قرآن کریم در یکی از آیات شریف خود دوره ای را به نام دوره ارتداد برای جوامع اسلامی پیش بینی کرده، می فرماید:
یا ایها الذین آمنوا من یرتد منکم عن دینه فسوف یات الله بقوم یحبهم و یحبونه اذلة علی المومنین اعزة علی الکافرین یجاهدون فی سبیل الله و لا یخافون لومة لائم ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء والله واسع علیم . (2)
ای کسانی که ایمان آورده اید، هر که از شما از دینش بازگردد چه باک; زودا که خدا مردمی را بیاورد که دوستشان بدارد و دوستش بدارند . در برابر مؤمنان فروتنند و در برابر کافران سرکش; در راه خدا جهاد می کنند و از ملامت هیچ ملامتگری نمی هراسند . این فضل خداست که به هر کس که خواهد ارزانی دارد، و خداوند بخشاینده و داناست .
بر اساس این آیه شریفه و با توجه به برداشتی که علامه طباطبایی (قدس سره) در تفسیر المیزان در جلد پنجم (عربی) در توضیح این آیه شریفه داشته اند و با توجه به روایاتی که از اهل بیت عصمت و طهارت (ع) رسیده است ما می توانیم پیش گویی هایی برای آینده جوامع اسلامی، از جهت فرهنگی، سیاسی و اقتصادی داشته باشیم . از جمله پیش گویی ها این است که در دوران پایانی عمر زمان و یا به تعبیر خود روایات آخرالزمان جوامع اسلامی و مسلمین دچار دو حرکت متعاکس از نظر برخورد با ارزش ها می شوند .
بر اساس پیش گویی قرآن دوره ارتدادی برای جوامع اسلامی و مسلمین ممکن است رخ بدهد و در نقطه مقابل به جای افرادی که مرتد شده اند انسان های دیگری با خصوصیاتی که آیه شریفه یک یک آنها را ذکر می کند، جایگزین می شوند . از این مطلب بر می آید که جوامع اسلامی و مخصوصا جوامعی که از نظر بنیه های اعتقادی دچار ضعف هایی هستند یک دوره ارتداد یا برگشت از ارزش های دینی را پیش رو خواهند داشت . البته در نقطه مقابل انسان هایی خواهند بود که جایگزین این انسان های مرتد می شوند .
ارتداد در اینجا به معنی برگشت از اصول اعتقادی نیست; آنچنان که در فقه مصطلح است . بلکه یک اصطلاح قرآنی است که به معنی برگشت از ارزش هاست . وقتی که ما مراجعه به روایات اسلامی می کنیم می بینیم در آنها هم نشانه هایی بر این موضوع وجود دارد . بر همین اساس، بحثی تنظیم کرده ایم به نام آسیب شناسی آخرالزمان، یعنی آفت هایی که ممکن است گروه هایی از مردم و یا ارزش ها و مقدسات در دوره آخر الزمان گرفتار آن بشوند . به عبارتی وقتی که شما خانواده را و برخورد پدر و مادر و فرزندان را در دوره آخر الزمان از دیدگاه روایات مورد دقت قرار می دهید می بینید که آسیب ها و آفت هایی در خانواده ها و در ارتباط بین افراد و اعضاء خانواده ممکن است وجود داشته باشد که اگر همه مؤمنین این آفت ها و آسیب ها را به دقت از دیدگاه معصومین (ع) مورد مطالعه قرار بدهند چند نتیجه برای آنها خواهد داشت .
نتیجه اول این است که آنها برای اینکه در دامن این آفت ها و آسیب ها نیفتند برای خودشان نوعی حراست و حفاظت ایجاد می کنند . نتیجه دیگر اینکه برای آنها زمینه یک نحوه پیش بینی و زمان شناسی فراهم می شود .
