... وَأربعٌ مَن کُنّ فِیه مِن المُؤمِنِینَ أسکَنَه اللَّه فِى أَعلَى عِلِیّینَ فِى غُرَفٍ فَوقَ غُرَفٍ فِى محلّ الشَّرَفِ کلّ أشرف: مَن آوَى الیتیمَ وَنَظَر لَهُ فَکان لَه ابا رَحیماً، وَمن رَحِم الضّعیف وأعانَه وَکَفاه، وَمن أنفقَ علَى والِدَیهِ ورَفَق بِهما وبِرَّهُما وَلَمْ یَحزُنْهُما، وَمَن لَم یَخرِقَ بِمَملوکِه وَأعَنَه عَلى مَا یَکلِفُه وَلَم یَستَسِعَه فِیمَا لَایُطِیقُ «1»
. و چهار چیز است کسى که از مؤمنین در او باشد خدا او را در اعلى علیین در غرفههایى بالاى غرفهها در شریفترین محل جاى مىدهد: کسى که یتیمى را پناه دهد و به او نظر محبت اندازد و نسبت به وى پدرى مهربان باشد، و کسى که به ناتوان رحم کند و او را یارى دهد و امورش را کفایت نماید، و کسى که هزینهى پدر و مادرش را بپردازد و با آنان مدارا کند و نسبت به هر دو نیکى ورزد و آنان را غصهدار ننماید، و کسى که به حقوق غلام و کنیز و خدمتکارش تجاوز نکند و او را بر آنچه تکلیف مىکند یارى دهد و او را در امورى که در طاقت او نیست به کار نگیرد.
یتیم نوازى
یتیم به آن انسانى مىگویند که یا به خاطر مرگ پدر از نوازش و محبت پدرانه محروم شده، یا به سبب مرگ مادر از آغوش عاشقانهى مادرانه بىبهره گشته، یا هر دو منبع لطف و فیض و عشق و محبت را از دست داده است.
از وظایف الهى و تکالیف قرآنى و مسؤولیتهاى اسلامى اهل ایمان توجه همه جانبه به یتیمان براى جلب خشنودى خداست.
قرآن مجید و روایات در ضمن بیان مطالبى لطیف و اشاراتى دقیق، و سفارشاتى عمیق و توصیههایى بسیار مهم مردم را به رعایت حقوق همه جانبهى یتیمان دعوت کرده و این کار را از اعظم عبادات و افضل قربات شمردهاند.
حق یتیم آن چنان عظیم است که قرآن بیست و سه بار از یتیم یاد کرده، و فصل جداگانهاى در روایات اهل بیت علیهم السلام به این برنامهى بسیار مهم اختصاص یافته است.
قرآن مجید نسبت به ایتام این عناوین را به کار گرفته است:
احسان به یتیم، اکرام به یتیم، اطعام یتیم، انفاق به یتیم، امر ازدواج یتیم، پناه دادن به یتیم، کار براى یتیم، حفظ مال یتیم، خوردن مال یتیم، برخورد قهر آمیز با یتیم.
آیات کریمهى قرآن به ترتیب عناوین بالا عبارت است از آیاتى که در این سطور مىنگارم:
احسان به یتیم
«وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَ بَنِی إِسْرائِیلَ لا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ ذِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکِینِ...» «2».
و یاد کنید هنگامى را که از بنى اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خدا را نپرستید و به پدر و مادر و خویشان و یتیمان و تهیدستان احسان و نیکى کنید.
اکرام به یتیم
«کَلَّا بَلْ لا تُکْرِمُونَ الْیَتِیمَ» «3».
چنین نیست که خدا شما را خوار و پست کرده باشد، بلکه علّت خوارى و پستى شما این است که یتیم را گرامى نداشتید و حقوقش را رعایت ننمودید.
از آیهى شریفه استفاده مىشود که هرکس به اکرام یتیم و رعایت حق او برخیزد، مورد اکرام حضرت حق قرار مىگیرد و در پیشگاه حضرت ربّ رفعت مقام مىیابد.
اطعام به یتیم
«وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً» «4».
و پیوسته در عین دوست داشتن طعام براى خودشان آن را به تهیدست و یتیم و اسیر مىخورانند.
در این آیهى شریفه خداى مهربان اطعام به یتیم را از اعمال قابل تقدیر اهل بیت علیهم السلام شمرده است، اهل بیتى که به فرمودهى پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم، هم سنگ قرآن و در همهى امور زندگى براى همهى مردم سرمشق حسنه هستند.
