»» «نجاتشناسی» از دیدگاه مسیحیت و اسلام1
آنچه در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است، بررسی مسئله نجات، فلاح و رستگاری و عوامل و موانع آن از دیدگاه دو دین توحیدی بزرگ یعنی اسلام و مسیحیت است. مسئله نجات از دیدگاه مسیحیت، نجات از گناه و مرگ ابدی است. مهمترین عوامل نجات «ایمان» و «فدا» و نیز از «گناه» و «شریعت» به عنوان موانع نجات، نام برده میشود.
اما مسئله نجات از دیدگاه اسلام، نجات از تمام آلام و عذابهای روحانی و جسمانی عالم پس از مرگ است. عوامل آن «ایمان»، «عمل صالح»، «توبه» و «شفاعت» و موانع آن «گناه»، «کفر»، «شرک» و «نفاق» است.
مسئله فلاح و رستگاری و نائل شدن به حیاتی طیبه، سعادتمند و جاودان و نیز نجات از هر گونه درد و رنج و فنا و نابودی، نه تنها یکی از دغدغههای مهم، بلکه از امور فطری بشر در طول تاریخ حیات وی بوده است. هبوط در این دنیای فانی و پر از آفت و شرور و مشاهده انواع آلام و رنجهای دنیای مادی و فکر رهایی از یک وضعیت نامطلوب و یافتن راهی برای پاسخ به نیازهای روحی و معنوی و ناتوانی و عجز علم و تکنولوژی در برآورده کردن این نیازها از یک سو و سؤالات اساسی بشر دربارة مفهوم نهایی حیات، رابطة انسان با خدا به عنوان سرچشمة حیات و اصل تمام کمالات متعالی و سؤالات اساسی دیگر درباره هدف و غایت زندگی و چگونگی کسب حیات طیبه و جاودان و رسیدن به رستگاری حقیقی از سوی دیگر، موجب شد اندیشه نجات برای ابنای بشر روز به روز اهمیت فوقالعادهای پیدا کند.
به هر حال، انسان که موجودی است طالب کمال مطلق و همواره در پی رسیدن به کمال مطلوب و رستگاری ابدی و فرار از فنا و نابودی، دست از تلاش و کوشش برنداشته و فطرتاً ضرورت مسئله نجات و فلاح را در زندگی دنیوی و اخروی دریافته است. تمام تلاش انسان و از جمله برگزیدن دینی خاص، گرایش به مذهب و مکتبی ویژه، پایبندی به اخلاق و یا گوشهنشینی و عزلت، گواه صادقی بر علاقه و عطش او به یک زندگی جاودان و سعادتمند، همراه با رستگاری ابدی است.
نوع انسانی که در میان مخلوقات الهی دارای جایگاهی ویژه و مقامی خاص است، برای رسیدن به سرمنزل مقصود و هدف غایی آفرینش که همان سعادت حقیقی و فلاح واقعی است، همواره از هدایتهای تکوینی و تشریعی پروردگار خویش از قبیل ارسال رسل و انزال کتب بهرهمند بوده است، اما جهل و بیخبری و غفلت از معرفت حقیقی خالق جهان هستی و عدم شناخت گوهر ذات و شرافت انسانیت خویش و در نتیجه فریفتگی دنیا و مظاهر گوناگون آن و تحیر و سرگردانی شدید درباره آینده پرمخاطره خویش، بزرگترین مانع او برای رسیدن به این هدف بوده است.
از این رو از شاخصههای مهم ادیان، خصوصاً ادیان توحیدی که همواره مدعی نجاتبخشی بشر بودهاند، طرح مسئله فلاح و رستگاری و معرفی ماهیت، عوامل و موانع آن است. فلاسفه دین نیز به این ویژگی مهم ادیان اشاره کردهاند. فیلسوف شهیر مسلمان، صدرالمتألهین، در این باره میگوید:
غرض و هدف کلیه شرایع الهی، سوق دادن بندگان به جوار الهی و سعادت لقای پروردگار و ارتقا از حضیض نقص به ذروة کمال و از ذل و دنائت هبوط در دار دنیا به شرف فضیلت عالم آخرت است.1
جان هیک، فیلسوف دین در مغرب زمین، میگوید:
در کلیه ادیان بزرگ و متکامل جهانی به نوعی، اعتقاد به رستگاری و مبحث نجاتشناسی وجود دارد. در این ادیان عقیده به انتقال از یک حیات اساساً مصیبتبار به وضعیتی کاملاً امیدبخش و بهتر در کار است و هر یک از این ادیان به طرق مختلف از هستی کنونی انسان که دارای سرشتی گمراهکننده، تحریفکننده، تحریف شده و ناصواب است، سخن میگویند.
