16- اما زیارتگاه ها را باید به بهانه اینکه اینها در زمان پیامبر نبوده و بدعت است، (90) ویران کرد و مردم را از رفتن به این گونه مکان ها بازداشت. باید در اینکه زیارتگاه های موجود واقعاً از آن پیامبر، امامان و یا صالحان باشد تردید ایجاد کرد. پیامبر در کنار قبر مادرش به خاک سپرده شد؛ ابوبکر و عمر در بقیع دفن شده اند و قبر عثمان مشخص نیست؛ علی در بصره مدفون گردید و نجف محل قبر مغیره بن شعبه است، سر حسین(ع) در حنانه دفن شد و مزار خودش معلوم نیست؛ در کاظمین قبر دو تن از خلیفگان است نه مزار کاظم و جواد از خانواده پیامبر؛ در طوس قبر هارون است و نه رضا(ع) از اهل بیت. در سامرا قبرهای بنی عباس است نه هادی و عسگری و (سرداب) مهدی از اهل بیت؛ بقیع را باید با خاک یکسان کرد(91)، چنانکه باید گنبدها و ضریح های موجود در همه کشورهای اسلامی را از میان برد.
17- در نسبت خانواده پیامبر به او باید تردید افکند؛ افرادی که سید نیستند عمامه سیاه و سبز بر سر بگذارند، تا مردم نتوانند آنها را تشخیص دهند و به خانواده پیامبر بدبین شوند و در نسبت سادات با پیامبر تردید نمایند. چنان که ضروری است عمامه ها از سر عالمان دین و سادات برداشته شود تا هم نسبت خاندان پیامبر از میان برود و هم عالمان دینی در میان مردم حرمت نداشته باشند. (92)
18- حسینیه ها را باید با این دستاویز که بدعت هستند و در زمان پیامبر و جانشینان نبوده اند، مورد تردید قرار داد و ویران کرد؛ چنان که مردم را باید به هر حیله از رفتن به این مکان ها بازداشت؛ سخنرانان را کاهش داد؛ مالیات های ویژه ای بر سخنرانی بست که خود سخنران و صاحبان حسینیه آن را بپردازند.
19- باید پیام بی بند و باری را در جان های مسلمانان دمید؛ هر کس هر کاری بخواهد می تواند بکند؛ نه امر به معروف واجب است و نه نهی از منکر، نه آموزش احکام؛ باید به آنها گفت «عیسی به دین خود، موسی به دین خود» و «کسی را در گور دیگری نمی گذارند» و امر و نهی به عهده دولت است نه مردم.
20- کاهش جمعیت لازم است. . . باید در راه ازدواج محدودیت هایی پدید آورد؛ عرب نباید با فارس ازدواج کند؛ ترک نباید با عرب ازدواج نماید.
21- باید از دعوت و هدایت به اسلام و گسترش آن جلوگیری کرد؛ باید این اندیشه را گسترش داد که اسلام یک دین قومی است و در قرآن هم گفته شده «این قرآن یادآوری برای تو و قوم تو است»(93).
22- سنت های نیکو باید محدود گردند و این کارها به دولت سپرده شوند؛ هیچ کس حق نداشته باشد، مسجد، مدرسه و یا مکانی برای کودکان بی سرپرست بسازد؛ همین طور دیگر سنت های خوب و صدقه های همیشگی.
23- باید با این دستاویز که قرآن کم و زیاد شده است، در آن تردید افکند(94) و قرآن های ساختگی که کاستی ها و افزودنی هایی داشته باشند توزیع نمود. باید آیاتی که در آنها از یهود و یا نصاری بدگویی شده برداشته شوند؛ آیات جهاد و امر به معروف حذف شوند؛ قرآن به زبان های فارسی، ترکی و هندی برگردانده شود، در کشورهای غیر عرب از قرائت قرآن به زبان عربی نهی گردد. چنان که باید اذان، نماز و دعا به زبان عربی در کشورهای غیر عرب ممنوع شوند. (95) در احادیث نیز می بایست تردید افکند و آنچه در مورد قرآن توصیه شد مانند تحریف، ترجمه و بدگویی، در مورد روایات نیز باید عمل شود.
نوشته های کتاب بسیار نیکو بود؛ نامش: «چگونه اسلام را در هم کوبیم» بهترین برنامه کار من برای آینده. هنگامی که کتاب را باز پس دادم و شگفتی بسیار خود را به دبیر کل بازگو نمودم، گفت: بدان که تو در این میدان تنها نیستی؛ سربازان پاکی هستند که چون تو کار می کنند. وزارت تاکنون پنج هزار تن را برای این کار به خدمت گرفته است. وزارت اکنون در این اندیشه است که این افراد را به ده هزار تن برساند و روزی که این کار انجام شود، بر مسلمانان چیره خواهیم شد و خواهیم توانست فتنه اسلام و کشورهای اسلامی را در هم کوبیم. دبیر کل سپس افزود: به تو مژده می دهم، وزارت کوتاه زمانی نیاز دارد تا این برنامه را تکمیل کند. اگر ما هم آن زمان را نبینیم، فرزندان ما با چشمان خویش آن را خواهند دید؛ این ضرب المثل چه خوب می گوید که: «دیگران کاشتند و ما خوردیم؛ ما بکاریم و دیگران بخورند»(96).
