یکی دیگر از راه های شناخت و نقد یک فرقه یا دین و مذهب و یا یک حکومت ،دقت در قوانین مورد توجه آنها و قوانین و مقررات وضع شده توسط آنهاست .بسیار واضح است که هرمسلکی قوانینی را دارد که مطابق با عقاید و اصول آن فرقه و مسلک است.و بطو ر کلی آنچه را وضع می کند و قبول دارد ،از اصول اساسی و پایه آن فرقه طراوش می کند. حال با این دیدگاه به برخی از خورده قوانین فرقه بهائیت نظر می افکنیم تا بیش از پیش همه چیز بر ما روشن شود .
( این که می گوئیم خورده قوانین بدین منظر است که مقررات این قوم یا از دیگر فرقه ها اخذ شده است و یا اینکه بنابر مصلحت سردمداران آن فرقه توسط رهبرانشان وضع شده که برای مردم چندان سودی ندارد و علاوه بر آن باعث محدودیت هائی در مراودات و زندگی روزمره آنها شده است . و همگان خوب می دانند که فلسفه وجودی قوانین راحتی مردم است که با وضع و اجرای آنها در پی امنیت و آرامش و رفع محدودیت ها هستند.)
- بهائیان همچون وهابیون معتقد هستند که همه معابد باید ویران شوند حتی کعبه. این مورد به صراحت از زبان محمد علی باب و حسینعلی بها بیان شده است و حتی گفته اند که بیت جناب باب در شیراز باید از نو بنا شود و مقدس شمرده شود.این قانون دامن همه مذاهب را می گیرد یعنی مسیحیان باید کلیسا ها را از دست بدهند و مسلمانان مساجد و کعبه را و دیگر مذاهب نیز به همین ترتیب باید شاهد از دست دادن نماد مذهبی و مقدس خود باشند.
نکته:
الف : اسلام واقعی چنین قانونی را وضع نکرده است و شاهد بر مدعا وجود کلیسا ها و دیگر معابد و اقلیت های مذهبی در ایران است که با آرامش همچون دیگر مسلمانان زندگی می کنند و طبق حکم اسلام فقط بهای ناچیز آن را می پردازند. و در قبال آن در ضمان دولت اسلامی بسر می برند.
ب : این قانون بوی تفرقه می دهد و از آن به خوبی فهمید می شود که استعمارگران و شیاطین در پی آن هستند که ادیان و مذاهب به نبرد با هم برخیزند و هر یک به طریقی از عقاید و کیان خود دفاع کند . این امر باعث از بین رفتن قدرت و قوای آنهاست و در پی آن نابودی به دست یکدیگر و حاصلش این می شود که دیگر هیچ قدرتی سد راه شیاطین نیست تا مانع رسیدن به اهداف شوم و منافع نامشروع آنها شود .این طرحی است بسیار زیرکانه که مجریان آن باید بدانند که حکم داربستی را برای مهندسین این طرح شوم دارند که پس از اتمام بنای ساختمان آنها نیز بر چیده می شوند.
2- همانطور که مسلمانان برای ادای فرائض و مناسک خود قبله ای دارند و رو به کعبه می کنند بهائیان نیز برای نمازهای 9 رکعتی خود رو به قبر منحوس مؤسس این فرقه ، یعنی حسینعلی بها می کنند. بها در عکا سرزمین فلسطین اشغالی مدفون است .
3- قوانین ازدواج از دو کتاب اقدس و بیان :
الف : مهریه زنان شهری 19 مثقال طلای خالص و زنان روستایی 19 مثقال نقره باشد.
این قانون عین تبعیض است و هیچ چیز نمی تواند آن را توجیه کند . باید از آنها پرسیده شود که چه فرقی بین زن روستایی با زن شهری است جز آنکه شهریان از امکانات بیشتری بهره برده و زندگی راحت تری دارند بر خلاف روستایی که از ضیق وکمبود امکانات رنج می برد. و در سختی زندگی می کند.و شاید بهتر بود که این امتیاز عاید روستائی می شد.
ب : بر بهائیان واجب است برای بقاء نسل ازدواج کنند و اگر این امر میسر نشد، زن جواز آمیزش با مرد دیگر را دارد تا از او بچه دار شود.