در دوره آخرالزمان بر اساس این آیه شریفه یک دوره بازگشت از ارزش ها وجود دارد که شما با مراجعه به روایات تفصیل ، تفسیر و تبیین این بازگشت را به دقت می بینید . در روایات از یک سو آسیب هایی که در آخرالزمان متوجه مقدسات و ارزش هایی چون امر به معروف و نهی از منکر، قرآن، اذان، برخورد با علما و ... می شود ذکر شده است . از سوی دیگر آسیب هایی که برای آحاد مردم جامعه; مانند علما، حکام، پدر و مادرها، فرزندان، زنان و مردان پیش می آید یکی یکی به آنها اشاره شده است .
از دیدگاه دیگر می توانیم به این قصه این جور نگاه کنیم که آسیب هایی ممکن است از نظر اقتصادی، سیاسی و اخلاقی و اعتقادی گریبانگیر مردم شود که علم به این آسیب ها نوعی روشنی در ذهن انسان ایجاد می کند، افقی را باز می کند که باعث می شود انسان مواظبت های جدی نسبت به خودش داشته باشد و وظیفه خودش را بهتر تشخیص دهد .
حضرت استاد مطهری در کتابی که در باره حضرت مهدی (ع) دارند به همین آیه شریفه اشاره می کند .
این آیه شریفه می فرماید: ای کسانی که ایمان آورده اید اگر عده ای از شما در پایبندی به اصول و ارزش های دینی دچار برگشت و ارتجاع و ارتداد شدند خداوند متعال جانشین می کند گروه دیگری از مؤمنین که آنها در مرحله دینداری و دین باوری بسیار بسیار قوی و خالصانه عمل می کنند . گروهی که جانشین شما هستند با این خصوصیات هستند که «یحبهم و یحبونه » ; آنها خداوند متعال را دوست دارند و خداوند متعال هم ایشان را دوست دارند که یک پیوند عاطفی دو طرفه بین این گروه از مؤمنین و خداوند و از طرف خداوند با این افراد وجود دارد . از خصوصیات دیگری که اینها دارند این است که در برابر مؤمنین انسان های متواضع و فروتنی هستند «اذلة علی المؤمنین » که نشان دهنده ارتباط سالم اجتماعی است که بین این گروه مؤمنین وجود دارد . فت بعدی که خداوند متعال برای این گروه ذکر می کند می فرماید: «اعزة علی الکافرین » ; در برابر بیگانگان فکری و در برابر کسانی که از نظر فکری انسان های سالمی نیستند و در حد کفر و نفاق هستند موضع گیری سخت دارند و هیچ نرمشی در برابر آنها نشان نمی دهند . صفت بعدی این گروه جانشین این است که «یجاهدون فی سبیل الله » ; در مسیر خداوند متعال از خودشان و از مال خودشان مایه می گذارند . اینها روحیه جهادی و یا به عبارتی روحیه بسیجی دارند و در مسیر خدا از همه موجودی های خودشان سعی می کنند که مصرف کنند . و باز صفت دیگر «و لایخافون لومة لائم » ; این چنین افرادی که جانشین گروه مرتد هستند کسانی هستند که از سرزنش سرزنش کنندگان و ملامت ها، از هر سویی که باشد ترس و ابایی ندارند و در برابر جنگ روانی که از طرف دشمن به آنها اعمال می شود مقاومت دارند . بعد نهایتا خداوند متعال می فرماید: «ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء» ; این گروه جانشین با این خصوصیات کسانی هستند که شامل فضل خداوند متعال هستند و بعد می فرماید: «والله واسع علیم » .
