1. تغذیه: هر چند از دیدگاه اسلامی، حقیقت انسان جنبه روحانی و معنوی اوست و هدف اصلی تربیت نیز پرورش حس دینی و رسیدن آنان به کمالات معنوی می باشد، ولی با وجود این، جنبه جسمانی او را نمی توان نادیده گرفت; زیرا جسم و روح رابطه متقابل با هم دارند و هر کدام بر دیگری تاثیر می گذارند. بنابراین، عوامل مؤثر در تربیت نیروی جسمی انسان بر جنبه روحی او نیز مؤثر است و بدین دلیل، باید به آن، توجه کرد. از جمله عوامل مؤثر بر جسم انسان، تغذیه، نوع غذا و کیفیت آن است که به لحاظ تاثیرگذاری بر نگرش، گرایش و عملکرد او باید مورد بررسی قرار گیرد.
به نظر روان شناسان، «سلامت بدن بیش از هر چیز، به چگونگی غذای شخص مربوط است و حالات روانی و روحی نیز همواره از حالات بدنی متاثر می شود و بدین ترتیب، چگونگی تغذیه در رشد ذهنی و بدنی انسان اثر می کند.» (24) امروزه از نظر علمی ثابت شده است که تغذیه سالم مادران پس از انعقاد نطفه، در دوره بارداری، در تکامل جسمانی و روحانی کودک تاثیر فراوان دارد. به همین دلیل، مادران در این دوره، از مصرف برخی داروها و مواد الکلی که ممکن است موجب بروز اختلالات عصبی و روانی کودک گردد، نهی شده اند.
در مورد تاثیر غذا بر اعمال و رفتار انسان در دوره های گوناگون زندگی، روایات فراوانی از پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار: رسیده که به برخی آن ها اشاره می شود:
حضرت محمد(ص) درباره تاثیر غذا و کیفیت آن بر اعمال عبادی و دعاهای انسان فرمودند: «هر کس به اندازه یک لقمه حرام بخورد، چهل شب و روز نمازش قبول نمی شود و دعایش به اجابت نمی رسد و هر گوشتی که از حرام رشد کرده باشد سزاوار آتش دوزخ است.» (25)
در روایت دیگری از رسول اکرم(ص) در این زمنیه، آمده است: «بدنی که از طریق حرام تغذیه کرده باشد داخل بهشت نمی شود.» (26)
در زمینه تاثیر غذا بر رفتار و تربیت دینی انسان، جای انکار نیست. از این رو، دین اسلام برای جلوگیری از پیامدهای ناگوار آن نسبت به تغذیه مادران و فرزندان، توصیه های فراوانی نموده که اگر به خوبی اجرا شود، مسلما مشکلات تربیتی پدید نمی آید. امروزه بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی در اثر غذاهایی است که به نحوی از راه حرام به دست آمده و در خانواده ها به مصرف می رسد. کودکانی که با غذای حرام تغذیه شوند و دوره حساس کودکی را به همین صورت سپری نمایند، فطرت دینی خود را از دست می دهند و به هر خلافی دست می زنند. دلیل بر این مطلب کلامی است از امام حسین(ع) که در روز عاشورا پس از ناامیدی از هدایت لشگریان عمر سعد خطاب به آنان فرمودند: «به تحقیق، شکم های شما از حرام پر شده است » (27) ; یعنی: گوشت و پوست شما از حرام پرورش یافته و قابل هدایت و اصلاح نیستید و حتی کلام امام معصوم(ع) بر شما تاثیری ندارد.
در این زمینه، رسول خدا(ص) نسبت به زنان باردار می فرمودند: «زنان باردار را در آخرین ماه های حاملگی خرما بخورانید تا فرزندان شما بردبار و متقی شوند» (28) طبق این روایت، خوردن خرما در دوره بارداری توسط مادر، به تربیت دینی کودک کمک می کند و او را متدین و با تقوا بار می آورد.
