»» تجربهی موفق یک حزب
پیشگفتار
این نوشته بر آن است تا نشان دهد که برخلاف ادعای کسانی که مردم ایران را فاقد روحیهی جمعگرایی و درنتیجه دور از تحزب و فعالیت سیاسی معرفی میکنند، درصورتیکه حزبی با برنامهی مردمی و اساسنامهی اصولی حضور بیابد، نهتنها مخاطبان جدی و علاقهمند مییابد، که با استقبالِ پرشور تودههایی مواجه میشود که خواستههایشان را در برنامهی آن حزب مشاهدهمیکنند. دلیل این مدعا شرح مختصری است از فعالیت "حزب توده ایران" در دورانی که فضایی نسبتاً باز برای حضور احزاب وجود داشت. بدون آشنایی دقیق با تاریخ فعالیت حزب تودهی ایران شناخت تاریخ معاصر ایران ناقص خواهد بود و درعینحال، بدون آشنایی با زیر و بمها و سایه-روشنهای تاریخ سدهی اخیر به ویژه بعد از شهریور 1320، داوری دربارهی حزب تودهی ایران به حقیقت نزدیک نخواهد شد. این درهمتنیدگی و تأثیر دوجانبه، خود گواه آن است که حزب، محصول طبیعیِ این آبو خاک و برخاسته از عمقِ خواست و نیاز نیروهای اجتماعیِ تاریخساز و پاسخدهنده به ضرورتهای این حرکت میهنی در عصر نو است.
بهندرت اقدام مترقی و انقلابی و حتی بهندرت اندیشه و بارقهی روشنگر و راهگشایی را میتوان سراغکرد که این حزب در آن نقش پیشتاز را ایفا نکرده باشد. این دعوی سترگی است، اما گزافه نیست. حضور آن در عرصههای مختلف اجتماعی توأم با یک برنامهی همهجانبه و برتابندهی نیازهای رشد موزون اجتماعی و متناسب با سطح پیشرفت جامعه از یکسو و صف طویل جانباختگان، شکنجهدیدگان و قهرمانان بهنام و گمنامش از دیگرسو، گواه این دعا است.
حزب با اتکا به منافع تودههای زحمتکش، میهنپرستی را با همبستگی بینالمللی برادرانه با نیروهای مترقی و ضد استعمار در مقیاس جهانی بههم آمیخت و راز ماندگاری و بقای آن را نیز در مهیبترین مهلکهها و گردبادهای سیاسی در همین خصایص باید جست.
تأسیس حزب در تاریخ معاصر میهن ما حزبها و سازمانهای سیاسی متعددی ظهورکردند، اما عمر بسیاری از آنان دیری نپایید؛ زیرا در میان مردم ریشهنداشتند. تاریخی که با تحزب آغاز میشود، تاریخی است که با سرشت و سرنوشت جنبش کارگری ایران عجین است. جنبش کارگری ایران حدود یک قرن تاریخ پرفراز و نشیب را پشتسر دارد. مراکز غیبی سوسیالــدموکراسی در تلاطمهای تقدیرآفرینِ مشروطه، نقش سازمانده و الهامگر را برعهده گرفتند و در پیروزیهای انقلاب جای پای خونین و خردمند خویش را در سنگلاخ و مهلکهها باقیگذاشتند. حزب کمونیست ایران که از درون سوسیال-دموکراسی بیرون آمد، سنن آن را ادامه داد و در مبارزه با ارتجاع و استثمار و پرورش کادرهای انقلابی کوششهای شایان و آفرینندهای کرد. حزب تودهی ایران با رسالت دنبالکردن کار آنان، در شرایطی کار خود را آغازکرد که بازماندگان سازمانهای انقلابی پیشین، از زندان و تبعید بازگشته بودند. این نیروها در هوای تازهای که مولود فروپاشی استبداد رضاشاهی بود، گرد آمدند و بر شالودهی آزمونهای گذشته و تجربهی جنبشهای انقلابی جهان، سازمان سیاسی طبقهی کارگر ایران را از نو پی ریختند. کودکی که در مهرماه 1320 پا به میدان نهاد، به استقبال گردبادهای سهمگین سیاسی رفت.