از این آیه استفاده می شود که در آخرالزمان دو گروه مقابل هم قرار می گیرند: عده ای گرفتار فساد و فتنه دوره آخرالزمان و دچار مشکلات می شوند و به عبارتی میکروب هایی که در آخرالزمان وجود دارند در روح آنها نفوذ می کند و دین آنها را دچار مشکل می کند و در نقطه مقابل دقیقا در همان زمان گروه دیگری وجود دارند که آنها در برابر این حوادث و این آفات اجتماعی و یا دینی مقاومت و صبوری می کنند، پایمردی از خودشان نشان می دهند و آنها می توانند از زمینه سازان فرج آقا و مولا امام زمان (ع) باشند . بد نیست این مطلب را خدمتتان عرض کنم به عنوان مژده، مژده ای که شاید برای آنها که معتقد به حرکت در مسیر امام زمان (ع) هستند، بشارت بسیار زیبایی باشد و نقطه حرکتی باشد برای اینکه هر چه بیشتر ما در مسیر امام زمان (ع) و ترویج فرهنگ اهل بیت (ع) تلاش بیشتری کنیم .
ذیل همین آیه شریفه روایتی است که در چند تفسیر; از جمله در تفسیر المیزان و مجمع البیان هم نقل شده است . در این روایت آمده است که وقتی این آیه نازل می شود سؤال می شود از پیامبر اکرم (ص) که این گروه جانشین چه کسانی هستند؟ در یک روایت بسیار کوتاه و زیبا که برای همه ایرانیان مؤمن می تواند این مژده خیر و بشارتی باشد آمده است: پیامبر اکرم (ص) دستشان را بر شانه سلمان زدند و فرمودند «من هولاء» ; این گروه جانشینی که کاملا معتقد و جدی وارد میدان دین می شوند و آن آسیب های دوره آخرالزمان کمتر می تواند در آنها نفوذ کند از ایرانیانی هستند که معتقد و پا برجا هستند و آنها می توانند مروج و مؤید دین در آن مقطعع زمانی باشند .
این شاید خودش جای بحث مفصل داشته باشد که ما می توانیم این آیات و روایات را در کنار هم بگذاریم و شوق دینداری بیشتر و روح فداکاری بیشتر در مسیر دین را در جوان هایمان که استعداد دینداری بالاتر و بهتری دارند احیاء کنیم . که این به صورت جداگانه می تواند مورد بحث قرار بگیرد . فقط به عنوان یک مژده خواستم خدمتتان عرض بکنم که در بعضی از روایات، این گروه جانشین از نسل سلمان فارسی هستند و یا به عبارتی صحیح تر که امام صادق (ع) فرمودند: «به سلمان، سلمان فارسی نگویید، سلمان محمدی (ص) بگویید» و اینها از تبار سلمان محمدی (ص) هستند .
به هر حال این آیه شریفه خبر می دهد از اینکه در یک قطعه ای از زمان گروهی از امت اسلامی دچار ارتداد و برگشت از ارزش ها می شوند و در زندگی هر یک از آنها یکی از آفت ها و میکروب های خاص از نظر اقتصادی، سیاسی، اعتقادی و اخلاقی وارد می شود . گروهی در نقطه مقابل آنها با خصلت هایی که در آیه شریفه ذکر شده وارد می شوند و پرچم دفاع از دین را بر دوش می کشند . دقیقا وقتی که به روایات رجوع کنیم ما در علائم آخرالزمان می توانیم نشانه های دو گروه را یک یک پیدا کنیم . این گروهی که از اعوان، انصار و یاران حضرت مهدی (ع) هستند چند خصوصیتشان در آیه شریفه بیان شده است . آنها کسانی هستند که خدا را دوست دارند و خدا هم آنها را دوست دارد . کسانی هستند که در برابر مؤمنین فروتنند در برابر کافرین سربلند و عزیز زندگی می کنند . کسانی هستند که اهل جهاد هستند و نهایتا کسانی نیستند که با جنگ روانی از میدان بیرون بروند . این چند خصوصیتی که در آیه شریفه ذکر می کند . اما، کسانی که حقیقتا پیرو اهل بیت (ع) باشند نشانه های دیگری هم دارند که در روایات به شکل تفصیلی توضیح داده شده است . در مورد گروهی هم که دچار ارتداد می شوند در روایات نشانه های زیادی از ایشان می بینیم که می توانیم با مطالعه روایات به خصوصیت اخلاقی و نشانه های تفصیلی این گروه پی ببریم .
