حسین علی نوری از اطرافیان علی محمد باب بود که فعالیت خود را برای غصب جانشینی باب، از زمان زندانی شدن باب آغاز کرد. او در همایشی که به بهانه آزادی باب در بدشت فراهم آمد، نقش بسزایی داشت و او بود که سه باغ اجاره کرد، یکی برای خود، یکی برای قدوس و دیگری را برای قره العین.
حسینعلی در بدشت الواحی می نوشت و القابی را به این و آن نسبت می داد و کسی نمی دانست که این القاب از کجا می آید و چه کسی پشت قضیه است و در نهایت نیز تصمیم بر آن شد که رسماً نسخ اسلام را اعلام کرده و دین جدیدی را اعلام دارند، بی آن که در پی آزادی باب باشند، در حالی که آنان تنها برای آزادی علی محمد باب از زندان، گرد هم جمع شده بودند. شاید این برای آن بود که علی محمد باب، کار خود را انجام داده بود و دیگر مهره سوخته ای بود که کار خود را انجام داده بود و دیگر نیازی به وجودش نبود.
بهاء از ابتدای کار جانشینی خود را اعلام نکرد، زیرا وضعیت باب و بابیان و بابیت، سامانی نداشت و ناصر الدین شاه نیز با سوء قصدهایی که به جانش شده بود، از این جریان انحرافی بسیار عصبانی بود و آنان را تحت تعقیب قرار داده بود، از این رو حسینعلی نوری با سرکردگی برادرش یحیی موافقت کرد تا اگر قرار است کسی از سر راه برداشته شود، یحیی باشد نه او. پ
س از اعدام علی محمد باب شیرازی، پیروانش رهبری میرزا یحیی نوری ملقب به صبح ازل را پذیرفتند. میرزا جانی کاشانی، از پیروان باب، در کتاب نقطه الکاف، مینویسد: «باب به علت از دست دادن یاران و دستیاران نزدیکش اندوهگین بود، اما با دیدن مکتوبات و نوشتهجات میرزا یحیی به شدت مسرور گردید و وی را به عنوان وصی خود برگزید.(1)
متن وصیتنامه علی محمد باب خطاب به صبح ازل که توسط خود صبح ازل به ادوارد براون مصحح و محقق کتاب نقطه الکاف ارسال شده و براون آن را در مقدمه کتاب مذکور منتشر کرده، چنین است:
الله اکبر تکبیراً کبیراً
هذا کتاب من عند الله المهیمن القیوم، الی الله المهیمن القیوم، قل کل من الله مبدؤن، قل کی الی الله یعودون، هذا کتاب من علی قبل نبیل ذکر الله العالمین الی من یعدل اسمه اسم الوحید ذکر الله للعالمین ثل کل من نقطه البیان لیبدؤن ان یا اسم الوحید فاحفظ ما نزل فی البیان و أمر به فانک لصراط حق عظیم.
یعنی: … این کتاب از خدای مهیمن قوم (علی محمد شیرازی) است به سوی خدای مهیمن قیوم (صبح ازل)، بگو همه آغازها از خداست. بگو بازگشت همه به خدا است. این کتابی است از علی قبل نبیل ذکر کرده است خداوند برای جهانیان، به سوی آن کس که اسمش مطابق است با نام حید.(2) بگو همه از نقطه بیان آغاز میشوند، به درستی که ای همنام وحید، پس حافظ باش بر آن چه نازل شده در بیان، و امر کن بر آن، به درستی که تو در راه حق بزرگ هستی.(3)
ادوارد براون در مقدمه کتاب نقطه الکاف مینویسد:
عموم بابیه بلااستثناء او را بدین سِمَت شناختند و او را واجب الطاعه و اوامر او را مفروض الامتثال دانستند و متفقاًً در تحت کلمه او مجتمع گردیدند.(4)
علاوه بر این اسناد، در برخی از الواح (نامهها) باب اشاراتی به وصایت و جانشینی صبح ازل آمده است که کتاب بهائیان 24 مورد آن از آنها را شمرده است.(5)
با وجود این تفاصیل، پس از آن که آبها از آسیاب افتاد، حسین علی نوری بر آن شد که سکان جریان بابیت را به دست گیرد، ولی از آنجا که برادر کوچکش یحیی، قدرت را در دست داشت و بابیان تحت فرمان او بودند، بهاء در این کار موفق نشد و در نهایت بر اثر درگیری هایی که با یحیی پیدا کرد، مجبور به فرار شد و مدتی را در خانقاه های سلیمانیه عراق گذراند، ولی پس از مدتی طی نامه ای از یحیی عذرخواهی کرد و بازگشت و این مرتبه، در ظاهر با برادر خود خوب بود و در حقیقت سعی داشت، اطرافیان و طرفداران برادر را از سر راه بردارد تا از قدرت یحیی کاسته شود و در نهایت نیز در موقع مناسب، با کمک روس و انگلیس، کودتا کرد و توانست با تقسیم کرد بابیت به دو جریان بابیان ازلی و بهائیت، سکان بهائیان را به دست گیرد.
بر این اساس، روشن است که جانشین حقیقی علی محمد باب، کسی جز میرزا یحیی نوری نیست و بهاء با شهوت قدرت و جاه طلبی توانست بخشی از قدرت بابیت را به دست گیرد.
پانوشت:
1. ر. ک: نقطه الکاف، ص 18 و 19؛ بهائیان، ص 283 تا 300.
2. علی قبل نبیل، لقب علی محمد باب است؛ بر اساس حروف ابجد، گلمه محمد برابر است با 92 و کلمه نبیل نیز برابر با 92 است، از اینرو علی قبل نبیل یعنی کسی که اسمش علی قبل محمد است، یعنی علی محمد. وحید نیز بر اساس حروف ابجد، برابر با 28 است و وحید نیز مساوی با عدد 28 است، بنا بر این یحیی برابر با وحید است.
3. بیست لوح از الواح باب به سید حسین کاتب که توسط انتشارات بابیان در سال 1337 چاپ شده، کلیشه دستخط باب را درج کرده است. همچنین در صفحه 19 نقطه الکاف نیز تصویر آن موجود است. ر. ک: بهائیان، ص2 289 – 290.
4. مقدمه کتاب ادوارد براون بر کتاب نقطه الکاف، میرزا جانی کاشانی، ص 38.
5. علاقهمندان میتوانند به صفحات 295 تا 303 کتاب بهائیان مراجعه کنند. همچنین کتاب فتنه باب، ص 206 – 207. دانشنامه جهان اسلام، ج 4، ص 733، دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج 13، ص 114