آمد رمضان و عید با ماست | قفل آمد و آن کلید با ماست |
بر بست دهان و دیده بگشاد | و آن نور که دیده دید با ماست |
آمد رمضان به خدمت دل | و آن کس که دل آفرید با ماست |
در روزه اگر پدید شد رنج | گنج دل ناپدید با ماست |
کردیم زروزه جان و دل پاک | هر چند تن پلید با ماست |
روزه به زبان حال گوید | کم شو که همه مزید با ماست |
مولوی
بار دیگر ضیافتی برپا می شود و مؤمنان بر سر سفره رحمت الهی حاضر می گردند. در نیمه های شب تک چراغی در هر خانه اما چلچراغی در دل ها روشن می شود، نجوای مناجات و رایحه سحرانگیز صلوات و تسبیح فضا را ملکوتی و معطر می کند.
اینک ماه رمضان بر دوستانش اقبال نموده است، ماهی که آلودگی ها را می شوید و می سوزاند توبه دل های خطاکاران و گرسنگی بندگان دراین ایام مبارک رحمت الهی را جلب می کند اگر خواستار آن هستیم که از سفره پر بهره این ماه بهتر و بیشتر برخوردار شویم باید روح و روان را در چشمه زلال روزه بشوییم و نفس اماره را در بند کشیم.
ماه رمضان در دستورات اسلامی و مکتب قرآن یک دوره آموزشی، تربیتی و هدیه ای آسمانی به حساب می آید، آدمی در چنین اوقاتی بیش از ماههای دیگر ملتزم و مقیّد می گردد که با خدای خویش راز و نیاز کند، عبادات را اعم از واجبات و مستحبات جدی تر انجام دهد، با قرآن انس گیرد و بدین گونه روح خود را با کلام حق صفا دهد، روزه دار رابطه اش را در این ماه با افراد جامعه خصوص محرومان و رنج دیدگان قوی تر می نماید و برای رفع گرفتاری های اقشار کم بضاعت با کوشش افزون تری گام بر می دارد، در واقع روزه دار راستین هم فاصله بین خود و خدا را کم می کند و هم فاصله ها و تضادها و شکاف های اجتماعی را از بین می برد، او برای تفاهم، اتحاد و انسجام بین مؤمنان لحظه ای آرام نمی گیرد، بین قلب ها پیوند و اخوت برقرار می سازد هم از نفس خویش آلودگی ها را دور می سازد و هم همّت به خرج می دهد که ناگواری های اجتماعی زایل گردند و به جای آن تفاهم، مودّت، صمیمیت و هم دردی و دل سوزی متقابل جایگزین شود، روزه دار این گونه خود را به تقوا و پارسایی نزدیک می کند و کسی که پرهیزگاری را در تمامی ابعاد به کار گیرد نزد خداوند از کرامتی ویژه بهره مند است، در سرای آخرت برای خود جایگاه ویژه و شایسته در نظر گرفته و نیز به برکت این خویشتن داری و خوش نیتی نوعی فراست و فرزانگی را بدست می آورد و از سرچشمه فیوضات ربّانی جرعه های جاویدی می نوشد.
در ضیافت پروردگار نشانی از تشریفات اهل دنیا دیده نمی شود، قشربندی های متداول اجتماعی در این فراخوانی ملکوتی مشاهده نمی گردد، همه از کوچک و بزرگ، زن و مرد و فقیر و غنی، دعوت شده اند، از این میهمانی شمیم معنویت و نوای اجابت دعا به مشام می رسد. شب زنده داری بر سجاده راز و نیاز از رسم های این دعوت باشکوه است اینک در بگشائید، عود بسوزانید و این همدم مبارک را در تار و پود وجود و لحظه های زندگی خود جای دهید، شاید سعادت و فضیلت دیدار این میزبان بی همتا دیگر بار نصیب نگردد. رمضانی دیگر سرشار از فضیلت، معنویت و جاذبه های درونی نقاب از سیمای تابان خود برداشت و زمین و زمان و دنیای اسلام را از رایحه دل آویز خود عطرآگین ساخت. ماه نزول کتاب محکم الهی و ایامی که کرامت و شرافت و برتری آن با سایر ماههای سال قابل قیاس نمی باشد، تحمّل گرسنگی و تشنگی و به دیگر سخن «صوم» به معنای تجلی تمام جلوه های آن نیست، ماه پالایش از معاصی و مناهی است.
