افسانه عبدالله بن سبأ |
کمتر کتابی از عامه مربوط به تاریخ اسلام است که به « عبد الله بن سبأ » نپرداخته باشد. او چهره ای است که به شکل های گوناگون به تصویر کشیده شده است: او را شخصی که مردم را دعوت به الحاد و شرک نموده, و از افکار و عقاید یهودیت دفاع می کرده معرفی نموده اند, یا شخصی که منشأ انتشار افکار باطل در میان جامعه اسلامی, و به گمراهی کشیدن گروه زیادی از صحابه بوده است. او را عامل فتنه و اولین محرک در شورش بر ضدّ عثمان معرفی کرده اند که منجر به قتل خلیفه شد و بعد از آن تمام جنگ ها و فتنه ها را به او نسبت داده اند که سبب کشته شدن هزاران نفر از صحابه و تابعین شد. از طرفی دیگر, برخی از عقاید مهمّ و اصولی شیعه از قبیل: قول به نص, رجعت و ... را به او نسبت داده اند و در حقیقت او را به عنوان مؤسس شیعه معرفی کرده اند, تا چهره شیعه را از این منظر مخدوش نمایند: از این رو لازم است موضوع فوق را بررسی کنیم که آیا عبد الله بن سبأ شخصیتی حقیقی است یا خرافی؟ آیا او جایگاهی در فتنه ها داشته است؟ آیا او حقیقتاً مؤسسس مذهب شیعه امامیه بوده است؟ مذهب شیعه چه ارتباطی با او داشته است؟ چکیده ای از قصه خرافی عبد الله بن سبأ بنا به نقل طبری و دیگران , در زمان عثمان شخصی یهودی به نام عبد الله بن سبأ از « صنعاء » اسلام را اختیار نمود, و افکار خود را با مسافرت هایی که به بلاد اسلامی, مانند: کوفه , شام, مصر و بصره داشت رواج می داد.و او معتقد به رجعت پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ همانند رجعت حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ بود. هم چنین باور داشت که برای هر پیامبری جانشینی است و علی ـ علیه السّلام ـ جانشین رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ و خاتم الأوصیا است. عثمان غاصب حقّ این وصی بوده و بر او ظلم کرده است؛ از همین رو بر امت اسلامی است که قیام نموده , و عثمان را از اریکه خلافت به زیر کشیده, و حکومت را به علی ـ علیه السّلام ـ واگذار کنند. در این میان گروهی از اصحاب, امثال: ابوذر, عماربن یاسر, محمد بن ابی حذیفه, عبد الرحمن بن عدیس, محمد بن ابی بکر, صعصعه بن صوحان عبدی, مالک اشتر و دیگران، فریب افکار او را خورده و به او گرویدند, و در نتیجه این تحریک ها, جماعتی از مسلمانان بر خلیفه وقت قیام و شورش نموده و او را به قتل رساندند, و حتی همین گروه در جنگ جمل و صفین نیز دخالت اساسی داشتند ... . [1] تهمت انتساب شیعه به عبد الله بن سبأ همان گونه که قبلاً اشاره شد, هدف از جعل این قضیه اتهام وارد کردن به شیعه است در این که مؤسس آن , شخصی یهودی الأصل است که با نشر افکار خود نه تنها فرقه ای را درجامعه اسلامی ایجاد نمود, بلکه سبب نشر افکار یهودیت و ایجاد تفرقه و تشتّت در میان جامعه اسلامی گردید. اینک به برخی از افراد که این تهمت و وصله ننگین را به شیعه امامیه نسبت می دهند اشاره می کنیم: 1. ابو الحسین ملطی گوید: « زعیم این فرقه ـ شیعه ـ عبد الله بن سبأ است. او همان شخصی است که با یهود ارتباط داشت و بدنی طریق بذر اول تشیع را را در جامعه اسلامی کاشت, تا از این راه به جامعه اسلامی ضربه وارد کند».