انفاق به یتیم
«یَسْئَلُونَکَ ما ذا یُنْفِقُونَ قُلْ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَیْرٍ فَلِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ وَ الْیَتامى وَ الْمَساکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ...» «5».
از تو مىپرسند چه چیزى را انفاق کنند، بگو: آنچه را از مال انفاق مىکنید به پدر و مادر و خویشان و یتیمان و تهیدستان انفاق کنید.
ازدواج یتیم
«وَ ابْتَلُوا الْیَتامى حَتَّى إِذا بَلَغُوا النِّکاحَ...» «6».
یتیمان را نسبت به امور دینشان و اخلاق و رفتارشان و نحوهى تصرف در اموالشان تا زمانى که براى ازدواج آماده شدند و مسألهى نکاح براى آنان سهل و آسان آمد آزمایش کنید، اگر توان ازدواج داشتند اموالشان را در اختیارشان قرار دهید...
«وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِی الْیَتامى فَانْکِحُوا ما طابَ لَکُمْ مِنَ النِّساءِ...» «7».
و اگر مىترسید که در ازدواج با یتیمان نتوانید عدالت را رعایت کنید پس با آن کس از زنان که خوشایند شماست ازدواج کنید.
حفظ مال یتیم
اگر از پدر یتیم یا مادرش یا از هر دو نفر مالى براى یتیم باقى ماند بر سرپرست یتیم واجب است که در حفظ آن مال بکوشد، و پس از رشد یتیم- سن تشخیص مسائل مربوط به امور مالى- آن مال را تا دینار آخر در اختیار او قرار دهد.
«وَ آتُوا الْیَتامى أَمْوالَهُمْ وَ لا تَتَبَدَّلُوا الْخَبِیثَ بِالطَّیِّبِ وَ لا تَأْکُلُوا أَمْوالَهُمْ إِلى أَمْوالِکُمْ إِنَّهُ کانَ حُوباً کَبِیراً» «8».
اموال یتیمان را به خود آنان بدهید و مال نامرغوب خود را با مال مرغوب آنان جابه جا نکنید، و اموال آنان را به ضمیمهى اموال خود نخورید، زیرا این کار گناهى بزرگ است.
«... فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُوا إِلَیْهِمْ أَمْوالَهُمْ وَ لا تَأْکُلُوها إِسْرافاً وَ بِداراً أَنْ یَکْبَرُوا...» «9».
پس اگر از آنان رشد و صلاحیتى در کارگردانى زندگى و تصرف در اموال یافتید اموالشان را در اختیارشان بگذارید، و اموالشان را به خیال این که مبادا کبیر شوند از روى اسراف و شتاب نخورید...
خوردن مال یتیم
تصرف در اموال یتیمان بدون مجوز شرعى، و خوردن آنچه در مالکیت آنان است گناهى بسیار سنگین و سبب دچار شدن به عذاب الهى است.
«إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامى ظُلْماً إِنَّما یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَیَصْلَوْنَ سَعِیراً» «10».
بىتردید کسانى که اموال یتیمان را از روى تجاوز و ستم مىخورند جز این نیست که در شکمهایشان آتش مىخورند و به زودى در آتش برافروخته درآیند.
پناه دادن به یتیم
از امورى که بسیار پسندیده و باارزش و از خصلتهاى نیک انسانى است پناه دادن به یتیم است.
پناه دادن به یتیم براى مصون ماندن او از آفات و بلاها و حوادث تلخ و قرار گرفتنش در مدار امنیت و تربیت و رشد و صلاح لازم کار بسیار باارزشى است که حضرت حق به خود نسبت داده است، و در حقیقت کسى که یتیم را پناه دهد کارى الهى انجام داده است.
«أَ لَمْ یَجِدْکَ یَتِیماً فَآوى» «11».
آیا خدا تو را یتیم نیافت پس پناهت داد؟
برخورد نامناسب با یتیم
از کارهاى زشتى که بنا بر روایات اهل بیت علیهم السلام عرش را به لرزه مىآورد برخورد نامناسب و قهر آمیز با یتیم است، برخوردى که دل او را مىسوزاند و اشکش را جارى مىکند و او را در فشار روحى قرار دهد.
خداى مهربان که ولى و سرپرست حقیقى ایتام است و مردم مؤمن را وکیل خود در این سرپرستى گرفته از این که با یتیم برخورد قهر آمیز شود نهى فرموده است:
«فَأَمَّا الْیَتِیمَ فَلا تَقْهَرْ» «12».
و اما یتیم، از وظایف و تکالیفت دربارهى او این است که با وى برخورد قهر آمیز ننمایى.
