهى در توضیح فصل سى و سوم فصوص الحکم معلم ثانى ابونصر فارابى در آثار نفس ناطقه مى فرماید :
یکى از صفات نفس ناطقه قدسیه صفت نباهت و بلند همتى است ، در جهان هرکس به هر مقامى رسید از نظر بلند و همت عالى رسید ، روح بزرگ همیشه به امور عالى و کارهاى ستوده و استعلاى معنوى و محاسن بزرگى آمیخته است ، و هرگز به پستى همت و قبایح و زشتى هاى اخلاقى و دنائت و ذلت براى نیل به مقاصد خود تن در نخواهد داد ، و این نیروى عالى خوى نفوس مستعلیه است ، و از خواص این خلق و این قوه جود و سخاوت و احسان به خلق است ، و کریم النفس و با شجاعت و غیرت و عزت نفس زیستن است .
و هرچه انسان همتش عالیتر است ، مال و جاه دنیاى بى ثبات در نظرش بى قدرتر است ، بدین جهت اگر غنى است سخى و اگر فقیر صبور است ، و در هر حال : فقر و غنا خود را را بزرگ مى داند ، و در عین بزرگى با کوچک و بزرگ خلق تواضع و فروتنى مى کند ، و با فقیران با ایمان ، و مستمندان با علم و معرفت متواضع تر خواهد بود ، و هرگز به چشم حقارت به کس نمى نگرد ، از کلمات امیرالمؤمنین (علیه السلام) است :
الشَّرَفُ بِالْهِمَمِ لا بِالرِّمَمِ البالِیَةَ .
شرف و بزرگى به همت بلند است ، نه به استخوان پوشیده پدران .
خلاصه صفت علو همت و عظمت روح که بسیارى از اوصاف ستوده و محامد اخلاقه لازمه اوست ، یکى از نیروهاى نفس ناطقه قدسیه است
و شاید مراد از نباهت تنبه و انتقالات دفعى و قوت حدس و فراست و بیدارى است .
وَلَیْسَ لَهَا انْبِعاثٌ وَهِیَ أَشْبَهُ الأَشْیاءِ بِالنُّفُوسِ الْمَلَکِیَّةِ وَلَها خاصِیَّتانِ النَّزاهَةِ وَالْحِکْمَةِ .
و منبعث از جسمانیات نیست مانند نفس نباتى و حیوانى که از کبد و قلب برانگیخته مى شود ، بلکه نفس قدسى از عالم تجرد و نشانه ملکوت است و منزه از ماده و مادیات و برتر از جهان حس و محسوسات و شبیه ترین چیز به نفوس فرشتگان عالم بالا است و این نفس را دو خاصیت است ، یعنى دو چیز از مختصات اوست یکى نزاهت و یکى حکمت .
ممکن است غرض از نزاهت راجع به کمال عقل نظرى ، و جنبه دانش او باشد ، یعنى تنزه ذات و ادراکات ذاتى او از ماده ، و غرض از حکمت راجع به کمال عقل عملى و جنبه کنش او باشد ، یعنى صدور افعال مناسب مقام انسانیت و اعمال واقع در طریق تکامل روح قدسى .
یا مراد از نزاهت مقام تجلیه به آداب شرع و تخلیه از رذائل اخلاِ است و مراد از حکمت مقام تحلیه و آراستن نفس به فضائل و کمالات انسانیت ، یا مراد از حکمت و نزاهت حکمت علمى یا عملى است ، على ما هى علیه به قدر طاقة البشرى که در کلام رسول الله (صلى الله علیه وآله وسلم) است :
رَبِّ أَرِنَا الأَشْیاءَ کَما هِیَ .
و نزاهت تزکیه نفس است که فرمود :
( قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّاهَا ) .
یا مراد از حکمت تشبه به اله عالم یعنى به اخلاِ الله است و نزاهت زهد و تنزه نفس از علائق جهان مادى و خلاصه مراد از حکمت و نزاهت عشق و علاقه علمى و عملى به عالم قدس و تجرد است .
