عارفى در یکى از شهرهاى ایران زندگى مىکند، ایشان مىفرمودند: در جلسهاى شاد و بانشاط که به صرف ناهار دعوت بودیم، دو سه نفر از میهمانان که براى اولین مرتبه آنها را مىدیدم، به من علاقمند شدند، و مىگفتند انسان خوش اخلاقى و خوش برخوردى است، از راه، مسلک و اعتقاد من، خبرى نداشتند؟
فقط وقتى میهمانى تمام شد، آن عارف مىگوید: میهمانها مرا دعوت کردند که ناهار منزل آنها بروم، آن عارف مىگوید: بعد از صرف ناهار به من گفتند: آیا حاضر هستید با هم یک فیلم تماشا کنیم؟ گفتم اختیار با شما است. من خبر نداشتم چه فیلمى مىخواهند بگذارند، یک فیلم خارجى بسیار زشت، پر از فساد و گناه را دیدم، بعد از اینکه مقدارى از فیلم را دیدم به گوشه سالن پذیرایى آمدم، و شروع به گریه کردم. تلویزیون را خاموش کردند. آب جوش و آب قند آوردند، از من سؤال کردند فیلم بد بوده است؟ گفتم: نه، مردان و زنانى که در این فیلم دیدم، بسیار زیبا بودهاند، و پروردگار من، «أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ» مىباشد، اینکه مثل مادر داغدیده گریه مىکنم، به خاطر این است که اینها چرا باطن خودشان را مطابق با نقش زیباى ظاهر نقّاشى نکردهاند؟ دلم براى افرادى که در فضاى «أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ» قرار دارند، سوخت که چرا این خواهران و برادران من، به طرف جهنّم رفتند. و بعد هم براى شما ناراحت شدم که با بودن کسانى که باطنشان،
«أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ» است، چرا شما گناهکاران را انتخاب کردهاید؟
بعد به آنها گفتم من انسانهایى را مىشناسم که شما باید آنها را انتخاب مىکردید اما نمىگویم چه کسانى هستند؟ اگر اجازه بدهید من یک فیلم ویدئویى دارم، اگر شما ببینید لذت مىبرید.
عارف گفت: اتفاقا فیلمى که من داشتم، سخنرانى روز اربعین بود، و در آن جلسه شما منبر رفته بودید، از اول تا آخر فیلم سخن از آتش جهنم بود؛ یعنى هر کس این فیلم را نگاه مىکرد، نمىتوانست دست از حضرت ابى عبدالله الحسین علیه السلام و پیغمبر صلى الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه السلام بردارد، زن و مرد آنها از گریه داشتند خودشان را هلاک مىکردند، بعد گفتم شما اهل بیت علیهم السلام و قرآن را که خدا تمام هنر نقاشىاش را در آن به کار گرفته، رها کردهاید و نقاشى روى استخوان و پوست را نگاه مىکنید. شما زیبایى پوست و جمجمه را با هنر کامل نقاشى حقّ که على علیه السلام مىباشد معامله مىکنید؟ آن عارف مىگوید: از جاى خود بلند شدم. جلویم را گرفتند. ما از این فیلمى که براى تو گذاشتیم، بیشتر از پنجاه عدد داریم، شما این فیلم اربعین را براى ما بگذار، این پنجاه فیلم را آتش بزنید، ما را ادب کردید، امروز معناى زیبایى را فهمیدیم.
اگر خداوند پرده زیباى این افراد را کنار بزند و باطنشان را نشان بدهد، شما تا روز قیامت از دیدن باطن زشت این افراد فرارى خواهید شد.