علویان ترکیه، پیروان حاج بکتاش ولی هستند. او از ترک زبانان اطراف نیشابور با مسلک صوفی و گرایش شیعی بود. سابقه حضور تشیع بکتاشی و حروفی در آناطولی به قرن هفتم باز میگردد. هنگامیکه آناطولی توسط مسلمانها فتح شد و امپراتوری قستنطنیه سقوط کرد و مسلمانان به آنجا مهاجرت کردند که ازجمله میتوان به مهاجرت صوفیه اشاره کرد، زیرا تصوف در قرون 6 و 7 بازار نسبتاً داغی داشت.
تعبیر علوی برای علویان ترکیه، به حدود 250 سال پیش باز میگردد و قبل از آن، پیروان حاج بکتاش ولی را به اسمهای «صوفیه» و «بابائیه» و «آهیه» و «بکتاشیه» میشناختند.
دو پادشاه اول صفویه، یعنی شاه اسماعیل و شاه طهماسب، نزد علویان جایگاه ویژهای دارند، به گونهای که بعد از امام علی(علیه السلام) و شاه بکتاش ولی قرار میگیرند و تقدیس میشوند، زیرا این دو پادشاه صفوی، گرایشهای مشابهی به علویان داشتند(1) و اگر کوشش علما نبود، تشیع صفوی چیزی مانند علویان شام میشد،(2) زیرا قزلباشان (افسران صفویه)، شیعیان صوفی مسلک غالیای بودند که با کوشش علمای شیعه، پس از شاه طهماسب از صفویه کنار گذاشته شدند.
علویان دو گروهند:
أ. بکتاشی که تحت تأثیر حاج بکتاش ولی، گرایش به اهل سنت دارند و علاوه بر اعتقاد به ائمه اطهار (علیهم السلام)، به خلفا هم احترام میگذارند و بیشتر در شهرها زندگی میکنند.
ب. غیر بکتاشی که گرایش به شیعه دارند و تأثیر چندانی از حاج بکتاش ولی نپذیرفتهاند و غالباً در روستاها زندگی میکنند. عثمانیها برخورد بدی را با علویان شیعه داشتند، به ویژه در زمان سلطان سلیم عثمانی همزمان با جنگ چالدوران. شایان ذکر است که علویان شیعه، نماز و روزه را ترک کردهاند و آنها را نشانه اهل سنت میدانند و به علویان بکتاشی واکنش نشان میدهند.
غیر بکتاشیها به دلیل آزار و اذیت امپراطوری عثمانی، به روستاها و کوهستانها پناه بردند و در خود فرو رفتند و دیگران را به میان خود راه ندادند، از اینرو از مجامع شیعی فاصله گرفتند، زیرا در حکومتی متعصب و ضد شیعی بودند و به حوزههای شیعی دسترسی نداشتند، پس هر کاری که دشمنشان میکرده، ترک کردند، برای نمونه دیدند که اهل سنت سبیل را میزنند و ریش میگذارند، آنها ریش را زدند و سبیل را بلند کردند. دیدند اهل سنت نماز میخوانند و روزه میگیرند، غیربکتاشیها در واکنش به آنها، نماز و روزه را ترک کردند و به جای روزه ماه رمضان، دهه محرم را روزه میگیرند و به جای نماز، مراسم جمعخانه دارند، از اینرو تشابهاتی به اهل حق دارند.
گوشیای از باورهای و کردار علویان ترکیه:
1. اعتقاد به تثلیث (خدا، محمد و علی). این باور گرتهبرداری از مسیحیت است، زیرا آناتولی مرکز مسیحیان بود و مسلمانان که وارد شدند، از برخی از عقاید مسیحیان تأثیر پذیرفتند.
2. غلو در مورد حضرت علی (علیه السلام). آنان معتقدند که خدا در حضرت علی (علیه السلام) به شکل ایشان ظهور کرده است و ایشان هم ابدی هستند و محور اعتقاداتشان حضرت علی (علیه السلام) است.(3)
3. ایرانیت را با دین تلفیق کردهاند. علویان ترکیه معتقدند که تولد حضرت علی (علیه السلام) در نوروز بوده است و برای جشن نوروز، اهمیت ویژهای قائلند.
4. پیر و مرشد خود را «دَدِه» به معنای پدر و بابا میخوانند که این نیز گرتهبرداری دیگری از مسیحیت است.
