امام صادق علیه السلام در این قسمت روایت به دو موضوع قابل توجه اشاره مى کنند و آن این که تمام مردم در این حیات دنیا بین دو مرحله از جانب خداوند به عنوان ابتلا و آزمایش قرار دارند:
1- در نعمت اند، تا از پى آن شکر حق را آشکار کنند.
2- در شدت و رنجند، تا قدرت مقاومت و صبرشان ظاهر گردد.
انسان در ظرف خلقت و حیاتش، از نیروها و استعدادها و قواى مرموزى برخوردار است که وجود این نیروها اولًا معلول محبت خدا به انسان و ثانیاً براى رشد و تکامل انسان است.
این نیروها در وجود انسان همانند دانه ها و حبه هاى نباتى است که در ظرفى قرار داده و در جایى گذاشته اند، اگر باغبان به سراغ این حبه ها و دانه ها برود و آنها را در زمین مستعد بکارد، آن حبه ها و دانه ها با تمام قدرت شروع به فعالیت کرده و با عوامل مخالف به مبارزه برخاسته و در این راه از هیچ کوشش و مقاومت و مجاهدتى کوتاهى نمى کنند تا به ثمر بنشینند و تمام منافع خود را آشکار کرده و رشد و کمال خود را نشان دهند.
اما اگر این دانه ها در سرزمین مستعد قرار نگیرد و این حبه ها کاشته نشود، پس از مدتى مى پوسد و جز آن که آنها را به عنوان دانه ها و حبه هاى فاسد کنار بریزند چاره اى نیست.
نیروها و استعدادهاى عالى انسانى حتماً و بدون شک در برخوردهاى انسان به حوادث و آلام و مصائب و شدتها و مجاهدتها و کوششها و زحمتها و نعمتها و نقمتها، شکوفا مى گردد و پس از این شکوفایى به نتایج بسیار مثبت دنیایى و آخرتى مى رسد.
و چون راهى براى شکوفایى قواى روحى و عقلى و دفاعى و نفسى بشر جز با حوادث و رنجها و به فرموده قرآن ابتلا نیست، خداوند مهربان در قرآن مجید ابتلا و امتحان را جهت انسان ضرورى و حیاتى اعلام فرموده و احدى را از این فضاى پرقیمت و پرسود استثنا ننموده است.
[أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ* وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَ لَیَعْلَمَنَّ الْکاذِبِینَ].
آیا مردم گمان کرده اند، همین که بگویند: ایمان آوردیم، رها مى شوند و آنان [به وسیله جان، مال، اولاد و حوادث] مورد آزمایش قرار نمىگیرند؟* در حالى که یقیناً کسانى را که پیش از آنان بودند، آزمایش کرده ایم [پس اینان هم بى تردید آزمایش مى شوند] و بى تردید خدا کسانى را که [در ادعاى ایمان] راست گفته اند مى شناسد و قطعاً دروغگویان را نیز مى شناسد.