رمضان فرصت سبز فراخوان الهی است که دل های روبه آفتاب برای شرکت در حرکتی شکوهمند صلازده می شوند و بساط پرنشاط امّا ساده و بی پیرایه این ضیافت پر عمق دل های اهل ایمان گسترانیده می شود، خوانی به وسعت ملک و ملکوت، باران رحمت الهی که شروع به ریزش می کند باید دل را از روی زمین خاکی برداشت و زیر قطره های این نشانه لطف الهی رفت، باران با طراوت می بارد تا آیینه زنگار گرفته «قلوب الناس» به صفایی دیگر نشیند و جان و روان غبار گرفته ایشان به زلال این بارش لطیف و لطف آمیز پاک و پیراسته شود. عارفان و اهل سلوک گفته اند در این ماه دل ها را باید از اغیار شست و مهر به فناپذیری ها را سوزانید. پس خسران بزرگی خواهد بود اگر این ایام را به غفلت و بدون منفعت از دست دهیم و در آخر کار مشاهده کنیم جز جوع و عطش و زجر و صَجر چیزی نصیبمان نگردیده و درخاتمه باز همان باشیم که بودیم، همان آدم سابق با همان ویژگی های نفسانی که بر حوزه وجودمان سایه افکنده است. پس باید دیده بصیرت را گشود و نظر در بطن و باطن این عبادت انداخت تا مراد و منظور غایی و عالیش را دریافت به تعبیر شاعر:
نظر را نغز کن تا نغز بینی | گذر از پوست کن تا مغز بینی |
خواجه عبداللّه انصاری گفته است: اینک ماه رمضان آمد که هم بسوزد و هم بشوید، به آتش گرسنگی تن ما را بسوزاند و به آب توبه دل های گناهکاران را بشوید. ماه رمضان که شریف ترین ماههاست موسم معاملت تو دانسته، ماهی که در آن گناهان آمرزیده، دیوها رانده، درب بهشت گشوده و درهای دوزخ بسته می شود.
گر بسوزد گوبسوز و گرنوازد، گونواز | عاشق آن به کومیان آب و آتش دربود |
تا بدان اوّل بسوزد، پس بدین غرقه شود | چون زخودبی خود شود معشوقش اندر بر بود |
آن صاحب دل که در این ماه پر معرفت بردرجات معرفت قلبی خود بیفزاید منجلای تجلّیات حضرت دوست می شود. رمضان که می آید می باید خم خانه نفس رذیله فرو ریزد و بت خانه وجود از لوث وجود تمام اصنام فرودین مادی و اهریمنی پالوده و پیراسته گردد که به فرموده مولانا امیرالمؤمنین (ع) مادر بت ها، بت نفس شماست.
کوتاه سخن آن که رمضان درهای باغ مغفرت و معرفت را سحر تا سحر می گشاید تا ساکنان حریم خلوت دل، افطار تا افطار، روزه در آن بگشایند و دیده به روی دوست گشایند که اهل دل را یک چنین درخت روزه ای در پایان ماه به برگ و ثمر می نشیند شجره طوبایی که حاصل پالایش خاک وجود از ذره های تعلّق و تعیّن جز اوست. پس قدر این بوستان معنا را بدانیم و از کف با کفایت ساقی اش ساغرهای مکارم و معارف ستانیم که چون ماه رمضان به هلال نشیند و محو گردد ما نیز در حالت صحو عارفانه خویش در محیط انوار و جذباتش که بسیار اعلاست محو شویم و چنان نگردیم که در پایان کار از سر تحسّر و تغابن دست بر روی دست زنیم که ای دل غافل:
قرب یک ماه به میخانه اقامت کردم | اتفاقاً رمضان بود و ندانستم من!(1) |
روزه در میان یهود و مسیح متداول بوده و جزو آیین و از ارکان عبادات آن ها به حساب می آمده است.در تورات به وجوب روزه و حدود آن تصریحی نمی باشد ولی روزه داران ستوده شده اند. در این کتاب درج گردیده که حضرت موسی چهل روز صائم بود و از قول او نقل شده است: هنگام برآمدنم به کوه که لوح های سنگی یعنی لوح های عهدی که خداوند با شما بست، را بگیرم، در کوه چهل روز و چهل شب ماندم و نه نان خوردم و نه آب نوشیدم.(2) یهودیان به یادمان خرابی اورشلیم یک روز از ماه آب را روزه می گیرند و نیز هنگام توبه و طلب رضایت خداوند روزه می داشتند تا به گناهان خود اعتراف کرده به واسطه روزه و ندامت از خطاهای قبلی رضای حضرت اقدس الهی را تحصیل نمایند.(3)
