از آیات قرآن مجید و روایات با ارزش و معارف حقه اسلامیه استفاده مى شود که مسأله رفاقت و همنشینى ، و معاشرت و دوستى و آثارش در زندگى ، مسأله اى است که انسان در برابر آن تکلیفش سنگین و مسؤولیتش عظیم است .
انسان اگر رفیق و دوستى را انتخاب کند که سبک مغز و پست باشد و جز به شکم و شهوت اهتمام نورزد و نسبت به خدا و قیامت و دین و دیندارى و اخلاق و عمل صالح در غفلت و بى خبرى دست و پا بزند و از دوستى و معاشرتش با انسان هدفى جز امور مادى و لذّت برى و خوش گذرانى نداشته باشد ، بى تردید با دست خود و با انتخاب خویش تیشه به ریشه خود زده ، بناى دنیا و آخرتش را در معرض خرابى قرار داده ، خدا را از خود ناراضى نموده ، به سعادت و خوشبختى اش پشت و پا زده ، مسؤولیت و تکلیف الهى و انسانى خود را که در این زمینه بس بزرگ و با عظمت است نادیده گرفته و نهایتاً براى خود در قیامت محاکمه سختى را تدارک دیده است .
از سفارش هاى بسیار مهم حضرت حق و همه پیامبران و امامان و اولیاء خدا (علیهم السلام) و نیکان و اخیار و دلسوزان این است که : « از معاشر ناباب احتراز کنید » .
همنشینى با معاشر ناجنس از هر زهرى کشنده تر و از هر خطرى خطرناک تر و از هر کار زشتى زشت تر است زیرا معاشر ناباب دین و ایمان و اعتبار و آبروى انسان را بر باد مى دهد ، و آدمى را از فیوضات و عنایات حضرت حق محروم مى کند .
تا توانى مى گریز از یار بد*** یار بد بدتر بود از مار بد
مار بد تنها تو را بر جان زند *** یار بد بر جان و بر ایمان زند
راستى ، چه انسانى خطرناک تر و زیانبارتر از رفیقى که وارد زندگى انسان شود و انسان را از خداى مهربان جدا کند و سراپاى فضاى حیات آدمى را آلوده نماید و ریشه انسانیت انسان را بخشکاند و گُل وجود انسان را تبدیل به خار کند و خانه آباد شخصیت آدمى را چون ویرانه اى پر از مار و مور رذائل اخلاقى نماید و انسان را مورد نفرت حق و در معرض بى مهرى خانواده اش و دیگران قرار دهد ! !
این چهره هاى ناباب و غولان رهزن و دیوان مفسد ، با کلام و قلم و اطوار و منش خود ، انسان را به آتش دوزخ و چاه ویل و عذاب ابد دعوت مى کنند و باید گفت : واى بر کسانى که دعوت این سبک مغزان و سفیهان دیوانه و حیوانات آدم نما را مى پذیرند و داغ ننگ بردگى اینان را بر پیشانى زندگى مى زنند ،
. . . أُولئِکَ یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ . . . (1)
. . . اینان که مشرکند ، نه تنها مردم ، بلکه بى رحمانه زن و فرزند خود را به سوى آتش مى خوانند . . .
معاشر ناباب که به قول قرآن کریم شیطانى خطرناک و راهزنى خسارت زننده است و پس از نابود کردن ارزش هاى انسان از انسان چشم مى پوشد و او را در وادى هلاکت وامى گذارد و به فرموده امیرالمؤمنین على (علیه السلام) دیوى انسان نماست که چهره اش چهره انسان و قلبش قلب حیوان است اگر از طریق معاشرت و رفاقت در زندگى انسان وارد شود و مهار امور آدمى را به دست بگیرد ، دنیا و آخرت انسان را به باد مى دهد و باعث مى شود که همه درهاى رحمت حق به روى انسان بسته شود و روزنه هاى خشم و عذاب به روى آدمى باز گردد .