به هر حال این دو صفت نزاهت و حکمت به هریک از معانى مذکوره که مآل همه یکى است به روح قدسى ناطقه انسان اختصاص دارد ، چنانکه نمو لازمه نفس نباتى و شهوت و غضب لازمه نفس حیوانى است ، این وصف هم مخصوص براى نفس قدسى انسان است .
پس از مقام نفس ناطقه قدسیه ، مرتبه نفس کلیه الهیه است ، و این نفس جوهر لاهوتى و حقیقت ظلیه الهیه است ، و چنان که نفس نباتى و حیوانى منطوى است در نفس ناطقه قدسیه که بعد از آنها در قوس صعود است ، همین گونه نفس کلیه الهیه هم بعد از ناطقه قدسیه و اشرف و اکمل از آن است ، و نفس قدسى منطوى در اوست و خواص و کمالات او را دارا است .
اما معنى کلیه الهیه روحى است که از حدود ماده و مدت و حد و نهایت مکان و زمان بزرگتر است ، یعنى از سرحد مکان و زمان بیرون است بلکه از ماده به معنى اعم که مهیت امکانى است نیز قدم فراتر نهاده و به قاعده اشراِ :
النَّفْسُ وَما فَوْقَها إِنِّیّاتٌ صِرْفَةٌ .
گوئى وجود صرف و هستى بى حد و نهایت گردیده است و لازمه این مقام شهود حضرت احدیت است که کل وجود و وجود کل است و در کلیه موجودات که : در هرچه نظر کردم سیماى تو مى بینم .
ما رَأَیْتُ شَیْئاً إلاّ رَأَیْتُ اللهَ فیهِ .
آن روحى است که عرض و طول زمین و آسمان را که حدود ماده جسمانى است زیر شهپر عظمت خود فراگرفته ، روحى است که ازل و ابد ، گذشته و آینده را که حدود زمان است در هم پیچیده و در فضاى بى انتهاى عالم سرمد و جهان بى پایان نامقید پر و بال قدرت گشوده ، روحى است که دو عالم مادى و مجرد ، عالم دنیا و آخرت ، عالم جسم و جان را به یکبار از محوطه خاطر بیرون کرده است .
روحى است که از علو مقام و بلندى همت پشت پا به کون و مکان زده تا در آن روان کلى برتر از قیود جزئى ماده ، جز عشق نیاید و غیر شهود حسن مطلق هیچ در وى نگنجد .
«آرى وقتى انسان نظرى بلند و همتى والا داشت ، از برکت این نظر و همت بلند که محصول ارتباط با انبیا و امامان و اولیا الهى است مقصدى و هدفى جز حضرت حق نخواهد داشت ، و براى نیل به این مقصد ، ابتدا از تماشاى آثار به یقین رسیده ، آنگاه با کوشش در جنب یقین به نفس قدسى نائل گشته ، سپس در حرکتى دیگر به نفس کلیه الهیه رسیده ، در آن مقام به شهود جمال موفق مى شود ، و هیبت و عظمت و جلال حضرت دوست را یافته ، از ناچیزى خود دچار ترس شده ، و به مراقبت و مواظبت خویش مى کوشد ، که مبادا از حضرت او دور افتد ، و در آن مقام به قول حضرت صادِ (علیه السلام) به غفلت دچار گشته و به بلاى خطر عظیم گرفتار آید» !!
مسجد خانه و بساط اوست ، و بدون گذشتن از نفس اماره و رسیدن به نفس ناطقه قدسى و آراسته شدن به نفس کلیه الهیه ، درک هیبت و عظمت ملک الملوک میسر نیست که ساده و عادى به مسجد رفتن ، و این رفت و آمد کردن به صورت عادت در آمدن ثواب چندانى براى اهل مسجد ندارد .