در اناجیل اربعه نیز به وجوب روزه تصریح گردیده و روزه دار مورد تحسین قرار گرفته و از ریا برحذر داشته شده است. روزه مشهور مسیحیان قبل از عید فصح است، حضرت مسیح نیز چنانکه از کتاب مقدّس مسیحیان بر می آید چهل روز، روزه دار بوده است: ان گاه عیسی از قوت روح به بیابان برده شد تا ابلیس او را امتحان نماید پس چهل شبانه صائم گشت تا سرانجام گرسنه گردید.(4) حتی از انجیل «لوقا» فهمیده می شود که حواریون حضرت عیسی(ع) روزه می گرفته اند. بنابراین حیات حواریون و پیروان راستین ادیان در ایام گذشته عمری مملو از انکار لذات های زودگذر و رحمت های بی شمار روزه داری بوده است.(5)
در مذاهب قدیم مصر، روم، یونان و هند نیز انواع روزه معمول و مرسوم بوده است، در روایات اسلامی آمده است که کتاب های بزرگ آسمانی چون تورات، انجیل،زبور، صحف و قرآن در ماه رمضان نازل شده اند، امام صادق(ع) فرموده اند تورات ششم ماه مبارک، انجیل در دوازدهم و زبور داود در هیجدهم این ماه خجسته فرو فرستاده شده اند. قرآن کریم در شب قدر نازل گردید و سپس تدریجاً در مدت بیست و سه سال بر رسول اکرم(ص) وحی گشت و چون آیه «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن»(6) در این ماه نازل گشت این ماه دارای شرافت و فضیلت ویژه ای گردید و مناسب با وجوب روزه که عبادت مهمی است، گردید.(7)
کلمه صوم در قرآن چهارده بار تکرار شده است.(8) اصل آن امساک از مطلق فعل شامل خوردن، نوشیدن و گفتن می باشد و این معنا در مفردات راغب و اقرب الموارد آمده است امّا مؤلف تفسیر مجمع البیان می افزاید هرچه از حرکت بایستد و نیز سکوت هم می تواند معنای صوم را برساند.(9) اما صوم در فرهنگ قرآن امساک ویژه ای است از طعام و امور دیگر که در منابع فقهی مندرج است(10) و از طلوع فجر شروع شده و با رسیدن تاریکی اوّلیه شب به پایان می رسد، از قرآن برمی آید که روزه در میان امت های دیگر رواج داشته اما این امّت مشخص نشده اند. درباره صوم زکریا از سخن گفتن در قرآن تصریحی نمی باشد بلکه خداوند قدرت سخن گفتن را برای مدت سه روز از وی سلب کرده است(11) اما در مورد مریم قرآن به صراحت روزه صمت را مطرح کرده است،(12) از این نکته بر می آید که چنین روزه ای در میان بنی اسراییل بوده و نیز مبیّن آن است که دم فرو بستن برای چند روز و فکر کردن در مورد یک موضوع خردمندانه و مورد تأیید قرآن است و سکوت توأم با اندیشه دریچه ای را بر روی آدمی می گشاید، بیتوته حضرت نبی اکرم(ص) در غار حراء نیز همراه سکوت توأم با تفکر بوده است. در اسلام صوم صُمت تشریع نشده بلکه با اشکالاتی همراه می باشد و فقها فرموده اند حرام است انسان در نیت روزه خود سکوت را قید کند ولی اگر بدون تکلّم روزه بگیرد اشکال ندارد. در فرهنگ عترت نبی اکرم(ص) و منابع روایی اگرچه روزه سکوت و امساک از تکلّم نهی گردیده ولی از دیدگاه ائمه هدی کم سخن گفتن و بیشتر فکر کردن یک ممدوح اخلاقی است(13) و سعدی با الهام از احادیث می گوید: کم گوی و گزیده گوی چون درّ، در بحث های تفسیری آیات 183 تا 187 قرآن ابعادی مهم از روزه روشن گردیده که در محورهای ذیل قابل ذکر هستند:
1ـ روزه بر مؤمنان مکتوب گشته چنان که بر امت های گذشته واجب بوده است یعنی این عبادت همانند نماز، امر به معروف و نهی از منکر، اقامه عدل و قسط، مبارزه با ستم و حرام خواری، وجه مشترک تمام ادیان آسمانی است و از این منظر روزه یک تشریع تأسیسی به حساب نمی آید چون حکمش سابقه دار بوده است.
