از مفضل بن عمر روایت شده است که گفت: از آقایم حضرت صادق (ع) پرسیدم: آیا مأموریت مهدى منتظر وقت معینى دارد که باید مردم بدانند کى خواهد بود؟ فرمود: حاشا که خداوند وقت ظهور او را طورى معین کند که شیعیان ما آن را بدانند. عرض کردم: آقا براى چه؟ فرمود:
زیرا وقت ظهور او همان ساعتى است که خداوند می فرماید: «یَسْئَلُونَکَ عَنِ السَّاعَهِ أَیَّانَ مُرْساها؛ قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ رَبِّی لا یُجَلِّیها لِوَقْتِها إِلَّا هُوَ ثَقُلَتْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا تَأْتِیکُمْ إِلَّا بَغْتَهً؛ درباره قیامت از تو سؤال مىکنند، کى فرامىرسد؟! بگو: «علمش فقط نزد پروردگار من است؛ و هیچ کس جز او(نمىتواند) وقت آن را آشکار سازد؛ (اما قیام قیامت، حتى) در آسمانها و زمین، سنگین(و بسیار پر اهمیت) است؛ جز بطور ناگهانى، به سراغ شما نمىآید!» (باز) از تو سؤال مىکنند، چنان که گویى تو از زمان وقوع آن با خبرى! بگو: «علمش تنها نزد خداست؛ ولى بیشتر مردم نمىدانند».(1) همچنین این همان ساعتى است که خدا فرموده: «یَسْئَلُونَکَ عَنِ السَّاعَهِ أَیَّانَ مُرْساها» و فرموده: «إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَهِ؛ علم آن وقت فقط در نزد خداست» (2)
و در آیه دیگر فرمود: «فَهَلْ یَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَهَ أَنْ تَأْتِیَهُمْ بَغْتَهً فَقَدْ جاءَ أَشْراطُها؛ آیا آنها[ کافران] جز این انتظارى دارند که قیامت ناگهان فرا رسد(آن گاه ایمان آورند)، در حالى که هم اکنون نشانههاى آن آمده است؛ اما هنگامى که بیاید، تذکّر(و ایمان) آنها سودى نخواهد داشت.»(3) نیز فرمود: «اقْتَرَبَتِ السَّاعَهُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ»؛(4) همچنین فرمود: «ما یُدْرِیکَ لَعَلَّ السَّاعَهَ قَرِیبٌ یَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِها وَ الَّذِینَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْها وَ یَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ أَلا إِنَّ الَّذِینَ یُمارُونَ فِی السَّاعَهِ لَفِی ضَلالٍ بَعِیدٍ؛ تو چه مىدانى شاید ساعت(قیام) نزدیک باشد. کسانى که به قیامت ایمان ندارند درباره آن شتاب مى کنند؛ ولى آنها که ایمان آورده اند پیوسته از آن هراسانند، و مى دانند آن حق است؛ آگاه باشید کسانى که در قیامت تردید مى کنند، در گمراهى عمیقى هستند.» (5)
عرض کردم: معنى «یمارون» چیست؟ فرمود: یعنى مردم میگویند قائم کى متولد شده و کى او را دیده، و حالا کجاست و چه وقت آشکار مىشود؟ اینها همه عجله در امر خدا و شک در قضاى الهى و دخالت در قدرت اوست اینان کسانى هستند که در دنیا زیان مىبرند و پایان بد از آن کافران است.
عرضکردم: آیا وقتى براى آن تعیین نشده؟ فرمود: اى مفضل! نه من وقتى بر آن معین میکنم و نه هم وقتى براى آن تعیین شده است! هر کس براى ظهور مهدى ما وقت تعیین کند، خود را در علم خداوند شریک دانسته و (به ناحق) ادعا کرده که توانسته است بر اسرار خدا آگاهى یابد! در صورتى که خداوند هر سرى دارد براى این مخلوق که از خدا و اولیاء خدا برگشته اند واقع شده است، هر خیرى خدا داشته باشد اختصاص به بندگانش دارد که باید بآن برسند. زیرا که خدا همه وقت با بندگانش است. آن اسرار که بآنها میدهد براى این است که بر آنها حجت باشد.
مفضل گفت: در وقت ظهورش چگونه است؟ فرمود: اى مفضل! او در وضع شبههناکى آشکار مى شود، تا اینکه امرش روشن شود و نامش بالا رود و کارش آشکار گردد، نام و کنیه و نسبش برده شود، و آوازه او در زبان پیروان حق و باطل و موافقین و مخالفین زیاد برده مى شود؛ تا اینکه بواسطه شناختن او حجت بر مردم تمام شود. بعلاوه ما داستان ظهور او را براى مردم نقل کرده ایم و نشان دادهایم و نام و نسب و کنیه او را برده و گفته ایم که: او همنام جدش پیغمبر خدا و هم کنیه اوست تا مبادا مردم بگویند اسم و کنیه و نسب او را نشناختیم، بخدا سوگند کار او بواسطه روشن شدن نام و نسب و کنیه اش که بر زبانهاى مردم بالا گرفته، متحقق مى شود. بطورى که آن را براى یک دیگر بازگو میکنند. همه اینها براى اتمام حجت بر آنهاست. آنگاه همان طور که جدش وعده داده، خداوند او را ظاهر مىگرداند قوله تعالى: «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ؛ خداوند نماینده خود را با هدایت و دین حق میفرستد تا او را بر تمام ادیان غالب گرداند هر چند مشرکان نخواهند.»(6)
پانوشت:
1. اعراف: 7 / 187.
2. زخرف: 43 / 85؛ لقمان: 31 / 34.
3. محمّد(ص): 47 / 18
4. قمر: 54 / 1.
5. شوری: 42 / 17 – 18.
6. توبه: 9 / 33؛ صف: 61 / 9.
منبع: مهدی موعود (بحار الانوار، ج 13)، ص 1145.