و در ادامه می نویسد:
«دبیر کل گفت: جنگ های صلیبی بی فایده بود؛ مغول ها هم نتوانستند ریشه اسلام را برافکنند زیرا کاری بدون فکر و برنامه ریزی انجام دادند: عملیات نظامی که ظاهری تجاوزکارانه داشت؛ به همین دلیل آنان به سرعت ناتوان شدند. اما اکنون اندیشه رهبران حکومت بزرگ ما این است که با یک برنامه ریزی حساب شده و بردباری بی پایان، اسلام را از درون ویران کنند. البته ما به یک ضربه نظامی کوبنده هم نیاز داریم، اما این ضربه آخرین اقدام است، پیش از آن باید کشورهای اسلامی را تضعیف کنیم و از هر سو به اسلام ضربه بزنیم به گونه ای که آنان نتوانند نیروهایشان را گرد آورند و به جنگ بپردازند.
دبیر کل آنگاه افزود: بزرگان مسیحی در استانبول، بسیار زیرک و باهوشند؛ زیرا همین برنامه ها را اجرا می کنند؛ در درون مسلمانان آشوب کرده اند؛ مدرسه هایی برای پرورش کودکانشان گشوده اند؛ کلیساهایی بنا کرده اند؛ شراب، قمار و فساد را میان آنها رایج کرده اند؛ در جوان هایشان نسبت به دین تردید ایجاد کرده اند؛ حکومت هایشان را به جان هم انداخته اند؛ در جاهای مختلف فتنه ها را میانشان شعله ور کرده اند؛ خانه های بزرگانشان را از زیبارویان مسیحی آکنده اند تا بزرگیشان از میان برود، دلبستگی آنها نسبت به دینشان کم شود و وحدت و همدلیشان کاستی یابد؛ آنگاه بزرگان مسیحی به یک باره نیروهای نظامی سهمگین برانگیزند تا ریشه اسلام را از این کشورها برکنند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
90 -این سیاست توسط فرقه بهائیت اجرا شد و آل سعود به نام نوسازی اطراف مسجدالحرام خانه های حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) را با خاک یکسان کردند.
91- وهابیان بقعه و گنبدهای بقیع را خراب نموده و آن را - آنچنان که امروز مشاهده می شود- با خاک یکسان کردند. این مطلب در کتاب های متعددی از جمله فتنه الوهابیه نوشته زینی دحلان - مفتی مکه - (1231 هص ق - 1304 هص ق. ) آمده است. از مقبره های بقیع تصویرهایی نیز وجود دارد.
92- سیاست فوق الذکر به امر انگلیسی ها توسط رضاخان قلدر مدتی اعمال می گردید.
93- و ا نه لذ کر لک و ل قوم ک. . . سوره زخرف (43) آیه .44اسلام یک آیین فراگیر و جهانی است؛ در سوره ابراهیم آیه 1 آمده است: . . . ک تاب انزلناه ا لیک ل تخر ج النّاس م ن الظلمات ا لی النور . . . یعنی (ای پیامبر!) این قرآن کتابی است که بر تو فرو فرستادیم تا همه مردم را از تاریکی ها به سوی نور هدایت کنی.
آیه ذکر شده نیز بر قومی بودن اسلام دلالت ندارد زیرا به نظر بیشتر اهل تفسیر آیه بدین معناست که قرآن باعث می شود پیامبر اسلام (ص) و قوم او در میان سایر قوم ها یاد شوند و این قرآن مایه شرافت و برتری آنهاست.
94- قرآن کریم با ویژگی های مختلف خود، مبارز طلبیده است؛ از جهت بلاغت؛ از جهت خبر دادن به امور غیبی؛ از جهت اینکه اختلاف و تناقضی در آن راه ندارد و مانند اینها. اگر قرآن تحریف شود به گونه ای که کلام الهی نباشد، دیگر - دست کم در جاهای تحریف شده - معجزه نخواهد بود و مبارزطلبی به آن صحیح نیست در حالی که در عصر کنونی نیز قرآن با صدایی رسا مبارز می طلبد و هیچ کس را یارای مقابله با آن نیست. بنابراین دست بردن در قرآن کریم و ارائه آن به عنوان کلام الهی ممکن نیست. تغییراتی مانند اختلاف قرائت ها نیز که در قرآن ایجاد شده، به گونه ای نبوده است که قرآن را از اعجاز و کلام خدا بودن خارج سازد. خداوند در سوره فصلت (41) آیه 42و 41می فرماید: «و ا نه لک تاب عزی ز لا یأتی ه البط ل م ن بین یدیه و لا م ن خلف ه . . . » یعنی و به راستی قرآن کتاب نفوذ ناپذیری است که باطل را از هیچ سو در آن راهی نیست.
95- در زمان صدارت «آتا ترک» در ترکیه نماز به زبان ترکی خوانده می شد.
96- دست های ناپیدا، خاطرات مستر همفر، ترجمه احسان قرنی، صص 67- .76