عرصههای عمومی فعالیتهای حزب 1) حزب برای نخستینبار مسألهی مبارزهبا امپریالیسم و استعمار نو و کهنه را بهمعنای وسیع، دقیق و علمی آن در کشور مطرحکرد و تودههای مردم را به مبارزه با آن سوق داد. حزب همزمان با پیدایش خود، با فاشیسم که در آنزمان آزادی و استقلال ملتهای جهان را دستخوش تهدید مرگبار کرده بود و در ایران شبکهی وسیع عوامفریبی و خرابکاری خود را توسعه داده بود، وارد مبارزه شد و توانست چهرهی ددمنش آن را به مردم بشناساند و عُمال آن را در ایران منفردکند.
انتشار صدها کتاب در زمینهی توضیح و افشای ماهیت اقتصادی، سیاسی امپریالیسم و عملکرد آن در کشورهای مختلف و نیز هزاران مقاله در زمینهی افشای عملکرد و دسایس گوناگون امپریالیستهای انگلیس و آمریکا در شرایط مشخص روز، حزب را با کین بیپایان امپریالیسم که در کشور ما دارای ریشههای عمیقی در قشرهای حاکم و دارای عُمال رنگارنگ و فراوان در شبکههای وسیع جاسوسی بودند، روبهرو کرد.
2) حزب بهمحض تأسیس خود، مبارزه با عمال رضاشاه را یکی از شعارهای خویش قرار داد و بعدها با تمام قوا کوشید تا از تجدید دیکتاتوری در کشور جلوگیریکند. فهرست آثار منتشرشدهی حزب در زمینهی تاریخ معاصر و افشای رجال سیاسی دوران پهلوی و قاجار خود گویا است. همین مبارزهی پیگیر، کینهی سوزان دربار و سلطنت مطلقه را برانگیخت. ارتجاع ایران بارها سرکوب حزب را مقدمهی سرکوب جنبش استقلالطلبی و آزادیخواهی ایران شمرده است و درواقع تاختوتاز علیه حزب، چه پس از بهمن 27 و چه پس از مرداد 32 مقدمهی تاختوتاز علیه دیگر سازمانهای ملی و مترقی بود.
3) حزب از همان بدو تأسیس خود، شعار اتحاد نیروهای ملی و مترقی را سرلوحهی کار خود قرار داد و در این راه نیز اقدامات مؤثری بهعمل آورد. پیدایش "جبههی آزادی" و اقدامات فراکسیون حزب در مجلس چهاردهم برای همکاری با عناصر مترقی در مقابله با توطئههای سیدضیاء و دکتر میلسپو، دولتهای صدر، حکیمی و غیره، تشکیل "جبههی مؤتلف احزاب آزادیخواه"، "جبههی مطبوعات ضد دیکتاتوری" از جملهی این اقدامات است. حزب در حادثهی 30 تیر 1330 با تمام قوا برای سقوط حکومت خائن قوام و بازگشت مجدد دکتر مصدق به قدرت همراه دیگر نیروهای ملی مبارزه کرده است. در دوران پس از 30 تیر و سپس در سالهای اختناق که رژیم کودتا در ایران مسلط بود- پیش و پس از انقلاب شکوهمند بهمن 57- با تمام قدرت برای نیل به اتحاد تمام نیروهای ملی و دموکراتیک که مهمترین ضامن پیروزی جنبش است، کوشید. تردیدی نیست که در برخی موارد سیاست حزب از یکرشته خطاهای سکتاریستی و از جمله در مرحلهای از جنبش ملیشدن صنعت نفت مصون نماند، ولی آنچه شاخص این سیاست است، کوشش پیگیر حزب در دستیابی به اتحاد نیروها برای رسیدن به هدفهای مشترک است.