نخستین غذایی که پس از تولد، کودک از آن تغذیه می کند شیر مادر است. شیر مادر از جنبه های گوناگون بر کودک تاثیر می گذارد و آنچه مهم است تاثیرات روحی آن است. نسبت به تغذیه از شیر مادر و چگونگی آن دستوراتی از ائمه معصوم: رسیده که قابل توجه است:
حضرت علی(ع) فرمودند: «چیزی برای کودک سودمندتر و پربرکت تر از شیر مادر نیست.» (29) در مورد انتخاب دایه نیز فرمودند: در انتخاب دایه چنان تلاش و دقت کنید که در ازدواج دقت می نمایید; زیرا شیر طبیعت کودک را دگرگون می سازد، (30) و نیز فرمودند: «از شیر زن های زانیه و دیوانه به فرزندانتان ندهید; زیرا شیر در اخلاق کودک سرایت می کند. » (31)
از مجموع روایات، برمی آید که تغذیه حلال و مطلوب، اعم از شیر مادر و غذا، در دوره کودکی بر تربیت دینی کودک تاثیر فراوان دارد. از این رو بر پدران و مادران لازم است به این دستورات معصومین: توجه کنند و از غذاهای حلال استفاده نمایند تا فرزندانی صالح و مفید، هم برای خودشان و هم برای جامعه تربیت کنند. شخصیت های بزرگ دینی و اسلامی در آغوش پدران و مادران مؤمن و متدین پرورش یافته اند که منشا خیرات و برکات قرار گرفته اند. درباره شیخ انصاری; نقل شده است که مادرش هیچ گاه بدون طهارت، به ایشان شیر نداد. مرحوم شیخ انصاری در اثر این مراقبت ها و تربیت درست خانوداگی به مقامی رسید که جهان اسلام و حوزه های علمیه شیعه تاکنون مدیون خدمات علمی و فرهنگی اوست.
2. دستورات والدین: نهاد خانواده یک نظام کوچک اجتماعی است که اعضای آن ارتباط متقابل با یکدیگر دارند. اگرچه افراد خانواده روابط گوناگونی با هم دارند، ولی آنچه بیش از همه مؤثر به نظر می رسد ارتباط کلامی است; زیرا بایدها و نبایدهای دینی و دیگر معارف اسلامی معمولا در قالب گفت وگو و دستورات توسط پدر و مادر به فرزندان القا می شود. دستورات والدین نقش اساسی در تربیت دینی کودک دارد و آن ها می توانند با ارائه رهنمودهای درست به فرزند خود، پایه های فکری او را به شکل کاملا مطلوب بنیان نهند. در این زمینه، نکات چندی به نظر می رسد که ذیلا بدان ها اشاره می شود:
الف - درست بودن دستورات والدین: از عوامل مؤثر در شکل گیری نظام فکری و دینی کودک، امر و نهی های پدر و مادر و دیگر کسانی است که به او آموزش دینی می دهند. کودک تمامی فرمان هایی را که از ناحیه والدین و دیگر مربیان سبت به او صادر می شود، درست می پندارد و به آن ها عمل می کند. یکی از شروط تربیت درست کودک و به خصوص تربیت دینی او، درست بودن فرمان هایی است که به وی داده می شود. اگر دستورات والدین به کودک در زمینه احکام و معارف دینی صحیح و آگاهانه باشد در تمام زندگی مشکل دینی نخواهد داشت; زیرا یادگیری در دوره کودکی بسیار پایدار و بادوام است و آنچه کودک در این دوره فرامی گیرد تا پایان زندگی از آن متاثر می شود. بنابراین، لازم است خود والدین نخست آشنایی کامل با احکام و مسائل دینی پیدا کنند، سپس آن ها را به صورت درست به فرزندانشان منتقل نمایند. متاسفانه بسیاری از پدران و مادران با مسائل دینی آشنایی کافی ندارند و در این زمینه، مطالبی را به فرزندان ارائه می دهند که در واقع، خلاف احکام دینی است. آموزش های غلط والدین در محیط خانه موجب برداشت های نادرست کودک از دین می شود که از پیامدهای سوء آن انحراف فکری فرزندان است. گناه و کیفر این گونه آموزش های نادرست بر عهده والدین است که در عالم پس از مرگ مورد مؤاخذه قرار خواهند گرفت.
درباب امر به معروف و نهی از منکر، آیات و روایات متعددی بر اهمیت این دو فرضیه الهی دلالت دارد و همه مسلمانان را به انجام آن دعوت می کند. اما یکی از شروط اجرای این فرضیه بزرگ شناخت «معروف » و «منکر» است که مجری امر به معروف و نهی از منکر باید بداند معروف و منکر یعنی چه، وگرنه ممکن است به صورت وارونه (معروف را منکر و منکر را معروف) معرفی کند (32) . از جمله جاهایی که این وظیفه عمومی باید اجرا شود، محیط خانواده است و این، شناخت پدران و مادران را از معروف ها و منکرهای دینی می طلبد. در نتیجه، درست بودن دستورات پدر و مادر نقش اساسی در تربیت دینی کودک دارد و بر این اساس، وظیفه والدین بسیار سنگین است و باید سعی کنند مسائل دینی را با شناخت کافی و به صورت صحیح، به فرزندان یاد دهند.
