»» پرتوى از سیره و سیماى محمّد(صلى الله علیه وآله وسلم)3
تلاش براى تحقّق انسانیّت
وجود رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) براى همه مردم مایه رحمت بود و هیچ کس را به سبب رنگ و جنس از شمول آن مستثنى نمىکرد.
همه مردم نزد او روزى خورِ خداوند بودند.
آن حضرت به این رهنمودها دعوت مىکرد:1 ـ رشد و اعتلاى انسانیّت، مىفرمود: «همه مردم از آدم هستند و آدم نیز از خاک است.»2 ـ صلح و سلامتى قبل از جنگ،3 ـ گذشت و بخشش قبل از مجازات،4 ـ آسان گیرى و گذشت قبل از مجازات.
از این رو، مشاهده مىکنیم که جنگهاى او همگى براى اهداف والاى انسانى بوده و به منظور تحقّق انسانیّت انجام مىشده است.
آن حضرت به نیکى، و احسان به مردم و دوستى و مدارا با آنان فرمان مىداد.
او نمونه هاى کامل از رحمت را در فتح مکّه نشان داد که با وجود پیروزى بر دشمنان با ایشان برخوردى نیکو کرد، با توجّه به این که مىتوانست از همه آنان انتقام گیرد، ولى آنان را بخشید و فرمود: بروید شما آزاد هستید! در جنگ «ذات الرّقاع» به «غوث بن الحارث» که براى قتل آن حضرت مىکوشید، دست یافت، ولى از او گذشت و او را آزاد کرد.
پیامبر با اسیران با مدارا و رحمت برخورد مىکرد، بر بسیارى از آنان منّت مىگذاشت و آزادشان مىساخت و لشکریان را به آنان سفارش مىکرد.
از جمله در یکى از جنگها، با دست خود، دست اسیرى را - که صداى ناله او را شنید ـ باز کرد.
اخلاق فرماندهى
رسول اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) به اخلاقى آراسته بود که خداوند او را چنین مىستاید: «وَ إِنَّکَ لَعَلى خُلُق عَظیم».
موصوف بودن به این اخلاق، از او یک فرمانده موفّق ساخته بود که مىتوانست او را به مقصود رسانده و در بسیارى از جنگها پیروزى را براى او به ارمغان آورد.
آن حضرت به تمامى مردم مهربان بود و در همه شرایط با لشکریان و مردم خود مدارا مىکرد، راستگویى امین، وفادار به عهد و پیمان خود بود، هنگام غضب خشم خود را فرو مىبرد و هنگام قدرت از مجازات چشم پوشیده و مىگذشت.
او بین مردم «صلح و دوستى» برقرار مىساخت و از آنان کینه، دشمنى و فتنه را دور مىکرد و هر کسى را در جایگاه خود قرار مىداد.
برجسته ترین صفات عقلى آن حضرت عبارت بود از: تدبیر، تفکّر و دور اندیشى.
این صفات در عملکردهاى او نمایان است.
با تفکّر و اندیشه در مورد وضع قوم او مىتوان فهمید که رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) عاقلترین مردم جهان بوده است; زیرا قومى را به رغم خشونت و تندى اخلاق و فخرفروشى و سخت خویىاى که داشتند، چنان تربیت و رهبرى کرد که، با همه این اوصاف، از حامیان جدّى او گشتند و همراه با او پرچم اسلام را برافراشتند و به جهاد برخاستند.
رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم)، روشهاى جدیدى را در جنگ، حکومت، مدیریت، سیاست، اقتصاد و مسائل اجتماعى به وجود آورد.
در جنگ احزاب به کندن خندق پرداخت، در غزوه حدیبیّه با قریش مذاکره کرد و با انعقاد پیمانى به نتایج عملى آن، که بعدها نمایان شد، دست یافت و به همین گونه در هر میدان جنگى به ابتکارى جدید دست مىزد که او را در پیروزى بر دشمن یارى مىکرد و آنان را از اقدامات و تاکتیکهاى خود در بُهت و سرگردانى فرو مىبرد.
رسول اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) موفّق گردید حاکمیّتى از هر جهت با شکوه و محترم برپا دارد تا همه مردم از زعامت و رهبرى او بهرهمند گشته و به اوامر او، پس از رهایى از طاعت رهبران مختلف، گردن نهند.