مراد ما از بحث آسیب شناسی دوره آخرالزمان این است که ما بیاییم آن افرادی را که در آخرالزمان دچار ارتداد از ارزش ها می شوند به تفصیل طبقه بندی کرده و به خصوصیات آنها پی ببریم .
در روایات بر این مطلب تاکید شده که آن آسیب ها و آفت هایی را که در آخرالزمان وجود دارد بشناسید; زیرا اگر آنها را نشناسید ممکن است دامن شما را هم بگیرد . لذا اگر ما چنین مطالعه تفصیلی داشته باشیم می توانیم جایگاه خودمان را مشخص کنیم که: آیا ما از کسانی هستیم که نشانه های ارتداد از ارزش ها در زندگی آنها آشکار است یا از کسانی هستیم که جانشین این گروه مرتد می توانیم باشیم ؟
بنابراین بحث از مقابله دو گروه در آخرالزمان، که در روایات به آن اشاره شده، از آن رو بر ما لازم است که ما جایگاه خودمان را و وظیفه خودمان را به شکل روشن در این اتفاقات و وقایعی که ممکن است به شکلی در جوامع اسلامی اتفاق بیفتد یا در حال اتفاق باشد، بدانیم و بتوانیم خودمان را در برابر اتفاق های ناگوارش مصونیت ببخشیم و ان شاء الله از کسانی باشیم که جزء سربازان و نوکران آقا امام زمان (ع) قرار دارند .
در بررسی آیات و روایات مربوط به آخر الزمان می توان تقسیم بندی ها و طبقه بندی های متفاوتی ارایه کرد . یک تقسیم بندی این است که ما بر اساس گروه ها و افراد مختلفی که در آخرالزمان دچار آسیب و آفت می شوند به بررسی روایات بپردازیم; یعنی وضعیت زنان، مردان، جوانان و ... را در آخر الزمان به تفکیک مورد بررسی قرار دهیم . تقسیم بندی دیگر این است که بر اساس آفت ها و آسیب های مختلفی که گریبان گیر جوامع اسلامی می شود، یعنی آفت های اعتقادی، اقتصادی، اخلاقی و ... به بررسی روایات بپردازیم .
در روایات ما وجود دارد که می فرماید بخشی از کسانی که در آخر الزمان مشغول تحصیل دینی می شوند یا علوم دینی را سعی می کنند فرا بگیرند اینها به خاطر ریاست و رسیدن به مقامات است . روایت می فرماید: «یتفقه اقوام لغیر الله طلبا لدنیا و الرئاسة » ; یعنی افرادی به دنبال دین شناسی و فهم مسایل دینی می روند اما غرض آنها خدا نیست و اخلاص در انگیزه های آنها پیدا نیست و عمدتا اینها طالب دنیا و ریاست بر مردم هستند به همین خاطر اینها چون می بینند که با دانستن بعضی از اصطلاحات دینی می توانند بر مردم ریاست کنند به دنبال تحصیل دین و دانشهای دینی می روند و بعد می فرماید: «و یوجه القرآن علی الاهواء» این خصوصیت می تواند خصوصیت دانشمندان و عالمان دینی باشد که یکی از حالتهایی که آنها پیدا می کند این است که توجیه گر قرآن می شوند اما بر اساس هواهای نفسانی خودشان به تعبیری که علامه طباطبایی در ابتدای المیزان دارند می فرمایند ما تفسیر قرآن نمی کنیم بلکه تحمیل بر قرآن می کنیم نظرات خودمان را .