ب - هماهنگ بودن دستورات والدین: از دیگر عوامل مؤثر در تربیت دینی کودک، هماهنگی مربیان و به خصوص پدر و مادر در تربیت فرزندان، اعم از تربیت کلامی و غیر کلامی، است; یعنی: اگر پدر کاری را بد بداند و کودک را از انجام آن باز دارد، مادر نیز آن کار را بد بداند و فرزند را از ارتکاب به آن نهی کند. اگر دستورات والدین به کودک، هماهنگ نباشد و کودک گفتارهای ضد و نقیض از آن ها بشنود، دچار سرگردانی می شود و نمی تواند راه درست را انتخاب کند. این گونه کودکان همیشه سعی می کنند تا در برابر ارتکاب خلاف راه فراری برای خود جستجو نماید (33) . اما اگر والدین به صورت هماهنگ، بایدها و نبایدهای دینی را به کودک ارائه دهند و از او رعایت آن ها را بخواهند، کودک تحت تاثیر فرمان های آنان، خود را ملزم به رعایت ارزش های صحیح می داند. به عنوان مثال، اگر پدر در محیط خانه نسبت به حجاب دختر اهمیت قایل شود و به رعایت آن امر نماید، مادر نیز رعایت حجاب را از دختر بخواهد، معلم هم بر این موضوع تاکید ورزد، آن دختر مسلما خود را موظف به رعایت آن می داند.
بر این اساس، مربیان کودک و نوجوان، اعم از والدین و معلمان، باید به این مهم توجه کنند و در ارائه ارزش ها و معارف دینی به کودکان، هماهنگ عمل نمایند، وگرنه ممکن است کودک در اثر اختلاف عملکرد و بینش مربیان دچار تضاد در یادگیری گردد و به اضطراب و بی اعتمادی گرفتار شود (34) . هرگونه دستور ناهماهنگ در محیط خانه نسبت به ارزش های دینی موجب تزلزل در باورها و نظام ارزشی کودک می شود و در نتیجه کودک قادر به تصمیم گیری و نشان دادن واکنش مناسب در برابر حوادث نخواهد بود.
ج - قابل فهم بودن دستورات والدین: یکی از شروط لازم برای تاثیر امر و نهی والدین در محیط خانه، قابل فهم بودن آن برای کودک است. پدر و مادر باید با توجه به آمادگی ذهنی و ادراکی کودک به او دستور دهند. اساسا شیوه تعلیمات انبیا: در تبلیغ دین به مردم این بوده که با هر کس به قدر استعداد و سطح درک و فهمش سخن می گفتند. به همین دلیل، پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: «ما گروه پیامبران مامور شده ایم که با مردم به اندازه عقلشان سخن بگوییم.» (35) این روش در سیره ائمه معصوم(ع) نیز وجود داشته و نحوه برخورد و گفت وگوی آنان با توجه به تفاوت سطح فکری و علمی افراد متفاوت بوده است. بر این اساس، امام صادق(ع) در زمینه مسائل اعتقادی و اثبات صانع با کسی که از اهل علم بود، از روش پیچیده فلسفی استفاده کردند، ولی با دیگری که سطح فکری پایین تری داشت، برای اثبات امامت و رهبری، مثال ساده چوپان و گله را مطرح نمودند (36) . این شیوه به لحاظ تربیتی، اهمیت فراوان دارد و بهره گیری مربیان از این روش و توجه پدر و مادر به آن ضروری است.
این شیوه تربیتی را از قرآن مجید نیز می توان استفاده کرد. خدای متعال به پیامبرش(ص) دستور می دهد که در برخورد با مردم با توجه به خصوصیات آنان، از سه روش استفاده کن: با یک دسته از مردم که اهل فکرند، با حکمت و استدلال، با گروه دیگر، با موعظه و نصیحت و با عده ای که اهل عناد و لجاجت اند با جدال احسن برخورد نما (37) . پیامبر گرامی(ص) نیز بر اساس دستور الهی، متناسب با میزان عقل و درک مخاطب با او سخن می گفتند و هیچ گاه از این روش عدول نکردند.