حیات کنونی، حیاتی است «هبوط یافته» و بیگانه از خدا، حیاتی است گرفتار آمده در وهم جهانی. هر یک از این ادیان بر اساس اصل نجاتشناسی خود، طریق خاصی را برای دست یافتن به وصال هستی مطلق پیشنهاد میکند، از طریق ایمان و در پاسخ به رحمت الهی، از طریق فنا شدن در ذات باری تعالی و یا از راه اخلاص روحی و اخلاقی، به نجات و اشراق راه میبرند.2
در بین ادیان توحیدی، اسلام و مسیحیت به طور گستردهای به طرح مسئله فلاح و رستگاری و حیات جاودان (که ناظر به بعد اخروی نجات و حیات پس از مرگ است) پرداخته و عوامل و موانع آن به تفصیل برای پیروان خود تشریح کردهاند.
از این رو در این مقاله تلاش میشود به بعد اخروی نجات از دیدگاه این دو دین توحیدی که همواره مدعی نجاتبخشی بشر بودهاند، به طور خلاصه اشاره شود.
الف) نجات در آیین مسیح
مسئله نجات به عنوان یکی از آموزههای عمده کتاب مقدس و یکی از مسائل مهم در حوزه کلام و فلسفه دین، همواره مورد توجه متفکران کلامی و فلاسفه مسیحی بوده است.
نجاتشناسی در مسیحیت بر این امر مبتنی است که تمام انسانها به دلیل «گناه نخستین»3یا گناه موروثی، ذاتاً فاسد و در حضور خداوند گناهکار و محکوم به مرگند و مرگ عیسی بر صلیب و رستاخیز او، تنها عامل نجات انسان است. بنابراین، نجات از گناه و مرگ ابدی، از مسائل بنیادین این بحث در اندیشه کلامی مسیحیت است. در زمان مسیح این اعتقاد وجود داشت که گناه آدم و حوا در بهشت بر همه فرزندان و نسلهای بعدی آنان اثر گذاشته است و تمام انسانها از روزی که آدم از بهشت رانده شد، گناهکار متولد میشوند و عیسی نیز اعلام کرد که آمده است تا افراد بشر را از گناه نجات دهد و یا «بازخرید»4کند. برای بخشایش و نجات انسان از گناه و مرگ، پدر که در آسمان است، به دلیل مهر پدری به ابنای بشر، با قربانی کردن پسر خود و مصلوب شدن او، بشریت را از گناه رها ساخته و نجات داده است. این امر به نام «بازخرید گناه بشر با خون عیسی» معروف است:
خدا برای نجات شما قیمتی پرداخته تا شما را از قید روشهای پوچ و بیفایده زندگی که از اجداد خود به ارث برده بودید، آزاد کند. قیمتی که خدا برای آزادی از این اسارت پرداخت، به طوری که میدانید، طلا و نقره نبود، بلکه خون گرانقیمت مسیح بود که همچون برهای بیگناه و بیعیب و لکه قربانی شد.5
به اعتقاد الهیدانان مسیحی، از آنجا که نجات، کار مهم و روحانی خداوند در مورد انسان است، خداوند نجات بشر را اراده کرده و آن را در تاریخ محقق ساخته است و در این مورد دارای نقشه، برنامه و روشی مشخص است. هنری تیسن در کتاب الهیات مسیحی نقشه نجات را این گونه بیان میکند:
1. خداوند انسان را خلق فرمود. 2. اجازه داد تا سقوط کند. 3. نجات مسیح را که برای همه کافی بود فراهم ساخت. 4. عدهای را برای نجات برگزید. 5. روح القدس را فرستاد تا کار نجت برگزیدگان را اجرا نماید.6
عوامل نجات در مسیحیت
مهمترین عوامل نجات و رستگاری از دیدگاه مسیحیت عبارتاند از:
1.فدا