4) حضور گسترده در مبارزهبرای ملیکردن صنعت نفت و اِعمال حق حاکمیت ملی، حمایت از دولت ملی دکتر مصدق و مبارزه با دسایس امپریالیستها و مزدوران داخلی آنان و لغو هرگونه امتیاز سیاسی و اقتصادی از طریقِ بسیج سازمانهای دموکراتیک و تودهای و بهویژه سندیکاهای کارگری از دیگر عرصههای فعالیت حزب بهشمار میرود. متأسفانه، گاه این نقش عظیم و قاطع کارگران در مبارزهبرای ملیکردن صنعت نفت نادیده گرفته شده یا به سایه رانده میشود.
5) حزب به وسیعترین تلاش برای متشکلکردن کارگران ایران دستزد. اعضای حزب در پیدایش سازمانهای معتبر کارگری و سندیکایی مانند شواری متحدهی کارگران و زحمتکشان و شواری مؤتلفهی مرکزی کارگران که دهها و صدهاهزار کارگر در رستههای مختلف را در سندیکاها متحد کرده بودند، نقش مهمی ایفا کردند. این سازمانهای کارگری برای اثبات شخصیت و موجودیت طبقهی کارگر ایران و دفاع از حقوق بنیادین آن، مبارزهی وسیع و دامنهداری کردهاند و به کامیابیهایی رسیدهاند که خود تاریخ افتخارآمیزی دارد. تلاش حزب و شواری متحدهی مرکزی باعث تدوین لایحهای در سال 1323 شد که در آن هشت ساعت کار روزانه، دو هفته مرخصی با حقوق در سال، شش هفته مرخصی با حقوق برای زنان کارگرِ باردار، منع استفاده از کار کودکان کمتر از 12 سال و تأمین بیمههای اجتماعی پیشبینی شده بود. این تلاشها همچنین، به تصویب قانونکار در سال 1325 منجر شد که علاوه بر مزایای فوق و دیگر مزایا، روز اول ماه مه را بهعنوان روز همبستگی بینالمللی زحمتکشان و روز تعطیلی با مزد بهرسمیت شناخت. فراموش نبایدکرد که واژهی "کارگر" در برابر واژههای تحقیرآمیز "فعله" و "مزدور" را نخستینبار حزب بهکار برد و متداولکرد.
6) حزب در مبارزهی دهقانان با فئودالیسم و «بزرگ زمینداری» به تحقق یک برنامهی ارضی مترقی برای تقسیم بلاعوضزمین بین دهقانان کمزمین و بیزمین کوشید و در راه متشکلکردن دهقانان فعالیت وسیعی آغازکرد که موفقیتهای بسیاری نیز به دنبال داشت. دههزار روستایی در اتحادیههای دهقانی متشکل شدند و توانستند دهقان ایرانی را از خواب دیرینه بیدارکرده و او را از تسلیم به سرنوشت رقتبار جور و ستم ارباب و ژاندارم و هیأتحاکمه بازدارند و بهسوی نبرد مطالباتی و اجتماعی سوق دهند. نمونهی برجستهی کار سازمانیِ دوران علنی (1327-1320) تشکیل "اتحادیهی دهقانان وابسته به حزب تودهی ایران" و پس از "غیرقانونی"شدن حزب، تشکیل سازمان علنی "انجمن کمک به دهقانان ایران" بود. انتشار صدها کتاب و هزاران مقاله در زمینهی جامعهشناسی روستا و مشکلات دهقانان کشور از جمله اقدامات درخشان حزب بهشمار میرود.
7) از آنجا که بدنهی ارتش شاهنشاهی ریشه در اقشار محروم جامعه داشت، حزب از همان ابتدا کار آگاهگرانه در میان این نیروها را طرف توجه قرار داد و برای نخستینبار در تاریخ به متشکلکردن عناصر ملی در درون ارتش دست یازید. سازمان نظامی حزب، متشکل از افسران آگاه با گرایشهای عمیق ملی و مردمی و برخاسته از میان تودههای مردم، در میان سازمانهای نظامی انقلابی در کشورهای سرمایهداری کمنظیر بود. این سازمان از میان خود قهرمانان بهنام و اندیشمندان، نویسندگان و مترجمان بزرگی را عرضهکرد که خود صفحههای تابناکی در تاریخ مبارزات مردم بهشمار میرود.
