امام مهدی علیه السلام نخست به تربیت انسانها میپردازد تا دیگر برنامههای اجتماعی خود را به شایستگی انجام دهد و عدالت، دادگری، قانونگرایی، صلح، امنیت، آرامش و… را در سطح جامعه پایدار سازد.
بخش اول
چکیده
شکلگیری جامعة نمونه و کامل انسانی و تحقق برنامهها و اهداف متعالی دینی، تنها در پرتو اصلاح و بهْسازی فراگیر و چند بعدی انسان و جامعه، امکانپذیر است. تا زمانی که بسترهای واقعی اصلاح و شکوفایی در اجتماع فراهم نشود و تغییرات بایسته و مثبت در آن صورت نگیرد، جامعه نمونه جهانی ـ که مبتنی بر فطرت پاک و سالم انسانی و سرنوشت مشترک جمعی است ـ به وجود نخواهد آمد و تا هنگامی که این جامعه واحد شکل نگیرد، جهان آکنده از چندپارگی، تباهی، بیدادگری، اضطراب و ناامنی، تجاوزگری و انحطاط خواهد بود.
ویژگی اصلی این جامعة نمونه، اخلاقی و عقلانی کردن رفتارها، گفتارها و پندارها است؛ یعنی، رسیدن انسانها به بصیرت اخلاقی و تحقّق جامعة سالم و فاضله که بر اساس منابع معتبر دینی، در عصر ظهور مُصلح کل، امام مهدی علیه السلام صورت خواهد گرفت.
دستیابی انسان به بصیرت اخلاقی، اوج شکوفایی او است تا بتواند بر ناراستیها و کژیها غلبه کند و راه درست و مستقیم الهی را بپیماید. برای تحقّق این هدف و برنامه متعالی، سازکارها و مکانیسمهایی تربیتی و اخلاقی وجود دارد که این مقاله عهدهدار تبیین و بررسی آنها است.
پیشدرآمد
تحقق هر برنامه و دستیابی به هر هدفی، نیاز به روشها و سازوکارهای خاص خود دارد و پویش غیر روشمند و یا بهرهگیری از مکانیسمهای ناهمگون، در روند امور انسانی اختلال ایجاد کرده و موجب انحراف و ناکارآمدی برنامهها میشود. اصل بنیادین دانشها و فنون، روشمند کردن آنها، در مبانی معرفتی، تحقیق و پژوهش، برنامه ریزی و تولید علمی است.
این انگاره در علوم انسانی ـ به خصوص علوم تربیتی ـ جایگاه ویژهای دارد و موجب پویایی و مانایی آن، در عرصه نظریه پردازی و ارائة راهکارهای عملی شده است. مکاتب و مشربهای مختلف تربیتی، با روشها و سازوکارهای خاص خود، درصدد ایفای نقش مؤثری در زمینه تربیت بوده و سعی در حضور جدی و پرثمر در این عرصه حساس و تأثیرگذار دارند.روشهای مطرح در این زمینه ـ به خصوص ـ از منظر دینی را میتوان بدین ترتیب شمارش کرد:
1. روش اخلاقی: در این روش برای دور کردن مردم از صفات بد و نزدیک کردنشان به فضیلت ها، صفات نیک و بد، یک به یک بررسی میشود و با تکیه بر آیات قرآنی و احادیث اسلامی، محاسن و معایب هر کدام و نتایج و عواقب آنها، مورد توجه قرار میگیرد و راهکارهای متناسب برای رفع کاستیها و عیوب ارائه میگردد.
2. روش عرفانی: در این مشرب، تکیه اصلی بر تصفیة باطن و قطع ریشههای صفات بد و ایجاد فضیلتهای انسانی، از طریق معرفت نفس و شناخت خدا و انقطاع کامل از غیر او است. در این شیوه، بیشتر به اصل کمال انسانی، اهتمام داده میشود وبر عنصر محبت و عشق به مبدأ وجود تکیه میگردد.
3. روش فلسفی: در این روش، مبارزه با رذیلتهای اخلاقی و تحقق کرامتهای انسانی، از طریق ابزار عقل و با تعقل دربارة خوبی و بدی افعال صورت میگیرد و نیز تبیین و تأکید این نکته که صفات پسندیده، امور وجودی بوده و از آثار وجود است؛ در صورتی که صفتهای بد، اموری عدمی هستند. وجود خیر محض بوده و شایسته است که انسان رو به سوی آن باشد و هرچه شخص بتواند خویش را از عدم، دور کرده و به وجود نزدیک کند، کامل شده است.