مرگ مسیح بر صلیب و کفاره شدن او برای گناهان جهت محقق ساختن نجات بشر به عنوان تنها راه نجات حقیقی و رسیدن به حیات ابدی، از اصول بنیادین اعتقاد مسیحی است، به نحوی که تنها تمایز اساسی بین مسیحیت و سایر ادیان شمرده شده است:
اساس سایر ادیان بر تعالیم بنیانگذاران آنها قرار دارد، مسیحیت با تمام ادیان این تفاوت را دارد که بر اساس مرگ، بنیانگذار خود قرار گرفته است. اگر مرگ مسیح را به کناری بگذاریم، مسیحیت به سطح سایر ادیان نزول خواهد کرد. در این صورت هر چند هم اخلاقیات عالی خواهیم داشت، فاقد نجات خواهیم بود. اگر صلیب را برداریم، قلب مسیحیت از بین خواهد رفت.7
رهیافت مسیحیان به مرگ عیسی
مسیحیان برای فهم معنا و مفهوم مرگ عیسی از سه طریق وارد میشوند که هر یک از این سه راه، بازگوکننده احساس نیاز آنان به نجات است:
الف) آزادی از گناه و مرگ
از دیدگاه مسیحیت، تأثیر «گناه اصلی»، محیط آلوده به گناه و همچنین گناهان اجتماعی، همگی باعث شقاوت، بدبختی و اسارت انسان و محروم شدن او از سعادت واقعی میگردند. معنا و مفهومی که مسیحیان از مرگ مسیح به دست آوردهاند، این است که با مرگ او انسان از نیروهای گناه و مرگ رهایی مییابد. به اعتقاد مسیحیان، خدا مسیح را از مردگان برخیزاند و او را بر گناه و مرگ پیروز گرداند که این پیروزی با توکل بر خدا و خضوع و اطاعت از او تا هنگام مرگ بر صلیب حاصل شد. پیروزی عیسی بر مرگ و رستاخیز او از مردگان از دیدگاه مسیحیان، نشاندهنده آن است که خدای توانا قدرت دارد زندگی را از بدترین گونه مرگ و موفقیت را از شدیدترین شکست ظاهری، پدید آورد و جانکاهترین درد و رنج را به شادی و سعادت متحول کند.
ب) کفاره گناهان
اثر اجتماعی گناه، جهان آفرینش و نظام اخلاقی و تمام نژاد بشر را آلوده میسازد و بنابراین، موجب میگردد انسان احساس آلودگی کند و خود را نیازمند پاک شدن مجدد بداند.
در مسیحیت نادیده گرفتن زیانی که گناه بر نظام اخلاقی وارد میکند و تأکید بر جنبه شخصی و فردی گناه، کوچک شمردن آمرزشی است که خدا عطا میکند و نیز میتواند به منزلة سبک شمردن گناه تلقی گردد، همان طور که همه مردم در آسیب وضعی گناه شرکت دارند، یک نماینده از سوی بشریت میتواند کفاره این گناه باشد. به عقیده مسیحیان، عیسی کفاره آن آسیب را یک باره و برای همیشه محقق ساخت و با تسلیم شدن کامل به خدا، دیواری را که گناه بین خدای بینهایت شایسته و انسان متمرد قرار داده بود، منهدم کرد. این کفاره شدن را کسی نمیتواند انجام دهد، مگر آن کس که خود بیگناه و با حکمت الهی کاملاً متحد باشد. بر اساس تعالیم مسیحیت، عیسی رنجها و مرگ خود را با آزادی کامل پذیرفت تا با نمایندگی از بشر، کفاره تمام گناهانی باشد که مردم مرتکب شدهاند و بر اثر آن به خدا بیاحترامی کردهاند.
ج) محبت تحولآفرین
سومین رهیافت مسیحیت درباره مرگ عیسی عبارت است از نیروی محبت؛ یعنی همان چیزی که میتواند در دل مردم اثر کند و آنها را تغییر دهد و زندگی شخص را متحول سازد. مسیحیان عیسی را اسوة الهام و فیضی برای پیروی از وی و تحول یافتن به وسیله او میدانند.