قسمت دوم این قانون بسیار فجیع و مروج روابط نامشروع و فساد جنسی است چون با این بهانه که موقعیت و شرایط ازدواج برام مهیا نیست افسار این میل حیوانی را گسیخته و بدون هیچ قید و بندی تن به خواهش های شیطانی ونفسانی می دهند .حال آنکه قافلند از نتایج این امر که بخشی از آن عنوان می شود:
1- این آزادی باعث اختلات نطفه می شود. زیرا یک زن به این بهانه ، با اهدافی دیگر ، خود را دراختیار یک مرد قرار می دهد اگر به هدف خود نرسید دست به دامان مرد دیگری می شود. هر عاقلی می داند که در این صورت هیچ کنترلی ممکن و قابل اجرا نمی باشد.
2- شیوع و ازدیاد بیماری های مقاربتی که بدلیل عدم ازدواج نظارتی بر آن نیست. هم اکنون که نظارتی بر ازدواج صورت می گیرد و قبل از ایراد خطبه عقد آزمایشی جبری انجام می شود بازهم مواردی مشاهده می شود که از این قانون تخلف نموده و بدون دقت عقد خوانده می شود و پس از آن برای ثبت محضری یک آزمایش هم می دهند. و گوئیا محضر را با یک عمل از پیش انجام شده روبرو می کنند.
3- عدم تعهد مرد نسبت به زن و زندگی و آن طفل نامشروعی که حاصل غفلت و لذت آنهاست.
4- عدم تعهد زن نسبت به مرد و در نهایت نسبت به آن طفل نامشروعی که ممکن است مرضی گرفته باشد که حاصل رابطه جنسی کنترل نشده آنهاست.
5- آن طفلی که به دنیا می آید تکلیفش چیست؟ آیا حق دارد از کانون گرم خانواده نصیبی ببرد. یا باید قربانی این قانون پوچ و فساد انگیز شود. زن و مردی که ازدواج نکرده اند هیچ دلیلی ندارد که بعد از انجام آمیزش با هم زندگی کنند.و این یعنی فاجعه!...
دلایل دیگری هم از لحاظ پزشکی و انسانی می شود اقامه کرد که مجال آن نیست . علاوه بر آن اگر گوش شنوائی باشد همین اندازه کفایت می کند.
اما نکته ای که قابل تامل است این می تواند باشد که ممکن است این قانون را رهبران بدین جهت قراردادند که اگر مرتکب هوسرانی شده ومردم از آن مطلع شوند بتوانند گند خود را اینچنین بپوشانند. تا علاوه بر حفظ آبرو مردم از دور آنها پراکنده نشوند.
ج : ازدواج حرام در بهائیت ، ازدواج با زن پدر است. عباس افندی (عبد البها) فتوی می دهد که در زمان ضعف و قلت بهائیان ازدواج با نزدیکان حرام نیست .دلیل آنهم افزایش جمعیت و تقویت این فرقه است. این قانون در حقیقت با قانون (ب) یکی می باشد و به عبارتی شاید مؤید آن باشد.
نسبت به این مورد قضاوت را به شما خواننده عاقل می سپارم تا با ابزار غیرت و ایمان و انسانیت به نقد آن بپردازید که این برای من بسی ارزشمند است.
لازم به ذکر است که اگر از این فرقه به مذهب اسمی برده می شود بر مبنای مجاز است زیرا تاکنون هیچ عالمی که تخصصش در بحث مذاهب و ملل نحل محرض است جایگاهی برای این فرقه در مباحث ادیان و مذاهب پیدا نکرده و علاوه بر آن این قوم با خصوصیات خاصه خود در تعریف مذهب نمی گنجد.وجالب آنکه بعد از گذشت حدود یک قرن ونیم (160 سال) از تاسیس این فرقه تا کنون یک کشور اسلامی هم این مسلک را به رسمیت نشناخته است. همین خود یک ضعف بزرگ برای آنهاست که عاجز از حل و فصل این مشکل هستند.
4- تمام اشیاء در نزد بهائیان پاک است حتی بول ( ادرار ) و غائط ( مدفوع ) سگ و خوک ...