بکوشید تا آن روح عالى را به دست آورده ، و لایق مقام آن جناب گشته و به فیض دیدارش با چشم دل نایل آئید ، و در بساط آن جناب به درک عظمت و هیبت او موفق شده غرِ ترس و شرم شوید ، و در شعله ترس و شرم آنچنان بسوزید که اثرى از هستى شما نماند ، چون اثر از هستى و انیت نماند به مقام فنا رسیده و به بقاى او باقى و ابدى خواهید شد و به حضرت دوست در آن مقام خواهید گفت :
دو عالم را به یک بار از دل تنگ***برون کردیم تا جاى تو باشد
این روح که به واسطه آن انسان به بساط حضرت او راه مى یابد و آنچه باید ببیند در آنجا مى بیند ، روحى است که غیر خدا که هستى حقیقى است همه چیز در نظرش ناچیز است و به قول سرور مؤمنان و قبله عارفان على (علیه السلام) :
عَظُمَ الْخالِقُ فی أَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَادُونَهُ فی أَعْیُنِهِمْ .
روحى است که بر خلاف ارواح جزئیه به هیچ چیز از نظر انتفاع شخصى و استفاده مادى نمى نگرد ، بلکه چون ظل حق است و مستغنى به حق بر همه موجودات معطى و مشفق و مهربان است ، و انتفاع خلق منظور اوست .
روحى است که پیوسته داراى عصمت و قدس و نزاهت و محفوظ از هر خطا و لغزش علمى و عملى است و دوریش از عصیان حق ذاتى و اشتیاقش به طاعت وى فطرى است .
روحى است که امیال جزئى به کلى از او زائل شده و میل کلى و عشق به نظام کل جایگزین او گردیده است .
روحى است که تحت تأثیر لذات حسى زمانى نیست و آرزوهاى موقت فانى و اوهام خیالات شیطانى در آن روح پاک مؤثر نخواهد بود .
روحى است که او را عبدالله ، عین الله ، یدالله ، و بیت الله و خلیفة الله و ظل الله و وجه الله بتوان گفت ، روحى است که از خود فنا و به حق بقا یافته و در عین محرومیت از هر نعمت به لقاى منعم و لذت شهود وى شتافته از خود پرستى رهیده ، به حقیقت پرستى رسیده . خود پرستیدن را نقص ذات و پرستش خدا را کمال مطلوب یافته ، روحى است که در عین فقر غنى است و از همه چیز عالم و تمام علل و اسباب آفرینش جز حضرت دوست خود را مستغنى یافته و از هرچه مورد نیاز خلق است خویش را بى نیاز مى شناسد و به زبان ذات گوید :
گرما به فقر و فنا کمتر زخاک رهیم***از مجد و عز و غنى بر خلق پادشهیم
و چون به گنج معرفت و سلطنت شهود وصال الهى رسیده به کلى بى نیاز از غیر خداست یعنى همه چیز جز خدا را از خود بى اثر و معزول از تأثیر شناخته است ، بلکه معدوم و فانى و باطل الذات مى داند :
( ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا یَدْعُونَ مِن دُونِهِ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ ) .
خدا موجود حقیقى و غیر او همه هویت باطل و معدوم بالذاتند ، و به حق که او بلند مرتبه و بزرگ است .
روحى است که چون خلق او را ذلیل و خوار شمارند به عز عبودیت الهى خود را بالاتر و برتر از شاهان عالم و ذلیل و حقیر در پیشگاه عظمت الهى داند و به زبان ذات گوید :
در بلا من دیده ام لذات او***مات اویم مات اویم مات او
اى بلاى تو زدولت خوب تر***انتقام تو زجان محبوب تر
و به لسان استعداد سراید :
بلائى کز تو اى پرناز آید***به راهش دل به چشم باز آید
کجائى اى بلا بنواز ما را***به اوج وصل ده پرواز ما را
آن روحى است که از مختصات وى مقام رضا است و مقام تسلیم ، و این روح است که مبدء وجودش خدا است بىوساطت علل طولیه و عرضیه و بازگشت آن هم به سوى خدا است بىواسطه اغیار و بى هیچ توجه به حجاب ظلمانى ممکنات و حجاب نورانى مظاهر اسماء و صفات از بین و امید بهشت و دوزخ رهیده و به وصال معشوِ و معبودش ، آن حسن بى حد رسیده ، این همان روحى است که ایزد متعال فرموده :
( وَنَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی ) .