4. روش تجربی: این طریقهای است نوپا و نوظهور که روان شناسی جدید و متولیان امور تعلیم و تربیت در دنیای امروز، مروج آنند. در این روش، بیشتر بر روی ضررهای جسمی، رفاه تن و موفقیتها و شکستهای اجتماعی تکیه میشود و نقش آمار و نمونه دهی در آن حائز اهمیت است و….[1] هر یک از اینها، مکانیسمها و سازوکارهای متناسب با خود را ارائه میدهند و یا به بعضی از جنبههای تربیتی انسان بیشتر میپردازند.
به نظر میرسد موفقترین مکتب و مشرب تربیتی آن است که به همة جنبهها و ابعاد انسان توجه کند و از روشها و سازوکارهای متناسب و فراگیر بهره ببرد. قرآن و روایات اسلامی، این نگره را مورد توجه جدی خود قرار داده و بر جامع بودن روشها و مکانیسمهای تربیتی تأکید کرده است. براساس فرض این پژوهش مهمترین بعد تربیتی اسلام، رسیدن انسان به «بصیرت اخلاقی» است که از طریق روشها و سازوکارهای خاص خود به دست میآید.
«بصیرت اخلاقی» ـ چنان که در شماره پیش گذشت ـ عبارت است از: رشد و بالندگی توأم فکری و اخلاقی انسان جهت رسیدن به کمال نهایی و دستیابی به روشنبینی دینی و دانایی معنوی که منجر به تزکیه و تهذیب انسان و دوری او از ناراستیها و کژتابیهای گوناگون میگردد و منجر به تشکیل حیات معقول انسانی و حیات طیبه میگردد.
بصیرت اخلاقی، تعلیم و تربیت قدسی انسان است که در عصر ظهور مهدی موعود، به طور کامل محقق میشود؛ یعنی، عصر ظهور، دوران شکوفایی و بالندگی انسان، در پرتو تعلیم و تربیت واقعی و رسیدن او به بصیرت اخلاقی است و آن با مکانیسمها و شیوههای گوناگونی محقق میشود. در واقع چند مؤلّفه مهم اخلاقی ـ فکری در این نظام قابل شناسایی است:
1. انقلاب بزرگ فرهنگی و اخلاقی؛2. بالابردن سطح دانایی و خرد ورزی انسان؛3. ریشه کنی عوامل فساد و تباهی فرد و اجتماع؛4. کمک گرفتن از عقل و خرد در جهت شناخت مبدأ و معاد و نیکیها و زشتیها؛5. کمک به قدرت انتخاب گری مردم در جهت دادن به آنها برای تغییر وضع نابسامان خود؛6. رشد توأم فکری و اخلاقی انسان (تزکیه و تعلیم مردم)؛7. مهذب کردن اخلاق مردم و آشنا ساختن آنان با فضایل انسانی و….
روشن است برای نجات انسانها از گرداب ضلالت و جهالت و اصلاح جوامع و فروکاستن از مشکلات عدیده، باید سازوکارها و شیوههای مختلفی به کار گرفته و از ابزار و امکانات مناسبی استفاده شود. در عصر ظهور از همة امکانات و مکانیسمهای ممکن برای بهسازی اخلاق و پاکزیستی انسان و ایجاد محیط سالم و متعالی بهره گرفته خواهد شد و این در پرتو عنایات الهی و شخصیت، قدرت و درایت ویژة امام مهدی علیه السلام ممکن خواهد بود.
به عبارت روشنتر، در هر جامعهای،بهترین برنامهها و قوانین، باید به دست بهترین و شایستهترین افراد و مجریان اجرا شود. به همین دلیل ساختن انسان و پرورش و رشد افرادی صالح و خردورز، مقدمه اصلی برای تشکیل هر نظام صالح و انسانی است.
