دانشمند شهید مصرى در کتاب « الاسلام و مشکلات الحضاره » که تحت عنوان « فاجعه تمدن » ترجمه شده است مى نویسد :
« عوامل مهم و اساسى انحراف بشر ، و نابودى ویژگى هاى انسانى او ، و دچار آمدنش به انواع مشکلات را باید در مسائل زیر جستجو کرد :
1ـ جهل و غفلت
به رغم گسترش علوم مادى و صنایعى که بر اساس اصول فنى پیشرفته استوار است ، جهل ما نسبت به انسان فوق العاده مى باشد ، و به همین علت هنوز نتوانسته ایم از پیش خود ، نظامى که شامل همه جوانب زندگى انسان و متناسب با طبیعت و فطرت وى باشد ترسیم کنیم . بدون شک در آینده نیز از وضع چنین نظام متقن و بر اساس فطرت و طبیعت عاجز خواهیم بود .
البتّه نیاز به وضع چنین نظامى نداریم ; زیرا خالق انسان چنین نظام حکیمانه اى را تحت عنوان دین اسلام ، براى هدایت همه جانبه انسان وضع کرده است .
( إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللهِ الاِْسْلاَمُ )(2) .
« مسلماً دینِ [ واقعى که همه پیامبرانْ مُبلّغ آن بودند ] نزد خدا اسلام است » .
پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) مى فرماید :
اَلاِْسْلامُ یَعْلُوا وَلا یُعْلى عَلَیْهِ(3) .
« اسلام ( دین ) برتر است و هیچ ( دینى ) بر او برترى ندارد » .
2 ـ اشتباهات
اشتباهات در زندگى انسان ، با توجه به اطلاعات محدود و نادانى فوق العاده وى ، از آن وقت شروع شده است که راه خود را از راهى که پروردگار حکیم
و داناى به فطرت و طبیعت انسان به او نشان داده بود جدا کرد . راهى که جواب گوى همه نیازمندى هاى فطرى و واقعى انسان است . راهى که ویژگى هاى خاص وى را مى پروراند و به ثمر مى رساند . و بالاخره راهى که انسان براى مقام خلیفة اللهى آماده مى کند و استعدادهاى درونى او را بارور مى سازد .
3 ـ عدم تناسب تمدن مادى با انسان
کاخ تمدن مادى بر اساس نیازمندى هاى واقعى انسان ، بالا نرفته است و از این نظر به خصایص انسانى، ارزشى قائل نیست و انسان و همه چیزِ او را با معیارهاى ماشینى و حیوانى مى سنجد .
ظهور نتایج ناگوارى از تمدن مادى ، در میان ملت هایى که به آخرین درجه تمدن رسیده اند ، آثار و نتایج شومى که از عدم توجه به انسانیت انسان ، آغاز شده است ، و جامعه بشریت رادر پرتگاه سقوط و نابودى قرار داده نیز بر مشکلات افزوده است » .
آرى! اینها همه از نتایج حکومت شوم مکتب هاى مادیگرى بر انسان است . بدون شک ، جز بابرگشت انسان به راهى که از همه جهت موافق با فطرت و نیازمندى هاى اوست ، مشکلات انسان حل نخواهد شد و به خیر دنیا و خیر آخرت نخواهد رسید .
عقیده کارل
« کارل » که از دانشمندان بزرگ این قرن است ، در کتاب « انسان موجود ناشناخته » عقیده دارد :
علم انسان درباره انسان بسیار ناچیز ، و تقریباً مساوى با صفر است .
با این عقل محدود و دانش بسیار ناچیز ، چگونه انسان مى تواند پایه گذار مکتبى باشد که در آن مکتب ، بُعْد روحى و مادى انسان ، آنچنان که شایسته اوست ، رشد کند و به تمام نیازمندى هاى روحى و جسمى او پاسخ گوید .