من از روح خود و تجلى خاص خود در او دمیدم .
این همان روحى است که باز فرموده :
( یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً ) .
اى روح کلیه الهیه که از پیشگاه وصال محبوب حقیقى به دیار هجران و سراى امکان آمدى ، باز با کمال شوِ و بهجت و نشاط و خشنودى به کوى آن معشوِ الهى باز آى .
خلاصه نفس کلیه الهیه ، نفس مقدس و روح پاک حضرت ختمى مرتبت آن حضرت از امیرالمؤمنین تا مهدى قائم (علیهم السلام) است و ارواح ناطقه قدسى پیروان آن بزرگوارند از بدو خلقت تا انتهاى عالم بشریت !!
در اول این مقال و ترجمه مورد بحث گفته شد که ما را آن قدرت عقلى و روحى نیست که یک باره به تماشاى او برخاسته و از این تماشا به دل و قلب هیبت گرفته و در آن مقام از غفلت که مورث خطر عظیم است پاک باشیم .
بر ما لازم و واجب است که از طریق تماشاى آثار ، تماشاى عقلى و علمى و روحى و عملى به آن بارگاه مقدس راه پیدا کرده و به آنچه باید برسیم .
و در میان آثار ارزنده تر و گسترده تر و پر منفعت تر از وجود محمد ائمه طاهرین (علیهم السلام) نیست ، که این بزرگواران مظاهر کامل و جامع اسماء و صفاتند ، و هرکس از طریق قلب و عقل و عمل به آن بزرگواران پیوست بى شک توفیق راه یافتن به مقام قرب و بساط انس را پیدا مى کند و به تماشاى جمال یار حقیقى موفق مى گردد و به آن هیبتى که باید همیشه یا به وقت عبادت در دل پیدا کند مى رسد ، در آن صورت حق عبادت به طور عام و حق مسجد به طور خاص ادا خواهد شد .
و چون حق عبادت و جایگاه عبادت ادا شود منظور نظر مولا گردى ، و عشق جناب او هر لحظه در دلت فزونى گیرد و به زبان حال در پیشگاه آن صاحب جلال به طور دائم چنین گوئى :
جز هواى تو به سر نیست هواى دگرم***تا خبردار شدم از تو ، زخود بى خبرم
جان که در روز وصالت نسپردم دانم***نفزاید شب هجران تو جز درد سرم
نفسى بیش نماندست اگر مى آئى***زودتر آى که در دادن جان منتظرم
تو به بر آى که سروم ندهد بارورى***با فروغ رخ تو جلوه ندارد قمرم
گر بمیرم زخمارى به دو چشمت سوگند***بى تماشاى رخت باده گلگون نخورم
روى بنماى که نازى زگلستان نکشم***چشم بگشاى که تا منتى از مى نبرم
همه بینند که چون لاله به کف دارم جام***غافلند از دل پر خون وز داغ جگرم
چون به آن مقام رسى ، کمال رضایت از مولا و حبیبت به تو دست دهد ، و آنجا را از عدل و فضل بى نهایت بینى ، و اختیار کامل را از صاحب و محبوبت دانى که با تو از روى فضل رفتار کند به این معنى که از روى معدلت فراخور عمل تو با تو معامله کرده به تو ثواب دهد ، در هر صورت به فضل یا به عدل تسلیم او خواهى بود ، و بر دلت از جناب او چیزى که تو را از آن مقام دور کند نخواهد گذشت .
در آن مقام که مقام تحیر و کمال دل دادگى است ، جز وصل جانان چیزى براى تو مطرح نخواد بود ، و چیزى هم جز فضل و کرامت و عنایت و لطف نسبت به تو براى او مطرح نخواهد بود !!