2ـ روزه یک سنت الهی است و روزه دار از دستورات پروردگارش پیروی کرده است.
3ـ روزه دار به سرمایه ای به نام پارسایی نایل می گردد و برای رسیدن به این مهم از آنچه خلاف، حرام، ممنوع و غیرمجاز است اجتناب می کند، تأکید اصلی این است که روزه برای پروا داری و تقوا تعیین شده اگرچه منافع و مزایا و خیرات زیادی برای فرد و جامعه در بردارد.
4ـ موضوع «لعلّکم تتقون» عام، جامع و مطلق است و پرهیز در تمامی میدان های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، خانوادگی و انفرادی از هر آن چه نباید، معرفی شده است. آن چه وجدان اخلاقی، فطرت خدادادی، قوانین عرفی، مبانی علمی و عقلی ممنوع اعلام کرده اند در قلمرو تقوا قرار دارند، دسترسی به این توشه و زاد زیربنایی، آگاهی، اندیشه، تحریه، ریاضت، تمرین، تدیّن و تعبّد را می طلبد.
5 ـ روزه عبادتی است که به دلیل بیماری، سفر، ناتوانی، قضا، فدیه و بدل دارد و هرگز هیچ مسلمانی از این قوانین معاف نمی گردد و به نوعی باید جبران کند.
6ـ در حکم روزه مدت زمانی مشخص در طول سال تعیین گردیده که یک ماه و در «شهر رمضان» می باشد، ماهی که قرآن در آن نازل گردیده و لیالی مبارک قدر به آن زینت ویژه ای داده اند.
7ـ روزه حکمی است برای جوامع انسانی و بنابراین در حدود توان، امکانات و شرایط بشری تشریع شده و محدودیت های آدمیان در آن لحاظ گردیده است.
8 ـ اهمیت روزه به اندازه ای است که نباید به عنوان دستوری دینی آن را تلقی کرد بلکه به دلیل تکریم لطف و عنایت خداوند که در این ماه بر بندگان روا نموده باید نسبت به انجام وظایف عبادی و معنوی خویش در این ایام مبارک دقت و توجه ویژه ای مبذول داشت.
9ـ در هنگام روزه داری ضمن احترام به حکم الهی باید از آلودگی های اخلاقی چون غیبت و تهمت و دروغ گویی پرهیز کرد و شایسته است حقوق بندگان خدا و حرمت شخصیت مؤمنین توسط روزه داران حفظ شود.