امام مهدی علیه السلام نخست به تربیت انسانها میپردازد تا دیگر برنامههای اجتماعی خود را به شایستگی انجام دهد و عدالت، دادگری، قانونگرایی، صلح، امنیت، آرامش و… را در سطح جامعه پایدار سازد. برای تحقق این برنامه جامع و کامل اخلاقی، از روشها و سازوکارهای گوناگونی ـ متناسب با سطح فکری و اخلاقی مردم ـ بهره گرفته میشود. در این قسمت مکانیسمها و سازوکارهای برگرفته از روایات و منابع دینی، ذکر میشود:
سازوکارهای دستیابی به بصیرت اخلاقی
«بصیرت اخلاقی»، تنها یک اصطلاح و مفهوم پژوهشی نیست؛ بلکه واقعیت عینی است که با تحقق آن، انسان ها به مراحل بالای تربیتی و اخلاقی دست مییابند و گام در مسیر سالم و بایسته میگذارند. این واقعیت با سازوکارها و مکانیسمهای خاص خود، قابل تحقق و اجرا است که در این پژوهش، براساس رویکردهای مختلف (اخلاقی، فکری، علمی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و…) به آن پرداخته میشود. دقت و ژرف اندیشی در منابع روایی، این رویکردها را مورد تأیید قرار میدهد و فهم و درک تحولات روحی و اخلاقی انسانها را در آن عصر، امکان پذیر میسازد. این رویکردها عبارت است از:
یک. رویکرد جامع فرهنگی ـ تبلیغی
براساس این رویکرد، «بصیرت اخلاقی» و تعلیم و تربیت قدسی انسان، براساس برنامههای جامع فرهنگی ـ تبلیغی و فراگیری و تعمیم ارشاد دینی و هدایتگری به همة انسانها در تمام نقاط جهان، به دست میآید و نشان دهنده اهمیت و بایستگی اصلاح و تربیت فرد و جامعه، در تمامی سطوح و مراحل است. مکانیسمهای جامع فرهنگی ـ تبلیغی عبارت است از:
1-1. فرهنگ سازی جامع
عصر ظهور، دوران گسترش فرهنگ سالم و انسانی در همه سطوح جامعه و زدودن خرافات، پیرایهها و آداب و رسوم ناسالم و غیر مفید است. همچنین عصر فعالیتهای گستردة فرهنگی است؛ یعنی، بعضی از مشکلات و کاستیهای جامعه، از طریق فرهنگی (تبلیغی و آگاهی بخشی و ارشادی)، قابل حل است و اقدامات حکومت جهانی نیز، بیشتر ماهیت فرهنگی و ارزشی دارد.
در این برهة نورانی، انسانها به عمق و زشتی مفاسد اخلاقی و کژتابیهای فکری و عملی پی میبرند و از آلودگیها بیزار میگردند و این تنها در سایه ترویج و تعمیق «فرهنگ برتر دینی» و یا «فرهنگ سازی جامع» است؛ یعنی، فرهنگ سالم دینی در همه سطوح گسترش مییابد و ماهیت امور فرهنگی میشود.
در روایتی میفرماید: «یدعوا الناس الی کتاب الله و سنة نبیّه…»[2]؛ «مهدی علیه السلام مردم را به سوی کتاب خدا، سنت پیامبر و… دعوت میکند» و نیز:«یظهر علی الثقلین و لایترک فی الارض الادنین»[3]؛ «بر ثقلین (انس و جنس) پیروز میشود و ریشة پستی و انحراف را از روی زمین بر میدارد». این فرهنگ سازی جامع، همان اصلاح گری اخلاقی و الهی است که جامعه و انسانها را از فساد و انحطاط فرهنگی به دور میسازد: «ان یصلح امة بعد فسادها».[4]
1-2. فراگیری و تعمیم تربیت
یکی از انگارههای اهمیت دار در تربیت و بالندگی اخلاقی و روحی انسانها، فراگیری و شمول آن به همة افراد اجتماع است؛ یعنی همگان باید در سطوح و مراحل مختلف زندگی، از برنامههای تربیتی و اخلاقی برخوردار شده و به تزکیه و تهذیب نفس و حکمتآموزی و خردورزی بپردازند. اگر بخشهایی از اجتماع ـ ولو اندک ـ از طهارت نفس و اخلاق فاضله بیبهره باشند، بخشهای دیگر را به تباهی کشانده و مانع تأثیر برنامههای تربیتی میشوند.
مهمتر از آن، افراد هنجار شکن و تباهگر، خود از موانع اصلی تعلیم و تربیت بوده و همواره درصدد انحراف و اغوای دیگران و افساد جوامع بر میآیند. به همین جهت تعلیم و تربیت واقعی، آن است که شامل همة افراد بشر بوده و برای همگان، راهکارهای مناسب اصلاح و بازسازی اخلاقی ارائه دهد.
در عصر ظهور، تعلیم و تربیت، جهانی، فراگیر و کارآمد بوده و شامل همه گروههای سنّی، فکری، اعتقادی، سیاسی، جغرافیایی و… میشود. کسی نیست که از این هدایتگری و تربیتها بیبهره باشد و همچنان بر تباهی و ناراستی خود باقی بماند.
