از نمایشگاه طلیعه ظهور می آدم. تاکسی سوار شدم.تو خیابان وحشتناک چهارمردان به سمت حرم می آدیم. خیابان شلوغ ماشینها بوق می زدند. رانده ها داد میزدند. واویلا بود. خیابان انقلاب قم را خیلی زیبا تزیین کرده اند دستشان درد نکند اجرشان با امام زمان.
آمدم حرم و حرم را دور زدم. چشمتان روز بد نبیند. قمی ها وقت گیر نیاورده بودند با خانمهایشان بیایند بیرون گذاشته بودند همین شب چهارشنبه (زائر های جمکران می یان) یادشون افتاده بود که روژه لب و ... نیاز دارن(ظاهرشون را خودتون تصور کنید). البته همه که این طوری نبود ولی همون یک مقدار هم زیادیه.
مسافرا مسافرا. ماشالله. کاملا حجاب دارن کاملا. اصلا کسی سینه هاش باز نیست. آرایش کرده نداریم. اونایم که چادر دارن اصلا چادرشون کنار نمی ره تا مانتو!نه تیشرت و پیراهن هاشون معلوم بشه اصلا.
قم وحشت شده بود دیشب. تمام پیاده روهای اطراف حرم خانم فاطمه معصومه س پر بود از موجودات زنده ای که فقط حرکت می کردند. کار نداشتن به اینکه خدا هست نیست. محضر خانم هستند. بابا ولش این حرفای اوملها را می گی که چی؟ البته همه این طوری نبودند!!!
تازه یادشون افتاده که مثل اجداد وحشیشون (اون اول اولا رو می گم) نعره بزنن که بابا برو کنار. سپر ماشیناشون رو به هم می زنن(صدای بوق ممتد فایده نداره) آره مثل اجدادشون که اصلا نمی فهمیدن کرامت انسان چیه!! انسان بودن چیه!!خودشون رو به یک نگاه شهوت ناک یک مرد می فروشن. به خدا بعضی هم به هیچی چون کسی توجهی به اونا نمی کنه.
آره توحش یعنی چی؟ برگردی به هزاره ای که آدم ها فقط به شهوتشون فکر می کردن. کار نداشتن محیط اجتماع دین آداب و رسوم چیه.
وای خدا بیای زیارت حضرت معصومه س بعد؟؟!! چی بگم آخه. هنوز درک نکرده که انسان شدن از کدوم سمته (البته ما هم نرسیدیم ولی حداقل می دونیم. پاهام لنگه برا رفتن) . چیکار کنم. پسرهای بیجاره که دنبال یک تیکه می گردن. دخترهای جلفی که به دنبال یک ...
وحشی گری یا وحشت چه فرقی می کنه. من که دیشب توی قم وحشتناک وحشت کردم