در دهکده شیوانا مردی چاهکن بود که به همراه دو پسرش چاه حفر میکرد و بابت این کار دستمزد میگرفت. لازم شد که در مدرسه شیوانا چاه آبی حفر شود. از مرد چاهکن و پسرانش برای این کار دعوت شد در ازا ده سکه چاه مدرسه را حفر کنند. آنها شروع به کار کردند و طبق عادت همیشگی خود بیاعتنا به حال و هوای مدرسه موقع کار کردن با صدای بلند شعر میخواندند و با یکدیگر شوخی میکردند و این مساله برای بعضی از ساکنان مدرسه خوشایند نبود.
وقتی حفر چاه با موفقیت به پایان رسید، چند نفر از شاگردان شیوانا که از سر و صدای چاهکنها در این مدت ناراحت شده بودند لیستی بلندبالا از اشتباهات و خطاهای رفتاری چاهکنها در طول ایام حفر تهیه کردند و آن را به عنوان فهرست کارهای نادرست آنها به شیوانا دادند تا بر اساس این لیست مزد کارشان را ندهد. شیوانا در مقابل جمع مرد چاهکن و پسرانش را نزد خود خواند و با احترام از بابت چاه خوبی که کنده بودند از آنها قدردانی کرد. سپس لیست ادعایی گروه شاگردان معترض را نیز برای ایشان خواند و سپس گفت: "طبق توافق بابت کاری که انجام دادید این ده سکه به شما داده میشود." بعد از گفتن این حرف شیوانا ده سکه به مرد چاهکن داد. سپس ادامه داد: "چون کارتان خیلی خوب بود و عالیتر از حد انتظار کار کردید پس سه سکه هم به عنوان پاداش اضافی به شما داده میشود." آنگاه شیوانا سه سکه اضافی به مرد چاهکن داد.
شیوانا ادامه داد: "چون درست سر موقع کار را تمام کردید پس استحقاق سه سکه اضافه دیگر را هم دارید ولی چون خطای رفتاری داشتید و موجب آزار بعضی از ساکنان مدرسه شدید، یک سکه را به همین خاطر به شما نمیدهیم."
مرد چاهکن و پسرانش با خوشحالی سکههای خود را گرفتند و از رفتار خود عذر خواستند و قصد رفتن کردند. شاگردان معترض با صدای بلند به شیوانا گفتند: "این عادلانه نیست. شما باید مزد اصلی آنها را کم میدادید!؟"
شیوانا با تعجب گفت: "اینجا مدرسه اخلاق است و ما در اینجا کارهای خوب را جداگانه حساب میکنیم و کارهای بد را مجزا. ما مزد و مجازات آنها را با هم مخلوط نمیکنیم. آنها بابت کارهای خوب و عالیشان مزد خوبی گرفتند و بابت کارهای ناخوبی که داشتند مزد خوبی نگرفتند. به همین سادگی! یاد بگیرید که در زندگی هم انسانها را به همین شیوه مورد قضاوت قرار دهید و کارهای خوب و بد آدمها را با هم قاطی نکنید!"