[صبح روز سهشنبه، رادیو، برنامهیی به مناسبت عید مبعث]
- مجری برنامه: حاج آقا ببخشید یک سؤال! ما اغلب شنیده و خواندهایم که بعثت پیامبر اسلام در چهل سالگی بوده، ولی بعضیها میگن در چهل و دو سالهگی بوده، بعضی هم میگن در چهل و پنچ سالهگی. شما فکر میکنید علت این اختلاف چیه؟ [اساسیترین و حیاتیترین پرسش ممکن در مورد بعثت پیامبر!!] - حاج آقا [مهمان برنامه]: [کمی مکث] چه عرض کنم. همانطور که شما فرمودید در اغلب کتب چهل سالهگی آمده. به هر حال این اختلافات در تاریخ همیشه هست. [کمی مکث] [انگار حاج آقا در گفتن چیزی تردید دارد] [حاج آقا بالاخره تصمیم میگیرد] اجازه بدید خاطرهیی براتون نقل کنم. شهید مطهری زمانی برای سخنرانی به جایی میروند (ظاهرا روستایی). مردم منطقه هم که شنیده بودند ایشان مرد عالمی هستند شروع میکنند به پرسیدن سؤالهای مختلف. یکی از همینها از آقای مطهری میپرسد اسم مادر حضرت موسی چه بود؟ آقای مطهری هم میگن نمیدانم. بعد از جلسه مردم متعرض میشوند به شخصی که آقای مطهری را دعوت کرده بود که آقا! روحانی فاضلی که میگفتید ایشان بودند؟ حالا چرا من این ماجرا رو برای شما تعریف کردم؟ منظورم اینه که اینها اصل نیست. مهم این است که پیامبر اکرم (ص) حول و حوش چهل سالهگی، یا چند سال اینور و آنور، فرقی نمیکند، به یک بلوغ فکری و به آن درجه از کمال رسیدند که توانستند چنین رسالتی را بپذیرند. - مجری [ظاهرا یک کلمه از حرفهای حاج آقا را هم نشنیده است]: میدونید حاج آقا! من فکر میکنم علت این اختلاف اون چند سالیست که پیامبر دعوت پنهانی داشتند. میدونید که پیامبر قبل از بعثت رسمیشون مأمور شدن که نزدیکانشون را به اسلام دعوت کنند... - حاج آقا: عشیره القربین - مجری: بله. ایشون مأمور میشن که نزدیکان قوم را دعوت به اسلام کنن. احتمالا شروع بعثت پیامبر رو از همین دعوت غیرعلنی حساب کردهاند. [!!!!] -حاج آقا [با صدایی به شدت آرام]: بله، شاید اینطور باشه
پرسش: به نظر شما صدا و سیما این مخلوقات را از کجا پیدا کرده و استخدام مینماید؟