8) حزب به وسیعترین فعالیت سازمانی و تبلیغی در میان قشرهای گوناگون زنان، اعم از کارگر، دهقان و روشنفکر دست زد و برای نخستینبار در مجلس چهاردهم طرح انتخابکردن و انتخابشدن زنان ایرانی را عرضه داشت. موفقیت حزب در ایجاد یک نهضت بزرگ در میان زنان برای احقاق حقوق خود قابل ملاحظه است. فعالیتهای سیاسی، تظاهراتی، مطبوعاتی و اجتماعی زنان که بهوسیلهی حزب رهبری میشد، این بخش عظیم جامعهی ایران را به جادهی بیداری، تلاش و تکاپو رهنمونکرد. در تیرماه 1322 تشکیلات زنان برنامهی خود را با شعار مبارزه علیه فاشیسم، مبارزه با استعمار، مبارزه برای صلح، حقوق مساوی با مردان و دستمُزد مساوی در برابر کار مساوی آغازکرد. در همین دوران در جنب شورای متحدهی مرکزی، اتحادیهای بهنام "اتحادیهی زنان زحمتکش" نیز تشکیل شده بود که در سال 1325 به تشکیلات زنان پیوست. در سال 1325 تشکیلات زنان به عضویت فدراسیون جهانی زنان که مدافع حقوق همهی زنان در دنیا بود، درآمد و از آن پس تشکیلات دموکراتیک زنان نامیده شد. در سال 1327 این تشکیلات غیرقانونی اعلام شد. اما در سال 1329 هیأت اجرایی این تشکیلات یک روزنامهی علنی به نام "جهان تابان" منتشرکرد.
در 30 اردیبهشت هیأت تحریریهی این مجله بهدنبال ارسال دعوتنامه برای عدهای از زنان مترقی در کنفرانس بزرگی در محل سالن تأتر سعدی تهران، تأسیس سازمان زنان ایران را اعلامکرد. این سازمان در شهرستانهای مختلف شعبهی خود را دایرکرد و روزنامهی "جهان زنان" را با شعار "زنان ایران برای بهدست آوردن حقوق خود متحد شوید" منتشر نمود. تشکیلات دموکراتیک زنان "شورای مادران" را برای مبارزات محلی و موضعی زنان در محلهها پی ریخت. این شورا برای رسیدگی به خواستهای خانوادهها در محل و از جمله تأمین مدرسه، درخواست آسفالت خیابان، تأمین برق و دیگر امکانات شهری فعالیت میکرد.
9) یکی دیگر از کارهای برجستهی حزب، کار در میان جوانان بود؛ حزب توانست برای جوانان ایرانی میدان عمل و دورنمای وسیعی از کار و تلاش پدید آورد. تاریخ "سازمان جوانان تودهی ایران" پر از صفحات درخشان تلاش و فداکاری است. اعضای کارگری این سازمان در اتحادیههای کارگری فعالیت وسیعی داشتند. آنان وظیفهی خود میدانستند که بهعنوان اعضای فعال اتحادیهها در راه منافع حیاتی کارگران تلاشکنند. آنان در اعتراضات و اعتصابات کارگری حضور فعال و چشمگیری داشتند، اخبار کارگری را به مطبوعات میدادند و صدای اعتراض کارگران را در مجامع و ارگانهای مربوط منعکس میکردند.
یکی از مراکز عمدهی فعالیت سازمان جوانان، دانشگاه بود. اعضای سازمان بهخصوص در "اتحادیهی دانشجویان دانشگاه تهران" که فعالیت گسترده و چشمگیری داشت، فعال بودند و در راه تشکل دانشجویی و وحدت عمل دانشجویان سعی فراوان داشتند.
مبارزات دامنهدار کارگران، تودههای دهقانی را نیز به مبارزه جلبکرد. با توجه به اهمیتی که حزب برای کار در میان دهقانان قایل بود، سازمان جوانان، کار در روستاها را بهعنوان وظیفهی مهم خود قرار داد و در "انجمن کمک به دهقانان" فعالانه میکوشید.