در روایات آمده است:«لایبقی کافرٌ الاّ اَمن و لاطالِحٌ الاّ صَلَحَ»[5]؛ «روی زمین کافری باقی نمیماند جز اینکه ایمان میآورد و شخص ناشایستی نمیماند، جز اینکه به صلاح و تقوا میگراید». «یذهبُ الشرّ و یبقی الخیر … یذهب الزّنا و شرب الخمر و یذهب الربا»[6]؛ « شرّ از بین میرود و خیر باقی میماند…زنا و شرابخواری و ربا ریشهکن میشود».
«… یعمل بکتاب الله لایری فیکم منکراً الاّ انکره»[7]؛ «… او به کتاب خدا عمل میکند و زشتی در شما نمیبیند؛ مگر اینکه از آن نهی میکند».«… تعدم الفتن و الغارات و یکثر الخیرُ و البرکات»[8]؛ «]به وسیله مهدی علیه السلام [، فتنهها و چپاولگریها از بین میرود و خیرات و برکات بسیار میشود».«به یمحق الله الکذب و یذهب زمان الکلب…»[9]؛ «خداوند به دست او دروغگویی را از بین میبرد و روزگار سخت را برمیاندازد».
1-3. بهرهوری از هدایتهای کلامی
یکی از مؤلفههای مهم و تأثیرگذار در تعلیم و تربیت، بهرهوری از کلام نافذ و تأثیرگذار و بیان صریح و مهرورزانه تعالیم و ایدهها است. رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در شیوة تربیتی خود، از روش کلامی مستقیم بهرة کاملی میبرد و با سخنان نورانی و رسای خود، بر روح و روان مخاطبان تأثیر گذاشته و تا ژرفای وجود آنها نفوذ میکرد.
این شیوه، همواره مورد توجه بوده و به خصوص از سوی اساتید اخلاق و مربّیان نفوس به کار گرفته میشد. بیان صمیمی و شفاف نکات اخلاقی و تربیتی و آگاهی بخشی دربارة خیر و شرّ، سعادت و ضلالت، نور و ظلمت، راستی و کژی، ارزشها و ناهنجاریها و…، موجب رشد فکری و اخلاقی انسان شده و او را از غفلت، بیخبری و جهالت خارج میکند.
حضرت مهدی علیه السلام هنگام ظهور و از کنار خانه مکرّم الهی، برنامههای خود را با سخنان نورانی و روشن آغاز میکند و مردم جهان را با آموزههای دینی و وحیانی و ارزشهای بایسته انسانی آشنا میسازد و آنها را به نیکیها، حقایق و کتاب الهی دعوت میکند. تأثیر کلام رسا و دلنشین آن حضرت در هدایت و تربیت انسانها و خردورزی و دانایی آنان قابل انکار نیست.
در روایات آمده است: «یدعو الناس الی کتاب الله و سنّة نبیّه و الولایة لعلیّ بن ابی طالب…»[10]؛ «او مردم را به سوی کتاب خدا، سنت پیامبر و ولایت علی بن ابی طالب … دعوت میکند».«… یحق الحق بکلماته و یقطع دابر الکافرین»[11]؛ «او حق را با کلماتش تأیید میکند و پشت کافران را در هم میشکند».
امام باقر علیه السلام میفرماید:«مهدی علیه السلام از مکه به هنگام نماز عشا ظهور میکند؛ در حالی که پرچم و پیراهن و شمشیر پیامبر صلی الله علیه و آله را به همراه دارد و چون نماز عشا را خواند، فریاد بر میآورد: ای مردم! شمارا به ذکر خدا و به ایستادنتان در برابر خدا ]در روز قیامت[ متذکر میشوم؛ در حالی که حجتش را ]در دنیا[ بر شما تمام کرده است و پیامبران را مبعوث نموده و قرآن را فرو فرستاده است.
خداوند به شما فرمان میدهد که به او شرک نورزید و فرمانبر او و پیامبرانش باشید. آنچه را قرآن امر به احیای آن کرده است، احیا و زنده کنید و آنچه را که امر به نابودی آن کرده است، نابود سازید و یاوران راه هدایت باشید و بر تقوا و پرهیزگاری همکاری نمایید؛ زیرا دنیا، فنا و زوالش فرا رسیده و نفخة وداع سرداده است. من شما را به سوی خدا و رسولش و عمل به کتاب او و نابودی باطل و احیا و زنده ساختن سیرة پیامبر صلی الله علیه و آله دعوت میکنم. آنگاه در میان 313 نفر از یارانش ظهور میکند»[12].