امروزه روان شناسان و کارشناسان امور تربیتی نیز به این نتیجه رسیده اند و مساله رعایت تفاوت های فردی را مطرح می کنند; یعنی: هر کس خصوصیات منحصر به فردی دارد که باید به آن توجه نمود، به ویژه در دوره کودکی، رعایت این تفاوت ها در تربیت کودک نقش اساسی دارد. تفاوت در استعداد و میزان درک و فهم مطالب از محورهای مهم تفاوت فردی است که باید در محیط خانه به وسیله والدین رعایت گردد.
3- مطابقت گفتار و رفتار والدین: یکی دیگر از عوامل مؤثر در تربیت دینی کودک، هماهنگ بودن علم و عمل مربی است; یعنی: آنچه مربی از کودک می خواهد و به انجام آن دستور می دهد، پیش از هر چیز، خود عامل به آن باشد. انطباق علم و عمل در محیط خانه، که فضای شکل گیری منش ها و باورهای دینی و اخلاقی کودک است، اهمیت فراوان دارد. پدر و مادر، که نقش اساسی در تربیت و به خصوص تربیت دینی، کودک دارند، موظف اند هر گاه کاری را از کودک می خواهند، خود نیز به آن بها داده، عمل نمایند. پدر و مادر به عنوان الگوی تربیتی برای فرزند، خودشان باید پاک، متدین و عامل به دستورات الهی باشند تا بتوانند فرزندان پاک و صالحی تحویل جامعه دهند، وگرنه چراغی که خاموش و فاقد نور است، نمی تواند به دیگران نور ببخشد.
درباره مطابقت گفتار و رفتار واهمیت دادن به عمل، روایات متعددی از معصومان: رسیده است; از جمله، در این باره، امام صادق(ع) فرمودند: «مردم را با اعمال خود به خوبی ها دعوت نمایید و تنها به زبان اکتفا نکنید» (38) ; یعنی: آنچه را با زبان خوب یا بد می دانید در عمل هم مورد توجه قرار دهید.
گذشته از گفتار، سیره معصومان: نیز نشان می دهد که آنچه را آنان از دیگران می خواستند، پیش از همه، خود بدان عمل می کردند. به عنوان نمونه، فاطمه زهرا(س) ضمن هدایت فرزندان به انجام فرایض دینی، خود ارزش واقعی آن را عملا به آنان نشان می دادند. در همین زمینه، از امام حسن مجتبی(ع) نقل شده است: «در یکی از شب های جمعه، دیدم مادرم، زهرا(ع)، تا صبح نماز خواند و برای تک تک همسایه ها دعا نمود ولی برای خود و اهل خانه دعایی نکرد. پرسیدم: چرا این همه برای دیگران دعا کردی و برای خودت دعا نکردی؟ فرمود: یا بنی، الجار ثم الدار; فرزندم، اول همسایه، بعد اهل خانه. » (39)
از این روایت، استفاده می شود که شیوه حضرت زهرا(س) در تربیت فرزند، تلفیق میان علم و عمل بوده و فرزندان ایشان نیز با الهام از رفتار مادر، چنان تربیت یافتند که هر کدام به عنوان یک مربی بزرگ، مسلمانان را هدایت کردند و اگر آن ها نبودند امروز چیزی به نام اسلام وجود نداشت.
از آنچه گفته شد، لزوم مطابقت رفتار با گفتار والدین در محیط خانه روشن گردید. پس لازم است پدر و مادر در برابر فرزندان، مراقب عملکرد خود باشند تا مبادا در اثر رفتار نادرست آنان، آسیبی به تربیت دینی کودک برسد.
4. تایید رفتار نیک فرزند: عامل دیگری که در تربیت دینی کودک در محیط خانه بسیار موثر است تایید رفتارهای مطلوب او به وسیله والدین است. کارهای درستی که از کودک مشاهده می شود - اگرچه غیر دینی و معمولی باشد - اگر با تایید و تحسین والدین مواجه شود، تداوم می یابد. تایید رفتار کودک از سوی والدین ممکن است به شیوه های زبانی یا عملی صورت گیرد که هر کدام به نوبه خود، در تکرار آن تاثیر فراوان دارد. اگرچه تایید عملی از کارهای مثبت در تربیت او تاثیر دارد، ولی تایید کلامی از او مانند گفتن «آفرین، بسیار خوب » بیش تر مؤثر است; زیرا کودک در دوره کودکی، برای جلب توجه والدین به خود، به دستورات آنان بیش تر عمل می کند (40) .