آنجاست که تمام وجودت یک پارچه فریاد مى زند :
یار برداشت زرخ پرده براى دل من***برد از من دل و بنشست بجاى دل من
نتوان گفت زمین است وسما خلوت دوست***خلوت سلطنت اوست سراى دل من
دل من بارگه سلطنت فقر و فناست***آسمان است و زمین است گداى دل من
عشق با آن که هواى من و آب من ازوست***تربیت یافته از آب و هواى دل من
پنجه حسن که معمار بناى ابدى است***کرد از آب و گل عشق بناى دل من
اى که از غرب افق مى طلبى کرد اشراِ***آفتاب ازل از شرِ سماى دل من
دل من کشتى نوحست به دریاى فنا***ناخداى دل کشتى است خداى دل من
من که اینگونه نحیف هستم وبیمار وضعیف***حق غذاى دل من گشت و دواى دل من
به رخ زرد من آن نرگس بیمار گشود***یار بگشود در دار شفاى دل من
فَإِنْ عَطَفَ عَلَیْکَ بِرَحْمَتِهِ وَفَضْلِهِ قَبِلَ مِنْکَ یَسیرَ الطّاعَةِ وَأَجْزَلَ لَکَ عَلَیْها ثَواباً کَثیراً ، وَإِنْ طالَبَکَ بِاسْتِحْقاقِهِ الصِّدَِْ وَالإِخْلاصَ عَدْلا بِکَ حَجَبَکَ وَرَدَّ طاعَتَکَ وَإِنْ کَثُرَتْ وَهُوَ فَعّالٌ لِما یُریدُ .
امام ششم (علیه السلام) مى فرماید : اگر خداوند با تو با رحمت و فضلش رفتار کند بدون شک طاعت کم و قلیل را از تو قبول کرده و در مقابلش ثواب زیاد به تو عنایت خواهد کرد .
و اگر خداوند عالم فراخور عظمت و بزرگى خودش از تو درستى افعال و اعمال و صدِ بخواهد ، و در این زمینه با تو با عدلش معامله کند ، به او راه پیدا نخواهى کرد و طاعت و عبادت تو مردود خواهد شد اگرچه بسیار زیاد باشد که آن حضرت هرچه بخواهد انجام خواهد داد .

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( سه شنبه 86/10/4 :: ساعت 3:35 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

مرنجان و مرنج
عزاداری از سنت های پیامبر اکرم (ص) است
سعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلام
سبک زندگی قرآنی امام حسین (علیه السلام)
یاران امام حسین (ع) الگوی یاران امام مهدی (عج)
آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟
ارزش اشک و عزا بر مصائب اهل بیت علیهم السلام
پیوستگان و رهاکنندگان امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام در آیینه زیارت
پیروان مسیح بر قوم یهود تا روز قیامت برترند!
نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین «علیه السلام»
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 215
>> بازدید دیروز: 250
>> مجموع بازدیدها: 1375190
» درباره من

بشنو این نی چون حکایت می کند

» فهرست موضوعی یادداشت ها
دینی و مذهبی[871] . عشق[360] . آشنایی با عرفا[116] . جدایی از فرهنگ[114] . موسیقی[66] . داستانک[2] . موعود . واژگان کلیدی: بیت المال . صحابی . عدالت . جزیه . جنایات جنگ . حقوق بشردوستانه . حکومت . خراج . علی علیه‏السلام . لبنان . مالیات . مصرف . مقاله . منّ و فداء . ادیان . اسرای جنگی . اعلان جنگ . انصاری . ایران . تقریب مذاهب . جابر .