یک بچه ممیز (کسی که خوب و بد را از هم تشخیص می دهد) هم می داند که بول و غائط نجس است و از آن دوری می کند. و حال آنکه رهبران این قوم که مدعی فهم و درک عظیم هستند چنین احکامی را از خود می سازند. بماند که از دیدگاه پزشکی آنهم از نوع مورد قبول آنها (غربی نه اسلامی) دوری از این نجاسات توصیه شده است . و این ظاهر قضیه است که این پزشکان می بینند. باطن قضیه را که دین کاملی چون اسلام متعرض آن شده است عنوان نمی کنیم.
5- همه بهائیان باید بر این اعتقاد داشته باشند که خلقت جهان وتدبیر آن به حسینعلی بها سپرده شده و این از جانب خداست. چنان که در کتاب اقدس بها توسط خودش در بحث الوهیت عنوان شده که الوهیت و ربوبیت نام من است.
جالب است این ادعا که روزگاری فرعون و نمرود داعیه دار آن بودند و مردم خام و جاهل را با ابزار زور و قدرت مجبور به اطاعت می کردند. و حال مردم امروزی که دم از عقل و علم می زنند علاوه بر آنکه درس نگرفته هیچ که همچون گذشتگان در این عقیده خود لجاجت می ورزند.
6- اطلاع رسانی کامل از محیط زندگی بر بهائیان واجب است. تشکیلات بهائیان تک تک افراد بهائی را موظف کرده که اخبار کامل و اتفاقات محیط خود را به بیت العدل برساند که این هم از طریق محافل محلی و ملی صورت می گیرد. این عمل بسیار ثواب دارد. وهمین امر باعث تشویق اذهان بهائیان به سمت انجام هرچه بهتر این عمل می شود.
پشت پرده این قانون جاسوسی است اگر به عرف هر کشوری رجوع کنیم و چنین قانونی را عنوان کنیم می گوید که این جاسوسی و خیانت است. وحال انکه بهائیان با احساس خرسندی از این عمل در جهت تحقق بهتر آن قدم بر می دارند.
این قانون هم بوی استعمار و شیطان می دهد . زیرا بدون پرداخت هیچ هزینه ای از اسرار و اتفاقات یک کشور مطلع می شوند. و نیازی به ریسک کردن در جهت فرستادن جاسوس ندارند.
7- مقداری از پول بهائیان (19%) به عنوان حقوق الله است که باید به بیت العدل رسد و در اختیار آنها قرار گیرد.
با یک حساب سر انگشتی می توان دریافت که میلیارد ها ریال پول از کشور های مختلف خارج وبه عنوان حقوق الله به بیت العدل می رسد و این یعنی رونق چرخه اقتصادی اسرائیل، 9 نفری که در بیت العدل دسترسی به این پول ها دارند به هیچ وجه مورد حسابرسی قرار نمی گیرند و لذا می توانند این پول ها را هر طور که می خواهند خرج کنند.
یکی از نجات یافتگان از چنگال بهائیت به نام مهناز رئوفی در کتاب خاطرات خود با نام سایه شوم چنین عنوان می کند که ایرانیان در بین بهائیان جهان بیشتر از همه به بیت العدل پول می فرستند. که این مطلب از طف آنها عنوان شده ومورد تقدیر قرار گرفته اند . بهائیان خام ایرانی چنین می پندارند که هر چه پول بیشتری بدهند باعث می شود که رضایت بیت العدل نسبت به آنها بهتر جلب شود و لذا چنان در راه آن انفاق می کنند که در بین بهائیان جهان سرشناس می شوند.این پول ایرانی است که از این طریق خارج و در چرخه اقتصادی اسرائیل داخل می شود و ما غافل از آنیم که همین پول ها علاوه بر ضرر اقتصادی برای ما تبدیل به گلوله شده و به سمت مردم مظلوم فلسطین شلیک می شود. حال این رگ غیرت مسلمان آزاده ایرانی است که باید خود را در این مسئاه نشان دهد!...
این بود برخی از قوانین شیطانی این فرقه کهارائه و نقد شد. مسلما در ذهن شریف شما خواننده این مطالب نقد های بهتری ایجاد می شود که مشتاقم آنها را بدانم . لذا منتظر نظرات شما در مورد مطالب این مقاله و نقد شما هستم.!