آنچه که از ما خواسته شده این است که با یک فکر خالی به سراغ فهم عمیق مطالب قرآنی برویم و پرده برداری از ابهامات معانی قرآن بکنیم این می شود تفسیر . اما گاهی ما با پیش فرض های فکری و یکسری تئوری های مشخص ذهنی سراغ قرآن می رویم و می خواهیم آیه ای را برای فکر خودمان پیدا کنیم و گاهی بالاتر اینکه ممکن است افرادی یا مکاتبی، در باطن به خاطر اینکه در جوامع اسلامی هستند و بدون آیه قرآن نمی توانند نفوذ در افکار عمومی داشته باشند با تمسک به آیات قرآن برای رسیدن به اهداف شوم نفسانی شان از آیات قرآن بهره گیری کنند .
نشانه دیگری که باز در این دوره گفته شده می فرماید: «و قعود الصبیان علی المنابر» منبر یعنی محل موعظه و ترویج و تبلیغ دین . یکی از نشانه هایی که برای دانشمندان یا نیمه دانشمندان در دوره آخر الزمان وجود دارد و آسیب هایی که در این دوران نمایان می شود این است که کسانی سمت تبلیغ دین را به عهده می گیرند که اینها از نظر سن دوره صباوت و نوجوانی را می گذرانند . اینکه گفته شده: «قعود الصبیان علی المنابر» شاید یک معنای ظاهری آن مراد باشد که یعنی کسانی بر منبرها می نشینند و در مقام خطابه می آیند که اینها نوجوانانی بیشتر نیستند و افراد بزرگتر و مسن تر و ماهرتر آنها زمینه تبلیغ را ندارند .
معنای دیگری که ما شاید می توانیم از این روایت برداشت کنیم این است که مراد از «قعود الصبیان علی المنابر» این باشد که کسانی مشغول تبلیغ دینی می شوند که اهمیت ندارند . یعنی از نظر دانش ها و اطلاعات دینی بچه سال هستند از نظر اطلاعات بچه سال هستند مهارت خاصی در امر تبلیغ و اطلاعات کافی به زوایای گوناگون دین ندارند اما اینها با جرات کامل به عنوان مبلغ دین وارد صحنه تبلیغ می شوند .
باز از مسایل دیگری که در این دوره وجود دارد که پیامبر اکرم (ص) بر سلمان خبر می دهند و می فرمایند «و رایات المنابر امر علیها بالتقوی و لا یعمل القائل بما یامر» شما می بینی که بر منبرها و در مقام وعظ و اندرز افراد مردم را امر و دستور و سفارش به تقوی می کنند ولی وقتی که به وجود و زندگی آنها مراجعه می کنید خود گوینده آن سخنان، حد خدا را رعایت نمی کند و برای حدود الهی حریم قائل نیست و اهل تقوی نیست یعنی عالمان بدون عمل .
مورد دیگری که باز از نشانه های دانشمندان دینی و آسیب زده در آخر الزمان است و ممکن است بعضی از دانشمندان دینی دچار آسیب و آفت شوند این است که «یؤتون الحکمة علی منابرهم فاذا نزلوا نزعت عنهم » می فرماید گاهی شده که اینها هنگامی که در مقام سخن گفتن هستند زیباترین و مهمترین و نغزترین و پر معناترین مسایل را مطرح می کنند . سخنان حکیمانه از آنها می شنویم اما هنگامی که اینها به زیر می آیند از منبر «نزعت عنهم » حکمت در آنها وجود ندارد یعنی آنها زبانشان به گفتن حکمت رام و روان است اما هنگامی که به شخصیت آنها نگاه بکنی خبری از حکمت و عقلانیت و هوشمندی به آن معنا در آنها نیست و عمدتا جهت خودنمایی یا فریبایی و فریب دادن مردم ممکن است که دست به چنین اعمالی بزنند . در مورد سیمای روشنفکران دینی در روایات داریم که یکی از مشکلاتی که در آخرالزمان ممکن است گریبانگیر عده ای شود این است که «یصیر الدین بالرای » . دین و مجموعه قوانین دینی بر اساس آراء و نظریه پردازیهای شخصی افراد توجیه می شود و «عطل الکتاب واحکامه » اما بر اساس آیات قرآن و بر اساس روایات اهل بیت (ع) دین توصیه نمی شود و به مردم ارایه نمی شود .