طبق تعالیم کتاب مقدس، حقایقی که در مرگ مسیح به انجام رسید، عبارتند از:
1. او به جای گناهان مردم مُرد:
وقتی مسیح روی صلیب جان خود را فدا میکرد، بار گناهان ما را به دوش گرفت تا ما بتوانیم از چنگ گناه آزاد شده، زندگی پاکی داشته باشیم.8
2. مرگ او رهایی از گناه را فراهم کرد:
آن روزهای ناپاک سابق ما با مسیح روی صلیب میخکوب شد. آن قسمت از وجود ما که دوست داشت گناه کند، دیگر درهم شکسته شد، به طوری که بدن ما که قبلاً اسیر گناه بود، دیگر در چنگال گناه نیست و لزومی هم ندارد که اسیر و برده گناه باشد؛ چون حالا که ما نسبت به گناه مردهایم، از تمام جذبه و قدرت آن هم آزاد شدهایم.9
3. مرگ او باعث مصالحه و آشتی با خداوند گردید. اکنون حالت جدایی و بیگانگی خداوند و انسان تغییر کرده و حال انسان قادر است نجات یابد:
پیغام عجیبی که خدا به ما داده تا به مردم دنیا برسانیم این است که خدا در مسیح بود و مردم دنیا را با خود آشتی داد تا پس از آن نه فقط گناهانشان را به حساب نیاورد، بلکه لکههای گناهشان را هم پاک کند.10
4. مرگ مسیح باعث فرونشاندن غضب خدا گردید. بنابراین، بر هیچ کس لازم نیست برای خشنود ساختن خداوند عملی انجام دهد؛ زیرا خداوند قبلاً با مرگ مسیح، راضی و خشنود شده است و راضی کردن مجدد او غیرضروری است:
اگر آن موقع که ما گناهکار بودیم، مسیح با ریختن خون خود این فداکاری را در حق ما کرد، چقدر بیشتر حالا که خدا ما را بیگناه میداند، کارهای بزرگتری برای ما انجام خواهد داد، مخصوصاً چون مسیح ما را از تمام خشم و غضب آینده خدا نجات داده است.11
5. مرگ او پایان شریعت را به همراه داشت:
با دانستن قوانین مذهبی از چنگال گناه نجات پیدا نکردیم؛ چون نه میتوانیم آن را رعایت کنیم و نه میکنیم، ولی خدا نقشه دیگری برای نجات ما کشیده بود. او فرزند خود عیسی مسیح را در بدنی مثل بدن انسانی ما به این دنیا فرستاد... .12
2. ایمان
یکی از عوامل مهم نجات در مسیحیت «مسئله ایمان» است. کتاب مقدس نیز بر آموزه ایمان به عنوان یکی از عوامل مهم کسب نجات و رستگاری تأکید بسیار کرده است.
ایمان عهد جدید، به طور خلاصه بر اساس این اعتقاد قرار دارد که خدا به وسیله زندگی و رستاخیز مسیح، به نحو قاطعانهای وارد زندگی بشر گردید. در قرن اول اگر کسی رستاخیز عیسی را قبول نمیکرد، مسیحی نبود. در واقع پایه ایمان مسیحی همان رستاخیز مسیح بود. به هر حال در اعتقاد مسیحی، ارکان ایمان، موضوع آشکار ایمان را تشکیل میدهند که در سنت طولانی کلیسا به صورت اعتقادنامههای مختلفی خلاصه شدهاند که «اعتقادنامه رسولان» و «اعتقادنامه نیقیه» از آن قرار است.
آثار ایمان:
ایمان به عنوان یکی از عوامل نجات دارای آثار متعددی در زندگی دنیوی و اخروی است. به نظر آگوستین قدیس، ایمان صحیح آغاز نوعی حیات طیبه است و حیات جاودانه نیز در گرو این ایمان است. یکی از مهمترین آثار «ایمان» در مسیحیت «عادل شمردگی» است. به عبارتی ایمان آوردن باعث «عادل شدن» میگردد. بنا به گفته نویسنده الهیات مسیحی،13مفهوم اصلی عادل شدن این است که خداوند به عنوان داور عادل اعلام میدارد هر انسانی که به مسیح ایمان میآورد، هر چند گناهکار باشد، عادل است؛ یعنی عادل شمرده میشود؛ زیرا در مسیح با خدا رابطهای عادلانه برقرار کرده است. به گفته وی، نتایج عادل شدن به این شرح است:
1. از بین رفتن مجازات گناه که همان مرگ است.
2. حاصل شدن رضایت خداوند.