کار براى یتیم
تا زمانى که یتیم قدرت بر انجام کارهاى خود را ندارد، و به این خاطر ممکن است زیان و ضررى متوجه او شود بر اهل ایمان و دلسوزان تکلیف است که به خاطر خدا کار لازم را براى او انجام دهند.
کار براى یتیم از چنان ارزشى برخوردار است که قرآن مجید مىفرماید: دو پیامبر چون موسى و خضر علیهما السلام با هم مىرفتند تا به قریهاى رسیدند، از اهل آن قریه درخواست طعام کردند ولى اهل آن قریه از این که آن دو مسافر ملکوتى را مهمان کنند امتناع ورزیدند، در آن قریه دیوارى را یافتند که نزدیک به انهدام و خرابى بود، پس خضر علیه السلام به تعمیر و استوار ساختن آن اقدام کرد و پس از بیان مطالبى به موسى علیه السلام گفت: دیوار متعلق به دو طفل یتیم در این شهر بود که زیر آن دیوار گنجى متعلق به آن دو یتیم قرار داشت، دو یتیمى که پدرشان مردى صالح و شایسته بود، خدا اراده کرد که آن دو یتیم به سن رشد برسند تا در سایهى رحمت پروردگارت گنجشان را (که من با تعمیر و استوار کردن دیوار دور از دستبرد قرار دادم) استخراج کنند «13».
روایات و یتیم
امام صادق علیه السلام فرمود:
مَن أرادَ أن یُدخِلَهُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ فِى رَحمَتِهِ ویُسکِنَهُ جَنَّتَهُ، فَلْیُحْسِنْ خُلُقَهُ، وَلیُعطِ النصفَةَ مِن نَفسِهِ، وَلْیَرحَمِ الیَتِیمَ، وَلْیُعِنِ الضَّعِیفَ، وَلْیَتَواضَعْ للَّهِ الَّذِى خَلَقهُ «14»
. کسى که مىخواهد خدا او را در رحمتش درآورد، و در بهشت جایش دهد، باید اخلاقش را نیکو گرداند، و از جانب خود به همگان انصاف دهد، و به یتیم مهر ورزد، و ناتوان را یارى رساند، و براى خدایى که او را آفریده فروتنى کند.
آمرزش والدین با اعمال نیک فرزندان
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: عیسى بن مریم علیه السلام به قبرى عبور کرد که صاحبش در عذاب بود، سپس سال بعد به آن قبر عبور کرد در حالى که صاحبش دچار عذاب نبود، به پروردگار گفت: سال اوّل از این قبر عبور کردم صاحبش در عذاب بود، و سال بعد در عذاب نبود. خدا به او وحى فرمود: اى روح اللَّه! از او فرزندى شایسته به سنّ رشد رسید که جادهاى را اصلاح کرد، و یتیمى را پناه داد، پس به خاطر عمل فرزندش او را آمرزیدم «15».
پاداش یتیمنوازى
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم فرمود:
مَن کفّلَ یَتِیماً وکَفّلَ نَفَقَتَهُ کُنتُ أنا وهُو فِى الجَنّةِ کَهاتینِ؛ وقَرَنَ بَینَ أصبَعَیه المُسَبّحَةَ والوُسطى «16»
کسى که عهدهدار یتیمى شود و هزینهى او را نیز به عهده گیرد، من و او مانند این دو در بهشتیم و بین دو انگشت مسبّحه و وسط خود را پیوند داد (تا نزدیک بودن چنین انسانى را در بهشت با خود نشان دهد).
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:
مَا مِن مُؤمِنٍ وَلَا مُؤمِنَةٍ یَضَعُ یَدَهُ عَلَى رَأْسِ یَتیمٍ مُتَرحِّماً لَهُ إلّاکَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلّ شَعرَةٍ مَرَّتْ یَدُهُ عَلَیها حَسنةً «17»
. مرد و زن مؤمنى نیست که از روى مهرورزى دستش را بر سر یتیم بگذارد مگر این که خدا به هر مویى که دستش بر آن بگذرد حسنهاى براى او مىنویسد.
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم فرمود:
إنّ الیتیمَ إذا بَکى اهتَزَّ لَه العَرشُ فَیقولُ الربّ تَبارَکَ وتَعالى: مَن هَذَا الَّذى أبکى عبدِى الَّذى سَلَبَتهُ أبوَیهِ فِى صِغَرِه؟ فَوَ عِزَّتِى وَجَلَالِى لَایَسْکُتُه أحدٌ إلّاأوجبتُ لَه الجنّة «18»
. بىتردید هنگامى که یتیم گریه کند، عرش به خاطر او به لرزه آید، پس پروردگار متعال مىفرماید: چه کسى این بندهى مرا که در کودکى پدر و مادرش را از او گرفتم به گریه انداخت؟ به عزت و جلالم سوگند احدى او را ساکت نمىکند مگر این که بهشت را بر او واجب مىکنم.