عده ای هستند که اسلام را و دین اسلام را بر اساس آراء و نظرات خودشان توجیه می کنند کتاب خدا و آیات قرآن را تعطیل می کنند و شما به ندرت در صحبت آنها و سخن آنها از آیات قرآن نشانه می بینی . گویا خود را مستغنی از رجوع به آیات قرآن می دانند در مقام توجیه مسایل دینی از قرآن به عنوان اصیل ترین و متین ترین قانون الهی و به عبارتی قانون اساسی دین الهی اسلام هیچ استفاده ای نمی برند . «عطل الکتاب » قرآن را به تعطیلی می کشانند . قرآن را به مهجوریت وا می دارند مهجوریت قرآن در یک مرتبه این است که انسان در مقام گفتن و مقام فکر کردن از آیات قرآن بهره گیری نکند بلکه همه مسایل دینی را با توجه به نظرات شخصی خودش بیان کند اگر یک روشنفکر اگر یک عالم دینی خود را از قرآن دور کند و در محضر قرآن کمتر باشد . از آیات قرآن کمتر استفاده ببرد . در کلام خویش در تبلیغ خویش در تولید فکر از آیات قرآن استفاده نبرد . اینها همان دانشمندان و روشنفکرانی آسیب زده و آفت زده ای هستند که روایات دینی به ما خبر می دهد که در دوره ای چنین افرادی در جوامع اسلامی پیدا می شوند . علاوه بر اینکه کتاب خدا تعطیل می شود و مهمل گذاشته می شود و شما نمی بینی که آنها در مقام استفاده و توجیه و تفسیر دین از آیات قرآن استفاده بکنند احکام قرآن هم تعطیل می شود .
در قرآن کریم احکامی از طرف خداوند متعال نازل شده در ابعاد گوناگون در مسایل جزایی در مسایل اقتصادی مثلا ما در مورد ربا می بینیم در آیات قرآن به شدت از ربا نهی شده در این دوره می بینیم که یک روشنفکر، یک نظریه پرداز به اصطلاح مسلمان وقتی می خواهد فکر کند و تئوری پردازی بکند خود را مستغنی می بیند که از احکام قرآن استفاده بکند و احکام قرآن تعطیل می شود . احکام جهاد، احکام اقتصادی ، احکام حقوقی و جزایی اینها ممکن است در دیدگاه روشنفکران و علمای آسیب زده به تعطیلی کشیده شود و از درجه اعتبار ساقط شود . نکته دومی که در این رابطه باز در روایات دینی وجود دارد این است که می فرماید ابطال حدود الله گاهی شده که احکام الهی تعطیل می شود و گاهی نه تنها کنار گذارده می شود بلکه اعلام می شود به بی ارزشی و باطل شدن و تاریخ مصرف آنها را تمام شده اعلام کردن . گاهی شده که روشنفکری اعلام بکند که تاریخ مصرف احکام قرآن تمام شده است . و امروز بایستی آنها را مطابق آراء و نظریات امروزی احکام را و حقوق و قوانین را تنظیم بکنیم . لذا ابطال حدود الله یک گام بالاتر و یک مشکل بالاتر از تعطیل احکام الله است و باز از روایات ما بر می آید در دوره آخر الزمان آن معامله ای که با قرآن کریم می شود با آثار و روایات اهل بیت عصمت و طهارت هم می شود . در صدر اسلام به ظاهر گروه منحرفی به نام منافقین در جامعه اسلامی پیدا شدند که به حسب ظاهر اعلام کردند «حسبنا کتاب الله » ما را قرآن کافی است . که این یک آفت و آسیب بزرگی در جامعه آن روز اسلامی ایجاد کرد و مردم را از ولایت جدا کرد .