3. محسوب شدن عدالت مسیح؛ به این معنا که فرد مؤمن عدالتی را در بر میکند که از آنِ خودش نیست، بلکه به مسیح تعلق دارد و به همین دلیل در مصاحبت الهی پذیرفته میشود.
4. وارث حیات ابدی شدن.
5. داشتن زندگی عادلانه.
3. فیض(لطف الهی)
یکی دیگر از عوامل مهم نجات که در مسیحیت همواره مورد تأکید متکلمین و فلاسفه مسیحی واقع شده است، «فیض» و یا «لطف الهی» است.
یکی از نویسندگان مسیحی درباره مفهوم «فیض» میگوید: «در واقع فیض را نمیتوان توصیف کرد، فقط میتوان از راه تجربه آن را دریافت.» وی با ذکر این مطلب که «فیض رابطه شخصی، خدا با ماست»، تصریح میکند: «نزدیکترین معادل معنای فیض، مهر و عشق پایدار است.»14
فیض دارای منابع و ابزارهایی است که به وسیله آنها در نفس ایجاد میشود و به اعمال انسان ارزش میدهد. طبق تعلیمات کلیسای کاتولیک، دعا و آیینهای مقدس دو وسیله اصلی برای به دست آوردن فیضند. از بین آیینهای مقدس نیز دو آیین اصلی عبارتند از: «تعمید» و «عشای ربانی». مسیحیان کاتولیک و ارتدکس پنج آیین دیگر را بر اینها میافزایند و مجموع آیینها را به هفت میرسانند.
موانع نجات از دیدگاه مسیحیت
در آیین مسیحیت از «گناه» و «شریعت» به عنوان دو مانع مهم نجات و رستگاری بشر یاد شده است که به اختصار به تشریح آن میپردازیم.
یکی از نظرهای مهم قدیس اگوستین، بزرگترین پدر راست دینی مسیحی در مغرب زمین، اعتقاد به «گناه اولیه» است. وی تأکید میکرد انسان به این صورت آزاد نیست که بتواند بین نیکی و بدی، یکی را انتخاب کند. میراث انسان گناهآلود است و به همین دلیل وی به گناه تمایل دارد و این تمایل آن قدر شدید است که اگر لطف و فیض الهی کمک نکند، نمیتواند بر گناه غلبه کند. انسان به جای اینکه آزاد باشد، در اسارت گناه به سر میبرد و فقط با لطف الهی میتواند از این بند آزاد شود.
طبق تعالیم کتاب مقدس، نتیجه قطعی گناه «مرگ» است. بابهای دوم و سوم «سفر پیدایش» چنین تعلیم میدهد که مرگ در نتیجه گناه وارد جهان شد. والدین نخستین ما قادر به داشتن حیات ابدی بودند، ولی پس از اینکه از فرمان خدا سرپیچی کردند، مجازات گناه؛ یعنی مرگ، شامل حال ایشان گردید. گناه آدم و حوا سبب مرگ جسمی آنان نشد، ولی آنها را دچار مرگ اخلاقی کرد؛ یعنی طبیعت آنها گناهکار شد و از آن زمان به بعد همه انسانها با طبیعت گناه آلود به دنیا میآیند.
وقتی حضرت آدم گناه کرد، گناه او تمام انسان را آلوده ساخت، گناه او حتی باعث انتشار مرگ در سراسر جهان شد. در نتیجه همه چیز دچار فرسودگی و نابودی گشت؛ چون مردم همه گناه کردند.15
راه نجات از گناه
از دیدگاه مسیحیت، گناه نه تنها مرگ انسان، بلکه خشم و غضب همیشگی خداوند را به همراه دارد و هیچ کس نمیتواند خدا را خشنود و راضی کند و انسان را با او آشتی دهد و هیچ کس شایسته این نیست که بتواند برای گناهان تمام مردم و یا حتی برای گناه خودش کفاره شود. از این رو خدا به وسیله مرگ مسیح، کیفر تمام کسانی را که به عیسی ایمان آوردند، پرداخته است، مرگ عیسی بر صلیب هم باعث آمرزش گناهان بشر و هم باعث خشنودی کامل خداوند و مصالحه و آشتی او با بشریت گردید. مرگ او انسان را از مرگ روحانی به حیات روحانی و از قدرت گناه به قدرت خدا و از تسلط شیطان به حاکمیت خداوند و ارتباط شخصی و تازه با او وارد کرد و از اسارت و مجازات گناه آزاد ساخت.