[2] 2. دکتر علی سامی نشار می گوید: « یهود ( عبد الله بن سبأ ) مؤسس عقیده شیعه غالی است.»[3] 3. محمد ابوزهره می گوید: « طاغوت اکبر ـ عبد الله بن سبأ ـ کسی است که مردم را به ولایت علی ـ علیه السّلام ـ و وصایت او دعوت نمود و معتقد به رجعت پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ شد و در سایه این فتنه ها مذهب شیعی نشأت گرفت.»[4] 4. احسان الهی ظهیر می گوید: « دین امامیه و مذهب اثناعشری, مبنی بر مبناهایی است که یهود جنایت کار توسط عبد الله بن سبأ وضع نمود».[5] 5. دکتر ناصر بن عبدالله بن علی قفاری می گوید: « طلیعه عقیده شیعه و اصول آن به دست سبأیّون ظهور کرد ...».[6] اقوال مورخان درمورد عبدالله بن سبأ دکتر هویمل می گوید: در خصوص عبد الله بن سبأ نظریه مطرح است: 1. نظریه رایج نزد مؤرخان اسلامی, که اثبات وجود او, و موقعیّت گسترده اش در فتنه هاست؛ 2. نظر متأخرین از شیعه, که انکار وجود او, و به طورکلی انکار موقعیّت او است؛ 3. نظر متوسط و معتدل, که اثبات وجود او, و ابطال موقعیت فعال او در فتنه هاست, و این همان نظریه ای است که ما به آن تمایل داریم».[7] ولی به تقسیمی دیگر می توان گفت که برخی مؤید , و بعضی تشکیک کننده و عده ای دیگر منکر وجود او باشند. الف) مؤیدین کسانی که عبد الله بن سبأ را شخصی حقیقی دانسته و برایش نقش و موقعیتی عظیم در فتنه قتل عثمان, جنگ جمل و صفین قائلند که عبارتند از: 1. حسن ابراهیم حسن ( تاریخ الإسلام السیاسی, ج1, ص 358)؛ 2. أحمد أمین مصری ( فجر الإسلام, ص 269)؛ 3. أحمد شبلی ( موسوسه التاریخ الإسلامی, ج1, ص 627)؛ 4. عباس محمود عقاد ( عبقریه عثمان )؛ 5. ابو الحسین ملطی ( التنبیه و الردّ علی أهل الأهواء و البدع, ص 25)؛ 6. دکتر علی سامی النشار ( نشأه الفکر الفلسفی فی الإسلام, ج2, ص 18)؛ 7. محمد أبوزهره ( المذاهب الإسلامیه, ص 46)؛ 8. إحسان إلهی ظهیر ( الشیعه والسنه, ص 24)؛ 9. دکتر قفاری ( أصول مذهب الشیعه, ج1, ص 78). ب) تشکیک کنندگان 1. دکتر طه حسین مصری او در قسمتی از سخنانش در مورد عبد الله بن سبأ می گوید:« به گمان من کسانی که تا این حد موضوع عبد الله بن سبأ را بزرگ جلوه داده اند, بر خود و تاریخ اسراف شدیدی نموده اند. زیرا نخستین اشکالی که با آن مواجه می شویم آن که در مصادر مهمّ تاریخی و حدیثی ذکری از عبدالله بن سبأ نمی بینیم . در طبقات ابن سعد, أنساب الأشراف بلاذری و دیگر مصادر تاریخی یادی از او نشده است. فقط طبری از سیف بن عمر این قضیه را نقل کرده و دیگر مورخان نیز از او نقل کرده اند.»[8] همو در آخر سخنانش می گوید: «به گمان قوی دشمنان شیعه در ایام بنی امیه و بنی عباس در امر عبد الله بن سبأ مبالغه کردند, تا از طرفی برای حوادثی که در عصر عثمان اتفاق افتاد منشأیی خارج از اسلام و مسلمین بیابند, و از طرفی دیگر وجهه علی ـ علیه السّلام ـ و شیعیانش را خراب کنند و از این منظر برخی از عقاید و امور شیعه را به شخصی یهودی نسبت دهند که به جهت ضربه زدن به مسلمین, اسلام انتخاب کرد . و چه بسیار است تهمت های ناروایی که دشمنان شیعه بر علیه شیعه وارد کرده اند».[9] 2. محمد عماره وی در کتاب خود چنین می گوید: «... فقط در یک روایت به موضوع عبدالله بن سبأ اشاره شده و آن تنها مصدر,برای نقل بقیه مورخان شده است».