5. معتقد به تناسخند و مرگ را جامعه عوض کردن میدانند نه انتقال.
6. شریعتگریز و اباحهگرا هستند، از اینرو به چراغ خاموشان و شمعکشان شهرت دارند، زیرا عبادات را ترک کرده و به مشروبخواری میپردازند و کارهای اباحهگرایانه انجام میدهند. شاید شهرتشان به شمعکشان، بیربط با این شعر سعدی نباشد: «شمع را باید از این خانه به دربردن و کشتن تا به همسایه نگوید که تو در خانه مایی.»(4)
7. قبول نداشتن قرآن، یعنی این قرآن را قرآن اصلی نمیدانند.
8. بینمازی. آنان به نماز حلقه معتقدند، یعنی نیاز و مراسم جمعخانهای که در اهل حق مرسوم است.
9. صبح وشام صلوات و نادعلی میخوانند.
10. در اعتقادات، ترکیبی از حنفی، ماتریدی و کرامی در بکتاشیه هستند و اعتقاد مرجئیگری دارند و همه را اهل نجات میدانند و میگویند عمل تأثیری ندارد.
11. از شیعه اعتزالی نیز تأثیرپذیرفتهاند و به قضا و قدر و اختیار و خلق قرآن اعتقاد دارند.
12. از باطنیگری و صوفیگری و حروفیگری نیز تأثیر پذیرفتهاند.
13. امامان شیعه(علیهم السلام) را تنها به اسم میشناسد و شناختی از زندگی و … آنان ندارند به جز اطلاعات مختصری که از سه امام اول دارند.
علویان ترکیه، ارادت خاصی به خراسان دارند و ایران را با نام خراسان میشناسند و امام رضا(علیه السلام) را امام علیرضا میشناسند و یکی از ادله این ارادت به خراسان، نیشابوری بودن حاج بکتاش ولی است.
علویان ترکیه، چهار مشخصه کلی دارند:
1. فقر: روستاییان کم درآمد و دهکهای پایین جامعه هستند.
2. جهل: از سطح علمی و سواد کمی برخوردارند.
3. بستهبودن: کسی را به میان خود راه نمیدهند و این متأثر از بدرفتاریهای عثمانیها با آنان است که هنوز در میان آنان مانده است، زیرا در زمان عثمانی برای فرار از آزارهای سنیهای متعصب، کسی را به میان خود راه نمیدادند تا شناخته نشوند و کسی از باورها و … ایشان مطلع نشود.
4. چپگرایی: سوسیالیست و کمونیست و طرفداران آتاترک هستند(5) و با حکومت دینی رابطه خوبی ندارند.(6)
اماکن مقدس علویان ترکیه:
مهمترین اماکن مقدس علویان ترکیه، درگاه حاج بکتاش ولی است که محل دفن اوست و دومین مکان مقدس، درگاه ابدال موسی، شخصیت برجسته و پیری است که راه حاج بکتاش ولی را ادامه داد.
نماد علویان ترکیه:
علویان ترکیه، تشبیه گرا و نمادگرا هستند و ائمه اطهار(علیهم السلام) را نیز بیشتر به عنوان نماد قبول دارند.
نماد علویان ترکیه، عکسی از حاج بکتاش ولی است که در یک دست آهو و در دست دیگری شیری را گرفته است و آنان این را نماد صلح میدانند، یعنی شیری را گرفته است که آهو را نَدَرَد.
فعالیت علویان ترکیه:
علویان ترکیه با راه اندازی مجلات و شبکههای ماهوارهای و ساخت سریال و … در پی تبلیغ و ترویج باورها و صادر کردن اسلام خود به کشورهای دیگر به ویژه ایران هستند که از جمله میتوان به شبکه ماهوارهای فارسی زبان «جم» اشاره کرد که نامش برگرفته از عنوان «جمع خانه» و محل عبادت آنها و اهل حق است.
پانوشت:
1. سبیل بلند داشتند و مشروب میخوردند.
2. مجموعه آثار شهید مطهری، ج 14، ص 440.
3. تحقیق دونمز، ص 117.
4. دیوان سعدی، غزل 509.
5. چون با دولت عثمانی مبارزه کرد و بر آنان پیروز شد.
6. به جهت ظلم و ستمی که دولت عثمانی با نام حکومت دینی بر آنان روا داشت.