چون آدم با گناه خود باعث مرگ عده زیادی شد، ولی عیسی مسیح از روی لطف عظیم خدا باعث بخشش گناهان بسیاری گشت. آدم با اولین گناه خود باعث شد عده بسیاری محکوم به مرگ شوند، در حالی که مسیح گناهان بشر را به رایگان پاک میکند و باعث میشود که خدا عده بسیاری را بیگناه بشناسد.16
«شریعت» دومین مانع نجات انسان، در مسیحیت معرفی شده است. در بخشهایی از عهد جدید به شدت علیه «شریعت» سخن گفته شده و شریعت به عنوان یکی از موانع مهم نجات بشر معرفی گردیده است.
به اعتقاد مسیحیان، شخصی که گرفتار مرض گناه است، احتیاجش با شریعت و قوانین و دستورهای نیکوی اخلاقی و امر و نهی برآورده نمیشود، بلکه به یک پزشک روحانی احتیاج دارد که قادر باشد او را دگرگون سازد و در او فکر و قلب و اراده جدیدی بیافریند تا بتواند آنچه را که خدا از او میخواهد، انجام دهد. بنابراین، انجام اعمال و مناسک مذهبی نمیتواند هیچ نقشی در رستگاری و نجات انسان ایفا کند. منظور مسیحیان از عبادت، تحصیل نجات و بخشش گناهان نیست؛ زیرا به اعتقاد آنان نجات را نمیتوان به وسیله کارهایی که انجام میگیرد، به دست آورد، بلکه بخشش از طرف خدا رایگان به انسان عطا میشود، به شرطی که به مسیح ایمان آورد. از این رو عبادت خدا نه جهت تحصیل نجات، بلکه به منظور ابراز محبت و قدردانی به خدا برای نجات رایگانی است که به انسان بخشیده است.17
همین مفهوم در کتاب مقدس چنین طرح شده است:
ولی گناه از این شریعت که علیه خواهشهای ناپسند من بود، استفاده کرد و به یاد من آورد که این خواهشها نادرستند و در من همه نوع خواهشهای ناپسند را بیدار کرد. چون فقط در یک صورت کسی دیگر گناه نمیکند و آن موقعی است که هیچ شریعتی نباشد. به این دلیل است که من تا وقتی که نمیدانستم شریعت واقعاً از من چه میخواهد، زندگی آسودهای داشتم، ولی وقتی به واقعیت پی بردم، متوجه شدم که قانون مذهبی را زیر پا گذاشتهام و گناهکار و محکوم به مرگ هستم.18
مهمترین ادله مسیحیت در رد شریعت و قوانین مذهبی به عنوان عاملی جهت نجات و رستگاری عبارتاند از:
1. اجرای قوانین شریعت جهت دریافت اجر و پاداش، مذهب را به وسیلهای جهت تجارت و داد و ستد تبدیل میکند.
2. افراد مذهبی را به افرادی منافق و خودپسند و ریاکار تبدیل میکند.
3. باعث ایجاد یأس و نومیدی انسان جهت تحصیل اجر و پاداش کامل در صورت عدم توانایی در انجام شریعت و نهایتاً سرخوردگی او میشود.
4. به علاوه، کسب نجات، هدیه و بخشش مجانی و رایگان از طرف خدا است و هیچ انسانی نمیتواند آن را با اعمال خود به دست آورد؛ زیرا انسان عاجزتر از آن است که بخواهد نجات و رستگاری را با عمل خویش کسب کند.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( یکشنبه 89/7/11 :: ساعت 2:53 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ
مرنجان و مرنجعزاداری از سنت های پیامبر اکرم (ص) استسعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلامسبک زندگی قرآنی امام حسین (علیه السلام)یاران امام حسین (ع) الگوی یاران امام مهدی (عج)آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟ارزش اشک و عزا بر مصائب اهل بیت علیهم السلامپیوستگان و رهاکنندگان امام حسین علیه السلامامام حسین علیه السلام در آیینه زیارتپیروان مسیح بر قوم یهود تا روز قیامت برترند!نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین «علیه السلام»[عناوین آرشیوشده]