» آرشیو مطالب
نوشته های شهریور85
نوشته های مهر 85
نوشته زمستان85
نوشته های بهار 86
نوشته های تابستان 86
نوشته های پاییز 86
نوشته های زمستان 86
نوشته های بهار87
نوشته های تابستان 87
نوشته های پاییز 87
نوشته های زمستان87
نوشته های بهار88
نوشته های پاییز88
متفرقه
نوشته های بهار89
نوشته های تابستان 89
مرداد 1389
نوشته های شهریور 89
نوشته های مهر 89
آبان 89
آذر 89
نوشته های دی 89
نوشته های بهمن 89
نوشته های اسفند 89
نوشته های اردیبهشت 90
نوشته های خرداد90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد90
نوشته های شهریور90
نوشته های مهر 90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد 90
نوشته های مهر 90
نوشته های آبان 90
نوشته های آذر 90
نوشته های دی 90
نوشته های بهمن 90
نوشته های اسفند90
نوشته های فروردین 91
نوشته های اردیبهشت91
نوشته های خرداد91
نوشته های تیرماه 91
نوشته های مرداد ماه 91
نوشته های شهریور ماه91
نوشته های مهر91
نوشته های آبان 91
نوشته های آذرماه91
نوشته های دی ماه 91
نوشته های بهمن ماه91
نوشته های بهار92
نوشته های تیر92
نوشته های مرداد92
نوشته های شهریور92
نوشته های مهر92
نوشته های آبان92
نوشته های آذر92
نوشته های دی ماه92
نوشته های بهمن ماه92
نوشته های فروردین ماه 93
نوشته های اردیبهشت ماه 93
نوشته های خردادماه 93
نوشته های تیر ماه 93
نوشته های مرداد ماه 93
نوشته های شهریورماه93
نوشته های مهرماه 93
نوشته های آبان ماه 93
نوشته های آذرماه 93
نوشته های دیماه 93
نوشته های بهمن ماه 93
نوشته های اسفند ماه 93
نوشته های فروردین ماه 94
نوشته های اردیبهشت ماه94
نوشته های خرداد ماه 94
نوشته های تیرماه 94
نوشته های مرداد ماه 94
نوشته های شهریورماه94
نوشته های مهرماه94
نوشته های آبان ماه94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
پیام شهید -وبگاه شهید سید علی سعادت میرقدیم
کنج دل🩶
همراه با چهارده معصوم (علیهم السلام )ویاران-پارسی بلاگ
دانشجو
(( همیشه با تو ))
بر بلندای کوه بیل
گل رازقی
نقاشخونه
قعله
hamidsportcars
ir-software
آشفته حال
بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن
سرباز ولایت
مهندس محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
بهارانه
*تنهایی من*
بلوچستان
تیشرت و شلوارک لاغری
اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی
کشکول
قدم بر چشم
سه ثانیه سکوت
نگارستان خیال
گنجدونی
بهارانه
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
نگاهی نو به مشاوره
طب سنتی@
سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام
اکبر پایندان
Mystery
ermia............
پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ...
اسیرعشق
چشمـــه ســـار رحمــت
||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *||
کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب
جلال حاتمی - حسابداری و حسابرسی
بهانه
صراط مستقیم
تــپــش ِ یکــ رویا
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
سلحشوران
گیاه پزشکی 92
مقبلی جیرفتی
تنهایی افتاب
طراوت باران
تنهایی......!!!!!!
تنهای93
سارا احمدی
فروشگاه جهیزیه و لوازم آشپزخانه فدک1
.: شهر عشق :.
تا شقایق هست زندگی اجبار است .
ماتاآخرایستاده ایم
هدهد
گیسو کمند
.-~·*’?¨¯`·¸ دوازده امام طزرجان¸·`¯¨?’*·~-.
صحبت دل ودیده
دانلود فایل های فارسی
محقق دانشگاه
ارمغان تنهایی
* مالک *
******ali pishtaz******
فرشته پاک دل
شهیدباکری میاندوآب
محمدمبین احسانی نیا
کوثر ولایت
سرزمین رویا
دل نوشته
فرمانده آسمانی من
ایران
یاس دانلود
من.تو.خدا
محمدرضا جعفربگلو
سه قدم مانده به....
راز نوشته بی نشانه
یامهدی
#*ReZa GhOcCh AnN eJhAd*#(گوچـی جـــون )
امام خمینی(ره)وجوان امروز
فیلم و مردم
پیکو پیکس | منبع عکس
پلاک صفر
قـــ❤ــلـــــب هـــــای آبـــــی انــ❤ـــاری
اسیرعشق
دل پرخاطره
* عاشقانه ای برای تو *
farajbabaii
ارواحنا فداک یا زینب
مشکات نور الله
دار funny....
mystery
انجام پروژه های دانشجویی برای دانشجویان کنترل
گل یا پوچ؟2
پسران علوی - دختران فاطمی
تلخی روزگار....
