حسینعلی بهاء دست بوسیدن را حرام کرد؛ لیکن روشن نیست که این حکم همگانی است یا ویژه مردم است و سران بهائیت را در بر نمی گیرد.
حسین علی نوری در کتاب اقدس می نویسد: «قد حرّم علیکم تقبیل الایادی فی الکتاب هذا ما نهیتم عنه من لدن ربّکم العزیز الحکّام . لیس لاحد ان یستغفر عند احد توبوا الی الله تلقاء انفسکم انّه لهو الغافر المعطی العزیز التّوّاب.»
در کتاب تقریرات کتاب اقدس می خوانیم: «حرام شده است بر شما بوسیدن دستها. پیشوایان دینی و علمای اغلب ادیان مختلفه ای که امروزه در عالم هستند، یکی از شئون آنها این است، که دست خود را در معرض بوسیدن مریدان خود قرار می دهند و منتظرند که مریدهای آنها بیایند و دست آنها را ببوسند. در این امر مبارک می فرمایند، دست بوسی ممنوع است و در کتاب الهی حرام شده است. بوسیدن دست نفوس به هر عنوانی که باشد. این نهی از طرف پروردگار عزیز و حکم کننده است.»1
در یکی از فیلمهایی که از سفر عباس افندی به امریکا تهیه شده است، دیده می شود که برخی از هوادارانش دستش را می بوسند و او نیز نه امتناعی می کنند و نه دستش را پس می کشد، نه اعتراضی می کند و این یعنی اینکه خود عباس افندی نیز به احکامی که پدرش وضع کرده احترامی نمی گذارد، حال چه انتظاری از دیگر پیروان بهائیت باید داشت…
از آنجا که او نمونه بارز تعالیم پدرش است و درباره خود می گوید: «نام من عبدالبهاءست. صفت من عبدالبهاءست. حقیقت من عبدالبهاءست. نعت من عبدالبهاءست. رقیّت به جمال قدم [بها] اکلیل جلیل من و تاج وهّاج من است.» به نظر می رسد برداشت کنونی بهائیان از کتاب اقدس یا توضیحات کتاب تقریرات نیاز به بازنگری دارد؛ زیرا باور بهائیان، مرکز عهد و میثاق از خطا پاک و مبرا هستند در حالیکه در حقیقت چنین نیستند و نمونه بارز آن همین رویداد است که عباس افندی دست خود را برای بوسیدن دیگران دراز می کند.
پانوشت:
1. تقریرات کتاب اقدس، ص 93.