[10] 3. حسین بن فرحان مالکی او در ردّ دکتر سلیمان عوده می گوید: «...او گمان کرده که من وجود عبد الله بن سبأ را به طور مطلق انکار مینمایم؛ البته این چنین ادعایی ندارم, بلکه در مجله ریاض و مقالات سابق خود اشاره نمودم که من در وجود عبدالله بن سبأ به طور مطلق توقف نموده ام, ولو به شدت موقعیت گسترده او را درفتنه ایام عثمان انکار می کنم».[11] ج) منکرین برخی دیگر از مورّخان اصل وجود عبد الله بن سبأ را انکار کرده اند که در نتیجه نزد آنان قضیه و نقش و موقعیت او نیز مردود است؛ اینک به اسامی بعضی از آنها اشاره می کنیم: 1. محمد عبد الحیّ شعبان ( صدر الأسلام و الدوله الإسلامیه )؛ 2. هشام جعیط ( جدلیّه الدین و السیاسه فی الإسلام المبکّر, ص 75)؛ 3. أحمد لواسانی ( نظرات فی تاریخ الأدب , ص 318)؛ 4. سید مرتضی العسکری ( عبد الله بن سبأ و أساطیر أخری )؛ 5. ابراهیم محمود ( أئمه و سحره عن مسیلمه الکذّاب و عبد الله بن سبأ , ص 192)؛ 6. دکتر عبد العزیر هلابی, ( عبد الله بن سبأ دراسه للروایات التاریخیخه) ص 71؛ 7. نویسنده مصری أحمد عباس صالح ( الیمین و الیسار فی الإسلام ) ص 95؛ 8. دکتر علی دردی ( وعاظ السلاطین) ص 274؛ 9. دکتر شیبی ( الصله بین التصوف و التشیع ) ج1, ص 89. انصاف درباره عبد الله بن سبأ آنچه در مورد عبد الله بن سبأ و گروه سبأیّون گفته می شود , کمی از آن صحیح و بقیه به طور کلی باطل است. آن چه صحت دارد این که شخصی به نام عبد الله بن سبأ درباره امام علی ـ علیه السّلام ـ غلوّ می کرد و می گفت: او خداست ـ نعوذ بالله تعالی ـ و من رسول اویم. این موضوع چندان قابل انکار نیست و داعی بر انکار آن نیز وجود ندارد, زیرا در روایات معتبر که از طرق اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ وارد شده به وجود او اشاره شده است: امام سجاد ـ علیه السّلام ـ می فرماید: « نزد من یادی از عبد الله بن سبأ شد که تمام موهای بدنم راست شد , او ادعای امری عظیم نمود ـ خداوند او را لعنت کند ـ به خدا سوگند! علی ـ علیه السّلام ـ بنده صالح خدا و برادر رسولخدا بود و به کرامت نرسید مگر به سبب اطاعت خدا و رسولش».[12] امام باقر ـ علیه السّلام ـ می فرماید: « عبد الله بن سبأ ادعای نبوت نمود او گمان می کرد که امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ خداست خداوند از این حرفها بسیار بالاتر است».[13] و نیز از امام صادق ـ علیه السّلام ـ روایت شده که فرمود: « خدا لعنت کند عبد الله بن سبأ را , او ادعای ربوبیّت در حقّ امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ نمود. به خدا سوگند! امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ بنده مطیع خدا بود. [1] . ر . ک: تاریخ طبری, ج3, ص 378, کامل ابن اثیر, حواد سنه 30, ص 36 و ... [2] . التنبیه و الردّ علی أهل الأهواء و البدع, ص 25. [3] . نشأه الفکر الفلسفی فی الإسلام, ص 18. [4] . المذاهب الاسلامیّه, ص 46. [5] . الشیعه و السنه, ص 24. [6] . اصول مذهب الشیعه, ج1, ص 78. [7] . صحیفه الریاض. [8] . الفتنه الکبری, ص 132. [9] . همان, ص 134. [10] . الخلافه و نشأه الاحزاب الاسلامیه , ص 151. [11] . صحیفه الریاض. [12] . رجال کشی, ج1, ص 323. [13] . همان. |