فعالیت سازمان جوانان در راه صلح یکی از بارزترین عرصههای فعالیت آن بود؛ ترویج اندیشههای صلح در میان نسل جوان، افشای جنگطلبان، افشای توطئههای امپریالیستی، دفاع از نهضتهای آزادیبخش، همدردی و همبستگی با ملتهای مستعمره و نیمهمستعمره بهویژه پس از تأسیس "جمعیت هواداران صلح" توسعهی بیشتری یافت. سازمان جوانان از طریق تشکیل نشستها، نمایشهای صلح در شهرها و روستاها، کارخانهها، مدارس و دانشگاهها، هر روز اقشار تازهای از جوانان را به مبارزه در راه صلح جلب میکرد.
تأسیس "سازمان دانشآموزان ایران" در سال 1330 از دیگر ابتکارات سازمان جوانان بود که با مبارزهی دامنهدار خود توانست رسمیت خویش را به وزارت فرهنگ تحمیلکند. نشریهی "دانشآموز" ارگان این سازمانِ دانشآموزی نقش مهمی در ارتقای آگاهی دانشآموزان و طرح اصولی خواستهای آنان داشت.
فعالیت دختران جوان در "تشکیلات دموکراتیک زنان"، "جمعیت آزادی زنان" و "سازمان دموکراتیک زنان" و مبارزهی گستردهی آنان در راه تحقق خواستهای اصولی زنان با توجه به محدودیتهای موجود برای دختران و زنان فراموشناشدنی است. یکی دیگر از فعالیتهای پُرثمر سازمان جوانان، شرکت فعال آن در جمعیت مبارزه با بیسوادی بود و در تشکیل کلاسهای مبارزه با بیسوادی در کارخانهها و روستاها و بالابردن سطح آگاهی و معلومات بیسوادان نقش بهسزایی ایفا کرد. برگزاری روز کودک- اولژوئن- و دفاع از حقوق کودکان از دیگر عرصههای فعالیتآن بود.
10) فعالیت حزب در میان روشنفکران و در عرصهی فرهنگی از فصول برجستهی آن است. حزب شمار کثیری از روشنفکران برجسته اعم از استادان دانشگاه، نویسندگان، شاعران، روزنامهنگاران، هنرمندان، اندیشمندان و دانشپژوهان را پرورش داد که حضور مؤثر آنان در عرصههای مختلف فرهنگی غیرقابل انکار است.
11) حزب در راه تأمین حقوق و دفاع از حقوق خلقها و اقلیتهای ملی و مذهبی کشور تلاش وسیعی داشت و در برنامهی خود بر حقوق مسلم اقلیتهای ملی، قومی و مذهبی تأکید داشت.
12) فعالیتهای مطبوعاتی از دیگر فعالیتهای چشمگیر حزب است. پرورش صدها روزنامهنگار مردمی و انتشار دهها روزنامه و مجله در زمینههای گوناگون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، هنری و صنفی در بالابردن آگاهیهای عمومی نقش بهسزایی داشت.
13) حزب تنها هفت سال فعالیت علنی داشت، آنهم با فرازوفرودهای فراوان. پس از توطئهی بهمن 1327 حزب در شرایط جدید دست به تجدید سازماندهی زد و با مهارت، کار مخفی و علنی را بههم آمیخت. سازمانهای متعدد علنی از رهنمودهای حزب بهره میگرفتند. پس از کودتای 28 مرداد و سرکوب نهضت ملیِ مردم ایران، حزب وارد کار عمیق مخفی شد و توانست موجودیت خود را حفظکند. از اینرو، فعالیت حزب در هیچ دورانی تعطیل نشد و متوقف نماند. البته در اینراه نیز، علاوه بر جانباختگان فراوان و دههاهزار زندانی، فهرست بلندبالایی از زندانیانِ بهنام و گمنامِ بیش از 10 تا 37 سال زندانی را آنهم تنها بهجرم ماندن بر اعتقادات خود در کارنامهی خویش دارد و این خود در تاریخ احزاب و در تاریخ معاصر کشور یگانه است.