اساسا یکی از شیوه های تربیتی قرآن مجید ایجاد انگیزه و رغبت در افراد صالح و برقراری موازنه میان عمل و پاداش است. عوامل ایجاد انگیزه در قرآن متعدد است; گاه از طریق وعده پاداش فراوان و چندین برابر عمل، فرد را به انجام کار نیک تحریک می کند. گاه از طریق تعلیمات عمیق دینی و اسلامی انسان را چنان صالح و متقی بار می آورد که خود به دنبال کارهای با ارزش می رود و جز به کسب رضایت خدا نمی اندیشد.
در زمینه پاداش های اخروی اعمال نیک انسان، لسان آیات متفاوت است. برخی آیات می گویند: «هر که عمل نیکی انجام دهد، ده برابر پاداش می گیرد» (41) ، برخی دیگر از آیات تعبیر «اضعافا کثیرة » (رم: 30) دارد; یعنی: چندین برابر، برخی نیز پاداش هفتصد برابر و بی حساب را ذکر می کنند. این تفاوت ها در میزان پاداش الهی بیان گر آن است که اجر و جزای اعمال بر اساس درجه اخلاص و نیت انسان تعیین می شود; یعنی: هر اندازه کیفیت اعمال بالاتر باشد، پاداش بیش تر خواهد بود.
بر این اساس، تایید و تشویق کارهای مطلوب به منظور ایجاد انگیزه در افراد از روش هایی است که از آیات و روایات استفاده می شود و نقش اساسی در تربیت دینی دارد. وظیفه مربیان و والدین است که در تربیت دینی کودکان و نوجوانان از این روش بهره گیرند. پدران و مادران به جای سخت گیری، تحمیل کارهای ناخواسته، تهدید و تنبیه کودک، به جاست از شیوه متعادل همراه با ابراز عواطف و تایید و تشویق در تربیت فرزند استفاده کنند.
بر اساس آنچه گفته شد، روشن گردید که در نهاد هر انسانی، حس دینی و میل به خداجویی وجود دارد. در قرآن کریم، از این گرایش ذاتی به «فطرت الله » (بقره: 245) تعبیر شده که از آغاز زندگی، به تدریج نمایان می شود و در رشد و شکوفایی آن، تربیت نقش اساسی دارد. به همین دلیل، تربیت درست و هماهنگ در محیط خانه و مدرسه زمینه رشد و شکوفایی سریع آن را فراهم می سازد. استفاده از شیوه های مناسب تربیتی در محیط خانه و عرضه درست معارف دینی و مذهبی به کودک در تربیت دینی او تاثیر فراوان دارد. بنابراین بر پدران و مادران لازم است که تمام تلاش خود را نسبت به تربیت مطلوب دینی فرزندان خویش به کار گیرند; از جمله اقدامات تربیتی در جهت تحقق یافتن عوامل اصلی تربیت دینی خانواده فعالیت های دینی و فرهنگی والدین است که به منظور تامین شرایط مساعد تربیتی صورت می گیرد. به طور کلی، از نظر اسلام، تربیت یافته کسی است که در محور شناخت، ایمان و عمل به احکام کاملا فعال باشد.
1- رجب علی مظلومی، گامی به سوی تربیت، نشر آفاق، 1364، ص 80
2- محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، 3/281
3- علی رضا اعرافی و همکاران، اهداف تربیت از دیدگاه اسلام، قم دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، 1376، ص 119
4- ر. ک. به: علی شریعتمداری، روان شناسی تربیتی، امیر کبیر، 1374، ص 191 - 192
5 و 6- علی اکبر دهخدا، لغت نامه دهخدا، واژه «تربیت » و «دین »
7- محمدتقی مصباح یزدی، اخلاق در قرآن، ج 1، ص 48 - 49
8- همو، فلسفه اخلاق، تهران، اطلاعات، 1374، ص 198 - 200
9- دفترهمکاری حوزه و دانشگاه،«اهداف تعلیم و تربیت در اسلام » (جزوه)
10- عبدالعظیم کریمی، تربیت دینی، انتشارات قدیانی، 1374، ص 16 - 17
11- جمعه: 2: «هو الذی بعث فی الامیین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة...»