امام صادق(ع) به این نکته اشاره دارند که رسول اکرم(ص) فرمودند: روزه سپر و پوششی است از آفت های دنیا و مانع عذاب آخرت است، پس هرگاه قصد روزه کردی، نیّت کن که به روزه خود نفس را از خواهش های آن بازداری و همت و اندیشه را از پیروی شیاطین جدا کنی و نفس خود را (از جهت ارتکاب گناهان) به منزله بیمار فرض کن، همان گونه که بیمار جسمانی به امید بهبودی میل به خوردنی و آشامیدنی نمی کند تو نیز با عمل روزه و به برکت آن هرلحظه امید و انتظار شفای بیماری عصیان و گناهان را داشته باش و باطن خود را از هر تیرگی، غفلت و ظلمتی که تو را از معنای اخلاص برای خدا خالی و جدا می سازد پاک کن. رسول خدا(ص) فرمود: خدای تعالی می فرماید: روزه برای من و مختص به من است و من ثواب درخور آن را خواهم داد و روزه خواهش نفس و شهوت طبع را می میراند و در آن صفا و جلای دل و پاکی اعضاء و جوارح و آبادانی ظاهر و باطن است و موجب شکرگزاری بر نعمت های الهی و نیکی و احسان به فقیران است و باعث افزونی تضرّع و خشوع و نرمی دل و گریه و پناه بردن به خداست و سبب شکستن شهوت و سبکی حساب قیامت و دوچندان شدن حسنات است و فواید روزه بی شمار است.(14)
خاتم پیامبران حضرت محمد(ص) درباره اهمیت مقام روزه داران در درگاه حضرت احدیت فرموده اند: شب اوّل ماه رمضان خداوند متعال به فرشتگان فرمان می دهد بهشت را برای روزه داران امّت محمد(ص) مهیا کنید، درهای دوزخ را بر این روزه داران ببندید و تا پایان ماه باز نکنید و به جبرئیل هم فرمان می دهد به زمین فرودآی و راه نفوذ شیاطین را بر امّت محمد ببند تا نتوانند ایمان و روزه آنان را فاسد کنند.(15) امام علی(ع) فرموده اند از رسول اکرم پرسیدند چکار کنیم تا شیطان از ما دور شود، پیامبر فرمودند: روزه روی شیطان را سیاه می کند.(16) همچنین آن حضرت تأکید فرموده اند: روزه بگیرید تا سالم شوید.(17)
سلمان فارسی از رسول اکرم(ص) نقل کرده است که عربی از آن حضرت مطالب بسیاری را پرسید که پیامبر در پاسخ وی این موضوع را مطرح فرمودند: خداوند برای هر کتابی سروری قرار داده و برای هر آفریده ای سالاری، قرآن سرور کتب آسمانی و ماه رمضان سرور ماهها و شب قدر سالار شب ها می باشد، فردوس سرور اماکن بهشت و خانه کعبه سالار بقعه های زمین، جبرئیل سالار فرشتگان، من سرور پیامبران و علی سرور اوصیاء و حسن و حسین سرور جوانان بهشتی می باشند.(18) آن مصطفای
پیامبران رمضان را ماه برکت و انابه به پیشگاه خداوند و ماه توبه، آمرزش و مغفرت و آزادی از آتش دوزخ معرفی کرده اند و نیز افزوده اند: رمضان ماه صبر است و پاداش صبر بهشت خواهد بود، ماه مواسات است و در آن روزی مؤمن افزایش می یابد.(19)
امیرمؤمنان علی(ع) می فرمایند: پیامبر گرامی در آخرین جمعه ماه شعبان المعظم برای ما خطبه ای ایراد فرمودند و در آن مژده فرا رسیدن ماه مبارک رمضان را داده و مقام و جایگاه این ماه عظیم را برای ما تشریح فرمودند. در فرازی از این خطبه آمده است: ای مردم همانا ماه خدا با برکت و رحمت به شما روی آورده، ماهی که نزد خدا برترین ماه هاست و روزهایش برترین روزها و شب هایش برترین شب ها و ساعتش برترین ساعت هاست، ماهی است که در آن به میهمانی خدا دعوت شده اید و بدین سبب مورد تکریم الهی قرار گرفته اید. نفس هایتان در آن تسبیح خدا و خوابتان در آن عبادت است و اعمال شما در این ماه پذیرفته و دعاهایتان مستجاب است. پس با نیت های صادق و دل های پاک از خدا بخواهید که شما را در این ماه به روزه داری و خواندن قرآن کریم موفق گرداند. به درستی که شقی و دور از سعادت کسی است که در این ماه بزرگ از آمرزش الهی محروم ماند. با گرسنگی و تشنگی خود در این ماه گرسنگی و تشنگی روز قیامت را به یاد آورید. بر فقیران و درماندگان خود صدقه دهید و بزرگان خود را احترام کنید و با کودکان مهربان باشید، با خویشاوندتان رفت و آمد کنید و پیوند برقرار سازید و زبانتان را (از گفتار بیهوده) نگاهدارید.(20)