این فهرستی است ناقص و فشرده از فعالیتهای حزب که واردشدن در هر جزء آن صفحات بسیاری را میطلبد که از حوصلهی این مقاله خارج است.
سخن آخر متأسفانه تلاشهایی در کار است تا:
1) تمام تاریخ فعالیت حزب را به دوران کوتاهی از خطاهای سکتاریستی در برخورد با دولت ملی دکتر مصدق که حزب خود به سرعت در جهت اصلاح آن برآمد، خلاصهکنند.
2) با عمدهکردن برخی اشتباهات تاکتیکی در روز 28 مرداد، تمام تقصیرات و مسؤولیتهای ناشی از رخداد عمیقاً ضد مردمی کودتا را متوجه حزبکنند. روشن است که با این شیوه، دسایس و دخالت امپریالیستها، فعالیت ضد مردمی عُمال دربار و برخی کارگزاران آنها که با نقاب آزادیخواهی در جنبش ملی و در دولت ملی دکتر مصدق رخنه کرده بودند و در جهت ایجاد شکاف و تفرقه در صفوف نیروهای ملی و مردمی بودند، به سایه رانده میشود. مسأله اینجاست که حزب خود با صراحت و شجاعت از بَررسی خطاهای خود در کنار تلاشهای گستردهاش برای ناکامگذاشتن کودتا سر باز نزد. اما آیا دیگر نیروها نیز هرگز به چنین بازنگری در فعالیتها و تاکتیکهای خود روی کردهاند؟
3) کوشش میشود که با تکیه بر برخی ادعاها و گفتههای غیرمستند و بزرگکردن برخی اختلافنظرها در رهبری حزب که خصیصهی ناگزیر فعالیتهای حزبی است، اسناد رسمی حزب را که مبنای عملِ اعضای آن بهصورت کلِ واحد و بههم پیوسته است، دور بزنند و نادیده بگیرند. حال آنکه وجدان علمی و انصاف در داوری اقتضا میکند که اسناد رسمی حزب را ملاک سنجش عمل آن دانست و در ارزیابی فعالیتها و تاکتیکها به شرایط عینی و ذهنی جامعه، توازن قوا و سطح رشد آگاهیهای اجتماعی توجه داشت؛ زیرا نمیتوان و نباید فعالیت هر حزب را از بستر اجتماعی آن و شرایط مشخص هردوره منتزعکرد. متأسفانه باید گفت تحت شانتاژهای معیّن، پاسخ مستند و مستدل حزب به انتقادات و اتهامات نادیده گرفته میشود و این مغایر تمام حقوق اجتماعی و اصول ناظر بر نقد و بررسی علمی است.
نکتهی دیگری که باید به آن اشارهکرد فعالیت نمونهوار حزب در فاصلهی سالهای 1320 تا 1332 است که خط بطلان بر ادعای برخی محافل مبنی بر تحزبگریزی مردم ایران است، میکشد. موضوع اینجا است که برای ایجاد احزاب فراگیر و جذب مردم به فعالیتهای حزبی پیشنیازها و خصایصی لازم است که از آنجمله میتوان به نکات عمدهی زیر اشارهکرد:
1) فضای باز سیاسی.
2) بسط دامنهی شعارها از سطح نخبگان به نیازها و خواست تودههای وسیع مردم.
3) صداقت در عمل و پایبندی به شعارهای اعلامشده.
4) بازکردن درهای حزب بهروی فعالان مردم و فراهمآوردن عرصههای لازم برای بروز خلاقیتها و جذب ظرفیتهای آنان.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( دوشنبه 87/2/23 :: ساعت 11:3 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ
مرنجان و مرنجعزاداری از سنت های پیامبر اکرم (ص) استسعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلامسبک زندگی قرآنی امام حسین (علیه السلام)یاران امام حسین (ع) الگوی یاران امام مهدی (عج)آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟ارزش اشک و عزا بر مصائب اهل بیت علیهم السلامپیوستگان و رهاکنندگان امام حسین علیه السلامامام حسین علیه السلام در آیینه زیارتپیروان مسیح بر قوم یهود تا روز قیامت برترند!نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین «علیه السلام»[عناوین آرشیوشده]