12- محمد شفیعی، مبانی تربیتی حضرت امام;، دفتر تبلیغات اسلامی، ص 176
13- ماهنامه تربیت، سال 14، ش. 9، ص 6
14- موریس دبی، مراحل تربیت، ترجمه کاردان، انتشارات دانشگاه، 1374، ص 73
15- ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج 24، ص 286; ذیل آیه «یا ایها الذین آمنوا قوا انفسکم و اهلیکم نارا وقودها الناس و الحجارة.»
16- همان، ص 293; عن رسول الله 9: «تامرهم بما امر الله و تنهاهم عمانها هم الله ان اطاعوک کنت قد وقیتهم و ان عصوک کنت قد قضیت ما علیک »
17- ابراهیم امینی، آیین تربیت، قم انتشارات اسلامی، 1368، ص 13 - 12
18- نورالدین هیثمی، مجمع الزوائد، ج 8، ص 158; عن رسول الله 9: «من کانت له ابنة فادبها و احسن ادبها و علمها و احسن تعلیمها و اوسع علیها من نعم التی اوسع علیه کانت له منعة و سترا من النار.»
19- همان، ص 157
20- ناصر مکارم شیرازی و دیگران، پیشین، ج 13، ص 435 - 442 / سید محمد حسین طباطبائی، المیزان، ج 14، ص 422 - 426
21- محمدباقر مجلسی، پیشین، ج 85، ص 279
22- مصطفی عباسی، نقش اسوه ها در تعلیم و تربیت، سازمان تبلیغات اسلامی، 1371، ص 41 به بعد
23- ابراهیم امینی، آیین تربیت، ص 101
24- شعاری نژاد، روان شناسی رشد، ص 148
25- محمدباقر مجلسی، پیشین، ج 66، ص 314 / کنزالعمال، ج 4، ح. 9266; عن النبی(ص): «من اکل لقمة من حرام لم تقبل له صلاة اربعین لیلة و لم تستحب له دعوة اربعین صباحا و کل لحم نبت من الحرام فالنار اولی به.»
26- علاءالدین هندی، پیشین، ج 4، ح. 9272; عن النبی(ص): «لایدخل الجنة جسد غذی بحرام.»
27- جواد قیومی، صحیفة الحسین(ع)، قم انتشارات اسلامی، 1374، ص 292; عن الحسین(ع) «فقد ملئت بطونکم من الحرام.»
28- مکارم الاخلاق، ج 1، ص 196; عن رسول الله(ص): «اطعموا المراة فی شهرها الذی تلد فیه التمر فان ولدها یکون حلیما تقیا.»
29- شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 15، ص 175; عن امیر المؤمنین(ع): «ما من لبن رضع به الصبی اعظم برکة علیه من لبن امه.»
30- همان، ص 188; عنه(ع): «تخیروا للرضاع کما تخیرون للنکاح فان الرضاع یغیر الطباع.»
31- محمد باقر مجلسی، پیشین. ج 103، ص 333; عنه(ع): «توقوا علی اولادکم لبن البغی من النساء و المجنونة فان اللبن یعدی.»
32- شیوه های صحیح امر به معروف و نهی از منکر، سازمان تبلیغات اسلامی، 1369، ص 159
33- محمد دشتی، مسئولیت تربیت، ص 112
34- همان، ص 192
35- محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج 1، ص 18; عن رسول الله(ص): «انا معاشر الانبیاء امرنا ان نکلم الناس علی قدر عقولهم.»
36- شیوه های صحیح امر به معروف و نهی از منکر، ص 239
37- نحل: 125: «ادع الی سبیل ربک بالحکمة والموعظة الحسنة و جادلهم بالتی هی احسن.»
38- محمدباقر مجلسی، پیشین، ج 5، ص 198; عن ابی عبد الله(ع): «کونوا دعاة الناس باعمالکم و لا تکونوا دعاة بالسنتکم.»
39- همان، ج 43، ص 81 - 82
40- محمد پارسا،روان شناسی تربیتی،انتشارات سخن،1374،ص 176 - 41186- ناصر مکارم شیرازی و دیگران، پیشین، ج 6، ص 55 - 56; «من جاء بالحسنة فله عشر امثالها و من جاء بالسیئة فلا یجزی الا مثلها.»