این نکته را نباید فراموش کرد که ورود معاشر ناجنس به فضاى زندگى معلول خواسته خود انسان و پذیرش بى چون و چراى اوست و انسان نمى تواند خود را در این زمینه مسلوب الاختیار قلمداد کند و همه تقصیر و جرم و جنایت را به عهده همنشین ناپاک اندازد . تنها کارى که معاشر آلوده مى کند ، دعوت به زشتى و بدى و گناه و معصیت است و این انسان است که با اراده و عقلى که دارد و با توجه به موج هدایت خدا که از درون و برون به انسان مى رسد باید دعوت این قاتل شخصیت و غول خطرناک و دیو سیاه باطن را با تمام وجود برگرداند و از پذیرشش امتناع ورزد و از قبولش سرپیچى نماید که خیر دنیا و آخرت و سعادت امروز و فردا در طاعت خدا و سرپیچى از چهره هاى ضد خدا و به ویژه معاشر ناباب است .
معاشر ناباب موجودى است که حاکم وجودش به جاى عقل ، جهل و به جاى قلب ، شهوت و به جاى حق ، هواى نفس است و هدفى جز عارى کردن انسان از حقایق و نابودى دنیا و آخرت و ریشه کن کردن ارزش ها و به پوچى رساندن او ندارد .
نشانه هاى دشمنىِ دوست نما
در هر دوره اى و در هر عصرى شیطان صفتانى خطرناک هستند که افراد به ویژه جوانان را جذب نموده و با آنان طرح دوستى و رفاقت مى اندازند تا از مال و منال آنان به ناحق استفاده کنند و ارزش هاى انسانى شان را به غارت برند .
اینان با چهره اى خوش نما و لبخندهایى جذاب و سخنانى شیرین و دام هایى نامرئى و خدعه و فریب کارى ماهرانه و پشت هم اندازى عجیب و غریب ، خود را به انسان مى نمایانند و با این ترفندها به انسان دست دوستى و رفاقت مى دهند و هنگامى که آدمى را اسیر محبت مکارانه خود کردند ، وسوسه هاى خود را شروع نموده ، به تدریج و در مدتى طولانى انسان را از خدا و حق و حقیقت و عبادت و خدمت و سلامت نفس و کرامت و شرافت و آغوش گرم خانواده و مجالس مفید و دنبال کردن دانش و ... جدا مى سازند و آهسته آهسته انسان را بدون اینکه توجه عمیق داشته باشد به اسارت شهوات و امیال و غرائز خود درمى آورند و او را عمله و خادم خیانت ها و جنایت هاى خود مى کنند و به خرمن خوبى ها و ارزش هاى انسان آتش مى اندازند و کارى مى کنند که روز پشیمانى ، فرصت ها از دست رفته و اسباب نجات نابود شده باشد .
شناخت این دشمنان خطرناک دوست نما با توجه به این اوصاف ، کار دشوارى نیست .
هنگامى که کسى را دیدید و یافتید که زمزمه جدا شدن از حق از او شنیده مى شود و درک کردید که مى خواهد از شما به عنوان ابزارى براى امیال خودش سوء استفاده کند و قطع رابطه با خوبى ها و ارزش ها را به شما پیشنهاد مى نماید و خوبان جامعه را در نظر شما کوچک و ناپاکان را در نظر شما بزرگ جلوه مى دهد ، بدانید که دیو صفتى سفاک و شیطان مسلکى بى باک با خدعه و حیله و مکر و فریب ، خود را به شما دوست و رفیق مى نمایاند ، در این حال بر شماست که هرگز با او طرح دوستى نریزید و باب رفاقت باز نکنید و زمینه معاشرت فراهم نیاورید و در این زمینه از داستان اسفناک و عبرت آموز عقبة بن ابى معیط ـ که در آیات 27 تا 29 سوره فرقان به آن اشارت شده است ـ پند گرفته ، خود را از چنگال آن گرگ بى رحم برهانید .