براى آن حضرت سخنان و کلمات و سخنرانىهایى است که نشان دهنده دانش و بینش آن حضرت نسبت به حقایق ملکوتى و آسمانى است و این که سرچشمه علم و دانش او وحى است و آن حضرت را به روح اعظم اتصالى مافوق تعریف است، او مستقیماً در دامن ختم نبوت تربیت یافت و علوم اولین و آخرین را از آن جناب دریافت کرد.
فلاسفه و حکما و عرفا و اولیا بر خطبهاى که پس از وفات پیامبر صلى الله علیه و آله در مسجد النبى در دفاع از ولایت مطلقه امیرالمؤمنین علیه السلام انشاء کرد شرحها و تفسیرها نوشتهاند ولى تا به امروز تمام قدرتمندان عقلى از درک حقایق ملکوتى آن خطبه معطّل ماندهاند!!
در آن خطبه اسرار ملکوت، حقایق عرفانى، مسائل مهم فلسفى، مسئله نبوت، برنامه ولایت، هنگامه محشر، اوضاع طبیعت و هستى، برنامه قرآن، آینده بشر و واقعیتهاى دیگر مورد بحث دختر پیامبر قرار گرفته که آن خطبه به تنهایى کتاب کاملى از علم و معرفت است که بدون سابقه ذهنى، در حضور انصار و مهاجر ایراد فرمودند.
علاوه بر آن خطبه در موقعیتهاى گوناگون، مسائل و مطالبى را القا فرمودهاند که جمع آن مسائل و مطالب کتابى عظیم از حکمت الهى و عرفان آسمانى است.
بدون شک اگر بخواهم تمام سخنان آن دریاى معرفت را در این نوشتار بیاورم و به شرح و توضیح آن اقدام کنم به چند مجلد مىرسد، تنها براى نشان دادن گوشهاى از عظمت عقلى و شخصیت روحى آن حبیبه حق به جملاتى از آن جناب به نقل فقیه بزرگ سید ابن طاوس قناعت مىکنم:
خطبه حضرت زهرا علیها السلام به نقل از سید ابن طاووس
دختر با عظمت پیامبر، پس از رحلت پدر، بر اثر انحراف مسیر خلافت و حکومت به دست هواپرستان زمان، دچار انواع حوادث و مصایب و بلاها و طوفانها و ابتلائات شد، حوادثى که مانند تیرگى شب به خیمه حیات هجوم آورد، در حدّى که از زبان حال آن معصومه نقل شده، اگر بلاهایى که پس از وفات پدر به سر من آمد به روزهاى روزگارمىریختند تمام روزها تبدیل به شب تار مىشد.
در وزش آن طوفانهاى بنیانبرانداز بسیارى از مردم دین و ایمان را به دنیاى فانى فروخته و آخرت باقى را براى مقدارى درهم و دینار و کرسى ریاست از دست دادند.
دختر پیامبر براى حفظ قرآن و زحمات انبیا و نگهدارى منصب سعادتبخش ولایت و امامت در برابر آن همه حادثه و بلا ایستادگى کرد و تابلوى گرانبهاى زیر را که درسها براى امت تا روز قیامت در آن ثبت است از خود به یادگار گذاشت.
الْحَمْدُ للّهِ الَّذى لَمْ یَجْعَلْنى جاحِداً لِشَىْءٍ مِنْ کِتابِهِ.
خداى را سپاس گزارم که در برخورد با اینهمه حوادث و بلا و رنج و مشقّت و طوفان و ناراحتى دچار انکار چیزى از حقایق کتاب الهى نشدم.
اعتقاد به توحید و نبوّت و ملائکه و کتاب و روز قیامت و قرار در مدار اخلاق حسنه و اعمال صالحه را به عنایت الهى حفظ کردم، حوادث خطرى برایم در این زمینه ایجاد نکرد.
وَلا مُتَحَیِّراً فى شَىْءٍ مِنْ امْرِهِ.
خدا را شکر مىکنم در چیزى از امر الهى پس از وزیدن این همه بادهاى خطرناک اخلاقى و اجتماعى سرگردان و دودل نشدم.
راه برایم آشکار بود و حق در همه زمینهها برایم از آفتاب روشنتر، سلوکم را در مسلک الهى ادامه دادم و با کمال یقین و پاک از شک و تردید وظایف الهى خود را انجام دادم.
اللّهُمَّ انِّى اسْئَلُکَ قَوْلَ التَّوابینَ وَعَمَلَهُمْ.
پروردگارا! آنچه براى من مهم است، این است که به صف بازگشتگان به سوى تو درآیم و گفتارم در مسئله توبه و عملم در برنامه بازگشت هم چون توّابین حقیقى به راستى و درستى باشد که طایفه توبهکنندگان در پیشگاه تو از ارزش بسیار عظیمى برخوردارند.
وَنَجاةَ الْمُجاهِدینَ وَثَوابَهُمْ.
اى خداوند مهربان! از تو مىخواهم راهم و نجاتم را، راه و نجات رزمندگان در راهت قرار دهى و از ثواب و خیرى که به مجاهدین فى سبیل اللّه عنایت مىکنى به من هم عنایت نمایى که سستى و عافیتطلبى را دشمنم و تمام علاقه و عشقم به این است که رزمندهاى خالص و مجاهدى پاک براى اعلاى کلمه حق باشم.
وَتَصْدیقَ الْمُؤْمِنینَ وَتَوَکُّلَهُمْ.
الهى! قلبم را هم چون قلب مؤمنان واقعى آراسته به تصدیق نسبت به همه واقعیات قرار بده و آن جایگاه ملکوتى را به نور صدق و صفا منوّر گردان، الهى اعتماد و توکّلم را بر خود همانند اعتماد و توکل انبیا بر خویش قرار داده.
اذا تَوَفَّیْتَ نَفْسى وَقَبَضْتَ رُوحى فَاجْعَلْ روحى فِى الْارْواحِ الرّابِحَةِ، وَاجْعَلْ نَفْسى فى الْانْفُسِ الصّالِحَةِ، وَاجْعَلْ جَسَدى فِى الْاجْسادِ الْمُطَهَّرَةِ وَاجْعَلْ عَمَلى فِى الْاعْمالِ الْمُتَقَبَّلَةِ.
پروردگارا! چون عمرم سرآمد و روحم را قبض کردى، پس روحم را در ارواح رابحه و نفسم را در نفوس صالحه و بدنم را در ابدان مطهّره و اعمالم را در اعمال قبول شده قرار بده.
احتمالًا معناى ارواح رابحه، ارواح انبیاى اولوالعزم و انفس صالحه، نفوس آن بزرگواران و اجساد مطهّره، اجساد شهداى راه حق و حقیقت باشد که از هر منت و برنامهاى آزادند.
سُبْحانَ مَنْ یَعْلَمُ خَواطِرَ الْقُلوبِ، سُبْحانَ مَنْ یُحْصى عَدَدَ الذُّنوبِ، سُبْحانَ مَنْ لا تَخْفى عَلَیْهِ خافیةٌ فى الْارْضِ وَالسَّماءِ.
پاک و منزه از هر عیب و نقصى است خداوندى که بر تمام آنچه بر قلوب بندگان مىگذرد آگاه است، پاک و منزه است پروردگارى که شماره عدد ذنوب گنهکاران در پیشگاهش معلوم است، پاک و مبرّاست خداوندى که هیچ چیزى در زمین و آسمان از حضرتش پوشیده نیست.
الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى لَمْ یَجْعَلْنى کافِراً لِانْعُمِهِ وَلا جَاحِداً لِفَضْلِهِ، فَالْخَیْرُ فیهِ وَهُوَ اهْلُهُ.
اللَّهُمَّ قَدْ تَرى مَکانِى وَتَسْمَعُ کَلامى وَتَطَّلِعُ عَلى امْرى وَتَعْلَمُ ما فى نَفْسى وَلَیْسَ یَخْفى عَلَیْکَ شَىْءٌ مِنْ امْرى.
سپس و حمد مىکنم آن وجود مقدسى را که به من توفیق داد، تا از ناسپاسى نسبت به نعمت هایش و انکار فضایلش آزاد باشم، تمام خیر در اوست و او اهل خیر است. الهى! جایم را مىبینى و کلامم را مىشنوى و بر تمام امورم آگاهى و آنچه در وجود من است مىدانى و چیزى از برنامههاى باطن و ظاهر من بر تو پوشیده نیست.
اللّهُمَّ انْزِع الْعُجْبَ وَالرِّیاءَ وَالْکِبْرَ وَالْبَغْى وَالْحَسَدَ وَالضَّعْفَ وَالشَّکَّ وَالْوَهْنَ وَالضُّرَّ وَالْاسْقامَ وَالْخِذْلانَ وَالْمَکْرَ وَالْخَدیعَةَ وَالْبَلِیَّةَ وَالْفَسادَ مِنْ سَمْعى وَبَصَرى وَجَمیعِ جَوارِحى وَخُذْ بِناصِیَتى الى ما تُحِبُ وَتَرْضى «1».
الهى! خودبینى و ریا و تکبر و تجاوز و حسد و سستى و شک و بىحسى و خسارت و دردها و خوارى و مکر و حیله و بلا و فساد را از گوش و چشم و تمام جوارح من ریشهکن فرما و مرا در مسیر عشق و رضایت خود قرار بده.
حیات مادى و معنوى در نظر حضرت زهرا علیها السلام
در روایات بسیار مهم در کتب معتبر آمده که:
مردى از سر کار بازار به خانه رفت، همسرش وى را پریشان حال دید، سبب پریشانى وى را که از چهرهاش آشکار بود پرسید، در پاسخ زن گفت: امروز در میان مغازه براى مدّتى به فکر عاقبت و قیامت خود افتادم که در آن روز جاى من کجاست: بهشت یا جهنم؟ برایم معلوم نشد، مرا سخت افسرده کرد، اکنون با اضطراب و وحشت و پریشانى و ناراحتى به خانه آمدهام و از تو مىخواهم مرا از این رنج نجات دهى، زن به همسرش گفت: از دست من براى تو چه کارى برمىآید؟ جواب داد: نزد حضرت زهرا علیها السلام برو که آن مخدّره عالم به حقایق است و از آن حضرت عاقبت مرا بپرس!
زن به خانه حضرت زهرا علیها السلام رفت و عین گفتار شوهرش را به آن بانوى عصمت عرضه داشت، حضرت در پاسخ وى گفت: به همسرت بگو: اگر در امور حیات مادى و معنوى هماهنگ با قرآن زندگى کرده باشى مسلماً اهل بهشت ورنه به عذاب الهى دچار خواهى شد.
دختر با عظمت پیامبر در علم و عمل، در اخلاق و کردار، در زهد و عبادت، در فضیلت و کمال، در شوهردارى و خانهدارى، در تربیت اولاد در تمام روزگار و در همه دهر موجودى عالى و بىنمونه است، تا جایى که بر تمام زنان جهان واجب است در تمام امور حیات از آن حضرت پیروى کرده و به آن جناب تأسّى جویند تا خیر دنیا و آخرت خویش را تأمین نمایند.
حیات الهى بانوى دوسرا به طور مفصّل در کتب حدیث و کتب تاریخ آمده و به وسیله دانشمندان بزرگ شیعه و سنى به رشته تحریر کشیده شده و از بدو ولادت تا شهادت آن بانوى دو سرا را به نحو تحلیلى نگاشتهاند، شما مىتوانید زندگى آن مقام با عظمت ملکوتى را در آن کتب که بین مردم مشهور و در تمام کتابخانهها هست بخوانید.
پی نوشت :
(1)- فلاح السائل: 173، الفصل التاسع عشر، بحار الأنوار: 83/ 66، باب 39، حدیث 4.