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:
أحسِنُوا فِى عَقبِ غَیرِکُم، تُحْفَظُوا فِى عَقبِکُم «19»
به فرزندان باقى مانده از دیگران نیکى کنید تا به فرزندانى که از شما باقى مىماند نیکى کنند.
حضرت امام رضا علیه السلام فرمود:
مَن أَکَلَ مِن مَالِ الیَتیمِ دِرهَماً واحِداً ظُلماً مِن غَیرِ حَقٍّ یُخَلِّدُه اللَّهُ فِى النّار «20»
. کسى که از مال یتیم از روى ستم و به ناحق یک درهم بخورد، خدا او را در آتش جاودانه کند.
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- امالى مفید: 166، مجلس 21، حدیث 1؛ بحار الانوار: 66/ 380، باب 38، حدیث 38.
(2)- بقره (2): 83.
(3)- فجر (89): 17.
(3)- انسان (76): 8.
(5)- بقره (2): 215.
(6)- نساء (4): 6.
(7)- نساء (4): 3.
(8)- نساء (4): 2.
(9)- نساء (4): 6.
(10)- نساء (4): 10.
(11)- ضحى (93): 6.
(12)- ضحى (93): 9.
(13)- «فَانْطَلَقا حَتَّى إِذا أَتَیا أَهْلَ قَرْیَةٍ اسْتَطْعَما أَهْلَها فَأَبَوْا أَنْ یُضَیِّفُوهُما فَوَجَدا فِیها جِداراً یُرِیدُ أَنْ یَنْقَضَّ فَأَقامَهُ قالَ لَوْ شِئْتَ لَاتَّخَذْتَ عَلَیْهِ أَجْراً* قالَ هذا فِراقُ بَیْنِی وَ بَیْنِکَ سَأُنَبِّئُکَ بِتَأْوِیلِ ما لَمْ تَسْتَطِعْ عَلَیْهِ صَبْراً* أَمَّا السَّفِینَةُ فَکانَتْ لِمَساکِینَ یَعْمَلُونَ فِی الْبَحْرِ فَأَرَدْتُ أَنْ أَعِیبَها وَ کانَ وَراءَهُمْ مَلِکٌ یَأْخُذُ کُلَّ سَفِینَةٍ غَصْباً* وَ أَمَّا الْغُلامُ فَکانَ أَبَواهُ مُؤْمِنَیْنِ فَخَشِینا أَنْ یُرْهِقَهُما طُغْیاناً وَ کُفْراً* فَأَرَدْنا أَنْ یُبْدِلَهُما رَبُّهُما خَیْراً مِنْهُ زَکاةً وَ أَقْرَبَ رُحْماً* وَ أَمَّا الْجِدارُ فَکانَ لِغُلامَیْنِ یَتِیمَیْنِ فِی الْمَدِینَةِ وَ کانَ تَحْتَهُ کَنْزٌ لَهُما وَ کانَ أَبُوهُما صالِحاً فَأَرادَ رَبُّکَ أَنْ یَبْلُغا أَشُدَّهُما وَ یَسْتَخْرِجا کَنزَهُما رَحْمَةً مِنْ رَبِّکَ وَ ما فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِی ذلِکَ تَأْوِیلُ ما لَمْ تَسْطِعْ عَلَیْهِ صَبْراً» کهف (18): 77- 82.
(14)- امالى صدوق: 389، المجلس الحادى و الستون، حدیث 15؛ بحار الانوار: 72/ 18، باب 33، حدیث 6.
(15)- کافى: 6/ 3، باب فضل الولد، حدیث 12؛ بحار الانوار: 72/ 2، باب 31، حدیث 2.
(16)- قرب الاسناد: 45؛ بحار الانوار: 72/ 3، باب 31، حدیث 4.
(17)- ثواب الاعمال: 199؛ بحار الانوار: 72/ 4، باب 31، حدیث 9.
(18)- ثواب الاعمال: 200؛ بحار الانوار: 72/ 5، باب 31، حدیث 12.
(19)- نهج البلاغه: 833، حکمت 264.
(20)- فقه الرضا: 332، باب 85؛ بحار الانوار: 72/ 5، باب 31، حدیث 13.