دعوت رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) به اسلام، مبتنى بر صلح و سلامت بود و جنگ را جز هنگامى که قساوت دشمن و سختگیرى آنان بر مسلمانان زیاد شد، مورد توجّه قرار نمىداد.
در حقیقت، براى دفعِ زور، به زور متوسّل مىشد.
از این رو، جنگهاى او از آغاز بر اساسى ثابت و استوار قرار داشت که لشکر اسلامى از آن غفلت نمىکرد، از جمله: دعوت مردم به دین جدید، انعقاد پیمان صلح و پرداخت جزیه یا فتح سرزمین آنان، و نبرد با کسانى که با او دشمنى کنند.
نظافت
رسول اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) به پاکیزگى علاقه فراوان داشت و در نظافت بدن و لباس بى نظیر بود.
علاوه بر آداب وضو، اغلب روزها خود را شستشو مىداد و این هر دو را از عبادات مىدانست.
موى سرش را با برگ سدر مىشست و شانه مىکرد و خود را با مشک و عنبر خوشبو مىنمود.
روزانه چند بار، مخصوصاً شبها پیش از خواب و پس از بیدارى، دندانهایش را با دقّت مسواک مىکرد.
جامه سفیدش که تا نصف ساقهایش را مىپوشانید همیشه تمیز بود.
پیش از صرف غذا و بعد از آن دست و دهانش را مىشست و از خوردن سبزى هاى بد بو پرهیز مىنمود.
شانه عاج و سرمه دان و قیچى و آینه و مسواک، جزء اسباب مسافرتش بود.
خانه اش با همه سادگى و بى تجمّلى همیشه پاکیزه بود.
تأکید مىنمود که زباله ها را به هنگام روز بیرون ببرند و تا شب به جاى خود نمانَد.
نظافت تن و اندامش با قُدسِ طهارتِ روحش هماهنگى داشت و به یاران و پیروان خود تأکید مىنمود که سر و صورت و جامه و خانه هایشان را تمیز نگهدارند و وادارشان مىکرد خود را، به ویژه در روزهاى جمعه، شستشو داده و معطّر سازند که بوى بد از آنها استشمام نشود و آن گاه در نماز جمعه حضور یابند.
آداب معاشرت
در میان جمع، بشّاش و گشاده رو و در تنهایى، سیمایى محزون و متفکّر داشت.
هرگز به روى کسى خیره نگاه نمىکرد و بیشتر اوقات چشمهایش را به زمین مىدوخت.
اغلب دو زانو مىنشست و پاى خود را جلوى هیچ کس دراز نمىکرد.
در سلام کردن به همه، حتّى بردگان و کودکان، پیشدستى مىکرد و هر گاه به مجلسى وارد مىشد نزدیکترین جاى را اختیار مىنمود.
اجازه نمىداد کسى جلوى پایش بایستد و یا جا برایش خالى کند.
سخن همنشین خود را قطع نمىکرد و با او طورى رفتار مىکرد که تصوّر مىشد هیچ کس نزد رسول خدا از او گرامىتر نیست.
بیش ا ز حدِّ لزوم سخن نمىگفت، آرام و شمرده سخن مىگفت و هیچ گاه زبانش را به دشنام و ناسزا آلوده نمىساخت.
در حیا و شرمِ حضور، بى مانند بود.
هر گاه از رفتار کسى آزرده مىگشت ناراحتى در سیمایش نمایان مىشد، ولى کلمه گِله و اعتراض بر زبان نمىآورد.
از بیماران عیادت مىنمود و در تشییع جنازه حضور مىیافت.
جز در مقام داد خواهى، اجازه نمىداد کسى در حضور او علیه دیگرى سخن بگوید و یا به کسى دشنام بدهد و یا بدگویى نماید.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( چهارشنبه 86/10/12 :: ساعت 4:42 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ
مرنجان و مرنجعزاداری از سنت های پیامبر اکرم (ص) استسعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلامسبک زندگی قرآنی امام حسین (علیه السلام)یاران امام حسین (ع) الگوی یاران امام مهدی (عج)آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟ارزش اشک و عزا بر مصائب اهل بیت علیهم السلامپیوستگان و رهاکنندگان امام حسین علیه السلامامام حسین علیه السلام در آیینه زیارتپیروان مسیح بر قوم یهود تا روز قیامت برترند!نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین «علیه السلام»[عناوین آرشیوشده]