اصلاحات
گل خشک
نت سرای الماس
دنیا
دل پر خاطره
عمو همه چی دان
هرکس منتظر است...
سلام محب برمحبان حسین (ع)
ادامس خسته من elahe
دهکده کوچک ما
love
تقدیم به کسی که باور نکرد دوستش دارم
گروه اینترنتی جرقه داتکو
مدوزیبایی
من،منم.من مثل هیچکس نیستم
Tarranome Ziba
پاتوق دختر و پسرای ایرونی
اسرا
راه زنده،راه عشق
وبلاگ رسمی محسن نصیری(هامون)(شاعر و نویسنده)
وب سایت شخصی یاسین گمرکی
حسام الدین شفیعیان
عکسهای سریال افسانه دونگ یی
ܓ✿ دنـیــــاﮮ مـــــــن
Hunter
حسام الدین شفیعیان
دهکده علم و فناوری
اسیرعشق
دختر باحال
*دلم برای چمران تنگ شده.*
♥تاریکی♡
به یادتم
باز باران با محرم
تنهایی ..............
دوستانه
هرچه می خواهد دل تنگم میذارم
زندگی
نیلوفر مرداب
فقط طنزوخنده
تینا!!!!
شیاطین سرخ
my love#me
سرزمین خنگا
احکام تقلید
•.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.•
فوتسال بخش جنت (جنت شهر )
حقیقت صراط
...دیگه حسی نمونده
زیر اسمان غربت
شهید علی محسنی وطن
سکوت(فریاد)
عاشقانه ها
خودمو خدا تنها
دانستنی های جالب
ermia............
حجاب ایرانی
عرفان وادب
دل خسته
عاشقانه های من ومحمد
هر چه میخواهد دله تنگت بگو . . .
sharareh atashin
mehrabani
khoshbakhti
______>>>>_____همیشگی هااا____»»»»»_____>>>>
دخترونه
قلبی خسته ازتپیدن
عشـ۩ـق یـ۩ـعنی یـ۩ـه پــ۩ـلاک......
تینا
مذهب عشق
مناجات با عشق
داستان زندگی من
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
عاشق فوتبال
کشکول
حاج آقا مسئلةٌ
صدا آشنا
کد بانوی ایرانی
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
« یا مهدی ادرکنی »
وبلاگ تخصصی کامپیوتر - شبکه - نرم افزار
::::: نـو ر و ز :::::
توکای شهر خاموش

.: اخـبـار فـنـاوری .:
Biology Home
شــــــــــــــهــــدای هــــــــــــــســـتــه ایـــــــــــــ
مثبت گرا
تک آندروید
امروز
دانستنی / سرگرمی / دانلود
°°FoReVEr••
مطلع الفجر
سنگر بندگی
تعصبی ام به نام علی .ع.
تنهایی.......
دلـــــــشــــــــکســـــته
عاشقانه
nilo
هر چی هر چی
vida
دلمه پیچ, دستگاه دلمه پیچ Dolmer
هسته گیر آلبالو
آرایشگری و زیبایی و بهداشت پوست
عکس های جالب و متحرک
مرکز استثنایی متوسطه حرفه ای تلاشگران بیرجند
دیجی بازار
نمونه سوالات متوسطه و پیش دانشگاهی و کارشناسی ارشد
bakhtiyari20
زنگ تفریح
گلچین اینترنتی
روستای اصفهانکلاته
پایه عکاسی مونوپاد و ریموت شاتر بلوتوث
سرور
عاطفانه
سلام
بخور زار
اشک شور
منتظران

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان





































































































» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب