در این نوشتار با بهره گیری از کتب بهائیان، گذری کوتاه می کنیم بر سفری که قره العین به عراق رفت:
قره العین، همان فاطمه زرین تاج (ام سلمه) همسر ملا محمد برغانی است که از همسر خود سه فرزند داشت. بیش از 29 سال نداشت که به بهانه شوق زیارت تربت حسینی، فرزندان خود را رها کرد و بدون اجازه همسر، با وجود نهی او و اطرافیانش، با تشویق عموی کوچکش رهسپار دیدار سید کاظم رشتی شد. او پیش از این نامه نگاری هایی با کاظم رشتی داشت و در همین نامه نگاری ها بود که کاظم رشتی او را قره العین خوانده بود و از آن پس به این لقب شهرت یافت.[1]
1. قره العین هنگامی به کربلا رسید که کاظم رشتی از دنیا رفته بود، از این رو او هیچ گاه رشتی را ندید. به هر حال در کربلا ماند تا جانشین کاظم را ببیند. او نامه ای به ملا حسین بشوریه نوشت و از او خواست هنگامی که جانشین کاظم رشتی را یافت، او را نیز با خبر سازد. هنگامی که بشرویه به شیراز آمده بود، نامه طاهره به او رسید. او نیز نامه را به علی محمد باب داد. باب نیز او را پذیرفت و از حروف حی به حساب آورد و در نامه ای پاسخ او را داد.[2]
2. زرین تاج در میان همین نامه نگاری ها بود که حوزه درس کاظم رشتی را تصرف کرد و به ریاضت و ختم و دعا پرداخت.[3]
3. طاهره در مدتی که ساکن عراق بود، در مکان های گوناگونی سکونت داشت که از جمله می توان به منزل شیخ محمد شبل و محمود آلوسی اشاره کرد. او مدتی را در خانه شیخ محمد شبل در بغداد بود که به فرمان والی بغداد، رهسپار خانه محمود آلوسی شد که از علمای اهل سنت بود و دو ماهی را در منزل او گذراند.[4] ارتباطش با آلوسی به اندازه ای قوی بود که آلوسی در نهایت خضوع به او می گفت: «یا قره العین، تالله إنی علی مذهبک و لکنی أخاف سیوف آل عثمان؛ قره العین، به خدا سوگند که من بر مذهب تو هستم ولی از شمشیرهای آل عثمان می ترسم.»[5]
4. زرین تاج، ابتدا حجاب خود را نزد همه مردم رعایت می کرد؛ ولی کم کم نزد کسانی که به صحت عمل و دیانت آنان اعتماد داشت، مقید به حجاب و نقاب نبود؛ مانند شیخ محمد شبل، شیخ صالح کریمی و سید محسن کاظمی و سید احمد یزدی. سپس بی قیدی خود را عمومی ساخت و با بد حجابی هایش، ناحنجاری هایی را به وجود آورد و این گونه شد که اختلاف شدیدی درباره اش رخ داد.[6]
بر اساس این تاریخ، چند نکته را می توان بر جسته دید:
1. قره العین هیچ اهمیتی به همسر و فرزندانش نمی دهد و مقید به رابطه زناشویی و مادر و فرزندی نبوده و این رابطه برایش ارزشی نداشته است، از این رو بدون اجازه همسر خانه و کاشانه خود را ترک می کند و عازم کشوری غریب می شود و با بیگانگان می نشسته و …
2. قره العین از حروف حی باب نبوده است و بعداً اضافه شده است.
3. قره العین نیز مانند علی محمد باب، اهل ریاضت و ختم و دعا بوده است.
4. قره العین از میان مردان نیز دوستانی را برای خلوت های خود برگزیده بوده است که حتی در میان آنها خود را ملزم به حجاب نمی دانسته است.
5. طاهره ی بابیت، شب ها را خانه هایی می گذرانده که محرمی در آنها نداشته است و با مردانی به سفر می کند که نسبتی با او نداشتند.
6. بحث کشف حجاب قره العین، ریشه در سفر او به عراق دارد، نه واقعه بدشت. (قره العین نخستین زن ایرانی است که چادر از سر خود برداشت و کشف حجاب کرد. بنا به منابع تاریخ بهائیت، او تا قبل از آن که در بدشت به صورت علنی کشف حجاب کند، در عراق با بد حجابی های علنی و بی حجابی های خصوصی، مقدمات کشف حجابش را فراهم آورده بود.)
پانوشت:
1. کواکب الدریه، ج 1، ص 60 – 61.
2. پیشین، ص 61 – 62.
3. پیشین، ص 61.
4. پیشین ص 63 و 110
5. کشف الغطاء، ص 96.
6. کواکب الدریه، ج 1، ص 110 – 112