ماه محرم، ماه عزاست، ماهی است که مسلمانان سیاه می پوشند و برای امام شهیدشان عزاداری می کنند.
در نخستین روز محرم، تولدی هم هست، تولد آن که مدعی بود و نتوانست دلیلی بیاورد. کشتارها به راه انداخت و جان خود را بر سر این راه گذاشت و مریدانش امروزه روز تولدش را مبارک می شمارند و در ماه عزای الهی، جشن و پای کوبی به راه می اندازند. جالب است که بدانید، بابیان و بهائیان، همه مناسبت های تاریخی خود را به سال شمسی بازگردانده اند، جز اول و دوم محرم که سالروز تولد باب و بهاء و تلاقی آن با عزای حسینی است. این دقت خالی از لطف نیست که بابیان و بهائیان، دو روز اول محرم را رها نکرده اند، حال مسلمان بیاید و اصالت محرمی خود را با تبدیل محرم قمری به محرم شمسی نابود کند. حال نگاهی به زندگی نامه متولد اول محرم (علی محمد باب شیرازی) می کنیم: علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او در اول روز محرم سال 1235 در شیراز متولد شد. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست. سرانجام امیرکبیر برای آن که آرامش را به ایران بازگرداند و اغتشاشها را آرام سازد، حکم تکفیر علی محمد را از علمای شیخیه گرفت و او را به دار مجازات آویخت. بهائیان او را مبشر بهائیت می دانند در حالی او تنها با تعبیر «من یظهره الله» خواست اعتقاد خود به وجود مهدی موعود (عج) را بر همگان آشکار سازد.او آشکارا در برخی از نوشته هایش، به محبت و توصیف اهل بیت (علیهم السلام) به ویژه حضرت مهدی (عج) همت می گمارد. او ابتدا، عقاید شیعه را صحیح دانسته و می ستاید و از همه جالب تر، به وجود و غیبت مهدی موعود (عج) نیز اعتراف دارد،1ولی پس از مدتی تا جایی که توانست همه چیز را تحریف و تاویل برد و آن چه نتوانست منکر شد. از آنجا انسان در در این دوگانگی سردرگم می شود، به چند نمونه اشاره می کنیم و داوری را به شما می سپاریم: یا سید الاکبر، ما انا شیء الا و قد اقامتنی قدرتک علی الامر ما اتّکلت فی شیء الا علیک و ما اعتصمت فی الامر الا الیک و انت الکافی بالحق و الله الحق من ورائک المحیط … یا بقیه الله قد افدیت بکلّی لک و ارضیت السبّ فی سبیلک و ما تمنّیت الا القتل فی محبّتک.2